هبوط: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 17500709 توسط MohammadtheEditor (بحث) ترجمه صحیح این است که نوشتن آن چیز که شما نوشتید دروغ ا...
جز به نسخهٔ 17500709 ویرایش MohammadtheEditor واگردانده شد. (توینکل)
خط ۳۸: خط ۳۸:
تورات گفتارِ خداوند با آدم را نیز چنین به تصویر می‌کشد:
تورات گفتارِ خداوند با آدم را نیز چنین به تصویر می‌کشد:


{{نقل قول|«و به آدم گفت: “چونکه سخنِ زوجه‌ات را شنیدی و از آن درخت خوردی –که امر فرموده گفتم از آن نخوری– پس به سببِ تو [[زمین]] ملعون شد و تمامِ روزهای عمرت از آن با رنج خواهی خورد. خار و خس نیز برایت خواهد رویانید و سبزه‌های صحرا را خواهی خورد؛ و به عرقِ پیشانی‌ات نان خواهی خورد تا هنگامیکه به خاک بازگردی که از آن گرفته شدی؛ زیرا که تو خاک هستی و به خاک خواهی برگشت. و ''آدم زنِ خود را حوّا نام نهاد'' زیرا که او مادرِ همهٔ زندگان است. و یهُوَه‌خدا لباس‌ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید. و یهُوَه‌خدا گفت: همانا انسان از آن جهت که خوب و بد را می‌فهمد مثلِ ما شده است»<ref>سفر پیدایش، ۴: ۱۷ تا ۲۲.</ref>}}
{{نقل قول|«و به آدم گفت: “چونکه سخنِ زوجه‌ات را شنیدی و از آن درخت خوردی –که امر فرموده گفتم از آن نخوری– پس به سببِ تو [[زمین]] ملعون شد و تمامِ روزهای عمرت از آن با رنج خواهی خورد. خار و خس نیز برایت خواهد رویانید و سبزه‌های صحرا را خواهی خورد؛ و به عرقِ پیشانی‌ات نان خواهی خورد تا هنگامیکه به خاک بازگردی که از آن گرفته شدی؛ زیرا که تو خاک هستی و به خاک خواهی برگشت. و ''آدم زنِ خود را حوّا نام نهاد'' زیرا که او مادرِ همهٔ زندگان است. و یهُوَه‌خدا لباس‌ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید. و یهُوَه‌خدا گفت: '''''همانا انسان مثلِ یکی از ما شده است که دانای نیک‌وبد گردیده.'''''»<ref>سفر پیدایش، ۴: ۱۷ تا ۲۲.</ref>}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۱:۳۲

رانده‌شدن آدم و حوا از بهشت، اثری از مازاتچو، ۱۴۲۵ میلادی

هُبوط یا هُبوطِ انسان، مفهومی در دستگاه نظری و آموزه‌های اسلامی، یهودی و مسیحی است. هُبوط به نافرمانیِ انسان در برابرِ خدا و فرستادنِ او به زمین اشاره دارد.[۱][۲]

واژه‌شناسی

ابن فارس می‌گوید: «هبوط کلمه‌ای است که دلالت بر فرود آمدن می‌کند.»[۳]

ماجرای هبوط

سرآغاز

حوّا و آدم به‌عنوانِ نخستین انسان‌ها در باغِ بهشت خوش بودند و می‌زیستند:

«و یَهُوَه‌خدا آدم را امر فرموده گفت: از همهٔ درختانِ باغ بی‌ممانعت بخور. اما از درختِ معرفتِ نیک و بد زنهار نخوری! زیرا روزی که از آن بخوری هر آینه خواهی مُرد.»[۴]

روایتِ قرآنی:

«گفتیم به آدم (ع) و همسرش در بهشت مسکن اختیار بنمایید و از نعمت‌های آن فراوان بخورید؛ ولی نزدیکِ این درخت برای خوردن نشوید؛ زیرا از ستمکاران خواهید بود.»[۵][۶]

درخت

تورات، درخت را درختِ شناختِ نیک‌وبد و دانائی می‌داند. برخی روایاتِ اسلامی نیز آنرا درخت گندم یا انگور یا انجیر دانسته‌اند.[۷]

