خط فارسی
| الفبای فارسی | |
|---|---|
واجها و شمادهها الفبای )دبیده( پارسی به همراه آوای واجها در زبان پارسی. | |
| نوع | الفبا )دبیره( |
| زبانها | زبان فارسی زبان رسمی در: ایران افغانستان |
| دورهٔ زمانی | از؟ تا به حال |
| سامانهٔ مادر | |
| سامانهٔ فرزند | الفبای اردو، الفبای پشتو، الفبای بریل فارسی |
| دامنه یونیکد | U+0600 یونیکد پایه واجهای فارسی در الفبای فارسی |
زبان فارسی زبان رسمی کشور ایران و برخی کشور های همسایه ایران است . زبان فارسی زبانی مستقل است که توسط ایرانیان اختراع شده است و در طول تاریخ به تکامل رسیده است. افرادی به این باور هستند که زبان فارسی از روی زبان عربی الهام گرفته شده است اما در جواب باید گفت که این غلط است و در برخی متون تاریخی آمده است که حتی زبان عربی از روی پارسی پهلوی یا (پارسی میانه) نوشته شده است که زبان زمان و دوره ساسانی بوده است نوشته شده در هر صورت زبان فارسی یک زبان کاملاً ایرانی است.
خطهای دیگری نیز قبل و بعد از اسلام برای زبان فارسی مورد استفاده بودهاند که همگی آنها به این شرح هستند:
- خطهای درحال استفاده
- «خط فارسی» با بهکارگیری الفبای فارسی که مبتنی بر الفبای آرامی است با چند حرفِ اضافه: گ چ پ ژ
- خط تاجیکی که مبتنی بر خط سیریلیک است و تحت استفاده در تاجیکستان
- لاتیننویسی فارسی، مورد استفاده در پیامکهای موبایل و روی پلاکهای کوچهها و خیابانها
- خطهای فارسی نو آغازین
زبان «فارسیِ نوِ آغازین» در سدههای نخست پس از اسلام به خطهای زیر نوشته شده است:[۱]
- خطهای گونههای کهنتر زبان فارسی (باستان و میانه)
پیش از حملهٔ عربها به ایران و ورود اسلام به این کشور، دو خط اوستایی و خط پهلوی بکار گرفته میشدند؛ ولی زبان قرآن بر اساس خط کوفی بود و علی بن ابی طالب خود نیز به خط کوفی مینوشت.[۲] تا این زمان، قلمروی عربها از افغانستان و ایران تا سوریه و مصر گسترش یافته بود و غلطخوانیهای زیادی در نامهنگاریهای خلیفهها به وجود میآمد. مردم کشورهای دیگر در ادای واژههای عربی دچار مشکل بودند تا اینکه در سال ۶۵ هجری، عبدالملک بن مروان در دمشق به خلافت رسید و در نامهای که به حجاج بن یوسف ثقفی خلیفهٔ عراق نوشت، به او گفت که این خط کوفی که ابوالاسود دؤلی طراحی کرده، کفایت نمیکند و از حجاج بن یوسف خواست تا خط عربی را بر پایهٔ همین خط کوفی توسعه دهد و ترویج کند.[۳] حجاج کسی بود که به سردارانش دستور داد تا تمام روحانیان دینهای دیگر و کسانی که به خطی غیر از عربی مینویسند را از دم تیغ بگذرانند. آثار این اقدامات حتی از کتابسوزی در ایران نیز پررنگتر بود.[۴] این اقدامات مشکلات زیادی برای زبان سایر کشورها ازجمله پارسیزبانان به وجود آورد. عربها، چهار حرف اصلی را در الفبای خود نداشتند و آن را حروف عجمی مینامیدند. سرانجام یک خوشنویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسهٔ پ ژ و چ را به الفبای عربی اضافه کرد و پس از مدتی، نویسهٔ گ نیز پس از یک فراز و نشیب به شکل کنونی به الفبای فارسی اضافه شد.[۵] تعلیق و نستعلیق، دو شیوهٔ خوشنویسی از خط عربی هستند که توسط ایرانیان ابداع شدند.
