عربستیزی در ایران: تفاوت میان نسخهها
Mahdikamsh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
الگوی اشتباه |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{حفاظت |
{{حفاظت}} |
||
{{همچنین|ایرانیستیزی#جهان عرب}} |
{{همچنین|ایرانیستیزی#جهان عرب}} |
||
'''احساسات ضد اعراب در میان ایرانیان''' یا '''عربستیزی در ایران''' به [[بیزاری]]، [[هراس]] و [[پیشداوری نژادی|پیشداوری نژادی]] مبتنی بر [[ناسیونالیسم ایرانی]] که در برخی از رفتار و گفتار [[ایرانیان]] نسبت به [[مردم عرب|عربها]] مشاهده میشود اشاره دارد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=1395|وبگاه=رادیوفردا|نشانی=https://www.radiofarda.com/amp/f7-taboo-e9-anti-arab-sentiments-in-iran/28096960.html&ved=2ahUKEwikupDD77v9AhXV_7sIHbPTCIEQFnoECAgQAQ&usg=AOvVaw3OCIpt7Pva1QEMsLHUn6kQ|عنوان=عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟|بازبینی=2022}}</ref> |
'''احساسات ضد اعراب در میان ایرانیان''' یا '''عربستیزی در ایران''' به [[بیزاری]]، [[هراس]] و [[پیشداوری نژادی|پیشداوری نژادی]] مبتنی بر [[ناسیونالیسم ایرانی]] که در برخی از رفتار و گفتار [[ایرانیان]] نسبت به [[مردم عرب|عربها]] مشاهده میشود اشاره دارد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=1395|وبگاه=رادیوفردا|نشانی=https://www.radiofarda.com/amp/f7-taboo-e9-anti-arab-sentiments-in-iran/28096960.html&ved=2ahUKEwikupDD77v9AhXV_7sIHbPTCIEQFnoECAgQAQ&usg=AOvVaw3OCIpt7Pva1QEMsLHUn6kQ|عنوان=عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟|بازبینی=2022}}</ref> |
نسخهٔ ۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۵۰
احساسات ضد اعراب در میان ایرانیان یا عربستیزی در ایران به بیزاری، هراس و پیشداوری نژادی مبتنی بر ناسیونالیسم ایرانی که در برخی از رفتار و گفتار ایرانیان نسبت به عربها مشاهده میشود اشاره دارد.[۱]
ایرانیان به دلایل[۲][۳] حمله اعراب به ایران، جنگ نیابتی ایران و عربستان، توحش و حرف اول زدن عربها در گروههای تروریستی عربی-سلفی مثل اخوانالمسلمین و القاعده و داعش و جبهه النصره و تحریر الشام و جیش الاسلام و احرار الشام و شورشیان حوثی[۴] و القاعده در عراق،[۵] نسلکشی بیش از ۵۰ هزار ایزدی ایرانیتبار در عراق و سوریه، حمله صدام بعثی به ایران، فاجعه منا و قتل بیش از ۲۰۰۰ نفر، قتلعام بیش از ۲۷۵ ایرانی در مکه خانه خدا توسط عربستان، تجاوز جنسی ماموران عربی به دو نوجوان پسر ایرانی، صیغه شدن ایرانیان توسط زائران عرب عراقی، گستره جمعیت نامعقول و بیشاز اندازه اعراب در ایران، ناامنی و تیراندازی دستکم هر روز یکبار در برخی شهرهای عربنشین ایرانی منجمله اهواز، ماهشهر، شادگان و خرمشهر[۶] و حتی نژادپرستی خود اعراب و توهین آنها به عجم مثل اذعانات حسن نصرالله مبنی بر اینکه خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران عرب است[۷] و دین و فرهنگ ایران دیگر پارسی نیست بلکه تماماً عربی است.[۸][۹] اینکه چرا ایرانیان فرهنگ و رسوم عربها را میپذیرند (مثل دین اسلام، چفیه عربی، زبان عربی و حتی رسم و رسومهای ضدبشری مثل قتلهای ناموسی و بریدن سر دختر ۱۷ ساله در اهواز)، اما عربها حاضر به پذیرش فرهنگ و رسم و رسوم ایرانیان نیستند؟ یا چرا رهبر سرزمین ایران علی خامنهای شخصی ترکیبی از نژاد ترک و نژاد عرب است و هیچ هویت ایرانیای ندارد؟ همینطور اینکه ایرانی در کشور خود نمیتواند در ثبت احوال نام خود را به اسم ایرانی اصیل تغییر دهد اما به عربی میشود، تحریف نام خلیج فارس توسط کشورهای عربی خلیج فارس به خلیج عربی، اینها به نوعی حس کینه، تحقیر و بیهویتی را در عربها ایجاد میکنند.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳] یکی از دلایل احساس ناخوشی و ازخودبیگانگی ایرانیان در برابر اعراب مسئله ساداتسالاری و برتر پنداری نژاد سید در ایران است. فلذا نمیتوان ایرانیان را یکجانبه در اینکه آنها نژادپرست هستند قضاوت کرد، بلکه باید به دنبال دلایل تاریخی-روانی آن بود. آنان «عرب بیگانه» را در برابر «هویت ایرانی» جای میدهند، چرا که نمیتوانستند مستقیماً قدرتها را نقد کنند؛ «عرب» نزد آنان، استعارهای از «اعراب مسلمان مهاجم» است.[۱۴][۱۵]
ایرانیان خوب می دانند که قبل از اسلام، اعراب آنها را در جنگ ذی قار شکست دادند. آنها خوب می دانند که بعد از ظهور اسلام، اعراب، فارسها را در قادسیه و دیگر جاها شکست دادند...
