محمدعلی‌شاه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط 188.245.43.222 (بحث) در تاریخ ‏۲۳ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

محمدعلی‌شاه
ام الخاقان
همسران« ملیح السلطنه» نوۀدختری عباس میرزا -وملکه جهان
فرزند(ان)چهارپسر و دو دختر
دودمانقاجار
از راست آصف‌السلطنه، علاالملک، مجدالدوله، موثق‌الدوله، مشیرالسلطنه، شاهزاده ظل‌السلطنه (پسر کامران میرزا)، شاهزاده حسین‌قلی‌میرزا نصرت‌السلطنه (برادر محمدعلیشاه)، محمدعلیشاه قاجار، شاهزاده اعتضادالسلطنه (پسر محمدعلیشاه)، احمدمیرزا قاجار (ولیعهد)، لیاخوف، امیر بهادر، علاالسلطنه، محمدعلی‌خان سردارافخم، مصطفی حاجب‌الدوله

محمدعلی‌شاه قاجار (۱۲۵۱-۱۳۰۴ هجری شمسی)، ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود. او در دی ماه 1285 خورشیدی به سلطنت رسید و به مخالفت با مشروطه پرداخت. مجلس شورای ملی را به توپ بست و آزدیخواهان را به قتل رساند. این رویدادها به استبداد صغیر معروف است. او پس از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان، به سفارت روس پناهنده شد و با فشارهای داخلی و خارجی مجبور به ترک ایران شد. مشروطه‌خواهان پس از وی پسر خردسالش احمد شاه را به سلطنت انتخاب کردند.

زندگی

کودکی و ولیعهدی

محمدعلی‌شاه در ۱ تیر ۱۲۵۱ در تبریز متولد شد. پدرش مظفرالدین شاه و مادرش تاج‌الملوک، دختر امیر کبیر و عزت‌الدوله (خواهر ناصرالدین شاه و دختر مهدعلیا بود و پس از تولد محمدعلی میرزا به ام‌الخاقان ملقب شد. پس از ترور ناصرالدین شاه و تاج‏گذاری مظفرالدین شاه، والی آذربایجان شد. در همین زمان بود که عثمانی، میرزا آقاخان کرمانی و عده دیگر از طرفداران سید جمال‌الدین اسدآبادی را به جرم شراکت در قتل ناصرالدین شاه به ایران سپرد. محمدعلی میرزا آنان را سربرید و پوست شان راکاه‌اندودکرده و برای پدرش به تهران فرستاد.[۱]

او پیش از رسیدن به سلطنت، به دلیل ترس از احتمال نزدیکی مشروطه‏خواهان به عمویش ظل‌السلطان و انتصاب وی به سلطنت از مشروطه‏خواهان حمایت می‌کرد. او تحت تعلیم و تربیت آموزگار روسی خود، سرگی مارکوویچ شابشال (ملقب به ادیب‏السلطان) زبان و فرهنگ روسی را آموخت. شابشال نفوذ زیادی بر محمدعلی میرزا داشت و او را علاقه‏مند به روسیه کرده بود. در انقلاب مشروطه تصویری از محمدعلی میرزا با لباس قزاقها به دست مردم افتاد که موجب رنجش مشروطه‏خواهان و مردم شد. [۱]

همسر اول محمدعلی میرزا، ملیح‌السلطنه دختر میرزا یوسف‌خان بیان‌الممالک از منظرالدوله (دختر عباسقلی‌میرزا پسر فتحعلی‌شاه قاجار) بود. حسینعلی میرزا اعتضادالسلطنه پسر ارشد محمدعلی میرزا و تنها فرزندی بود که او از منظرالدوله یافت.[۲] محمد علی میرزا بعد از ملیح‌السلطنه با ملکه جهان دختر کامران میرزا و نوه ناصرالدین شاه ازدواج کرد. احمد شاه، محمدحسن میرزا، سلطان‌محمود میرزا و سلطان‌مجید میرزا، آسیه و خدیجه شش فرزند آن‌ها بودند.[۳]

