قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:


== جستارهای وابسته‌ ==
== جستارهای وابسته‌ ==
*[[موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة http://www.55a.net/firas/farisi]]
*[[فرقان‌الحق]]
*[[فرقان‌الحق]]
*[[ریاضیات و قرآن]]
*[[ریاضیات و قرآن]]

نسخهٔ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۳:۴۰

تصویر سوره فاتحه. خطاط حتات عزیز افندی (درگشتهٔ ۱۹۳۴)

قرآن (نام پارسی: نُبی)، کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است.

در باور مسلمانان، این کتاب طول یک دورهٔ ۲۳ ساله از طریق جبرئیل بر محمد، که آخرین پیامبر می‌خوانندش، فروفرستاده شده‌است. مجموع این فروفرستاده‌ها (وحی) به گونهٔ کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد. قرآن دارای ۳۰ جزء، ۱۱۴ سوره (بخش) و ۶۲۳۶(عدد كوفي)6226(عدد شامي)6214(عدد مدني)6204 (عدد بصري) آیه (بند) است.

مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود می‌دانند و با القابی نظیر «کریم» و «مجید» نام آن را می‌برند. برای ایشان، این کتاب بازآفرینی زمینی از مفاهیم اصلی آسمانی‌ست که ابدی و ازلی هستند. قرآن خود را به عنوان «لوح حفاظت‌شده» ((به عربی: «اللَوح المحفوظ»)، ۸۵:۲۲) می‌خواند.


ساختار

آیه

آیه در واژه به معنی نشانه‌است و در اصطلاح کوچک‌ترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفته‌است. یک آیه می‌تواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق محاسبهٔ کامپیوتری تعداد کل آیات قرآن 6236عدد است. (رامیار، تاریخ قرآن:۵۷۰) برخی آیات نظیر آیهٔ نور (نور، ۳۵)، (به عربی: آية الكرسي) (بقره، ۲۵۵)، آیهٔ تطهیر (احزاب، ۳۳) و آیهٔ حجاب (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند.

ترتیب آیات قرآن توسط پیامبر اسلام تنظیم شده‌است. به عبارت دیگر آیات قرآن به ترتیب فعلی فروفرستاده و خوانده نشده، بلکه پیامبر محل آیات را معین نموده‌است.

رکوع

رکوع یک بخش و گروهی از آیات که وحدت موضوعی دارد و پشت سرهم قرار گرفته‌ است. تعداد رکوعهای قرآن طبق آنچه مشهور است ۵۴۰ رکوع است.

سوره

مقاله اصلی: سوره

سوره در لغت به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع (به عربی: «بسم الله الرحمن الرحيم») و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز می‌شود. و اهل سنت «بسم الله» را جزء سوره نمی‌دانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفته‌است؛ مثلاً در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی)(بقره، ۲۳).

قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمه‌ای از آن سوره گرفته شده‌است. برخی معتقدند ترتیب سوره‌ها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شده‌اند. سوره‌های قرآن به دو دستهٔ مکی (فروفرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم می‌شوند. سوره‌ها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمده‌است. برای مشاهده فهرست نام سوره‌ها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.


دیگر تقسیم بندی‌ها

قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شده‌است. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شده‌است و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم می‌شوند (برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم می‌کنند و در این صورت ۱۲۰ حزب داریم).

سبک

قرآن در زمانی پدید آمد، که ادبیات عرب در بالاترین نقطهٔ خود قرار داشت[نیازمند منبع] و فصاحت و بلاغت نزد عرب از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. قبل از پیدایش اسلام در سرزمین عربستان بهترین اشعار را بر دیوار کعبه می‌آویختند و آنها را «معلقات سبعه» (آویخته‌های هفتگانه) می‌خواندند. مقارن همین روزگار است که قرآن پدید می‌آید و در جامعهٔ عرب حتی از سوی مخالفان اسلام به عنوان یک سند بزرگ زبانی و یک اثر بسیار مهم ادبی است شناخته می‌شود. بهاءالدین خرمشاهی -محقق و مترجم - درباره سبک قرآن چنین می‌گوید:

«نثر در زبان عرب در عصر جاهلیت و اوان ظهور اسلام سابقه و نمونهٔ چندانی ندارد. نمونه‌هایش یا بعضی خطبه‌هاست یا سَجع کاهنان و در قـرآن سـجـع فراوان هست، که احتراماً و برای آنکه به سجع کاهنان و شعر شبیه نشود به آن فاصله می‌گویند و مراد از آن کلمات مشابه پایانی هر آیه‌است. قرآن با شعر عربی هم که سابقهٔ درخشانی دارد، شباهت ندارد. قـرآن قول کسانی را که می‌گویند قرآن شعر و پیامبر شاعر است، به شدت نفی می‌کند و می‌فرماید که به او شعر نیاموخته‌ایم و سزاوار او نیست (یس، ۶۹ و نیز الحاقه، ۴۱). اما در قرآن، جوهر شعری بسیار است. یعنی بیان ظریف و مجازی و انواع استعاره‌ها و تمثیلات و تشبیهات هنری‌. همچنین آیات موزون یا موزون‌افتادهٔ قرآن نیز از یکصد فقره بیشتر است‌. با وجود این و با آنکه نفوذ قرآن در شعر و ادب عربی و فارسی بسیار عظیم است، ولی قرآن شعر نیست.» [۱]


سبک آیات قرآن با زمان پیدایش و نیز محتوای آنها متناسب است. سوره‌های مکی از سوره‌های مدنی مسجع‌ترند. همچنین آیاتی که به حوادث قیامت و بیم و امیدِ آن می‌پردازند، بیشتر احساسات خوانده را منقلب می‌سازند و آیاتی نظیر آیات احکام به گونه‌ای است که خرد خواننده را مخاطب قرار می‌دهد.

مسالهٔ دیگر تفاوت آشکار سبک قرآن با سایر سخنان روایت شده از پیامبر اسلام و نیز سخنان چون علی بن ابیطالب است. در میان مسلمانان آن عصر ظاهراً کسی نبوده، که یارای آن داشته باشد نظیر قرآن سخن بگوید. بهاءالدین خرمشاهی در این باره چنین می‌گوید:

«این نکته و واقعیت هم حیرت‌آور است که بین قرآن و سایر کلمات و ماثورات و خطبه‌ها و احادیث و آثار بازمانده از رسول اللّه و علی بن ابیطالب و دیگر بزرگان اسلام شباهت چندانی دیده نمی‌شود.» [۲]

متن پاشان

اسلوب متعارف نگارش اغلب کتابها، روایت خطی است؛ یعنی از یک نقطه به عنوان مقدمه آغاز و پس از بیان مستندات و استدلالات به نتایجی می‌رسد. اما قرآن بدین معنا آغاز و پایانی ندارد و می‌توان آن را از هر قسمتی آغاز نمود، بی آنکه نیاز باشد بیش از چند آیه به عقب بازگشت. به بیان دیگر هر رکوع مستقل از باقی متن گویاست، جز در مواردی معدود نظیر سوره یوسف که تمام آن وحدت موضوع و مضمون دارد. بهاءالدین خرمشاهی در این باره می‌گوید:

«امـا مـهمترین مشخصه و خصیصه ساختاری قرآن که شاید قدما نیز به آن توجه داشته‌اند، اسلوب چندوجهی و بلاتشبیه گسسته‌نمای آن است. یـعـنی شاخه به شاخه شدن معانی و مضامین و قطع پیاپی توالی یک مضمون و مدام از معنایی به معنای دیگر پرداختن. این گسسته‌نمایی ظاهری قرآن مجید در فرهنگ و ادب فارسی نظیر دارد. دو کـتـاب عـظیم که از شاهکارهای جاویدان زبان فارسی نیز هستند از همین اسلوب و ساختار الهام گرفته اند. نخست مثنوی معنوی اثر مولانا جلال الدین بلخی (م ۶۷۲ ق). دوم غزلهای خواجه شمس الدین حافظ (م ۷۹۲ ق). در مـورد مـثـنـوی، مرحوم فروزانفر بر آن [نظر] بوده‌اند که تحت تأثیر قرآن این سبک و سیاق را پیدا کرده‌است. در مـورد غزلهای حافظ که به اصطلاح بعضی فارسی‌زبانهای پاکستان، «پاشان» (از پاشیدن) است نگارنده برای نخستین بار این نظر را مطرح کرده‌است که حافظ با انقلابی که (‌به قول آربری‌) در غزل کرده‌است، نه تحت تأثیر سنت شعری و تاریخ غزل فارسی است (‌چنانکه غزلش هیچ شباهت صـوری و سـاخـتاری با غزل بزرگ‌ترین سلفش سعدی ندارد) بلکه تحت تأثیر ساخت و ساختار سوره‌های قرآن کریم است‌. مسلمانها اعم از عرب و غیر عرب، گویی بیم داشته‌اند که به این خصیصه اشاره کنند. قدیمترین اشـاره‌ای که در این باب دیده می‌شود حدیثی است که یکی از معاصران پیامبر که یهودیی به نام «سلام بن مشکم» بوده‌است. [او] از سر شِکوه و گلایه به [پیامبر] عرض می‌کند: «چـگـونـه از تـو پیروی کنیم حال آنکه قبلهٔ ما را ترک کرده‌ای و کتابی هم که آورده‌ای آن طور که توراتِ متناسق است، تناسق (نظم و نسق) ندارند. کتابی بیاور که مانوس و متعارف باشد وگرنه ما هم نظیر اینکه تو آورده‌ای می‌آوریم». سپس خداوند این آیه را [در مقام تحدی] نازل کرد: قل لئن اجتمعت الانس و الجن ... [اگر انس و جـن هـمـدسـتی کنند که نظیر این قرآن را بیاورند، نظیر آن را نخواهند آورد، ولو آنکه بعضی پشتیبان بعضی باشند] [۳] [...] طه حسین [...] بحث مـبسوطی در این باره دارد و می‌نویسد: «مثلاً موضوعهای سوره بقره بسیار و از هم بیگانه‌اند و ایـن خـود دلیل است که این سوره یکمرتبه نازل نگشته، بلکه به تدریج و خُرد خُرد نازل می‌شده‌است. سپس دهها موضوع و مضمون متنوع سوره بقره را برای نمونه یاد می‌کند [۴]۱.»[۵]

حال آنکه چنانچه این کتاب به شکل متعارف و نظیر سایر کتب نگاشته شده بود، به عنوان مثال باید از مباحث اعتقادی آغاز می‌کرد و پس از بیان داستان آفرینش و انبیا به روزگار پیامبر می‌رسید و نهایتاً احکام را بیان می‌نمود، که در این صورت اسلوب آن بیشتر منطقی بود و نه هنری.

دیدگاه اسلام شناسان اروپایی

بهاءالدین خرمشاهی می‌گوید:

«از قرآن‌پژوهان اروپایی گویا ابتدا نولدکه اسلامشناس آلمانی که مهم‌ترین تاریخ قرآن را نوشته اسـت، در مقاله قرآن که برای طبع یازدهم دایرة المعارف بریتانیکا نوشته‌است به این خصیصه از سبک قرآن اشاره کرده و گفته‌است اصولاً ذهن هر پژوهشگر امروزین اروپایی سبک قرآن را به اصطلاح ناپیوسته و پاشان می‌یابد. ریـچـارد بـل یـکی از برجسته ترین قرآن پژوهان غربی، در کتاب مقدمه بر ترجمهٔ قرآن به این خـصـیـصه اشاره و آن را ناشی از بی‌دقتی و اشتباه ناسخان و کاتبان وحی می‌داند ولی مونتگمری وات قـرآن شـنـاس اسکاتلندی معروف که این مقدمه او را تهذیب کرده و گسترش داده‌است، تعلیل او را نادرست می‌شمارد. آرتـور جـان آربـری، از [...] اسلامشناسان و قرآن‌پژوهان غربی، در مقدمهٔ ترجمه قـرآنش به انگلیسی و نیز فریتیوف شوآن در کتاب «فهم اسلام» بهتر از دیگران به اهمیت هنری و زبانی - ادبی این خصیصه ساختاری قرآن پی برده‌اند و آن را حسن و هنر قرآن شمرده‌اند، نه عیب و ایراد آن‌. به نظر می‌رسد که اعجاز و سبک تقلیدناپذیر و خارق‌العاده قرآن جز از این طریق میسر نمی‌شد. اگر بیان اندیشه با رعایت ترتیب و توالی منطقی و مضمونی در کتابهای دیگر خطی باشد شیوه بـیـان انـدیـشـه قـرآن حـجـمی و حلقوی ... و به قول آربری کنترپوآنی و پلی فونیک است .»[۶]

محتوا

کتاب قرآن خود را این گونه معرفی می‌کند:

«کتابی است که به سوی تو فروفرستاده‌ایم، تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنی درآوری، به سوی راه خدای توانای ستوده»(سوره ابراهیم، آیه۱)

پیدایش

مسلمانان همگی قرآن را وحی و الفاظ آن را عیناً و دقیقاً از جانب خدا می‌دانند، که توسط روح الامین (جبرئیل) بر پیامبر اسلام نازل شده‌است.

برخی غیر مسلمانان قرآن را متنی می‌دانند، که محمد خود آن را بیان کرده‌است. برخی از ایشان نیز معتقدند قرآن یک کار گروهی و نوشته شده توسط اشخاص مشخصی است که محمد تنها یکی از آنها بوده‌است.


گردآوری

متن قرآن در سه مرحله گردآوری شد، تا نهایتاً به صورت امروزین یا اصطلاحاً «مصحف» درآمد. نخست زمان محمد. سپس زمان ابوبکر و در آخر زمان عثمان. در دوره‌های بعدی رسم الخط آن اصلاح شد.

زمان محمد

در زمان حیات پیامبر، وی قرآن را بر مسلمانان می‌خواند. برخی آن را حفظ می‌کردند و برخی بر تکه‌های چرم، استخوانهای شانه و دنده گوسفند و شتر، چوب درخت خرما، سنگهای صاف و صیقلی و گاه کاغذ می‌نوشتند. از آنجا که هنوز قرآن بر پیامبر وحی می‌شد و متن آن ناقص بود، امکان «کتاب ساختن» آن وجود نداشت. «جمع قرآن در زمان رسول خدا را اصطلاحاً تألیف گویند.» [۷]در زمان حیات پیامبر ۳۷ نفر حافظ کل قرآن بودند. (رامیار،تاریخ قرآن:۲۵۵) و تعداد کاتبان وحی که برای خود نسخه‌ای برمی‌گرفتند به بیش از پنجاه نفر می‌رسیده‌است.[۸]

زمان ابوبکر

در این زمان جنگهای ردّه بین مسلمانان و از دین برگشتگان و متنبّیان رخ داد، که در آن تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند. به پیشنهاد عمر و به دستور ابوبکر «زید بن ثابت» که از کاتبان وحی و حافظ قرآن بود، مأمور جمع آوری قرآن شد. «زید همه نوشته‌های قرآنی را ولو آنکه ده‌ها حافظ و ده‌ها نوشته مطابق آن بود، با اخذ حداقل دو شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ می‌پذیرفت.» قرآن توسط زید طی ۱۴ ماه و تا زمان فوت ابوبکر در سال ۱۳ هجری به صورت مجموعه‌ای از صحیفه‌ها جمع آوری شد و طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر و سپس دخترش «حَفصه» قرار گرفت.