...ایرانیان می دانند زمانی که آنها علیه خلیفه عثمانی سلیم اول شورش کردند؛ این خلیفه به ایرانیان در جنگ معروف چالدران درس خوبی داد. ایرانیان خوب این چیزها را میدانند!
[۱۶][۱۷]محسن العواجی سال ۱۳۹۰
ممکن است مخالفان ایرانیان را متهم به نژادپرستی کنند، حال آنکه ایرانیان مثل اعراب که اتحادیه کشورهای عرب مبتنی بر نژادپرستی عربی و پانعربیسم را تأسیس کردند، هرگز چنین سازمانی نداشتهاند.[۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳] مثلاً بین چند کشور فارسیزبان مثل ایران و افغانستان و تاجیکستان و پاکستان که شمار قابلتوجهی ایرانتبار وجود دارد، هیچگونه سازمانی مشترک پانایرانیست وجود ندارد.
اتحادیه کشورهای عرب متشکل از بیش از ۲۰ کشور عربنژاد و عربی زبان میباشد که هدفش نزدیکسازی و همگرایی هرچه بیشتر اقوام عرب و مقابله با غرب، ایران، ترک و یهودیت میباشد.[۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸]
یکی از علل عربستیزی ایرانیان را میتوان در خود اعراب جستجو کرد. برخی از آنان احساسات ضدایرانی دارند. ایرانیستیزی در میان اعراب بسیار بیشتر از یهودیان است. نمونهٔ بارز آن اعلامیهی سه چیز که خدا نباید میآفرید: ایرانیان، یهودیان و مگس عربهای عراقی بودهاست. تا حدودی طبیعی است که نفرتپراکنی نژادی، مقابله به مثل داشته باشد. این به گونهای است که ایرانیان حاضر هستند با یهود و اسرائیل کنار بیایند ولی به مراتب عربستان سعودی را خطرناکتر از اسرائیل میدانند.[۲۹][۳۰][۳۱][۳۲]
همچنین بزرگداشتهایی که مربوط به فرهنگ ایرانی هستند در ایران ممنوع شدند مثل بزرگداشت روز داریوش بزرگ و روز کوروش بزرگ و اصرار به درج بزرگداشتهای بیحد و مرز غنی به فرهنگ و تاریخ عربی در تقویم ایرانی است.[۳۳]
جمهوری اسلامی ایران که خود معتقد به محور مقاومت در برابر دشمنان استکبار جهانی است، هیچگاه از سرداران ایرانی که نماد مقاومت با توحش اعراب بودند در کتب درسی تاریخی مدارس، یاد نکردهاست. مثل رستم فرخزاد، ابومسلم خراسانی و پیروز نهاوندی (ابولؤلؤ) و... .[۳۴] همچنین هیچگاه اخباری که جنایت علیه افغانیها و پشتونها و هزارهها توسط طالبان رخ میدهد را پوشش نداده است و حتی کوچکترین اعتراضی نکردهاست، اما اگر یک عرب فلسطینی تحت ظلم یک اسرائیلی قرار گیرد، دهها بار با عوامفریبی و پروپاگاندا، خبرش را پوشش میدهد.[۳۵][۳۶][۳۷]
[۳۸][۳۹]
از دلایل دیگر میتوان به ایرانیستیزی خود ایرانیان و نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره داشت. مثلاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بهانه اعتراضات ۱۴۰۱ ایران به اقلیم کردستان حمله موشکی کرد و موجب رعب و وحشت و آتشسوزی زمینهای کشاورزی و تخریب منازل و قتل حدود ۱۳ نفر از جمله یک مادر و نوزادش در کردستان عراق شده است و این نوعی جدال و ستیز با مردمان ایرانیتبار است، نظام جمهوری اسلامی ایران هرگز با عربهای سلفی حتی داعش چنین رفتاری نداشته است.[۴۰][۴۱]
یکسری از عربهای خوزستانی عضو جنبش مبارزه عربی برای آزادی اهواز ملقب به الاحوازیه و مقاومت ملی اهواز (ANR) خوستار جدایی استان خوزستان از ایران میباشند. بمبگذاریهای اهواز سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ توسط عربها در خاک ایران موجب عربهراسی بیشتر ایرانیان شدهاست که از آنان به عنوان اشغالگران عربی مدرن یاد کنند. [۴۲]
برخی عربها را «بدوی»، «متوحش»، «عقبافتاده» و «خونریز» میدانند که توانستند فقط با نفت از «شترسواری و سوسمارخوری» به «بنزسواری و هاتداگ خوری» برسند که جهان عرب شدیداً با این اظهارات مخالف است.
