همجنسگرایی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
آخرین تغییر متن رد شد (توسط سعید خوش روش) و برگردانده شد به نسخهٔ 17369716 توسط DbBot: تنوین کسره در این مورد کاربر ندا |
سعید خوش روش (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۱۴: | خط ۳۱۴: | ||
در قوانین کنونی ایران، همجنسگرایی و [[لواط]] مترادف یکدیگر تعریف شدهاند و در صورت انجام عمل جنسی بین دو مرد، در حضور چهار شاهد عادل و یا چهار مرتبه اقرار از سوی کسانی که لواط کردهاند به این عمل در دادگاه، بنا به احکام اسلامی که مبنای قانون مجازات در [[جمهوری اسلامی]] را تشکیل میدهند حکم اعدام برای هر دو طرف اجرا میگردد. |
در قوانین کنونی ایران، همجنسگرایی و [[لواط]] مترادف یکدیگر تعریف شدهاند و در صورت انجام عمل جنسی بین دو مرد، در حضور چهار شاهد عادل و یا چهار مرتبه اقرار از سوی کسانی که لواط کردهاند به این عمل در دادگاه، بنا به احکام اسلامی که مبنای قانون مجازات در [[جمهوری اسلامی]] را تشکیل میدهند حکم اعدام برای هر دو طرف اجرا میگردد. |
||
در قوانین ایران، گرایش همجنسگرایانه زنان تحت عنوان «[[مساحقه]]»، عملی مجرمانه تعریف شدهاست. مادهٔ ۲۳۸ قانون مجازات اسلامی جدید(۱۳۸۸)، مساحقه را این طور تعریف کرده است: |
|||
در قوانین ایران، گرایش همجنسگرایانه زنان تحت عنوان «[[مساحقه]]»، عملی مجرمانه تعریف شدهاست. مادهٔ ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی، مساحقه را این طور تعریف کردهاست: «مساحقه، همجنسبازی زنان است با اندام تناسلی». در موضوع مساحقه جرم به فعل دو زن بستگی دارد. به موجب مادهٔ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی: «هرگاه دو زن که با هم خویشاوندی نسبی نداشته باشند بدون ضرورت، برهنه زیر یک پوشش قرار گیرند به کمتر از صد تازیانه تعزیر میشوند. در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر در مرتبهٔ سوم به هر یک صد تازیانه زده میشود.»<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.dadkhahi.net/law/Ghavanin/Ghavanin_Jazaee/gh_mojazat_eslami.htm |عنوان = قانون مجازات اسلامی | ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۶ فوریه ۲۰۱۰}}</ref> در صورت تکرار جرم، مرتکب را اعدام میکنند.<ref>مادهٔ ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی</ref> |
|||
""مساحقه عبارت است از اینکه انسان مؤنث، اندام تناسلی خود را بر اندام تناسلی همجنس خود قرار دهد""<ref>قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۸۸، ماده ۲۳۸</ref> |
|||
حد مساحقه، صد ضربه شلاق است. |
|||
<ref>قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۸۸، ماده ۲۳۹</ref> |
|||
==== اروپا ==== |
==== اروپا ==== |
نسخهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۵۶
گرایش جنسی |
---|
گرایشهای جنسی |
دستهبندیهای غیر باینری |
پژوهشها |
|
همجنسگرایی یکی از گرایشهای جنسی است که ویژگی آن تمایل زیباییشناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. همجنسگرایی همراه با دو گرایش دگرجنسگرایی و دوجنسگرایی، سه گرایش اصلی جنسی را تشکیل میدهند. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد «دگرجنسگرا» و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، «دوجنسگرا» میگویند.[۱]
رفتار همجنسگرایانه به برقراری رابطهٔ جنسی با فردی همجنس اطلاق میشود. همجنسگرا به افرادی گفته میشود که ترجیح میدهند مدّتی طولانی به فعالیت جنسی با افراد همجنس خود بپردازند. در سالهای اخیر، برای توصیف سبک زندگی همجنسگرایانه از اصطلاح «همجنسخواه» استفاده شدهاست، زیرا باور بر این است که این اصطلاح نسبت به اصطلاح همجنسگرا بار منفی کمتری دارد. افراد زن و مردی که میخواهند جهتگیری جنسی همجنسگرایانه خود را به طور علنی ابراز کنند معمولا از اصطلاح همجنسخواه استفاده میکنند.[۲] امروزه برای اشاره به افراد همجنسگرای مرد از گی که از واژهٔ انگلیسی Gay آمدهاست و برای همجنسگرایان زن معمولاً واژه لزبین یا لِز که از واژهٔ انگلیسی Lesbian آمده استفاده میشود. در زبان فارسی در گذشته به همجنسگرایان زن، «طَبَقزن» گفته میشده که به عمل طَبَقزنی اشاره داشتهاست.[۳] این اصطلاح امروزه در زبان فارسی به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد.
انجمن روانشناسی آمریکا معتقد است که براساس اتفاق نظر علوم رفتارشناسی و جامعهشناسی و متخصصان سلامت و سلامت روانی همجنسگرایی فینفسه نمونهای معمولی و رد نکردنی از اختلاف در گرایشهای جنسی انسان است.[۴][۵]
در ادبیات و هنر برخی نقاط جهان از زمان بسیار کهن، شاهد اشاراتی به این پدیده هستیم. ادیان توحیدی همچون یهودیت، اسلام و مسیحیت با همجنسگرایی مخالفت کردهاند هر چند که در این رابطه در میان متخصصان دینی اختلاف نظر وجود دارد و برای نمونه برخی از فرقههای مسیحیت همجنسگرایی را گناه نمیدانند.
تخمین قابل اعتماد تعداد افرادی که همجنسگرا شناخته میشوند و درصدی از مردم که تجربه جنسی با همجنس داشتهاند به دلایل مختلفی برای پژوهشگران دشوار است.[۶] امروزه براساس بیشتر مطالعات در جوامع مختلف بین ۲٪ تا ۱۳٪ افراد جامعه در طول عمر شان شکلی از تماس جنسی با همجنس شان را تجربه کردهاند.[۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳] همچنین اغلب همجنسگرایان در روابط عاطفی پایدار هستند. بر اساس مطالعات روانشناختی حس عاطفی در همجنسگرایان با حس عاطفی موجود در دگرجنسگرایان برابر است و تفاوتی ندارد.[۱۴] روابط و رفتارهای همجنسگرایانه همانگونه که توسط برخی مورد ستایش واقع شدهاند در طول تاریخ بسته به موقعیت، فرهنگ و زمان وقوع، محکوم نیز شدهاست. از اواخر سده ۱۸ میلادی جنبشهایی به منظور شناساندن و گرفتن حقوق قانونی برابر همچون حق ازدواج، اتحاد مدنی، سرپرستی فرزندخوانده، استخدام، خدمت در ارتش و دسترسی برابر به خدمات درمانی برای همجنسگرایان به وجود آمدهاست.
از دید زیستشناسی
فرضیه هورمونی پیش از تولد
زیستشناسی عصبی مغز در ایجاد حالت مردانگی[E ۱] تاحد زیادی کشف شدهاست. استرادیول و تستوسترون که به وسیلهٔ آنزیم ۵-α ردوکتاز تبدیل به دی هیدروتستوسترون میشوند، عمل ایجاد حالت مردانگی را با اتصال به گیرندههای آندروژن (هورمونهای جنسی مردانه که باعث ایجاد صفات ثانویه مانند ریش و کلفتی صدا میشوند) بر عهده دارند. تغییرات جسمی و روانی زمانی ظاهر میشوند که تعداد این گیرندههای آندروژن بسیار کم مانند نشانگان بیحسی آندروژنی[E ۲] و یا بسیار زیاد باشد (مانند زنان مبتلا به پُریاختگی مادرزادی غدهٔ فوق کلیه)[E ۳] به نظر میرسد همجنسگرایی چه در مردان و چه زنان نتیجهٔ چنین دگرگونیهایی است.[۱۵]
آکادمی خانواده پزشکان آمریکا در مقالهای تحت عنوان همجنسگرایی نوجوانی در سال ۲۰۰۳ نوشت ابتدا کارشناسان به این نتیجه رسیدند که گسترش همجنس گرایی به خاطر اختلالات رشدی است اما اخیرا برخی پژوهشها توضیح میدهد که توسعه همجنسگرایی مربوط به ترشح غدد عصبی است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که گرایش جنسی چه دگرجنسگرا یا همجنسگرا، در نتیجه تداخل پیچیده بین تأثیرات آناتومیک و هورمونی در طول رشد جنین است.[۱۶] زنانی که دختر باردارند و دوره بارداری دیاتیلاستیل بسترول مصرف کنند احتمال بیشتری وجود دارد که دخترانشان همجنسگرا شود.[۱۷] همچنین اگر زنانی که پسر باردارند در سهماهه اول بارداری (و در بعضی از تحقیقات ماه پنجم بارداری) استرس را تحمل کنند احتمال همجنسگرا شدن فرزندانشان بیشتر میشود.[۱۷]
بعضی از تحقیقات اخیر حاکی از ارتباط تعداد برادرهای بزرگتر با همجنسگرایی فرد میباشد. بلانکارد و کلاسن[E ۴] در سال ۱۹۹۷ اعلام کردند هر برادر بزرگتر احتمال همجنسگرایی فرد را تا ۳۳٪ بالا میبرد.[۱۸] این یافته طبق گفتهٔ بلانکارد «یکی از معتبرترین یافتههای اپیدمیولوژیکی است که تا به حال در رابطه با گرایشهای جنسی کشف شدهاست.» بر طبق این یافته، گفته میشود که هر جنین مذکر در مادر واکنشی ایمنی ایجاد میکند و این واکنش با جنین بعدی تشدید میشود. این جنینها آنتی ژن H-Y که نفش آنها در تغییرات جنسی مهرهها تقریباً ثابت شده را تولید میکنند.[۱۹] و این همان آنتی ژنی است که آنتی بادی مادری H-Y به آن واکنش داده و نیز یادآوری (از نظر ایمنی شناختی) مینماید. سپس آنتی بادیهای H-Y تولید شده توسط مادر به جنین حمله میکنند و کارایی آنتی ژنهای نامبرده را در ایجاد حالات مردانه در مغز جنین پایین میآورند. از این موضوع با نام «اثر ترتیب تولد برادر»[E ۵] یاد میشود.
در مطالعاتی که پسرهای رشد یافته با برادر بزرگتر را با آنها که جدا از برادران خود رشد کرده بودند مقایسه میکرد، کشف شد که تنها متولد شدن از مادری که برای چندمین بار پسری به دنیا میآورد احتمال همجنسگرا بودن را در افراد افزایش میدهد و بزرگ شدن در کنار برادران دخالت چندانی در این مسئله ندارد. درباره زنان نتایج مشابه یا قابل توجهی یافت نشدهاست.[۲۰]
تفاوتهای فیزیولوژیکی همجنسگرایان
تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شدهاند، مانند تحقیقات پیشگامانهٔ عصبشناس سیمون لوی،[E ۶] نشان میدهند که تفاوتهای قابل توجهی در فیزیولوژی مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا وجود دارد. این تفاوتها ابتدا خود را در مغز، گوش میانی، و حس بویایی آشکار میسازند. لوی در آزمایشی[E ۷] دریافت که مغز از مردان همجنسگرای مورد آزمایش تفاوت فیزیولوژیکی آشکاری با همان بخشها در مردان دگرجنسگرا دارد.[۲۱] گاهی نتایج این تحقیقات را به این معنا میگیرند که همجنسگرایی در افراد پدیدهای مادرزادی است. با این حال خود «لوی» میگوید: «تحقیقات من ثابت کنندهٔ یک دلیل ژنتیکی برای همجنسگرایی نیستند. من هیچ قسمتی از مغز را به عنوان یک مرکز همجنسگرا کننده معرفی نکردهام. INAH-3 بیشتر مانند حلقهای از زنجیرهٔ هستههای شکل دهندهٔ رفتارهای جنسی مردان و زنان عمل میکند تا یک هستهٔ همجنسگرا کننده... و از آنجا که من مغز افراد بالغ را مورد مطالعه قرار دادهام هیچ دلیلی وجود ندارد که نتیجه بگیریم این تفاوتها مادرزادی بودهاند و بعد از تولد به وجود نیامدهاند».[۲۲] تحقیقات لوی مورد انتقادهایی قرار گرفت که یکی از دلایلش انتخاب مردان همجنسگرایی بود که به علت بیماری ایدز جان خود را از دست داده بودند، در حالی که دگرجنسگراهای مورد مطالعه به این بیماری مبتلا نبودند.[۲۱] مقایسهای که بین اندازهٔ INAH-3 در افراد مبتلا به ایدز دگرجنسگرا و همجنسگرا انجام شد (با وجود کوچک بودن جامعهٔ آماری) نشان داد که اندازهٔ این بخش از مغز در هر دو آنها مشابهاست. البته باید توجه داشت که هیچ مدرکی مبنی بر تأثیر ابتلا به ایدز بر اندازهٔ INAH-3 یافته نشدهاست. تحقیقات در زنان هنوز به هیچ نتیجه مشابهی منتهی نشدهاست.
پزوهشهای جدید اثبات کردهاند مغز مردان همجنسگرا به مغز زنان دگرجنسگرا و مغز زنان همجنسگرا به مغز مردان دگرجنسگرا شبیهاست.[۲۳]
تفاوتهای زیستشناختی همجنسگرایان با دگرجنسگرایان
- گزارشها بیان میکنند مردان همجنسگرا آلت تناسلی بزرگتر و قطورتری نسبت به مردان دگرجنسگرا دارند.[۲۴]
- نیمکرههای مغز در مردان همجنسگرا و زنان دگرجنسگرا نسبت به هم موزون است در حالی که نیمکره راست زنان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا نسبت به نیمکره چپ بزرگتر است.[۲۵]
- بوی حاصل از زیر بغل در مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا متفاوت است.[۲۶]
- مردان و زنان همجنسگرا نسبت به دگرجنسگرایان بیشتر چپ دست هستند.[۲۷][۲۸][۲۹]
- مردان همجنسگرا توانایی بیشتری در به خاطر سپاری مکان اشیا نسبت به مردان دگرجنسگرا دارند. (چنین تفاوتی میان زنان همجنسگرا و زنان دگرجنسگرا مشاهده نشدهاست)[۳۰]
- نسبت انگشت دوم به انگشت چهارم که متاثر از ترشح هورمونهای جنسی است به طور قابل ملاحظهای میان همجنسگرایان مرد و زن کمتر از دگرجنسگرایان است.[۱۷]
ژنتیک
از منظر ژنتیکی تئوریهای کمی به منظور توضیح یک ژن مستقیم برای همجنسگرایی وجود دارد هرچند یک وجود «ژن گی» یک باور عمومی در جامعهاست. دیدگاه فراگیر در میان پزشکی آن است که دگرباشان جنسی از همان ابتدای تولد دگرباش به وجود آمدهاند.[۲۳][۳۱] براساس پاره از پژوهشها ثابت شد که ترتیب چینش ژنوم مادر میتواند بر گرایش جنسی فرزند تاثیرگذار باشد. کشف این موضوع که در نشریه Human Genetics به چاپ رسید به اندیشه وجود ژنی مستقل برای همجنسگرایی یعنی «ژن گی» را دامن زد. پژوهشگران در این تحقیق کروموزم غیرفعال X را در ۹۷ مادر دارای فرزند همجنسگرا و ۱۰۳ مادر دارای فرزند دگرجنسگرا مورد آزمایش قرار دادند.[۳۲] با این وجود برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که ژنی تحت عنوان «ژن گی» وجود ندارد بلکه رفتار همجنسگرایانه معلول عملکرد چندین ژن است.[۳۳] آزمایش همر نشان داد که در بازوی بلند کروموزم X همجنسگرایان مرد ژنهایی وجود دارند که باعث همجنسگرایی میشوند. از آنجایی که کروموزم X از مادر به فرزند میرسد این پژوهش نشان داد که مادران میتوانند ناقل همجنسگرایی بوده و آن را به فرزندان ذکور خود منتقل کنند.[۳۴]
لووی و همر (۱۹۹۴) و لیم (۱۹۹۵) نخستین مرورها درباره بررسیهای انجام شده درباره رابطه ژنتیک با همجنسگرایی را انجام دادند. از آن هنگام تاکنون آزمایشهای بسیاری بر روی ژنهای احتمالی مرتبط با گرایش به جنس موافق بر هر دو کروموزوم X و Y در موشها و انسانها انجام شدهاند.[۳۵]
در سال ۲۰۱۰ گروهی از محققان کرهای موفق شدند که با حذف ژنی که با رفتارهای تولید مثلی مرتبط بود گرایش جنسی موشهای ماده را تغییر دهند. موشهای ماده مورد آزمایش از آن پس به موشهای جنس موافق خود علاقه نشان میدادند و موشهای نر را پس میزدند و از بوئیدن ادرار موشهای نر خودداری میکردند؛ این در حالی بود که موشهایی که این ژن را حفظ کرده بودند به موشهای نر واکنش نشان میدادند. مسئول این پروژه در این باره گفت: «نبود این ژن باعث میشود مغز موشها همانند مغز موشهای نر عمل کند.»[۳۶]
رفتار همجنسگرایانه در جانوران
رفتارهای همجنسگرایانه و دوجنسگرایانه تاکنون در ۱۵۰۰ گونه جانوری - از پستانداران گرفته تا خرچنگها و کرمها - مشاهده شده ولی تصور میشود که رقم واقعی بسیار بیشتر از این باشد. رفتارهای همجنسگرایانه بخصوص در جانوران گلهزی با زندگی گروهی پیچیده شایعتر است و نقشی اساسی در زندگی آنان بازی میکند.[۳۷] یکی از گونههای جانوران همجنسگرا بونوبو از نزدیکترین خویشاوندان انسان است. هفتاد و پنج درصد از آمیزشهای جنسی در این گونه به خاطر تولید مثل نیست و تمام اعضای این گونه به کل دوجنسگرایند.[۳۸][۳۹] بونوبوهای مادهٔ مهاجر از رابطه جنسی به عنوان روشی برای تحکیم دوستی با مادههای قدرتمندتر در دستهٔ بونوبوهای مقیم بهره میگیرند.[۴۰] بونوبویی که در رتبه پایینتری قرار دارد با تولید سروصدا به دیگران میفهماند که در حال آمیزش جنسی با بونوبویی با رتبه بالاتر است.[۴۱] آمیزش جنسی در بونوبوها معمولا برای کاهش استرس و رقابت، توسعه وابستگی، بیان روابط اجتماعی و تسلی قربانیان در پریشانی استفاده میشود.[۴۱] باور بر این است که رفتارهای همجنسخواهانه در نخستیها ریشه اجتماعی دارند و انسانها در این میان پتانسیل بالایی برای رفتارهای دوجنسخواهانه از گذشته خود حفظ کردهاند.[۴۲]
جانت مانن.[E ۸] استاد دانشگاه جورج تاون،[E ۹] این نظریه را مطرح کردهاست که همجنسگرایی در دلفینها مزیتی است که در اثر فرگشت به وجود آمده و حملات و تجاوزهای درونگونهای را به ویژه در نرها کاهش میدهد.[۴۳][۴۴] مشاهده رفتارهای همجنسگرایانه در جانوران دلیلی مستحکم بود برای رد ادعای گناه در برابر طبیعت همچنین در پرونده لاورنس در برابر تگزاس با استدلال به وجود همجنسگرایی در جانوران در دادگاه عالی آمریکا قوانین ضد همجنسگرایانه ۱۴ ایالت آمریکا ملغی اعلام گردید.[۴۵]
- بعضی پنگوئنهای نر تمایل به تشکیل جفت با نرهای دیگر و لانهسازی مشترک با آنها دارند. در این مواقع از یک سنگ به عنوان جایگزین تخم استفاده میشود. در سال ۲۰۰۴ پارک مرکزی جانوران[E ۱۰] واقع در ایالات متحده آمریکا، سنگ یادشده را با یک تخم بارور جایگزین کرد که زوج نر آن را به عنوان فرزند خود بزرگ کردند.باغ وحشهای آلمانی و ژاپنی نیز گزارشهایی دربارهٔ همجنسگرایی بین پنگوئنهایشان منتشر کردهاند. این پدیده همچنین در زیستگاه آبی کلی تارلتون[E ۱۱] در آوکلند نیوزیلند مشاهده شدهاست.[۴۶]
- معاشقه و دخول کامل در روابط گاوهای نر، به ویژه گاومیش کوهاندار آمریکایی معمول است.[۴۷] روابط جنسی میان زوجهای همجنس در میان آهوها نیز بسیار رایج است.[۴۸]
- همجنسگرایی در گوسفندان (که در ۶ تا ۱۰٪ قوچها دیده میشود) همراه با تفاوت در حجم بخشهای معینی از مغز و فعالیتهای شیمیایی است. مطالعاتی که توسط مجلهٔ درونریزشناسی انجام شد، نشان داد عوامل فیزیولوژیکی و زیست شناختی تأثیرگذارند.[۴۹] نتایج این بررسیها با بررسیهایی که لوی روی نمونههای انسانی انجام داد مشابهاست.
