چارلز داروین: تفاوت میان نسخهها
Sasandoosti (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
خنثیسازی 5 ویرایش Sasandoosti (بحث): بدون منبع و تأییدپذیری. (T) برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
بهطور خلاصه تکامل عبارت است از انشقاق همراه با تغییر (تغییر در توالی ژنها) که در اثر انتخاب طبیعی (تولیدمثل افتراقی) پیش میآید، و بر روی تغییراتی که در نتیجه جهش و عوامل دیگر ایجاد شدهاست اثر میگذارد، در حالی که محیط زیست کار انتخاب طبیعی را انجام میدهد. |
بهطور خلاصه تکامل عبارت است از انشقاق همراه با تغییر (تغییر در توالی ژنها) که در اثر انتخاب طبیعی (تولیدمثل افتراقی) پیش میآید، و بر روی تغییراتی که در نتیجه جهش و عوامل دیگر ایجاد شدهاست اثر میگذارد، در حالی که محیط زیست کار انتخاب طبیعی را انجام میدهد. |
||
جان هاوت درباره داروین می گوید: داروین دربارهٔ خدا چه نظری داشتهاست؟ با اطمینان نمیتوان به این سئوال پاسخ داد. میپندارم که او با بی میلی موضع لاادری داشتهاست، اما دیدگاههای متفاوتی دربارهٔ تمایلات دینی او خصوصاً دربارهٔ باورهای او در اواخر عمر وجود دارد. پس از بازگشت از سفر دریایی معروفش در سال ،۱۸۳۶ داروین بیست سال بعدی را به تفکرات عمیق درباب اکتشافاتش گذراند. او در گالاپاگوس آرچی پلاگور، واقع در ششصد مایلی غرب اکوادور، به دقت به مطالعه و ثبت تفاوتهای میان سهرههای جزیرههای مختلف با یکدیگر و با سرزمین اصلی یعنی آمریکای جنوبی پرداخته بود. داروین نه فقط از تفاوتهای میان پرندگان، بلکه از تفاوتهای دیگرِ موجود میان گروههای دیگر جانوران از جمله ایگواناها و لاک پشتها نیز متعجب بود. پس از آنکه در بازگشت تصاویر و نمونههای خود را در معرض نمایش متخصصان طبیعی دان قرار داد، با کمک آنها دریافت که این تفاوتها چنانکه او پنداشته بودهاست فقط تنوعهایی در یک گونه منفرد نبوده بلکه بیانگر گونههایی مجزا هستند. داروین در آغاز سفرش، همانند غالب افراد آن روزگار، میپنداشت که تمامی گونهها در آغاز توسط خلقت خاص خدا به وجود آمدهاند. او همچنین از اصول الهیات طبیعی ویلیام پیلی تبعیت میکرد، رویکردی که برای [[وجود خدا]] بر مبنای طراحی موجودات زنده دلیل میآورد. پس از مطالعات و هم فکریهای فراوان، داروین در این اعتقادِ سنتی الهیاتی که گونهها از بدو خلقت ثابت ماندهاند شک کرده و شروع به پردازش نظریه خود که نظریه تکامل خوانده شد کرد. تفکر دربارهٔ آنچه او طی مسافرت دریایی اش مشاهده کرده بود نهایتاً منجر به شک او دربارهٔ وجود خدا شد، هر چند که این ضرورتاً دلیل اصلی شک او نیست. گمان میرود که مرگ پدر و دختر ۱۰ ساله اش دلایل اصلی برای رشد شکاکیت دینی در او بود. در هر صورت برخلاف آنچه برخی نویسندگان معاصر مدعی اند داروین خود را کاملاً ملحد نمیدانست و بسیار ناخشنود بود که مزاحمتی بر سر راه ایمان دینی همسرش «اما» ایجاد کردهاست. او در خودنگاشت خود با کنایه مینویسد «[[ناباوری]] بسیار آهسته در من رسوخ کرد اما در نهایت کامل شد. سرعت رسوخ چنان کم بود که احساس هیچ گونه درماندگی نکردم و هیچگاه نیز در اینکه نتیجهگیری ام درست بوده شک نکردهام.» با این وجود داروین هرازگاهی به کار یک «خالق» یا یک خدای دور که جهان و قوانین کلی آن را خلق کرده و سپس آن را تقریباً به حال خود واگذاشته است اشاره میکند. احتمالاً این آرای او را میتوان «[[خداگرایی طبیعی]]» خواند. |