زمان عثمان

در زمان عثمان با توجه به گسترش سرزمین مسلمانان تا ایران، شام و مصر نیاز بود به سرعت متن واحدی از قرآن در تمام سرزمینهای مسلمان منتشر شود. همچنین به علت فوت یا کشته شدن تعدادی از حافظان و نویسندگان وحی بیم تفرقه در متن قرآن وجود داشت. از این رو، خلیفه عثمان با جمع‌آوری نسخه‌های مختلف دست به یکسان‌سازی قرآن زد. وی انجمنی متشکل از «زید بن ثابت»، «سعید بن عاص»، «عبدالله بن زبیر» و «عبدالرحمن بن حارث» تشکیل داد. این گروه با همکاری دوازده نفر از قریش و انصار کار تهیه نسخه نهایی را انجام دادند. آنها تمام نوشته‌های قرآن موجود را گرد آوردند و با تکیه بر شهادت شاهدان و حافظان نسخه نهایی یا «مصحف امام» را تهیه کردند، که معروف به مصحف عثمانی است و به خط کوفی ابتدایی بود. این کار در فاصله سالهای ۲۴ تا ۳۰ هجری قمری انجام شد و از روی آن ۵ یا شش نسخه تهیه شد. دو نسخه در مکه و مدینه نگهداری شد و باقی نسخه‌ها به همراه یک حافظ قرآن که نقش راهنمای درست خوانی را داشت، به بصره، کوفه، شام و بحرین ارسال شد.(ر.ک. کتاب قرآن شناخت، بهاءالدین خرمشاهی)

عثمان برای دستیابی به «توحید نص» یا یگانگی متن قرآن دستور داد، تمام نوشته‌های موجود قرآن را با آب و سرکه جوشانده و محو کنند، تا ریشه نزاع و اختلاف از بین برود. نسخه‌هایی که نابود شدند شامل قرآن عبدالله پسر مسعود -که گویا فاقد دو سوره فلق و ناس بوده‌است.- ابی پسر کعب بودند و قرآن امام علی نزد وی و فرزندانش باقی ماند و گرچه وی در گردآوری قرآن مستقیما حضور نداشت، در هیچ جا و در زمان خلافت صحت متن گردآوری شده را رد نکرده‌است.[نیازمند منبع] صاحب‌ نظران مسلمان معتقدند این نسخه‌ها عموماً از نظر لغوی، املایی و تعداد سوره‌ها تفاوت جزئی داشته‌اند. اما به هر حال عموم مسلمانان حتی خاندان علی و سایر مخالفان خلافت بر صحت نسخه عثمان در طول تاریخ تاکید کرده‌اند. (ر.ک.کتاب قرآن شناخت، بهاءالدین خرمشاهی)

نظر مشهور جمع آوری در مورد جمع آوری قرآن همین است که ذکر شده اما محققین متاخر نظر بر جمع آوری قرآن در همان زمان محمد (پیامبر) دارند و روایات ونقلهای مربوط به جمع آوری قرآن بعد از محمد را متناقض یا ناظر به اموری دیگر (نظیر تکثیر مصحف یا توحید مصاحف می‌دانند. ر.ک. تاریخ قرآن ،عزت دروزه /البیان ،خویی /کاوشی در جمع آوری قرآن ،ایازی /مباحثی در علوم قرآن ،صبحی صالح