یکی از علل افزایش کینه میان ایرانیان و جهان عرب، «لابی عربی» با محوریت سعودی و امارات متحده عربی بودهاست که در پادشاهی محمدرضا پهلوی موجب تحریم بیشتر ایران شدهاست. بدینصورت که لابی عربی موجب جدایی هرچه بیشتر ایران میان ایالات متحده آمریکا و جهان غرب شد تا ایران از سوی آنان تحریم اقتصادی گردد و کشورهای عربی، نفت خودشان را با آمریکا معامله کنند و این سود هنگفت برایشان آورده و زیان سنگینی برای ایرانیان و نهایتاً تغییر حکومت محمدرضا شاه پهلوی پیامد آن بود.[۴۳][۴۴]
ساختار
صادق زیباکلام در نشستی با محمدجواد حقشناس در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۵به اینکه «آیا ما ایرانیها نژادپرست هستیم یا نه؟»، آری پاسخ داد.[۴۵][۴۶] او گفت: «من چند ویژگی را دیدهام و به این نتیجه رسیدهام که نژادپرستیم. اول اینکه ما خود را برتر از دیگران میبینیم، ساختاری که نظام رسمی ما پیدا میکند و وجهی رسمی که در میان مردم جاری است این را نشان میدهد. همچنین تنفر از اقوام و ملیتهای دیگر که برجستهترین آن نفرتی است که از اعراب و افاغنه داریم. ویژگی دیگر جایگاه مهمی است که در تاریخ برای ایران قائل هستیم و نگاه شکبرانگیزی که به کشورهای دیگر داریم». اما محمدجواد حقشناس آنچه که زیباکلام «نژادپرستی» خواند را نپذیرفت.[۴۷] زیباکلام در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ از افغانستانیها در ایران و از کشورهای عربی خلیج فارس با بیان این جمله عذرخواهی نمود: «من از ۳ میلیون افغانی به خاطر ظلمهایی که به آنها میکنید، معذرت خواهی میکنم؛ من از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به خاطر بیاحترامیهای شما معذرت خواهی میکنم؛ شما باید ادب را در برابر آنها رعایت کنید؛ شما از قادسیه میسوزید؛ از اعراب کینه دارید به خاطر این که اسلام را برای شما آوردهاند.»[۴۸] او همچنین بدین باور است که بسیاری از ایرانیها از عربهای بیزارند و «فرقی هم نمیکند چه ایرانیهای بیدین و چه ایرانیهای دیندار»، او پایین بودن سطح فرهنگ را دلیل نژادپرستی در ایران بیان کرد. حتی واکنشهای وزارت امور خارجهٔ ایران نسبت به سیاستهای خارجی کشورهای عربی که همسو با دولت ایران نیست، با رویهٔ نژادی توصیف کردهاست.[۴۹]
از دید علیرضا نوریزاده، خاستگاهِ دیدگاههای موجود در ایران نسبت به جهان عرب، از «رابطهٔ سیاسی دولت ایران با کشورهای عربی» برمیآید که دوران اصلاحات، نقطهٔ تحول آن بودهاست.[۵۰] از دید عبدالرحمن الراشد در الشرق الاوسط، «ناکامی نظام [-سیاسی ایران] و ناتوانی مردم [در اعتراض یا اصلاحات] باعث میشود هرچه که با چهره رسمی کشور ارتباط دارد، منفور شود» و «سخن گفتن از افزایش کینه ایرانیها از عربها، همراه با برداشتهایی است که از افزایش نفرت ایرانیها از خود اسلام حکایت دارد؛ دینی که اکثر مردم ایران پیرو آن هستند. از سویی با توجه به اینکه نظام ایران از دین استفاده ابزاری میکند و برای توجیه در دست گرفتن مقدرات کشور و حکم رانی دیکتاتورمآبانهاش، لباس دین به تن کرده، برخی را به آن جا سوق داد تا نفرت خود را از روحانیون دینی که بر کشور حکومت میکنند و فساد میان آنها گسترش یافته، ابراز کنند.»[۵۱] نویسندهای ایرانی-افغانی در ۴ آبان ۱۳۹۱ نوشت که ما عادت کردهایم مردم حجاز را با حاکمان عربستان یکی بدانیم.[۵۲]
پیوستگی باستانگرایی در ایران با عربستیزی و اسلامستیزی
در آثار افرادی مانند صادق هدایت، صادق چوبک، مهدی اخوان ثالث و نادر نادرپور گونهای از عربستیزی روشنی («عرب» بدون تعریف آن) را بازمیتاباند.[۵۳] ماشاءالله آجودانی در «صادق هدایت و ناسیونالیسم» میگوید که ادبیات و ملیگرایی دوران مشروطه «اسلام و عرب را مسبب تمامی مشکلات و عقبماندگیها و دشمن اصلی ایران میداند».