|||
* جان هاوت (۲۰۰۱) پاسخهایی به ۱۰۱ سؤال دربارهٔ خدا |
|||
== ایرادات وارد شده بر فرگشت == |
== ایرادات وارد شده بر فرگشت == |
نسخهٔ ۱۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۹
چارلز رابرت داروین | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۲ فوریهٔ ۱۸۰۹ مواوس، شروزبری، شروپشر، انگلستان |
درگذشت | ۱۹ آوریل ۱۸۸۲ (۷۳ سال) داونهاوس، داون، کِنت، انگلستان |
محل زندگی | انگلستان |
ملیت | ![]() |
پیشه | طبیعتگرا |
شناختهشده برای | خاستگاه گونهها نسب مشترک انتخاب طبیعی |
آثار | خاستگاه گونهها یا «منشأ انواع» (۱۸۵۹)، تبار انسان، و انتخاب طبیعی در ارتباط با جنسیت (۱۸۷۱) |
عنوان | پدر دانش فرگشت |
همسر(ها) | اما داروین(در اصل اِما وجوود)(۱۸۹۶–۱۸۰۸) |
فرزندان | ویلیام اراسموس (۱۹۱۴–۱۸۳۹)، آنه الیزابت (۱۸۵۱–۱۸۴۱)، مری الانر (۱۸۴۲)(فوت در نوزادی)، هنریتا اِما(مشهور به اتی) (۱۹۲۹–۱۸۴۳)، جورج هاورد (۱۹۱۲–۱۸۴۵)، الیزابت (مشهور به بسی) (۱۹۲۶–۱۸۴۷)، فرانسیس (۱۹۲۵–۱۸۴۸)، لئونارد (۱۹۴۳–۱۸۵۰)، هوراس (۱۹۲۸–۱۸۵۱)، چارلز ورینگ (۱۸۵۸–۱۸۵۶) |
والدین | رابرت داروین (پدر) و سوزانا وجوود (مادر) |
جایزه(ها) | مدال سلطنتی (۱۸۵۳)، مدال ولاستن (۱۸۵۹)، مدال کاپلی (۱۸۶۴) |
چارلز رابرت داروین (به انگلیسی: Charles Robert Darwin) (۱۲ فوریه ۱۸۰۹انگلستان - ۱۹ آوریل ۱۸۸۲انگلستان) زیستشناس و زمینشناس انگلیسی بود.[۲] از آثار او میتوان خاستگاه گونهها یا «منشأ انواع» (۱۸۵۹) و تبار انسان، و انتخاب طبیعی در ارتباط با جنسیت (۱۸۷۱) را نام برد. او از اعضای انجمن سلطنتی بریتانیا بود. از کتاب او با نام کامل «خاستگاه گونهها به وسیله انتخاب طبیعی» به عنوان یکی از مهمترین کتابهای دنیا یاد میشود.[۳]
از کودکی تا دانشگاه
چارلز رابرت داروین در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ در خانوادهٔ پزشکی ثروتمند از شروزبری در شهرستان شروپشر در انگلستان متولد شد. او پنجمین از شش فرزند خانواده بود. پدرش رابرت داروین و مادرش سوزانا وِجوُود هر دو از خانوادههای اصیل انگلیسی مسیحی یونیتارین بودند.[۴]
وقتی داروین هشت سال داشت مادرش درگذشت. یک سال بعد او را برای تحصیل به مدرسه شبانهروزی در شهر همسایه فرستادند. در ۱۸۲۵ پس از صرف یک سال کارآموزی در کنار پدرش برای تحصیل پزشکی به دانشگاه ادینبرو رفت. اما خشونت عملیات جراحی باعث شد که از پزشکی بیزار شود و در عوض نزد یک برده سیاهپوست آزاد شده به نام جان ادمونستن به آموختن تاکسیدرمی مشغول شود. داروین شیفته داستانهایی بود که ادمونستن از جنگلهای بارانی آمریکای جنوبی برایش تعریف میکرد.