اصلاحات بعدی

نسخه عثمان به خط عربی اولیه نوشته شده بود، که بدون علامت‌گذاری، اعراب و حروف «والی»(حروفی که نوشته می‌شود و خوانده نمی‌شود) است. تا زمانی که اسلام محدود به سرزمینهای عرب زبان بود، اعراب مشکلی در قرائت قرآن نداشتند. اما با گسترش سرزمینهای اسلامی مردمان غیر عرب زبان نمی‌توانستند قرآن را درست بخوانند. برای حل مشکلات ناشی از آن و مقابله با اشتباه خواندن قرآن به دستور علی «ابوالاسود دوئلی» اقدام به اعراب گذاری قرآن نمود. روش او برای این کار بر اساس شیوه رسم الخط سریانی بود. سپس در طی قرن اول به دستور خلفا و امرای اموی «یحیی بن عامر» و «نصر بن عاصم» حروف مشابه نظیر ب، ت و ث را نقطه گذاری کردند. یزید فارسی حرف «الف» را به قرآن افزود(در عربی الف و همزه دو حرف متفاوت محسوب می‌شود.) در قرن دوم هجری «ابوعبدالرحمن خلیل بن احمد بصری» که اصلیتش ایرانی است، علم نحو و عروض را ابداع کرد و علائم همزه، تشدید و ساکن را وضع کرد و روش امروزی ثبت حرکات را ایجاد کرد. در طی قرن سوم هجری رسم الخط قرآنی معیار(استاندارد) موجو بوده‌است و ابوحاتم سجستانی(سیستانی) رساله‌ای در رسم الخط قرآن نگاشته، که بخش‌هایی از آن امروزه موجود است. همچنین خط عربی بتدریج طی چند قرن از «کوفی اولیه» به «نسخ» که امروزه قرآن را بدان می‌نویسند، تحول یافت.[۹]

نسخه‌ای که امروزه بیشترین استفاده را دارد در سال ۱۹۲۲ (میلادی) توسط دانشگاه الازهر مصر تایید شده‌است و اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان شیعه نیز معتقدند چیزی از آن کاسته یا به آن افزوده نشده‌است.[۱]

قرائت قرآن

قاریان هفتگانه(قرّاء سبعه) و راویان چهارده گانه

در خواندن متن واحد قرآن چهارده شیوه یا روایت مختلف وجود داشته‌است. مشهورترین روایت که امروزه قرآن را بر اساس آن اعراب گذاری می‌کنند، روایت حفص از عاصم کوفی است، که به علی می‌رسد. تمام قرآن‌هایی که در ایران به چاپ می‌رسد از جهت صحت کتابت و انطباق با این قرائت در اداره نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریم سازمان تبلیغات اسلامی مورد بررسی قرار می‌گیرد و این مسأله در پایان تمام قرآن‌ها ذکر شده‌است.

چنانکه حافظ می‌گوید:

عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظقرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

این چهارده روایت در تلفظ حروف و اعراب اندکی متفاوت هستند. مثلاً در قرائت مشهور حفص از عاصم آمده‌است: (به عربی: ملك يوم الدين) (م با الف مقصوره که مالک خوانده می‌شود) و در قرائت مشهور دیگر (به عربی: مَلك يوم الدين).

اسامی قاریان و راویان آنها بر اساس کتاب (به عربی: «الاتقان في علوم القرآن») اثر «جلال‌الدین سیوطی» عبارت‌اند از:

  • عاصم کوفی(ف.۱۲۷-۱۲۹ه.ق.). وی قرائت را از «ابوعبدالرحمن سلمی» از «امام علی» و همچنین از «سعد بن ایاس شیبانی» و «زر بن حبیش» اخذ کرده‌است. قرائت وی را «حفص» و «ابوبکر شعبة بن عیاش» روایت کرده‌اند.
  • عبدالله بن کثیر مکی(ف. ۱۲۰ه.ق.). وی قرائت را از «عبدالله بن صائب صحابی» و «مجاهد» از «ابن عباس» از «امام علی» اخذ کرده‌است. قرائت وی را «قنبل» و «بزی» روایت کرده‌اند.
  • نافع بن عبدالرحمن اصفهانی مدنی(ف. ۱۵۹ یا ۱۶۹ ه.ق.). وی قرائت را از «یزید بن قعقاع» از «ابو میمونه» غلام «ام سلمه»(همسر پیاه هستند.
  • ابن عامر دمشقی(ف. ۱۱۸ه.ق.). وی قرائت را از «ابودرداء صحابی» اخذ کرده و راویان او «هشام» و «ابن ذکوان» با یک واسطه هستند.

