نژادپرستی در ایران: تفاوت میان نسخهها
Mohamadr za (بحث | مشارکتها) ←اقلیتهای قومی: برچسب را حذف نکنید. دلیل برچست : آذریهای ایران به شکل سوسک به تصویر کشیده شده بودند که «زبان انسانها را متوجه نمیشدند. |
Matt morphy (بحث | مشارکتها) در بحث توضیح داده شد این جمله در جواب راه حل نهایی آمده بود در حالی که این در مورد پاسخ به پمپئو و یک موضوع دیگر است |
||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
اقدامات حکومت ایران از سوی اسرائیل و آمریکا به عنوان تهدیدی مشابه آلمان نازی تعبیر شدهاست.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Subscribe to The Australian {{!}} Newspaper home delivery, website, iPad, iPhone & Android apps|نشانی=https://www.theaustralian.com.au/subscribe/news/1/?sourceCode=TAWEB_WRE170_a&dest=https%3A%2F%2Fwww.theaustralian.com.au%2Fworld%2Firan-threat-as-bad-as-nazi-germany-benjamin-netanyahu%2Fnews-story%2Fe934cf7a1f30635b8fed5a4ad7de63b2&memtype=anonymous&mode=premium&nk=b497266aa7a730f096725d4bc4fb9ebe-1605011759|وبگاه=www.theaustralian.com.au|بازبینی=2020-11-10}}</ref> و اسرائیل حکومت ایران را یهودستیزانهترین حکومت در جهان میداند،<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Israel's Netanyahu: Iran 'most anti-Semitic regime on the planet'|نشانی=https://www.middleeastmonitor.com/20200124-israels-netanyahu-iran-most-anti-semitic-regime-on-the-planet/|وبگاه=Middle East Monitor|تاریخ=2020-01-24|بازبینی=2020-11-11|کد زبان=en-GB}}</ref> [[رهبر جمهوری اسلامی ایران]] برای مدتها از شعار نابودی [[اسرائیل]] استفاده کردهاست اما استفادهٔ او از ادبیات نازیها و بکار بردن عبارت [[راه حل نهایی]] با واکنش مقامات جهانی در سال [[۲۰۲۰|۲۰۲۰ م.]] و استفاده از ادبیات نفرتانگیز و نژادپرستانه مورد انتقاد قرار گرفت، [[مایک پومپئو]] [[وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا|وزیر امور خارجهٔ آمریکا]] از آن به عنوان «دعوتی به فراخوان هیتلر برای نسلکشی» تعبیر کرد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=US: Iran's People Will Reject Islamist Rulers' Anti-Semitic Threats Against Israel {{!}} Voice of America - English|نشانی=https://www.voanews.com/middle-east/voa-news-iran/us-irans-people-will-reject-islamist-rulers-anti-semitic-threats-against|وبگاه=www.voanews.com|بازبینی=2020-11-10|کد زبان=en}}</ref> |
اقدامات حکومت ایران از سوی اسرائیل و آمریکا به عنوان تهدیدی مشابه آلمان نازی تعبیر شدهاست.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Subscribe to The Australian {{!}} Newspaper home delivery, website, iPad, iPhone & Android apps|نشانی=https://www.theaustralian.com.au/subscribe/news/1/?sourceCode=TAWEB_WRE170_a&dest=https%3A%2F%2Fwww.theaustralian.com.au%2Fworld%2Firan-threat-as-bad-as-nazi-germany-benjamin-netanyahu%2Fnews-story%2Fe934cf7a1f30635b8fed5a4ad7de63b2&memtype=anonymous&mode=premium&nk=b497266aa7a730f096725d4bc4fb9ebe-1605011759|وبگاه=www.theaustralian.com.au|بازبینی=2020-11-10}}</ref> و اسرائیل حکومت ایران را یهودستیزانهترین حکومت در جهان میداند،<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Israel's Netanyahu: Iran 'most anti-Semitic regime on the planet'|نشانی=https://www.middleeastmonitor.com/20200124-israels-netanyahu-iran-most-anti-semitic-regime-on-the-planet/|وبگاه=Middle East Monitor|تاریخ=2020-01-24|بازبینی=2020-11-11|کد زبان=en-GB}}</ref> [[رهبر جمهوری اسلامی ایران]] برای مدتها از شعار نابودی [[اسرائیل]] استفاده کردهاست اما استفادهٔ او از ادبیات نازیها و بکار بردن عبارت [[راه حل نهایی]] با واکنش مقامات جهانی در سال [[۲۰۲۰|۲۰۲۰ م.]] و استفاده از ادبیات نفرتانگیز و نژادپرستانه مورد انتقاد قرار گرفت، [[مایک پومپئو]] [[وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا|وزیر امور خارجهٔ آمریکا]] از آن به عنوان «دعوتی به فراخوان هیتلر برای نسلکشی» تعبیر کرد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=US: Iran's People Will Reject Islamist Rulers' Anti-Semitic Threats Against Israel {{!}} Voice of America - English|نشانی=https://www.voanews.com/middle-east/voa-news-iran/us-irans-people-will-reject-islamist-rulers-anti-semitic-threats-against|وبگاه=www.voanews.com|بازبینی=2020-11-10|کد زبان=en}}</ref> |
||
[[محمد جواد ظریف]]، [[وزیر امور خارجه ایران]]، در واکنش به سخنان [[مایک پومپئو]] که گفته بود «اگر [[دونالد ترامپ]] در زمانی مثل این سر برآورده باشد، درست مثل ملکه [[استر (شخصیت)|استر]]، برای کمک به مردم یهود از خطر ایران است.» بیان کرده بود که یک پادشاه ایرانی ([[کوروش بزرگ|کوروش]]) یهودیان را از بردگی نجات داده و پادشاهی دیگر (استر) آنان را از خطر نسلکشی نجات داده است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=1398|وبگاه=رادیو فردا|نشانی=https://www.radiofarda.com/a/Zarif-Slams-Pompeo-for-Distorting-Torah/29837968.html|عنوان=ظریف: «برای ایرانهراسی، تورات را هم تحریف میکنند»}}</ref> او در توییتی مدعی شد که برای ایرانهراسی، تورات نیز مورد تحریف قرار میگیرد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=1398|وبگاه=بیبیسی فارسی|نشانی=https://www.bbc.com/persian/iran-47678472|عنوان=پاسخ ظریف به پومپئو: شاهان ایران یهودیان را نجات دادند}}</ref> |
|||
=== اقلیتهای قومی === |
=== اقلیتهای قومی === |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۷
بخشی از مجموعه مقالههای |
تبعیض در ایران |
---|
اشکال خاص |
درگاه تبعیض |
نژادپرستی یا تبعیض نژادی در ایران با عدم آگاهیبخشی باعث اعمال تبعیض گسترده در شکل بردهداری[۱] یا نادیدهگرفتن سایر گروهها از سوی حکومت و جامعه در ایران شدهاست.[۲][۳] نگاههای برتریجویانه در آثار برخی از نویسندگان ایرانی در اشکال توهین به سیاهپوستان،[۲] یهودستیزی، عربستیزی[۴] و غربستیزی[۵] دیده شدهاست.
نژادپرستی دولتی در ایران نیز همواره از سوی حکومتها اعمال شدهاست و سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران نیز همواره بر بست و گسترش تبعیض متمرکز بودهاست.[۶] براساس اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد، افراد از هر ملیت یا قومیت حق دارند که به زبان مادری خود تحصیل کنند یا در اماکن خصوصی و عمومی بدون هیچ محدودیت یا تبعیضی از آن استفاده کنند.[۷] با این حال زبانزدایی قومیتها همواره از سیاستهای رسمی در ایران بودهاست.[۸]
نژادپرستی در تعریف قدیمی آن مبتنی بر فرض نابرابری جنس بشر از لحاظ بیولوژیک است و نتیجه آن، نسبت دادن پیشرفت یا عقب ماندگی ملتها به خصوصیات ژنتیکی غیرقابل تغییر است. اما با تحقیقات و مطالعات زیستشناسی و مردمشناسی جدید، تفاوتهای بیولوژیکی و نظرات پیرامون آن و به تدریج مفهوم نژاد در جهان علم بیاعتبار شد.[۹][۱۰][۱۱]
نژادپرستی به صورت کلی به معنای اعتقاد بر این است که رفتارهای شخص ناشی از ویژگیهای ارثی و ثابتی است که در آن فرد از پیوندگیری خود با زمینههای نژادیاش تأثیر گرفته و سپس هر یک از این صفات متمایز در رابطه با برتر یا پستتر دانستن او ارزشگذاری شود، این نگاه خود دلالت بر ساختی اجتماعی دارد که در آن گروهی از افراد برتر از دیگران دانسته میشوند که خود نتیجهٔ عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میتواند باشد و قدرت را در دست گروههایی خاص قرار میدهد و در عین حال دیگران را از آن محروم میکند.[۱۲] ایران با آن که دارای ساختاری چندفرهنگی، چند ملیتی و چندزبانی است اما آذریها، کردها، عربها، بلوچها، ترکمنها و کلیه اقوام غیر فارسیزبان در سدهٔ گذشته تحت عمل کشتار زبانی، نابودی فرهنگی و یکسانسازی اجباری بوسیلهٔ ملیگرایی و نژادپرستی در برتری دادن به قوم پارس قرار گرفتهاند[۱۳][۱۴] نگاه تبعیض آمیز از طرف هر یک از قومیتها نسبت به یکدیگر نیز ممکن است اعمال شود.[۱۵] و از نظر نژادی به اعمال تبعیض نسبت به ایرانیان آفریقاییتبار،[۳] مردم عرب و یهودیان[۱۶] ظهور پیدا کردهاست. به علاوه تبعیض علیه ملیتها در قالب افغانستیزی[۱۷] و غربستیزی[۱۸] مورد بررسی قرار گرفتهاست.