محمدعلی شاه و مشروطه‌خواهان

محمدعلی شاه و تاجش

وی از روز تاجگذاری سر مخالفت با مشروطه را گذاشت، در روز تاجگذاریش نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. هم چنین زمانی که حکم سلطنت مشروطه را نزدش آوردند، از امضای آن خودداری کرد. پس از آن به ستیز با مشروطه پرداخت و پس از چندی کش و قوس سرانجام شمشیر را از رو بسته و دستور به توپ بستن مجلس را داد. آنگاه تنی چند از مشروطه خواهان سرشناس چون میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل و ملک المتکلمین و چندنفر دیگر را کشت و یا به بند کشید و دیگران را نیز به گریز واداشت.
ولی سرانجام مقاومت سران انقلاب همچون ستارخان در یکی از کوی های شهر تبریز و آنگاه پیوستن بختیاری‌ها، وداشناک‌ها، مجاهدان قفقاز، محمدولی خان تنکابنی ،یارمحمدخان کرمانشاهی و مردم گیلان و... به گشوده شدن تهران و گریختن محمدعلی میرزا به سفارتخانهٔ روسیه و پناه جستن به خاک این کشور انجامید. برای او مقرری برابر ۱۰۰ تومان در هر ماه در نظر گرفته شد و توسط نیروهای فاتح تهران تبعید گردید. وی پس از مدتی در صدد بازگشت و انتقام جویی و کسب مجدد قدرت برآمد که شکست خورد و ناچار به روسیه برگشت و مقرری وی نیز قطع گردید. او تا آخر عمر در روسیه ماند.[۱]

پس از شاهی

پس از چیرگی مشروطه‌خواهان بر کشور و گریز شاه به روسیه مجلس پسر او را به شاهی گماشت و پول ماهیانه ای نیز برای محمدعلی میرزا پرداخت کرد. با این همه محمد علی میرزا چندی بعد باز در اندیشهٔ بازگشت به شاهی افتاد و با کمک روسیه و سپاهی که فراهم کرده بود به ایران تاخت ولی سخت شکست خورد که آن پول ماهیانه را نیز باخت. مرگ او در "بندر ساووناً در ایتالیا در تبعید در سال ۱۳۴۴ه. ق اتفاق افتاد و جنازۀ اورا به عراق منتقل کردند ودر کربلا دفن گردید.

باورها و نقش روحانیون

محمدعلی شاه در لباس قزاقی

محمدعلی شاه چون بیشتر شاهان قاجار خود را باورمند به دین و اعتقادات تشیع می پنداشت و چنین می نمایاند.[۴] او تعدادی از روحانیون را در دربار خود مقام داده بود و از ایشان در مقابل روحانیون مبارز و مشروطه خواه استفاده مینمود و با ایشان پیوندهای سختی داشت. [۴] او همچنین مردی سخت خرافاتی بود و انجام بسیاری از کارهایش را به جای اندیشیدن و رایزنی به فال و استخاره می‌سپرد. استخاره‌های محمدعلی‌شاه مشهور است .او به ویژه به یکی از علمای تهران به نام میرزا ابوطالب زنجانی اعتقاد داشت و تمام تصمیمات خود را از قبیل عزل و نصب وزرا، سرکوب مخالفان و حتی تعیین ساعت مناسب برای ختنه فرزندانش بر اساس پاسخ‏هایی می‏گرفت که میرزا ابوطالب پس از استخاره به وی اعلام می‏داشت. همانند محمدعلی شاه، میرزا ابوطالب نیز از مخالفین مشروطه بود و با وجود آگاهی از اصول آزادی خواهی ودموکراسی و پیشرفت‏ کشورهای اروپایی شاه را به سرکوب آزدایخواهان تشویق می‏نمود.[۴]

