لودویگ فویرباخ: تفاوت میان نسخهها
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب+تمیز (۱۲.۵ core): + رده:نویسندگان مرد سده ۱۹ (میلادی) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
فویرباخ به عنوان عضوی از «[[هگلیهای جوان]]»، به نقد آنچه که فروکاست هگلی جوهر انسان به خودآگاهی مینامید، پرداخت و تلاش نمود تا ارتباط میان [[ایدهآلیسم]] فلسفی و مذهب را ثابت کند. در رد فلسفه [[هگل]] و دفاع از [[ماتریالیسم]]، نقد [[ایدهآلیسم]] و مذهب، فویرباخ بر طبیعت «بیولوژیک» خالص و فردی آدمی تأکید کرد. او اندیشه را به صورت فرایندی صرفاً انعکاسی میدید و در فهماش از تاریخ یک ایدهآلیست باقیماند. با این حال نقد او بر ایدهآلیسم هگلی بستر کار [[مارکس]] و [[انگلس]] را فراهم نمود. فویرباخ که مارکس او را «فاتح راستین فلسفه قدیم» مینامید، دو سال پیش از مرگاش به حزب سوسیال دموکراتیک آلمان پیوست، اما از نظر سیاسی فعال نبود و همواره اختلافات خود را با [[مارکس]] حفظ کرد. |
فویرباخ به عنوان عضوی از «[[هگلیهای جوان]]»، به نقد آنچه که فروکاست هگلی جوهر انسان به خودآگاهی مینامید، پرداخت و تلاش نمود تا ارتباط میان [[ایدهآلیسم]] فلسفی و مذهب را ثابت کند. در رد فلسفه [[هگل]] و دفاع از [[ماتریالیسم]]، نقد [[ایدهآلیسم]] و مذهب، فویرباخ بر طبیعت «بیولوژیک» خالص و فردی آدمی تأکید کرد. او اندیشه را به صورت فرایندی صرفاً انعکاسی میدید و در فهماش از تاریخ یک ایدهآلیست باقیماند. با این حال نقد او بر ایدهآلیسم هگلی بستر کار [[مارکس]] و [[انگلس]] را فراهم نمود. فویرباخ که مارکس او را «فاتح راستین فلسفه قدیم» مینامید، دو سال پیش از مرگاش به حزب سوسیال دموکراتیک آلمان پیوست، اما از نظر سیاسی فعال نبود و همواره اختلافات خود را با [[مارکس]] حفظ کرد. |
||
هر دوی [[مارکس]] و [[انگلس]] به شدت از فویرباخ تأثیر پذیرفتهاند، با این حال او را به دلیل [[ماتریالیسم]] برابر ایستا (Gegenstand) محور و منفعلانهاش عمیقاً نقد میکردند: [[تزهایی درباره فویرباخ]]؛ [[ایدئولوژی آلمانی]]؛ [[لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمانی]] و... . |
هر دوی [[مارکس]] و [[انگلس]] به شدت از فویرباخ تأثیر پذیرفتهاند، با این حال او را به دلیل [[ماتریالیسم]] برابر ایستا (Gegenstand) محور و منفعلانهاش عمیقاً نقد میکردند: [[تزهایی درباره فویرباخ]]؛ [[ایدئولوژی آلمانی]]؛ [[لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمانی]] و... . فایر باخ در آخر همه چیز را به غذای انسان محدود می کند و می گوید :غذا جوهر جوهر هاست مثلا مردم ایرلند نمی توانند بر انگلیسی ها پیروز شوند و استقلال یابند چون سبزی جات استفاده میکنند و انگلیسی ها گاو سخاری میخورند و یا کارگران صنعتی نمی توانند بر سرمایه داری پیروز شوند چون سیب زمینی پخته میخورند |
||
در نتیجه نظرات فایر باخ طوری بود که مارکس علیه اوموضع گرفت و گفت خود فایر باخ که مخالف هر گونه مذهبی است خود یک مذهب جدید به وجود آورده |
|||
== منابع == |
== منابع == |
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۲
لودویگ فویرباخ | |
---|---|
نام هنگام تولد | لودویگ آندریاس فوئرباخ |
زادهٔ | ۱۳ سپتامبر ۱۸۰۴ لندشوت، امپراتوری مقدس روم |
درگذشت | ۲۸ ژوئیه ۱۸۷۲(۶۷ سال) نزدیکی نورنبرگ، امپراتوری آلمان |
دوره | فلسفه قرن نوزدهم |
حیطه | فلسفه غربی |
مکتب | مادهگرایی، انسانگرایی |
لودویگ آندریاس فویرباخ (به آلمانی: Ludwig Andreas Feuerbach) (۱۸۰۴–۱۸۷۲) فیلسوف آلمانی بود. او از شاگردان هگل بود ولی بهزودی از اندیشههای هگل دور شد و به اصالت حس و اصالت ماده گروید. کتاب مشهور او «جوهر مسیحیت» تأثیر زیادی در فیلسوفان و متفکران مادی و منتقد مذهب داشت.
