تمامیتخواهی
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
بخشی از سلسله مقالات در مورد |
فرمهای پایهای حکومت |
---|
فهرست فرمهای دولت |
توتالیتاریسم یا تمامیتخواهی، (به فرانسوی: Totalitarisme) صفت رژیمهایی است که با استفاده از قدرت و با اصل ایجاد وحشت در جامعه، در کلیه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی به شکلی انحصاری و با ایجاد فضای خفقان، دخالت میکنند. این رژیمها توتالیتر نامیده میشوند. رژیمهای توتالیتر با اهرم قانونی که خود وضع میکنند، در کلیه عرصههای زندگی مردم و حریم خصوصی افراد دخالت نموده و آن را تحت سلطه خود قرار میدهند. به گفته هانا آرنت پژوهشگر توتالیتاریسم، توتالیتاریسم صورت جدیدی از رژیمهای سیاسی است که ایجاد وحشت (ترور) اصل راهنمای آن است.
از ویژگیهای عمده توتالیتاریسم، تبلیغات وسیع و سنگین دروغین، دستگاه پلیسی و اطلاعاتی پیچیده، بحرانسازی، دشمنتراشی، کیش شخصیت، ترویج دیدگاه ماکیاولی (حفظ قدرت به هر قیمت)، حذف اندیشههای متفاوت و ایدئولوژیهای مخالف خود، ترویج فرهنگ حذفی و خودپرستانه، ایجاد فضای رعب و وحشت، زندان، شکنجه، سانسور شدید خبری، انتخابات غیرآزاد و نمایشی، ایجاد طیفی از افراد وفادار از قشر لمپن و افراد بیطبقه جامعه از طریق امکانات مادی، انحصار رسانههای عمومی و مجازی، استفاده حداکثری از آن برای بیحیثیت نمودن مخالفان از طریق ساخت فیلمهای تبلیغاتی است.
در میان رژیمهای توتالیتر، توتالیتاریسم دینی خطرناکترین نوع حکومت است. چنین نظامی با استفاده از دین رفتار سرکوبگرانهٔ خود را مشروع جلوه داده و از اعتقادات مردم جهت پیشبرد منافع خود استفاده میکند.[۱]
نمونههایی چون کمونیسم (لنینیسم، مائوئیسم و…)، فاشیسم، نازیسم، اسلامیسم و دینسالاری[۲][۳][۴] در حقیقت زیرگونههای این گونهٔ حکومتی است.[۵]


توتالیتاریسم اسلامی در ایران
تا قبل از به قدرت رسیدن خمینی در ایران، توتالیتاریسم منحصر به یک نظام کلاسیک بود که در فرهنگ اروپایی آن را با ویژگیهایی چون کیش شخصیت، حزب واحد، ایدئولوژی، کنترل روی اندیشه مردم و استفاده سیستماتیک از خشونت و زور میشناختند. اما بعد از به دست گرفتن قدرت توسط خمینی، شکلی از توتالیتاریسم در دنیا فرصت ظهور پیدا کرد که برای عمده دانشوران علوم سیاسی و اجتماعی نامفهوم و ناشناخته بود. به همین دلیل تعریف جامع و کاملی از این پدیده نمیتوانستند داشته باشند.
توتالیتر کلاسیک و توتالیتاریسم دینی از نظر بعضی وجوه شباهتهایی دارند اما فرق عمده آنها وجود یک حزب با ساختار مستحکم در توتالیتاریسم کلاسیک است.
در توتالیتاریسم مذهبی اغلب چنین چیزی وجود ندارد بلکه یک قشر خاص تسلط خود بر حکومت را گسترش و توسعه میدهند. نمونهٔ بارز آن حاکمیت روحانیون بر ایران است که الزاماً در یک حزب سیاسی قرار ندارند و با وجود اختلافات منافع مشترکی را دنبال میکنند.
نمونه تاریخی حکومت توتالیتر مذهبی در دنیا تنها حکومت پاپها در قرون وسطی است. در تاریخ معاصر نیز از حکومت جمهوری اسلامی ایران میتوان به عنوان یک یا تنها حکومت توتالیتر مذهبی نام برد. جمهوری اسلامی ایران تنها حکومتی توتالیتر مذهبی اسلامی در دنیاست که نمونه ندارد.
