جنگ چالدران
مختصات: ۳۹°۰۵′۱۹″ شمالی ۴۴°۱۹′۳۷″ شرقی / ۳۹٫۰۸۸۶۱°شمالی ۴۴٫۳۲۶۹۴°شرقی
جنگ چالدران | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
![]() | |||||||
| |||||||
جنگندگان | |||||||
![]() |
![]() | ||||||
فرماندهان | |||||||
شاه اسماعیل یکم صفوی | سلطان سلیم یکم | ||||||
نیروها | |||||||
۴۰٬۰۰۰ تن (۱۲٬۰۰۰ تا ۶۰٬۰۰۰ تن) | ۱۰۰٬۰۰۰ تن (۶۰٬۰۰۰ تا ۲۱۲٬۰۰۰ تن) | ||||||
تلفات | |||||||
حدود ۵ هزار تن | حدود ۸ هزار تن |
جنگ چالدران، نخستین نبرد ایران(دولت صفوی)با عثمانی بود که در نزدیکی شهرستان چالدران در شمال غربی ایران، در ۲ رجب ۹۲۰ ه.ق/۲۳ اوت ۱۵۱۴ میلادی برابر با اول شهریور سال ۸۹۳ خورشیدی رخ داد؛ نتیجه این نبرد، پیروزی سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول (حکومت ۹۱۸–۹۲۶ ه.ق/ ۱۵۱۲–۱۵۲۰ میلادی) بر سپاه صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل اول (حکومت ۹۰۷–۹۳۰ ه.ق/۱۵۰۱–۱۵۲۴) بود.[۱][۲][۳][۴][۵]
تفاوت آرایش جنگی دولت صفوی و عثمانی[ویرایش]
در این جنگ، نیروهای قزلباش نزدیک به چهلهزار تن و سپاه عثمانی قریب به یکصد هزار نفر بودند، که قزلباشان به علت شمار کمتر، نداشتن استراتژی مناسب و اسلحههای نوین آتشین، از سپاه عثمانی شکست خوردند. در این جنگ سربازان صفوی با شمشیر، نیزه و تیر و کمان میجنگیدند، در حالیکه ارتش عثمانی از توپ و تفنگ بهره میبرد. البته صفویان پیش از این جنگ سلاحهای آتشین در اختیار داشته و به روش استفاده از آنها نیز، آشنایی داشتند و شاه اسماعیل برای رسیدن به سلطنت، از توپ و تفنگ استفاده کرده بود. دلیل استفاده نکردن از این سلاحها در جنگ چالدران، ناشی از سیاستهای جنگی او بود. چون توپخانه، تحرک سوارهنظام را محدود میکرد، در جنگهای صحرایی از توپخانه استفاده نمیکردند و در مواردی هم که استفاده شد، مؤثر واقع نشد، سلاحهای گرم ایرانیان از لحاظ تعداد انگشت شمار و از لحاظ کیفیت قابل قیاس با سلاحهای ارتش عثمانی نبود بنابراین، از استفاده از توپخانه صرف نظر شد چون به لحاظ کم بودن تعداد ثمری نداشت. همچنین، صفویان ذاتاً به سلاح آتشین بیعلاقه بودند و استفاده از آن را ناجوانمردانه و ناشی از بزدلی میدانستند.[۶][۷][۸]
پس از این جنگ، مناطق شرق ترکیه، و شرق عراق از ایران جدا شد و به دست عثمانی افتاد. این مناطق تا پیش از زمان شاه عباس صفوی، در دست عثمانی بود تا اینکه شاه عباس، بخشی از مناطق را با جنگ پس گرفت. سپاه عثمانی شهر تبریز را نیز تصرف کرد اما به دلیل کمبود آذوقه، مجبور به بازگشت شد و حکومت نوپای صفوی از نابودی حتمی، نجات یافت.[۹][۱۰][۱۱]
دلیل کمی شمار سپاهیان ایران در این جنگ، حضورشان در خراسان بود تا از یورش غافلگیرانهٔ ازبکان جلوگیری شود.[۱۲] دلیل دیگر شکست قزلباشها، پیشنهاد دورمش خان شاملو به شاه اسماعیل بود، مبنی بر اینکه اجازه دهند که ارتش عثمانی آرایش دفاعی خود را تکمیل کند تا ایرانیان بتوانند به ابراز دلیری بپردازند و شاه نیز، با این پیشنهاد غیرعادی موافقت کرد.[۱۳]
علت وقوع جنگ چالدران[ویرایش]

قدرت گرفتن شاه اسماعیل یکم در عرصه نظامی و سیاسی، با پیوستن صوفیان ترکمانی بود که بیشترشان در آناتولی و شام زندگی میکردند. در واقع، بخش بزرگی از ایلهای قزلباش، پیش از پیوستن به شاه اسماعیل در آناتولی زندگی میکردند و حتی پس از مهاجرت قبایل اصلی، بخش بزرگی از مردمان آناتولی پیرو یا متمایل به تشیع صوفی صفوی بودند. سازمان تبلیغی تصوف صفوی پیوسته از طریق شبکههای منظم خود و توسط خلفا، ددهها و… مریدان را به پیوستن به مرشد کامل فرقه که شاه اسماعیل بود، تشویق میکرد.[۱۴]