سفر با بیگل
سفر با کشتی بیگل پنج سال به طول انجامید. داروین بیشتر این مدت را صرف پویشهای زمینشناختی، بررسی سنگوارهها و مطالعه بر روی ارگانیسمهای زنده کرد. او از موجودات زنده آمریکای جنوبی هزاران نمونه گرد آورد که بسیاری از آنها تا آن زمان برای دانشمندان غربی ناشناخته بودند. همه اینها به علاوه یادداشتهای مفصلی که داروین از مشاهدات خود تهیه کرده بود، در نظریهپردازیهای آینده او بسیار به کار آمدند.
دستاوردهای علمی پیش از ارائه نظریه فرگشت
در تمام طول سفر، داروین همواره از حمایتهای استاد سابقش برخوردار بود. هنسلو ترتیب چاپ نوشتههای داروین را میداد و سنگوارههای جمعآوری شده را در اختیار زیستشناسان معتبر میگذاشت؛ بطوریکه وقتی در دوم اکتبر ۱۸۳۶ بیگل به بریتانیا بازگشت، داروین در جمع دانشمند ان شهرتی پیدا کرده بود. او پس از دیداری از خانه و ملاقات با پدر به لندن رفت و گروهی از بهترین زیستشناسان را گرد آورد تا بر روی نمونههای گیاهی، جانوری و زمینشناختی جمعآوری شده مطالعه کنند. هنسلو داروین را به ریچارد اوون زیستشناس معروف معرفی کرد. وقتی اوون در کالج پادشاه ی جراحان[۵] بر روی مجموعه سنگوارههای داروین کار کرد با کمال شگفتی متوجه شد که آن متعلق به گونههایی از جوندگان غولپیکر و تنبلهاست که نسلشان منقرض شدهاست. این کشف بیش ازپیش بر اعتبار داروین افزود.
در ۱۷ فوریه ۱۸۳۷ لایل سخنرانی خود در مقام رئیس انجمن زمینشناسی را به یافتههای ریچارد اوون دربارهٔ مجموعه سنگوارههای داروین اختصاص داد با این مضمون که گونههای منقرض شده با گونههای فعلی همان منطقه در ارتباطند. در همان جلسه داروین به عنوان عضو شورای انجمن زمینشناسی برگزیده شد.
نگارش کتاب ی دربارهٔ زمینشناسی آمریکای جنوبی و تألیف کتاب چند جلدی «جانورشناسی کشتی بیگل» از جمله دیگر پروژههایی بود که داروین در آن مشارکت کرد.
فعالیتهای علمی شدید داروین تا اواسط ۱۸۳۷ ادامه یافت. در این زمان او به توصیه پزشکان از فشار کار کم و برای استراحت در ییلاق اقامت کرد.
این مرخصی یک ساله فرصت مناسبی برای وی بود تا بیش از پیش روی موضوع مورد علاقهاش یعنی تحقیق در مورد نظریه فرگشت متمرکز شود.
پیدایش نظریه فرگشت
بخشی از مجموعه مقالههای |
زیستشناسی فرگشتی |
---|
![]() |
درگاه.ویکیپروژه |
داروین ابتدا به هیچ وجه در پی به چالش کشیدن فرضیهٔ ثبات گونهها نبود ولی ادامهٔ تحقیقات سؤالات بیپاسخ زیادی پیش پایش میگذاشت. یک سال پیش از شروع سفر، کتاب جنجالبرانگیزی از چارلز لایل منتشر شده بود به نام «اصول زمینشناسی» که داروین نسخهای از آن را همراه خود داشت. نویسنده در این کتاب مدعی شده بود که سطح زمین بر اثر فرایندهای تدریجی تغییر میکند و دگرگونی پوسته زمین جریانی یکنواخت در طبیعت در طول تاریخ این کرهاست. وی توضیح میدهد که هر نوع موجود زنده ابتدا در مرکزی رشد میکند و از آن نقطه پخش شدهاست و نشان داد که مدتی دوام آورده تا تدریجاً از بین رفته و جای خود را به انواع دیگر دادهاست و آن را اصل مراکز آفرینش مینامد. از این رو او نتیجه گرفت که پیدایش انواع جدید جریانی پیوسته و یکنواخت در طول تاریخ زمین است. این نظریات که کاملاً بر خلاف باورهای رایج زمانه بود، سر و صدای زیادی در محافل علمی برانگیخت. داروین با بررسی لایههای سنگی و سنگوارهها در نقاط مختلف شواهد زیادی در تأیید نظریات لایل یافت. در جزایر گالاپاگوس او فسیلهایی بسیار نزدیک ولی نه کاملاً همانند با اشکال زنده پیدا کرد. وی مشاهده کرد که لاکپشتهای ساکن در هر جزیره اندکی با لاکپشتهای جزیره مجاور متفاوتند و سهرههای جزیرههای مختلف تفاوت کمی با یکدیگر دارند. از نظر داروین بهترین توضیح آن بود که گونهها تغییر میکنند و اعضای هر گونه نیای مشترکی دارند.
