علیرضا پهلوی (یکم)
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (ژوئیه ۲۰۱۸) |
علیرضا پهلوی | |||||
---|---|---|---|---|---|
وارث مقدر تخت پادشاهی ایران[۱] | |||||
سلطنت | تا ۲۵ مهر ۱۳۳۳ | ||||
جانشین | هیچکس | ||||
زاده | ۱۲ فروردین ۱۳۰۱۱ آوریل ۱۹۲۲ (میلادی) تهران، ایران | ||||
درگذشته | ۲۵ مهر ۱۳۳۳ (۳۲ سال)۱۷ اکتبر ۱۹۵۴ کوههای اطراف تهران، ایراندر یک سانحه هوایی | ||||
همسر | |||||
فرزند(ان) | علی پاتریک پهلوی و کریستیان پهلوی (فرزند خوانده) | ||||
| |||||
دودمان | خاندان پهلوی | ||||
پدر | رضا شاه | ||||
مادر | تاجالملوک آیرملو |
علیرضا پهلوی (۱۲ فروردین ۱۳۰۱ – ۲۵ مهر ۱۳۳۳) از اعضای خانواده پهلوی و وارث مقدر تخت پادشاهی ایران تا زمان مرگش بود.[۲] او دومین پسر و پنجمین و آخرین فرزند رضاشاه و تاجالملوک آیرملو بود.
او تنها برادر تنی محمدرضا پهلوی بود و در زمان تولدش، پدرش در سمت وزیر جنگ فعالیت میکرد.
شاه در آن زمان پسری نداشت، و پنج برادر ناتنی او پسران شاهزادگان قاجاری بودند که بر اساس قانون اساسی از جانشینی سلطنت محروم بودند.[۳] بنا به گفته پرویز خسروانی او شجاع ترین پسر رضاشاه و مردی خودساخته بود که چندی قبل از مرگش، ساده زیستی را پیشه خود کرده بود تا جایی که خودش پشت تراکتور مینشست و راضی نبود از بودجه کشور، زندگی خود را بگذراند.[۴]
او مدتی در ایران و سوییس تحصیل کرد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۵ به ایران بازگشت و وارد دانشکده افسری شد. او در سال ۱۳۲۰ از این دانشکده فارغالتحصیل شد و به همراه پدر به تبعیدگاهش در سنموریس رفت و تا زمان مرگ در کنار او بود.
تحصیلات و ازدواج
[ویرایش]او در سال ۱۳۲۳ وارد ارتش فرانسه شد و تا سال ۱۳۲۶ در آنجا خدمت کرد و سپس به ایران بازگشت. علیرضا در ایام خدمت در فرانسه با بیوه ای فرانسوی لهستانیتبار به نام کریستین شولوسکی ازدواج کرد. او نوه آندره-لویی شولوسکی، ریاضیدان فرانسوی و واضع تجزیه چولیسکای بود. او زنی زیبا بود و جایزه اول زیباترین ساق پا را در دوویل از مارلنه دیتریش دریافت کرده بود.[۵] و فرزند چهار سالهٔ او کریستیان پهلوی را به فرزند خواندگی قبول کرد و نام فامیل خود را بر او نهاد. علیرضا از کریستین صاحب پسری به نام علی پاتریک پهلوی هم شد، ولی دربار ایران این ازدواج را به رسمیت نشناخت و بنابراین همسر و فرزند شاهپور علیرضا در پاریس زندگی میکردند.
فعالیتها
[ویرایش]علیرضا پهلوی که نسبت به بی عملی مرددانه برادرش در برابر وقایع رخ داده در دولت محمد مصدق ناخرسند بود، «فداییان شاه» را تأسیس کرد. او برخلاف برادرانش در هسته عناصر فعال حامی شاه در برخورد مؤثر با مصدق فعال بود و آماده بود تا ضربه ای کاری به حکومت مصدق بزند. او نقشی کلیدی در سازماندهی وقایع ۹ اسفند ۱۳۳۱ با فراخوانی و بسیج سران اوباش از جمله طیب حاج رضایی، حسین اسماعیل پور (رمضون یخی)، و شعبان جعفری داشت. همه کسانی که بسیج شدند تا در این روز علیه مصدق و به هواداری شاه تظاهرات کنند در ۲۸ مرداد نیز نقشهای مشابهی ایفا کردند.[۶]
در ۳۰ آبان ۱۳۳۲، علیرضا پهلوی به سمت ریاست انجمن ورزشی ارتش منصوب گردید.[۷]
مرگ
[ویرایش]علیرضا پهلوی در ۲۵ مهر ۱۳۳۳ در یک سانحهٔ هوایی کشته شد. وی در کوههای اطراف روستایی در استان مازندران به نام یاسل سقوط کرد و جان خود را از دست داد. محل دفن وی هم مانند محل دفن پدرش نامعلوم است، عدهای میگویند شاه دو روز قبل از خروج از ایران یعنی در تاریخ ۲۴ دیماه ۱۳۵۷ جسد آنها را از تهران به مسجد رفاعی قاهره (جاییکه قبر خود شاه آنجاست) منتقل کرد و عدهای دیگر میگویند که جسد آنها در آرامگاه واقع در شاه عبدالعظیم ری ماند و در تخریب قبر، زیر آوار گم شد.