زمینهها و گرایشها
زمینههای خارجی
رویکرد آلمان در تشویق مسلمانان به جهاد
با رشد قدرت آلمان در اواخر قرن نوزدهم و شروع رقابتهای آن با قدرتهای بزرگ اروپایی به ویژه بریتانیا، قیصر آلمان به دنبال راهی برای تضعیف امپراتوری بریتانیا و مشغول کردن آن به منازعات استعماری بود. ایدهٔ ویلهلم دوم مشغول کردن بریتانیا به جبههٔ شرقی و کشورهای اسلامی با ایجاد قیامهایی در این مناطق بود. ویلهلم دوم در ۲۹ اکتبر ۱۸۹۸ در پیامی به دلجویی از «امت غیور اسلام» پرداخت و با سفر به دمشق و زیارت آرامگاه صلاحالدین ایوبی از جهاد او علیه «مهاجمان کافر» دلجویی کرد. ویلهلم دوم به ۳۰۰ میلیون مسلمان اطمینان داد که آلمان برای همیشه دوست «پیروان محمد» خواهد بود و سیاست جنگی خود را بر قیام کشورهای مسلمان علیه انگلستان پایهریزی کرد. در ادامه، در ۱۵ اوت ۱۹۱۴ از انور پاشا سلطان عثمانی خواست که با حکم جهاد مسلمانان آسیا، هند، مصر و آفریقا را به قیام فرا بخواند. تبلیغات ویلهلم از طرف روشنفکران به دلیل نگرانی آنان از قدرت گرفتن نیروهای «کهنه اندیش و متعصب» مورد استقبال قرار نگرفت.[۱۹][۲۰]
تأثیر ظهور آلمان نازی بر اسلامگرایی و باورهای آریایی
با ظهور جنبش مشروطه ایران، انقلابیون به دلیل نداشتن سابقهٔ استعماری آلمان به سمت این کشور گرایش پیدا کردند.[۲۲] و تمایل داشتند که آلمان در جنگ پیروز شود تا ایران از سلطهٔ استعمارگران خارج شود.[۱۹][۲۲] با شکست آلمان در جنگ جهانی اول، گرایشهای تند ملیگرایانه با گرایش فاشیستی در آلمان شکل گرفت و با تأسیس حزب ناسیونال سوسیالیسم آلمان به رهبری آدولف هیتلر این حزب تبلیغ میکرد که آلمانیهای اصیل از نژاد آریایی و همان نژاد برتر هستند. در همین زمان در ایران ایدهٔ «میراث ایران باستان» و سرچشمههای اصیل ملت ایران توسط حکومت پهلوی تبلیغ میشد. به علاوه دولت آلمان به حکومت ایران پیشنهاد همکاری دو جانبهٔ اقتصادی بدون چشم داشت استعماری را بیان کرد که به دریافت نفت و مواد خام از طرف آلمان و تأسیس شالودهٔ صنعتی ایران منتهی شد. وزارت تبلیغات آلمان نازی به رهبری اروین اتل در تلاش بود نظریات برتری نژادی و عقاید ضد سامی را در ایران تبلیغ کند.[۱۹] اتل با سازماندهی یک شبکهٔ تبلیغاتی خبررسانی و تبلیغ دربارهٔ ظهور امام زمان و رهایی جهان از دست او متمرکز شد.[۲۳] رادیو برلین بیان میکرد که ایرانیان و آلمانیها از یک نژاد هستند و باید در جبههٔ متحد علیه استعمار مبارزه کنند.[۱۹] این رادیو از ائتلاف میان «آریاییهای شمال» و «ملت زرتشت» سخن به میان آوردهاست و هیتلر را همچون امام دوازدهم شیعیان معرفی کردهاست.[۲۴] بسیاری از ایرانیان بر این باور بودند که آلمانیها از اقوام ژرمن اهل استان کرمان هستند. بسیاری از ملایان شیعه تبلیغ میکردند که هیتلر پنهانی اسلام آورده و برای «اعتلای کلمهٔ حق» با روس و انگلیس مبارزه میکند و در این راه برخی از ملایان در قم هیتلر را از اخلاف محمد دانستند و دستهای از علمای شیعه هیتلر را همان امام زمان دانستند که برای «احیای دین محمد» ظهور کردهاست.[۱۹]
همچنین در سالهای ۱۹۱۶ م. تا ۱۹۲۲ م.، عدهای از ایرانیان مقیم آلمان با چاپ مجلهٔ کاوه با هدف برآوردن خواستههای کمپینهای ضد انگلیس و روسیه در ایران از نام کاوه آهنگر به عنوان سمبل مبارزه در برابر متجاوزان و تحریک احساسات ملیگرایانه ایرانیان استفاده میکردند.[۲۵] در مقابل نیز انگلیسیها هیتلر را در چهرهٔ یک حاکم وحشی در جایگاه ضحاک به تصویر میکشیدند.[۲۶]
در دوران جنگ جهانی دوم در ایران، وقتی خبر جبهههای جنگ از بلندگوهای نصب شده در میدان توپخانه پخش میشد، برخی از مردم در پایتخت با کشیدن هورا و دادن سلام نازی، ابراز شعف میکردند.[۲۷] در این دوران شخصی به نام سیف آزاد با دریافت پول از یوزف گوبلس وزارت تبلیغات رایش سوم در دوران نازیها، نشریهای به نام ایران باستان در برلین چاپ و در ایران پخش میکرد تا تئوری نژاد آریایی را در ایران جا بیندازد و در دوران بعد از جنگ جهانی دوم، همچنان گروهایی مثل سومکا، حزب پان ایرانیست و داوود منشی زاده در ادامه این روند نقش ایفا میکردند.[۲۸]
تأثیر جنبشهای ملیگرا بر روابط اعراب و ایرانیان در جغرافیای سیاسی
جغرافیای سیاسی خلیج فارس در دوران معاصر تحت تأثیر یک مثلث درگیری بین سه کشور ایران، عربستان و عراق است که دلایل آن به مداخلههای قبلی دولتهای خارجی در منطقه تا پیش از سال ۱۹۱۸ م. بازمیگردد، این درگیریها در طول یک ربع قرن گذشته همچنان بر جا مانده و هیچ نشانهای از برهم خوردن این رویکرد وجود ندارد و تا کنون هیچ توافق پایداری بین این کشورها به وجود نیامده است که بتواند صلح را بین این قدرتها به وجود بیاورد. در این درگیری هر یک از کشورها دیگری را یک خطر بالقوه میبینند و اگرچه شواهد زیادی بیثباتی میان این کشورها را نشان میدهد اما هنوز دلایل آن چندان روشن نیست. در نگاه اول هیچ مانع جدی بر سر راه روابط این سه کشور وجود ندارد و مکانیزمهای سیاسی، اقتصادی و سیاسی زیادی وجود دارد که میتواند دلایل اختلافات گذشته و آینده باشد، برخلاف تصور این درگیریها بیشتر ریشه در تاریخ مدون این کشورها داشته تا تأثیر در جغرافیای سیاسی منطقه و این ریشهها در مداخلات گذشته یا روابط میان آنها بیشتر در سیاست بومی معاصر این کشورها مشاهده میشود و این خود بیانگر آن است که چگونه سیاست این کشورها در دوران معاصر باعث به وجود آمدن روابطی بین این کشورها شده که تا پیش از آن وجود نداشتهاست و چگونه باعث ایجاد موانعی حتی در دو طرف عربی هم شده.[۲۹] اگرچه دلیل این دعوا را نمیتوان در قالب اختلاف دینی شیعه-سنی بررسی کرد بلکه دلیل آن در نزاع میان عرب-پارسی قابل توضیح است.[۳۰]
در دورنمای مناقشهٔ میان کشورهای خلیج فارس و همچنین اعراب و ایرانیان، ریشههای اختلاف کمتر محصول مداخلهٔ امپریالیستی و تضادها با ریشههای مدون تاریخی کهن بازمیگردد، اما این رفتار از دو روند به هم پیوسته و مدرن در شکلگیری ملتها و ظهور ملیگرایی در این کشورها بازمیگردد. این روند در ماهیت شکاف میان اعراب و ایرانیان قابل مشاهده است و یکی از ویژگیهای نزاعهای میان کشورهای خلیج فارس شکافهای روانی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی میان اعراب و ادراک ایرانیان از منطقه است.[۲۹]
زمینههای داخلی
اجتماعی
بر باور فرج سرکوهی ایرانیان در مقابل اروپاییها و آمریکاییها احساس خودحقیربینی دارند اما در مقابل همسایگانشان از جمله افغانها، عربها و ترکها خودبزرگبین هستند و رفتار تبعیض آمیز دارند.[۳۱]
جنبش ملیگرایی ایرانی
از نظر ارنست گلنر، پیدایش ملتها و ملیگرایی از نتایج عصر صنعتی هستند، به عبارت دیگر آنها نتایج تحولات اجتماعی نوینی بودند که در ابتدا در اروپا رخداده بود، بندیکت اندرسون نیز با صراحت کمتری ملیگرایی را محصول یک فرایند تاریخی نوگرایی که از جوامع غربی نشأت گرفت میداند که پیروزی عقل بر دین را دربردارد.[۳۲]
میرزا فتحعلی آخوندزاده از پایهگذاران ملیگرایی ایرانی، «۱۲۸۰ سال نکبت» را که با ورود سرزدهٔ «اعراب گرسنهٔ پابرهنه» رخ داده را مورد سرزنش قرار میداد، در واقع او وامدار بخشی از بهترین تحلیلهای اندیشمندان تجددگرا بود اما در عین حال تمام ضعفها را نتیجهٔ اعراب و اسلام میدانست. از این نظر اعراب عامل اصلی نابودی شکوه ایران بودند و ساکنان آن را از موهبت داشتن آزادی و تمدن جهان محروم کرده و پادشاهی آنان را به سمت استبداد سوق داده بودند. ظهور اسلام از نظر آخوندزاده یک عامل پایان شناسانه بود که تمام دلایل ضعف ایرانیان و پیچیدگیهای تاریخیاش در آن خلاصه میشد. در این نگاه اعراب به دلیل گذر از دوران پیش از اسلام و تجربه منفی خودشان که در پی ظهور اسلام رخداده بود، باعث سقوط ایران نشدند، بلکه او آنها را باغبانهای بدذاتی میدانست که تخم زوال را در ایران کاشتند که این تخمها از سوی دو گروه مشخص کاشته شده بود که وظیفهٔ روزانه و همیشگیشان نابودی ایران باستان به نمایندگی از اعراب بود، او این دو عامل وابسته به اعراب را «استبداد» و «علما» بیان میکرد و این استبداد شکل گرفته و تعصب بعد از آن را عامل ضعف، ناتوانی و تداوم آن در ایران میدانست.[۳۳]
اندیشههای آخوندزاده تا پیش از جنگ جهانی اول توسط شاگرد او میرزا آقاخان کرمانی دوباره احیا و با اندیشههای خود در قالب کتابهای «سه مکتوب» و «صد خطابه» به چاپ رساند، کرمانی همانند آخوندزاده تلاش میکرد یک ایدئولوژی میگرایانهٔ جذاب و ساده با تکیهٔ کامل بر ریشهٔ تاریخی ایرانیان ارائه بدهد که در آن «دیگران» به عنوان بز طلیعه شناخته میشدند. او تعاریف دقیقتری از آخوندزاده مبتنی بر اصطلاحات زبانی و نژادی ساخت. ایدههای شرقگرایانه و نژادپرستانهٔ اروپایی که پیشتر توسط آخوندزاده ارائه شده بود از طرف کرمانی هم دنبال شد، چند صفحهٔ اول کتاب «سه مکتوب» تنها شامل یک عبارت از آخوندزاده است و سپس او تلاش میکند که تخیلات خودش دربارهٔ دستاوردهای ایران باستان را ارائه دهد. او ادعا میکرد که وسعت ایران در دوران شکوهاش به حدی بود که خورشید نمیتوانست خود را از یک ساحل به ساحل دیگرش در یک روز برساند. از سویی دیگر نظریات او دربارهٔ فروپاشی ایران همانند آخوندزاده به وضوح اعراب و اسلام را نشانه گرفته بود، او ابتدا یک انتقاد روشمند از اسلام ارائه میدهد و سپس با تأکید شدیدتری اعراب را با نفرت مورد حمله قرار میدهد و در کتاب «سه مکتوب» که در قالب یک تحقیق طولانی ارائه شده بیان میکند که اعراب دارای خصومت ذاتی علیه ایرانیان هستند.[۳۴]
