گویش هراتی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط 95.116.182.233 (بحث) در تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

لهجهٔ هراتی یکی از لهجه‌های خراسانی زبان فارسی است. این لهجه شباهت بسیار زیادی به سایر لهجه‌های خراسان به‌ویژه لهجهٔ تایبادی و تربتی و تا حدودی مشهدی دارد. لهجهٔ هراتی با تفاوت‌های ناچیزی در ولایت‌های هرات، فراه، غور و بادغیس افغانستان و قسمت هایی از شرق استان خراسان ایران مرسوم است.

آثاری هم در قدیم به این لهجه نوشته شده‌است، ازجمله مجالس خواجه عبدالله انصاری.[۱] یکی از مریدان خواجه عبدالله انصاری گفتارهایی از او را که به لهجهٔ هراتی قدیم بوده گرد آورد و پس از آن در سدهٔ نهم هجری عبدالرحمن جامی آن گفتارها را از لهجهٔ هراتی به عبارت فارسی معمول درآورده و کتاب نفحات الانس معروف را ساخته‌است.[۲]

ویژگی‌های بیان

تبدیل فتحه به کسره

در لهجهٔ هراتی تأکید بسیار کمی بر تلفظ فتحه وجود دارد و در واقع تبدیل فتحه به کسره از مهم‌ترین ویژگی‌های لهجهٔ هراتی است. به‌طور مثال، بیشتر نام‌های عربیِ مردان، که بر وزن «فَعیل» هستند بر وزن «فِعیل» تلفظ می‌شوند، مانند:

  • مَتین ← مِتین

درواقع، فتحهٔ اولِ واژه‌های یک‌بخشی (تک‌هجایی) به‌راحتی در لهجهٔ هراتی تلفظ می‌شوند، مانند دَر، سَر، هَر، قَهر، شهَر و...، اما زمانی که این واژه دوبخشی یا بیشتر باشد، لهجهٔ هراتی، فتحهٔ حرف اول را، نه کاملاً تبدیل به کسره، بلکه همانند اعراب، به صورت آوایی مابین فتحه و کسره تلفظ می‌کند:

  • هَر + ی = هِری؛
  • سَر + ی = سِری؛
  • دَر+ ی = دِری؛
  • شَهر+ ی = شِهری.

دستور زبان

ضمایر

ضمایر فاعلی

تلفظ برخی از ضمایر مفعولی در لهجهٔ هراتی با فارسی معیار متفاوت است.

اول شخص مفرد

مِ (me) = من

سوم شخص مفرد

ای (i) = این

دوم شخص جمع

شِما (šemâ) = شما

سوم شخص جمع

اوشو (unâ) = آنها

ایشو (inâ) = اینها، ایشان

ضمایر اشاره

اینجی (inji) یا اینجیگا (injigâ) = اینجا

اونجی (unji) یا اونجگا (unjegâ) = آنجا

  • اشاره به نزدیک مفرد

همی (hami) یا هنمی (henami) =همین

  • اشاره به نزدیک جمع

همینا (haminâ) یا هنمینا (henaminâ) =همینها

  • اشاره به دور مفرد

همو (hamu) یا هنمو (henamu) =همان

  • اشاره به دور جمع

همونا (hamunâ) یا هنمونا (henamunâ) = همانها

فعل و زمان‌های فعلی

ضمایر متصل

اول شخص مفرد

  • ـُم (om) مثال: گفتُم

دوم شخص مفرد

  • ی (i) مثال: گفتی

سوم شخص مفرد

  • ـَک (ak) مثال: گفتَک (البته در اغلب موارد کلمهٔ «گفت» استعمال می‌شود)

اول شخص و دوم شخص جمع

اول شخص و دوم شخص جمع در لهجهٔ هراتی به یک صورت تلفظ می‌شود و تشخیص آن بستگی به جمله دارد.

  • ـِم (em) مثال گفتِم = گفتیم یا گفتید

سوم شخص جمع

سوم شخص جمع در لهجهٔ هراتی مانند اول شخص مفرد در فارسی معیار تلفظ می‌شود.