افغانستان و پاکستان نیز بنا بر ناچاری، بین خطوط عربی و فارسی، خط فارسی را برگزیدند. دلیل این امر آن بود که فارسی چند حرف جدید و پرکاربرد در خود داشت. بدین گونه خط فارسی در کشورهای ایران، افغانستان و پاکستان و تاجیکستان بهعنوان خط رسمی انتخاب شد. در پی تغییر خط در تاجیکستان از سال ۱۳۰۷ (۱۹۲۸ میلادی) به لاتین و بعد خط سیریلیک، خط فارسی در این کشور کنار گذاشته شد. همچنین پس از شکستهای امپراطوری بیزانس از عربهای مسلمان در زمان صدر اسلام، خطهای باستانی در زیرمجموعههای آن امپراطوری نابود و خط عربی جایگزین شده بود. یکی از آن زیرمجموعهها کشور کنونی ترکیه بود که سرانجام در سدهٔ بیستم میلادی مصطفی کمال پاشا دستور داد خط عربی را به خط الفبای ترکی لاتین تغییر دهند.
تاریخچه
[ویرایش]الفبای خط فارسی
[ویرایش]اساس الفبای فارسی همچون خط عربی از الفبای آرامی و نبطی گرفته شده است.[۶] اما الفبای فارسی دارای ویژگیهایی است که آن را از خط عربی اندکی متفاوت میسازد. شکل بعضی از نویسههای خط فارسی با نویسهٔ عربی آنها تفاوت میکند. برای مثال «ک» فارسی در حالت پایانی یا تنها با سرکش نوشته میشود در حالی که «ك» عربی در این دو حالت بدون سرکش است یا حرف «ی» در عربی بهصورت «ي» است. تفاوتهای جزئی دیگری هم وجود دارد.
درحالی که عربها فاقد چهار حرف اصلی (پ، ژ، گ، چ) هستند، بسیاری از حروف الفبایشان را به گونههای متفاوت ادا میکنند. امروزه تمام حروف خاص عربی همانند (ظ، ض، ذ) (ص، ث) (غ)، (ح)، (ط)، (همزه، عین ساکن، تنوینها، تشدید، اِعراب و غیره) در خط فارسی هم وجود دارند که نشان میدهد ایرانیان در گذشته به نوشتن و کتابت قرآن بسیار اهمیت میدادهاند چرا که این حروف برای واژگان عربی کاربرد دارند.[نیازمند منبع معتبر][نیازمند منبع مستقل][نیازمند ابهامزدایی]
در جدول زیر حروفی هم دسته قرار داده شده است که از زبان عربی به ایران راه یافتهاند و ایرانیان تفاوتی در ادای آنها قائل نیستند.
| واج | حروف الفبای عربی |
|---|---|
| ز | ز - ظ - ض - ذ (زینب، ظریف، ضامن، ذلیل) |
| س | س - ص - ث (سپهر، صباء، ثریّا) |
| ق | ق - غ (قربانعلی، غلامرضا) |
| ت | ت - ط (توفان، طاهر) |
| ه | ه - ح (هومن، حسن) |
در الفبای فارسی و عربی بعضی مصوتها معمولاً نوشته نمیشوند که این مسئله ممکن است موجب بروز ابهاماتی در فهم کلمه یا جمله شود. برای اکثر این مصوتها علائم اختیاریای به این الفبا اضافه میشود که معروفترین آنها فتحه یا زبر (ـَ)، کسره یا زیر (ـِ) و ضمه یا پیش (ـُ) هستند.