انواع
نژادپرستی در شکل کلاسیک آن مبتنی بر فرض نابرابری جنس بشر از لحاظ بیولوژیک است و نتیجه آن، نسبت دادن پیشرفت یا عقبماندگی ملتها به خصوصیات ژنتیکی غیرقابل تغییر است. اما با تحقیقات و مطالعات زیستشناسی و مردمشناسی جدید، تفاوتهای بیولوژیکی و نظرات پیرامون آن و به تدریج مفهوم نژاد در جهان علم بیاعتبار شد.[۹][۱۰][۱۱] اگرچه چنین نگاهی همچنان در میان مردم جوامع مختلف طرفدار دارد[۹][۳۵] اما مفهوم نژاد هیچ مبنای ژنتیکی و علمی ندارد.[۳۶]
بردهداری
تاریخ بردهداری و آگاهی دربارهٔ آن در ایران دارای ابعاد پنهان بسیاری است.[۳۸] به نظر میرسد فروش بردگان آفریقایی در خلیج فارس به پیش از دوران حملهٔ اعراب به ایران بازمیگردد.[۳۹] آغاز روند لغو بردهداری در ایران در سال ۱۸۲۸ م. با پایان یافتن خرید و فروش چرکسها و گرجیها آغاز شد[۳۸] و در یک قرن بعد با تصویب قانون «منع و خرید و فروش برده در خاک ایران و آزادی برده در موقع ورود به مملکت» در سال ۱۳۰۷ ش. پایان یافت.[۱] سابقهٔ تجارت ایران و کشورهای آفریقایی به صدها سال میرسد و بر باور بهناز میرزایی، پژوهشگر، بردهداری در ایران، مبتنی بر نژاد نبودهاست و تنها به آفریقاییها محدود نمیشده؛ نه تنها چرکسها و گرجیها، بلکه بسیاری از ایرانیها هم به بردگی کشیده میشدند و بسیاری از بردگان دوشادوش کشاورزان ایرانی، که در فقر شدید به سر میبردند، مشغول به کار بودند.[۳۸]
در متون قرون وسطی بهطور پراکنده اشاره شده که بردگان به عنوان خدمتکار، محافظ شخصی، سرباز و ملوان در خلیج فارس از جمله جنوب ایران به کار گرفته میشدند. این موضوع تا مدتها ادامه یافت و شکل آن در طی قرون متمادی دچار تغییر شد.[۳۹] در تاریخ معاصر ایران بردگان آفریقایی جزئی از خدمهٔ خانوادههای اشراف ایران بهشمار میآمدند.[۳۹] مردان سیاهپوست معمولاً خواجهٔ حرمسرای شاهان میشدند در حالیکه زنان سیاهپوست به خدمت زنان ایرانی درمیآمدند.[۳۹]
به دلیل نگاه قومیتی در ایران در طول تاریخ، معمولاً مردان سفیدپوست میتوانستند با زنان سیاهپوست ازدواج کنند اما برعکس این اتفاق نمیافتادهاست، این در حالی است که اختلاف نژادی در دراز مدت موانع دیگری را ایجاد کردهاست و مانع پیشرفت اقتصادی و اجتماعی فرزندان ایرانیان آفریقاییتبار در ایران شدهاست. برای مثال در منطقهٔ روستایی بوتی واقع در جنوب بلوچستان، به نظر میرسد که ایرانیان آفریقاییتبار بیسواد بودهاند و فرزندان غلامان فاقد تحصیلات بودهاند و در این میان تنها در سال ۱۹۶۶ م. برای اولینبار دو یا سه نفر از این کودکان به مدرسه فرستاده شدهاند. در ایران نمونهها و نگاههایی نژادپرستانه که ریشه در دیدگاه سنتی داشتهاند در اواخر قرن بیستم به تدریج اهمیت خود را از دست دادهاست.[۴۰]
عربستیزی
نفرت شدید از اعراب در متنهای ملیگرایانهٔ ایران ناشی از بینش نژادپرستانهٔ تاریخ ایرانی در سده ۱۹ دانسته شدهاست که در آن تاریخ روش تاریخنگاری مبتنی بر نژاد بوسیلهٔ ایدئولوژیهای ملیگرای ایرانی بهطور انتخابی وارد ایران شد و از این طریق ملیگرایان توانستند که ضعف ایران را از نظر از بین رفتن خلوص نژادی قابل توجیه سازند.[۴۱] مهرداد درویشپور، جامعشناس، بیان میکند که دلیل شکست تاریخی ایرانیان در حمله ایران و اعراب عامل این نوع از نژادپرستی است و آن را برابر با نژادپرستی معکوس میداند که این شکست تاریخی خود زمینهساز ایجاد حس تحقیر در میان ایرانیان شدهاست و از این طریق فرد سعی دارد که مقبولیت تاریخیاش را این گونه جبران کند.[۴۲] این جامعهشناس دلیل دیگر را گسترش ملیگرایی به عنوان عاملی در برابر اسلامگرایی و حکومت اسلامی را عامل گسترش چنین نژادپرستی میداند.[۴۲]
در ایران عبارات «عرب ملخ خور»[۴۳]، «سوسمارخور»، «شیر شتر خور»[۴۴] به عنوان تحقیر مورد استفاده قرار میگیرد و این کلیشه اغلب با خاطرهٔ از دست دادن تمدن و نابودی آن توسط اعراب که به عنوان بیابانگرد و بیفرهنگ معرفی میشوند به کار گرفته میشود.[۴۵]
رژیم غذایی عشایر عرب توسط شاعران و نویسندگان دورهٔ میانی فارسی ذکر شده است و بعدها در اواخر دورهٔ قاجار به عنوان بخشی از پروپاگاندای ملیگرایانه علیه اعراب تا اواخر قرن بیستم مورد استفاده قرار گرفته است. محققان و ادبای ایرانی در دوران قاجار و سپس پهلوی «عرب» و «ملخخواری» را با هم همسان میگرفتند و به جامعه القا میکردند و ضرب المثل «عرب در بیابان ملخ میخورد /سگ اصفهان آب یخ میخورد» تحت تاثیر چنین زمینهای بیان شده است.[۴۶]
در گزارشی که در سال ۲۰۰۸ م. توسط خبرنگار نشنال جیوگرافیک در ایران انجام شده است بیان میکند که وقتی از ایرانیان سؤال میشود که «میخواهید مردم دنیا در مورد شما چه بدانند؟» اولین چیزی که مردم بیان میکنند این است که «ما عرب نیستیم!» و بلافاصله میگویند «ما تروریست نیستیم!» که نمایانگر رخنهٔ نوعی شوونیسم پارسی در این عبارت است، این صحبت در حالی انجام میشود که ایرانیان وضعیت اقتصادی خوبی مانند کشورهای عربی مثل امارات متحدهٔ عربی و قطر ندارند اما همچنان احساس خاص بودن میکنند.[۴۷]
تبعیض علیه آفریقاییتباران ایران
نادیده گرفتن موجودیت ایرانیان آفریقاییتبار و عدم آگاهیبخشی دربارهشان موجب اعمال تبعیض گسترده علیه آنان از سوی حکومت و جامعه در ایران شدهاست.[۲] دیدگاه نژادپرستانه در ایران وجود بومیان سیاهپوست جنوب ایران را انکار میکند و سیاهپوستان را با عباراتی چون «کاکا سیاه» و «سیاسمبو» مورد آزار قرار میدهد.[۳]
حاجی فیروز
حاجی فیرور یا خواجه پیروز[۴۸] شخصیتی سیاهپوست است که برخی مورخان در ایران، از جمله مهرداد بهار آن را به سمبلهای ایران باستان مرتبط دانستهاند و در مقابل بر باور افرادی چون بیتا بقولیزاده چنین تئوریهائی را بیانگر نگاه مثبت افراد آکادمیک به این مسئله میداند و افرادی چون جعفر شهری بر این باورند که حاجی فیروز پدیدهای جدید و معاصر در جشنهای نوروزی است که یک بردهٔ سیاهپوست را در خدمت ارباب ایرانی نشان میدهد. بر باور او این نوع شخصیت همخوان با ترانههای نوروزی است که حاجی فیروز در آن ارباب خود را مخاطب قرار داده و او را تشویق میکند که سر خود را بالا آورده و خوشحال باشد.[۴۹]
ارباب خودم، سرتو بالا کن
ارباب خودم، خودتو نگاه کن
ارباب خودم، بزبز قندی
ارباب خودم، چرا نمیخندی
— حاجی فیروز
از سویی دیگر به نظر میرسد با توجه به ریشههای استیلای تاریخی، هنرهای تجسمی و رویکردهای نظری مورد بحث دربارهٔ نژاد، جنسیت، طبقه اجتماعی و نشانههای ساختار نماشی، حاجی فیروز و ریشههای آن از دل تلفیقی از رسومات پیش از اسلام ایران، بردهداری جهانی در اقیانوس هند و تحولات حضور آفریقاییان در ایران به وجود آمدهاست؛ و این دگرگونی اجباری براساس مسئلهسازی نمایش چهرهٔ سیاه و آسیب نژادی دیدن این گروه دانستهاند تا با کمک برداشتن نقاب از چهرهٔ سیاه و ابراز بیشمار آن از طریق دگردیسی اجتماعی این آسیب اجتماعی ترمیم شود.[۵۰]
غربستیزی
به گفتهٔ سعید صادقی جامعشناس، بانزدیک شدن به انقلاب ۱۳۵۷ و نزدیکی حکومت پهلوی به دولتهای غربی، ملیگرایی غربستیز به مرور در مقابل ملیگرایی عربستیز دست بالا را پیدا کرد؛ و ملیگرایی باستانی و عربستیز به معنای ریخت و پاش دربار، فساد حکومتی و فقر گسترده کارگران و زحمتکشان معنا پیدا کرد.[۱۸] برخی از تحلیلگران دلایل وجود گفتمان غربستیزی در ایران را احساس حقارت ایرانیان در مقابل تاریخ، تمدن، هویت و فرهنگ گذشتهٔ خود و انتقاد و نگرش بدبینانه به غرب به دلیل سابقهٔ استعمار و ناامیدی حاکم بر روشنفکران بعد از کودتای ۲۸ مرداد میدانند.[۵]
ساختار کتابهای درسی در ایران به شکلی طراحی شدهاست که است که در آن تصویری تفکیک شده از غربیها و غیرغربیها ارائه شدهاست و مربیان ایرانی به بیان رابطهٔ میان خودشان به عنوان یک «انقلابی» و بومیان آمریکایی را به دانش آموزان ارائه میدهند.[۵۱]
افغانستیزی
رفتار تبعیضآمیز نسبت به افغانستانیها در ایران در میان مردم، حکومت و قانون ایران وجود دارد.[۵۳] دیدبان حقوق بشر، تخلفاتی را علیه پناهندگان و مهاجران افغان در ایران گزارش کردهاست که در آن افراد مورد آزار جسمی، بازداشت در شرایط غیرانسانی و غیر بهداشتی، پرداخت اجباری هزینهٔ حمل و نقل و اسکان در اردوگاههای اسکان، کار اجباری و جدایی اجباری خانوادهها ثبت شدهاست.[۵۴] براساس یک نظرسنجی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران انجام شدهاست، نشان میدهد که ۴۳ درصد از ایرانیان مخالف حضور اتباع افغانستان در ایران هستند.[۵۵] بر باور محسن نیکو منش فرد، نویسنده، افغانستیزی ایرانیان با تحقیر قومی که در ایران در برابر اقلیتها به کار میرود متفاوت است، چرا که بر باور او ایرانیان از هر قومی که باشند در برابر یک افغان با هم متحد میشوند و این رفتار ترکیب قومی خاصی از افغانها را در بر نمیگیرد و این ضدیت برای همهٔ اقوام افغان یکسان است.[۵۳]