  • ـَم (am) مثال = گفتَم

وجه

وجه ساده

تلفظ ماضی ساده در لهجهٔ هراتی بدین صورت است که به‌جای می (mi) از مِ (me) استفاده می‌شود.

mi goyam=megom

mi goyi=migi

migoyad=mege

migoyim=megem

migoyid=megen

migoyand=megan

وجه التزامی

در لهجهٔ هراتی تأکید زیادی بر استفاده از وجه التزامی است. مثال:

بِرفتُم (bereftom) = رفتم

در برخی موارد به‌جای افزودن بِ (be) از بُ (bo) و بی (bi) استفاده می‌شود.

بُگفت (bogoft) = بِگفت

بییاماده (biyâmâde) = بیامده (آمده‌است)

درواقع، در بیشتر افعال زمان ماضی ساده، حرف «ب» اضافه می‌شود:

  • رفتم: برفتم

گفتی: بگفتی

خورد: بخورد

گذشتهٔ مستمر و حال ملموس

لهجهٔ هراتی برخلاف لهجه‌های شرقی زبان فارسی دارای دو زمان گذشته مستمر و حال ملموس است. این دو زمان در لهجهٔ هراتی با مفهومی کاملاً یکسان و ساختاری متفاوت با فارسی ایران وجود دارد.

برای ساختن این دو زمان در لهجهٔ هراتی به‌جای استفاده از فعل کمکی داشتن از کلمهٔ هی (hey) استفاده می‌شود.

گذشته مستمر: هی مِرفتُم (hey mereftom)= داشتم می‌رفتم

حال ملموس:هی میزنه (hey mezene) =دارد می‌زند

استفاده از افعال ساده

برخلاف لهجه‌های دیگر شرقی فارسی در لهجهٔ هراتی استفاده از مصدرهای جعلی برای ساختن افعال ساده مرسوم است. به‌طور مثال افعالی چون رقصیدن در فارسی هرات کاملاً مرسوم است، درصورتی‌که در لهجه‌ای چون لهجهٔ کابلی جمله‌ای مانند «من می‌رقصم» گنگ و حتی تعجب‌برانگیز است و معمولاً از افعال مرکبی چون من رقص می‌کنم استفاده می‌شود.

پسوندها

پسوند جمع

پسوند جمع ها در لهجهٔ هراتی اغلب به‌صورت آ (â) تلفظ می‌شود.

کتابا (ketâbâ) = کتاب‌ها

پسوندهای ملکی

کتابُم (ketâbom) = کتابَم

کتابتُ (ketâbto) = کتابُت

کتابِیو (ketâbeyo) = کتابَش

کتابما (ketâbmâ) = کتابمان

کتابشِما (ketâbšemâ) = کتابِتان

کتابِنا (ketâbenâ) = کتابِشان

حروف

ادات پرسش

تلفظ ادات پرسش در لهجهٔ هراتی تفاوت کمی با سایر لهجه‌های زبان فارسی دارد. مانند:

کی (ki) = که

چی (Ci) = چه

کُ (Ko) = کو...

درهنگام استفاده از ادات پرسش به‌همراه فعل سوم شخص مفرد، معمولاً فعل به‌صورت یه (ye) تلفظ می‌شود.

چه‌است ← چییه (Ciye)

استثنای این قاعده در ترکیب که با فعل سوم شخص مفرد است که در این‌جا فعل به‌صورت نه (ne) تلفظ می‌شود.

که است ← کینه (kine) (در لری نیز که است این‌گونه تلفظ می‌شود)

واژه‌ها

کلمه‌های زیادی در هراتی وجود دارد که معمولاً در فارسی معیار مرسوم نیست بسیاری از این کلمات در سایر لهجه‌های زبان فارسی و به‌ویژه لهجه‌های شرق ایران و غرب افغانستان نیز وجود دارد. مثال:

فارسی معیار = ببین: هراتی و شیرازی = سیکو (seyko) (از: سِیر کن)