صفویان، در پی فعالیت و سازماندهی فرهنگی در طول دو سده (بر اساس تعالیم صوفیانه و شیعی)، توانستند با حمایت پیروان خود (قزلباشها) حکومت صفوی را در ایران پایهگذاری کنند. صفویان با گردآوری و پناه دادن به آنها به ویژه به نیروهای ینیچری، نیروی نظامی توانمندی تشکیل دادند. قدرت گرفتن یک دولت مستقل شیعی مذهب و متعصب در ایران، امپراتوری عثمانی را که قصد حمله نهایی جهت تصرف اروپا را داشت از سوی شرق، نگران ساخت و لشکرکشی به سمت ایران را موجب شد، که این جنگ در دشت چالدران روی داد.[۱۵]
شاه اسماعیل نیز، به خوبی از این امر آگاه بود و در نامهای به سلطان عثمانی این مطلب را که بسیاری از مردمان ساکن سرزمینهای عثمانی پیرو او هستند، به رخ وی کشیده بود. بیشک، دوام حکومت سنی مذهب عثمانی، بدون محدود یا نابود کردن این روند، با مشکل مواجه میشد. به گفته برخی مورخان، اگر در جنگ چالدران، شاه اسماعیل به پیروزی میرسید، به قدرتی فراتر از تیمور دست مییافت و بیشک گسترش تشیع صفوی، امپراتوری عثمانی را که تازه در آغاز کار بود از صفحه روزگار محو میکرد. همهٔ این موارد انگیزه لازم برای یک رویارویی سرنوشت ساز و حتمی را برای هردو سو آماده میساخت؛ ولی برای این نبرد سرنوشت ساز دلایل دیگری هم وجود داشت که تنها شتابدهنده بودند.
شاه اسماعیل پس از مرگ سلطان بایزید به پسر عموی سلطان سلیم که مدعی و رقیب وی بود، پناه داد و درخواست سلطان را برای بازگرداندن بایزید سوم خلاف جوانمردی اعلام کرد. در برابر سلطان سلیم اندکی پیش از آغاز جنگ دست به قتلعام شیعیان در قلمرو عثمانی زد و زنده ماندگان را نیز داغ زده، به متصرفات اروپایی تبعید کرد.[۱۶]
نبرد سرنوشتساز ایرانیان[ویرایش]
سلطان سلیم، با سپاهی که شمار آن را در حدود دویست هزار نفر نوشتهاند به سوی ایران شتافت تا اینکه در یکم رجب ۹۲۰ قمری (شهریور ۸۹۳) به دشت چالدران در شمال غربی خوی رسید و در آن جا اردو زد. موقعیت سوقالجیشی منطقه چالدران و عدم رویارویی با متجاوزان در دشت باز، از مزیتهای سپاه ایران بود. شمار قشون ایران را در این جنگ حدود ۲۹٬۰۰۰ تن نوشتهاند. پیش از نبرد، شاه اسماعیل و فرماندهان سپاه برای تعیین استراتژی، تشکیل جلسه دادند. نورعلی خلیفه لو و محمدخان استاجلو به دلیل آشنایی قبلی با روشهای جنگی عثمانیان و قدرت ویرانگر توپخانه پیشنهاد کردند که پیش از آنکه دشمن موفق به تکمیل آرایش دفاعی خود گردد، حمله را از پشت به آنها آغاز کنند. این نظر منطقی با مخالفت شاه اسماعیل و دورمیشخان استاجلو مواجه شد که نتیجه آن شکستی سخت بود.[۱۷][۱۸][۱۹]
شاه اسماعیل به عثمانیان فرصت داد تا آرایش دفاعی خود را کامل کنند. دوازده هزار ینی چری مسلح به شمخال در پشت زنجیرهای از توپها قرار گرفتند، مانعی که همانند سدی نفوذناپذیر در برابر سپاه غالباً سوار ایرانی عمل نمود. با آغاز جنگ جناح راست سپاه ایران جناح چپ عثمانی را در هم کوبید و فرمانده آنها حسن پاشا نیز کشته شد. صلابت نخستین یورش ایرانیان به حدی بود که سلطان سلیم لحظاتی پس از شروع درگیری به گمان این که کارش با شکستی برق آسا به اتمام رسیده در پی گریز از کارزار بود. کثرت سپاه عثمانی و محدودیت فضای نبرد به قدری بود که عثمانیان برای رویارویی با سپاه ایران پشت نیروهای خود مدتها به انتظار میایستادند.