در سال ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ در پی غرقشدن مهاجران اهل افغانستان در هریرود، شماری از اهالی افغانستان که قصد ورود غیرقانونی به ایران را داشتند ادعا کردند که سربازان مرزی ایران در منطقهٔ دهانهٔ ذوالفغار پس از بازداشت ۵۰ تن از این افراد، آنان را شکنجه کردهاند و سپس به داخل رودخانهٔ هریرود انداختهاند که شماری از این افراد جانباخته و تعداد دیگری ناپدید شدهاند.[۵۶] عضو شورای ولایتی هرات شمار ناپدیدشدگان را ۳۲ نفر و از اهالی هرات اعلام کرد. کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان این اقدام را «بی رحمانه، تکاندهنده و فاجعه بار» خوانده و آن را نقص آشکار اصول و ارزشهای حقوق بشری و حقوق مهاجران و پناهندگان عنوان کردهاست.[۵۷]
محدودیتهای قانونی
اهالی افغانستان در ایران تنها اجازهٔ فعالیت در فهرست مشاغلی را دارند که امور مهاجران ایران آن را فراهم میکند،[۵۸] این محدودیتها شامل انتخاب رشته تحصیلی هم میشود و اقامت شهروندان افغانستان در ۱۴ استان ایران بهطور کامل ممنوع است،[۵۹] اهالی افغانستان اجازهٔ ورود به برخی پارکها در ایران را ندارد.[۶۰] در فروردین ۱۳۹۱ ش. شهرداری اصفهان در روز سیزدهبهدر اجازهٔ ورود افغانها به پارک صفه را نداد و دلیل آن را «ایجاد امنیت و تأمین رفاه بازدید کنندهها» اعلام کرد.[۱۷] دیدبان حقوق بشر سازمان ملل متحد حکومت ایران را به نقض حقوق بشر پناهندگان افغانستانی متهم کردهاست، همچنین حکومت ایران با توجه به قانون این کشور و حقوق بینالملل خلاف تعهدات خود نسبت به پناهندگان مهاجر عمل کردهاست.[۶۱][۶۲]
یهودستیزی
یهودستیزی به صورت کلی به عنوان شکلی از نژادپرستی توسط سازمان ملل متحد شناخته شدهاست.[۶۳] براساس تحقیق سازمان اتحادیه ضد افترا، ایران در میان کشورهای خاورمیانه کمترین میزان یهودیستیزی را دارد.[۶۴] در عین حال این سازمان عنوان میکند که رهبران ایران و رسانههای تحت کنترل آن همچنان برای توجیه عواقب فرامرزی تهاجمی خود به تبلیغات مبتنی بر تئوری توطئه و یهودستیزانه روی آوردهاند.[۶۵] اگرچه بزرگترین جامعهٔ یهودیان در میان کشورهای مسلمان در ایران وجود دارد و با استناد به این موضوع ادعا شدهاست که در ایران هیچگونه یهودستیزی وجود ندارد[۶۶] اما در مقابل، این حکومت ادعا میکند که صهیونیستها عامل مشکلات مسلمانان در جهان هستند و به گفتهٔ ماتیاس کنتزل مفهوم «صهیونیست» به همان روشی از سوی حکومت ایران استفاده میشود که هیتلر از لفظ «یهودی» استفاده میکرد.[۶۶] یهودستیزی اگرچه در ایران به عنوان یک مسئله بهشمار میرود اما انکار این نوع از نژادپرستی توسط محققان ایرانی صورت میگیرد.[۶۷]
در دوران صفوی
در دوران حکومت دودمان صفویان و پس از روی کار آمدن علمای شیعه، فشار زیادی نه تنها بر روی یهودیان بلکه برای ارمنیها، مسیحیان و حتی مسلمانان سنی اعمال میشد، اما به نظر میرسد که این فشارها برای یهودیان بسیار بیشتر بودهاست.[۶۸] روحانیان با پیش کشیدن مسئلهٔ نجاست قوانینی را روی کار میآورند که بر اساس آن یهودیان نمیتوانستند در روزهای بارانی از خانهشان خارج شوند، آنها از خرید و فروش ملک منع شده بودند و مسلمانان نمیتوانستند املاک خود را به یهودیان بفروشند، امکان ازدواج میان ایرانیان و یهودیان وجود نداشت ولی مردان مسلمان میتوانستند با دختران یهودی ازدواج کنند، یهودیان اجازه نداشتند که خانههایی بسازند که سقف آن بزرگتر همسایه مسلمان آنان باشد.[۶۸] اگر سقف کنیسهای به هر دلیل فرو میریخت یا آتش میگرفت اجازهٔ بازسازی آن وجود نداشت.[۶۸] به نظر میرسد این قوانین تا زمان انقلاب مشروطه همچنان وجود داشته و پس از این انقلاب و براساس مادهٔ ۸ مشروطیت یهودیان دیگر اهل ذمه قرار نمیگرفتند و تمام قوانین مدنی شامل حال آنان هم میشدهاست.[۶۸]
پس از جهتگیریهای روحالله خمینی
در دوران حکومت محمدرضا پهلوی، اسرائیل روابط نزدیکی با ایران داشت و در عین حال شاه در پی سیاست مقابله با محافظهکاران مذهبی به رهبری روحالله خمینی برآمده بود و از آنان با نام ارتجاع سیاه نام میبرد.[۱۶] با شایعهٔ همکاری سازمان موساد با ساواک که یکی از دلایلی بود که احساسات ضد اسرائیلی را در بین مخالفان شاه و به ویژه اسلامگرایان دامن زد.[۱۶] روحالله خمینی از این فرصت استفاده کرد و در سخنرانی خود در ۱۳ خرداد ۱۳۴۳ واکنشی تند به این همکاری نشان داد؛ و در زمانی که نظام جمهوری اسلامی ایران بر سر کار آمد احساسات ضد اسرائیلی در میان انقلابیان شکل گرفته بود.[۱۶]
نظام جمهوری اسلامی ایران
نظام جمهوری اسلامی ایران، به تبلیغات علیه اسرائیل و لزوم نابودی کشور اسرائیل با شعارهایی مشابه تبلیغات آلمان نازی یا اوج جنگ کشورهای عربی روی آوردهاست.[۶۹] حسین سلامی فرماندهٔ کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۲۰۱۹ م. نابودی اسرائیل را «یه هدف قابل دسترس» خواند.[۷۰][۷۱] در عین حال علی خامنهای رهبر نظام جمهوری اسلامی به گفتهٔ خود مواضع حکومتش را به معنای یهودیستیزی یا «محو» کردن مردم اسرائیل نمیداند.[۷۲] در سال ۱۳۸۷ ش. محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی در سخنانی بحث دوستی با مردم اسرائیل را مطرح کردند که با تذکر افرادی از داخل حکومت مواجه شد.[۷۳] و محسن رضایی، فرماندهٔ سابق سپاه پاسداران بیان کرد که «ملت و دولت اسرائیل هر دو نامشروع هستند.»[۷۳]
اقدامات حکومت ایران از سوی اسرائیل و آمریکا به عنوان تهدیدی مشابه آلمان نازی تعبیر شدهاست.[۷۴] و اسرائیل حکومت ایران را یهودستیزانهترین حکومت در جهان میداند،[۷۵] رهبر جمهوری اسلامی ایران برای مدتها از شعار نابودی اسرائیل استفاده کردهاست اما استفادهٔ او از ادبیات نازیها و بکار بردن عبارت راه حل نهایی با واکنش مقامات جهانی در سال ۲۰۲۰ م. و استفاده از ادبیات نفرتانگیز و نژادپرستانه مورد انتقاد قرار گرفت، مایک پومپئو وزیر امور خارجهٔ آمریکا از آن به عنوان «دعوتی به فراخوان هیتلر برای نسلکشی» تعبیر کرد.[۷۶]
اقلیتهای قومی
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. |
مطالعات نابرابری قومی و ستم نژادی در ایران، وجود نژادپرستی قومی در ایران را مطرح میکند.[۷۷][۷۸] دیدبان حقوق بشر کسب اطلاع و تأیید اخبار دربارهٔ نقض حقوق بشر در مورد اقلیتهای قومی در ایران را دشوار توصیف کردهاست، برخلاف رویهٔ معمول گروههای حامی بینالمللی وضعیت اقلیتهای قومی در جهان، این گروهها وضعیت این اقلیتها در ایران را دنبال نمیکنند، دسترسی به بسیاری از مناطقی که شامل اقلیتها میشود دشوار است و رسانههای ایران گزارشی در مورد تبعیض قومی ارائه نمیدهند. ایران در تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۶۸ م. مادهٔ ۵ از کنوانسیون بینالمللی سازمان ملل در مورد رفع انواع تبعیض نژادی را به امضاء رساند، این ماده دولتها را ملزم به رعایت تساوی در برابر قانون میکند و مادهٔ ۶ آن، کشورها را ملزم به چاره اندیشی برای هرگونه اعمال تبعیض نژادی که موجب نقض حقوق بشر و آزادیهای بنیادی مغایر با این کنوانسیون شود میکند.[۷۹] سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰ م. خواستار برخورد حکومت ایران با نژادپرستی علیه اقلیتهای قومی در ایران شده است.[۸۰] ایران کشوری چند قومی به حساب میآید با این حال هیچیک از اقلیتهای قومی بزرگ و میلیونی در ایران نه در حوزهٔ زبان رسمی یا حق آموزش زبان و نه در حوزهٔ سیاست و قوانین اداری و جغرافیایی و نه در فرایند شکلگیری دولت-ملت در ایران از حقوق خاصی برخوردار نیستند.[۸۱]
کمیتهٔ رفع تبعیض نژادی سازمان ملل متحد که شامل گروهی متشکل از ۱۸ کارشناس مستقل حقوق بشر است بیان کرد ایران با وجود سرشماری در سال ۲۰۰۷ م. فاقد هرگونه داده در زمینهٔ اقلیتهای قومی است اما به نظر میرسد که مشارکت این افراد در اجتماع کمتر از حد انتظار باشد.[۸۲] این کمیته در ضمن بررسی دورهای معاهدهٔ بینالمللی مصوب سال ۱۹۶۹ م. از برخورداری محدود حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … توسط اعراب، آذری، بلوچ، کرد و دیگر جوامع غیر شهروند در ایران ابراز نگرانی کردهاست.[۸۲]
در پی جنجال کاریکاتور روزنامهٔ ایران در ۹ مه ۲۰۰۶، روزنامهٔ رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران، کاریکاتوری را به همراه مقالهای چاپ کرد که آذریهای ایران به شکل سوسک به تصویر کشیده شده بودند که «زبان انسانها را متوجه نمیشدند» اگرچه در پی واکنشها روزنامه ایران توقیف موقت شد و هزاران نفر در آذربایجان برای چندین روز به خیابانها ریختند و خواستار اجرای عدالت شدند، صدها نفر از این افراد دستگیر و چندین نفر در تبریز، نقده، ارومیه، مشکینشهر و سایر نقاط کشته شدند.[۸۳][۸۴][۸۵]
زبانزدایی
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. |
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. |