فارسی به خط عبری
[ویرایش]کهنترین نوشتهٔ بهدستآمده از زبان فارسی امروزی به خط عبری کتابت شده است. نمونههای بسیار کهن دیگری هم از نوشتههای متعلق به یهودیان فارسیزبان به دست آمده است که دارای مختصات گویشی خاص خود است. در زیر، چند خط سندی که احتمالاً متعلق به قرن پنجم هجری است برای نمونه ذکر میشود، ابتدا صورت مکتوب آن با تغییر الفبا از عبری به فارسی، و سپس صورت استاندارد فارسی امروزی آن:[۷]
- اگرت پُرسد کو از چی بیشناسی کو نبیای بُوَد
- عالَم را و نبی پَ چی کار ابایست تو
- پَسوه دِه کو نبی بُوَد عالَم را چی عالَم
- را از نبی نی بزیرد…
به فارسی کلاسیک:
- اگرت پرسد که از چه بشناسی که پیامبری بُوَد عالم را = [از کجا میدانی که پیامبر حقیقت دارد؟]
- و پیامبر به چه کار بایست = [و پیامبر به چه درد میخورد؟]
- تو پاسخ ده که پیامبر بُوَد عالم را = [تو پاسخ بده پیامبر به این دلیل به جهان آمد که]
- که از پیامبر نه گزیرست. [که ناگزیر پیامبر باید باشد]
خطهای رایج در ایران باستان
[ویرایش]
پروفسور ابراهیم پور داوود ایرانشناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی در دانشگاه تهران در ارتباط با خطهای رایج در ایران باستان در کتاب خود فرهنگ ایران باستان در صفحهٔ ۱۰۲ مینویسد:[۸]
خطهایی که از زمان کهن در ایران رواج داشته، از خط میخی و آرامی و پهلوی گرفته تا خط اوستایی (دین دبیری) هیچیک بومی این دیار نبوده و همه از مرز و بوم بیگانه و از کشورهای همسایه به این سرزمین رسیده است. خود واژهٔ دبیری که بمعنی نوشته و خط است از لغتهای عاریتی زبانهای ایران باستان است که از زبان بابلی سامی بفرس هخامنشی درآمده و از آن زبان به پهلوی رسیده و از پهلوی در فارسی بیادگار مانده است. باید بیاد داشت پیش از آنکه ایرانیان در این سرزمین سر و سامانی گیرند و پادشاهی بزرگی بسر کار آورند، با دو دولت بزرگ و توانای همسایه از سوی مغرب در تماس بودند: یکی از آنها بابل بوده که نخستین پادشاهی آن (۱۹۲۶–۲۲۲۵ ق. م) در حدود بیست وسه سده پیش از میلاد بوجود آمده و دیگر پادشاهی آشور که در حدود سال هزار و هشتصد (۱۸۰۰) در شمال عراق کنونی به دوران رسیده
جستارهای وابسته
[ویرایش]- حرکتگذاری عربی و فارسی
- خط در ایران
- حمله اعراب به ایران#خطّ و زبان
- تغییر خط در تاجیکستان
- دستور خط فارسی
- کتاب دستور خط فارسی
- صفحهکلید فارسی
پانویس
[ویرایش]- ↑ * Paul, Ludwig (1982–2023). "PERSIAN LANGUAGE i. Early New Persian". Encyclopædia Iranica.
- ↑ کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔ یحیی ذکاء صفحه هشتم
- ↑ کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔ یحیی ذکاء صفحه ششم
- ↑ آثار الباقیه عن القرون الخالیه ص ۳۵ و ۳۶ و ۴۸
- ↑ کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔ یحیی ذکاء صفحه نهم
- ↑ "Encyclopaedia Iranica" (به انگلیسی). p. Arabo-Persian script. The Arabic script is used to write Chorasmian, Persian, and other modern languages. Pash-to, written in the Persian variant of the Arabo-Persian script, and Baluchi, written in the Pakistani variant, both employ additional diacritics for the retroflex consonants; Pashto also uses diacritics to distinguish phonemes not found in Persian.
- ↑ D. N. MacKenzie, An EarlyJewish-Persian Argument
- ↑ فرهنگ ایران باستان، صفحهٔ ۱۰۲، چاپ دوم، ناشر دانشگاه تهران، تحت نظر دکتور بهرام فرهوشی
منابع
[ویرایش]- همایون فرخ، رکن الدین، سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۴.
- خانلری، پرویز (۱۳۸۲)، تاریخ زبان فارسی (جلد ۱ از ۳)، فرهنگ نشر نو
- رامیار، محمود. تاریخ قرآن. تهران: انتشارات سپهد، چاپ دوم، سال ۱۳۶۲.
پیوند به بیرون
[ویرایش]- تاریخچهای از نگارش و خط، دکتر ژاله آموزگار
- نمایشگاه خط فارسی در مغرب همشهری ۲۱ مهر ۱۳۸۶ [۱]