بازنمایی (ابهام‌زدایی)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بازنمایی (به انگلیسی: Representation) (به فرانسوی: Représentation) بازنمود،‌ نمایش،‌ نمایندگی، «باز-نمایی» و رپرزنتیشن، در زمینه های مختلفی بکار میرود. در ویکی‌واژه،‌ به مدخل نمایاندن (ویکی‌واژه) مراجعه کنید.

این صفحه بطور خاص،‌ برای ارجاع به موارد، اصطلاحات و مفاهیمی است که همگی در زبان فنی به نام representation مطرح می‌شوند. این کلمات با وجود کاربرد گسترده شان در زمینه‌های مختلف، ارتباط تنگاتنگی باهم دارند.

اصطلاح رپرزنتیشن، ممکن است به موارد زیر اشاره داشته باشد:


بازنمایی در رشته های فنی[ویرایش]

بازنمایی در ریاضیات[ویرایش]

  • از قبیل بازنمایی چندگانه کسر ها،‌ اصل بازنمایی،‌
  • نظریه نمایش در ریاضایت: استفاده از بازنمایی خطی (ماتریس ها) برای بازنمایی و نمایندگی اشیاء ریاضی است. نظریه بازنمایی شاخه ای از جبر مدرن محسوب می‌شود که در آن ساختارهای مجرد جبری با «تبدیل‌های خطی» (مثلا به فرم ماتریس‌ها)، بازنمایی می‌شوند.
  • در ویکی‌واژه،‌ به این مدخل‌های مرتبط با ریاضی مراجعه شود

نظریه نمایش، نظریه نمایش پیمانه‌ای نظریه نمایش معمولی.

  • بازنمایی در آموزش ریاضی: (به مورد آموزش در زیر مراجعه شود)

بازنمایی در فیزیک[ویرایش]

  • نظریه بازنمایی خطی در فیزیک، (خصوصا در فیزیک کوانتم) که در آن از نظریه نمایش (ریاضی)،‌استفاده شده‌است.

مهندسی[ویرایش]

  • بازنمود دانش و هستی‌شناسی و هستان‌شناسی (اونتولوژی) ها در زبان‌شناسی محاسباتی یا ماشینی، پردازش زبان‌های طبیعی،‌ در رشته علوم و مهندسی کامپیوتر،‌ و هوش مصنوعی.

در رشته‌های علوم انسانی[ویرایش]

در فلسفه[ویرایش]

  • مفهوم بازنمایی در بازنمایی‌گرایی در فلسفه ذهن و علوم شناختی (گاهی در ترجمه‌ها تصویر ذهنی یا تصور بکار می‌رود که معنای متفاوتی دارد)
  • به معنی یک مفهومی پایه در مهم‌ترین اثر آرتور شوپنهاور فیلسوف آلمانی، به نام جهان همچون اراده و تصور (Die Welt als Wille und Vorstellung) -- در معنای یک تصویر ذهنی، یک «re-presentation» یا «تصور» (در این زمینه،‌ بیشتر به عنوان تصور ترجمه شده است،‌اما نام دقیقتر شاید جهان به مثابه اراده و بازنمود است.)
  • فروید اصطلاح Vorstellungrepräsentanz را وضع کرد، که ترجمه و معادل سازی آن از آلمانی به انگلیسی و فارسی دشوار است (Ideational Representative).

در علوم سیاسی و سیاست[ویرایش]

در سایر علوم انسانی[ویرایش]

  • در روانکاوی ( معادل ‏Vorstellung در آلمانی)
  • در بعضی زمینه‌ها به عنوان تمثیل ترجمه شده،‌ که بسته به زمینه کاربرد، شامل تمثیل (منطق) منطقی (یکی از اقسام استدلال منطقی) است و همچنین
  • در ادبیات: تمثیل (ادبیات) ادبی (توصیف یک چیز، زیر پوشش چیزی دیگر)
  • ‌ آموزش:‌ در مباحث هایی از قبیل آموزش بازنمایی های تصویری. در آموزش ریاضی: اصل بازنمایی (آموزش ریاضی) در ریاضیات ابتدایی یی از پنج مهارت های فرایندی در یادگیری ریاضایت است.

جستارهای وابسته[ویرایش]

جستارهای وابسته (در ویکیپدیای انگلیسی)[ویرایش]

علوم ریاضی و فنی:

«نمونه آماری معرف» در بحث آمار

زبان شناسی و محاسبه:

فلسفه:

علوم اجتماعی:

اسامی خاص:

صفحات ابهام زدایی انگلیسی[ویرایش]

ویکی‌واژه[ویرایش]

سایر جستارهای وابسته[ویرایش]