ریوش
ریوش | |
---|---|
از بالا: تالابهٔ نابای، بافت قدیم، بافت جدید، آسیابآبی نابای، پل نابای، طبیعت پاییزی، تپهٔ مکی، مزار شهدای گمنام. | |
کشور | ![]() |
استان | خراسان رضوی |
شهرستان | کوهسرخ |
بخش | مرکزی |
نام(های) پیشین | ری وش |
سال شهرشدن | ۱۳۸۲ |
مردم | |
جمعیت | ۵٬۶۸۷ نفر (۱۳۹۵) |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | ۲۱۹۳ کیلومتر مربع |
ارتفاع | ۱۷۰۴ متر |
آبوهوا | |
میانگین دمای سالانه | ۲۵ درجه |
میانگین بارش سالانه | ۲۷۰ میلیمتر |
اطلاعات شهری | |
شهردار | محسن برهانی |
رهآورد | خشکبار، بادام |
پیششمارهٔ تلفن | ۰۵۵۱۸ |
ریوش؛ مرکز شهرستان کوهسرخ در استان خراسان رضوی در شمال شرق ایران است. جمعیت این شهر در سال ۱۳۹۵ برابر با ۵٬۶۸۷ نفر بودهاست.[۱] از ویژگیهای منحصربهفرد ریوش، رودخانهها (رودخانهٔ نابای و رودخانهٔ ششطراز) و باغات سرسبز است که به همراه درختان سر به فلک کشیده، آبوهوای معتدل و رودخانههای روانی که از بخش جنوبی و غربی این ناحیه عبور میکنند؛ مناظر زیبایی را آفریدهاند و گردشگران بسیاری را در تمام فصول سال بخصوص فصل بهار به این ناحیه میکشانند. این شهر در ۲۵ کیلومتری شمال کاشمر قرار گرفتهاست.[۲]
وجه تسمیه و پیشینه[ویرایش]
در کتاب تاریخ کاشمر دربارهٔ وجه تسمیه این شهر گفته شدهاست: ریوش را قبلاً «ری» «وش» به معنای محل رویش رود گفتهاند.[۳]
با توجه به شواهد این منطقه؛ قبل از ورود دین اسلام نیز مسکونی بوده و با توجه به این که راه قدیم شهرهای جنوبی خراسان به تهران از این منطقه میگذشته، درگذشته دارای رونق بیشتری بودهاست. از مهمترین حوادث تاریخی میتوان به حمله مغول اشاره کرد که پس از اشغال نیشابور، به دلیل صعبالعبور بودن و مارهای فراوان این منطقه اسبان و سربازان مغول نتوانستهاند از این منطقه عبور کنند و از گزند آن در امان ماندهاند.[نیازمند منبع]
عصر سربداران[ویرایش]
اسناد تاریخی نشان می دهد که ترشیز(از جمله ریوش) در دوره حکومت سربداران یکی از مناطق مهم و پررونق این حکومت بوده و در اوج آبادانی قرار داشته است. فقر فرهنگی ایلخانان و نارضایتی مردم ایران از بازماندگان حکومت ایلخانی و از جهتی برخوردهای نادرست ایلخانان مغول با مردم ایران زمینه یک سری مخالفت های ریشه ای را علیه آنان برانگیخت. در زمان آخرین ایلخانان مغول سلطان ابوسعید بهادرخان و در اواخر حکومت او عده ای از مردم روستای باشتین از توابع بیهق(سبزوار امروزی) علیه ایلخانان شورش کردند. آنان اعلام کردند سر به دار می دهند اما تن به ذلت نمی دهند. در سال ۷۳۷ ه شخصی با نام عبدالرزاق را به عنوان امیر خود برگزیدند.[۴] پتروشفسکی نوشته است: «در قرن چهاردهم(قرن هشتم ه.ق) خروج سربداران از لحاظ وسعت و از نظر تاریخی مهم ترین نهضت آزادی خاورمیانه و بلاتردید تأثیر حتمی در جنبش های دیگر که از لحاظ وضع اجتماعی شرکت کنندگان و هدف های سیاسی همانند آن بودند، داشته است. از این نهضت به عنوان بزرگترین نهضت ظلم ستیزی و عدالتخواهی ایرانیان در برابر بیگانگان یاد می شود».[۵]
سربداران در سال ۷۳۸ هجری قمری قدرت گیری کردند و سبزوار را تسخیر کردند و این شهر را به عنوان پایتخت خود انتخاب کردند. در همین ایام مراسم ازدواج «امیر عبدا... مولایی» و دختر «خواجه علاء الدین محمد» در حال برگزاری بود؛ به همین مناسبت هدایای گرانبهایی از ترشیز(از جمله ریوش) به فرومد فرستاده شد. وقتی خبر حرکت این هدایا(چهل شتر، پارچه، زر و ابریشم) به امیر عبدالرزاق رسید، بلافاصله برادرش مسعود را مأمور توقیف این اموال کرد و او نیز با سلحشوری مأموریت خود را انجام داد و تمامی هدایای ترشیزی را به اردوی عبدالرزاق برد. عبدالرزاق با حمله به گله اسبان سلطان ابوسعید اسب های زیادی ربود و بعد از این به نام خود خطبه خواند.[۶] [۷]