  • آمخته (عادت کرده)
  • پنوم (پنهان)
  • سوا (جدا)
  • لکتو (آویزان)
  • کلیز (زنبور)
  • کلیز خمبه (زنبور گاوی، زنبور سرخ آسیایی)
  • چغک (choqok) = گنجشک
  • سبست (یونجه)
  • سیپک سیپک زدن: ورجه وورجه کردن
  • خودی: همراه با (خودی رحیم برو: همراه رحیم برو)
  • خو: خود
  • چاشت: ظهر
  • مگری: باید
  • استوندن: ستاندن
  • شو: شب
  • پلوش داغ (pulush daq) = نقره‌داغ
  • حکته (hekete) = حکایتِ
  • دیکی = دهاتی
  • نسبت‌های خانوادگی

خسر = پدرزن یا پدرشوهر

خشو = مادرزن یا مادرشوهر

خشلوچه = خواهرزن یا خواهرشوهر

خسر بوری = برادرزن یا برادرشوهر

راهنمای آوانویسی

در این نوشتار از نمادهای زیر برای آوانویسی استفاده شده‌است:

â = تلفظ حرف آ در واژهٔ آبادان

a = تلفظ حرف ا در واژه احمد

ٍe = تلفظ حرف ا در واژه ابراهیم

C = چ

i = تلفظ حروف ای در واژه ایران

š = ش

Q = غ یا ق

O = تلفظ حرف اُ در واژهٔ امید

U = تلفظ حرف و در واژهٔ کوچه

X = خ

Ž = ژ

منابع

  1. «اهمیت گویش‌های ایرانی از دکتر بهمن سرکاراتی». بایگانی‌شده از اصلی در ۹ ژوئن ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۲۹ مه ۲۰۰۷.
  2. وب‌نوشت افغان

جستارهای وابسته

گروه‌های قومی فارسی‌زبان در افغانستان و لهجه‌های آنها
موقعیت گروه قومی نام محلی لهجه ویژگی‌ها
  1. شهر کابل
  2. درهٔ پنجشیر
    درهٔ سالنگ
    درهٔ غوربند
    ولسوالی کوهستان
  3. لوگر (کُلنگار، دوشنبه، پاتخوابِ روغنی، بَرَکی‌راجان)
    چرخِ لوگر
  4. درهٔ لغمان
    سُرخ‌رود (ننگرهار)
    کَندی‌باغ (ننگرهار)
    اورگون (پکتیکا)
  5. بدخشان
  6. شهر مزار شریف
  7. قَطَغَن

تاجیک
تاجیکِ پنجشیری
تاجیک
تاجیک
تاجیک
تاجیک
تاجیک
تاجیک لغمانی
تاجیک
کندی‌باغی
تاجیک اورگونی/فُرمولی
تاجیک بدخشی
تاجیک
تاجیک

کابلی
پنجشیری
فارسی
غوربندی
کوهستانی
فارسی
چرخی
لغمانی
فارسی
کندی‌باغی
فارسی/فُرمولی
بدخشی
مزاری
قطغنی

شهری، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی و اختلاط زیاد با پشتو
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی و اختلاط زیاد با پشتو
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی و اختلاط زیاد با پشتو
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان هندی و اختلاط زیاد با پشتو
روستایی، واژگان فارسی تاجیکی
شهری، واژگان فارسی تاجیکی
روستایی، واژگان فارسی تاجیکی و تُرکی

شهر هرات
غرب هرات
شمال هرات
قلعه‌نو (بادغیس)
غور

غور
غور
شهر فراه
شهر قندهار
تاجیک
ایماق تیمنی
ایماق جمشیدی
هزاره
ایماق

ایماق فیروزکوهی
ایماق تَیمَنی
تاجیک
تاجیک
هراتی
فارسی
فارسی
فارسی
ایماقی

فیروزکوهی
تَیمَنی
فراهی
فارسی
شهری، واژگان خراسانی
روستایی، واژگان خراسانی
روستایی، واژگان خراسانی
روستایی، واژگان خراسانی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان تُرکی-مُغولی

روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان تُرکی-مغولی
روستایی، نفوذ شمار اندکی از واژگان تُرکی-مغولی
شهری، واژگان خراسانی
شهری، واژگان خراسانی
کَنگ (نیمروز) و منطقهٔ ابراهیم‌آباد (در مجاورت شهرستان زابل در ایران) تاجیک سیستانی سیستانی روستایی، واژگان سیستانی و بلوچی
هزاره‌جات هزاره هزارَگی روستایی، نفوذ شماری از واژگان تُرکی