- گوسفندان نر کوهی آمریکایی نیز از این نظر به دو دسته تقسیم میشوند: آنها که درگیر روابط همجنسگرایانه میشوند و گروه دیگر که اینگونه نیستند.[۵۰][۵۱]
- در میان کبوتران نیز همجنسگرایی نرها دیده میشود.[۵۲] کبوتربازان برای این جفت کبوتران از اصطلاح «جناق» استفاده میکنند.
- یک چهارم جفتهای قوی سیاه همجنسگرا هستند (اکثرا مذکر) این جفتها با دزیدن لانهها و تخمهای دیگر از آنها نگهداری کرده و از جوجه به دنیا آمده همانند جوجه خود مراقبت میکنند در برخی دیگر از موارد جفتهای نر همجنسگرا با یک قوی ماده رابطه برقرار کرده و پس از اینکه قوی ماده تخم گذاشت او را فراری میدهند.[۵۳][۵۴]
علاوه بر موارد ذکر شده همجنسگرایی در جانورانی همچون مارمولک، سنجاقک، شیرها، و حتی حشراتی که در رختخواب زندگی میکنند دیده شدهاست.[۵۵]
در میان نوعی پرندگان دریایی نیز با نام علمی آلباتروس لایاسن[E ۱۲] همجنسگرایی دیده شدهاست و به گونهای است که یک سوم جفتهای این گونه جفت دو ماده هستند که نوعی انتخاب طبیعی لازم برای این گونهاست چرا که تعداد مادههای این گونه بسیار بیشتر از نرهایش است.[۵۶]
بررسی بر روی گونهای فنچ نشان دادهاست که زوجهای همجنس با روشهایی چون آواز خواندن برای هم و آراستن دیگری با منقار خود، پیوند میان خود را محکم میکنند. نتایج این پژوهش نشان میدهند که
روابط در میان جانوران، حتی پرندگان، میتوانند بسیار پیچیدهتر از یک نر و ماده صرف که با هم جفت میشوند و زایش میکنند، باشند.[۵۷]
روانشناسی
برای اولین بار هنگامی که واژه همجنسگراییدر ادبیات روانشناسی به وجود آمد روانشناسان به دنبال عاملی ذاتی به عنوان ریشهٔ این پدیده بودند. بیشتر نوشتهها در مورد سلامت روان و بیماران همجنسگرا بر روی افسردگی سوءمصرف مواد و خودکشی درمیان همجنسگرایان تمرکز کرده بود. هرچند که چنین مواردی درمیان دگرجنسگرایان نیز وجود دارد اما با این حال بحث پیرامون ارتباط بین همجنسگرایی و موارد فوق تا سال ۱۹۷۳ هنگامی که همجنسگرایی از لیست بیماریهای روانی خارج شد ادامه داشت و پس از آن روانشناسان دلایل مواردی همچون خودکشی در میان همجنسگرایان را ناشی از تبعیضهای اجتماعی، نگرشهای منفی و موارد دیگر ذکر نمودند.[۵۸][۵۹] به طور مثال پژوهشی نشان داد که نوجوانان همجنسگرا به طور قابل ملاحظهای کمتر نسبت به افراد دیگر عاملهای محافظتکننده در برابر خودکشی دریافت میکنند.[E ۱۳] و اگر این عاملها افزایش باشد خودکشی میان نوجوانان همجنسگرا به طرز قابل ملاحظهای کاهش خواهد یافت.[۵۹] به طور مثال در میان همجنسگرا و دوجنسگرایانی که تلاش برای خودکشی داشتهاند در نیمی از موارد پدران آنها با گرایش جنسی آنها مشکل داشته یا آنها را رد کردهاست در صورتی که این میزان برای همجنسگرایان و دوجنسگرایانی که تلاش برای خودکشی نداشتهاند یک چهارم است.[۵۹]
همجنسگرایی از فهرست بیماریهای روانی توسط مجامع زیر خارج شد: سازمان روانشناسی آمریکا از سال ۱۹۷۳، سازمان بهداشت جهانی از سال ۱۹۹۲، سازمانهای بهداشتی انگلستان از سال ۱۹۹۴، سازمانهای بهداشتی روسیه از سال ۱۹۹۹ و انجمن روانشناسی چین از سال ۲۰۰۱[۶۰]
بر خلاف تصور عموم که همجنسگرایان در مصرف (پوشاک، خوراک و...) بدعتگرا هستند پژوهشها نشان میدهند که چنین چیزی صحت ندارد.[۶۱]
در ابتدای سده بیستم، مباحثی نظری پیرامون تحلیل روانی درگرفت که ادعا میکرد در همهٔ افراد طی نمو روانی، دوجنسگرایی به وجود میآید. مطالعات عددی آلفرد کینزی[E ۱۴] در سال ۱۹۴۰ و همچنین دکتر فریتز کلین[E ۱۵] در سال ۱۹۸۰ تأیید کنندهٔ این نظریات بودند.
مطالعات تازه که با چاپ کتابهای آلفرد کینزی با نامهای «رفتارهای جنسی انسان مذکر»[E ۱۶] و «رفتارهای جنسی انسان مؤنث»[E ۱۷] به نتایج مهمی منتهی شد، بیانگر این بود که اکثر مردم در مقاطعی دارای تجربیات و یا عواطف همجنسگرایانه بودهاند. پژوهشهای علمی معاصر ادعا میکنند که اکثریت جامعه انسانی تمایلات دوجنس گرایانه دارند. گرایش جنسی برخلاف آنچه بیشتر مردم تصور میکنند یک متغیر گسسته نیست که به ۲ گروه «دگرجنسگرا» و «همجنسگرا» تفکیک شود، بلکه متغیری پیوستهاست که ویژگیهای این گروهها را نیز داراست. گزارشها «کینزی» نشان میدهند که حدود ۴ درصد از افراد بالغ در آمریکا برای تمام عمر منحصراً همجنسگرا هستند و حدود ۱۰ درصد نیز در مقاطعی از زندگی رفتارهای همجنسگرایانه بروز دادهاند. با این حال درصد افرادی که به طور برابر با هر دو جنس رابطه دارند کمتر از میزان مورد انتظار است. این میتواند به علت فشارهای اجتماع بر افراد باشد که آنها را مجبور میکند بر خلاف غرایز درونی خود و به طور ناخودآگاه برچسبهای مطلق هویت جنسی را از قبیل «همجنسگرا» یا «دگرجنسگرا» بپذیرند.[۶۲]
کینزی، به همراه فعالان گروههای LGBT بر جنبههای تاریخی و سیالیت گرایشهای جنسی تأکید میکرد. مطالعات کینزی همچنین نشان داد که گرایش جنسی در دوران حیات فرد در جهات مختلف رشد میکند و به ندرت (و نه لزوماً) امکانات جذب شدن به جنسیت متفاوتی را فراهم میکند. بسیار نادر است که شخصی گرایشهای جنسی خود را تغییر دهد و همچنین بعید است که این اتفاق نادر در صورت رخ دادن «داوطلبانه» باشد. اما گاهی تمایلات جنسی گسترش مییابند و یا دستخوش تغییر شده و جوهرهٔ متفاوتی پیدا میکنند. نظریه فراهنجار[E ۱۸] ایدههای «ساختار اجتماعی» را مرتبط با قضیه میداند و معتقد است باید به تمایلات جنسی تنها در چهارچوب تاریخی آن نگریست. در این نگاه، گرایش جنسی محصول تأثیرات جامعهاست و یک ویژگی تحت کنترل انسان و ارادهٔ او محسوب نمیشود.
بیشتر روانشناسان با نتایج کلی آزمایشها کینزی موافقند و به رشتهٔ یوستهٔ تمایلات جنسی عقیده دارند، که در آن افراد کاملاً همجنسگرا و کاملاً دگرجنسگرا در دو انتهای بردار و اقلیت قرار دارند و اکثریت را دوجنسگرایان تشکیل میدهند. بعلاوه تقریباً همهٔ روانشناسان هم عقیدهاند که گرایش جنسی در سنین پایین شکل میگیرد و به طور ارادی قابل تغییر نیست.[۳۱][۶۳]
البته بعضی دیگر از تحقیقات اسلوب کاری کینزی را زیر سؤال برده و نتایج این آزمایش را در برآورد تعداد همجنسگرایان و دگرجنسگرایان اغراقآمیز میدانند. آنها دلیل خود را انتخاب افراد نامناسب برای تحقیق (که شامل همجنسگریان و زندانیهایی که برخی از آنها متهم به تجاوزهای جنسی بودهاند میشود) بیان میکنند.[۶۴][۶۵] به هر حال نظریات کینزی در رابطه با «رشته پیوستهٔ تمایلات جنسی» هنوز مورد قبولند.[۶۶]
روابط پدر ـ پسر و شکلگیری رفتارهای جنسی
بخش بزرگی از تحقیقات معمولاً به بررسی روابط فرزند ـ والد و تأثیر آن بر مردان همجنسگرا و دگرجنسگرا میپردازد و احتمال رابطهای بین «فقدان پیوند عاطفی بین والد همجنس» و «شکل گیری همجنسگرایی در پسر» را پیشنهاد میدهند. مطالعات زیادی ادعا میکنند که مردان همجنسگرا در دوران کودکی خود کمتر از همسالان دگرجنسگرای خود مورد علاقه یا توجه پدرانشان بودهاند.[۶۷] «بیبر»[E ۱۹] در سال ۱۹۷۶ اظهار داشت:
- «از سال ۱۹۶۲ که کتابم منتشر شد تا به حال بر روی ۱۰۰۰ همجنسگرا و ۵۰ جفت از والدینشان مطالعه کردهام والگوی مشابهی در ۹۰٪ آنان یافتهام. در تمام مدت آزمایش، حتی یک مرد همجنسگرایی که پدرش اخلاق سازنده و رفتار مهرورزانه داشته باشد ندیدهام. پسری که پدرش به او احترام میگذارد و عشق میورزد هرگز همجنسگرا نمیشود. من به این نتیجه رسیدهام که رفتار والدین بر انتخاب تمایل جنسی کودکان بسیار تأثیر میگذارد.»
