هیربد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''هیربُد''' یا '''هیربَد''' یا '''هیربَذ''' ([[پارسی میانه]]: hērbed، [[زبان اوستایی|اوستایی]]: aēθrapaiti) |
'''هیربُد''' یا '''هیربَد''' یا '''هیربَذ''' ([[پارسی میانه]]: hērbed، [[زبان اوستایی|اوستایی]]: aēθrapaiti) |
||
را [[خوارزمی]] خادم آتش گفته است. [[طبری]] حکایت |
هیربد یا هیربذ یکی از پیشوایان آئین [[مزدیسنی]] است. در [[اوستا]] به صورت ائثَرپئتی به معنی آموزگار یا استاد و یا آموزنده آمده و ددر [[زبان پهلوی]] ایرپت یا هیرپت و در فارسی هیربد گفته میشود. در نوشتههای پهلوی از واژهٔ هیربد غیر از مفهوم آموزگار، پیشوای دینی نیز اراده میشود. آنچه دانسته میشود در روزگاران پیش کار آموزش با پیشوایان دینی بوده و هیربدان که یکی از طبقات روحانیان بودهاند، این وظیفه را به عهده داشتهاند. پائین ترین طبقهٔ روحانیان را [[مغان]] می نامیدند. پس از ایشان هیربدان و سپس [[موبد]]ان بودند. در میانشان کسانی بودند که مأمور خواندن سرودها و نمازهای مذهبی بوده اند. آنها را «زوت» می نامیدند و گروهی بودند که مأمور بودند که آتش را نگاه دارند و ایشان را «راسپی» میخواندند.<ref>اساطیر و فرهنگ ایران، ص ۶۵۱</ref>[[خوارزمی]] خادم آتش گفته است. [[طبری]] حکایت میکند که خسرو پرویز آتشکدههایی بنا کرد و دوازده هزار هیربذ براین زمزمهٔ ادعیه و سرودن اغانی در آن آتشکدهها برگماشت. رئیس گروه هیربدها، [[هیربدانهیربد]] یا هیربَذان هیربذ نام داشت که بعد از [[موبد]] بزرگ یا [[موبدان موبد]] در رتبهٔ اول قرار داشته است. <ref>کریستن سن، ص ۱۴۰</ref> |
||
امروزه در میان زرتشتیان، به روحانیانی در ردهٔ پایین گفته میشود که مراسم [[ناور|ناوَر]] را گذراندهاند و اجازه انجام آیینهای سطح پایینتر را دارند. |
در روزگار اولیه ساسانیان، هیربد لقب کلی روحانیانی بود که اجازه آموزاندن علوم دینی را داشتند و [[کرتیر]]، بلندپایهترین روحانی آن دوره، نیز این لقب را برای خود استفاده میکرد. بعدها در ادبیات فارسی نو واژهٔ هیربد در معانی نادقیق و گوناگونی از جمله پیشوای دین زرتشتی، خدمتکار [[آتشکده]] و قاضی و دادستان زرتشتی کاربرد یافت. امروزه در میان زرتشتیان، به روحانیانی در ردهٔ پایین گفته میشود که مراسم [[ناور|ناوَر]] را گذراندهاند و اجازه انجام آیینهای سطح پایینتر را دارند. |
||
در ایران باستان به آن دسته از [[روحانیان]] که وظیفه آموختن تلاوت متون مقدس به دینآموزان (اوستایی: hāuuišta, aēθriia) را بر عهده داشتند هیربد گفته میشد. |
|||
. |
|||
در روزگار اولیه ساسانیان، هیربد لقب کلی روحانیانی بود که اجازه آموزاندن علوم دینی را داشتند و [[کرتیر]]، بلندپایهترین روحانی آن دوره، نیز این لقب را برای خود استفاده میکرد. |
|||
بعدها در ادبیات فارسی نو واژهٔ هیربد در معانی نادقیق و گوناگونی از جمله پیشوای دین زرتشتی، خدمتکار [[آتشکده]] و قاضی و دادستان زرتشتی کاربرد یافت. |
|||
{{خرد}} |
{{خرد}} |
||
== منابع == |
== منابع == |
||
* |
* عفیفی، رحیم. اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی. چاپ اول. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۴ |
||
ISBN 964-315-437-8 |
|||
* کریستین سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ رشید یاسمی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۷ |
|||
* عفیفی، رحیم، ارداویرافنامهٔ منظومِ زرتشت بهرامِ پَژدو، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳، ص۱۶۲. |
