پرش به محتوا

مردم لر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جستارهای وابسته: حذف به دلیل نداشتن منبع
خط ۹۳: خط ۹۳:
[[دانشنامه ایرانیکا]] جغرافیای گویش‌وران زبان لری را از جنوب [[استان همدان]] ([[تویسرکان]]، [[نهاوند]] و [[ملایر]]) تا خوزستان و استان فارس بیان می‌کند.<ref name=lori-dialects>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/lori-dialects |عنوان =LORI DIALECTS | ناشر =Iranica |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> پراکندگی گویش‌وران لر در امتداد [[رشته کوه زاگرس]] در غرب کشور [[ایران]] و به طور دقیق‌تر از زاگرس میانی تا سواحل [[خلیج فارس]] و در غرب تا حدود [[بین‌النهرین]] و دربردارندهٔ گویشهای بسیار متعدد از گویشهای [[شهرستان ممسنی|ممسنی]]، [[مردم بختیاری|بختیاری]]، [[بندر گناوه|گناوه]] و [[بندر دیلم|دیلم]]، [[کهگیلویه و بویراحمد]]، [[لری خرم‌آبادی]] و [[لکی]] است. در واقع لری خرم‌آبادی و [[لکی|گویش لکی]] متداولترین گویش در میان لر کوچک و [[گویش بختیاری|لری بختیاری]] متداولترین گویش در میان گویشهای جنوبی (لر بزرگ) محسوب می‌شوند.<ref name=lori-language-ii>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/lori-language-ii |عنوان =LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori | ناشر =Iranica |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> بیشترین جمعیت گویش‌وران لر در استان‌های [[لرستان]]، [[چهارمحال و بختیاری]]، [[کهگیلویه و بویراحمد]] و [[خوزستان]] است اما جمعیت قابل ملاحظه‌ای از لرزبان‌ها در مناطقی از [[استان کهگیلویه و بویراحمد]] و [[استان بوشهر]]، جنوب [[استان ایلام]]، غرب [[استان فارس]] و [[استان اصفهان|اصفهان]] ساکن هستند.<ref name=lori-language-ii/> اما برخی از لرزبان‌ها در مناطقی از ایران پراکنده‌اند که علت این پراکندگی به طور عمده مسائل سیاسی به خصوص در زمان حکومت [[رضاشاه پهلوی]] صورت گرفته و از آن جمله می‌توان به لرزبان‌هایی که به استان‌های قزوین، قم و کرمان [[تبعید]] شده و هم اکنون بخشی از گویش‌وران لر به شمار می‌آیند اشاره کرد.<ref name=lori-language-ii/>
[[دانشنامه ایرانیکا]] جغرافیای گویش‌وران زبان لری را از جنوب [[استان همدان]] ([[تویسرکان]]، [[نهاوند]] و [[ملایر]]) تا خوزستان و استان فارس بیان می‌کند.<ref name=lori-dialects>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/lori-dialects |عنوان =LORI DIALECTS | ناشر =Iranica |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> پراکندگی گویش‌وران لر در امتداد [[رشته کوه زاگرس]] در غرب کشور [[ایران]] و به طور دقیق‌تر از زاگرس میانی تا سواحل [[خلیج فارس]] و در غرب تا حدود [[بین‌النهرین]] و دربردارندهٔ گویشهای بسیار متعدد از گویشهای [[شهرستان ممسنی|ممسنی]]، [[مردم بختیاری|بختیاری]]، [[بندر گناوه|گناوه]] و [[بندر دیلم|دیلم]]، [[کهگیلویه و بویراحمد]]، [[لری خرم‌آبادی]] و [[لکی]] است. در واقع لری خرم‌آبادی و [[لکی|گویش لکی]] متداولترین گویش در میان لر کوچک و [[گویش بختیاری|لری بختیاری]] متداولترین گویش در میان گویشهای جنوبی (لر بزرگ) محسوب می‌شوند.<ref name=lori-language-ii>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/lori-language-ii |عنوان =LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori | ناشر =Iranica |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> بیشترین جمعیت گویش‌وران لر در استان‌های [[لرستان]]، [[چهارمحال و بختیاری]]، [[کهگیلویه و بویراحمد]] و [[خوزستان]] است اما جمعیت قابل ملاحظه‌ای از لرزبان‌ها در مناطقی از [[استان کهگیلویه و بویراحمد]] و [[استان بوشهر]]، جنوب [[استان ایلام]]، غرب [[استان فارس]] و [[استان اصفهان|اصفهان]] ساکن هستند.<ref name=lori-language-ii/> اما برخی از لرزبان‌ها در مناطقی از ایران پراکنده‌اند که علت این پراکندگی به طور عمده مسائل سیاسی به خصوص در زمان حکومت [[رضاشاه پهلوی]] صورت گرفته و از آن جمله می‌توان به لرزبان‌هایی که به استان‌های قزوین، قم و کرمان [[تبعید]] شده و هم اکنون بخشی از گویش‌وران لر به شمار می‌آیند اشاره کرد.<ref name=lori-language-ii/>
{{-}}
{{-}}