بیبر بعدها در سال ۱۹۷۶ گفتههای خود را این گونه ادامه داد:
«ما همواره گفتهایم که یک پسر که پدری با اخلاق سازنده و مهرورزانه دارد هرگز همجنسگرا نمیشود. باید توجه داشت که عکس این گزاره صحیح نیست و هر پسری که پدرش اخلاق مخرب دارد لزوماً همجنسگرا از آب در نمیآید.»[۶۷]
این گزارشها، به ویژه به علت جابجا کردن علت با اثر زیر سؤال رفتهاند. به عبارت دیگر علاقهٔ مردان همجنسگرا به داشتن رابطهٔ مستحکمتر با مادر، علت همجنسگرایی نیست، بلکه نتیجهٔ آن است. انجمن روانشناسی آمریکا نیز این نتایج را رد کردهاست و اظهار داشته که در جوامع مختلف همجنسگرایان درصد مشابهی از جامعه را تشکیل میدهند. در حالی که اگر روابط خانوادگی دارای چنان تأثیری بود، در جوامعی با فرهنگ خانوادهٔ متفاوت این میزان میبایست متفاوت باشد. این تئوری هم چنین عاجز از توضیح وجود همجنسگرایی در یونان باستان، ژاپن قبل از مدرنیته و فرهنگهای دیگر است و دلیلی برای همجنسگرایی در حیوانات ارائه نمیکند و مثلاً قادر به پاسخ دادن به این سؤال نیست که چرا در گونهٔ قوی سیاه استرالیایی تنها والدین جوجهها زوجهای نر محسوب میشوند؟[۶۷]
یافتههای مطالعات بر حیوانات همجنسگرا به موازات یافتههای موارد انسانی پیش میروند. مطالعاتی که بر روی مغز قوچهای همجنسگرا انجام شده نشان میدهد آن بخش از مغز که در شکل گیری رفتارهای همجنسگرایانه نقش دارد، نسبت به دگرجنسگرایان همان تفاوتهایی را نشان میدهد که در موارد انسانی دیده میشود.[۶۷]
اصلاح رفتار
بعضی درمانگرها، گروهها، یا مؤسسات باور دارند قادر به کمک به همجنسگرایان برای غلبه بر رفتارهای همجنسگرایانهٔ خود هستند. بسیاری آنها پیروان ادیان ابراهیمی هستند که در مسلک آنان همجنسگرایی غیرطبیعی و گناه است و یک گرایش جنسی نامطلوب به حساب میآید. این نوع رواندرمانی در جهت حذف علایق همجنسگرایانه و توسط افرادی که همجنسگرایی را یک اختلال یا گناه تلقی میکنند استفاده میشود. این افراد معتقدند که همجنسگرایی اصولاً نوعی گناه است و از طریق توبه و ایمان میتوان آن را از بین برد. در صورتی که تقریبا همه همجنسگرایان، متخصصان سلامت روانی، محققان سکسولوژی و مذهبیهای لیبرال همجنسگرایی را به عنوان گرایش جنسی طبیعی میشناسند.[۶۸]
رابرت اسپیتزر که پیش از این برای خروج همجنسگرایی از فهرست بیماریهای روانی تلاش کرده بود در مقالهای در سال ۲۰۰۱ با عنوان آیا برخی از مردان و زنان همجنسگرا میتوانند گرایش جنسی خود را تغییر دهند؟ گفتهاست که این امکان وجود دارد که برخی از افراد بسیار باانگیزه گرایش جنسی خود را از همجنسگرایی به دگرجنس گرایی تغییر دهند. در سال ۲۰۰۱ در مقالهای در واشنگتن پست وی ادعا کرد در مصاحبه تلفنی با ۲۰۰ نفر آنها مدعی شدهاند که گرایش جنسی خود را از همجنسگرا به دگرجنسگرا تغییر دادهاند و از رابطه جنسی خود با جنس مخالف راضی هستند."[۶۹] بعضی از مدافعان حقوق همجنسگرایان وی را متهم کردند که با روش علمی کار نکردهاست و در نهایت وی در سال ۲۰۱۲ به خاطر بیان این سخنان، از جامعه همجنسگرایان عذرخواهی کرد[۷۰]
تاکنون هیچ روش علمی و معتبری بدست نیامده که حاکی از «درمان» موفق همجنسگرا و تبدیل او به یک دگرجنسگرا باشد[۷۱][۵][۷۲] و حتی برخی افراد در اثر چنین «درمان» هایی دچار صدمات خطرناک و جدی شدهاند.[۷۳][۷۴] با این حال طرفداران درمان همجنسگرایی به افرادی اشاره میکنند که به زعم آنها «موفق» شدهاند.[۷۵] به هر جهت تنهٔ اصلی جامعهٔ پزشکی و روانشناسی این ادعاها را مردود میداند و تلاش برای تغییر گرایش جنسی را بیاثر و بالقوه خطرناک تلقی میکند.[۷۶][۳۱][۵][۶۳] به طور مثال در یک نظرسنجی از ۱٬۳۰۰ روانشناس انگلیسی فقط ۵۵ تن از آنان درمان همجنسگرایی را پیشنهاد کردهاند.[۷۷]
طبیعت در برابر تربیت
این که بین عوامل روانشناختی و عوامل زیست شناختی کدام بر همجنسگرایی مؤثرتر است مسألهایست که همواره عامل بحثهای بسیار شدهاست. از این عوامل میتوان به عوامل ژنی و یا هورمونهای مؤثر بر جنین نام برد. از نظر تاریخی، فروید و روانشناسان دیگری در شاخهٔ روانکاوی معتقد بودند که تجربیات دوران کودکی در شکلگیری گرایشهای جنسی مؤثرند. به عنوان مثال فروید معتقد بود که نوجوانان همگی همجنس گرا هستند و پس از گذراندن مراحلی دارای حالات دگرجنسگرایی میشوند و آنها که همجنسگرا میمانند به علت مواجهه با یک مانع یا حادثهٔ بازدارنده، تکامل جنسی خود را به اتمام نرساندهاند. او همچنین معتقد بود که بعضی افراد که این دورهٔ تکامل جنسی را بدون هیچ مشکلی طی کردهاند نیز همچنان در درون خود به صورت پنهان و به درجات متفاوت دارای تمایلات همجنس خواهانه هستند. کشفیات مدرن علمی و پزشکی تأکید بر زیست شناختی بودن عوامل همجنسگرایی و رفتارهای همجنسگرایانه در کودکی دارند و این عوامل شامل عوامل ژنتیکی و یا کسب شده در رحم مادر میباشند. ناگفته نماند که همین پیش زمینههای زیست شناختی همجنس گرایانهاست که در کودکی شرایط ایجاد عوامل روانشناختی را مهیا میکند.[۷۸][۷۹][۸۰]
فرضیه اختلال رشد
برخی از افراد باور دارند که همجنسگرایی یک اختلال رشدی[E ۲۰] است.[۸۱]
انجمن روانشناسی آمریکا (APA) با رد تمامی آن مسائل به عنوان نوعی اختلال در همجنسگرایان، در «قطعنامه درباره پاسخهای شایسته به پریشانی در گرایش جنسی و تلاشها برای تغییر آن» از پدران و مادران، سرپرستان، جوانان، و خانوادههای آنها میخواهد تا از روشهای موسوم به «درمان گرایش جنسی» که همجنسگرایی را به عنوان یک بیماری روانی و یا اختلال رشد به تصویر میکشند، دوری گزینند و به جای آن به دنبال رواندرمانی، حمایت اجتماعی، و خدمات آموزشی باشند که "اطلاعات دقیق درباره گرایش جنسی و جنسیت در اختیار میگذارند، پشتیبانی خانواده و آموزشگاه را افزایش میدهند، و (احتمال) طرد اقلیتهای جنسی جوان را کم میکنند."[۸۲]
علاوه بر این هیچ نهاد معتبر و فعال در زمینه روانکاوی و روانپزشکی تغییر گرایش جنسی را ممکن نمیداند و طبق سیاستهای خاصی به افراد فعال در این زمینه، عموم و افراد متخصص در رابطه با تلاش با تغییر گرایش جنسی هشدار میدهد. از نهادهای یاد شده میتوان به انجمن روانشناسی امریکا، انجمن روان پزشکی امریکا، انجمن مددکاران اجتماعی آمریکا، کالج سلطتنتی روانپزشکی و انجمن روانشناسی استرالیا اشاره کرد.[۸۳][۸۴][۸۵]
همچنین انجمن روانشناسی آمریکا و کالج سلطنتی روانپزشکی نگرانیهای خود را نسبت به افدامات انجمن ملی بررسی و درمان همجنسگرایی ابراز داشتهاند و اعلام کردهاند که این اقدامات توسط علم حمایت نمیشود و سبب ایجاد بستری برای تبعیض خواهد شد.[۸۴][۸۶]
جنبش طرفداران
در سالهای اخیر جنبش طرفداران همجنسگرایی نیز تا حد قابل ملاحظهای گسترش یافتهاست. ضرورت چنین مبارزاتی در کشورها و فرهنگهای مختلف متفاوت است. در حال حاضر هلند و بلژیک تمامی حقوق ازدواج را برای زوجهای همجنسگرا قائلند. در سال ۲۰۰۳ دادگاه کانادا در سه استان ازدواج افراد همجنسگرا را قانونی اعلام کرد. علاوه بر این در فرانسه، آلمان، فنلاند، سوئد، نروژ، دانمارک، ایسلند، و بعضی از ایالات آمریکا از جمله ورمونت، ماساچوست و نیویورک ازدواج همجنسگرایان قانونی است که حاصل آن برخورداری این زوجها از حمایت و مسئولیتهای ازدواجهای معمولی بودهاست.[۸۷]
رژه
رژهٔ همجنسگرایان جشنی است که توسط همجنسگرایان و مدافعان حقوق همجنسگرایان ترتیب داده میشود و هدف از آن این است که همجنسگرایان و دوجنسگرایان نباید از گرایش جنسی و جنسیت خود سر افکنده باشند بلکه باید به آن افتخار نیز بکنند.[۸۸] تاقبل از سال ۱۹۶۹ به افراد LGBT به چشم منحرفین جامعه نگریسته میشد. همجنسگرایان مجبور بودند ماهیت خود را پنهان کنند. شهردار نیویورک در سال ۱۹۶۰ مشی سختگیرانهای را نسب به بارها و پاتوقهای همجنسگرایان در پیش گرفت و عملا آنها را به سوی زیر زمینی شدن سوق داد. حملات پی در پی ای که نسبت به همجنسگرایان میشد به نقطهای غیرقابل تحمل نزدیک میشد به طوری که در سال ۱۹۶۹ و در پی حمله پلیس به یکی از بارها در یکی از محلههای نیویورک و دستگیری تمام افراد حاضر صدها نفر از همجنسگرایان ناحیه با پلیس درگیر شدند. از این واقعه به عنوان شورش استونوال[E ۲۱] یاد میگردد. پس از این واقعه همجنسگرایان احساس کردند که نیاز دارند خود را به جامعه نشان دهند بنابر این اولین رژه همجنسگرایان در سال ۱۹۷۰ در سالگرد شورش استونوال ترتیب داده شد.[۸۹][۹۰]
در طول تاریخ
در اروپا
قدیمیترین مستندات در رابطه با همجنسگرایی مربوط به یونان باستان است. سافو شاعری زن از جزایر لزبو متعلق به یونان باستان بوده که در اشعارش رابطههای عشقی را به دختران و زنان تعمیم داده و واژه لزبین نیز در اشاره به همجنسگرایان زن از همین مورد سرچشمه گرفتهاست.[۹۱] در یونان باستان روابط بین مردان و پسران جوان معمول بودهاست که به آن عشق افلاطونی گفته میشود اما این روابط به بوسیدن، نوازش کردن، دخول مقعدی، و قرار دادن آلت در میان باسن محدود بود.[۹۲] هادریان امپراتور روم باستان نیز دارای تمایلات همجنسخواهانه بوده؛ وی بر اساس روایات با سردار سپاهش آنتونیوس دارای روابطی نزدیک و عاطفی بودهاست.[۹۳] در دوران رنسانس نیز در ایتالیا میتوان تا نام ۵۰۰ نفر از افراد معروف این دوره را که درگیر روابط همجنس گرایانه بودند را مشاهده کرد. از جمله کسانی که گمان بر همجنسگراییش میرود، لئوناردو داوینچی مهندس، ریاضیدان، و نقاش نامدار بودهاست.[۹۴]
از اواسط قرن سیزدهم میلادی به این سو مجازات همجنسگرایی تقریبا در تمامی اروپا مرگ بودهاست.[۹۵]
در آفریقا
روابط همجنسخواهانه در آفریقا با اینکه توسط کاشفان و مستعمران اروپایی نادیده گرفته میشد و صحبتی از آن به میان نمیآمد، وجود داشت و در اشکال مختلفی دیده میشد. اوان پریچارد[E ۲۲] مردم شناس انگلیسی گزارش کردهاست که مردان جنگجو در قبیله «زَنده» در شمال کنگو دارای معشوقهای مذکری که بین دوازده تا بیست سال سن داشتهاند، بودهاند که در کارهای خانه به اعضای خانه کمک میکردهاند و یا برخی نیز در اعمالی جنسی همچون تفخیذ شرکت داشتهاند. هرچند که چنین رسمی در قرن بیستم و پس از تسلط اروپاییان بر کشورهای آفریقایی از بین رفته بود اما توسط پیران و بزرگان این قبیله که پریچارد با آنها گفتگو کرده بود نقل شد.[۹۶]
در آسیا
در ژاپن همجنسگرایی هرگز در این کشور به عنوان یک گناه توسط دین و جامعه نگریسته نشدهاست. در سال ۱۸۷۳ قانونی وضع گشت که برپایه آن روابط همجنسخوهانه محدود میگشت؛ هرچند که این قانون هفت سال پس از تصویب آن لغو گشت.[۹۷] در طول تاریخ ژاپن تمامی شوگونها دارای یک معشوق مذکر بودهاند و این رسم یکی از ارکان سنت سامورایی بود. به همین منظور نیز برخی نگارههای محرک تاریخی ژاپنی به روابط همجنسخواهانه پرداختهاست. اگرچه برخی از این نگارهها در دوره غربی سازی ژاپن از بین رفت و بسیاری دیگر نیز در طول جنگ جهانی دوم در آتش سوختند، اما مجموعهای از این نگارهها که سالم باقی مانده بودند به موزهها منتقل شدند.[۹۴]
در چین نیز همجنسگرایی از ابتدای اغاز تاریخ آن کشور وجود داشتهاست.[۹۴] بر طبق اسناد تقریبا همه امپراطوران در سلسله هان دارای یک شریک جنسی مذکر بودهاند.[۹۸] همچنین در برخی کتب تاریخ توضیحاتی نیز در مورد زنان همجنسگرا وجود دارد. باور بر این است که همجنسگرایی در سلسلههای سونگ، مینگ و کینگ امری متداول محسوب میگشتهاست. همجنسگرایان چینی نسبت به همجنسگرایان اروپایی خود در دوران وسطی کمتر مورد شکنجه و آزار و اذیت واقع میشدند.[۹۹]
در ایران
قبل از اسلام
در دوران هخامنشیان و ساسانیان مجازات رابطه با همجنس، اعدام بودهاست.[۱۰۱] اما برخی پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که در ایران قبل از ظهور زرتشت اجتماعات همجنسگرایانه وجود داشتهاست. هرودت نیز شاهدبازی هخامنشیان را گزارش کردهاست؛ وجود روابط همجنسگرایانه مردانه در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز دیده شدهاست.[۱۰۲]
لواط یکی از گناهانی است که در دوره ساسانی تلقی می شده است. اصطلاحاتی چون kun-marzih، waran ī abārōn (شهوت غیر طبیعی)، marzišnīh ī abārōn (جماع گناه آلود) برای توصیف این عمل به کار رفته است. قوانین و مواردی که به آنها اشاره شده نشانگر این بوده که این عمل در جامعه رخ می داده است. کتاب مینوی خرد میگوید موجودات اهریمنی به شیوه زیر آفریده شدهاند: «و اهریمن بدکار دیوان و دروغان دیگر فرزندان اهریمینی را از عمل لواط با خود به وجود آوردند.» بنابراین نخستین نکته این است که لواط وسیلهای بود تا اهریمن بتواند موجودات اهریمنی دیگر و بیشتری به جهان بیاورد، و دوم آنکه اهریمن موجودی لواط کار پنداشته میشد. در کتاب وی دیوداد گفته میشود اگر مردان ناخواسته در لواط فاعل یا مفعول واقع شوند، مجازات آنها شلاق و اگر خواسته این کار را بکنند، مجازاتشان اعدام است. در کتاب هشتم دینکرد، فصل ۳۴ آن که درباره احکام علیه تجاوز به عنف و سایر موارد موجود در «هوسپارم نسک» اوستاست، میگوید چنین قوانینی درباره امیال غیراخلاقی و هرزه wiftag (لواط مفعول) و wiftīnag (لواط فاعل)، «شهوت ستمگرانه، کردار فاسد، و آوازه تبار و تنهای تباه و آلوده ایشان» وجود داشته است. در کتاب ارداویرافنامه، که یکی از تخیلی ترین کتاب باقی مانده پهلوی است، به مجازاتهای همجنس بازان و لواط کاران اشاره شده است. ویراز در سفر خود به دوزخ مردی را میبیند که کیفرش این بود که مارهایی به مخرج او وارد و از دهانش خارج میشوند. فرشتگان درباره علتش میگویند: «این روح مرد پستی است که در گیتی مرتکب لواط شده است.» در فصل دیگری درباره مجازات لواط با زنان سخن گفته شده که سبک تر بوده است. لازم به گفتن نیست که حکم «سزاوار مرگ» (مرگ ارزان) بی درنگ در مورد این گونه افراد اجرا میشد.[۱۰۳]
بعد از اسلام
همجنسگرایی در دوران صفویان
در ایران پس از اسلام با همجنسگرایی و روابط همجنسگرایانه در مکانهای زیادی همچون دیرها، کاروانسراها، حمامها و پادگانهای نظامی برخوردی صورت نمیگرفته و مجاز بودهاست. رفتارهای همجنسگرایانه در دوران صفویان به رسمیت شناخته میشد چنان که حتی در بین برخی شاهان صفوی و نیز بسیاری از امرای مملوکی چنین علاقمندی مشاهده شده است. رابطهٔ آنان در حدی بود که یار همجنس آنان همیشه در کنارشان حضور داشته و اطرافیان او را به این امر میشناختند. این شاهان و امیران همزمان به اقامهٔ نماز جمعه و ادای واجبات دین اسلام و مسائل سیاسی میپرداختند. همچنین در این دوره اماکنی تحت عنوان امرد خانه برای فعالیت روسپیان مذکر وجود داشته است. رسمیت این اماکن به حدی بوده که دولت نه تنها مانع فعالیت آنها نمیشده بلکه از آنها مالیات هم دریافت میکرده است. یکی از اماکن اسکان روسپیان مرد قهوهخانهها بوده است. در این باره در سفرنامهٔ شاردان چنین آمده: «من در تبریز و ایروان قهوهخانههای بزرگی دیدم که پر از پسرانی بود که خویشتن را بهمانند زنان روسپی عرضه میداشتند و حتا شاه عباس دوم طفلی زیبا را به قهوهچی سپرد و پسر بر اثر تجاوزی که باو شد به قهوهچی حمله برد و او را زخمی کرد ولی شاه بجای تنبیه متجاوز قهوهچی، دستور داد شکم بچه را پاره کردند.»[۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶][۱۰۷]
در ادبیات فارسی
برخی شاعران ایرانی همچون سعدی و جامی دارای اشعاری با «مضامین همجنسخواهانه» میباشند.[۱۰۸] علاوه بر این در ادبیات ایران داستانهایی حول محور عشق دو همجنس به یکدیگر نیز وجود دارد. ناظر و منظور منظومهای عاشقانهاست که توسط وحشی بافقی سروده شده که در آن پسر وزیر که ناظر نام دارد عاشق پسر پادشاه که منظور میباشد، میگردد.[۱۰۹] مهر و مشتری منظومهای عاشقانه دیگری به زبان فارسی و در قالب مثنوی نوشته محمد عصار تبریزی است که در سال ۷۷۸ هجری قمری در وزن خسرو و شیرین سروده شدهاست.