عبدالرزاق همچنان به توسعه طلبی خود ادامه داده تا بیار(بیارجمند امروزی) که ابتدای مرز ترشیز از ضلع غربی می باشد را تسخیر کرد. بعد از عبدالرزاق، برادرش مسعود حکومت سربداران را به دست گرفت و در واقع رهبر نظامی سربداران مسعود بود و رهبر مذهبی آنان شیخ خلیفه که تعالیم تشیع داشت و شاید از شاگردان صوفیان بود. همین شیعی بودن آن ها در تصرف ترشیز و علاقه مردم این خطه به تشیع بی تأیر نبود. امیر مسعود بخش وسیعی از ایران، ترکمنستان و افغانستان را تسخیر کرد و قلمرو سربداران را از مغرب به ری و از مشرق به هرات از شمال به مرو و از جنوب به ترشیز و یزد رساند. شهر ترشیز توسط امیر مسعود گشوده شد وی قلاع ترشیز را زیر سلطه سربداران قرار داد. با این اقدام منطقه ترشیز در مسیر توسعه و آبادانی قرار گرفت [۸] [۹]
توسعه فتوحات سربداران را باید مدیون مسعود دانست. وی توانست تا سال ۷۴۵ م محدوده وسیعی را زیر تسلط سربداران بگیرد و بازماندگان ایلخانان تاب مقاومت با وی را نداشتند. آخرین امیر سربداران خواجه علی موید بود. وی به مذهب تشیع علاقه بسیاری داشت و بدان تعصب می ورزید. در دوره او مردم آزادی زیادی داشتند، یکی از مهم ترین اقدامات وی تسخیر ترشیز، قهستان(بیرجند و نهبندان کنونی)، طبس و گیلکی بود وی با تصرف این شهرها از سرخس تا دامغان را زیر سیطره خود گرفت؛ در این راه وی ارغون شاه را شکست داد و متواری کرد. از حوادث دیگر دوران خواجه علی موید تبانی درویش رکن الدین با شاه شجاع در سال ۷۷۹ ه.ق است که آنان سبزوار را گرفتند. گرچه خواجه علی موید توانست با کمک امیر ولی، حاکم مازندران، دوباره سبزوار را پس بگیرد و ترشیز را نیز دوباره تسخیر کند.در این گیر و دار موید یک بار نیز از خواجه سدید- از سدیدیان ترشیز بود- کمک گرفت. در سال ۸۷۲ ه.ق نیز یک بار دیگر خواجه علی موید با کمک شاه شجاع که قبلا به رکن الدین کمک کرده بود، ترشیز را تسخیر کرده و به حکومت خویش افزود. با ظهور تیمور و ورود او در سال ۷۸۲ به خراسان خواجه علی موید به تیمور ملحق شد و تا ۷۸۸ ه.ق در رکاب او بود.[۱۰]
در آخرین سال های حکومت خواجه علی موید، آخرین امیر سربداران، مسئله اختلاف خواجه علی موید با امیر ولی است.[۱۱] احتمالا در اواسط سال ۷۶۰ و ۷۷۰ یک سری تغییرات در مرزهای غربی سربداران صورت گرفته است که با مطالعه روی سکه های این دوره بدان دست پیدا کرده اند. سکه های امیر ولی در استرآباد در سال های ۷۵۷، ۷۶۴، ۷۶۳ و سکه های سمنان در سال های ۷۶۸، ۷۶۷، ۷۶۶ قیام امیر ولی را در این سال ها نشان می دهد. یک حمله از طرف امیر ولی و پیر علی باعث عقب نشینی علی موید به سبزوار شده، و حکومت او محدود شده است. امیر ولی سبزوار را نیز محاصره کرد. احتمالا منطقه ترشیز(از جمله ریوش) در این گیر و دار به دست امیر ولی افتاده است. زیرا جان ماسون در این که سربداران در زمان حملات امیر ولی جنوب ترشیز را در دست داشته اند شک می کند و این تصور که ترشیز را امیر ولی گرفته باشد را عنوان می کند.[۱۲]
خواجه علی موید مجبور شد در سال ۷۸۲ به تیمور پناهنده شود و از وی کمک بخواهد. از این سال یعنی سقوط سرزمین های سربداران تا حمله تیمور لنگ به ترشیز، حدود دو سال می گذشت و در این مدت خاندان آل کرت که قبلا با خواجه علی موید رابطه خوبی نداشتند، بر خراسان و منطقه ترشیز(از جمله ریوش) مسلط شدند. فرمانروای آنان ملک غیاث الدین پیر علی بود که تمامی این مناطق را زیر سیطره خود داشت. غیاث الدین قلعه ترشیز و منطقه ترشیز(از جمله ریوش) را به امیر علی سدیدی که از طایفه غوریان بود داد. بنابراین در این بازه زمانی اسم سه شخص دیده می شود که البته بعضی به اشتباه آن ها را یکی می دانند. یعنی در آخرین سال های عمر حکومت سربداران خواجه علی موید بر ترشیز حکومت می کرد. از دوره تلافی وی با تیمور به بعد، امیر