در جناحبندیهای رژیم توتالیتر دینی در ایران که با به دست گرفتن قدرت توسط خمینی پس از انقلاب ۵۷ ایجاد شد، دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب پدید آمد. این دو جناح پس از مرگ خمینی ظهور سیاسی پیدا کردند.
درگیری درونی این جناحها عموماً جنگ بر سر قدرت، شیوه اداره کشور و راهحلهایی است که برای ادامهٔ بقاء حاکمیت و عبور از مشکلات ارائه میدهند. با اینهمه میتوان گفت در اساس جنگهای این دو جناح بر سر تصاحب سهم بیشتر در قدرت است.
اختلاف بین دو جناح در عرصهٔ سیاس ایران گاه این شبهه را برای غرب ایجاد میکند که گویا در رژیم توتالیتر دینی ایران آلترناتیوی وجود دارد و رژیم ایران تکحزبی نبوده و رقابتی عادلانه برای رسیدن به قدرت را تحمل میکند.
اقتصاد در رژیم توتالیتر دینی
در رژیم توتالیتر دینی اقتصاد غیردولتی و رانتی است. چرخه اقتصاد کشور بر خلاف کشورهای پیشرفته و صنعتی بر پایه صنعت و تولید سوار نیست به همین دلیل نیز وضعیت مردم روز به روز از لحاظ اقتصادی خرابتر و شکنندهتر و اختلاف طبقاتی بیشتر و بیشتر میشود.
ترور
در رژیم توتالیتر، ترور ابزار و اهرم اصلی برای پیشبرد خطوط است. دشمنتراشی ذاتی چنین حکومتی است؛ لذا با ایجاد رعب و وحشت زمینه را برای سرکوب و حذف مخالفان آماده میکند. هر کس قانون حاکمیت را نقض کند، بلافاصله همسو با دشمن یا خود دشمن بهشمار میرود و باید بدون رعایت هر گونه حقوق مدنی محاکمه شود. حکومت ایران از آغاز شکلگیریاش تاکنون چنین روشی را در پیش گرفتهاست. این حکومت از حربه ترور برای ایجاد وحشت و حذف مخالفان خود استفاده کردهاست. بنا به گفته مخالفان رژیم ایران، جمهوری اسلامی بیش از ۲۰۰ عمل تروریستی علیه مخالفان در خارج ایران انجام دادهاست. این علاوه بر از عملیات تروریستی جمهوری اسلامی علیه اتباع و اماکن خارجی است. در جمهوری اسلامی که بر اساس توتالیتاریسم دینی بنا شدهاست، نظریه ولایت فقیه یک ممیزهٔ بسیار آشکار و سنگ بنای مهم به شمارمیرود. رژیم ایران بر اساس این نظریه، مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمیشناسد و بهدنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی و شیعی است.
توتالیتاریسم دینی؛ خطرناکترین نوع دیکتاتوری
وجه تمایز توتالیتاریسم دینی با توتالیتاریسم کلاسیک، میزان مشروعیت و منشأ و منبع مشروعیت این دو نظام است. مشروعیت نظامهای توتالیتاریسم کلاسیک در روی زمین است و دارای وجه معنوی نیست اما در رژیم توتالیتر دینی این مشروعیت معنوی و آسمانی است. برای مثال هیتلر مشروعیتش را از حزب بزرگ و مردم خود میگرفت اما توتالیتاریسم دینی که هماکنون در ایران حاکم است با استفاده از ابزار دین و مذهب و سوء استفاده از آن، مردم و افکار عمومی را فریب میدهد و اسلام یعنی یک دین الهی را منبع مشروعیت خود میانگارد و در نتیجه محدودیتی را برای خود به رسمیت نمیشناسد زیرا قدرت خود را مرهون پدیدهای ماورائی است.
شکنجهگر در یک نظام توتالیتر دینی، هنگام شکنجه تصور میکند در حال انجام خواست خداست و در نتیجه به لحاظ وجدانی و روحی دچار هیچ آسیبی نخواهد شد.
هنگامی که هیتلر در برابر فشار افکار عمومی و قدرت غالب قرار گرفت خودکشی کرد اما خمینی پس از پایان جنگ ایران و عراق و نوشیدن جام زهر آتشبس همچنان در قدرت باقی ماند و دستور قتلعام ۶۷ را نیز در پی آن صادر کرد.