فویرباخ با کارل مارکس نیز مکاتبه داشت و مارکس و انگلس هردو از کارها و افکار او تأثیر گرفتند. مارکس جزوه «تزهائی درباره فویرباخ» را در جریان فراگذشتن از اندیشههای فویرباخ نوشت.
فویرباخ به عنوان عضوی از «هگلیهای جوان»، به نقد آنچه که فروکاست هگلی جوهر انسان به خودآگاهی مینامید، پرداخت و تلاش نمود تا ارتباط میان ایدهآلیسم فلسفی و مذهب را ثابت کند. در رد فلسفه هگل و دفاع از ماتریالیسم، نقد ایدهآلیسم و مذهب، فویرباخ بر طبیعت «بیولوژیک» خالص و فردی آدمی تأکید کرد. او اندیشه را به صورت فرایندی صرفاً انعکاسی میدید و در فهماش از تاریخ یک ایدهآلیست باقیماند. با این حال نقد او بر ایدهآلیسم هگلی بستر کار مارکس و انگلس را فراهم نمود. فویرباخ که مارکس او را «فاتح راستین فلسفه قدیم» مینامید، دو سال پیش از مرگاش به حزب سوسیال دموکراتیک آلمان پیوست، اما از نظر سیاسی فعال نبود و همواره اختلافات خود را با مارکس حفظ کرد. هر دوی مارکس و انگلس به شدت از فویرباخ تأثیر پذیرفتهاند، با این حال او را به دلیل ماتریالیسم برابر ایستا (Gegenstand) محور و منفعلانهاش عمیقاً نقد میکردند: تزهایی درباره فویرباخ؛ ایدئولوژی آلمانی؛ لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمانی و... . فایر باخ در آخر همه چیز را به غذای انسان محدود می کند و می گوید :غذا جوهر جوهر هاست مثلا مردم ایرلند نمی توانند بر انگلیسی ها پیروز شوند و استقلال یابند چون سبزی جات استفاده میکنند و انگلیسی ها گاو سخاری میخورند و یا کارگران صنعتی نمی توانند بر سرمایه داری پیروز شوند چون سیب زمینی پخته میخورند در نتیجه نظرات فایر باخ طوری بود که مارکس علیه اوموضع گرفت و گفت خود فایر باخ که مخالف هر گونه مذهبی است خود یک مذهب جدید به وجود آورده
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ لودویگ فویرباخ موجود است. |
- مصاحب، غلامحسین، دائرةالمعارف فارسی، تهران ۱۳۵۶
- Marxists.org
- انسانشناسان اهل آلمان
- انسانگرایان اهل آلمان
- اهالی لندشوت
- بیخدایان اهل آلمان
- دانشآموختگان دانشگاه ارلانگن-نورنبرگ
- دانشآموختگان دانشگاه روپرشت-کارلز هایدلبرگ
- درگذشتگان ۱۸۷۲ (میلادی)
- زادگان ۱۸۰۴ (میلادی)
- فیلسوفان اهل آلمان
- فیلسوفان بیخدا
- فیلسوفان سده ۱۹ (میلادی)
- مادهباوران
- منتقدان ادیان
- نویسندگان آلمانی سده ۱۹ (میلادی)
- نویسندگان مرد اهل آلمان
- نویسندگان مرد سده ۱۹ (میلادی)