== ژنتیک ==
با توجه به واریاسیون [[کروموزم وای |کروموزم وای]] لرها، آنان از لخاظ بسامد نسبتاً بالای تک‌گروه R1bی کروموزوم وای (مشخصاً سابکلاد R1b1a2a-L23) نسبت به دیگر گروه‌های ایرانی ممتازند.<ref name=Grugni>{{cite journal | last1 = Grugni | first1 = V | last2 = Battaglia | first2 = V | last3 = Hooshiar Kashani | first3 = B | last4 = Parolo | first4 = S | last5 = Al-Zahery | first5 = N ''et al. '' | year = 2012 | title = Ancient Migratory Events in the Middle East: New Clues from the Y-Chromosome Variation of Modern Iranians | url = | journal = PLoS ONE | volume = 7 | issue = 7| page = e41252 | doi=10.1371/journal.pone.0041252 | pmid=22815981 | pmc=3399854}}</ref> گروه R1، به همراه دیگر کلادهایش، مربوط به اوراسیای [[غرب آسیا|غربی]]/[[آسیای مرکزی|مرکزی]] در پارینه‌سنگی زبرین است، که رایجترین تک‌گروه میان لرهاست.<ref name=Grugni/><ref name=RSpencer>{{cite journal | last1 = Wells | first1 = R. Spencer ''et al. '' | year = 2001 | title = The Eurasian Heartland: A continental perspective on Y-chromosome diversity | url = | journal = Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America | volume = 98 | issue = 18| pages = 10244–9 | doi=10.1073/pnas.171305098}}</ref> تک گروه J2a (مشخصاً ساب کلادهای J2a3a-M47, J2a3b-M67, J2a3h-M530) دومین سلسله رایج بین لرهاست و با رسوخ کشاورزان از خاور نزدیک نوسنگی ۸۰۰۰-۴۰۰ قبل از میلاد مرتبط است.<ref name=RSpencer/><ref>Semino O, Passarino G, Oefner P J, Lin A A, Arbuzova S, Beckman L E, de Benedictis G, Francalacci P, Kouvatsi A, Limborska S, et al. (2000) Science 290:1155–1159</ref><ref>Underhill P A, Passarino G, Lin A A, Shen P, Foley R A, Mirazon-Lahr M, Oefner P J, Cavalli-Sforza L L (2001) Ann Hum Genet 65:43–62</ref><ref>{{cite journal | last1 = Semino | first1 = Ornella | last2 = Magri | first2 = Chiara | last3 = Benuzzi | first3 = Giorgia | last4 = Lin | first4 = Alice A. | last5 = Al-Zahery | first5 = Nadia | last6 = Battaglia | first6 = Vincenza | last7 = MacCioni | first7 = Liliana | last8 = Triantaphyllidis | first8 = Costas ''et al. '' | year = 2004 | title = Origin, Diffusion, and Differentiation of Y-Chromosome Haplogroups E and J: Inferences on the Neolithization of Europe and Later Migratory Events in the Mediterranean Area | url = | journal = The American Journal of Human Genetics | volume = 74 | issue = 5| pages = 1023–34 | doi=10.1086/386295 | pmid=15069642 | pmc=1181965}}</ref> دیگر تک گروهی که بسامد آن به بالای ۱۰ درصد می‌رسد G2a است که سابکلاد G2a3b بیشتر آن را تشکیل می‌دهد.<ref name=Grugni2>{{cite journal | last1 = Grugni | first1 = V | last2 = Battaglia | first2 = V | last3 = Hooshiar Kashani | first3 = B | last4 = Parolo | first4 = S | last5 = Al-Zahery | first5 = N ''et al. '' | year = 2012 | title = Ancient Migratory Events in the Middle East: New Clues from the Y-Chromosome Variation of Modern Iranians | url = | journal = PLoS ONE | volume = 7 | issue = 7| page = e41252 | doi = 10.1371/journal.pone.0041252 | pmid=22815981 | pmc=3399854}}</ref> همچنین لرها بیشترین بسامد تک گروه E1b1b1a1b را در ایران نشان می‌دهند. دودمان‌های Q1b1 و Q1a3، ۶ درصد و T، ۴٪ حاضرند.<ref name=Grugni2/>