وسوسه‌گر

در اندیشهٔ یهودی، مارِ بهشتی موجودی‌ست که آدم و حوّا را وسوسه می‌کند:

«.. و مار از همه حیواناتِ صحرا که یَهُوَه‌خدا ساخته بود هوشیارتر بود و به زن گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همهٔ درختانِ باغ نخورید؟! زن به مار گفت: از میوه و درختان باغ می‌خوریم، لکن از میوهٔ درختی که در وسطِ باغ است، خدا گفت از آن مخورید! آن را لمس مکنید! مبادا بمیرید!.. مار به زن گفت: هر آینه نخواهید مُرد، بلکه خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید چشمانِ شما باز شود و مانندِ خدا دانای نیک و بد خواهید بود.»[۸]

اما در اندیشه‌های اسلامی، این موجود ابلیس است.

نافرمانی و پی‌آمدِ آن

حوّاوآدم از آنچه خداوند گفته بود سر پیچیدند و پی‌آمدِ این نافرمانی، آشکار شدنِ برهنگیِ آنان یا آگاهی یافتنِ آنان به برهنگیِ خود بود. پس از آن؛ آدم توبه می‌کند و یَهُوَه‌خدا هم وی را می‌بخشد اما آثارِ برهنگی و گناهِ نخستین بر آنان باقی می‌ماند و از بهشت نیز فرو می‌افتند.

«... پس از میوه‌اش گرفته بخورید و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمانِ هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‌اند. پس برگ‌های انجیر به هم دوخته سترها برای خویشتن ساختند.»[۹]

پس از نافرمانی، مار و حوّا و آدم به روشی مجازات می‌شوند:

مجازاتِ مار

«پس یَهُوَه‌خدا به مار گفت: چونکه این کار کردی، از همهٔ جانوران و از همهٔ حیواناتِ صحرا ملعون‌تر هستی! [پس] بر شکمت راه خواهی رفت و تمام روزهای عمرت خاک خواهی خورد.»[۱۰]

مجازاتِ حوّا و آدم

«و به زن گفت: درد و حمل تو را بسیار افزون گردانم. با درد فرزندان خواهی زایید و اشتیاقِ تو به شوهرت خواهد بود و او بر تو حکمرانی خواهد کرد.»[۱۱]

تورات گفتارِ خداوند با آدم را نیز چنین به تصویر می‌کشد:

«و به آدم گفت: “چونکه سخنِ زوجه‌ات را شنیدی و از آن درخت خوردی –که امر فرموده گفتم از آن نخوری– پس به سببِ تو زمین ملعون شد و تمامِ روزهای عمرت از آن با رنج خواهی خورد. خار و خس نیز برایت خواهد رویانید و سبزه‌های صحرا را خواهی خورد؛ و به عرقِ پیشانی‌ات نان خواهی خورد تا هنگامیکه به خاک بازگردی که از آن گرفته شدی؛ زیرا که تو خاک هستی و به خاک خواهی برگشت. و آدم زنِ خود را حوّا نام نهاد زیرا که او مادرِ همهٔ زندگان است. و یهُوَه‌خدا لباس‌ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید. و یهُوَه‌خدا گفت: همانا انسان مثلِ یکی از ما شده است که دانای نیک‌وبد گردیده.»[۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

  1. هبوط
  2. هبوط، علی شریعتی، مجموعه آثار شماره ۱۳، تهران: چاپخش، ۱۳۶۰
  3. ابن فارس، معجم مقائیس اللغة، ج۶، ص۳۰.
  4. تورات، سفرِ پیدایش، ۱۴:۳–۱۹
  5. سوره بقره، آیه 35
  6. http://tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=2&AYID=35
  7. http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4227/8005/104951/قصّه-حضرت-آدم(ع)
  8. تورات، سفرِ پیدایش، ۳: ۱–۹
  9. سفر پیدایش۳: ۶–۷
  10. سفر پیدایش، ۴: ۱۴ و ۱۵
  11. سفر پیدایش، ۴: ۱۶.
  12. سفر پیدایش، ۴: ۱۷ تا ۲۲.