براساس اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد، افراد از هر ملیت یا قومیت حق دارند که به زبان مادری خود تحصیل کنند یا در اماکن خصوصی و عمومی بدون هیچ محدودیت یا تبعیضی از آن استفاده کنند.[۷] با این حال زبانزدایی قومیتها همواره از سیاستهای رسمی در ایران بودهاست، این روند به خصوص در بین سالهای ۱۹۲۵ م. تا ۱۹۴۱ م. شدت داشتهاست و همچنان ایرانیان مجبورند که تحصیلات خود را تنها به زبان فارسی ادامه دهند. فارسی تنها زبان رسمی در ایران است، کشوری چند زبانه که فارسی تنها زبان مادری نیمی از جمعیت آن بودهاست.[۸] بسیاری از چهرههای شناخته شدهٔ حقوق اقلیتها در ایران از این اقدامات به عنوان «کشتار زبانی» یاد کردهاند.[۸۶] دههها پیش از شروع نزاع سیاسی علیه سلطهٔ غرب در ایران، ملیگرایان ایران با استفاده از ابزار ایدئولوژی دست به تغییر تاریخ، فرهنگ و زبان فارسی برای ساختن یک هویت همگن مدرن ملی پارسی در مقابل هویت اسلامی زدند. آنان در این پروسه به انکار چند قومی بودن، چند زبانی بودن، چند فرهنگی بودن و چند دینی بودن ایرانیان زدند که شرایط مردم ایران در آن زمان بود و از اساس این ایده را نادیده گرفتند که ایرانیان پارس یا پارسی نبودهاند بلکه تکههایی متنوع از قومیت، زبان و گروههای دینی بودهاند که هر گروه نقش تاریخی، فرهنگی، زبانی و دینی خود را در قالب سنت حفظ کرده بود.[۱۴][۱۳] به گفتهٔ علیرضا اصغرزاده، شهروندان غیرفارسی ایران همواره نژادپرستی زبانی را تجربه کردهاند که در آن زبان فرد جایگزین نژادپرستی براساس رنگ پوست میشود و گویندگان زبان قالب سناریویی را ترتیب میدهند که در آن زبانهای تابع جرم شناخته میشوند و در طی این فرآیند جرم انگاری هرگونه تلاش برای یادگیری، صحبت کردن، خواندن و نوشتن به به زبان مادری به عنوان رفتاری حاشیهساز و براساس جرم و جنایت تلقی میشود.[۸۷]
قوممداری
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. |
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. |
مناقشه بر سر مطالبات قومی و چیستی هویت ایرانی در ایران همواره باعث شدهاست که انتقادها به هویت ایرانی توسط افرادی که مطالبات قومی را دنبال میکنند با برچسبهایی مثل «خائن»، «ایرانستیز»، «ضد ایران» یا «تجزیهطلب» روبرو شوند و استفاده از برچسب تجزیهطلب در ایران یکی از روشهای مؤثر برای حذف نیروهایی بودهاست که از مطالبات قومی سخن گفتهاند.[۸۸] بر باور شاهد علوی، نگاه به کردها، بلوچها و ترکها در ایران را باید در زیر عنوان قوممداری بررسی کرد به گفتهٔ او اعضای این گروهها اگر روایت خاص قوم مرکز از ایرانی بودن را پذیرفته باشند و به مشروعیت انحصاری زبان مسلط گردن نهاده و آن را درونی سازند و ترجیحاً بدون لهجه به آن تکلم کنند، به هیئت یکی از اعضای قوم برگزیده در میآیند و نگاه تحقیر آمیز دیگر نه آنها، که هویتی را هدف میگیرد که پیشتر به آن تعلق داشتهاند.[۹]
نسل دوم ایرانیانآمریکاییتبار در آمریکا اغلب توسط والدین خود به عنوان سفیدپوست شناخته میشوند این در حالی است که این دانشآموزان توسط همکلاسیهای خود به عنوان رنگینپوست دستهبندی میشوند، این پدیده به عنوان جلوهای از اسطورهٔ نژاد آریایی دانسته شده که در آن اسطورهٔ آریایی و قوممداری پارسی به چالش کشیده شدهاست. این برداشت معتقد به مهاجرت اقوام آریایی به خارج از هند و سپس راهی شدن آنان به سمت ایران و اروپا است و با معرفی کردن این قوم به عنوان سفیدپوستان واقعی آن را مبنایی برای برتری نژادی میداند، این تصور باعث شدهاست که دانشآموزان ایرانیآمریکاییتبار هم با والدین خود که با عقاید آریایی بزرگ شدهاند احساس بیگانگی کنند و هم با همکلاسیهای خود که دارای ریشههای قفقازی-آمریکایی هستند.[۸۹]
در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، سرمایهگذاریها در استان کرمان که اصالت رئیسجمهور نیز به آنجا بازمیگشت، در حدود ۳۰۰ برابر استانهای زنجان، اردبیل و آذربایجان غربی و شرقی بود و ارقام رسمی نشان میداد که که سرمایهگذاری در خوزستان کمتر از انقلاب ۱۳۵۷ و حتی جنگ ایران و عراق بودهاست، اگرچه اکثریت درآمد منطقه (حتی غیرنفتی) به قسمتهای دیگر فرستاده میشود و این در حالی است که این استان از نظر صنعت، کشاورزی، خدمات و درآمد غیر مستقیم از مالیات غنی است و ۸۰ تا ۹۰ درصد از نفت ملی از خاک این منطقه استخراج میشود و با این حال به گفتهٔ نمایندهٔ آبادان و خرمشهر تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد از بنادر این دو شهر پس از جنگ ایران و عراق بازسازی شدهاند، بنادری که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ فعالترین بنادر کشور بودهاند.[۹۰] مردم این مناطق در وضعیتی شبیه به مناطق فقیرنشین آفریقا زندگی میکنند و با مشکلات سوء تغذیه، بیکاری و بیسوادی روبرو هستند، اعراب این مناطق مورد سرکوب سیاسی، تبعیض نژادی، مصادرهٔ زمین، آوارگی اجباری و سیاستهای یکسانسازی اجباری قرار گرفتهاند و اعتراضات مسالمتآمیز، اتحادیههای کارگری، روزنامهها و احزاب سیاسی آنان ممنوع شدهاست و کسانی که به نژادپرستی و آزار و اذیت قومی اعتراض داشتهاند با مجازات اعدام روبرو شدهاند.[۹۱] با این حال وضعیت اعراب این منطقه به دلیل تبعیض سیستماتیک علیه آنها کمتر گزارش میشود.[۹۲]
همچنین در مقایسهٔ شهرهای کردنشین با شهرهای مجاور کردستان مانند زنجان، قزوین، تبریز و شهرهای آذربایجان شرقی که مملو از کارگاهها، کارخانههای و مراکز صنعتی و تولیدی بزرگ است مشخص میشود در کل مناطق کردنشین چنین کارخانههایی یافت نمیشوند و این مراکز به کارگاههای بسیار کوچکی خلاصه میشوند که با سرمایهٔ مردم محلی ساخته شدهاند. تبعیض اقتصادی در این مناطق اعتراض کردهای خارج از این منطقه را در پی داشتهاست.[۹۰]
برخی از لطیفههای قومی ایرانی توهین نژادی علیه سایر قومیتهاست و قربانیان این نوع از توهینها آن را به عنوان یک شوخی تلقی نمیکنند، با این حال جامعهٔ ایرانی فاقد یک مطالعهٔ تجربی برای بررسی نگرش افراد نسبت به شوخیهای قومی است.[۹۳] جوکها در محافل خصوصی در ایران معمولاً برای آذریها مورد استفاده قرار میگیرند و به خصوص در مورد زبان آنان، حتی در صورتی که این افراد به خوبی در جامعه ادغام شده باشند و در سطح رفاه خوبی باشند.[۹۴]
نژادپرستی دولتی
سیاستهای اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران بر بسط و ریشه دواندن تبعیض متمرکز است.[۶] سیاستهای نژادپرستانهٔ دولتی در ایران باعث شدهاست که زبان ۷۰ درصد از مردم ایران در امور آموزش، نهادها، مطبوعات و ادبیات رسمی کشور ممنوع شود.[۷۸] نمونهای دیگر از نژادپرستی دولتی در ایران سیاستهای پاکسازی نژادی مردم بومی عرب در منطقهٔ اهواز[۷۸][۹۶] و کاهش جمعیت اعراب سنی مذهب و کردها به کمک نیروهای نیابتی تحت حمایت ایران در کشورهای عراق و سوریه است.[۹۷][۹۸][۹۹] همچنین این نیروها اقوام مسیحی شامل، آشوریان، کلدانیها و سریانیها را مجبور به خروج از بغداد کردهاند و کلیساها، خانهها و محل کسب و کار آنان را به تصرف خود درآوردهاند، چنانکه رهبران این اقوام چنین اقدامی را پاکسازی قومی خواندهاند و نمایندگان مسیحیانی که در پارلمان عراق و سازمانهای غیردولتی عراق کار میکنند چنین جنایاتی را تأیید کردهاند.[۱۰۰]
این حکومت با ایجاد سازوکارهایی برای استخدام مقامات دولتی و کارمندان که با نام گزینش شناخته میشود از متقاضیان درخواست میکند که میزان وفاداری خود را به حکومت و مذهب شیعه نشان بدهند که خود به محدود کردن فرصتهای اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران منجر میشود، این اقدامات حکومت ایران توسط سازمان ملل متحد محکوم شدهاست.[۸۲]
در اعلامیهای که توسط فدراسیون جهانی جامعههای حقوق بشر در سال ۲۰۱۰ م. ارائه داد، نشان میداد که دولت ایران در گزارش خود به صورت کامل منکر وجود اعراب در استانهای بوشهر و هرمزگان شدهاست و به علاوه هیچ اشارهای به سایر اقوام در جاهای دیگر کشور نیز نشدهاست به عنوان مثال تعداد زیادی از آذریها در سراسر ایران زندگی میکنند از جمله در تهران و مراکز استانها که به آنها هیچ اشارهای نشدهاست، همچنین این اتفاق در مورد بلوچهای ساکن استان خراسان و کرمان نیز افتادهاست یا کردهایی که در تهران یا همدان زندگی میکنند و در آخر در این گزارش هیچ اطلاعاتی در مورد جمعیت این اقوام وجود ندارد. در ایران سیاست پهنانکاری و امتناع مقامات ایرانی از ارائهٔ جزئیات دقیق آمار قومی جمعیت همواره حتی در صورت وجود چنین سرشماریهایی وجود داشتهاست.[۱۰۱]
بر باور علی افشاری، ضعف حکومتهای ایران در سدههای اخیر باعث نشده تا حس خودبرتربینی ایرانیان به حاشیه برود، چنانکه پادشاهان قاجار خود را «قبله عالم» مینامیدند. محمدرضا پهلوی به دنبال برپایی تمدن بزرگ بود و نظام جمهوری اسلامی نیز از ابتدا در اندیشه امالقری جهان اسلام بود تا به مقابله با جهان غرب بپردازد.[۱۰۲]
تاریخ فرهنگی
شاهنامه
در تاریخ و ادبیات کهن ایران، گاهی «بدنژاد» بودن بالاتر از «بدکار» بودن بهشمار رفتهاست. سام پهلوان، کودک نوزاد خود، زال را به جرم داشتن موی سفید در کوه رها کرد تا طعمه پرندگان شود. او بعدها زال را نکوهش میکند که چرا دل به رودابه، دختری «بدنژاد» دادهاست که پدرش از نوادگان ضحاک است: «ازین مرغپرورده (زال) وان دیوزاد (رودابه) چه گویی چگونه برآید نژاد.»[۱۰۳] این موضوع از نظر پژوهشگرانی مانند علیرضا اصغرزاده چون با ساختن مفهوم «دیگری» و «دیگرسازی» همراه بوده از جنبهٔ ستمنژادی و نابرابری قومی مورد مطالعه قرار گرفتهاست.[۱۰۴] اگرچه شاهنامه ایران و ایرانی را تحسین میکند اما او همیشه ایرانیان را خوب و غیرایرانیان بد معرفی نمیکند بنابراین هر آنچه که خوب و انسانی تلقی میشود مورد تحسین قرار میگیرد و حتی اگر ایرانیان آن را رعایت نکنند مقصر شناخته میشوند.[۱۰۵] به گفتهٔ سید جواد طباطبایی نژاد در شاهنامه به معنای بیولوژیک امروزی نیست و نمیتواند معنای نژادپرستانه امروزی داشته باشد زیرا واژه نژاد را امروزه از ترجمه واژه race در انگلیسی گرفتهایم نه از معنای آن در شاهنامه.[۱۰۶][۱۰۷] همچنین ابوالفضل خطیبی شاهنامه را یک اثر ادبی و ملی و فرانژادی میداند.[۱۰۸]