نادر نادرپور «عرب و اسلام» را در برابر ارزشها و فرهنگ واقعی ایرانی جای میدهد و آنها را محکوم میکند. او عربها را «مردمی سیهچرده، وحشی و غیر انسان» و وابسته به تصاویر «خون و ماه» معرفی میکند و در برابر آن فردیت ایرانی را جای میدهد که «آفرینندهٔ تمدنِ روشنگر ایرانی و وابسته به آتش، زردشت، خورشید و نوروز» میداند.[۵۴]
صادق هدایت از عرب و از اسلام به عنوانی «دینی بیگانهٔ عربی» بیزار است. او در آثارش، مردم عرب را مردمانی «سیهچرده، کثیف، بیمار، زشت، جاهل، ظالم، بیشر و دیوصفت» توصیف کردهاست. او «مسلمانان ایرانی روزگارش را فاسد و ریاکار» دانستهاست. از دید نو «فقط ایرانیان ساسانی زیبا، شجاع، باهوش، فرهیخته و شریف» اند. او ایرانِ پیشا-اسلامی و مزدیسنا را «دوران طلایی» معرفی میکند. در دیدگاه او «هویت فرهنگی راستین ایرانی، با هندِ آریایی» وابسته است و این هویت «بهدست عربهای مسلمانِ مهاجم» نابود شدهاست و «عربها فرهنگِ بهخونتشنه و ددمنش»، «دین خود را» جایگزین تمدن برتر ایران کردهاند.[۵۳]
نویسندگان مرد در ادبیات معاصر ایران، ملیگرایی ایرانی را در الگوی ملیگرایی غرب تعریف کردهاند. «همگی بر وجود اساطیرِ همریشه و همگونی زبانی و همگونی نژادی» تأکید دارند؛ و همه به جز جمالزاده که خود سید است، در برابر نژاد سامی موضعگیری کردهاند. آنان فردیت ایرانی را دقیقاً در برابر نژاد سامی جای دادهاند. عرب نزد آنان «بیگانه» است و «حُکمِ اسلام» را نشان میدهد؛ ولی در برابر این آثار، مؤلفان زن ایرانی، دیدگاهی کاملاً متفاوت نسب به ملیگرایی بازتاباندهاند.[۵۳]
فروغ فرخزاد، ملیگرایی ایرانی را در بیگانهستیزی و بیگانهگریزی جای ندادهاست. در آثار او، «عرب یا ایرانی» نیستند، بلکه «انسانها» بنابر انسانیت خود حضور دارند. او رسومی که نویسندگان مرد، «اسلامی» نامیدهاند، «خودی» دانسته و محکومشان کردهاست. طاهره صفارزاده دیگر مؤلف ایرانی که جهانبینیاش، «اسلامی-جهانی» بیان شدهاست.[۵۳]
یک مؤلف باستانگرای ایرانی در پیوستگی دانستن ملّیگرایی و عربستیزی، نوشتهاست که برای ایرانیان، سربلند بودن یعنی مستقل بودن؛ در اسارت دیگران بودن، به معنای توهین بر تاریخ. سپس نتیجهگیری میکند که «هزار و چهارصد سال پیش لشکر عرب به این سرزمین تاخت و با تجاوز و شمشیر و جزیه، اسلام و سلطهٔ خلفای ستمگر را حاکم گردانید.» او ادامه داده که «هویت ایرانی آسیب دیده و بیمارگونه گشتهاست، زیرا شیعه میلیونها انسان را از حساسیت به کورش و فردوسی درآورد و آنها را به امامِ عرب و ارزشهای دروغ و پستِ سرزمین دیگر وصل نمود».[۵۵]
پیشینه
ناصر فکوهی دربارهٔ آسیبشناسی روشنفکری معاصر ایران به عربستیزی در ایران اشاره کردهاست. او معتقد است که گفتمانِ ملیگرایانه افراطی (شوونیستی)، در ایران که به شدت «نژاد پرستانه»، باستانگرا و به دور از تعقل است با تمامِ مشخصاتِ شوونیسم در سطح جهان و در میان احزاب فاشیستی، چون بیگانههراسی، نفرتنژادی و ضد قومی بودن است و میتواند خطرناک باشد.