چهل سال پیش از او دانشمندی به نام تامس مالتوس در مقالهای مدعی شده بود که سرعت رشد جمعیت آدمیان بیش از میزان تولید غذاست و چنانچه جمعیت بشر به طریقی کنترل نشود، با گذشت چند دهه غذای کافی برای همگان وجود نخواهد داشت و آدمی مجبور است برای به دست آوردن آن مبارزه کند.
داروین دریافت که آموزههای مالتوس نظریات او را تکمیل میکند. او نتیجه گرفت که پس از ایجاد تغییر در موجودات زنده، انواعی که با محیط طبیعی ناسازگار گشتهاند حذف میشوند و انواعی که تغییراتشان آنها را با محیط طبیعی سازگارتر کردهاست، جای آنها را میگیرند. داروین این پدیده را انتخاب طبیعی نامید.
از سال ۱۸۳۶ تا ۱۸۵۸ داروین مخفیانه و در اوقات فراغت روی نظریهٔ انقلابیش کار میکرد. او دیگر به وجود فرگشت موجودات زنده یقین پیدا کرده بود ولی از آن بیم داشت که با علنی کردن آن از سوی گروههای تندرو به کفرگویی متهم شود. او که میدانست با مطرح شدن نظریهاش چه جنجالی در جامعه و محافل علمی بر پا میشود، کوشید با انجام دادن آزمایشهای فراوان روی گیاهان و جانوران و استفاده از تجربیات پرورشدهندگان کبوتر و خوک شواهد کافی و علمی برای نظریهاش فراهم آورد.
ارائه نظریه فرگشت
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6f/Editorial_cartoon_depicting_Charles_Darwin_as_an_ape_%281871%29.jpg/261px-Editorial_cartoon_depicting_Charles_Darwin_as_an_ape_%281871%29.jpg)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/cd/Origin_of_Species_title_page.jpg/261px-Origin_of_Species_title_page.jpg)
پژوهشهای داروین به آرامی پیش میرفت. در سال ۱۸۴۲ مقاله خلاصهای از نظریهاش تألیف کرد و در سال ۱۸۴۴ رسالهای ۲۴۰ صفحهای دربارهٔ انتخاب طبیعی نوشت. با وجود اصرار دوستان، وی همچنان در انتشار گسترده نظریاتش مردد بود و نتایج تحقیقات خود را فقط با برخی همکاران نزدیکش همچون چارلز لایل و جوزف دالتون هوکر در میان میگذاشت؛ اما دریافت نامهای در ژوئن ۱۸۵۸ داروین را واداشت تا تردیدهایش را کنار بگذارد. نویسنده نامه زیستشناس جوانی بود به نام آلفرد راسل والاس که در بورنئو کار میکرد. او نیز دربارهٔ فرگشت به همان اندیشههای داروین رسیده بود. داروین ظرف دو هفته مقالهای تهیه کرد و همراه با مقاله والاس به «انجمن علمی لینیان» (Linnean Society of London) فرستاد. دوستانش ترتیبی دادند که هر دو مقاله با هم عرضه شود اما همراه با مدارکی که حق تقدم داروین را ثابت کند. داروین که ارادهاش بر اثر آگاهی از وجود رقابت برانگیخته شده بود پس از ارائه مقاله شروع به نوشتن کتابی کرد با عنوان «پیرامون آغاز گونهها به وسیله انتخاب طبیعی یا بقای نژادهای اصلح در تنازع برای بقا». در این کتاب که بعدها به عنوان «آغاز گونهها» مشهور شد، وی کوشید نظریه فرگشت به وسیله انتخاب طبیعی را توضیح دهد و مدارک علمی برای آن ارائه کند.
نظریهٔ داروین-والاس
نظریهٔ داروین-والاس بر اساس سه مشاهده و دو نتیجهٔ کلی حاصل از این مشاهدهها، پایهگذاری شدهاست.