با آغاز به کار توپها نتیجه جنگ به سرعت به سود عثمانی تغییر کرد. آتش توپخانه برای ایرانیان مصیبتبار بود. بسیاری از سپاهیان ایران و فرماندهان و صاحبان مناصب در میدان جنگ کشته شدند و شاه اسماعیل با فداکاری چند قزلباش جان سالم به در برد. سلطان سلیم یکم پس از در هم شکستن سپاه صفوی به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب ایرانیان نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد. تلفات جنگ چالدران ۲۷ هزار تن از ایران و ۴۲ هزار تن از سپاه عثمانی بود.
با شکست سپاه قزلباش، درفش ارتش ایران به دست سپاه عثمانی افتاد.[۲۰][۲۱]
نتیجهٔ جنگ[ویرایش]
اگر از این دیدگاه به لشکرکشی نگاه کنیم، این حمله یک پیروزی مقطعی برای عثمانیها بود، ولی برای صفویان و به ویژه شاه اسماعیل یک فاجعه شد. پس از جنگ چالدران، شاه اسماعیل افسردگی گرفت و دیگر رهبری لشکریانش را در جنگ بر عهده نگرفت. پیوند میان شاه به عنوان روح هدایتگر نیمه خدایی و قزلباش، بهطور جبرانناپذیری شکسته شد. در حدود یک سال پس از شکست، عناصر قبایل قزلباش با اقتدار اسماعیل برای مدیریت امور کشور، به تدریج ضعیف گشت.[۲۲][۲۳]
پس از این جنگ، کردستان باختری (مناطق کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه کنونی)، از ایران جدا شد و به دست عثمانی افتاد. سپاه عثمانی شهر تبریز را نیز تصرف کرد اما به دلیل کمبود آذوقه مجبور به بازگشت شد و حکومت نوپای صفوی از نابودی حتمی نجات یافت. بسیاری از سپاهیان ایران و فرماندهان و صاحبان مناصب در میدان جنگ کشته شدند و شاه اسماعیل با فداکاری چند قزلباش جان سالم به در برد. او پس از آن، دیگر رهبری لشکریانش را در جنگ بر عهده نگرفت. این نبرد از اهمیت مهمی در تاریخ برخوردار است زیرا نه تنها این عقیده را که مرشد شیعه معصوم است، نفی نمود بلکه روسای قبایل کُرد را نیز بر آن داشت تا بیعت خود را از صفویان به امپراتوری عثمانی تغییر دهند.[۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹]
انتقال پیکر کشتهشدگان به اردبیل[ویرایش]
شاه اسماعیل کشتهشدگان جنگ را در کنار بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی به خاک سپرد. پس از آن این گورستان به «شهیدگاه» شهرت یافت.[۳۰]
نگارخانه[ویرایش]
تصویری از نبرد، چهلستون
(شهیدگاه) آرامگاه کشتهشدگان جنگ چالدران در اردبیل
(شهیدگاه) آرامگاه کشتهشدگان جنگ چالدران در اردبیل
منابع[ویرایش]
- ↑ McCaffrey، ČĀLDERĀN، 8: 656-658.
- ↑ رئیسنیا، چالدُران.
- ↑ Tucker, Spencer C. , ed. (2010). A Global Chronology of Conflict: From the Ancient World to the Modern Middle East. ABC-CLIO. p. 483. ISBN 978-1-85109-672-5.
- ↑ Savory, Roger (2007). Iran Under the Safavids. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-04251-2.
- ↑ 2545 (۲۰۲۰-۰۸-۲۲). «جنگ چالدران و تغییر مناسبات سیاسی». ایرنا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۰۱.
- ↑ باروت/باروتخانه دانشنامه جهان اسلام
- ↑ «دانشنامه بریتانیکا». ص. Selim assembled a huge army—more than ۱۰۰,۰۰۰ strong—and marched into Iran, where they engaged the shah’s smaller and less well-equipped army at Chāldirān, a county in the northwestern West Azerbaijan province٫.