به گفتهٔ علیرضا اصغرزاده نژادپرستی فرهنگی در ایران در اشکال نگرشهای فرهنگی و برخوردها، عقاید و رفتارهای مستتر در فرهنگ یک جامعه خود را اعمال میکند. برای مثال شعار: «هنر نزد ایرانیان است و بس». که هنر را فقط به ایرانیان اختصاص میدهد و غیرایرانیان را بی هنر میخواند که به نوعی یک نژادپرستی فرهنگی است، چرا که «دگرسازی» میکند و انسانها را به گروههای برتر ـ پستتر، بافرهنگ ـ بیفرهنگ، باتمدن ـ بیتمدن و باهنر ـ بیهنر تقسیم میکند.[۷۸] در مقابل به گفتهٔ محسن هوشمند این بیت را باید در بافت ادبی خود خواند. این بیت از زبان بهرام گور گفته شدهاست و نه از زبان فردوسی. در این بیت نیز اینکه واژه نزد یا نیز درست است اختلاف نظر است.[۱۰۹] به گفتهٔ او اینگونه رجزخوانیها در جای جای شاهنامه وجود دارد و دشمنان هم برای ایرانیان رجز خوانی میکنند و گاهی حتی ایرانیان از خود نیز بدگویی میکنند بنابراین بر پایه اینگونه اشعار نمیتواند شاهنامه را نزادپرستانه انگاشت.[۱۱۰]
بیگانهستیزی
سیاهپوستان در ادبیات کهن ایران در آثار حافظ، مولوی، ناصرخسرو و سنایی آدمهایی بدشگون و بیارزش توصیف شدهاند، این شاعران سیاهپوستان را با کلماتی مانند «هندو»، «زنگی» و «حبشی» نکوهش کردهاند.[۲] حافظ در نکوهش سیاهان آنان را «کمبها» توصیف میکند:[۲]
ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم تو سیاه کمبها بین که چه در دماغ دارد
همچنین صادق هدایت و بزرگ علوی از نویسندگان معاصر و پیشگام ایران در آثارشان دارای اشارههایی نژادپرستانه در خصوص عربها هستند.[۴]
در میان آثار روشنفکری ایران و با آغاز دودمان پهلوی انگلیسیستیزی و سپس آمریکاستیزی در میان آثار صادق هدایت، جلال آلاحمد و غلامحسین ساعدی دیده شدهاست.[۵]
تغییر در زبان فارسی بوسیله ملیگرایان
ملیگرایی افراطی در دورهٔ قاجار برای انجام اصلاحات خود برنامهای برای اصلاح دولت ایران در آن زمان ارائه نمیدهد بلکه به طور خاص اصلاحات خود را بر عملیات جابجایی خیالی به بازگشت به ایران پیش از اسلام و چیزی که «خلوص نژادی» معرفی میکند میشود. از این رو تلاش ملیگرایان بر ریشهکن کردن ریشههای اعراب و اسلام در ایران آغاز میشود و چنین برداشت میشود که ریشهکن کردن چنین عناصر بیگانهای اخلاق آریایی را از «آلودگیهای سامی» پاک میکند و شکوه از دست رفته را به صورت خودکار به ایران باز میگرداند.[۱۱۱] در طول تاریخ زبان فارسی از تغییر و تحولات جنبشهای بنیادگرا به دور نبودهاست، جلالالدین میرزا قاجار که خود وامدار اندیشههای میزرا فتحعلی آخوندزاده بود و از یک خوانش از زبان فارسی که با نام پارسی سره شناخته میشود برای بازگشت به فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و پیش از عربیسازی حمایت میکرد و این موضوع به یک گفتمان در میان ملیگرایان عربستیز در ایران تبدیل شد.[۱۱۲][۱۱۳] به گفتهٔ صادق زیبا کلام، نژادپرستی پارسی علیه اعراب به وضوح در حوزهٔ زبان دیده میشود، او تأسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی را برای اجرای طرحی در جهت حذف کلمات عربی از زبان فارسی میداند تا کلمات عربی که در فارسی بودهاند با آن که در آثار بزرگ ادبی مانند شاهنامه و اشعار مولوی هم که ذکر شدهاند حذف بشوند.[۱۱۴]
تصویر اجتماعی
اعتقاد بر باور نژاد آریایی در میان روشنفکران ایرانی رواج دارد به عنوان نمونه زمانی که تایمز لندن از رضا اصلان نویسندهٔ ایرانی خواست تا نظرش را در مورد اظهارات جری بروکهایمر تهیه کنندهٔ آمریکایی در مورد اینکه «ایرانیان بلوند و چشم آبی بودند تا زمانی که ترکها همه چیز را تغییر دادند» بیان کند، رضا اصلان این مورد را تأیید کرد و در ادامه بیان کرد که ایرانیان آریایی بودهاند و «اگر ما به ۱۷۰۰ سال پیش و دورهٔ اسطورهای ایران بازگردیم قیافهٔ ایرانیان شبیه جیک جیلنهال به نظر میرسد»[۱۱۵]
شالیزه ندیمی نویسندهٔ ایرانی آمریکایی، در مقالهٔ خود با عنوان «سیاهسوخته» بیان میکند ایرانیانی که در آمریکا تحت آموزشهای مربوط به برابری نژادی در مدرسه قرار گرفتهاند همچنان آموزشهایشان تحت تأثیر ذهنیتهای نژادپرستانه در خانه توسط والدین، خالهها و عموها به صورت مداوم زدوده میشود.[۱۱۶]
طرفداران آلمان نازی
در پیادهروهای خیابان انقلاب تهران، در کنار فروش کتاب و دفترچه، پوسترهایی از چهگوارا، علی شریعتی و آدولف هیتلر به فروش میرسد.[۱۱۷] برخی از توریستهای آلمانی از ابراز علاقهٔ ایرانیان به آدولف هیتلر متعجب میشوند.[۱۱۷][۱۱۸] در سال ۱۳۸۳ ش. در جریان دیدار تیمهای فوتبال ایران و آلمان، هزاران تماشاگر ایرانی در هنگام پخش سرود ملی آلمان سلام نازی دادند.[۱۱۸] اتفاقی که باعث شد پخش زندهٔ زد د اف برای ثانیههایی قطع شود.[۱۱۸]
کنشگریهای اجتماعی
ایجاد جمعیت سیاهپوستان ایران
جمعیتی به نام «جمعیت سیاهپوستان ایران» با راهاندازی یک وبسایت و گشایش حسابهای شبکههای اجتماعی شروع به تولید محتوا در این زمینه کردهاست، به گفتهٔ این سازمان هدف آنان تقویت صدای سیاهپوستان و آفریقاییتباران ایرانی دور از وطن، آموزش دربارهٔ ارتباط بین هویت آفریقاییتبار/سیاهپوست و ایرانی و حمایت از به رسمیت شناختن تجربههای سیاهپوستان در روایتهای ایرانی است.[۲]
انکار نژادپرستی
نیما قاسمی، مدرس فلسفه معتقد است که «شرایط ژئوپلیتیکی در ایران و کل منطقه اساساً اجازه طرح اندیشههای نژادپرستانه را نمیدهد.»[۱۱۹] در مقابل اما فریبا ناطق، روانشناس، بیان میکند که ایدهٔ انکار نژادپرستی در ایران به این دلیل که امکان ظهور گروهای افراطی یا جنبشهای پرهوادار وجود ندارد خود میتواند به عادی شدن و ترویج تبعیضهای اجتماعی و تعصبات جمعی میدان بیشتری بدهد.[۱۱۹]
جهتگیریهای نژادپرستانه
- در اکتبر سال ۲۰۲۰ م. کنفدراسیون فوتبال آسیا، حرکت شادی عیسی آلکثیر، مهاجم پرسپولیس، بعد از گل در مقابل تیم فوتبال پاختاکور ازبکستان را که او با انگشتانش چشمهایش را کشیده بود نژادپرستانه تشخیص داد و این بازیکن را به مدت ۶ ماه از هرگونه فعالیت ورزشی محروم کرد.[۱۲۱]
- شعارهای هواداران باشگاه فوتبال تراکتور تبریز در برخی موارد نژادپرستانه انگاشته شدهاست.[۱۲۲]
غربستیزی
- علی خامنهای، رهبر نظام جمهوری اسلامی، اروپاییان را در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ از نژادهای وحشی معرفی کرد «غربیها، یعنی به خصوص نژادهای اروپایی، نژادهای وحشیاند؛ اینها ظاهرشان اتو کشیده و کراوات زده و ادکلن زده و اینهایند امّا همان باطن وحشیگریای که در تاریخ وجود داشته هنوز هم در اینها هست؛ راحت آدم میکشند، خونسرد جنایت میکنند؛ بنابراین کتک زدن زن در داخل خانه به وسیلهٔ آنها و بعد به وسیلهٔ آمریکاییها، بُعدی ندارد.»[۱۲۳]
توهین به سیاهپوستان
- در بهمن ۱۳۸۸ محمد جواد لاریجانی برای تمسخر باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده وی را با عنوان «کاکا سیاه» مورد خطاب قرار داد.[۱۲۴]
- در یک بولتن خبری که در ساعت ۱۴ از شبکه یک تلویزیون دولتی ایران در سال ۱۳۹۹ ش. پخش شد، از باراک اوباما به عنوان رئیسجمهور «به ظاهر سیاهپوست» آمریکا نام برده شد؛ که این اقدام با واکنش کاربران شبکههای اجتماعی با هشتگ «به ظاهر» همراه شد و این کاربران با انتقاد از عملکرد صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، برخورد این تلویزیون را غلط و جهتگیرانه عنوان کردند و این تلویزیون را متهم به نژادپرستی، دروغگویی و وارونه جلوه دادن واقعیتها کردند.[۱۲۵]
افغانستیزی
- حسن روحانی رئیسجمهور ایران در سال ۲۰۲۰ م. در همایش استانداران گفت «این انتخابات (مجلس) را الکترونیکی کنیم. افغانستان هم این کار را کرد. این چیزی نیست که»، این سخنان با واکنش منفی بسیاری از روزنامهنگاران و فعالان مدنی و اقتصادی در اینستاگرام و توئیتر مواجه شد.[۱۲۶][۱۲۷][۱۲۸]
- در قسمت ششم از سریال ممنوعه که به دلیل قسمتی که در آن شخصیت زن داستان (برکه) برای مجازات باید با کارگر افغان که «سرش بز تراش شده» ازدواج کند، مورد انتقاد در شبکههای اجتماعی قرار گرفت و کاربران در شبکههای اجتماعی با هشتگ «نه به نژادپرستی» اعتراض کردند. در قسمت دیگری از این سریال در حین اسبابکشی باز هم این شخصیت زن داستان هنگام عبور از کنار کارگر افغان با حالتی در صورتش میگوید: «بو می ده». و در قسمتی دیگر کلاه پکول مورد تمسخر قرار میگیرد.[۱۲۰][۱۲۹][۱۳۰]
در نگاه هنر و رسانه
- شبکهٔ الجزیره مجموعهای کارتون سریالی را به کمک روایتهایی از ایرانیان آفریقاییتبار در ایران با نام «سیاه زیباست» تهیه کردهاست.[۱۳۱]
- بهرام بیضایی، در سال ۱۹۸۶ م. در فیلم باشو، غریبهای کوچک داستان یک پسربچهٔ ایرانی-آفریقاییتبار را به تصویر میکشد که بر اثر حملهٔ عراق به مناطق جنوب ایران سر از یک روستا در شمال ایران درمیآورد، بیضایی در این فیلم قومگرایی مبتنی بر ملیگرایی ایرانی را به نقد میکشد و تجربهٔ سیاهان ایران را مورد سؤال قرار میدهد.[۱۳۲]
نگارخانه
-
یکی از بردههای مسعود میرزا ظلالسلطان در شکارگاه تابستانیاش که فرزندش را در آغوش گرفتهاست. در عکس اشاره شده که نام او اقبال حاجی یاقوتخان است و او برخلاف روال معمول خواجه نشدهاست. (۱۹۰۴ م.)