در سالهای آغازین انقلاب ایران، ظهور خمینی آغاز توتالیتاریسم دینی در ایران و به عبارتی در این منطقه از جهان بود. خمینی در سخنرانی معروف خود در اعلام نخستوزیری مهندس بازرگان گفت:
«من باید یک تنبه دیگری هم بدهم و آن این که من که ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که به واسطهٔ ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم. ایشان را که من قرار دادم واجبالاتباع است، ملت باید از او اتباع کند. یک حکومت عادی نیست، یک حکومت شرعی است؛ باید از او اتباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ جزای آن بسیار زیاد است».
فقدان فعالیتهای فکری در رژیم توتالیتر دینی
فعالیتهای فکری در رژیمهای توتالیتر نظیر رژیم ایران به سختی، امکانپذیر است و هر فرد مجبور است خود را با الگویی که نظام میخواهد وفق دهد. در چنین نظامهایی افراد جبرا از خلاقیت بازمیمانند و به آنها اجازه پرورش شخصیت هنری خارج از محدودهٔ مشخص شده توسط نظام حاکم داده نمیشود. امروزه در ایران هر هنرمندی باید چه از لحاظ شکل و چه از نظر محتوا در قالبی که رژیم ایران مشخص میکند کار کند و با سیستمهای امنیتی نظام در ارتباط بوده و به آنها پاسخگو باشد. شکلگیری قشری به نام سلبریتیها در ایران نتیجهٔ همین رویکرد حکومت است.
به این ترتیب شمار کسانی که میتوانند در برابر چنین محدویتهایی مقاومت کنند بسیار کم است. نتیجهٔ پاسخگو نبودن به سیستمهای امنیتی و ارائه ندادن خدمات هنری به حاکمیت، حذف شدن، زندان یا نهایت مهاجرت اجباری از کشور است. چنانچه ایران رتبه دوم فرار مغزها در جهان را داراست.
همچنین بسیاری از هنرمندان در دیکتاتوریهای مذهبی نظیر ایران در صورت مقاومت در برابر حاکمیت محکوم به مرگ هستند. شمار هنرمندان و نویسندگانی که در سالهای اخیر در ترورها و قتلهای مشکوک جان خود را از دست دادهاند صدها نفر است. ترورهای معروف به قتلهای زنجیرهای یک نمونه از این سلسله ترورها در رژیم ایران هستند.
نظامهای توتالیتر بدون توسل به نیروی قهر و سرکوب یعنی پلیس، ارگانهای امنیتی و بخشهای موازی این وزارتخانه، دادگاههای فرمایشی، احکام خودسرانه، اعدامهایی جهت ایجاد رعب در جامعه، ترورهای سازمانیافته، نمیتواند به بقای خود ادامه دهند.
کارمزدها در نظام توتالیتر
یکی از ویژگیهای برجسته در نظامهای توتالیتر به ویژه نوع مذهبی، ظهور قشری است که نقش اجرای فرمانهای حاکمان را در عرصههای غیرقانونی، پنهان یا نیمه پنهان بر عهده دارند. این قشر اغلب نوکران بدون طبقه یا لمپنها هستند. دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران نیز به شکلی گسترده از این قشر بهره بردهاست. گاه این افراد در قالب ارگانهایی نیز سازماندهی میشوند تا اشکال قانونیتری به خود بگیرند. ارگان بسیج یکی از این ارگانهاست. این افراد در ازاء دریافت مزایا و برخورداری از انواع امکانات دولتی نقش اجرای فرامین حاکمیت در جهت سرکوب و حفظ بقای حاکمیت را بر عهده دارند. به عنوان مثال پاسدار حسین همدانی در سرکوب تظاهرات ۸۸ رسماً به استفاده از چاقوکشها و لمپنها به عنوان ابزاری مؤثر در خاموش کردن اعتراضات مردمی اشاره میکند میگوید:
«روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سروکار دارند را پای کار بیاوریم»
این افراد همچنین نقش پایگاه اجتماعی حاکمیت را ایفا میکنند چنانچه رژیم ایران همواره در مقابل تظاهرات عمومی علیه خودش، اقدام به برگزاری ضدتظاهرات با استفاده از همین نیروها میکند تا نشان دهد که از پشتیبانی مردمی برخوردار است. ضدتظاهراتی که در روز دوشنبه چهارم آذر ماه توسط حکومت ایران برگزار شد از این دست است.[۱]
علایم تشخیص یک حکومت توتالیتر
- بسته شدن روزنامههای منتقد حکومت.