ولی حکومت ترشیز را گرفت و بعد امیرعلی سدیدی به حکومت ترشیز رسید. در واقع در مدت دو سال از ۷۸۲ تا ۷۸۴ این سه نفر به ترشیز(از جمله ریوش) حکومت می کرده اند. نکته قابل تأمل آنکه یاقوت ترشیز(از جمله ریوش) را پررونق و آباد با میوه های فراوان معرفی کرده و ادعا می کند ترشیز ۲۲۶ روستا دارد. ابن اثیر نوشته است: «از این شهر دانشمندان بسیار برخواسته اند» بغدادی، آن را منطقه ای با روستاهای زیاد معرفی کرده است و از روستای خارزنج که خرابه های آن در شمال خلیل آباد است سخن رانده است. تا پیش از حمله تیمور و ویران کردن ترشیز این شهر همچنان به حیات خود ادامه داد اما یورش تیمور باعث تغییرات عمده در این منطقه شد.[۱۳]
موقعیت جغرافیایی[ویرایش]
شهر ییلاقی ریوش از سطح دریا ۱۷۰۴ متر ارتفاع دارد و در طول جغرافیایی ۵۸ درجه و ۲۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۲۸ دقیقه جای گرفتهاست. این شهر از شمال به شهرستان نیشابور، از جنوب به شهرستان کاشمر، از شرق با شهرستان تربت حیدریه، از غرب با شهرستان بردسکن، از جنوبغربی با شهرستان خلیلآباد و همچنین شهرستان بردسکن و از شمالغربی با شهرستان ششتمد مجاور است.[نیازمند منبع]
ریوش به علت قرارگرفتن در دامنههای کوهٔ آریا و ارتفاعات جنوبی بینالود و برخورداری از آبوهوای معتدل، آب فراوان و باغهای وسیع و مناظر طبیعی دیدنی به عنوان یکی از کانونهای عمدهٔ مسافران و گردشگران از شهر کاشمر و شهرهای مجاور است. همچنین کوه آریا به عنوان یکی از مستعدترین پیستهای پروازی در استان معرفی شدهاست.[۱۴]
اماکن تاریخی، آثار باستانی و جهانگردی[ویرایش]
![]() | این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
از مراکز تفریحی و دیدنی شهر ریوش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- آسیابآبی نابای
- باغات، رودها و آبشارها و چشمههای فراوان واقع در اطراف شهری ریوش
- بافت قدیم و خانههای پلکانی در جنوب شهر ریوش
- پارک جنگلی ریوش در ارتفاعات شمالی شهر ریوش
- تپه مکی؛ تپهای باستانی مربوط به هزاره اول پیش از میلاد
- مزار شهدای گمنام ریوش واقع در ضلع شمالی پارک جنگی ریوش
پانویس[ویرایش]
- ↑ «تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵» (اکسل). درگاه ملی آمار.
- ↑ اطلس راه های ایران، موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی کیتاشناسی، تهران، ۱۳۸۱، ص.۱۰
- ↑ محمدرضا خسروی (۱۳۷۶)، تاریخ کاشمر، مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، شابک ۹۶۴-۴۳۴-۰۰۷-۸
- ↑ حسینی، احمد. تاریخ بردسکن با نگاهی ویژه به ترشیز قدیم، انتشارات امید مهر، ۱۳۸۳
- ↑ پتروشفسکی، ای، پ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمه کریم کشاورز، موسسه مطالعاتی و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۳۴
- ↑ دولتشاه سمرقندی، تذکره الشعرا، ترجمه محمد رمضانی، انتشارات پدیده، ۱۳۶۶
- ↑ سید محمد علی، سربداران خراسان و مازندران، انتشارات سکه، ۱۳۷۸
- ↑ امین، سید علینقی، تاریخ سبزوار، به کوشش سید حسن امین، انتشارات دایره المعارف ایران شناسی، ۱۳۸۱
- ↑ پتروشفسکی، ای، پ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمه کریم کشاورز، موسسه مطالعاتی و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۳۴
- ↑ حسینی، احمد. تاریخ بردسکن با نگاهی ویژه به ترشیز قدیم، انتشارات امید مهر، ۱۳۸۳
- ↑ حقیقت، عبدالرفیع، تاریخ جنبس سربداران و دیر جنبش های ایران در قرن هشتم هجری، انتشارات کومش، ۱۳۷۴
- ↑ ماسون اسمیت، ج.خروج و عروج سربداران، ترجمه یعقوب آژند، 1361
- ↑ حسینی، احمد. تاریخ بردسکن با نگاهی ویژه به ترشیز قدیم، انتشارات امید مهر، ۱۳۸۳
- ↑ «پیست پرواز ریوش پاراگلایدر». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۱.