== ایلات و خاندان‌ها ==
== ایلات و خاندان‌ها ==

نسخهٔ ‏۲۱ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۵۵

مردم لر
مناطق با جمعیت چشمگیر
مناطق سنتی: لرستانایلامچهارمحال و بختیاری • شرق و شمال خوزستانکهگیلویه و بویراحمد • غرب و جنوب همدان

اقلیت: مرکزیقزوینفارساصفهانکرمانشاهبوشهر

مهاجرت داخلی: تهرانکرجاصفهاناهواز
زبان‌ها
گویش‌های گوناگون زبان لری شامل: بختیاریبالاگریوه‌ایبویراحمدیلکیخرم‌آبادیثلاثی
دین
اسلام (شیعه)

لُر نام قومی ایرانی است که در باختر و جنوب باختری ایران زندگی می‌کنند. زبان لری خویشاوند نزدیک زبان فارسی و به همراه فارسی از شاخه فارسی‌تبار دسته جنوب باختری زبان‌های ایرانی است. ویژگی‌های زبان لری نشان می‌دهد که چیرگی زبان‌های ایرانی در منطقه کنونی لرستان در دیرینه‌شناسی باستان بیشتر از سوی ناحیه پارس صورت گرفته تا از سوی ناحیه ماد.[۷] گویش‌های زبان لری نزدیک‌ترین گویش‌های ایرانی به زبان فارسی هستند.[۸] زبان لری همانند زبان فارسی نواده‌ای از زبان پارسی میانه است و واژه‌های آن همانندی بسیاری با فارسی دارد..[۹] ریشه زبانهای ایرانی لری (بختیاری، لکی، خرم‌آبادی) مانند زبان فارسی به پارسی میانه(پهلوی ساسانی) و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان (زبان هخامنشیان) برمی‌گردد[۱۰]. برخی اقوام لر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند.[۱۱] برخی گویش‌های زبان لری مانند لری خرم‌آبادی نیز تحت تاثیر زبان کردی قرار گرفته‌اند.[۱۲][۱۳] اما لرها مردمانی هستند که از نظر قومی جزئی از مردم کرد به شمار نمی‌آیند.[۱۴] و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار تنها در ایرانی بودنشان است .[۱۵][۱۶]

ریشه یابی نام لر

واژهٔ کرد در دوران دیرینه شناسیی پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمه‌گردانان و کوچ‌نشینان ایرانی‌تبار فلات ایران به کار رفته‌است و معنای قومی ویژه نمی‌داده‌است.[۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳].[۲۴] بنابراین در برخی از منابع، لرها و دیلیمان و بلوچان و مردمان دیگر را جزو کردان شمرده‌اند زیرا واژه "کرد" به معنی یک گونه شیوه زندگی و نه معنی زبانی بوده‌است[۲۵]. اما از دید قومیت لرها گروهی جدا از کردها شمرده می‌شوند.[۲۶]
حمدالله مستوفی می‌گوید در زبدة التواریخ آمده است:[۲۷]

وقوع نام لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه در ولایت مارود دیهی است آن را کرد می‌خوانند و درآن پیرامون دربندی آن را به زبان لری کوک اکر خوانند و در آن دربند موضعی است که لر خوانند چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن است که به زبان لری کوه پُردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راء کسرهٔ لام با ضمه کردند و لر گفتند و وجه سوم اینکه این خاندان از نسل شخصی اند که او لر نام داشته و قول اول درست تر می‌نماید.

پراکندگی قوم لر

گستردگی مناطق لُرنشین خاورمیانه

قوم لر دارای تقسیم بندی‌های زیادی است که در مهم‌ترین و کلی‌ترین تقسیم‌بندی به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می‌شوند.

لر بزرگ بیش تر در استان کهگیلویه و بویراحمد و فارس، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، قسمتی از اصفهان، قسمتی از خوزستان، و قسمت کوچکی از لرستان زندگی می‌کنند؛

لر کوچک در لرستان و پشتکوه (ایلام)، و نیز استان همدان و قسمتی از کرمانشاه و مرکزی و شهرستان اندیمشک از استان خوزستان و همینطور در استانهای شرقی از عراق زندگی می‌کنند.[۲۸] البته طوایفی از لر در صدها سال پیش (در دوره‌های صفویه، افشاریه، قاجاریه و پهلوی) به طور اجباری کوچانده شدند و اکنون در استان‌های قزوین و شهر لوشان (چگینی‌ها)، گیلان و خراسان مستقر شده‌اند و اکنون بعد از گذشت سال‌ها همچنان به زبان لری صحبت و آداب و رسوم خود را حفظ کرده‌اند.