در کتب قبل از اسلام در ایران عشق مرد به مرد دیدهنشدهاست، به همین دلیل در قرون نخستین تاریخ بعد از اسلام مثلاً در آثار دورهٔ سامانیان و پیش از آنان از قبیل رودکی و شهید بلخی و ابوشکور بلخی و شاهنامهٔ فردوسی مطلب صریحی در این خصوص نیست.[۱۱۰] اگرچه عدهای معتقدند که دقیقی به دست امردی کشته شدهباشد.[۱۱۰]
در ایران و بیشتر جهان اسلام بخصوص در مورد مردان، تا زمانی که مردان روابط جنسی با همسران و وظایف زناشویی خود را ایفا مینمودند جامعه اعتنایی در قبال سایر روابط جنسی آنها نداشت. این روابط به صورتهای مختلف مانند روابط با «امرد» (پسر جوان که خط سبیلش پرپشت نشده باشد)، «آدم داری» (نگه داشتن مردان جوانتر در خانه بعنوان مونس) از فرمهای اینگونه روابط با جنس موافق بود. در ادبیات دوران صفوی تا ایران قاجاری اواخر قرن نوزدهم میلادی هنگام صحبت از تمایلات افراد نسبت به جنس موافق است لحن نویسنده عاری از لحنی قضاوت آمیز بودهاست. مثلا در رستم الحکما در مورد شاه تهماسب دوم مینویسد «یک صورت یوسفگونه را به هزاران زلیخا، لیلی و شیرین ترجیح میداد» یا فتحعلی خان صبا شاعر دربار قاجار، فتحعلی شاه را برای دوست داشتن زنان و مردان جوان ستودهاست یا عضد الدوله نه تنها زنان بسیار فتحعلی شاه، بلکه نظربازیهای گسترده او با مردان جوان زیبا را ثبت کردهاست. هرچند از اواخر قرن نوزدهم در نوشتههای نویسندگان چنین روابطی تقبیح میشد. افسانه نجمآبادی تاثیر فرهنگی اروپا بر جامعه ایران را در این چرخش رفتاری مؤثر میداند. بطور کلی در دوران قاجار با وجود منع شرعی روابط جنسی با همجنس و احکام مخالفی که توسط شاهان و روحانیت صادر میشد صور مختلف روابط جنسی با همجنس در زندگی روزمره اتفاق میافتاد.[۱۱۱]
همجنسگرایی در دوران پهلوی
در دوره رضا پهلوی، احمد کسروی و عدهای دیگر مانند ایرج میرزا با همجنسگرایی مخالفت کرده و نهضت مخالفت با همجنسگرایی را به راه انداختند[۱۱۲] در دوران محمد رضا پهلوی، واپسین شاه ایران، طبقات بالای اجتماعی جامعه نسبت به مسئله همجنسگرایی از خود انعطاف نشان میدادند حتی بعضی از اخبار نیز ازدواج همجنسگرایان را پوشش خبری میدادند. در این دوران برخی از افراد پیشنهاد پیدایش جنبشهای مدنی همجنسگرایان را همانند جنبشهای غربی نیز دادند. علاوه بر این در برخی از کلوبهای شبانه دوران پهلوی رفتارهای همجنسخواهانه تحمل میگشت. هر چند در دوران پهلوی همجنسگرایی همچنان یک نوع تابو به حساب میآمد و هیچ مرکزی برای مشاوره به جوانانی که در مورد گرایش جنسی خود دچار سردرگمی شده بودند وجود نداشت.[۱۱۳] ارنست پرون سوئیسی، یکی از نزدیکترین و صمیمیترین دوستان محمدرضا پهلوی که در در سوئیس با او آشنا شد و به مدت ۲۰ سال نزدیکترین دوست او بود، همجنسگرا بود. رضا شاه که تمایل داشت ولیعهد تربیت مردانه پیدا کند و شدیداً مراقب هر گونه رفتار زن صفتانه بود از بازگشت او به ایران به همراه یک همجنسگرا خشمگین شد.[۱۱۴] در بین معماران و طراحانی که به شهبانو در تزیین کاخ کمک میکردند بیژن صفاری و کیوان خسروانی علناً همجنسگرا بودند و با این وجود پای ثابت همراهان محبوب خانواده سلطنتی بودند که نشان دهنده میزان حساسیت شاه و شهبانو است.[۱۱۵]
همجنسگرایی بعد از انقلاب اسلامی
در سال ۲۰۱۰ برای نخستین بار در آلمان، گردهمایی زنان همجنسگرای ایرانی در شهر فرانکفورت با حضور ۱۷ تن از لزبینهای ایرانی مقیم اروپا و ایران برگزار شد. هدف از این نشست مقابله با هوموفوبیا و افزایش تعامل و همکاری بین همجنسگرایان ایرانی اعلام گشت.[۱۱۶] [پیوند مرده]
تاریخ همجنسگرایی در قلمرو اسلامی
در اشعار دورهٔ جاهلیت و یکی دو قرن نخستین بعد از اسلام مدرکی درباره شاهدبازی نمیتوان یافت.[۱۱۷] همجنسگرایی در دوران طلایی اسلام معمول بود و به شکلی که افراد بزرگسال با پسران جوان به اعمال جنسی میپرداختند اما افراد بزرگسال به طور معمول نقش فعال را برعهده میگرفتند. ابونواس شعرهای فراوانی در مدح پسران نوجوان دارد این دوره در قرن دوازدهم میلادی به اوج خود رسید.[۱۱۸]
در ایران پس از اسلام واژه «شاهدبازی» در ادبیات ایران بسیار خودنمایی میکند و آن را مترادف همجنسگرایی میدانند؛ این در حالی است که این واژه اشاره به رابطه با پسران نوجوان دارد.[۱۱۹]
وضعیت قانونی و حقوقی
ازدواج همجنسگرایان و حق سرپرستی فرزند
ازدواج همجنسگرایان ازدواجی است که به صورت رسمی و یا اجتماعی بین دو فرد همجنس صورت میگیرد. ازدواج همجنسگرایان در جوامع مختلف از نظر حقوقی، حق مدنی و دینی مطرح میگردد.[۱۲۰] دانمارک اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را تحت عنوان اتحاد مدنی[۱۲۱] و با حقوقی پایینتر نسبت به ازدواج قانونی نمود و هلند اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را به صورت مذهبی و با حقوق برابر ازدواج دگرجنسگرایان قانونی کرد.[۱۲۲][۱۲۳] اما با این حال بیشتر سازمانهای مذهبی (بسته به نظرات دینی خود) از دادن حق سرپرستی فرزند، استخدام و دیگر مزایا به زوجهای همجنسگرا خودداری میکنند.[۱۲۴][۱۲۵] اکنون کشورهای آرژانتین، آفریقای جنوبی، آیسلند، اسپانیا، بلژیک، پرتغال، سوئد، کانادا و هلند ازدواج همجنسگرایان در تمام کشور قانونی است و در کشورهای آمریکا، برزیل و مکزیک در بخشهایی قانونی است. تحقیقات نشان دادهاست که ممنوع کردن ازدواج همجنسگرایان در قانون اساسی (این موضوع در بیست و نه ایالت آمریکا وجود دارد[۱۲۶]) به افزایش نرخ ابتلا به ایدز به میزان ۴ مورد به ازای هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر میانجامد.[۱۲۷] همچنین به افزایش استرس میان همجنسگرایان (به طور کلی دگرباشان جنسی) منجر میشود.[۱۲۸] در صورتی که با قانونی شدن ازدواج در ماساچوست میزان مراجعه همجنسگرایان به مراکز درمانی ۱۳ درصد کاهش داشتهاست.[۱۲۹]
بسیاری از کشورهایی که ازدواج همجنسگرایان را به نحوی همانند اتحاد مدنی یا ازدواج رسمی قانونی کردهاند به همجنسگرایان اجازه به سرپرستی گرفتن فرزند را هم میدهند. برپایه گزارشها در بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۰ شش تا چهارده میلیون فرزند تحت سرپرستی پدر گی یا مادر لزبین بودهاند و هشت تا ده میلیون فرزند نیز توسط سرپرستان همجنسگرا بزرگ شدهاند.[۱۳۰] سرپرستی فرزند توسط همجنسگرایان میتواند هزینهای بین صفر تا سی هزار دلار درپی داشته باشد.[۱۳۰] شیوههای مختلفی برای اجازه به همجنسگرایان برای سرپرستی فرزند وجود دارد در برخی کشورها تنها فرد مجرد قادر به سرپرستی فرزند میباشد و در برخی دیگر تنها زوجهایی که ازدواج کردهاند چنین حقی دارند، در برخی دیگر در صورتی که یکی از زوجهای همجنسگرا پدر یا مادر واقعی فرزند باشد، میتواند سرپرستی او را به همراه شریک زندگی اش برعهده بگیرد.[۱۳۱] در اقدامی در جهت برابری حق سرپرستی فرزند ایالات متحده در نظر دارد نام پدر و مادر در گذرنامههای این کشور را با واژههای «والد ۱» و «والد ۲» جایگزین نماید.[۱۳۲]
اما این امر مخالفانی سرسخت نیز دارد. برای مثال، آخرین جامعه فرزند خواندگی کاتولیک بریتانیا اعلام کردهاست که اگر قانونی برای توانایی گرفتن فرزند توسط زوجهای همجنسگرا تصویب شود، یافتن خانه برای کودکان بی سرپرست را متوقف خواهد کرد.[۱۳۳]موسسه خیریه کاتولیک بوستن نیز کار خود در ارتباط با یافتن خانه برای کودکان بی سرپرست را به این دلیل که تصویب این قانون برخلاف مناسک دینی آنها میباشد، پایان دادهاست.[۱۳۴]
در کشورهای مختلف
آسیا
در اکثر کشورهای آسیایی همجنسگرایی غیر قانونی نیست هر چند که در بعضی کشورها همچون ایران و مالزی جرم به حساب میآید. با این حال این روند در حال تغییر است به عنوان مثال هندوستان در سال ۲۰۰۹ از روابط همجنسگرایانه رفع جرم کرد پیش از این سکس با همجنس در هند مخالف طبیعت شناخته میشد.[۱۳۵] علاوه بر هند، نپال نیز به عنوان کشوری پیشرو و نوظهور در عرصه حقوق همجنسگرایان در حال تهیه قانونی برای رسمیت بخشیدن به ازدواج همجنسگرایان و حقوق برابر برای آنها است.[۱۳۶]
- خاورمیانه
در اکثر کشورهای اسلامی در خاورمیانه، با همجنسگرایان برخورد میشود. با این وجود، جامعه همجنسگرایان اسرائیل دارای آزادیهای وسیع اجتماعی در این کشور هستند، هرچند برخی گروههای مذهبی محافظهکار در اسرائیل با این آزادیها مخالفند.[۱۳۸]
در قوانین کنونی ایران، همجنسگرایی و لواط مترادف یکدیگر تعریف شدهاند و در صورت انجام عمل جنسی بین دو مرد، در حضور چهار شاهد عادل و یا چهار مرتبه اقرار از سوی کسانی که لواط کردهاند به این عمل در دادگاه، بنا به احکام اسلامی که مبنای قانون مجازات در جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند حکم اعدام برای هر دو طرف اجرا میگردد.
در قوانین ایران، گرایش همجنسگرایانه زنان تحت عنوان «مساحقه»، عملی مجرمانه تعریف شدهاست. مادهٔ ۲۳۸ قانون مجازات اسلامی جدید(۱۳۸۸)، مساحقه را این طور تعریف کرده است: ""مساحقه عبارت است از اینکه انسان مؤنث، اندام تناسلی خود را بر اندام تناسلی همجنس خود قرار دهد""[۱۳۹]
حد مساحقه، صد ضربه شلاق است. [۱۴۰]
اروپا
اکثر کشورهای اروپایی در عین به رسمیت شناختن همجنسگرایی قوانین خاصی نیز برای آنها تدوین کرده و یا در حال انجام آن هستند. به عنوان مثال پارلمان پرتغال لایحهای را در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۱۰ برای قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان تصویب کرده اما قبول کردن فرزند توسط این زوجها را رد کردهاست. این لایحه با حمایت حزب حاکم سوسیالیست و سایر احزاب چپ به تصویب رسید.[۱۴۱] علاوه بر این عضویت در اتحادیه اروپا نه تنها ملزم به نداشتن قوانین ضد همجنسگرایانهاست بلکه با توجه به پیمان آمستردام کشورهای خواهان عضویت باید دارای قوانین ضد تبعیضی علیه همجنسگرایان نیز باشند.[۱۴۲]
قاره آمریکا
- کانادا
کانادا از سال ۱۹۶۹ از همجنسگرایی رفع جرم نمود و دومین کشور پس از هلند بود که ازدواج همجنسگرایان را قانونی نمود. این کشور ابتدا ازدواج همجنسگرایان را در استان انتاریو قانونی کرد و سپس در سال ۲۰۰۵ به صورت فدرال و رسمی در سراسر کشور ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. علاوه بر این کانادا اجازه سرپرستی فرزند را به همجنس گرایان را میدهد و دارای قوانین ضد تبعیض علیه دگر باشان نیز است و هرگونه توهین به گرایش جنسی در این کشور جرم تلقی میگردد.[۱۴۳][۱۴۴]
- ایالات متحده آمریکا
در تمام ایالتهای آمریکا از روابط همجنسگرایانه رفع جرم شدهاست و دیوان عالی آمریکا در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۱۵ ازدواج همجنسگرایان را در سرتاسر ایالتهای آمریکا قانونی اعلام کرد.[۱۴۵] به این ترتیب ایالات متحده آمریکا هجدهمین کشوری است که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخته است. جورج بوش، رئیسجمهور پیشین آمریکا که دارای تعصبات مذهبی بود، خواستار ممنوعیت ازدواج همجنسگرایان در سراسر آمریکا بود و به این منظور لایحهای را برای ممنوعکردن ازدواج همجنسگرایان به مجلس سنا ارائه نمود، اما این لایحه توسط نمایندگان سنای آمریکا رد شد.[۱۴۶][۱۴۷]
- آمریکای لاتین
بر طبق تصویب قانون توسط مجلس سنای آرژانتین در این کشور همجنسگرایان اجازه ازدواج با یکدیگر و قبول کردن فرزند را دارند. کلیسای کاتولیک و گروهای مذهبی به این قانون معترض هستند.[۱۴۸]
آفریقا
آفریقای جنوبی تنها کشور در قاره آفریقا است که علاوه بر این که ازدواج همجنسگرایان در آن کشور قانونی است، ایشان حق به سرپرستی گرفتن فرزند را نیز دارند و قوانین ضد تبعیض، حامی و ضامن حقوق شهروندی آنها است.[۱۴۹][۱۵۰]
در دسامبر ۲۰۱۳ میلادی، پارلمان اوگاندا همجنسگرایی را مصداق جرم و برای همجنسگرایان، مجازات «حبسابد» پیشبینی کرد. در این طرح، کسانی هم که اطلاعات خود از وجود چنین رابطهای را به مقامات گزارش نکنند، نیز به اقدام مجرمانه محکوم میشوند.[۱۵۱]
خدمت در ارتش
ارتشهای کشورهای گوناگون در سراسر جهان نگاه متفاوتی به موضوع خدمت همجنسگرایان در ارتش دارند. بیشتر کشورهای غربی امروزه قانونی راکه موجب آن تنها افراد دگر جنس گرا میتوانند وارد ارتش شوند را برداشتهاند و به همجنسگرایان اجازه خدمت در ارتش را میدهند. برای مثال، از ۲۶ کشور عضو پیمان ناتو ۲۲ کشور به همجنسگرایان اجازه خدمت آزادانه را میدهند.[۱۵۲]
در آسیا کشورهایی همچون تایلند، اسراییل،[۱۵۳] ژاپن،[۱۵۴] و تایوان[۱۵۵] اجازه خدمت آزاد همجنسگرایانه را میدهند و کشورهایی همچون ترکیه و ایران همجنسگرایان را از خدمت ارتش منع میکنند. در ترکیه با آنکه همجنس گرایی از لحاظ قانونی جرم محسوب نمیگردد اما از لحاظ ارتش این کشور بیماری روانی محسوب میگردد.[۱۵۶][۱۵۷][۱۵۸] در ایران نیز همجنس گرایی جزو اختلالات جنسی و بیماریهای روانی به حساب میآید.[۱۵۸]
تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا به همجنسگرایان اجازه خدمت در ارتش را میدهند اما در خود قاره اروپا معدود کشورهایی همانند صربستان نیز وجود دارد که از خدمت همجنسگرایان در ارتش جلوگیری میکنند.[۱۵۹]
- آمریکا
در ایالات متحده امریکا تا اواخر سال ۲۰۱۰ قانونی به نام نپرس، نگو وجود داشت که به موجب این قانون که در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون به تصویب رسید به همجنسگرایان به شرط آنکه که گرایش جنسی خود را آشکار نکنند اجازه ورود و خدمت در ارتش داده میشد. پس از سالها کشمکش سرانجام در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، با رای مجلس سنای ایالات متحده آمریکا، قانون نپرس، نگو با رای موافق ۶۵ عضو سنا و به رغم مخالفت ۳۱ سناتور عضو حزب جمهوریخواه باطل شد و خدمت همجنسگرایان در آمریکا آزاد اعلام گشت.[۱۶۰]
اصطلاحهای دیگر
در ایران، که همجنسگرایی در آن مذموم است، گاهی در گویش خیابانی، از افراد همجنسگرا –زن یا مرد– با عنوان تحقیرآمیز «همجنسباز» یاد میشود، این واژه مانند واژههای مشابهی چون کفترباز، قمارباز، و ... دارای باری منفی بوده، و برای القای این بار منفی برعلیه همجنسگرایان استفاده میشود.[۱۶۱] همچنین واژههای دیگری نیز در گفتار عوام برای اشاره به افراد همجنسگرا وجود دارد که معمولاً تحقیرآمیز و محکومکننده هستند؛ به عنوان مثال همجنسگرایان مرد در زبان فارسی با عناوین چون اِواخواهر، اُبنهای (شخص مفعول در عمل جنسی همجنسگرایان) و عناوین زنندهتر خوانده میشوند.[۱۶۲][۱۶۳][۱۶۴]البته چنین فحاشیهایی به تراجنسیتیها نیز اطلاق میشود.[۱۶۵] این واژهها برای نشان دادن فاعلیت یا مفعولیت در عمل جنسی با همجنس است و مترادف با همجنسگرا نیست. هر چند برخی افراد همجنسگرا از تصویری که برخی همجنسگرایان دیگر ارائه میدهند بدشان میآید. همچنین به افراد همجنسگرا لواطکار نیز گفته میشود.[۱۶۶]همجنسگرایی انتخاب و یا شیوه زندگی نیست و این تصور که همجنسگرایی قابل سرایت و رواج است اشتباه و سراسر نادرست است چرا که همجنسگرایی فرایندی است که نتیجه برهم کنش عوامل زیستی و محیطی میباشد.[۱۶۷][۱۶۸]
همجنسگراهراسی
همجنسگراهراسی یا هوموفوبیا واژهای است که در برگیرنده نگرش و احساسات منفی نسبت به همجنسگرایان یا دو جنسگرایان و یا در برخی موارد نسبت به دوجنسهها است. همجنسگراهراسی میتواند در رفتارهایی همچون تبعیض و یا خشونت نسبت به افراد غیر دگرجنسگرا بروز کند.[۱۶۹][۱۷۰] به عنوان مثال همجنسگرایان یکی از هدفهای هلوکاست در زمان آلمان نازی بودند.[۱۷۱] بین ۵٬۰۰۰ تا ۱۵٬۰۰۰ همجنسگرا به اردوگاههای مرگ آلمان نازی فرستاده شدند تا درمان شوند.[۱۷۲] در ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۰۳ مجلس قانون گذاری آلمان تصویب کرد در یکی از معروفترین خیابانهای برلین به یاد همجنسگرایانی که در اردوگاههای کار اجباری جان خود را از دست داده بودند در نزدیکی بنای یادبود قربانیان هلوکاست یادمانی برایشان نصب گردد.[۱۷۳] میزان پذیرش همجنسگرایان و برابری جنسیتی در جوامع اسلامی به طرز قابل ملاحظهای کمتر از جوامع غربی است اگرچه جامعه مسلمانان آلبانی مقداری لیبرالتر هستند. همچنین میزان پذیرش همجنسگرایان و برابری جنسیتی در جوامع غربی با گذشت زمان افزایش یافتهاست اما در جوامع مسلمان از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰ تغییر قابل ملاحظهای نداشتهاست.[۱۷۴]
در سال ۱۹۹۸ قتل متیو شپارد دانشجوی آمریکایی به دلیل همجنسگرا بودنش توجهات زیادی را در سطح جهانی به خود جلب کرد.[۱۷۵] یکی دیگر از قتلهایی که بر پایه گرایشها جنسی صورت میگرفت و توجه زیادی را به خود جلب کرد قتل هاروی میلک بود. هاروی میلک یک سیاستمدار همجنسگرای امریکایی بود که در دهه هفتاد میلادی پس از چندین مرتبه شرکت در انتخابات انجمنی سر انجام به عضویت انجمن شهر سان فرانسیسکو انتخاب شد. او یک سال پیش از پایان کار خود توسط یکی از همکارانش به همراه شهردار سان فرانسیکو به قتل رسید. در شب این قتلها بیش از ۳۰ هزار تن درحالیکه شمعهایی به دست داشتند در خیابانهای سن فرانسیسکو به یاد هاروی میلک به راهپیمایی و تظاهرات آرام پرداختند.[۱۷۶]
در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۰ سازمان ملل رای به قطعنامهای ضداعدام داد که در آن اعدام افراد بر پایه گرایش جنسی محکوم میشود هرچند که اشاره به همجنسگرایان در این قطعنامه در ابتدا به دلیل مخالفت کشورهای اسلامی همچون ایران و سومالی با واژه اعدام بر پایه هرگونه تبعیض جایگزین شد، اما پس از درخواست ایالات متحده مبنی بر بازگشت اشاره صریح به نام همجنسگرایان این قطعنامه بار دیگر به رای گذاشته شد و تصویب گشت.[۱۷۷]
تعداد قابل ملاحظهای پژوهش بیان داشتهاند که همجنسگرایان نسبت دیگر افراد جامعه بیشتر خودکشی میکنند[۱۷۸] به طور مثال یک پژوهش دیگر که توسط حکومت آمریکا در سال ۱۹۸۹ صورت گرفت بیان داشت که میزان خودکشی میان همجنسگرایان نوجوان چهار برابر همسنهای خودشان است.[۱۷۹] از مشهورترین خودکشیهای میان نوجوانان به خودکشی جیمی رودمایر و تیلور کلمنتی میتوان اشاره کرد.