* عفیفی، رحیم، ارداویرافنامهٔ منظومِ زرتشت بهرامِ پَژدو، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳، ص۱۶۲. |
||
* لغتنامه دهخدا، سرواژهٔ هیربد. |
* لغتنامه دهخدا، سرواژهٔ هیربد. |
||
خط ۲۱: | خط ۱۶: | ||
{{مزدیسنا}} |
{{مزدیسنا}} |
||
* عفیفی، رحیم. اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی. چاپ اول. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۴ |
|||
ISBN 964-315-437-8 |
|||
* کریستین سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ رشید یاسمی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۷ |
|||
[[رده:دین زرتشت]] |
[[رده:دین زرتشت]] |
||
[[رده: مناصب و طبقات اجتماعی در دوران ساسانی]] |
|||
[[en:Herbad]] |
[[en:Herbad]] |
نسخهٔ ۱۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۰:۲۶
هیربُد یا هیربَد یا هیربَذ (پارسی میانه: hērbed، اوستایی: aēθrapaiti) هیربد یا هیربذ یکی از پیشوایان آئین مزدیسنی است. در اوستا به صورت ائثَرپئتی به معنی آموزگار یا استاد و یا آموزنده آمده و ددر زبان پهلوی ایرپت یا هیرپت و در فارسی هیربد گفته میشود. در نوشتههای پهلوی از واژهٔ هیربد غیر از مفهوم آموزگار، پیشوای دینی نیز اراده میشود. آنچه دانسته میشود در روزگاران پیش کار آموزش با پیشوایان دینی بوده و هیربدان که یکی از طبقات روحانیان بودهاند، این وظیفه را به عهده داشتهاند. پائین ترین طبقهٔ روحانیان را مغان می نامیدند. پس از ایشان هیربدان و سپس موبدان بودند. در میانشان کسانی بودند که مأمور خواندن سرودها و نمازهای مذهبی بوده اند. آنها را «زوت» می نامیدند و گروهی بودند که مأمور بودند که آتش را نگاه دارند و ایشان را «راسپی» میخواندند.[۱]خوارزمی خادم آتش گفته است. طبری حکایت میکند که خسرو پرویز آتشکدههایی بنا کرد و دوازده هزار هیربذ براین زمزمهٔ ادعیه و سرودن اغانی در آن آتشکدهها برگماشت. رئیس گروه هیربدها، هیربدانهیربد یا هیربَذان هیربذ نام داشت که بعد از موبد بزرگ یا موبدان موبد در رتبهٔ اول قرار داشته است. [۲]
در روزگار اولیه ساسانیان، هیربد لقب کلی روحانیانی بود که اجازه آموزاندن علوم دینی را داشتند و کرتیر، بلندپایهترین روحانی آن دوره، نیز این لقب را برای خود استفاده میکرد. بعدها در ادبیات فارسی نو واژهٔ هیربد در معانی نادقیق و گوناگونی از جمله پیشوای دین زرتشتی، خدمتکار آتشکده و قاضی و دادستان زرتشتی کاربرد یافت. امروزه در میان زرتشتیان، به روحانیانی در ردهٔ پایین گفته میشود که مراسم ناوَر را گذراندهاند و اجازه انجام آیینهای سطح پایینتر را دارند.
منابع
- عفیفی، رحیم. اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی. چاپ اول. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۴
- کریستین سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ رشید یاسمی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۷
- عفیفی، رحیم، ارداویرافنامهٔ منظومِ زرتشت بهرامِ پَژدو، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۴۳، ص۱۶۲.
- لغتنامه دهخدا، سرواژهٔ هیربد.
- Kreyenbroek, Philip G. (2004), "Hērbed", Encyclopaedia Iranica, 12, Costa Mesa: Mazda
- عفیفی، رحیم. اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی. چاپ اول. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۴
- کریستین سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ رشید یاسمی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۷