فکوهی همچنین بر این باور است که این گفتمان مثلاً به سهولت لحن و رویکردهای «ضدعرب» به خود میگیرد، بدون آنکه متوجه باشد در ایران ما جمعیتی چند میلیونی از عربها در (اهواز، بوشهر) داریم، که هم میهنان ما هستند. گروهی از روشنفکرانِ ایران، مواضعِ ملیگرایانهٔ ضدِعرب و تاریخی میگیرند و بحث را براساسِ محوریت ایرانِ مرکزی پیش میبرند، به خود زحمتِ آن را نمیدهند تا ببینند مسائل بر سر چیست و به نشان دادنِ واکنشهایی بسنده میکنند.[۵۶]
از دیگر سو در میان ورزشکاران ایرانی نیز نقدهایی بر لحن نژادی در ایران وارد شدهاست. از جمله این افراد رضا بوعذار است. او رکورددار دوی ۴۰۰ متر ایران و دارندهٔ مدال طلای مسابقات آسیایی چین پس از تغییر رشته و دعوت به اردوی تیمملی راگبی نگرانی خود را بابت تغییر رشتهاش را نگاه «نژادپرستانه» رئیس فدراسیون دو و میدانی ایران اعلام کرد. بوعذار پیش از این گفته بود که یک بار برای بالا بردن پرچم ایران نیز جلوی او را گرفته بودند. او دلایل مخالفت با خودش را نگاههای غیر ورزشی و نژادی میداند.[۵۷][۵۸]
محمدتقی رهبر، از امامان جمعهٔ اصفهان، در ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ در اعتراض به عربستان سعودی، بدون روشنگری و تعریف واژهای از عبارت «یک مشت سوسمارخور» برای اشاره به آل سعود به زبان آورد.[۵۹]
اکبر عبدی در برنامهٔ زندهٔ تلویزیونی به مناسبت جشن روز عید غدیر خم، و در شرایطی که جمعیتی از حجاج حج تمتع در سال ۱۳۹۴ در جریان مراسم حج کشته شده بودند، ضمن تعریف خاطرهای از حضور خود و دخترش المیرا عبدی در مناسک حج، صحبتهایی در خصوص خواستگاری یک عرب سعودی و پاسخ توهینآمیز خود به او را مطرح نمود که بعد از تعریف کردن خاطره، مجری برنامه مجبور به قطع کردن صحبتهای وی شد. سخنان توهینآمیز اکبر عبدی واکنشهای بسیاری را برانگیخت. «کانون مبارزه با نژادپرستی و عربستیزی در ایران» با صدور بیانیهای در اعتراض به سخنان اکبر عبدی اعلام کرد: «این فقط توهین اکبر عبدی هنرپیشه سرشناس ایرانی به عربها نیست بلکه نوای ناخوش اندیشه عربستیز و دگرستیزی است که از دوران «آریا» مهری تا جمهوری اسلامی – آریایی ادامه دارد.»[۶۰] اکبر عبدی چند روز بعد در رابطه با واکنشهای اعتراضی در فضای مجازی به سخنانش[۶۱] در مصاحبه تلویزیون تیوی پلاس اعلام کرد که از حرفهایش سوءبرداشت شدهاست. وی اعلام کرد که «اگر میدانستم برنامه زنده است این حرف را نمیزدم. احساس کردم برنامه غیر مستقیم است و شبکه ۳ روی صدایم سوت پخش میکند.»[۶۲]
در فرهنگ ایران
ادبیات
در ابیاتی جعلی که در دورههای بعدتر به شاهنامهٔ فردوسی افزوده شدهاست، در قسمت رجزخوانی رستم فرخزاد (خطاب به سردار عرب) محتوایی تحقیرآمیز نسبت به عربها به چشم میخورد:[۶۳][۶۴][۶۵][۶۶][۶۷]
- ز شیر شتر خوردن و سوسمار
- عرب را بهجائی رسیدست کار
- که تاج کیان را کند آرزو
- تفو باد بر چرخ گردون تفو[۶۸]
جلال خالقی مطلق، که شاهنامه را زیر نظر احسان یارشاطر تصحیح کردهاست، با مقایسه نسخ موجود شعر را جعلی میداند که احتمالاً برای تسلی غرور زخم خورده ایرانیان توسط دیگران به نسخههای جدیدتر شاهنامه افزوده گشتهاست.[۶۹][۷۰]
موسیقی
یک رپخوان ایرانی به نام بهزاد پکس چند ترانه عرب ستیزانه به نام عرب کُش،چهارشنبه سوری(عرب کُش۲)و آل سقوط را خوانده است. این ترانه که دارای محتوایی ضد عربی و نژادپرستانه است با واکنش جریانهای مختلف حقوق بشری و مخالفان نژادپرستی مواجه شد. کانون مبارزه با نژادپرستی و عرب ستیزی در ایران با صدور بیانیهای در رابطه با این مسئله خوانندهٔ ترانه را یک «جوجه فاشیست» و این ترانه را «مقدمهای برای زدودن قبح عربکشی در ایران» دانست.[۷۱]
شعارها
یک گزارش رسانهای از شعارهای عربستیزانهٔ گردآمدگان بهمناسبت روز کوروش بزرگ در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶ حکایت دارد؛ «ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم»، «همش میگن دست خداست، هرچی بلاست از عربهاست».[۷۲]