در میان جامعه علمی نیز همجنسگراهراسی وجود داشتهاست. وولف (۱۹۹۱) گزارش میکند که در سالهای دهه ۱۹۸۰ در میان پژوهشگرانی که بر روی رفتارهای نخستیها بررسی میکردند تردید در چاپ مطالب مربوط به شواهد روابط همجنسخواهانه در جانوران وجود داشته چرا که از این ترس داشتهاند که همکارانشان از خود واکنشهای هوموفوبیک نشان دهند.[۱۸۰]
در فرهنگ عمومی
همجنسگرایی امروزه در عرصههای مختلفی همچون فیلمهای سینمایی، مباحث سیاسی، حقوق اجتماعی و غیره به عنوان یک سوژه مطرح است. علاوه بر این هم اکنون همجنسگرایان زیادی در عرصههای مختلفی همچون سیاست، موسیقی، بازیگری و... مشغول به فعالیت هستند.[۱۸۴][۱۸۵]
شخصیتها
همجنسگرایان زیادی در عرصه فرهنگ و سیاست هم اکنون حضور دارند به عنوان مثال الن دیجنرس مجری مطرح و مشهور شبکه ان بی سی امریکاست او در سال ۱۹۹۷ اعلام کرد که یک لزبین است.[۱۸۶] همچنین ریکی مارتین در سال ۲۰۱۰ در سایت خود نوشت: «من افتخار میکنم که بگویم، یک همجنسگرای خوشبخت هستم.»[۱۸۷] در عرصه سیاست نیز میتوان به یوهانا سیگورداردوتیر نخست وزیر لزبین ایسلند اشاره کرد که اولین فرد LGBT در دنیا محسوب میشود که با گرایش جنسی اشکارا به چنین پستی رسیدهاست.[۱۸۸] گیدو وستروله وزیر امور خارجه آلمان نیز یک همجنسگرا میباشد.[۱۸۹]
امروزه به افراد مشهوری که در اذهان عمومی مورد حمایت و دارای محبوبیت در میان همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تغییرجنسیتدهندگان میباشند گی آیکون (به انگلیسی: gay icon؛ به معنی «نماد همجنسگرایی») اطلاق میگردد. این افراد عموما از حقوق همجنسگرایان دفاع میکنند و یا خود یکی از آنان هستند. لیدی گاگا خواننده معروف امریکایی که خود یک دوجنسگرا است یکی از گی آیکونها معروف در عرصه کنونی میباشد.[۱۹۰] بریتنی اسپیرز خواننده مشهور نیز یکی دیگر از گی ایکونهایی که خود یک دگر جنسگرا است.[۱۹۱]
سینما
فیلمهای سینمایی بسیاری با مضمون همجنسگرایی و همجنسگرایان تا کنون ساخته شدهاست. فیلمهایی همچون بوسهٔ زن عنکبوتی، کوهستان بروکبک،[۱۹۲] میلک،[۱۹۳] و بچهها حالشان خوب است[۱۹۴] که داستان هر چهار فیلم پیرامون همجنسگرایان و همجنسگرایی است به ترتیب در سالهای ۱۹۸۶، ۲۰۰۶، ۲۰۰۹، و ۲۰۱۱ نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم شدند. کوهستان بروکبک داستان زندگی دو گاوچران همجنسگرا است که در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی است که رابطه آنها به خاطر مشکلات و جامعه آن روز دجار فراز و نشیبهای زیادی است. در فیلم میلک که در واقع داستان واقعی هاروی میلک یک سیاستمدار و قعال حقوق همجنسگرایان است شان پن به خاطر بازی در نقش هاروی میلک برنده جایزه اسکار شد.[۱۹۵][۱۹۶] فیلم بوسهٔ زن عنکبوتی داستان دو زندانی است که یکی از آنان همجنسگراست و دیگری مبارزی چپ است. مقدار زیادی از فیلم تقابل نگاه این دو را با هم نشان میدهد که هردو در نهایت از یک نظام دستراستی و دیکتاتوری درد میکشند. این فیلم برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین نقش اصلی شدهاست.[۱۹۷] فیلم دیگری با عنوان یک مرد مجرد در سال ۲۰۰۹ ساخته شد. این فیلم نامزد جایزه شیر طلایی بود و کالین فرث جایزه بهترین بازیگر مرد را در این جشنواره از آن خود کرد.
در میان برنامههای تلویزیونی سریالهایی مانند خانواده مدرن و گلی به این موضوعات میپردازند و شبکه تلویزیونی لوگو نیز برنامههایش در مورد اقلیتهای جنسی است.
همجنسگرایی و مذهب
سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام با همجنسگرایی مخالفت کردهاند. بعضی عقیده دارند که همجنسگرائی خود یک گناه است در حالی که عدهای دیگر تنها اعمال همجنسگرایانه را گناه میدانند. البته تعدادی از دینداران در این زمینه موافقت دارند، چنان که برخی کلیساها عقد شرعی همجنسگرایان را جاری میکنند و برخی نیز، این عمل را مطرود میدانند. در حالت کلی اما بررسیها نشان میدهند که اکثر گروههای باورمندان به دین، دیدگاه منفی نسبت به همجنسگرایی دارند.[۱۹۸]
- یهودیت
همجنسگرایی در طی تاریخ یهودیت به عنوان عُرفی از زندگی پذیرفته شده بود. با این وجود تا سده اخیر، در زبان عبری واژهای خاص برای «همجنسگرایی» وجود نداشت.[۱۹۹]
در آئین یهود، در مذهب ارتدکس رابطه جنسی بین دو همجنس غیرقابل قبول است.[۲۰۰] اما در سه مذهب دیگر یعنی اصلاحگرا، نوسازمانگرا و محافظهکار همجنسگرایی بعنوان یک شیوهٔ زندگی مورد قبول و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد.[۲۰۱]
- مسیحیت
بیشتر مکاتب مسیحی همجنسگرایان را طرد نمیکنند (همانطور که هیچ گناهکاری را طرد نمیکنند) اما اکثر آنها بر این نکته پافشاری میکنند که روابط همجنسخواهانه گناه است.[۲۰۲][۲۰۳][۲۰۴] هرچند که برخی دیگر همجنسگرایی را گناه نمیدانند.[۲۰۵] کلیساها در قرون وسطی مواضعی سرسختانه از خود در برابر همجنسگرایی نشان میدادند و مجازات همجنسگرایی مرگ بودهاست.
هم اکنون واتیکان و پاپ به همجنسگرایان و همجنسگرایی روی خوش نشان نمیدهند و آن را گناه میدانند.[۲۰۶] همچنین کلیسای ارتدکس نیز هرگونه رابطه بین دو همجنس را مردود میداند.[۲۰۷] با این وجود برخی کلیساها همچون کلیسای انگلیکان کانادا، کلیسای منونایت هلند و کلیسای سوئد و بسیاری دیگر از کلیساها در کشورهایی همچون نروژ و آلمان ازدواج همجنسگرایان را رسمی میدانند و آن را تقدیس میکنند.[۲۰۸][۲۰۹] برخی از اساتید الهیات پیشنهاد کردهاند کلیساهای کاتولیک نباید درهای خود را بر روی زوجهای همجنسگرا ببندد.[۲۱۰] در سال ۲۰۱۱ و پس از قتل یکی از فعالان حقوق همجنسگرایان در اوگاندا اسقف اعظم کانتربری بیانیهای صادر کرد که در آن هشدار داده بود نباید از همجنسگرایان چهرهای اهریمنی نشان داد. او افزوده بود سخنانی که چهرهای شیطانی از همجنسگرایان نشان میدهد عواقب خطرناکی دارد. بیانیه او مورد حمایت اکثر رهبران مذهبی انگلیکان قرار گرفت. آنها در حمایت از چنین بیانیه گفته بودند: ما از این سخنان حمایت میکنیم چرا که هیچکس نباید به خاطر تعصبهای دیگران در ترس و وحشت زندگی کند.[۲۱۱]
- اسلام
اصطلاح همجنسگرایی در واژهشناسی اسلامی وجود ندارد ولی نزدیکترین واژه به آن عبارت «لواط» است که اعمال جنسی میان دو مرد است که برگرفته از نام قومی است که در قرآن به عنوان قوم لوط آمدهاست[۲۱۲] قرآن در آیات مختلفی داستان لوط و قوم او را بیان میکند و برای عمل این قوم تعابیر مانند فحشا، اسراف، جرم، ظلم، خباثت، جهالت و فسق آوردهاست[۲۱۳]
لواط از جانب محمد، پیامبر اسلام و تمامی امامان شیعه نهی شده و از عواقب اخروی آن به شدت یاد شده است.[۲۱۴] مجازاتهای دنیوی سنگینی نیز برای لواط و دیگر کنشهای همجنسخواهانه در نظر گرفته شدهاست.[۲۱۵] در فقه شیعه و قوانین ایران؛ لواط، که معمولاً دخول کامل مقعدی بین دو مرد تعریف میشود، کیفر اعدام دارد، تفخیذ و قراردادن آلت تناسلی بین دو کپل مجازات حدی ۱۰۰ ضربه تازیانه و در بار سوم یا چهارم اعدام، بوسیدن پسران از روی شهوت و خوابیدن عریان دو مرد یا دو زن در زیر پوشش مشترک، بدون وجود ضرورت، مجازات تعزیری دارد. مساحقه به معنی آلتمالی دو زن نیز مستحق مجازات حدی یکصد ضربه شلاق و در نوبت چهارم مستوجب اعدام است.[۲۱۶]
در مذهب شافعی فتاوایی از برخی فقها آمده که بر اساس آن لواط با غلام مملوک (عبد) حد ندارد و مخالفینشان نیز آن را به حلال بودن لواط تعبیر کردهاند.[۲۱۷][۲۱۸] همچنین مشهور است مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی لواط را جایز دانسته، هرچند در المؤطای مالک چنین چیزی وجود ندارد و مالکیان نیز آن را قبول ندارند. مرتضی راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران در این مورد نوشتهاست: «شاهدبازی حرام است و همهٔ پیران و زاهدان کنند. وقتی فقهای اربعه با این اوضاع روبرو میشدند ناچار بودند فتوایی بدهند که نه سیخ بسوزد نه کباب. لذا برخی غلام غیرمملوک را منع و غلام مملوک را تجویز کردهاند.»[۲۱۹]
محسن کدیور، نواندیش دینی، همجنسگرایی را در اسلام رد میکند. اکبر گنجی همجنسگرایی را طبیعی دانسته و دیدگاه محسن کدیور را نقد کردهاست.[۲۲۰] عبدالکریم سروش، دیگر نواندیش دینی، میگوید «حقخواهی همجنسگرایان مسئلهٔ جدیدی است که او هنوز قادر نشده سخن قاطعی در باب آن بگوید.»[۲۲۱][۲۲۲]
- بهاییت
آیین بهایی رابطه جنسی میان مردان را رد میکند و هرگونه رابطه جنسی میان همجنس را تحریم کردهاست. مجازات لواط و زنا در بهاییت از پیش تعیین شده نیست و تعیین آن به بیت العدل سپرده شدهاست. بهاءالله در توضیح ممنوعیت روابط همجنسگرایانه گفتهاست: «هر قدر عشق و محبت بین دو همجنس شدید و خالص باشد، اگر به روابط جنسی منجر گردد نادرست و خطاست.»[۲۲۳] اخیرا بیت العدل در اعلامیهای جدید اعلام نموده: «هرگونه تعصب یا انزجار از همجنس گرایان مخالف و مغایر با روح آیین بهایی است. افزون بر این، بهاییان مامورند که مدافع و حامی مظلومین باشند و از کسانی که حقوق اساسی شان نقض شده با تمام توان دفاع کنند...» همچنین در ادامه آورده شده: «بهاییان باید ناگزیر میان وجوهی از امور اجتماعی که با تعالیم بهایی همخوانی دارد و جنبههایی که با تعالیم بهایی سازگاری ندارد تمایز گذارند. در حالت نخست، بهاییان میتوانند فعالانه از آن امور اجتماعی حمایت کنند ولی در حالت دوم، نه حمایت میکنند و نه مخالفت.»[۲۲۴]
- هندوئیسم
در حال حاضر همجنسگرایی در میان پیروان مذهب هندو به طور کلی پذیرفته شدهاست با این حال از آن جا که متون این مذهب به طور صریح و روشن در مورد همجنس گرایی جهتگیری نمیکند همجنسگرایی در میان هندوها دارای مخالفان و موافقانی هست. برای مثال مخالفان طبیعی خواندن همجنسگرایی بیان میکنند که عشق واقعی بین یک زن و یک مرد میتواند رخ دهد و از همین جهت رابطه جنسی تنها در میان یک زن و یک مرد قابل پذیرش است در حالی که موافقان ابراز میدارند در هیچیک از متون مذهب هندو ذکر نشده که عشق تنها میان دو جنس مخالف است و از آن جا که عشق و رابطه رمانتیک میان دو همجنس نیز میتواند رخ دهد، پس رابطه جنسی با همجنس نیز طبیعی است.[۲۲۵]
- دین زرتشتی
اگرچه در گاتها که به زرتشت نسبت داده میشود اثری از منع همجنسگرایی نیست در بخش وندیداد به صراحت همجنسگرایی منع شده است. وندیداد به زرتشت منسوب نیست و نگارش آن به مغهای زمان اشکانیان نسبت داده میشود.[۱۰۲] در دید زرتشتی، جهان صحنه نبرد خیر و شر است و از آنجا که یکی از وظایف پیروان خیر تولید حیات جدید به شیوه اهورامزدا و امرتات، زمین، است، نازایی همجنسگرایی، به تصریح متون زرتشتی به روشنی آن را در سوی شر قرار میدهد. بنا بر افسانه تاسیس سرزمینهای ایران در وندیداد، آمیزش جنسی بین مردان از سوی روح شر برای آزار رساندن به نهمین خلقت اهورامزدا، سرزمین هیرکانی، ایجاد شدهاست. عمل آمیزش جنسی مردان در اوستا به عنوان عملی گناهکارانه و مستوجب مجازات شناخته شدهاست. تمایزی بین انجام این عمل با رضایت طرفین و بی رضایت وجود دارد. اگر خلاف میلش مجبور به این کار شده باشد مجازات اش «هشتصد ضربه با شلاق اسب، و هشت فلک» است، که برابر مجازات مثلاً کشتن یک سگ است؛ ولی اگر این کار را رضایتمدانه انجام داده باشد گناه او جبران ناشدنی ست. علاوه بر این، هر دو شریک فعال و مفعول دیو شمرده شده متعلق به خلقت شر هستند و پس از مرگ دیو میمانند. مشابهتاً دینکرد، به ما میگوید که ارواح مشارکت کنندگان فعال و مفعول این آمیزش به دلیل نزدیکی به دیوان خود ظاهری چون دیو دارند.[۲۲۶]
- پذیرش همجنسگرایی از سوی برخی دینداران
در مسیحیت، برخی کلیساها همچون کلیسای انگلیکان کانادا، کلیسای منونایت هلند و کلیسای سوئد و بسیاری دیگر از کلیساها در کشورهایی همچون نروژ و آلمان ازدواج همجنسگرایان را رسمی میدانند و آن را تقدیس میکنند.[۲۰۸][۲۰۹] برخی از اساتید الهیات پیشنهاد کردهاند کلیساهای کاتولیک نباید درهای خود را بر روی زوجهای همجنسگرا ببندد.[۲۱۰] و برخی همجنسگرایی را گناه نمیدانند.[۲۰۵] در گرایشهایی از یهودیت، یعنی نوسازمانگرا و محافظهکار همجنسگرایی به عنوان یک شیوهٔ زندگی مورد قبول است و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد.[۲۰۱]
به طور کلی دیدگاه مسلمانان در مورد همجنسگرایی به دو دسته تقسیم میشود؛ گروهی که همجنسگرایی را عملی گناه و انحرافی جنسی و قابل تغییر میدانند و گروهی که همجنسگرایی را به عنوان یک گرایش طبیعی جنسی به رسمیت میشناسند.[۲۲۷][۱۰۸][۲۱۲] با تمام سرسختیهایی که در مقابل همجنسگرایی در میان علمای اسلام وجود دارد، تعداد بسیار کمی از امامان مساجد نه تنها اسلام را مخالف همجنسگرایی نمیدانند بلکه ازدواج دو زوج همجنس را به صورت دینی یعنی نکاح به اجرا در میآورند.[۲۲۸][۲۲۹][۲۳۰]