-
ننه سنبل باجی که اصالت آفریقایی داشت در حرمسرای قاجار به دنیا آمد و در کودکی از دربار احمد شاه آزاد شد، او تا آخر عمرش در خانهٔ افشارها ماند. (دههٔ ۱۹۴۰ م.)
-
بردگانی که خواجه نبودند به خدمت در ارتش سران قاجار درمیآمدند، این چهارده نفر در خدمت مسعود میرزا ظلالسلطان بودند. (قمیشلو، اصفهان، ۱۹۰۴ م.)
-
بردهداری توسط خانهای ایلات، قبادخان بختیاری (راست) و حسینخان بختیاری پسران خان بزرگ ایل بختیاری خسرو ظفر بختیاری، داخل باغی احتمالاً در اصفهان همراه با بردهٔ آفریقاییشان، (۱۹۴۰ م.)
-
سروش اصفهانی شاعر ایرانی، نشسته، به همراه دامادش امانالله میرزا جهانبانی ایستاده در سمت راست تصویر، پسر کوچک با کلاه پسر دیگر عزیزالله، دو دختر دیگر پوران خانم جهانبانی و توران خانم جهانبانی، دختر بردهٔ آفریقایی، ۱۹۰۰.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ «با تصویب مجلس برده داری در ایران85سال پیش ممنوع شد/مجازات یک تا سه سال زندان». خبرآنلاین. ۲۰۱۳-۰۹-۰۷. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۳.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ «ایرانیان سیاهپوست؛ اقلیتی بافرهنگ، اما سرکوبشده و قربانی تبعیض». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۳.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ «عربستیزی در ایران؛ آدمهایی که نمیبینیم». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۳.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ علیزاده, ناصر; افضلی, بهرام (2016-02-20). "غربستیزی در آثار داستانی هدایت، آلاحمد و ساعدی". ادب فارسی. 5 (2): 19–37. doi:10.22059/jpl.2016.57805. ISSN 2251-9262.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ «تبعیض و خشونت؛ سیاستهای اجتماعی جمهوری اسلامی ایران». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۰.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ «OHCHR | Declaration on Minorities». www.ohchr.org. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۷.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Alireza Asgharzadeh. Reinforcing Racism: The Dominant Discourse and Praxis (به انگلیسی). p. 119.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ «عرب ستیزی در ایران؛ قوم مدارانه یا بازتاب نژادپرستی فرهنگی؟». BBC News فارسی. ۲۰۱۵-۰۴-۱۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۶.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ "ASHG Denounces Attempts to Link Genetics and Racial Supremacy". The American Journal of Human Genetics (به انگلیسی). 103 (5): 636. 2018-11-01. doi:10.1016/j.ajhg.2018.10.011. ISSN 0002-9297. PMID 30348456.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ "Race Is Real, But It's Not Genetic". Discover Magazine (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-13.
- ↑ Navid Ghani (2020-11-04). "Encyclopedia of Race, Ethnicity, and Society". SAGE Publications Inc (به انگلیسی). p. 1113. Retrieved 2020-11-08.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Ailreza Asgharzadeh. Iran and the Challenge of Diversity: Islamic Fundamentalism, Aryanist Racism, and (به انگلیسی). p. xii, xi, xi.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Kia, Mehrdad (1998). "Persian Nationalism and the Campaign for Language Purification". Middle Eastern Studies. 34 (2): 9–36. ISSN 0026-3206.
- ↑ «با این رسوایی کدام همدلی، کدام اتحاد؟ دربارهٔ گرایشات فاشیستی و کردستیزانه در میان ناسیونالیستهای ترک آذربایجان». تریبون زمانه. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۲.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ «دشمنی حکومت ایران با اسرائیل از کجا سرچشمه میگیرد؟». BBC News فارسی. ۲۰۱۵-۰۷-۱۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ «ممنوعیت بحثبرانگیز ورود افغانها به پارکی در اصفهان». BBC News فارسی. ۲۰۱۲-۰۴-۰۱. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ «"یک مشت سوسمارخور"، این را چه کسی میگوید و چرا ؟». رادیو زمانه. ۲۰۱۹-۰۹-۱۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۳.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ ۱۹٫۳ ۱۹٫۴ «روابط آلمان و ایران، 'یگانگی نژاد آریایی'». BBC News فارسی. ۲۰۰۹-۱۲-۰۶. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۸.
- ↑ «هیتلر، جهاد و حوریان بهشتی». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ «رشد ملیگرایی نژادپرستانه در ایران». رادیو زمانه. ۲۰۱۱-۰۱-۱۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۵.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ «جنگ جهانی اول با ایران چه کرد؟». DW.COM. ۲۰۱۸-۱۱-۱۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ شوکت، حمید. «برنامهٔ فارسی رادیو برلن در جنگ جهانی دوم». IranNamag. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۸.
- ↑ «آیا 'پرشیا' برای خوشایند هیتلر 'ایران' شد؟». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ «کاوه، روح تفکر ایرانی در قلب اروپا». DW.COM. ۲۰۰۸-۰۱-۲۴. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ Asian and African studies blog (2013-05-31). "The Shahnameh as propaganda for World War II". blogs.bl.uk (به انگلیسی). Retrieved 2020-09-19.
- ↑ «اینجا برلین نیست؛ تهران است!». همشهری آنلاین. ۲۰۱۷-۰۱-۰۶. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ Welle (www.dw.com)، Deutsche. «تاریخچه تبلیغات نژادی و نفوذ آلمان در دوران جنگ جهانگیر دوم در ایران (قسمت دوم) | DW | 19.11.2004». DW.COM. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۵.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ Halliday, Fred (1996-06-01). "Arabs and Persians beyond the Geopolitics of the Gulf". Cahiers d’études sur la Méditerranée orientale et le monde turco-iranien (به فرانسوی) (22). doi:10.4000/cemoti.143. ISSN 0764-9878.
- ↑ Soviet-American Relations with Pakistan, Iran and Afghanistan (به انگلیسی). به کوشش Hafeez Malik. p. 411.
{{cite book}}
: نگهداری CS1: سایر موارد (link) - ↑ «خودحقیربینی در برابر اروپائیان و آمریکائیان و خودبزرگ بینی در برابر همسایگان». سازمان مبارزه با نژادپرستی و افترا. ۲۰۱۸-۰۲-۱۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۰.
- ↑ Reza Zia-Ebrahimi. The Emergence of Iranian Nationalism: Race and the Politics of Dislocation springerن (به انگلیسی). p. 41.
- ↑ Reza Zia-Ebrahimi. The Emergence of Iranian Nationalism: Race and the Politics of Dislocation springer (به انگلیسی). p. 49-50.
- ↑ Reza Zia-Ebrahimi. The Emergence of Iranian Nationalism: Race and the Politics of Dislocation springer (به انگلیسی). p. 55-57.
- ↑ «نژادپرستی چه اشکالی دارد؟». BBC News فارسی. ۲۰۱۵-۰۴-۱۶. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۶.
- ↑ "There's No Scientific Basis for Race—It's a Made-Up Label". Magazine (به انگلیسی). 2018-03-12. Retrieved 2020-11-10.
- ↑ Ajiri، Denise Hassanzade (۲۰۱۶-۰۱-۱۴). «The face of African slavery in Qajar Iran – in pictures» (به انگلیسی). The Guardian. شاپا 0261-3077. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ ۳۸٫۲ ««ما ایرانی هستیم»: بازکشف تاریخ بردگان آفریقایی در ایران». رادیو زمانه. ۲۰۱۶-۱۰-۱۱. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ ۳۹٫۲ ۳۹٫۳ «بردگان آفریقایی در حرمسرای ناصری». تاریخ ایرانی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ Behnaz A. Mirzai. African presence in Iran: identity and its reconstruction (به انگلیسی). p. 237.
- ↑ Zia-Ebrahimi, Reza (2014-05-12). "'Arab invasion' and decline, or the import of European racial thought by Iranian nationalists". Ethnic and Racial Studies. 37 (6): 1043–1061. doi:10.1080/01419870.2012.734389. ISSN 0141-9870.
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ «ایرانیان؛ نژادپرست، ناسیونالیست، بیگانهستیز یا هیچکدام؟». DW.COM. ۲۰۱۵-۰۵-۰۶. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۳.
- ↑ «Same old sneers». The Economist. ۲۰۱۲-۰۵-۰۵. شاپا 0013-0613. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۱.
- ↑ "Alleged Assault On Iranian Teens Stokes Anti-Arab Sentiment". RadioFreeEurope/RadioLiberty (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-21.
- ↑ Nasrin Rahimieh. Iranian Culture: Representation and Identity (به انگلیسی). p. 133.
- ↑ Touraj Daryaee. Food, Purity and Pollution: Zoroastrian Views on the Eating Habits of Others (PDF) (به انگلیسی). p. 232-233.
- ↑ Marguerite Del Giudice (2008-08-31). "National Geographic Magazine - NGM.com". web.archive.org (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-21.
- ↑ «نگاهی به پیشینه حاجی فیروز یا "خواجه پیروز"». خبرگزاری مهر. ۲۰۱۴-۰۳-۱۴. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۵.
- ↑ «جامعهٔ ایرانیان آفریقائیتبار: ماورای چهرهٔ سیاه حاجی فیروز، برده داری و موسیقی بندری». Ajam Media Collective (به انگلیسی). ۲۰۱۹-۰۴-۰۳. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۵.
- ↑ Reyes, Angelita D. (2019-10-02). "Performativity and representation in transnational blackface: Mammy (USA), Zwarte Piet (Netherlands), and Haji Firuz (Iran)". Atlantic Studies. 16 (4): 521–550. doi:10.1080/14788810.2018.1490508. ISSN 1478-8810.
- ↑ Mirfakhraie, Amir (2018-11-02). "Discursive formations of indigenous peoples in Iranian school textbooks: racist constructions of the other". Journal of Curriculum Studies. 50 (6): 754–771. doi:10.1080/00220272.2018.1528302. ISSN 0022-0272.
- ↑ «فوتبال و موضوع تردد و اقامت مهاجران در ایران». میدان. ۱ تیر ۱۳۹۸. دریافتشده در ۱۱ نوامبر ۲۰۲۰.
- ↑ ۵۳٫۰ ۵۳٫۱ «برگهایی از فرهنگ و هنر افغانستان - مشکلات افغانها در ایران، از دید یک روشنفکر ایرانی». ار. اف. ای - RFI. ۲۰۱۳-۰۵-۱۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ "Afghans Angry Over 'Racist' Iranian TV Series". RadioFreeEurope/RadioLiberty (به انگلیسی). Retrieved 2020-09-20.
- ↑ «زخم دیرینه نژادپرستی ایرانیان بر پیکر افغانها». ایندیپندنت فارسی. ۲۰۲۰-۰۶-۰۵. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۵.
- ↑ «افغانستان در مورد انداختن افغانها به رودخانه توسط ایران تحقیق میکند». DW.COM. ۲۰۲۰-۰۵-۰۳. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۳۰.
- ↑ «[گزارش اختصاصی] کارگران افغان نجات یافته تأکید میکنند که از سوی مرزبانان ایرانی کتک خورده و در آب انداخته شدهاند». ار. اف. ای - RFI. ۲۰۲۰-۰۵-۰۵. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۳۰.
- ↑ «سفارت افغانستان در تهران خواستار روشن شدن 'محدودیت' مشاغل افغانها شد». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ «ممنوعیت اقامت برای شهروندان افغانستان در ۱۴ استان ایران». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۵.
- ↑ «افغانی ستیزی، نشانه ضعف فرهنگی است». www.tabnak.ir. ۲۳ بهمن ۱۳۹۳. دریافتشده در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰.
- ↑ «دیدبان حقوق بشر: حقوق پناهندگان افغان در ایران نقض میشود». BBC News فارسی. ۲۰۱۳-۱۱-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۸.