- ↑ Ira M. Lapidus. "A History of Islamic Societies" Cambridge University Press. ISBN 1-139-99150-7 p 336.
- ↑ غفاریفرد، عباسقلی، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، ۱۳۸۱. (صص ۸۹ تا ۱۰۲)
- ↑ Ira M. Lapidus. "A History of Islamic Societies" Cambridge University Press ISBN 1-139-99150-7 p 336.
- ↑ نیا /;، رحیم رئیس. «دانشنامه جهان اسلام بنیاد دائرة المعارف اسلامی». دانشنامه جهان اسلام بنیاد دائرة المعارف اسلامی (به Persian). بایگانیشده از اصلی در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۰۱.
- ↑ تحقیقاتی در ایران عصر صفوی، صص ۱۰۳–۹۲
- ↑ جهانگشای خاقان، صص ۴۹۴–۴۹۲
- ↑ Moojan Momen, An Introduction to Shiʻi Islam: The History and Doctrines of Twelver Shiʻism, (Yale University Press, 1985), 107.
- ↑ "Safavid Persia:The History and Politics of an Islamic Empire". Retrieved 26 May 2014.
- ↑ "Bayezid I | Ottoman sultan". Encyclopedia Britannica. Retrieved 2020-12-01.
- ↑ «ČĀLDERĀN – Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org. ص. When the Ottomans arrived the Safavid army, numbering about ۴۰,۰۰۰ troops, was waiting in place٫ Moḥammad Khan Ostājlū and Nūr-ʿAlī Ḵalīfa, two commanders with firsthand knowledge of Ottoman tactics, urged Esmāʿīl to attack at once٫ They were rudely rebuked by the courtier Dūrmīš Khan Šāmlū and by the shah, who considered it cowardly to engage an unprepared enemy٫ This mistake, which enabled the Ottomans to prepare their defenses, would prove costly to the Safavids٫. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۰۷.
- ↑ Faroqhi, Suraiya (20 January 2018). The Ottoman Empire: A Short History. Markus Wiener Publishers. ISBN 978-1-55876-449-1 – via Google Books.
- ↑ «چالدران، شکست حماسی». ایمنا. ۲۰۲۰-۰۸-۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۰۱.
- ↑ ردپای فرهنگ ایران در موزههای استانبول، بیبیسی فارسی
- ↑ «مقالات مرتبط با جنگ چالدران - نورمگز». www.noormags.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۰۱.
- ↑ McCaffrey، ČĀLDERĀN، 8: 656-658.
- ↑ «جنگ چالدران میان ایران و عثمانی چگونه آغاز شد و نتیجه آنچه بود؟». خبرآنلاین. ۲۰۱۱-۰۸-۲۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۰۱.
- ↑ Martin Sicker, The Islamic World in Ascendancy: From the Arab conquests to the Siege of Vienna, (Praeger Publishers, 2000), 197.
- ↑ The Cambridge History of Iran, ed. William Bayne Fisher, Peter Jackson, Laurence Lockhart, 359.
- ↑ http://akharinkhabar.ir/book/3740725
- ↑ War in the World: A Comparative History, 1450-1600 p-61.
- ↑ مفاخری, بهزاد; خضری, احمد; یوسفی, عثمان (2020-02-20). "نقش کردها در نبرد چالدران و پیامدهای آن". پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی. 52 (2): 289–310. doi:10.22059/jhic.2020.288326.654058. ISSN 2228-7906.
- ↑ واکاوی رویکرد شاه اسماعیل به شورش امرا و سران کُرد. جعفر نوری، دکتر فریدون نوری.
- ↑ «آشنایی با بقعه کشتهشدگان جنگ چالدران». همشهری آنلاین. ۲۰۱۸-۰۸-۲۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۰۱.
- آسیا در ۱۵۱۴ (میلادی)
- ارمنستان غربی
- امپراتوری عثمانی در ۱۵۱۴ (میلادی)
- امپراتوری عثمانی در سده ۱۶ (میلادی)
- ایران در سده ۱۶ (میلادی)
- تاریخ ارمنستان
- تاریخ استان آذربایجان شرقی
- تاریخ استان آذربایجان غربی
- تاریخ تبریز
- تاریخ عراق
- تاریخ گرجستان
- جنگهای امپراتوری عثمانی
- جنگهای ایران و عثمانی
- جنگهای دوره صفویان
- خشونت فرقهای شیعه–سنی
- درگیریها در ۱۵۱۴ (میلادی)
- درگیریهای سده ۱۷ (میلادی)
- شاه اسماعیل یکم
- نبردهای امپراتوری عثمانی