علاوه بر این هفت قراو غیر مسلمانان است. چانچه فردی در صحت متن قرآن، در اسناد آن به پیامبر و امثال آن شک داشته باشید، در هر سند تاریخی دیگری از آن دوران قطعاً شک خواهد داشت.واقع شودو چنین اجماعی بعید است ریشه در واقعیت نداشته باشد. ۳- گرچه نقل است عثمان و امویان نُسَخ قرآنی متفاوت را از بین برده‌اند، اما مخالفان آنها بعدا بر این مبنا به مخالفت با آنها نپرداخته و در دوره عباسیان و نزد شیعه نیز همین متن قرآن مورد تایید قرار گرفته‌است.۴- نهایتا برخی دانشمندان نظیر محدث نوری قائل به حذف برخی مطالب از قرآن هستند، ولی عده بسیار زیادی از علمای شیعه و سنی در رد این ادعا کتاب نوشته‌اند. ر.ک. افسانه تحریف قرآن،رسول جعفریان


آمارهایی دربارهٔ قرآن

تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶ است. البته در این رقم هم اختلاف هست. مثلاً در این محاسبه، «بسم الله الرحمن الرحیم» فقط در سورهٔ فاتحه (اولین سورهٔ قرآن) شمرده شده‌است (البته بجر سوره فاتحه؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» که در ابتدای همه سوره‌های قرآن جز سوره توبه که «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد- قرار دارد جزء آیه اول آنها محسوب می‌شوند.)نظراتی دیگر نیز در این باره بسیار موجود است, برای مثال اشخاصی می‌گویند ۶۶۶۶ و اشخاصی دیگر می‌گویند ۶۲۳۴.

بسته به روش شمارش و تعریف کلمه و نیز نحوهٔ رسم‌الخط, اعداد مختلفی برای تعداد کلمات و حروف قرآن گفته شده. مشهورترین آن‌ها ۷۷۷۰۱ کلمه و ۳۲۳۶۷۱ حرف است.

قرآن ۱۱۴ سوره دارد. سورهٔ ۹ قران سوره توبه «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد اما سورهٔ ۲۷ قران یعنی سورهٔ نمل ۲ «بسم الله الرحمن الرحیم» دارد. طولانی‌ترین سوره قرآن سوره بقره یا گاو است که شامل ۲۸۶ آیه‌است. کوتاه‌ترین سوره قرآن هم کوثر با ۳ آیه‌است.

بلندترین آیه قرآن، آیه ۲۸۲ بقره‌است که در ان ۲۰ حکم الهی آمده‌است. کوتاه‌ترین آیه قرآن نیز آیهٔ ۶۴ سورهٔ الرحمن است که رنگ باغ بهشتی را توصیف می‌کند.

دیدگاه‌ها درباره قرآن

مسلمانان

«قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی[شیوا(فصیح)] به عین الفاظ توسط فرشته وحی، جبرئیل، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره و هم تفصیلا در طول بیست و سه سال نازل شده.»

اعتقاد عموم مسلمانان و تمامی مذاهب آن است که قرآن کتاب آسمانی و مقدس اسلام است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد و معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را معجزه و سند اثبات نبوت محمد می‌دانند. تمام مذاهب اسلامی جز معدودی از دانشمندان بر صحت متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و احیانا ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به حدی است، که شیعیان دوازده امامی ایران و وهابیان عربستان از قرآن با رسم الخط واحدی استفاده می‌کنند.

مستشرقان

مستشرقان دیدگاههای متعددی درباره قرآن داشته‌اند. برخی چون گلدزیهر <HR بوده و برخی نظیر آربری به آن خوشبین بوده‌اند. حتی برخی نظیر ماسینیون و کربن به اسلام و قرآن ارادت داشته‌اند.


مبارزه‌طلبی

مسلمانان معتقدند که قرآن معجزه پیامبر و اثبات کننده درستی ادعای پیامبری اوست.