- مشاهده: اگر مقاومت محیطی نباشد، هر نوع جانداری، به قاعده تصاعد هندسی افزایش مییابد. به گفته دیگر، جمعیتی که در سال اول تعداد افرادش را دو برابر میسازد، بالقوه میتواند تعداد افرادش را در سال دوم، چهار برابر و در سال سوم، هشت برابر کند.
- مشاهده: اما در طبیعت، اگرچه گاه تغییراتی در اندازه جمعیت گونهها رخ میدهد، اندازه جمعیت هر گونه از جانداران، در خلال مدتی طولانی ثابت میماند.
- نتیجه: پیداست که همهٔ گامتها به زیگوت تبدیل نمیشوند، همهٔ زیگوتها به صورت جانداران بالغ در نمیآیند و همهٔ افراد بالغ باقی نمیمانند و تولید مثل نمیکنند؛ بنابراین بایستی تنازع برای بقا در میان باشد.
- مشاهده: همهٔ افراد یک نوع جاندار نظیر یکدیگر نیستند، بلکه نسبت به هم تفاوتهای فردی عمدهای نشان میدهند.
- نتیجه: بنابراین، در تنازع بقا، افرادی که دارای تفاوتهای مساعدترند، مزیتی در رقابت با دیگران خواهند داشت. پس تعداد بیشتری از آنها باقی میمانند و فرزندان پرشمارتری تولید خواهند کرد.
چنانکه دیده میشود، داروین و والاس محیط را علت اصلی انتخاب طبیعی میدانستند، یعنی محیط کمکم جانداران دارای صفات نامساعد را از میان میبرد و جانداران دارای صفات مساعد را حفظ میکند. پس از گذشت نسلهای زیاد و متوالی و تأثیر مداوم انتخاب طبیعی، سرانجام گروهی جاندار یک صفت یا تعدادی صفات جدید و مساعد را به درجهای خواهد رساند که به صورت گونهای جدید، از گونهٔ اجدادی ظاهر خواهد شد.
آنچه که داروین گفت
داروین از روی آزمایشهایش در مورد پرورش جانوران و مشاهدهٔ طبیعت متوجه شد که زادگانی بیشتر از آنچه زنده میمانند به وجود میآیند. این موضوع در مورد گیاهان و جانوران از درختان تا فیلها و هرچه که بین آنهاست، صادق بود. بعضی از جانوران میلیونها تخم با هزاران لارو تولید میکنند، و برخی گیاهان میلیونها هاگ یا دانه ایجاد میکنند، اما خوشبختانه اکثریت عظیمی از این تولیدمثل اضافی به دوران بلوغ نمیرسد.
نیروی مشاهدهٔ صبورانه و دقیق داروین منتهی به تشخیص این شد که در طبیعت تفاوتهایی وجود دارد. در تولههای یک سگ، بچههای ماهی کپور، افراد کشتیچسب یا گل ثعلب هیچگاه دو فرد شبیه همدیگر نیستند. جوانه زدن دانههای یک گیاه، نهالهای متفاوتی به وجود میآورند. نبوغ داروین در این بود که فهمید این تولیدمثل اضافی به تفاوتها مربوط میشود. سرانجام او به این تشخیص رسید که برای به دست آوردن منابع در طبیعت رقابت وجود دارد و اینکه تفاوتهایی که بهتر از همه بامحیط خود سازگاری یافتهاند افرادی را که کمتر سازگاری یافتهاند از میدان به در میکنند.
از آنجایی که محیط زیست این انتخاب را انجام میدهد، او آن را انتخاب طبیعی نامید در برابر انتخاب مصنوعی که توسط پرورش دهندگان انجام میشود. این فرایند به انشقاق همراه با تغییر منجر میشود که تعریف او از تکامل بود. امروزه از دانش ژنتیک، که در زمان داروین ناشناخته بود، برای درک شیوهٔ کار این فرایند استفاده میشود. انشقاق همراه با تغییر را میتوان به شکل تغییر در تکرر ژنها توصیف کرد، تغییری در نسبت یک ژن تغییر یافته در بینن تمام شکلهای احتمالی دیگر همان ژن. انتخاب طبیعی تولید مثل افتراقی است. با بیان دیگر، در یک محیط زیست یک شکل بیشتراز شکلهای دیگر زادگان خود را به جا میگذارد. محیط زیست عامل انتخاب کنندهاست.