به گفتهٔ آرش نراقی استاد فلسفه دین، برای بررسی دیدگاه اسلام درباره همجنسگرایی بایستی به تمایز همجنسگرایی و لواط توجه کرد. همجنسگرایی نوعی روش زندگی جدید است که در آن شخص از انکار و سرکوب گرایش جنسی خود دست برداشته و آن را در شیوهٔ زندگی خود رعایت میکند، چنین مفهومی مطلقاً برای پیشینیان شناخته شده نبودهاست. در حالی که لواط در فرهنگ دینی، ادبی و حقوقی به یک عمل جنسی اشاره دارد که عمدتاً بین یک مرد بالغ و یک نوجوان واقع میشود؛ و در قرآن آنچه به صراحت نهی شده «عمل زشت» قوم لوط است که نوعی تجاوز به عنف بوده که بیشتر قربانیان آن کودکان و نوجوانان بودهاند.[۱۱۹][۲۳۱]
بیماریها
نسبت به آمیزش جنسی بین زن و مرد، بیماریهای ایدز،[۲۳۲] سوزاک، سفلیس و زگیل مقعدی در آمیزش کنندگان مرد با مرد فراوانی بیشتری دارند، اورتریت غیر گنوگوکی، هرپس تناسلی، شپشک عانه و جرب فراوانی کمتری دارند.[۲۳۳] فراوانی سوزاک حلقی هم در بین همجنسگرایان مرد دو الی دو و نیم برابر زنان دگرجنسگرا و چهار الی هفت برابر مردان دگرجنسگرا است.[۲۳۴] مردان همجنسگرا در معرض ابتلای بیشتری از سیتومگالوویروس میباشند.[۲۳۵] در صورتی که سکس گروهی صورت گیرد خطر هپاتیت ای و شیگلوز در آمیزش جنسی آلت به دهانی مرد با مرد دیده میشود[۲۳۶]شیگلوز در همجنسگرایان مرد بصورت نامتناسبی فراوان دیده میشود که به آمیزش زبان مقعدی منسوب شده است.[۲۳۷] مردانی که با مردان آمیزش جنسی انجام میدهند، ۱۷ برابر بیش از مردان دگرجنسگرا در معرض سرطان مقعد هستند.[۲۳۸] البته شایان ذکر است دلیل این امر ویروس HPV و یا همان ویروس پاپیلومای انسانی میباشد و ارتباطی با دخول و آمیزش مقعدی ندارد و در صورت ابتلای یکی از طرفین به این ویروس، میتواند از طریق ارتباط پوستی منتقل شده و سبب ایجاد انواع سرطان شود.[۲۳۹]
بهدلیل برخی مشکلات فنی، نمودارها موقتاً قابل مشاهده نیستند. |
تخمین موارد عفونت جدید HIV در سال ۲۰۰۹، بر حسب دسته بندی انتقال در آمریکا[۲۴۰][۲۴۱]
به گزارش آژانس حفاظت از بهداشت بریتانیا (HPA) بیماری ایدز از سال ۲۰۰۷ در مردان همجنسگرا نسبت به مردان دگرجنسگرا به شدت رو به افزایش است و نزدیک به نیمی از ۶ هزار ۲۸۰ نفری که در سال ۲۰۱۲ در آنان ابتلا به اچآیوی تشخیص داده شد، مردان همجنسگرا بودند[۲۳۲] و طبق آمارها از هر ۲۰ مرد همجنسگرا، یک نفر اچآیوی مثبت است.[۲۳۲]
هپاتیت سی در مردان آمیزشکنندهٔ مقعدی با مردی که مبتلا به ویروس ایدز هستند، سریعتر از گروههای دیگر منتقل میشود.[۲۴۲] در مناطق پیشرفته، که همهگیری هپاتیت ای در سطح پایین است، قرار گرفتن در گروه مردان همجنسگرا ریسک فاکتور بالای بیماری در نظر گرفته میشود[۲۴۳] و این افراد باید علیه هپاتیت ای واکسینه شوند.[۲۴۴] مردان همجنسگرا جزو گروههای با خطر بالا در زمینه انتقال ویروس هپاتیت بی هستند.[۲۴۵][۲۴۶]
علاوه بر بیماریهای آمیزشی دیگر، ایدز یکی از بیماریهایی است که همجنسگرایان مرد با آن رو به رو هستند و پلیگامی در روابط همجنسگرایانهٔ مرد به مراتب خطرناکتر از پلیگامی در روابط دگرجنسگرایانهاست. بررسیهای دفتر ایدز سازمان ملل متحد نشان میدهند که شیوع ایدز در میان مردانی که با همجنسان خود رابطهٔ جنسی دارند، ۲۰ برابر شیوع آن در جامعهاست.[۲۴۷] خطر انتقال ویروس اچآیوی در مردان همجنسگرا دو برابر مردان دگرجنسگراست به طوریکه در اولین رابطه با فرد آلوده، احتمال ابتلا در حدود ۰٫۲ درصد میباشد. هرچند که استفاده از کاندوم سالم و عدم ورود ترشحات مایع منی به داخل بدن میتواند مانع از ابتلا به ایدز شود و این خطر را تقریباً به صفر میرساند. البته باید به خاطر داشت خطر ابتلا به ایدز به هنگام آمیزش با فرد آلوده همواره وجود دارد.[۲۴۸] البته باید خاطر نشان کرد انتقال بیماری ایدر ارتباطی به نفس همجنسگرایی ندارد و این ویروس فارغ از گرایش جنسی به علت ارتباط جنسی منتقل میگردد.[۲۴۹]
به طور کلی به همجنسگرایان توصیه میشود همواره سکس امن (همراه با کاندوم) داشته باشند. هرچند در صورتی که طرفین هیچیک به بیماریهای مقاربتی و اچآیوی مبتلا نباشند و رابطه مونوگومی (تک همسری) با یکدیگر داشته باشند و از رابطه جنسی با افراد گوناگون خودداری نمایند میتوانند به استفاده از کاندوم خاتمه دهند.[۲۵۰]
در بعضی کشورها همچون ایالات متحده، به دلیل آنکه مردانی که با همجنسان خود رابطه جنسی برقرار میکنند جزو گروههای پرخطر از دیدگاه امکان آلوده بودن به بیماری ایدز قرار دارند، از اهدای خون توسط آنان جلوگیری میشود.[۲۵۱]
نسبت به افراد دگرجنسگرا، امکان اقدام به خودکشی، هم در همجنسگرایان مرد و هم در همجنسگرایان زن بالاتر است و هم در افراد دوجنسگرای زن و مرد.[۲۵۲][۲۵۳][۲۵۴] عاملهای خطرزای سرطان پستان در همجنسگرایان زن، شامل چاقی، مصرف الکل، سیگار، و نداشتن فرزند متولد شده،[۲۵۵] بالاترین فراوانی در بین تمام گروههای زنان است.[۲۵۶] بنا به تصریح مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای دولت ایالات متحده آمریکا (CDC)، نسبت به جمعیت عادی، همجنسگرایان و تراجنسیها، همگی درصد بالاتری از مصرف الکل و مواد مخدر دارند و سختتر هم ترک میکنند.[۲۵۷][۲۵۸]
نشانها
-
دگرجنسگرا
-
همجنسگرای زنانه
-
همجنسگرای مردانه
جستارهای وابسته
یادداشت
- ↑ Masculinization
- ↑ Androgen Insensitivity Syndrome
- ↑ Congenital Adrenal Hyperplasia
- ↑ Blanchard and Klassen
- ↑ fraternal birth order effect
- ↑ Simon LeVay
- ↑ Double-blind experiment
- ↑ Janet Mann
- ↑ Georgetown University
- ↑ Central Park Zoo
- ↑ Kelly Tarlton's aquarium
- ↑ Laysan Albatross
- ↑ این عاملها به عقیده پژوهشگران ارتباط خانواده، اهمیت معلمان، اهمیت دیگر بزرگسالان و امنیت مدرسه (به انگلیسی: family connectedness, teacher caring, other adult caring, and school safety) هستند
- ↑ Alfred Kinsey
- ↑ Fritz Klein
- ↑ Alfred C. Kinsey, Sexual Behavior in the Human Male, 1948, ISBN ۰-۷۲۱۶-۵۴۴۵-۲ (o.p.), ISBN ۰-۲۵۳-۳۳۴۱۲-۸
- ↑ Alfred C. Kinsey, Sexual Behavior in the Human Female, 1953, ISBN ۰-۷۲۱۶-۵۴۵۰-۹ (o.p.), ISBN ۰-۶۷۱-۷۸۶۱۵-۶ (o.p. pbk.), ISBN ۰-۲۵۳-۳۳۴۱۱-X
- ↑ Queer Theory
- ↑ Bieber
- ↑ Developmental Disorder
- ↑ Stonewall riot
- ↑ E. E. Evans-Pritchard
منابع
- ↑ «گرایش جنسی». apa.org. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ اروین جی. ساراسون؛ باربارا آر. ساراسون (۲۰۰۵). روانشناسی مرضی مشکل رفتار غیر انطباقی. ترجمه بهمن نجاریان و همکاران (۱۳۹۰). انتشارات رشد، تهران، صفحه ۳۵۳
- ↑ «همجنس گرایی زنانه و معنای درون فرهنگی آن در زبان فارسی». مجله چراغ. دریافتشده در ۱۱ مه ۲۰۱۲.
- ↑ «Resolution on Appropriate Affirmative Responses to Sexual Orientation Distress and Change Efforts». American Psychological Association. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ "Sexual orientation and homosexuality" (به انگلیسی). APA. Retrieved 27 March 2012.
- ↑ LeVay,Simon، Queer Science: The Use and Abuse of Research into Homosexuality، Cambridge: The MIT Press، شابک ۰-۲۶۲-۱۲۱۹۹-۹
- ↑ ACSF Investigators (۱۹۹۲)، AIDS and sexual behaviour in France، Nature، ص. ۳۶۰, ۴۰۷–۴۰۹٫
- ↑ Billy JO, Tanfer K, Grady WR, Klepinger DH (۱۹۹۳)، «The sexual behavior of men in the United States)، Family Planning Perspectives ۲۵ (۲)، ص. ۵۲–۶۰
- ↑ Binson, Diane; Michaels, Stuart; Stall, Ron; Coates, Thomas J. ; Gagnon, John H. ; Catania, Joseph A. (۱۹۹۵). «Prevalence and Social Distribution of Men Who Have Sex with Men: United States and Its Urban Centers». The Journal of Sex Research. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Bogaert AF (September 2004)، The prevalence of male homosexuality: the effect of fraternal birth order and variations in family size"، Journal of Theoretical Biology، ص. ۲۳۰
- ↑ Fay RE, Turner CF, Klassen AD, Gagnon JH (January 1989)، Prevalence and patterns of same-gender sexual contact among men»، Science، ص. ۲۴۳
- ↑ Johnson AM, Wadsworth J, Wellings K, Bradshaw S, Field J (December 1992)، «Sexual lifestyles and HIV risk»، Nature، ص. ۳۶۰
- ↑ Sell RL, Wells JA, Wypij D، «The prevalence of homosexual behavior and attraction in the United States, the United Kingdom and France: results of national population-based samples»، Archives of Sexual Behavior، ص. ۲۳۵–۴۸
- ↑ «Case No. S147999 in the Supreme Court of the State of California, In re Marriage Cases Judicial Council Coordination Proceeding No. ۴۳۶۵(…)» (PDF). دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Vilain, E. (۲۰۰۰). Genetics of Sexual Development. Annual Review of Sex Research, ۱۱
- ↑ Is homosexuality a developmental disorder? - Born Gay - ProCon.org
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ Swaab، D. F. (۲۰۰۴). «Sexual differentiation of the human brain: relevance for gender identity, transsexualism and sexual orientation» (PDF). Gynecol Endocrinol. دانشگاه هاوایی: ۳۰۱–۳۱۲. doi:10٫1080/09513590400018231 مقدار
|doi=
را بررسی کنید (کمک). دریافتشده در ۱۳ آوریل ۲۰۱۲. - ↑ H-Y Antigen and Homosexuality in Men. Journal of Theoretical Biology, ۱۸۵, ۳۷۳-۳۷۸
- ↑ Birth order and sibling sex ratio in homosexual versus heterosexual males and females. Review of Sex Research, Vol. 8
- ↑ «Study Links Male Gays, Birth of Older Brothers». لوس انجلس تایمز. ۲۲ فوریه ۲۰۱۱.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Turkington, Carol (2002). The Encyclopedia of the Brain and Brain Disorders, Second Edition [دانشنامه مغز و اختلالات مغزی] (به انگلیسی). p. ۲۸۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ D. Nimmons, «Sex and the brain,» Discover [March 1994), ۶۴-۷۱
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ «Scans see 'gay brain differences'». بیبیسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Bogaert AF, Hershberger S (1999). "The relation between sexual orientation and penile size". Arch Sex Behav. ۲۸ (۳): ۲۱۳–۲۱. doi:10٫۱۰۲۳/A:۱۰۱۸۷۸۰۱۰۸۵۹۷. PMID ۱۰۴۱۰۱۹۷.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|pmid=
value (help) - ↑ «Scans see 'gay brain differences'». بیبیسی. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Martins Y, Preti G, Crabtree CR, Runyan T, Vainius AA, Wysocki CJ (2005). "Preference for human body odors is influenced by gender and sexual orientation". Psychol Sci. ۱۶ (۹): ۶۹۴–۷۰۱. doi:10٫۱۱۱۱/j.۱۴۶۷-۹۲۸۰٫۲۰۰۵٫۰۱۵۹۸.x. PMID ۱۶۱۳۷۲۵۵.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|pmid=
value (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Lalumière ML, Blanchard R, Zucker KJ (2000). "Sexual orientation and handedness in men and women: a meta-analysis". Psychol Bull. ۱۲۶ (۴): ۵۷۵–۹۲. doi:۱۰٫۱۰۳۷/۰۰۳۳-۲۹۰۹٫۱۲۶٫۴٫۵۷۵. PMID ۱۰۹۰۰۹۹۷.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|pmid=
value (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Mustanski BS, Bailey JM, Kaspar S (2002). "Dermatoglyphics, handedness, sex, and sexual orientation". Arch Sex Behav. ۳۱ (۱): ۱۱۳–۲۲. doi:10٫۱۰۲۳/A:۱۰۱۴۰۳۹۴۰۳۷۵۲. PMID ۱۱۹۱۰۷۸۴.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|pmid=
value (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Lippa RA (2003). "Handedness, sexual orientation, and gender-related personality traits in men and women". Arch Sex Behav. ۳۲ (۲): ۱۰۳–۱۴. doi:10٫۱۰۲۳/A:۱۰۲۲۴۴۴۲۲۳۸۱۲. PMID ۱۲۷۱۰۸۲۵.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|pmid=
value (help) - ↑ Rahman Q, Wilson GD, Abrahams S (2003). "Sexual orientation related differences in spatial memory". J Int Neuropsychol Soc. ۹ (۳): ۳۷۶–۸۳. doi:10.1017/S1355617703930037. PMID ۱۲۶۶۶۷۶۲.