رویدادهای پس از مرگ
[ویرایش]مرگ او ایران را بی ولیعهد کرد.[۸] پسر هفت ساله اش علی پاتریک از گزینههای ولیعهدی ایران تلقی میشد. مادرش او را به فرانسه برده بود تا آن طور که صلاح میداند بزرگش کند. شاه اصرار داشت او در سوئیس تحصیل کند.[۹][۱۰]
علی پاتریک را به ایران آوردند و تحت سرپرستی دربار قرار دادند. پس از اینکه دوست او بهمن حجت کاشانی و همسر وی کاترین عدل (دختر یحیی عدل) در درگیری با ساواک کشته شدند، او نیز مدتی زندانی شد ولی با پا در میانی مادر بزرگش تاجالملوک آیرملو آزاد شد. او پنج سال پس از انقلاب به فرانسه رفت و مدتی با تنگدستی در فرانسه زیست و مدتی خانه به دوش بود. پس از آن به سوییس رفت و اکنون با پسرش زندگی میکند. او تحصیلات روانشناسی دارد.
پسرخواندهٔ علیرضا، کریستیان، پس از پایان تحصیلات متوسطه به مطالعهٔ علوم سیاسی پرداخت و به اخذ دکترا در این رشته از مؤسسهٔ علوم سیاسی پاریس نائل آمد. وی آنگاه به ایران بازگشت و به تدریس در دانشگاه همدان مشغول شد. وقوع انقلاب اسلامی در ایران، وی را مجبور به ترک این کشور کرد. کریستیان پهلوی از آن پس تا هنگام بازنشستگی به مدت سی سال به روزنامهنگاری پرداخت و سالها دبیر هیئت تحریریهٔ روزنامهٔ نیس ماتن بود. کریستیان پهلوی کتاب باتلاق آیتاللهها را در آوریل ۲۰۱۵ با همکاری فرزند خود، پییر پهلوی، دربارهٔ چگونگی و علل برآمدن و پیروزی انقلاب ایران منتشر کرد. در سال ۲۰۱۶ این کتاب جایزه دیان پوتیه بوئس از سوی آکادمی فرانسه را دریافت کرد. کریستیان پهلوی همچنین خاطرات خود را با عنوان «دانههای ساعت شنی» منتشر کردهاست.
نگارخانه
[ویرایش]-
علیرضا پهلوی
-
علیرضا و محمدرضا پهلوی
منابع
[ویرایش]- ↑ https://content.time.com/time/subscriber/article/0,33009,820399,00.html
- ↑ https://content.time.com/time/subscriber/article/0,33009,820399,00.html
- ↑ https://content.time.com/time/subscriber/article/0,33009,820399,00.html
- ↑ تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد مصاحبه با پرویز خسروانی نوار شماره ۱
- ↑ https://books.google.com/books?id=jSE9BAAAQBAJ&newbks=1&newbks_redir=0&lpg=PA58&dq=iran%20heir%20OR%20presumptive%20%22ali%20reza%22&pg=PA57#v=onepage&q&f=false
- ↑ https://books.google.com/books?id=RsK0BAAAQBAJ&newbks=1&newbks_redir=0&lpg=PP1&pg=PA51#v=onepage&q&f=false
- ↑ دکتر باقر عاقلی (۱۳۸۷)، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی جلد دوم، تهران: نامک، ص. صفحه ۲۳، شابک ۹۶۴-۶۸۹۵-۵۳-۰
- ↑ https://content.time.com/time/subscriber/article/0,33009,820399,00.html
- ↑ PRINCESS CLINGS TO SON: MOTHER OF IRANIAN HEIR OFFERS COMPROMISE IN DISPUTE. (1955, Feb 20). New York Times Retrieved from https://www.nytimes.com/1955/02/20/archives/princess-clings-to-son-mother-of-iranian-heir-offers-compromise-in.html
- ↑ IRANIAN PRINCE ABSENT: MOTHER REMOVES ALI PATRICK FROM SWISS SCHOOL. (1955, Mar 22). New York Times
- پهلویها، جلال اندرمانی زاده و مختار حدیدی، ج۲.
- مقالههای نیازمند ارجاعهای اضافی از ژوئیه ۲۰۱۸
- افراد ایرانی مازندرانیتبار
- افراد در ایران پهلوی
- اهالی تهران
- خانواده پهلوی
- دانشآموختگان دانشکده افسری
- دانشآموختگان دانشگاه هاروارد
- درگذشتگان ۱۳۳۳
- درگذشتگان ۱۹۵۴ (میلادی)
- دریافتکنندگان نشان پهلوی
- دودمان پهلوی
- زادگان ۱۳۰۱
- زادگان ۱۹۲۲ (میلادی)
- شاهزادگان پهلوی
- قربانیان سوانح یا حوادث هوایی در ایران
- گیرندگان نشان والای افتخار شوالیهگری اردن
- مدفونان در آرامگاه رضاشاه