- ↑ Welle (www.dw.com)، Deutsche. «دیدهبان حقوق بشر: ایران حقوق مهاجران افغان را نقض میکند | DW | 20.11.2013». DW.COM. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۸.
- ↑ «United Nations Official Document». www.un.org. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۷.
- ↑ «براساس یک تحقیق بین المللی، ایران کمترین میزان یهودی ستیزی دربین کشورهای خاورمیانه را دارد». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۲.
- ↑ "Tehran Spreads More Anti-Semitism as Military Tensions Increase". Anti-Defamation League (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-22.
- ↑ ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ Matthias Küntzel. Iranian Antisemitism: Stepchild of German National Socialism (به انگلیسی).
- ↑ Harriet Blyth (۲۰۱۴). "Racialisation Processes in Iran" (PDF). Centre for Ethnicity and Racism Studies (به انگلیسی).
- ↑ ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ ۶۸٫۲ ۶۸٫۳ «جمهوری اسلامی چه سهمی در نهادینه شدن یهودیستیزی دارد؟». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ «رژیم ایران، از مرحله "اسرائیلی ستیزی" به مرحله "یهودستیزی" پای نهاده و به تبلیغات نازی روی آوردهاست». رادیو پیام اسرائیل. ۲۰۲۰-۰۲-۱۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ "Top Iran General Says Destroying Israel 'Achievable Goal'". www.voanews.com (به انگلیسی). Retrieved 2020-09-19.
- ↑ "Top Iran general says destroying Israel 'achievable goal'". France 24 (به انگلیسی). 2019-09-30. Retrieved 2020-09-19.
- ↑ «مقام معظم رهبری: محو دولت اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست». www.asriran.com. ۲۴ آبان ۱۳۹۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ ۷۳٫۰ ۷۳٫۱ «اظهار دوستی با مردم اسرائیل؛ تقابل با آیتالله خمینی؟». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ «Subscribe to The Australian | Newspaper home delivery, website, iPad, iPhone & Android apps». www.theaustralian.com.au. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۰.
- ↑ «Israel's Netanyahu: Iran 'most anti-Semitic regime on the planet'». Middle East Monitor (به انگلیسی). ۲۰۲۰-۰۱-۲۴. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۱.
- ↑ "US: Iran's People Will Reject Islamist Rulers' Anti-Semitic Threats Against Israel | Voice of America - English". www.voanews.com (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-10.
- ↑ Ailreza Asgharzadeh. Iran and the Challenge of Diversity: Islamic Fundamentalism, Aryanist Racism, and Democratic Struggles (به انگلیسی). p. 4.
- ↑ ۷۸٫۰ ۷۸٫۱ ۷۸٫۲ ۷۸٫۳ «نژاد، نژادپرستی و اشکال آن در ایران معاصر». شهروند. ۲۰۱۱-۱۲-۰۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۲.
- ↑ «ETHNIC MINORITIES». Human Rights Watch. ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷.
- ↑ Staff, Reuters (2010-08-27). "UN urges Iran to tackle racism" (به فرانسوی). Retrieved 2020-11-22.
- ↑ «تزهایی در باره چالشهای تبعیض اتنیکی در ایران». رادیو زمانه. ۲۰۱۹-۰۴-۱۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۷.
- ↑ ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ ۸۲٫۲ "U.N. urges Iran to tackle racism" (به انگلیسی). 2010-08-27. Retrieved 2020-09-20.
- ↑ Ailreza Asgharzadeh. Iran and the Challenge of Diversity: Islamic Fundamentalism, Aryanist Racism, and Democratic Struggles (به انگلیسی). p. 19.
{{cite book}}
: Unknown parameter|چاپ=
ignored (help) - ↑ «Minority Report». Vancouver Sun (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۷.
- ↑ "Iranian Azeris:". www.washingtoninstitute.org (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-07.
- ↑ "How Iran's New Education Proposal Silences and Criminalizes Non-Persian Languages". www.washingtoninstitute.org (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-22.
- ↑ Alireza Asgharzadeh. Iran and the Challenge of Diversity: Islamic Fundamentalism, Aryanist Racism, and Democratic Struggles (به انگلیسی). p. 136.
- ↑ شفیعی، محمد جواد (۲۰۱۹-۰۲-۰۲). «چهل سالگی انقلاب ۵۷؛ مطالبات قومی و بحران هویت ملی». euronews. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۷.
- ↑ "Iranian-American Author Stretches The Limits of Whiteness". www.chicagomaroon.com (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-08.
- ↑ ۹۰٫۰ ۹۰٫۱ Ailreza Asgharzadeh. Iran and the Challenge of Diversity: Islamic Fundamentalism, Aryanist Racism, and Democratic Struggles (به انگلیسی). p. 16.
{{cite book}}
: Unknown parameter|چاپ=
ignored (help) - ↑ Tatchell، Peter (۲۰۰۷-۱۰-۲۶). «Iran's anti-Arab racism» (به انگلیسی). The Guardian. شاپا 0261-3077. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۰.
- ↑ "Iran's Ahwazi Arab minority: dissent against 'discrimination'". Middle East Eye édition française (به فرانسوی). Retrieved 2020-11-10.
- ↑ Haghish Ebad Fardzadeh (دسامبر ۲۰۱۱). «An Inquiry on Ethnic Humor, Anomie, and Authoritarianism: How Sociological and Psychological Factors Influence Ethical Perception of Ethnic Jokes». researchgate.
- ↑ "Azeris unhappy at being butt of national jokes". The New Humanitarian (به انگلیسی). 2006-05-25. Retrieved 2020-11-09.
- ↑ شعبان جعفری. به کوشش هما سرشار. نشر ناب. ۱۳۸۱. ص. ۴۲۹.
- ↑ «UNPO: Ahwazi: Ethnic Cleansing in Full Force in Iran». unpo.org. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۲.
- ↑ «Iran's attempted genocide of the Sunni Arabs». Middle East Monitor (به انگلیسی). ۲۰۱۶-۱۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۲.
- ↑ "Kurds Warn of Mounting Ethnic Tensions in Iraq | Voice of America - English". www.voanews.com (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-12.
- ↑ "Iran's Role in "Sectarian Cleansing" in Syria: Independent Report". Middle East Institute (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-12.
- ↑ "Iranian-Backed Militia Committing 'Ethnic Cleansing' of Iraqi Christians". CBN News (به انگلیسی). 2016-02-19. Retrieved 2020-11-14.
- ↑ Refugees, United Nations High Commissioner for. "Refworld | Discrimination against ethnic and religious minorities in Iran". Refworld (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-08.
- ↑ علی افشاری (۸ ژانویه ۲۰۱۲). «ایرانیان و پارادوکس مواجهه با بیگانه». رادیو زمانه. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۴.
- ↑ «نژادهراسی یا نژادپرستی ایرانیان در طول تاریخ». ایندیپندنت فارسی. ۲۰۱۹-۰۷-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۱.
- ↑ Asgharzadeh, Ailreza. Islamic Fundamentalism, Aryanist Racism, and Democratic Struggles (به انگلیسی). p. 4.
- ↑ Hasanali Abbaspoor Esfeden. Globalization and the Importance of Dialogue in Ferdoosi's Shahnameh (PDF) (به انگلیسی). p. 35.
- ↑ «جواد طباطبایی: نژاد در شاهنامه به معنای بیولوژیک امروز نیست». شاهنامه پژوهان.
- ↑ «جواد طباطبایی: تاريخ جهان با ايران آغاز ميشود/ تعبير «ايران» جعل رضاشاه نيست». عصر ایران.
- ↑ «در گفت و گوی اختصاصی با ایرنا:اندیشه ی شاهنامه فردوسی، نژاد پرستانه نیست». ایرنا.
- ↑ «هنر نزد ایرانیان است و بس ؟». فرهنگ امروز.
- ↑ «فردوسی توسی، مهدویان و عدم مطالعه و خردگریزی». مگیران-روزنامه شرق. ۲۳ بهمن ۱۳۹۶.
- ↑ Reza Zia-Ebrahimi. The Emergence of Iranian Nationalism: Race and the Politics of Dislocation (به انگلیسی). p. 6.
- ↑ «ملیگرایی باستانگرا و جنبش سرهنویسی / مجتبی شهرآبادی». www.cgie.org.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۲.
- ↑ «Parsig and Pahlavi: Why some Persians are trying to revive a medieval language». Ajam Media Collective (به انگلیسی). ۲۰۱۸-۰۱-۰۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۰۷.
- ↑ «Hatred of Arabs deeply rooted in Persians, says Iranian intellectual». العربیة (به عربی). ۲۰۱۱-۱۰-۰۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۰۲.
- ↑ "Iranian Identity, the 'Aryan Race,' and Jake Gyllenhaal". FRONTLINE - Tehran Bureau (به انگلیسی). Retrieved 2020-11-10.
- ↑ «Racism against blacks universal». torontosun (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۱۳.
- ↑ ۱۱۷٫۰ ۱۱۷٫۱ «فروش پوسترهای هیتلر نازی در تهران!». پایگاه خبری آذرقلم. ۱۶ آبان ۱۳۹۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ ۱۱۸٫۰ ۱۱۸٫۱ ۱۱۸٫۲ «ما و پیشوا». www.aftabir.com. ۹ اردیبهشت ۱۳۸۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۹.
- ↑ ۱۱۹٫۰ ۱۱۹٫۱ «ایرانی آریایی و «حزب نازی ایران»، چالش نژادپرستی و تبعیض». رادیو زمانه. ۲۰۱۶-۱۰-۱۷. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۸.
- ↑ ۱۲۰٫۰ ۱۲۰٫۱ «ممنوعه؛ تحقیر نژادی افغانها یا مخالفت با نژادپرستی؟». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۰.
- ↑ «محرومیت بازیکن کلیدی پرسپولیس به اتهام شکلک 'نژادپرستانه'». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۶.
- ↑ «متن و حاشیه تراکتورسازی-استقلال؛ خیز بلد آبیها و شعارهای نژادپرستانه در تبریز!». فرارو.
- ↑ «تنفر آیتالله خامنهای از غرب و اینک نژادپرستی». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۳.
- ↑ «اظهارات نژاد پرستانه به جای پاسخ سیاسی!». آفتاب. ۵ بهمن ۱۳۸۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۳.
- ↑ «از اوبامای 'به ظاهر سیاهپوست' در تلویزیون دولتی ایران تا هشتگ کنایهای به_ظاهر». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۱۸.
- ↑ «اعتراض افکارعمومی ایران به سخنان روحانی دربارهٔ افغانستان». ۲۹ ژانویه ۲۰۲۰.
- ↑ «عقبنشینی از اظهارات «تمسخرآمیز» روحانی دربارهٔ انتخابات افغانستان». رادیو زمانه. ۲۰۲۰-۰۱-۲۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۷.
- ↑ «خندههای حسن روحانی و حاضران در جلسه؛ «افغانستان هم این کار را کرد»». euronews. ۲۰۲۰-۰۱-۲۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۷.
- ↑ «ممنوعه؛ سریال پرمخاطبی که به افغانها توهین میکند». IranWire. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۰.
- ↑ «سریال ممنوعه باز هم حاشیهساز شد». رادیو زمانه. ۲۰۱۹-۰۲-۲۸. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۹-۲۰.
- ↑ Mahichi, Behdad. "'We are part of the tapestry': Black Iranians launch collective". www.aljazeera.com (به انگلیسی). Retrieved 2020-10-01.
- ↑ «Blackness on the Iranian Periphery: Ethnicity, Language, and Nation in Bashu, the Little Stranger». Ajam Media Collective (به انگلیسی). ۲۰۱۵-۰۹-۲۳. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۰۱.