تاریخ

علیقلی خان سردار اسعد
فتح تهران توسط سواران مشروطه خواه بختیاری
اعدام سران عشایر در خرم‌آباد، هم‌زمان با آغاز حکومت رضاشاه پهلوی

حمله اعراب به ایران تاثیر بسیاری در فرهنگ و آداب مردم این کشور برجای گذاشت و این تاثیر شامل منطقه لرستان نیز شد. مردم لر به هر حال توانستند زبان و بسیاری از آداب و رسوم خود را حفظ کنند. در دوران حکومت صفویان دو ایالت جز ایالت‌های لرنشین بودند. این دو ایالت شامل لرستان به مرکزیت خرم‌آباد و کهگیلویه به مرکزیت بهبهان بود. در این دوره ایالت‌های لرستان و کهگیلویه دارای والیانی مستقل بودند. والیان لرستان فیلی در سال ۱۰۰۶ هجری قمری به دستور شاه عباس حاکم پشتکوه و پیشکوه شدند و تا دوران قاجار بر این منطقه حکمرانی کردند. لرستان در دوره زندیان نیز به عنوان یکی از ایالت‌های ایران دارای والی مستقل بود.

پس از به قدرت رسیدن قاجارها، آقامحمدخان به دلیل کینه‌ای که از زمان حکومت زندیان نسبت به مردم لر داشت دست به تغییرات بسیاری در منطقه لرستان زد. از جمله اقدامات آقامحمدخان می‌توان به کوچاندن اجباری اقوام لر به قزوین اشاره کرد. همچنین فتحعلی شاه حکومت والیان لرستان را به پشتکوه محدود کرد و تا سال ۱۳۰۷ در آن منطقه حکمرانی کردند اما پس از تصرف پشتکوه توسط نیروهای دولتی غلامرضاخان آخرین والی لرستان به عراق رفت. پس از آقامحمدخان، فتحعلی شاه به تجزیه لرستان ادامه داد و در راستای این سیاست، پشتکوه (ایلام) را از منطقه لرستان جدا کرد و از آن پس لرستان به صورت مستقیم زیرنظر قاجار و فرستادگان آن که اقلب شاهزادگان بودند اداره شد. لرستان دراین دوره به دلیل سیاست‌های قاجار دچار ناامنی و هرج و مرج شد، اقوام مختلف لر با یکدیگر به ستیز برخواستند و بسیاری از آنها مجدداً به کوچ نشینی روی آوردند.

مردم لر و مشروطیت

یکی از مهم ترین فعالیت‌های سیاسی مردم لر در صده گذشته مشارکت در انقلاب مشروطه ایران بوده است. طرفداری مردم لر و به خصوص ایل بختیاری نقش پررنگی در پیروزی انقلاب مشروطه داشتند. با آغاز تیرماه ۱۲۸۸ شمسی، قوای سردار اسعد به قم و قوای سپهدار به ینگی امام رسیدند. در مقابل سعدالدوله قوایی به فرماندهی امیر مفخم بختیاری به سمت کرج فرستاد. مجاهدین بختیاری با حرکت به سوی تهران و با همراهی مجاهدین شمال به فرماندهی سپهدار اعظم که در نزدیکی تهران به هم پیوستند، پس از شکست مقاومت نیروهای استبداد صغیر موفق به فتح تهران و شکست استبداد صغیر شدند.

دوره پهلوی

پس از سقوط قاجارها و روی کارآمدن رضاخان و حکومت پهلوی در سال ۱۲۹۹، رضاخان شروع به سرکوب مردم لر کرد، این سرکوب باعث درگیری‌های شدیدی بین نیروهای دولتی و عشایر لر شد این درگیری‌ها تا سال ۱۳۱۲ ادامه داشت که سرانجام به شکست عشایر لر منجر شد و پشتکوه و پیشکوه هر دو به تصرف نیروهای حکومتی درآمد. هرچند باروی کارآمدن حکومت پهلوی هرج و مرج در بین مردم لر از بین رفت اما به دلیل سیاست‌های حکومت این منطقه پیشرفت قابل توجه‌ای نداشت و همچنان در وضعیت نابسمانی قرار داشت.