داروین هیچ اطلاعی از منبع این تغییرات نداشت و هیچ راهی وجود نداشت تا او بفهمد که این تغییراتی را که او در آزمایشهایش بر روی پرورش جانوران مشاهده میکند اشتباههای شیمیایی، یا تغییرهای ناگهانی موروثی در یک ژن (جهش) هستند.
بهطور خلاصه تکامل عبارت است از انشقاق همراه با تغییر (تغییر در توالی ژنها) که در اثر انتخاب طبیعی (تولیدمثل افتراقی) پیش میآید، و بر روی تغییراتی که در نتیجه جهش و عوامل دیگر ایجاد شدهاست اثر میگذارد، در حالی که محیط زیست کار انتخاب طبیعی را انجام میدهد.
ایرادات وارد شده بر فرگشت
با وجود ارایه استدلالهای مختلف از سوی حامیان نظریه فرگشت در تأیید این نظریه مخالفتهایی هم از همان زمان ارایه این نظریه توسط دانشمندان مختلف بیان شدهاست.
- نگاه کنید به ایراداتی بر نظریهی تکامل
حمایتهای صورت گرفته بر فرگشت
همچنان که این نظرات مخالف از سوی دانشمندان مختلف در امورد این نظریه وجود دارد، دانشمندان و نهادهای علمی بسیاری نیز حمایت خود از این نظریه را اعلام داشتهاند:
- نگاه کنید به میزان حمایت از نظریه تکاملی
پانویس
- ↑ http://www.darwinproject.ac.uk/entry-12041
- ↑ (Desmond، Moore و Browne 2004)
- ↑ The History of Modern Psychology [تاریخ روانشناسی نوین]. ترجمهٔ علیاکبر سیف و دیگران. نشر دوران. 1392. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۲۲۱-۳۹-۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ چارلز رابرت داروین
- ↑ Royal College of Surgeons
- ↑ (Browne 2002، صص. 373–379)
جستارهای وابسته
بخشی از مجموعه مقالههای |
زیستشناسی فرگشتی |
---|
![]() |
درگاه.ویکیپروژه |
منابع
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/fa/Wikiquote-logo.svg/34px-Wikiquote-logo.svg.png)
- رونان، کالین (۱۳۶۶). تاریخ علم کمبریج. ترجمهٔ حسن افشار. تهران:نشر مرکز.
- وایس، پل؛ کوف، ریچارد (۱۳۷۴). دانش زیستشناسی. ترجمهٔ حمیده علمی غروی / حسین دانشفر. انتشارات مدرسه.
- برا، تیم ام. (۱۳۹۰). چالز داروین سرگذشت فشردهٔ مردی خارقالعاده. ترجمهٔ محمدرضا توکلی صابری. انتشارات مازیار.
- چارلز داروین
- اعضای انجمن سلطنتی
- اعضای انجمن سلطنتی جغرافیایی
- اعضای فرهنگستان سلطنتی علوم سوئد
- اعضای فرهنگستان سلطنتی هنر و علوم هلند
- اعضای مجمع فیلسوفان آمریکا
- انگلیکانهای اهل انگلستان
- اهالی شروزبری
- برندگان مدال پادشاهی
- برندگان مدال والستن
- حشرهشناسان اهل انگلستان
- خاکسپاریها در کلیسای وستمینستر
- دانشمندان سده ۱۹ (میلادی) اهل بریتانیا
- دانشآموختگان دانشگاه ادینبرو
- دانشآموختگان کرایست کالج، کمبریج
- درگذشتگان ۱۸۸۲ (میلادی)
- دریافتکنندگان پور لی میریت
- دریافتکنندگان مدال کاپلی
- رفتارشناسان جانوران
- زادگان ۱۸۰۹ (میلادی)
- زمینشناسان اهل انگلستان
- زیستشناسان اهل انگلستان
- زیستشناسان سده ۱۹ (میلادی)
- زیستشناسان فرگشتی
- سفرنامهنویسان اهل انگلستان
- شکگرایان اهل انگلستان
- فرگشت انسان
- قاببالان
- گیاهشناسان با یادکرد مؤلف
- ندانمگرایان اهل انگلستان
- نویسندگان انگلیسی سده ۱۹ (میلادی)
- نویسندگان دوره ویکتوریا
- نظریهپردازان فرگشت انسان