با آغاز سلطنت محمد علی شاه، مخالفتهای وی با مشروطه آغاز شد. او با همکاری سربازان روسی به وسیلۀ لیاخوف، مجلس اول را در سه‌شنبه ۲۳ جمادی الاول ۱۳۲۶ ق. به توپ بست و بسیاری از مشروطه‌خواهان را کشت یا تبعید کرد. در چنین وضعی، علمای ایرانی مقیم نجف از جمله ملا محمدکاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی در حمایت و هواخواهی مشروطه خواهان بویژه سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی پرداختند و توانستد جنبش مشروطه و آزادیخواهی را با فعالیت خستگی‌ناپذیری ادامه دهند. آنان اعلام کردند که همراهی با مخالفین اساس مشروطیت-هرکه باشد-تعرض به مسلمین است و در حکم محاربه با امام زمان به شمار می‌آید و در فتوایی خطاب به مردم ایران، حکم خدا را «در دفع این سفاک جبار» و «دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمین را از اهم واجبات و دادن مالیات به گماشتگان او را، از اعلم محرمات» دانستند؛و همراهی با مخالفان مشروطه را در تعرض به مجلس به منزلهٔ «اطاعت از یزید بن معاویه» بر شمردند. فتوای علمای نجف تأثیر بزرگ ومهمی بر خیزش وحمایت ملت مسلمان ایران برادامۀ راه مشروطه خواهی داشت نبود، ومردم به یاری مشروطه بر‌خاستند اکثریت مجاهدان پیرودین وباورهای اسلامی شان بودند و دستاویز آنان در مجاهده و جانفشانی، فتواهای علمای نجف بود. بدون طرفداری و کوشش بسیاری که علمای نجف در راه مشروطه، محال بود مجددا مشروطه در ایران برقرار و پایدار گردد و آرزوی ملت در راه وصول عدالت وآزادی برآورده شود.

پس از فتح تهران و روی کار آمدن احمد شاه، اغتشاشات همچنان ادامه یافت. تلاش هواداران محمد علی شاه برای بازگرداندن وی و حمایتهای روسیه از او، به ورود قوای روس به آذربایجان انجامید. اولتیماتوم روسیه به ایران برای تصرف شمال ایران و هشدار انگلیسها در مورد ناامنی در راههای جنوب، عاملی برای صدور تلگرافی به تاریخ ۴ ذیقعدهٔ ۱۳۲۸ ق. با عنوان «وجوب موافقت با دولت و حرمت اغتشاش و جنگهای داخلی» شد که در آن، طبقات ملت را به آرامش و موافقت با دولت و خودداری از جنگهای خانگی به واسطه وجود دشمنان خارجی در شمال و جنوب کشور، فراخواندند و معتقد بودند که این اغتشاشات، موجب استیلای کفر و از بین رفتن اسلام خواهد شد.

آخوند خراسانی در نامه‌ای به رهبران مذهبی تبریز، تاکید کردبرای قیام بر ضد کفار به پا خیزند و با تحریم اجناس روسی و آموزش فنون جنگی، وظیفه مذهبی خویش را انجام دهند. از آنجا که علما از آغاز مشروطه تا خلع محمد علی شاه، از مشروطیت و حقوق مردم دفاع کرده بودند، در مقابل رویه تجاوز کارانهٔ روسیه قیام نمودند و تصمیم گرفتند به طرف ایران حرکت کنند و با اعلان جهاد، ایران را از چنگ دولت روسیه نجات بخشند.آخوند مازندارانی با عده‌ای از طلاب از نجف وارد بغداد شدند و به وسیله اعلامیه، مردم را به مقاومت و جانبازی در راه استقلال دعوت کردند و منتظر ورود آخوند ملا محمد کاظم خراسانی ماندند تا مجتمعاً به طرف ایران حرکت کنند. ولی خبر رسید که حال آخوند به هم خورده، دچار کسالت شدیدشده ؛ پس از بیست‌وچهار ساعت خبر فوت وی در ذیحجهٔ ۱۳۲۹ ق. در بغداد منتشر شد و بقیه برای عزاداری به نجف بازگشتند. شهرت یافت که مقامات خارجی یا خارجه پرستان، آخوند خراسانی را مسموم کرده‌اند.[۵]

دودمان


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ تاریخ مشروطه احمد کسروی
  2. افشار، ایرج. ایرانشناسی: تازه‌ها و پاره‌های ایرانشناسی (۴۵). بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴، شماره ۴۱، ص۱۰۲
  3. ملکه جهان، آخرین زن متشخص دوران قاجاریه
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ شیخ‏الاسلامی، جواد. پایان کار محمدعلی شاه قاجار. اطلاعات سیاسی، شهریور و مهر ۱۳۸۵.
  5. نقش علمای نجف در جنبش مشروطه، زهرا آصفی، گنجینه اسناد، تابستان ۱۳۸۵، شماره ۶۲

پیوند به بیرون

پادشاه پیشین:
مظفرالدین‌شاه قاجار
محمدعلی شاه قاجار
شاهنشاه ایران

۱۹۰۷ – ۱۹۰۹

جانشین:
احمدشاه قاجار

الگو:پادشاهان ایران از صفویه تا پهلوی