زبان

جامه لری، سال ۱۹۲۱

گویش‌های زبان لری نزدیک‌ترین گویش‌های ایرانی به زبان فارسی هستند.[۲۹] زبان لری همانند زبان فارسی نواده‌ای از زبان پارسی میانه است و واژه‌های آن همانندی بسیاری با فارسی دارد..[۳۰] ریشه زبانهای ایرانی لری (بختیاری، لکی، خرم‌آبادی) مانند زبان فارسی به پارسی میانه(پهلوی ساسانی) و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان (زبان هخامنشیان) برمی‌گردد[۳۱]. ویژگی‌های زبان لری نشان می‌دهد که چیرگی زبان‌های ایرانی در منطقه کنونی لرستان در تاریخ باستان از سوی ناحیه پارس صورت گرفته و نه از سوی ناحیه ماد.[۳۲][۳۳] زبان‌شناسانی دیگر لری را یک پیوستار زبانی از گویش‌های ایرانی جنوب غربی بین گونه‌های فارسی و کردی دانسته‌اند.[۳۴]

جغرافیای زبان لُری

دانشنامه ایرانیکا جغرافیای گویش‌وران زبان لری را از جنوب استان همدان (تویسرکان، نهاوند و ملایر) تا خوزستان و استان فارس بیان می‌کند.[۳۵] پراکندگی گویش‌وران لر در امتداد رشته کوه زاگرس در غرب کشور ایران و به طور دقیق‌تر از زاگرس میانی تا سواحل خلیج فارس و در غرب تا حدود بین‌النهرین و دربردارندهٔ گویشهای بسیار متعدد از گویشهای ممسنی، بختیاری، گناوه و دیلم، کهگیلویه و بویراحمد، لری خرم‌آبادی و لکی است. در واقع لری خرم‌آبادی و گویش لکی متداولترین گویش در میان لر کوچک و لری بختیاری متداولترین گویش در میان گویشهای جنوبی (لر بزرگ) محسوب می‌شوند.[۳۶] بیشترین جمعیت گویش‌وران لر در استان‌های لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان است اما جمعیت قابل ملاحظه‌ای از لرزبان‌ها در مناطقی از استان کهگیلویه و بویراحمد و استان بوشهر، جنوب استان ایلام، غرب استان فارس و اصفهان ساکن هستند.[۳۶] اما برخی از لرزبان‌ها در مناطقی از ایران پراکنده‌اند که علت این پراکندگی به طور عمده مسائل سیاسی به خصوص در زمان حکومت رضاشاه پهلوی صورت گرفته و از آن جمله می‌توان به لرزبان‌هایی که به استان‌های قزوین، قم و کرمان تبعید شده و هم اکنون بخشی از گویش‌وران لر به شمار می‌آیند اشاره کرد.[۳۶]

ژنتیک

با توجه به واریاسیون کروموزم وای لرها، آنان از لخاظ بسامد نسبتاً بالای تک‌گروه R1bی کروموزوم وای (مشخصاً سابکلاد R1b1a2a-L23) نسبت به دیگر گروه‌های ایرانی ممتازند.[۳۷] گروه R1، به همراه دیگر کلادهایش، مربوط به اوراسیای غربی/مرکزی در پارینه‌سنگی زبرین است، که رایجترین تک‌گروه میان لرهاست.[۳۷][۳۸] تک گروه J2a (مشخصاً ساب کلادهای J2a3a-M47, J2a3b-M67, J2a3h-M530) دومین سلسله رایج بین لرهاست و با رسوخ کشاورزان از خاور نزدیک نوسنگی ۸۰۰۰-۴۰۰ قبل از میلاد مرتبط است.[۳۸][۳۹][۴۰][۴۱] دیگر تک گروهی که بسامد آن به بالای ۱۰ درصد می‌رسد G2a است که سابکلاد G2a3b بیشتر آن را تشکیل می‌دهد.[۴۲] همچنین لرها بیشترین بسامد تک گروه E1b1b1a1b را در ایران نشان می‌دهند. دودمان‌های Q1b1 و Q1a3، ۶ درصد و T، ۴٪ حاضرند.[۴۲]

ایلات و خاندان‌ها

مردم لر در یک گروه‌بندی بزرگ و کلی به دو شاخه اصلی تقسیم می‌شوند که عبارت است از: [نیازمند منبع]

لر بزرگ دارای بخش‌بندی‌های گوناگونی است ولی به طور کلی می‌توان مردم بختیاری، بویراحمدی‌ها و ممسنی‌ها را لر بزرگ نامید. در مورد لر کوچک می‌توان اینگونه بیان کرد که شامل مردم لر ساکن منطقه‌های پیشکوه و پشتکوه و بعبارتی (استانهای لرستان، ایلام، جنوب کرمانشاه، جنوب و شرق همدان) می‌شود.

ایل بویراحمد

بویراحمد بزرگ‌ترین ایل در استان کهگیلویه و بویراحمد است.[۴۳] این ایل نیمی از جمعیت ناحیه بویراحمد را تشکیل می‌دهد و در سرزمینی به‌وسعت ۶۵ هزار کیلومتر مربع یعنی پیرامون ۴۲ درصد مساحت کل استان کهگیلویه و بویراحمد پراکنده هستند.