- وجود سانسور شدید در تمام ابعاد، از جمله اطلاعات، رسانهها، اینترنت، مطبوعات و کتب.
- زندانی شدن افرادی که از حکومت انتقاد میکنند.
- پناهندگان سیاسی فراوان در کشورهای دیگر.
- اقتصاد بستهٔ دولت مدار و سیاستهای اقتصادی مرکانتیلیستی یا سوسیالیستی.
- وجود رهبری مقتدر و اغلب کاریزماتیک در رأس حکومت[۹]
- شخصیتپرستی «کیش شخصیت»
- وجود ایدئولوژی فراگیر رسمی و حکومتی که همهچیز با آن سنجیده میشود.
- استفاده از قانون به نفع دولت و خواستههای صاحبان قدرت.
- پایمال کردن ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری، سرکوب و تبعیض نظام مند و بنیادین علیه افرادی با گرایش جنسی یا هویت جنسیتی مختلف و سرکوب شدن حقوق افراد سیاسی، مذهبی و قومی.
- قرار داشتن انحصار رسانههای فراگیر، از جمله رادیو و تلویزیون، در اختیار دولت و نبودِ رادیو و تلویزیون خصوصی.
- دولتی بودن تمام نظامهای ارتباطی، از جمله پُست، تلفن و اینترنت.
- تشویق مردم به شرکت در انتخاباتهای نمایشی یا فرمایشی برای کسب مقبولیت و پشتوانه مردم و نشان دادن رضایت مردم از حکومت به اپوزیسیون و جامعه بینالملل.
- مقدّسشماری رهبر، ارزشها، آرمانهای رسمی حاکمیّت و ارزش گذاری بر میزان موافقت با نظرات رهبر و محبوبیت نزد او.
- برخورد سختگیرانه و بیرحمانه با مخالفان حکومت و عدم مدارا با مخالفان و معترضان.
- محدود شدن آزادیهای فردی، بهویژه، آزادیِ بیان.[۱۰]
جستارهای وابسته
منابع
ویکیپدیای انگلیسی، نسخهٔ ۲۲ ژانویه ۲۰۰۷.
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ «توتالیتاریزم».
- ↑ «نهادهای پشتیبانی ایدئولوژیک از استبداد مذهبی، تمامیتخواهی و کشورگشایی در ایران».
- ↑ «آیت الله خمینی و تزریق خشونت و استبداد به نظریه ولایت فقیه».
- ↑ «بینیازی نظام ولایت فقیه به حزب».
- ↑ Abbas Milani (۲۰۰۵). «In lieu of an abstract, here is a brief excerpt of the content». Journal of Democracy. دریافتشده در ۹ اوت ۲۰۱۵.
- ↑ «Freedom in the World 2015». Freedom House. دریافتشده در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۵.
- ↑ «Discarding Democracy: A Return to the Iron Fist». Freedom House. دریافتشده در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۵.
- ↑ «World Press Freedom Index 2015: decline on all fronts». Reporters Without Borders. ۱۲ فوریه ۲۰۱۵. بایگانیشده از اصلی در ۱۵ فوریه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۵.
- ↑ Friedrich, Carl and Brzezinski, Zbigniew Totalitarian Dictatorship and Autocracy Harvard University Press, 1956
- ↑ «Totalitarianism - Charles' George Orwell Links». بایگانیشده از اصلی در ۳۱ دسامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸.
کتابشناسی
- توتالیتاریسم، عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر ۱، هانا آرنت، ترجمه مهدی تدینی
- امپریالیسم، عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر ۲، هانا آرنت، ترجمه مهدی تدینی
- یهودیستیزی، عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر ۳، هانا آرنت، ترجمه مهدی تدینی
- اسلامگرایی، سومین جنبش مقاومت رادیکال، ارنست نولته، ترجمه مهدی تدینی
- قرن بیستم، ایدئولوژیهای خشونت، ارنست نولته، ترجمه مهدی تدینی
- توتالیتاریسم، هانا آرنت، ترجمهٔ محسن ثلاثی، تهران: نشر ثالث ۱۳۸۸