امرداد (امشاسپند)
امرتات ایزد جاودانگی | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
پارسیگ: | امورداد 𐭠𐭬𐭥𐭫𐭣𐭠𐭣 |
اوستایی: | امرتات 𐬀𐬨𐬆𐬭𐬆𐬙𐬁𐬙 |
جنسیت: | ایزدبانو |
دوران پیدایش: | پس از زرتشت |
رده: | نگهبانی گیاهها و رستنیها |
نماد: | بیمرگی و جاودانگی، زنانگی |
عضویاز: | ایزدان سی و سه گانه، ایزدان نگهبان روز های ماه، ایزدهای دوازده گانه، امشاسپندان |
نگهبان روز: | هفتم هر ماه |
ایزدان همکار: | زامیاد، رشن، اشتاد |
گل: | زنبق |
اقامتگاه: | خانهی سروده |
جشنوارهها: | امردادگان |
نسک: | اَمِشَ سپنتَه |
دشمن: | زریز |
اَمُرداد یا اَمِرِتات (اوستایی: 𐬀𐬨𐬆𐬭𐬆𐬙𐬁𐬙 = اَمِرِتات) به معنی بیمرگی است و تجلی دیگری از رستگاری و جاودانگی. سرور گیاهان است. او گیاهان را میرویاند و رمه گوسفندان را بیفزاید. او میکوشد که گیاهان پژمرده نشوند. همکاران او ایزدان رَشن ، اَشتاد و زامیاد هستند. این اَمِشاسْپَند جنبهی زنانه دارد و زریز ، دشمن اهریمنیِ اوست. این امشاسپند با یاری امشاسپند خرداد، گوهر تن زرتشت را ساختند.
امشاسپندان
[ویرایش]در تاریخ اساطیری ایران شش امشاسپند وجود دارد،[۱] که به آنها نامیرایان نیکوکار میگویند. نامهای این امشاسپندان خصوصیات آنها را نشان میدهد.[۲] این امشاسپندان آفریدهٔ هرمزد هستند. تعداد امشاسپندان در نوشتههای پهلوی[نیازمند ابهامزدایی] شش و گاهی تا سی تا میرسد. شش امشاسپند بر تختهای زرین در خانهی سروده قرار گرفتند. این شش امشاسپند اصل و منشأ خود را از شخصیتهای خدای باستان میدانند.[۳]
امشاسپند امرداد
[ویرایش]ویژگیها
[ویرایش]امشاسپند امرداد یا امرتات به معنای بیمرگی است. این امشاسپند تجلی دوباره از رستگاری و جاودانی است.[۴] امرتات سرور گیاهان است و گیاهان در حمایت این امشاسپند هستند. امرداد بر دست راست اهورامزدا نشستهاست. این امشاسپند نماد زنانگی دارد.[۵] این امشاسپند ششمین امشاسپند است. مرداد به معنی مرگ است اما امرداد به معنای بیمرگی است. این امشاسپند در دنیای مینویان مظهر پایداری و جاودانگی اهورامزدا است.
کار امشاسپند امرداد
[ویرایش]هفتمین از مینویان امرداد است. او در آفرینش گیتی گیاه را به خویش پذیرفت. او رویش گیاهان را به انجام میرساند و گله گوسفندان را افزایش میدهد.[۴] این امشاسپند بیدادگرانی را که به گیاهان ستم میکنند را از ورود به بهشت بازمیدارد.
یاوران امشاسپند امرداد
[ویرایش]یاوران این امشاسپند، ایزدان رشن، اَشتاد و زامیاد هستند.[۶] تیشتر بیشتر به یاری او مییاید و در زمانی که اهریمن به گیاه حمله میکند و گیاه را خشک میکند ،امرتات آن گیاه را دربرگرفته و با کمک تیشتر گیاه را با باران به همه جا فرود میآورد.[۷]
جشن این امشاسپند
[ویرایش]هفتمین روز از ماه و ماه پنجم سال به نام این امشاسپند نامیده شدهاست. جشن مردادگان در هفتمین روز از ماه امرداد برگزار میشود، این جشن یکی از ۱۲ جشن سالانه ایرانی است، ایرانیان برای برگزاری این جشن به باغها و کشتزارها میرفتند، در برخی فرهنگها، نام این جشن را جشن نیلوفر نوشتهاند.
گیاه امرداد
[ویرایش]گیاه چمبک از میان گیاهان، گُل ویژهٔ این امشاسپند است.
دشمن امشاسپند امرداد
[ویرایش]زئیری یا زریز دشمن امشاسپند امرداد است و زهر را میسازد.[۸] زریر به معنا زرد رنگ یا سبز رنگ است. این اهریمن، دیو گرسنگی و تباهی است.
امشاسپندان امرداد و خرداد
[ویرایش]امشاسپند امرداد به همراه امشاسپند خرداد در جهان خدایان کارکرد آفرینشگری دارند. هدایای امشاسپند امرداد به یاری خرداد، فزونی دارایی و رمه (چهارپایان) است، این دو امشاسپند در کنار هم ارمانهای نیرومندی، سرچشمهٔ زندگی و رویش هستند.[۹]
امشاسپند امرداد و گوهر تن زرتشت
[ویرایش]گوهر تن زرتشت را امشاسپندان امرداد و خرداد به کمک هم ساختهاند.[۱۰] آنان برای این کار مایه تن زرتشت را در باران نشانده و با قطرات باران به زمین آمد و در دل گیاه جای گرفته ، پوروشسب پدر زرتشت به کمک و راهنمایی امرداد و خرداد شش گاو پرمایه را برداشت و به چراگاه برد و گاوان از گیاهانی که مایه تن زرتشت در آنها بود خوردند و مایه تن زرتشت با شیر آنها آمیخت ،پوروشسب گاوان را به خانه برد و به دوغدو سپرد و با گیاه هوم که به کمک بهمن و اردیبهشت به دست آورده بود نرم و با شیر گاوان درآمیختند و از آن خوردند، به این ترتیب روان و مایه تن زرتشت در وجود دوغدو که فره ایزدی زرتشت را داشت گرد آورد.[۱۱]
پانویس
[ویرایش]- ↑ آموزگار، تاریخ اساطیر ایران، ۱۶.
- ↑ هینلز، شناخت اساطیر ایران، ۱۶.
- ↑ بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ۷۱.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ آموزگار، شناخت اساطیر ایران، ۱۹.
- ↑ آموزگار، تاریخ اساطیر ایران، ۱۹.
- ↑ آموزگار، شناخت اساطیر ایران، ۳۹.
- ↑ آموزگار، شناخت اساطیر ایران، ۵۳.
- ↑ آموزگار، شناخت اساطیر ایران، ۴۲.
- ↑ بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ۷۵.
- ↑ یارشاطر، داستانهای ایران باستان، ۴۵.
- ↑ یارشاطر، داستانهای ایران باستان، ۴۶.
منابع
[ویرایش]- بهار، مهرداد (۱۳۹۴). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: آگاه.
- آموزگار، ژاله (۱۳۹۱). تاریخ اساطیر ایران. سمت.
- هینلز، جان (۱۳۸۹). شناخت اساطیر ایران. تهران: نشر چشمه.
- یارشاطر، احسان (۱۳۹۶). داستانهای ایران باستان. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.