بزرگترین قبیله ایل بویراحمد تامرادی است، جمعیت این ایل حدود ۲۰۰ هزار نفر و بخشی از مردم ایل تامرادی در استان خوزستان ساکن می‌باشند. و بعد از آن ایل بزرگ بهمئیکه درمناطق گرمسیر و سردسیر استان گهگلویه و بویراحمد و تعداد زیادی در خوزستان سکونت دارند تشکیل شده است[۴۴] سرزمین بویراحمد از سه بخش مجزاء از هم بخش می‌شود که گروه‌هایی از ایل بویراحمد در آن ساکن هستند که عبارتند از:

  • منطقه بویراحمد گرمسیر
  • منطقه بویراحمد علیا
  • منطقه بویراحمد سفلی

تاریخ فرهنگی

بویراحمدی‌ها پیرو مذهب شیعه‌اند، و دین یکی از اجزای اساسی فرهنگ آنهاست که بر تمام جنبه‌های زندگی شان اثر نهاده است. فرهنگ آنها، همانند دیگر اقوام ایرانی، فرهنگی ایرانی ـ اسلامی است که نباید، همانند برخی پژوهشگران، در نقش و اهمیت عناصر ایرانی پیش از اسلام در فرهنگ و اعتقادات بویراحمدیها غلو کرد، وگرنه تصویری کاملاً غیرواقعی و محرف از فرهنگ و باورهای دینی بویراحمدیها پدید خواهد آمد.[۴۵][۴۶]

برخی زیارتگاههای این قوم پیشینه‌ای پیش از اسلامی دارند، اما برای ترسیم سیمای دقیق مذهبی این قوم، اشارة صرف به این موضوع کافی نیست. این گونه زیارتگاهها در تمام نقاط ایران یافت می‌شوند. بویراحمدیها برای نامگذاری کودکان خود نامهای اسلامی ـ ایرانی بر می‌گزینند؛ پسران را در سن معین ختنه می‌کنند، ازدواج و طلاق نیز در میان آنان بر اساس قوانین اسلامی انجام می‌گیرد. بویراحمدیها حلال و حرام را طبق موازین شرعی رعایت می‌کنند، و برای اثبات جرم یا بیگناهی، به قرآن سوگند می‌خورند. ایشان، مانند دیگر شیعیان ایرانی، اعیاد مذهبی را جشن می‌گیرند و در مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا به نوحه خوانی و سینه زنی می‌پردازند؛ در گذشته که نظام ایلی برقرار بود، سران ایل در اجرای این مراسم، سهم بزرگی داشتند. نقش سادات در این میان قابل توجه است. هیچ منطقه‌ای از ایران به اندازة کهگیلویه ـ بویراحمدی، تیره‌ها و طوایف سادات را در خود جای نداده است. مراسم خاکسپاری، در میان بویراحمدیها کاملاً بر اساس موازین شرعی است. انجام عبادات اساسی، چون نماز و روزه و حج، نیز جزو فعالیتهای روزمرة بویراحمدیهاست. با اینهمه، در میان بویراحمدیها اعتقاد به انواع موجودات ماورای طبیعی چون آل، غول، پری، جن، و درختان و مکانهای مقدس نیز وجود دارد.[۴۷]