ناآگاهیها و خوارشماریها
بدویانگاری مردم عرب و عربزبان
نادر ابراهیمی در نقد اشعار مهدی اخوان ثالث بیان کرده که «مهدی اخوان ثالث، کینهاش به عرب، یک کینهٔ ایستای بهمیراثرسیدهاست نه کینهٔ اندیشگی و پویا. او عرب را دقیقاً و برای همیشه همان عربِ هزار و پانصد سال پیش میداند، که برجای ماندهاست و تکان نمیخورد: یک ملّتِ واحدِ یکپارچه، بدون کمترین تغییر قشری، طبقاتی، ملّی، تاریخی، اجتماعی، و سیاسی:بدخون، بدنژاد، فاسد بالذّاته… او صدّام را بهدلیل عرب بودنش، یزید میداند نه بهدلیل عاملِ استعمار بودنش.»[۷۳] اما محمدرضا شفیعی کدکنی در حالات و مقامات م. امید، عربستیزی را از موضوعات شعر اخوان ذکر نکرده و آن را مهم نانگاشته و از دلبستگی اخوان به ادبیات عربی نوشتهاست. همچنین از حاشیهنویسی اخوان بر المنتحل ثعالبی (که اتفاقی بهدستش رسیده بوده) نوشتهاست که نشان از دقت و نکتهسنجی اخوان در ادبیات عربی است، او یادآوری میکند که اخوان، سرمایهٔ ادبی خود در زبان عربی را «فقط و فقط با مطالعه و قریحهٔ شخصی آموخته بود … او به غریزه و در نتیجهٔ ممارست و شوق متن را میخواند و میفهمید و از این لحاظ بر بسیاری از دارندگان درجهٔ دکترای ادبیات عربی - که من میشناسم - برتری داشت.» شفیعی از خاطرهای نیز سخن میگوید که اخوان بسیار دلخواسته بود که از پدر شفیعی کدکنی، مقامات حریری را بیاموزد.[۷۴]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «باور زیباکلام به نژادپرستی ایرانیان در بوته نقد». عصر ایران. ۴ مرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «صادق زیباکلام: به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم». ایسنا. ۲۰۱۷-۱۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «گزارش سازمان ملل: شورشیان حوثی یمن از دختران نوجوان سربازگیری میکنند». رادیوفردا. ۱۳۹۹. دریافتشده در ۱۴۰۰. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «باور زیباکلام به نژادپرستی ایرانیان در بوته نقد». عصر ایران. ۴ مرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «صادق زیباکلام: به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم». ایسنا. ۲۰۱۷-۱۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «سادات ایران (۱)؛ یعنی چه «سید»؟». رادیوفردا. ۱۳۹۶.
- ↑ Encyclopædia Britannica: Aryan. "This notion, which had been repudiated by anthropologists by the second quarter of the 20th century, was seized upon by Adolf Hitler and the Nazis and made the basis of the German government policy of exterminating Jews, Gypsies, and other 'non-Aryans.'".
- ↑ Gould, Stephen Jay (1981). The Mismeasure of Man. W W Norton and Co. ISBN 0-393-01489-4.
Few tragedies can be more extensive than the stunting of life, few injustices deeper than the denial of an opportunity to strive or even to hope, by a limit imposed from without, but falsely identified as lying within.
- ↑ Kurtz, Paul (September 2004). "Can the Sciences Help Us to Make Wise Ethical Judgments?". Skeptical Inquirer Magazine. Committee for Skeptical Inquiry. Archived from the original on 23 November 2007. Retrieved 1 December 2007.
There have been abundant illustrations of pseudoscientific theories-monocausal theories of human behavior that were hailed as "scientific"-that have been applied with disastrous results. Examples: … Many racists today point to IQ to justify a menial role for blacks in society and their opposition to affirmative action.