{{cite journal}}
: Check|pmid=
value (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ "Myths & Assumptions about LGB People" (PDF) (به انگلیسی). دانشگاه زنان تگزاس. Retrieved 05 April 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ «Mom's Genetics Could Produce Gay Sons». live science. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Is there a Gay Gene?». genetic futures. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Encyclopedia of Science and Religion [دانشنامه دین و علم] (به انگلیسی). Macmillan Reference. 2003. p. ۴۲۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ Sommer, Vasey، ۷۱-۷۶.
- ↑ «Have Scientists Found the 'Gay Gene'?». فاکس نیوز. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Vasey, Paul L. (۲۰۰۲). "Same-Sex sexual Partner Preference in Hormonally and Neurologically Unmanipulated Animals". Annual Review of Sex Research (به انگلیسی). ۱۳: ۱۴۱-۱۷۹.
- ↑ de Waal, Frans B. M. (۲۰۰۲). "Bonobo Sex and Society" (pdf). Scientific American (به انگلیسی). ۲۷۲ (۳): ۵۸–۶۴. Retrieved 21 December 2011.
- ↑ Owen, James (July 23, 2004). "Homosexual Activity Among Animals Stirs Debate" (به انگلیسی). نشنال جئوگرافی. Retrieved 10 April 2012.
- ↑ Idani, G. (۱۹۹۱). "Social relationships between immigrant and resident bonobo (Pan paniscus) females at Wamba". Folia Primatologica (به انگلیسی). ۵۷: ۸۳-۹۵.
- ↑ ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ Davies, Ella (1 March 2012). "Female bonobos 'advertise' homosexual bonds" (به انگلیسی). بیبیسی. Retrieved 10 April 2012.
- ↑ Poiani، ۴۰۰.
- ↑ Sommer, Vasey، ۱۲۲.
- ↑ «Central Park Zoo's gay penguins ignite debate». SF gate. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ DINITIA SMITH. «Love That Dare Not Squeak Its Name». نیویورک تایمز. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Dinitia Smith. «Central Park Zoo's gay penguins ignite debate». نیویورک تایمز. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Poiani، ۱۳۱.
- ↑ Poiani، ۱۵۴.
- ↑ Charles E. Roselli, Kay Larkin, John A. Resko, John N. Stellflug and Fred Stormshak. «The Volume of a Sexually Dimorphic Nucleus in the Ovine Medial Preoptic Area/Anterior Hypothalamus Varies with Sexual Partner Preference». endojournals. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Rams Will Be Rams. «In BriefRams Will Be Rams». واشنگتن پست. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Bob Moser. «On the Originality of Species». Stanford Magazine. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Bruce Bagemihl، Biological Exuberance: Animal Homosexuality and Natural Diversity، ص. ۴۸۶-۶۶۳
- ↑ Braithwaite, L. W.، Ecological studies of the Black Swan III – Behaviour and social organization، Australian Wildlife Research، ص. ۸: ۱۳۴–۱۴۶٫
- ↑ Braithwaite, L. W.، Ecological studies of the Black Swan III – Behaviour and social organization، Australian Wildlife Research، ص. : ۳۷۵–۹
- ↑ Ryne C. (۲۰۰۹). Homosexual interactions in bed bugs: alarm pheromones as male recognition signals. Animal Behaviour ۷۸: ۱۴۷۱–۱۴۷۵doi:۱۰٫۱۰۱۶/j.anbehav.۲۰۰۹٫۰۹٫۰۳۳
- ↑ Harmon, Katherine (June 16, 2009). "Do Gay Animals Change Evolution?" (به انگلیسی). ساینتیفیک آمریکن. Retrieved 05 April 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ "فنچهای همجنسگرا روابط بلند مدت برقرار میکنند" (به انگلیسی). بیبیسی طبیعت. ۱۵ اوت ۲۰۱۱. Retrieved 7 April 2012.
- ↑ Schlager, Neil, ed، Gay & Lesbian Almanac، St. James Press، ص. ۱۵۲
- ↑ ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ ۵۹٫۲ E. Eisenberg، Marla؛ و دیگران (۲۰۰۶). «Suicidality among Gay, Lesbian and Bisexual Youth: The Role of Protective Factors». Journal of Adolescent Health. الزویر: ۶۶۲–۶۶۸. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ Mottier, Véronique (2008). Sexuality: A Very Short Introduction (به انگلیسی). انتشارات دانشگاه آکسفورد. p. ۵۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ Vandecasteele، Bert؛ Geuens، Maggie (۲۰۰۹). «Revising the myth of gay consumer innovativeness». Journal of Business Research. الزویر: ۱۳۴–۱۴۴. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ Alfred C. Kinsey، Sexual Behavior in the Human Male، ص. ۶۵۱
- ↑ ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ "Questions and Answers" (به انگلیسی). Mental Health America. Retrieved 05 April 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ Julia A. Ericksen (May 1998). «With enough cases, why do you need statistics? Revisiting Kinsey's methodology». The Journal of Sex Research ۳۵ (۲): ۱۳۲-۴۰, ISSN: ۰۰۲۲-۴۴۹۹
- ↑ Tom Bethell (April 2005). «Kinsey as Pervert». American Spectator, ۳۸, ۴۲-۴۴. ISSN: ۰۱۴۸-۸۴۱۴
- ↑ Stephen G. Post, ed. (2004). "HOMOSEXUALITY". Encyclopedia of Bioethics, 3rd edition (به انگلیسی). Vol. دوم. Macmillan Reference USA. p. ۱۱۵۷.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help);|نام=
missing|نام=
(help); Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); Explicit use of et al. in:|نام=
(help); Unknown parameter|نقلقول=
ignored (help) - ↑ ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ ۶۷٫۲ ۶۷٫۳ ماهنامه سپیده دانایی شماره ۱۹ چاپ آذر ۱۳۸۷
- ↑ "Reparative & other therapy to alter sexual orientation" (به انگلیسی). Retrieved 10 April 2012.
- ↑ "Study: Some Gays Can Go Straight". The Washington Post. May 9, 2001.
- ↑ "Psychiatry Giant Sorry for Backing Gay 'Cure'" (به انگلیسی). NY Times. Retrieved 25 July 2012.
- ↑ "Attempts To Change Sexual Orientation" (به انگلیسی). Retrieved 28 March 2012.
- ↑ Czyzselska, Jane (27 March 2009). "Stop trying to cure homosexuality" (به انگلیسی). گاردین. Retrieved 13 April 2012.
- ↑ «دگرباشان». irqi.net. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ "Part 1 Of 'The Sissy Boy Experiment': The Consequences Of Ex-Gay Therapy" (به انگلیسی). Jun 7, 2011. Retrieved 28 March 2012.
{{cite web}}
:|نام=
missing|نام=
(help) - ↑ (ر. ک به انجمن ملی مطالعه و درمان همجنسگرایی)
- ↑ «American Psychiatric Association Warns Therapists Not to Treat Homosexual». hubpages.com.
- ↑ "British therapists still offer treatments to 'cure' homosexuality" (به انگلیسی). گاردین. Retrieved 10 April 2012.
- ↑ «Nature Vs. Nurture Theories». Mega Essays. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Homosexuality: Nature or Nurture». AllPsych Journal. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Nature v nurture? Please don't ask». سان دی تایمز. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Is homosexuality a developmental disorder?». ProCon Orgnization. دریافتشده در ۱۴ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ «Resolution on Appropriate Affirmative Responses to Sexual Orientation Distress and Change Efforts». American Psychological Association. دریافتشده در ۱۱ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ Expert affidavit of Gregory M. Herek, Ph.D.
- ↑ ۸۴٫۰ ۸۴٫۱ Royal College of Psychiatrists: Statement from the Royal College of Psychiatrists’ Gay and Lesbian Mental Health Special Interest Group
- ↑ Australian Psychological Society: Sexual orientation and homosexuality
- ↑ Statement of the American Psychological Association
- ↑ اروین جی. ساراسون؛ باربارا آر. ساراسون(۲۰۰۵). روانشناسی مرضی مشکل رفتار غیر انطباقی. ترجمه بهمن نجاریان و همکاران(۱۳۹۰). انتشارات رشد، تهران، صفحه ۳۵۳
- ↑ Friedrichs, Ellen. "What is Gay Pride?" (به انگلیسی). about.com. Retrieved 13 April 2012.
{{cite web}}
: Unknown parameter|نقلقول=
ignored (help) - ↑ «The History of the Gay Pride Parade». July ۰۲, ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲۰ می۲۰۱۰. از پارامتر ناشناخته
|نویسنده Ehow.com=
صرفنظر شد (کمک); تاریخ وارد شده در|تاریخ بازدید=،|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Ramon Johnson. «A Brief History of the Stonewall Riots and the Gay Rights Movement». about.com. دریافتشده در ۲۰ می۲۰۱۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «sapphic». دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Fedwa Malti-Douglas (ed.). Encyclopedia of Sex and Gender [دانشنامه سکس و جنسیت] (به انگلیسی). Vol. دوم. The Gale Group. p. ۷۱۷.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ Dyson, Stephen L، Rome: A Living Portrait of an Ancient City، ص. ۱۹۵
- ↑ ۹۴٫۰ ۹۴٫۱ ۹۴٫۲ The world of history of male love،
- ↑ Kurtz, Lester R. (1999). Encyclopedia of violence, peace, & conflict. Academic Press. p. ۱۴۰. ISBN 012227010X.
{{cite book}}
: External link in
(help)|title=
- ↑ Evans Pritchard, E. E. (December, 1970). Sexual Inversion among the Azande. American Anthropologist, New Series, ۷۲(۶), ۱۴۲۸–۱۴۳۴.
- ↑ Anne Walthall. Review of Pflugfelder, Gregory M. , Cartographies of Desire: Male-Male Sexuality in Japanese Discourse ۱۶۰۰–۱۹۵۰. H-Japan, H-Net Reviews. May, 2000.
- ↑ Ed. Wayne Dynes, Encyclopaedia of Homosexuality, New York, 1990, pp۲۱۶
- ↑ Ed. Wayne Dynes, Encyclopaedia of Homosexuality, New York, 1990, p۲۱۸
- ↑ Francis, Richard. "Shah Abbas I" (به انگلیسی). موزه لوور. Retrieved 24 May 2012.
- ↑ دورانت, ویل (۱۳۸۷). تاریخ تمدن. Vol. اول. pp. ۴۱۹.
- ↑ ۱۰۲٫۰ ۱۰۲٫۱ Greenberg, David F. (1988). The construction of homosexuality (به انگلیسی). The Univeisity of Chicago. pp. 186–189. ISBN 0-226-30628-3.
- ↑ دریایی، شاهنشاهی ساسانی، 175-177.
- ↑ «امردخانه در عهد صفوی (سیروس شمیسا)».
- ↑ «چرا به یک قرائت دینی سازگار با همجنسگرایی نیازمندیم؟». بی بی سی فارسی.
- ↑ «همجنس گرايي در عهد امپراطوري عثماني (صفويه)».
- ↑ سیروس شمیسا، «فصل کتاب»، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۹۶-۱۹۷ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - ↑ ۱۰۸٫۰ ۱۰۸٫۱ "Islam and homosexuality Straight but narrow" (به انگلیسی). اکونومیست. Feb 4th 2012. Retrieved 04 April 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
و|تاریخ=
(help) - ↑ شمیسا، سیروس. شاهدبازی در ادبیات فارسی. تهران: فردوس، ۱۳۸۱، ISBN 964-5509-166-X، ص ۲۲۲
- ↑ ۱۱۰٫۰ ۱۱۰٫۱ سیروس شمیسا، «فصل کتاب»، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۴-۱۵ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - ↑ Najmabadi, Afsaneh. Women with mustaches and men without beards: gender and sexual anxieties of Iranian modernity (به انگلیسی). University of California Press. p. ۲۰-۲۵.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ آفاری، ژانت (۱۴ مارس ۲۰۱۲ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۰). «روشنفکران و هنجارهای جدید جنسی». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۲ آوریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «۱». دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Milani, The Shah, 49-48.
- ↑ Milani, The Shah, 344.
- ↑ ««نقش پررنگ» زنان تونسی در انقلاب یاس». رادیو فردا. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ سیروس شمیسا، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۵ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - ↑ Fedwa Malti-Douglas (ed.). Encyclopedia of Sex and Gender [دانشنامه سکس و جنسیت] (به انگلیسی). Vol. دوم. The Gale Group. p. ۷۱۷.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); Unknown parameter|نقلقول=
ignored (help) - ↑ ۱۱۹٫۰ ۱۱۹٫۱ پاسخ آرش نراقی به پرسشها درباره «اسلام و حقوق اقلیتهای جنسی، رادیو فردا.
- ↑ «Marriage: Both Civil and Religious». واشنگتن پست. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Rainbow Europe Country Index» (PDF). ILGA. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «gay marriage». cbsnews. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Amsterdam and gay marriage». CNN. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ««Gay Rights, Religious Liberties: A Three-Act Story»». Npr.org. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ««Religious Freedom Concerns are Real with Same-Sex Marriage»». meridianmagazine.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ "A Contentious Debate: Same-Sex Marriage in the U.S." (به انگلیسی). Pew Research Cente. July 9, 2009. Retrieved 07 March 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ "Study Links Gay Marriage Bans to Rise in HIV Rate" (به انگلیسی). Emory university. Retrieved 07 March 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ "Research uncovers the stress created by same-sex marriage bans" (به انگلیسی). American Psychological Association. ژانویه ۲۰۰۹. Retrieved 07 March 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ "Gay marriage 'improves health'" (به انگلیسی). BBC. 16 December 2011. Retrieved 07 March 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ ۱۳۰٫۰ ۱۳۰٫۱ gay parents about.com بازدید در ۲۲ می۲۰۱۱
- ↑ «same sex adoption». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «On Passports, Mother and Father Will Soon Be 'Parent 1' and 'Parent 2'». America Online. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Times Online March 3, 2010 Catholic adoption agency seeks exemption on gay adoption regulations
- ↑ Catholic Charities stuns state, ends adoptions Gay issue stirred move by agency By Patricia Wen Boston Globe March 11, 2006
- ↑ «Gay sex decriminalised in India». بیبیسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Nepal, Asia's LGBT Mecca». change.org. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ تجمع اعتراضآمیز در حمایت از همجنسگرایان اسرائیل، بیبیسی فارسی
- ↑ حمله مرگبار به یک مرکز همجنسگرایان دراسرائیل, بیبیسی فارسی
- ↑ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۸۸، ماده ۲۳۸
- ↑ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۸۸، ماده ۲۳۹
- ↑ پرتغال از ازدواج همجنسگرایان حمایت میکند بیبیسی فارسی
- ↑ «CONSOLIDATED VERSION OF THE TREATY ON EUROPEAN UNION» (PDF). دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ CanWest News Service. «Same-sex marriage». Canada.com. دریافتشده در ۲۴ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «Marriage Act». canlii.org. دریافتشده در ۲۴ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «ازدواج همجنسگرایان در سراسر آمریکا قانونی شد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۵.
- ↑ «بوش خواستار ممنوعیت ازدواج همجنسگرایان شد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «سنای آمریکا منع ازدواج همجنسگرایان را رد کرد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ازدواج با همجنس در آرژانتین قانونی شد بیبیسی فارسی بازدید در ۲۴ می۲۰۱۱
- ↑ «Gay rights win in South Afriqq». بیبیسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «LGBT rights in South Africa - World Cup heroes or villians?». lgf.org.uk. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ پارلمان اوگاندا برای همجنسگرایی مجازات حبس ابد تعیین کرد، بیبیسی فارسی
- ↑ Singer, Peter.«What Our Military Allies Can Tell Us About The End of Don't Ask, Don't Tell», The Brookings Institution, بازدید در ۷ ژوئن ۲۰۱۰.
- ↑ Second Thoughts on Gays in the Military, By JOHN M. SHALIKASHVILI, بازدید د ۳۳ ژانویه ۲۰۱۰.
- ↑ Palm Center, Asia's Silence on gays in Military Broken by Taiwan, May 15, 2002 press release, http://www.palmcenter.org/press/dadt/releases/asias_silence_on_gays_in_military_broken_by_taiwan
- ↑ بازدید در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۰ "Asia's Silence on Gays in Military Broken by Taiwan". PalmCenter. May ۱۵, ۲۰۰۲.
{{cite web}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Piotr Zalewski. [[۱] "How To Prove A Turk Is Gay"]. The Atlantic. Retrieved 19 December 2010.
{{cite web}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Facing hate crime in Turkey – BBC
- ↑ ۱۵۸٫۰ ۱۵۸٫۱ Wechsler Segal, Mady (2003). Callaghan, Jean (ed.). Armed forces and international security: global trends and issues. Transaction. p. ۲۱۸. ISBN 3-8258-7227-0.