ایل ممسنی

ایل ممسنی در منطقه ممسنی ساکن است این منطقه را در گذشته شولستان نیز می‌نامیده‌اند. شول نام ایلی است از ایل‌های استان فارس که نخستین بار در لرستان (سرزمین لرستان) سکونت داشت و در حدود سال ۳۰۰ هجری قمری نیمی از لرستان را زیر فرماندهی قرار داده بود و توسط سیف الدین ماکان روزبهانی اداره می‌شد.[۴۸]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. "Iran#peoples" (به انگلیسی). اطلاعات‌نامه جهان. Retrieved 1 September 2013.
  2. "Iran#peoples" (به انگلیسی). دانشنامه لوک لکس. Retrieved 1 September 2013.
  3. "Iran#ethnic origin" (PDF) (به انگلیسی). بنیاد آمریکای نوین. ۱ سپتامبر ۲۰۱۳. Retrieved 12 June 2009.
  4. "Iran#ethnic groups" (PDF) (به انگلیسی). کتابخانه ملی کنگره ایالات متحده آمریکا. مه ۲۰۰۸. Retrieved 1 September 2013.
  5. «LURI OF IRAQ». peoplegroups. دریافت‌شده در ۵ نوامبر ۲۰۱۳.
  6. «KUMZARI OF OMAN». peoplegroups. دریافت‌شده در ۵ نوامبر ۲۰۱۳.
  7. Yar-Shater, Ehsan. ۱۹۸۲. Encyclopaedia Iranica. London: Routledge & Kegan Paul. V, p. ۶۱۷a.
  8. Iranica: IRAN vi. IRANIAN LANGUAGES AND SCRIPTS (2) Documentation
  9. Erik John Anonby , Update on Luri: How many languages? Journal of the Royal Asiatic Society (Third Series) , Volume 13 , Issue 02 , Jul 2003 , pp 171-197
  10. Donald Stilo, "Isfahan xxi. PROVINCIAL DIALECTS" in Encyclopædia Iranica [۱] While the modern SWI languages, for instance, Persian, Lori-Baḵtiāri and others, are derived directly from Old Persian through Middle Persian/Pahlavi
  11. راولینسون، هنری لرزیک (۱۳۶۲). سفرنامه راولینسون: گذر از ذهاب به خوزستان. ترجمهٔ سکندر امان‌اللهی بهاروند. تهران: ترجم. ص. ۱۵۲.
  12. "LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori" (به انگلیسی). Iranica. Retrieved 10 January 2014.
  13. "LORI DIALECTS" (به انگلیسی). iranica. Retrieved 10 January 2014.
  14. مصطفی تقوی مقدم در کتاب دیرینه‌شناسی سیاسی کهگیلویه، تهران: مؤسسه مطالعات دیرینه‌شناسی معاصر ایران، ۱۳۷۷. ص۴۰.
  15. مصطفی تقوی مقدم در کتاب دیرینه‌شناسی سیاسی کهگیلویه، تهران: مؤسسه مطالعات دیرینه‌شناسی معاصر ایران، ۱۳۷۷. ص۴۰.
  16. John Limbert، The Origin and Appearance of The Kurds In Pre-Islamic Iran. Iranian Studies http://www.jstor.org/pss/4309997. از پارامتر ناشناخته |دیرینه شناسی بازدید= صرف‌نظر شد (کمک); پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  17. V. Minorsky, Encyclopedia of Islam: «We thus find that about the period of the Arab conquest a single ethnic term Kurd (plur. Akrād) was beginning to be applied to an amalgamation of Iranian or iranicised tribes. ,»Kurds«in Encyclopaedia of Islam». Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, ۲۰۰۷. Brill Online. accessed ۲۰۰۷.
  18. زبانها و گویش‌های ایران. سرچشمه: کتاب دیرینه‌شناسی زبان فارسی نویسنده: دکتر پرویز ناتل خانلری
  19. عبدالله شهبازی، پیشگفتارای بر شناخت ایلات و عشایر، تهران: نشر نی، ۱۳۶۹، صص ۸۷- ۱۱۸.
  20. Martin van Bruinessen, «The ethnic identity of the Kurds», in: Ethnic groups in the Republic of Turkey, compiled and edited by Peter Alford Andrews with Rüdiger Benninghaus [=Beihefte zum Tübinger Atlas des Vorderen Orients, Reihe B, Nr.۶۰]. Wiesbaden: Dr. Ludwich Reichert, ۱۹۸۹, pp. ۶۱۳-۲۱. excerpt: «The ethnic label»Kurd«is first encountered in Arabic sources from the first centuries of the Islamic era; it seemed to refer to a specific variety of pastoral nomadism, and possibly to a set of political units, rather than to a linguistic group: once or twice,»Arabic Kurds«are mentioned. By the ۱۰th century, the term appears to denote nomadic and/or transhumant groups speaking an Iranian language and mainly inhabiting the mountainous areas to the South of Lake Van and Lake Urmia, with some offshoots in the Caucasus...If there was a Kurdish speaking subjected peasantry at that time, the term was not yet used to include them.»[
  21. Wladimir Iwanov:«The term Kurd in the middle ages was applied to all nomads of Iranian origin».(Wladimir Ivanon, «The Gabrdi dialect spoken by the Zoroastrians of Persia», Published by G. Bardim ۱۹۴۰. pg ۴۲)
  22. David Mackenzie: «If we take a leap forward to the Arab conquest we find that the name Kurd has taken a new meaning becoming practically synonmous with 'nomad', if nothing more pejorative» D.N. Mackenzie, «The Origin of Kurdish», Transactions of Philological Society, ۱۹۶۱, pp ۶۸-۸۶
