شروانشاهان سلسلهٔ پادشاهی محلی در شروان (ناحیهای در قفقاز) و حوالی آن بودند که از اواخر سده دوم تا اوایل سده دهم خورشیدی حکومت کردند. مرکز شروانشاهان در گذشته شهر شابران (شاوران) بوده است. این سلسله در اوایل حکومت عباسیان تشکیل شد و چندین دوره شامل افرادی از اقوام مختلف بوده است و سرانجام در سال ۹۱۷خورشیدی (۹۴۵ قمری) به دست شاه تهماسب یکمصفوی نابود شد.
شروانشاهان در دورهٔ سلجوقیان همچنان در قدرت خود باقی بودند و با پادشاهان آن سلسله رابطه داشتند و گاهی نیز مطیع و خراجگزار آنان میشدند. مهمترین دوره پادشاهی این سلسله عهد منوچهر دوم است که عنوان «خاقان اکبر» را داشت و با این وجود تابع سلجوقیان عراق بود. این وضعیت تا پایان پادشاهی طغرل بن ارسلان آخرین پادشاه سلجوقی عراق اادامه داشت و از این پس، پادشاهان شروان تابع و باجگزار سلاطین گرجی شدند و با آنان وصلت کردند.
هنگامی که جلالالدین خوارزمشاه بر آذربایجان تسلط یافت، شروان مدتی خراجگزار او بود. همچنین شیخ جنید و شیخ حیدر در جنگ با شروانشاهان به قتل رسیدند ولی شاه اسماعیل یکمصفوی انتقام آنها را از شروانشاهان گرفت و نواحی شروان را به باد غارت داد.[۱] دولت این خاندان تا سال ۹۱۷خورشیدی (۹۴۵ ه. ق) دوام داشت و در این سال به دست شاه تهماسب یکم صفوی نابود گردید؛ ولی بعداً دو تن دیگر نیز به حکومت رسیدند.
ایرانیشدن فرهنگی شروانشاهان در زمان یزید بن احمد (یزید دوم) (۳۸۱ ق) شکل گرفت. مینورسکی مینویسد: «این واقعیت که یزید بن احمد و دخترش شمکویه در شابران دفن شدند، با توجه به پیدایش ناگهانی نامهای ایرانی در میان نوادگان او حایز اهمیت است. احتمال بسیار دارد که این نوآوری ناشی از ازدواج یزید با شاهزاده خانمی از خاندانهای قدیمی محلّی بوده باشد.»[۲]