{{cite book}}
:|editor2-first=
missing|editor2-last=
(help); Missing|editor2=
(help); Unknown parameter|editorn-last2=
ignored (help) - ↑ Vesti.rs, Vesti.rs Serbian news and information website بازدید در ۲۲ مارس ۲۰۱۱
- ↑ خدمت همجنسگریان در ارتش آمریکا آزاد شد، بیبیسی فارسی
- ↑ مهیندخت مصباح (۲۸ دسامبر ۲۰۱۳). «اقلیتهای جنسی؛ از طردشدگی تا پذیرش». دویچهوله. دریافتشده در ۱ آوریل ۲۰۱۶.
- ↑ مرتضی نگاهی. «یولداش». نگاهی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ همدانی، علی (۱۱ شهریور ۱۳۸۹). «مردانه، زن باش». دریافتشده در ۰۶ آوریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «از مجله زیگ زاگ: مردانه، آنسوی خط قرمز». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۰۸ آوریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «ما نسلی زنده به گور شد». سازمان دیدهبان حقوق بشر. December 22, 2011. دریافتشده در ۰۶ آوریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «ما نسلی زنده به گور شد». سازمان دیدهبان حقوق بشر. December 22, 2011. دریافتشده در ۰۶ آوریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «دگرباش». رادیو زمانه. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ اکرم پدرام نیا. «هویت جنسی». اخبار روز. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «هوموفوبیا». دیکشنری. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «هوموفوبیا». وب استر. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ دانپورت، جان (۱۳۸۶)، «فصل ۱-جنایت و جنایتکاران»، محاکمات نونبرگ (ویراست تاریخ جهان)، ققنوس، ص. صص ۱۱-۱۲-۵۴، شابک ISBN ۹۵۴-۳۱۱-۷۳۱-۶ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک) - ↑ Fedwa Malti-Douglas (ed.). Encyclopedia of Sex and Gender [دانشنامه سکس و جنسیت] (به انگلیسی). Vol. دوم. The Gale Group. p. ۷۲۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - ↑ «یادمان همجنسگرایان در برلین». رادیو زمانه. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Norris, Pippa (دانشگاه هاروارد); Inglehart, Ronald (دانشگاه میشیگان) (2004). Sacred and Secular RELIGION AND POLITICS WORLDWIDE (به انگلیسی). CUP. p. ۱۴۹-۱۵۱.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ ««Matthew Shepard Foundation webpage»». بنیاد متیو شپارد. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ هاروی میلک صدای امریکا بازدید در ۶ فوریه ۲۰۱۰
- ↑ «UN votes to reinstate resolution condemning execution of gays». Pink news. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ King، Michael؛ و دیگران (۲۰۰۸). «A systematic review of mental disorder, suicide, and deliberate self harm in lesbian, gay and bisexual people». BMC Psychiatry. BMC journals (۸:۷۰). doi:10.1186/1471-244X-8-70. دریافتشده در ۲۴ آوریل ۲۰۱۲. پارامتر
|first2=
بدون|last2=
در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ "Report of the Secretary's Task Force on Youth Suicide". Eric.ed.gov. Retrieved 2011-08-21.
- ↑ Wolfe, L. D (1991). "Human evolution and the sexual behavior of female primates". In J. D. Loy and C. B. Peters (ed.). Understanding Behavior: What Primate Studies Tell Us About Human Behavior (به انگلیسی). Oxford University Press.
- ↑ Zak, Dan (2009). "For Gay Activists, The Lady Is a Champ". The Washington Post.
{{cite news}}
: Text "بازدید در مه ۲۰۱۰" ignored (help) - ↑ Kylie, «la più grande icona gay della storia»Corriere.it
- ↑ Gdula, Steve (۲۰۰۵-۱۱-۱۱). "Happy Madonna day!".
{{cite web}}
: Text "بازدید در ۲۵ مارس ۲۰۱۱" ignored (help) - ↑ «Gay Celebrity Profiles». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Interviews with Famous Gays». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Ellen DeGeneres: Lesbian Icon». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ En los últimos meses me di a la tarea de escribir mis memorias, offical Web site
- ↑ Iceland Picks the World's First Openly Gay PM تایم بازدید در ۲۷ مارس ۲۰۱۱
- ↑ "Out is In Among German Politicians". دویچه وله بازدید در ۲۷ مه ۲۰۱۰. ۲۰۰۴-۰۷-۲۳.
- ↑ «For Gay Activists, The Lady Is a Champ». واشنگتن پست. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Britney Spears named ultimate gay icon fotobreak.com بازدید در ۲۷ مارس ۲۰۱۱
- ↑ «کوهستان بروکبک». brokebackmountain.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Milk (۲۰۰۸)». یاهو. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «The Kids Are All Right». oscar.go.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Sean Penn». IMDB.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Sean Penn wins best actor Oscar for "Milk"». رویترز. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «جوایز فیلم بوسهٔ زن عنکبوتی». دریافتشده در ۲۹ آوریل ۲۰۱۱.
- ↑ Whitley, Bernard E (۲۰۰۹). "Religiosity and Attitudes Toward Lesbians
and Gay Men: A Meta-Analysis". The International Journal for the Psychology of Religion (به انگلیسی). ۱۹: ۲۱-۳۸.
{{cite journal}}
: line feed character in|عنوان=
at position 42 (help) - ↑ رنگین کمان تل آویو، تایمز اسرائیل
- ↑ درخواست دهها خاخام برای رعایت حقوق همجنسگرایان
- ↑ ۲۰۱٫۰ ۲۰۱٫۱ about.com،Homosexuality and Judaism بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱
- ↑ bible.org، Homosexuality: The Christian Perspective بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱.
- ↑ «Human Sexuality». The United Methodist Church. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Solimeo, L. S (2004). A Higher Law: Why We Must Resist Same-Sex Marriage And The Homosexual Movement (به انگلیسی). The American Society for the Defense of Tradition, Family and Property.
- ↑ ۲۰۵٫۰ ۲۰۵٫۱ about.com Can a Homosexual Be a Christian? بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱
- ↑ «اعتراض نمادین همجنسگرایان در مقابل پاپ». یورو نیوز. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Catechism of the Catholic Church vatican.va بازدید در ۲۴ می۲۰۱۱
- ↑ ۲۰۸٫۰ ۲۰۸٫۱ «Sweden church allows gay weddings». بیبیسی. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ۲۰۹٫۰ ۲۰۹٫۱ «Homosexuality and the Mennonite Church». Encyclopedia of Homosexuality and Religion. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ۲۱۰٫۰ ۲۱۰٫۱ «درخواست از پاپ برای اصلاحات در کلیسای کاتولیک». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Don't demonise gays and lesbians, Archbishop of Canterbury warns». Pink news. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ۲۱۲٫۰ ۲۱۲٫۱ Greenberg, Yudit Kornberg (2008). Encyclopedia of love in world religions [دانشنامه عشق در ادیان جهان] (به انگلیسی). Vol. اول. ABC - CLIO. p. ۳۰۸.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ «تفسیر نور، وبگاه تبیان». دریافتشده در ۱۰ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ گناهان کبیره، سید عبدالحسین دستغیب شیرازی، جلد ۱، صفحه ۲۲۲.
- ↑ حوزه حرمت همجنس بازی در اسلام بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱.
- ↑ شهید ثانی، تحریر الروضة فی شرح اللمعة. تهران: سمت، هفتم، ۱۳۸۳، صص ۴۳۸-۴۴۱ ISBN 964-459-695-1
قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰)، ماده ۱۰۹ تا ۱۳۴ - ↑ طبقات الشافعیة الکبری ج۴ ص۴۵
- ↑ سیروس شمیسا، شاهدبازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ۱۳۸۱، ISBN ۹۶۴-۵۵۰۹-۱۶۶-X، صص ۱۱۵
- ↑ مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات نگاه، ۱۳۶۸، جلد ۷، ص ۳۷۷. به نقل از سیروس شمیسا، شاهدبازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ۱۳۸۱، ISBN ۹۶۴-۵۵۰۹-۱۶۶-X، صص ۱۱۶
- ↑ گنجی، اکبر (۵ تیر ۱۳۸۷). «روشنفکری دینی و مسئله همجنسگرایی». رادیو زمانه. دریافتشده در ۱۳ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ بهنام داراییزاده (۱۱/۰۱/۱۳۸۹). «سکوت سروش و حقخواهی همجنسگرایان ایرانی». رادیوزمانه. دریافتشده در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ دانیال جعفری (۱۹ فروردین ۱۳۹۱). «مردی که زیاد نمیدانست؛ خلافگویی سروش در باب همجنسگرایی و رابطه با محارم». دریافتشده در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- ↑ «بهاییت و همجنسگرایی». دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ بهایی پژوهی بیت العدل و همجنس گرائی بازدید در 10 اردیبهشت 1392
- ↑ «Homosexuality and Hinduism». دریافتشده در ۱۴ آپریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ پرودس اوکتار اسکجائروو. «HOMOSEXUALITY i. IN ZOROASTRIANISM».
- ↑ «Islam and homosexuality: All viewpoints». .religioustolerance.org. ۲۲ فوریه ۲۰۱۱.
- ↑ «Preview: BBC investigates religious gay Muslim marriages being held in the UK and USA». pinknews.com. ۲۰ فوریه ۲۰۱۱.
- ↑ «British gay Muslims seek Islamic weddings». BBC.com. ۲ آپریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «One Muslim's fight to marry Islam with homosexuality». france24.com. ۲ آپریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ آرش نراقی، قرآن و مسئله حقوق اقلیتهای جنسی (۱) وبگاه شخصی آرش نراقی
آرش نراقی، مصاحبه درباره اسلام و حقوق اقلیتهای جنسی وبگاه شخصی آرش نراقی - ↑ ۲۳۲٫۰ ۲۳۲٫۱ ۲۳۲٫۲ «بالاترین نرخ تشخیص اچآیوی در مردان همجنسگرا». دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۲.
- ↑ Judson, FN (1980 Dec). "Comparative prevalence rates of sexually transmitted diseases in heterosexual and homosexual men". American journal of epidemiology. ۱۱۲ (۶): ۸۳۶–۴۳. PMID ۶۸۹۳۸۹۷.
{{cite journal}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check|pmid=
value (help); Check date values in:|date=
(help); Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ Sarah Edwards, Chris Carn (1998). "Oral sex and the transmission of non-viral STIs". Sex Transm In. ۷۴ (۱): ۹۵–۱۰۰.
Among patients with gonorrhoea , rates of pharyngeal infection are higher in homosexual men (20.9 - 25 %) and heterosexual women (10%) than heterosexual men (3.2 - 7 %)
{{cite journal}}
: Cite has empty unknown parameter:|month=
(help) - ↑ Drew, WL (1981 Feb). "Prevalence of cytomegalovirus infection in homosexual men". The Journal of infectious diseases. ۱۴۳ (۲): ۱۸۸–۹۲. PMID ۶۲۶۰۸۷۱.
{{cite journal}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check|pmid=
value (help); Check date values in:|date=
(help); Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ Department of Public Health, City & County of San Francisco (2011). STD Risks Chart
- ↑ Edwards, S (1998 Apr). "Oral sex and transmission of non-viral STIs". Sexually transmitted infections. 74 (2): 95–100. PMID 9634339.
Sexual transmission of enteric infections between homosexual men was first reported in the 1970s, when it was noted that a disproportionately large number of cases of shigellosis were found in homosexual men
{{cite journal}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check date values in:|date=
(help); Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای دولت ایالات متحده آمریکا (سپتامبر ۲۳, ۲۰۱۰). «Gay and Bisexual Men's Health». Centers for Disease Control and Prevention. دریافتشده در ۳۱ مرداد ۱۳۹۱.
- ↑ http://gaylife.about.com/od/stdinformation/a/hpvanalcancer.htm Gay Men, HPV and Anal Cancer
- ↑ Centers for Disease Control and Prevention (مارس ۲۰۱۲). «HIV in the United States: An Overview» (PDF). مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای دولت ایالات متحده آمریکا. دریافتشده در ۲۱ آگوست ۲۰۱۲. کاراکتر line feed character در
|عنوان=
در موقعیت 26 (کمک) - ↑ Prejean, Joseph. "Estimated HIV Incidence in the United States, 2006–2009". PLoS ONE. ۶ (۸): e17502.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ Urbanus, AT (2009 Jul 31). "Hepatitis C virus infections among HIV-infected men who have sex with men: an expanding epidemic". AIDS (London, England). ۲۳ (۱۲): F1-7. PMID ۱۹۵۴۲۸۶۴.
{{cite journal}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Check|pmid=
value (help); Check date values in:|date=
(help); Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ سازمان بهداشت جهانی (ژوئیه ۲۰۱۲). «Hepatitis A ،Fact sheet N°328». World Health Organization (WHO). دریافتشده در ۱۰ شهریور ۱۳۹۱.
- ↑ سازمان بهداشت جهانی (4 FEBRUARY 2000). «Weekly epidemiological record» (PDF). World Health Organization (WHO). دریافتشده در ۱۰ شهریور ۱۳۹۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)صفحه ۷ - ↑ Loscalzo, editor-in-chief, Thomas E. Andreoli ; editors, Charles C.J. Carpenter, Robert C. Griggs, Joseph (2004). Cecil essentials of medicine (6th ed. ed.). Philadelphia, Penns.: W.B. Saunders. p. 401. ISBN 0721601472.
High-risk transmission groups include the following:sexual partners of acutely and chronically infected persons , with male homosexuals being at particularly high risk , intravenous drug abusers ......
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help);|edition=
has extra text (help);|first=
has generic name (help); More than one of|pages=
و|page=
specified (help) - ↑ Loscalzo, editor-in-chief, Thomas E. Andreoli ; editors, Charles C.J. Carpenter, Robert C. Griggs, Joseph (2004). Cecil essentials of medicine (6th ed. ed.). Philadelphia, Penns.: W.B. Saunders. p. 403. ISBN 0721601472.
Preventive vaccination is currently recommended for high-risk groups and individuls (health care professionals , .... , sexually active homosexual men) and ....
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help);|edition=
has extra text (help);|first=
has generic name (help); More than one of|pages=
و|page=
specified (help) - ↑ «AIDS responses failing men who have sex with men and transgender populations». UNAIDS. دریافتشده در ۲۴ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ «ایران اچ ای وی». دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ http://gaylife.about.com/od/comingout/f/Do-Not-All-Gay-Men-Get-Hiv.htm Don't All Gay Men Have HIV?
- ↑ «Ask the Expert: 'Can two HIV-negative men stop using condoms?'». ۳۶۵ gay news. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «رویکرد افدیای در برابر مردان همجنسگرای اهداکننده خون». اداره مواد غذائی و داروئی ایالات متحده آمریکا. دریافتشده در ۳۰ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ Westefeld, John; Maples, Michael; Buford, Brian; Taylor, Steve (2001). "Gay, Lesbian, and Bisexual College Students". Journal of College Student Psychotherapy. 15 (3): 71–82. doi:10.1300/J035v15n03_06.
- ↑ Fergusson DM, Horwood LJ, Ridder EM, Beautrais AL (2005). "Sexual orientation and mental health in a birth cohort of young adults". Psychological Medicine. 35 (7): 971–81. doi:10.1017/S0033291704004222. PMID 16045064.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|month=
ignored (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Silenzio VM, Pena JB, Duberstein PR, Cerel J, Knox KL (2007). "Sexual Orientation and Risk Factors for Suicidal Ideation and Suicide Attempts Among Adolescents and Young Adults". American Journal of Public Health. 97 (11): 2017–9. doi:10.2105/AJPH.2006.095943. PMC 2040383. PMID 17901445.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|month=
ignored (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Kathy Belge. «Lesbians and Breast Cancer». about.com. دریافتشده در 29-08-2012. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ "TEN THINGS LESBIANS SHOULD DISCUSS WITH THEIR HEALTH CARE PROVIDERS". Gay and Lesbian Medical Association. Retrieved 2008-12-28.
- ↑ Ostrow, D.G. & Stall, R. (2008) Alcohol, tobacco, and drug use among gay and bisexual men.. In Wolitski, R.J. , Stall, R. , & Valdiserri, R.O. , Unequal opportunity: Health disparities affecting gay and bisexual men in the United States. New York: Oxford University Press.
- ↑ مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای دولت ایالات متحده آمریکا (CDC). http://www.cdc.gov/msmhealth/substance-abuse.htm. دریافتشده در ۶ شهریور ۱۳۹۱. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک)
کتابشناسی
- دریایی، تورج (۱۳۸۳). شاهنشاهی ساسانی. ترجمهٔ مرتضی ثاقبفر. تهران: انتشارات ققنوس. شابک ۸-۴۳۶-۳۱۱-۹۶۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک).
- Milani, Abbas (2008). Eminent Persians: the men and women who made modern Iran, 1941-1979 (به انگلیسی). Vol. ۲. New York: Cyracuse University Press. pp. ۱۲۲۱.
- Sommer, Volker; Vasey, Paul L (2006). Homosexual Behaviour in Animals: An Evolutionary Perspective (به انگلیسی). Cambridge University Press.
- Poiani, Aldo (2010). Animal homosexuality: a biosocial perspective (به انگلیسی). New York: Cambridge University Press.
برای مطالعه بیشتر
- Bagemihl, Bruce (1999). Biological Exuberance: Animal Homosexuality and Natural Diversity (به انگلیسی). New York: ST Martin's Press.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ همجنسگرایی موجود است. |
- همجنسگرایی در کرلی