  23. Richard Frye,«The Golden age of Persia», Phoneix Press, ۱۹۷۵. Second Impression December ۲۰۰۳. pp ۱۱۱: "Tribes always have been a feature of Persian history, but the sources are extremly scant in reference to them since they did not 'make' history. The general designation 'Kurd' is found in many Arabic sources, as well as in Pahlavi book on the deeds of Ardashir the first Sassanian ruler, for all nomads no matter whether they were linguistically connected to the Kurds of today or not. The population of Luristan, for example, was considered to be Kurdish, as were tribes in Kuhistan and Baluchis in Kirman"
  24. مصطفی تقوی مقدم در کتاب دیرینه‌شناسی سیاسی کهگیلویه، تهران: مؤسسه مطالعات دیرینه‌شناسی معاصر ایران، ۱۳۷۷. ص۴۰.
  25. Professor Garnik Asatrian (Yerevan University) (2009). Prolegomena to the study of the kurds (pdf). Published in 2009, Iran and the Caucasus, 13, pp.1-58
  26. Professor Garnik Asatrian (Yerevan University) (2009). Prolegomena to the study of the kurds (pdf). Published in 2009, Iran and the Caucasus, 13, pp.1-58
  27. «لر». لغتنامه دهخدا. دریافت‌شده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴.
  28. http://www.peoplegroups.org/Explore/groupdetails.aspx?peid=11717
  29. Iranica: IRAN vi. IRANIAN LANGUAGES AND SCRIPTS (2) Documentation
  30. Erik John Anonby , Update on Luri: How many languages? Journal of the Royal Asiatic Society (Third Series) , Volume 13 , Issue 02 , Jul 2003 , pp 171-197
  31. Donald Stilo, "Isfahan xxi. PROVINCIAL DIALECTS" in Encyclopædia Iranica [۲] While the modern SWI languages, for instance, Persian, Lori-Baḵtiāri and others, are derived directly from Old Persian through Middle Persian/Pahlavi
  32. Yar-Shater, Ehsan. 1982. Encyclopædia Iranica. London: Routledge & Kegan Paul. V, p. 617a
  33. Houtsma, M. T. , 1987. E.J. Brill's First Encyclopaedia of Islam, 1913-1936. Published by BRILL. Lur. p. 41. (and p. 281) ISBN 90-04-08265-4, ISBN 978-90-04-08265-6
  34. «لری چند زبان است؟».
  35. «LORI DIALECTS». Iranica. دریافت‌شده در ۲ فوریه ۲۰۱۳.
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ ۳۶٫۲ «LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori». Iranica. دریافت‌شده در ۲ فوریه ۲۰۱۳.
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ Grugni, V; Battaglia, V; Hooshiar Kashani, B; Parolo, S; Al-Zahery, N et al. (2012). "Ancient Migratory Events in the Middle East: New Clues from the Y-Chromosome Variation of Modern Iranians". PLoS ONE. 7 (7): e41252. doi:10.1371/journal.pone.0041252. PMC 3399854. PMID 22815981.
  38. ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ Wells, R. Spencer et al. (2001). "The Eurasian Heartland: A continental perspective on Y-chromosome diversity". Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America. 98 (18): 10244–9. doi:10.1073/pnas.171305098.
  39. Semino O, Passarino G, Oefner P J, Lin A A, Arbuzova S, Beckman L E, de Benedictis G, Francalacci P, Kouvatsi A, Limborska S, et al. (2000) Science 290:1155–1159
  40. Underhill P A, Passarino G, Lin A A, Shen P, Foley R A, Mirazon-Lahr M, Oefner P J, Cavalli-Sforza L L (2001) Ann Hum Genet 65:43–62
  41. Semino, Ornella; Magri, Chiara; Benuzzi, Giorgia; Lin, Alice A.; Al-Zahery, Nadia; Battaglia, Vincenza; MacCioni, Liliana; Triantaphyllidis, Costas et al. (2004). "Origin, Diffusion, and Differentiation of Y-Chromosome Haplogroups E and J: Inferences on the Neolithization of Europe and Later Migratory Events in the Mediterranean Area". The American Journal of Human Genetics. 74 (5): 1023–34. doi:10.1086/386295. PMC 1181965. PMID 15069642.
  42. ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ Grugni, V; Battaglia, V; Hooshiar Kashani, B; Parolo, S; Al-Zahery, N et al. (2012). "Ancient Migratory Events in the Middle East: New Clues from the Y-Chromosome Variation of Modern Iranians". PLoS ONE. 7 (7): e41252. doi:10.1371/journal.pone.0041252. PMC 3399854. PMID 22815981.
  43. وقایع اتفاقیه، ص ۷۶،۱۰۰
  44. R. Loffler, E. Friedl, and A. Janata, “Die materielle Kultur von Boir Ahmad, Südiran. Zweite ethnographische Sammlung,” Archiv für Völkerkunde 28, 1974, pp. 61-142.
  45. فریدریک بارث (ص ۱۳۵ـ۱۵۴)
  46. قس سکندر امان‌اللهی بهاروند،> دین در میان عشایر چوپان ایران <، ۱۹۷۶
  47. بویراحمدی
  48. «شول». لغت‌نامه دهخدا. دریافت‌شده در ۱۸ فروردین ۱۳۹۱.