- ↑ بلوندل سعد، جویا. عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران. ترجمهٔ فرناز حائری. تهران: کارنگ. ص. ۱۶۳. شابک ۹۶۴۶۷۳۰۶۴۷.
- ↑ «از طرف یک مشت سوسمارخور مورد تحقیر قرار میگیریم». عصرایران. ۲۵ فروردین ۱۳۹۴.
- ↑ [www.entekhab.ir/fa/amp/news/24054 «شیوخ سعودی همچنان علیه ایرانیان و تشیع، می تازند؛ ایرانی ها خوب می دانند که ما هم قبل و هم بعد از اسلام آنها را شکست دادیم!/خلیفه عثمانی در جنگ چالدران به آنها درس خوبی داد!»] مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). Entekhab. 2018. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 2018. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «سادات ایران (۱)؛ یعنی چه «سید»؟». رادیوفردا. ۱۳۹۶.
- ↑ Encyclopædia Britannica: Aryan. "This notion, which had been repudiated by anthropologists by the second quarter of the 20th century, was seized upon by Adolf Hitler and the Nazis and made the basis of the German government policy of exterminating Jews, Gypsies, and other 'non-Aryans.'".
- ↑ Gould, Stephen Jay (1981). The Mismeasure of Man. W W Norton and Co. ISBN 0-393-01489-4.
Few tragedies can be more extensive than the stunting of life, few injustices deeper than the denial of an opportunity to strive or even to hope, by a limit imposed from without, but falsely identified as lying within.
- ↑ Kurtz, Paul (September 2004). "Can the Sciences Help Us to Make Wise Ethical Judgments?". Skeptical Inquirer Magazine. Committee for Skeptical Inquiry. Archived from the original on 23 November 2007. Retrieved 1 December 2007.
There have been abundant illustrations of pseudoscientific theories-monocausal theories of human behavior that were hailed as "scientific"-that have been applied with disastrous results. Examples: … Many racists today point to IQ to justify a menial role for blacks in society and their opposition to affirmative action.
- ↑ «باور زیباکلام به نژادپرستی ایرانیان در بوته نقد». عصر ایران. ۴ مرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «صادق زیباکلام: به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم». ایسنا. ۲۰۱۷-۱۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «سادات ایران (۱)؛ یعنی چه «سید»؟». رادیوفردا. ۱۳۹۶.
- ↑ Encyclopædia Britannica: Aryan. "This notion, which had been repudiated by anthropologists by the second quarter of the 20th century, was seized upon by Adolf Hitler and the Nazis and made the basis of the German government policy of exterminating Jews, Gypsies, and other 'non-Aryans.'".
- ↑ Gould, Stephen Jay (1981). The Mismeasure of Man. W W Norton and Co. ISBN 0-393-01489-4.
Few tragedies can be more extensive than the stunting of life, few injustices deeper than the denial of an opportunity to strive or even to hope, by a limit imposed from without, but falsely identified as lying within.
- ↑ Kurtz, Paul (September 2004). "Can the Sciences Help Us to Make Wise Ethical Judgments?". Skeptical Inquirer Magazine. Committee for Skeptical Inquiry. Archived from the original on 23 November 2007. Retrieved 1 December 2007.
There have been abundant illustrations of pseudoscientific theories-monocausal theories of human behavior that were hailed as "scientific"-that have been applied with disastrous results. Examples: … Many racists today point to IQ to justify a menial role for blacks in society and their opposition to affirmative action.
- ↑ «از طرف یک مشت سوسمارخور مورد تحقیر قرار میگیریم». عصرایران. ۲۵ فروردین ۱۳۹۴.
- ↑ [www.entekhab.ir/fa/amp/news/24054 «شیوخ سعودی همچنان علیه ایرانیان و تشیع، می تازند؛ ایرانی ها خوب می دانند که ما هم قبل و هم بعد از اسلام آنها را شکست دادیم!/خلیفه عثمانی در جنگ چالدران به آنها درس خوبی داد!»] مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). Entekhab. 2018. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «باور زیباکلام به نژادپرستی ایرانیان در بوته نقد». عصر ایران. ۴ مرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «صادق زیباکلام: به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم». ایسنا. ۲۰۱۷-۱۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ از ویکی پدیای فارسی: ابومسلم خراسانی
- ↑ از ویکی پدیای فارسی: پشتون
- ↑ از ویکی پدیای فارسی: طالبان
- ↑ از ویکی پدیای فارسی: نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران
- ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ از ویکی پدیای فارسی:حملات ۱۴۰۱ سپاه پاسداران به اقلیم کردستان
- ↑ «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیوفردا. 1395. دریافتشده در 2022. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ از ویکیپدیای فارسی: بمبگذاریهای اهواز
- ↑ «لماذا یکره الفرس العرب». مقاله. روزنامهٔ عُکاظ. ۴ اکتبر ۲۰۱۶.