قرآن در آیاتی منکران وحیانی بودن را به مبارزه طلبیده‌است. ازجمله در آیه ۲۳ سوره بقره می‌گوید «و اگر در آنچه بر بنده خویش فرو فرستاده‌ایم شک دارید، اگر راست می‌گویید سوره‌ای همانند آن بیاورید و از یاورانتان در برابر خداوند یاری بخواهید.» در آیات متعددی از قرآن از منکران وحیانی این کتاب خواسته شده‌است، که اگر می‌توانند نظیر آن را بیاورند. البته در آیه‌ای درخواست شده که کتابی مثل آن بیاورند. در آیه دیگر ده سوره ذکر شده و آیه بالا یک سوره نیز در اثبات مدعای بشری بودن قرآن کافی دانسته شده‌است. از موارد دیگر مبارزه‌طلبی قرآن ادعای انسجام و عدم تناقض در متن آن است. «چرا در قرآن تدبر نمی‌کنند؟ که اگر از غیر خدا بود، اختلاف‌های زیادی در آن می‌یافتند»

از سویی، افرادی نظیر مسیلمه نیز خود را پیامبر خوانده و عباراتی نظیر (به عربی: الفيل، ما الفيل، و ما ادريك ما الفيل، له ذنب و بيل، و خرطوم طويل) را گفته‌اند.(طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱ ص ۱۰۸) مخالفان می‌گویند مفهوم «مقابل قرآن» تکرار می‌شود اما دقیقاً چهارچوب ادبی برای مقایسه که مورد توافق همهٔ فرق و مسلمانان باشد ارایه نشده‌است. منتقدین این نظر معتقدند به دلیل عدم وجود همین چهارچوب چالشی که قرآن مطرح کرده‌است بی‌معنی است.

بحث دیگری نیز مطرح می‌شود که در بخش ریاضیات و قرآن به آن پرداخته شده‌است.

پاورقی

  1. ^  Qur'an, Encyclopedia Britannica Online.
  1. ^ مدیر شانه‌چی، در مشکوة،شماره ۲، بهار ۱۳۶۲ش، ص ۱۵۱-۱۵۲
  2. ^ سوره ابراهیم،آیه ۱: (به عربی: «كتابٌ انزَلناه اليكَ لتُخرجَ الناسَ من الظلماتِ الي النورِ بأذنِ ربِّهِم الي صراطِ العزيزِ الحميدِ»)
  3. ^  برای نمونه مراجعه کنید به چه کسانی قرآن را نوشته‌اند
  4. ^ خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه از بهاءالدین خرمشاهی، ناشر:جامی و نیلوفر، ص ۶۵۲
  5. ^  زرین کوب، عبدالحسین؛ ۱۳۴۳؛ تاریخ ایران بعد از اسلام؛ صفحه ۲۰؛ انتظارات امیرکبیر
  6. ^ خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه از بهاءالدین خرمشاهی، ناشر:جامی و نیلوفر، ص ۶۵۷
  7. ^ سوره بقره،آیه ۲۳:(به عربی: «و أُن كنتُم في ريبٍ ممّا نزّلنا علي عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثلِه و ادعوا شهداءَكم من دون الله ان كنتم صادقين»)
  8. ^ به‌عنوان مثال مراجعه کنید به سوره مثل قرآن

منابع

  1. جعفریان،رسول، افسانه تحریف قرآن
  2. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن شناخت
  3. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران:امیرکبیر، چاپ اول:۱۳۴۶
  4. طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ناشر: دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم:۱۳۵۳
  5. قرآن و قرآن پژوهی

جستارهای وابسته‌

پیوند به بیرون


شک‌گرایان

الگو:ارقام لاتین ru-sib:Коран

  1. خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴
  2. خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴
  3. اسراء، ۸۸ - اسباب النزول، جلال‌الدین سیوطی
  4. آئینه اسلام، نوشته طه حسین، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ص ۱۴۹ - ۱۵
  5. خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴
  6. خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴ و ۶۵۵
  7. رامیار،تاریخ قرآن:۲۱۳
  8. رامیار،تاریخ قرآن:۲۵۵
  9. تاریخ قرآن، محمود رامیار، صص ۵۲۷ تا ۵۴۸