عربستان پیش از اسلام
عربستان پیش از اسلام عموماً بایر و آتش فشانی بوده و این امر کشاورزی را جز در جوار واحهها و چشمهسارها، دشوار مینمود؛ بنابراین شهرها و دیارها در عربستان موقعیتی پراکنده و دور از هم داشتند و در بین آنها دو شهر مکه و مدینه جزو شهرهای مهم عربستان محسوب میشدند.[۱] اجتماعی زندگی کردن برای زنده ماندن در شرایط صحرایی لازم بوده؛ بدون یاری یکدیگر و تشکیل قبیله، محیط ناملایم و شرایط سخت زندگی در صحرا حیات انسانی را غیرممکن میساخت. نیاز به همبستگی و اتحاد افراد به عنوان یک گروه، موجبات تشکیل قبیله را فراهم میساخت و این گروههای قبیلهای بر اساس وابستگیهای خونی و قوم و خویشی تشکیل میشد.[۲] مردم عربستان یا کوچنشین یا ساکن یک ناحیه بودند. گروه اول به صورت مداوم در تلاش برای یافتن آب و چراگاه برای حیواناتشان بوده، در حالی که گروه دوم با تکیه بر تجارت یا کشاورزی امرار معاش و گذران زندگی مینمودند. بهدلیل شرایط سخت زندگی، کوچ نشینان برای ادامه زندگی تا حدی مجبور به یورش به کاروانها و واحههای اطراف بوده و بنابراین از منظر آنان اینگونه غارتها و چپاولگریها، تبهکاری بهحساب نمیآمد.[۳][۴] مدینه به صورت عمده یک مرکز کشاورزی بود، در حالی که مکه یک مرکز مهم تجاری برای بسیاری از قبایل اطراف محسوب میگشت که شامل چند سرزمینی که شامل؛دولت عاد، یمن، اردن و دیگر بود. [۱]
باورهای دینی[ویرایش]
در عربستان پیش از اسلام خدایان (مذکر یا مؤنث) به عنوان محافظین قبایل مختلف در نظر گرفته میشدند. اعتقاد بر این بود که روح این خدایان ارتباطی با درختان، سنگها، چشمهها و چاههای مقدس دارد. آنچه امروزه کعبه خوانده میشود پیش از اسلام یک صحن مهم در عربستان در شهر مکه بود که شامل بتهای مربوط به ۳۶۰ خدای محافظ قبایل مختلف میشد که نماینده ۳۶۰ درجه دایرةالبروج بود و هر سال اعراب برای بهجا آوردن حج به مکه میآمدند. به غیر از خدایان قبیلهای، همه اعراب اعتقاد به یک خدای مشترک برتر به نام «الله» داشتند.الله معادل ایل در ادیان فنیقی و سامی شمالی معادل کرنوس یونانی و یهوه کنعانی بود که رنگ سیاه آن دلالت بر خدای زحل بودنش دلالت میکرد همسر ایل اشراه بود و همسر یهوه قبل از دین یهود که در کابالا به آن اشاره شده است شخینا نام داشت در مورد همسر الله باور بسیاری این است که الات مادینه یا همسر الله بوده است بر اساس اعتقاد آنها، «الله» توجهی به زندگی روزمره آنها نداشت و در نتیجه خدای یک گروه خاص نبوده و هم چنین تشریفات مذهبی برای آن انجام نمیشد. اعراب اعتقاد داشتند که الله سه دختر دارد که آنها نیز به نوبه خود خدا هستند. نام این سه لات، منات و عُزّی بود.لات و منات و عزی سمبل خدایان سه گانه دوشیزه و مادر و پیرزن بودند که در همه ادیان چند خدایی باستان وجود داشتند برخی از قومهای یکتاپرست چون مسیحیان و یهودیان و همچنین پیروان آیین حنیف (حنفا) نیز در عربستان وجود داشتند، لیکن در صحت تاریخی مورد آخر بین محققان اختلاف نظر وجود دارد.[۵] در نخستین زندگینامه نگاشته شده به قلم ابن اسحاق از چهار جوان قریش به نامهای ورقة بن نوفل (پسرعموی خدیجه)، عبیدالله بن جحش (پسر عمه محمد)، عثمان بن الحویرث و زید بن عمرو بن نفیل، نام برده شده و نقل شدهاست که قبل از رسالت محمد به آیین حنیف، یا دین ابراهیم بودهاند. همچنین کسانی مانند رئاب شنّی، امیه بن ابی الصلت و سوید بن صامت نیز پیش از پیامبر نوعی ادعای نبوت را در میان اعراب مطرح کرده بودند.
قبیله قریش، قبیله بسیار مهم و حاکم در مکه بود که پردهداری و کلیدداری کعبه را بهعهده داشت. مکه و کعبه در آن زمان نیز مکانی مقدس در نزد اعراب که به الله اختصاص داشت بود. اگرچه در کنار الله، جایگاه خدایان فرعی دیگری نیز بود که بتهای آنها درون کعبه و پیرامون آن قرار داشتند. مسلمانان معتقدند یکتاپرستی و آیین حنیف ابراهیم را نادیده گرفته بودند، اما همه ساله اعراب، حنیفان و بت پرستان برای آیین حج یا تقدیم قربانی، به زیارت کعبه میآمدند. با این حال کعبه تنها پرستشگاه مورد احترام در میان اعراب نبود و قبایل یا گروههای ساکن هر منطقه، پرستشگاههای خاص خود را داشتند.