- ↑ «چرا ایرانیان از اعراب بیزارند». مقاله. العالم. ۱۴ اسفند ۱۳۹۱.
- ↑ «باور زیباکلام به نژادپرستی ایرانیان در بوته نقد». عصر ایران. ۴ مرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «صادق زیباکلام: به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم». ایسنا. ۲۰۱۷-۱۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ شهرام رفیع زاده (۲ مرداد ۱۳۹۵). ««ایرانیان نژادپرست هستند یا نه؟»». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «عذرخواهی زیباکلام از کشورهای عربی!». مشرق. ۲۰۱۲-۰۴-۳۰. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹.
- ↑ «رابطه عشق و نفرت میان ایران و اعراب». رادیو فردا. ۱۷ دی ۱۳۸۹.
- ↑ «ایرانیها از عربها نفرت دارند یا اسلام؟». الشرق الاوسط. ۷ ژوئن ۲۰۱۴.
- ↑ «آیا رونق دوباره نژادپرستی اتفاقی است؟». خراسانزمین. ۴ آبان ۱۳۹۱.
- ↑ ۵۳٫۰ ۵۳٫۱ ۵۳٫۲ ۵۳٫۳ بلوندل سعد، جویا. عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران. ترجمهٔ فرناز حائری. تهران: کارنگ. شابک ۹۶۴۶۷۳۰۶۴۷.
- ↑ بلوندل سعد، جویا. عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران. ترجمهٔ فرناز حائری. تهران: کارنگ. ص. ۱۶۵. شابک ۹۶۴۶۷۳۰۶۴۷.
- ↑ ایجادی، جلال. جامعهشناسی آسیبها و دگرگونیهای جامعه ایران. H&S Media, 2014. شابک ۹۷۸۱۷۸۰۸۳۲۹۰۶.
- ↑ ناصر فکوهی (۲۰ فروردین ۱۳۹۷). «نقد ناصر فکوهی بر فیلم لاتاری: فیلمفارسی جدید با مایه نژادپرستی». عصرایران. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «به جرات میگویم که او ضدخوزستانیها است». www.khouznews.ir. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ ایسنا خوزستان
- ↑ «از طرف یک مشت سوسمارخور مورد تحقیر قرار میگیریم». عصرایران. ۲۵ فروردین ۱۳۹۴.
- ↑ پایگاه اینترنتی ایران گلوبال: بو بکش، بوبکش چه بوی گندی از سیمای ایران آمده؛ ۳ اکتبر ۲۰۱۵؛ بازدید در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ «واکنش گسترده ایرانیان به سخنان نژادپرستانه اکبر عبدی در تلویزیون دولتی ایران». بالاترین. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ پایگاه اینترنتی بادبادک مدیا: اکبر عبدی: از حرفهایم سوء برداشت شدهاست، ۱۶ مهر ۱۳۹۴؛ بایگانیشده در ۱۶ مه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine بازدید در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ به نقل از لغتنامه دهخدا زیر عنوان «سوسمار» مراجعه شود
- ↑ Near East/North Africa Report. by United States Joint Publications Research Service pp.20
- ↑ A Taste of Persia: An Introduction to Persian Cooking. Najmieh Batmanglij. Published by I.B.Tauris, 2007. ISBN 1-84511-437-X pp.13
- ↑ The Image of Arabs in Modern Persian Literature. Joya Blondel Saad. Published by University Press of America, 1996. Original from the University of Michigan. Digitized May 13, 2008. ISBN 0-7618-0329-7 pp.7
- ↑ The Iranians: Persia, Islam and the Soul of a Nation. Sandra Mackey, W. Scott Harrop. 1996. pp.63
- ↑ شاهنامه فردوسی، ص۵۴۰ - نامه رستم به سعد وقاص و پاسخ آن
- ↑ http://azargoshnasp.net/Iran/iranyaddasht/iran_y22.htm ایران در گذشت روزگاران، خالقی
- ↑ «فردوسی» شاهنامه» پادشاهی یزدگرد» بخش ۳». گنجور. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ سازمان حقوق بشر اهواز: آهنگ عربکش، مقدمهای برای زدودن قبح عربکشی در ایران، ۲۰ اوت ۲۰۱۵؛ بازدید در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ «شعارهای عربستیز در روز کورش و بیتوجهی رسانههای فارسزبان به آن». العربیه. دریافتشده در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۶.
- ↑ کاخی، مرتضی (۱۹ دی ۱۳۹۱). باغ بیبرگی: یادنامه مهدی اخوان ثالث. تهران: زمستان. ص. ۸۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۲۰۰-۱۵-۹.
- ↑ شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۹۰). حالات و مقامات م. امید. سخن. ص. ۹۴. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۴۹۵.