فلسفه و ادبیات: تفاوت میان نسخهها
ایجاد شده توسط ترجمهٔ صفحهٔ «Philosophy and literature» |
ابرابزار |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فلسفه و ادبیات''' شامل برخوردهای [[ادبیات|ادبی]] با [[فیلسوف|فیلسوفان]] و مضامین [[فلسفه|فلسفی]] (ادبیات فلسفی) و برخورد فلسفی با مباحث مطرح شده توسط ادبیات (فلسفه ادبیات) است. |
'''فلسفه و ادبیات''' شامل برخوردهای [[ادبیات|ادبی]] با [[فیلسوف|فیلسوفان]] و مضامین [[فلسفه|فلسفی]] (ادبیات فلسفی) و برخورد فلسفی با مباحث مطرح شده توسط ادبیات (فلسفه ادبیات) است. |
||
[[پرونده:Socrates_Louvre.jpg|بندانگشتی| ''[[ابرها (نمایشنامه)|ابرها]]'' اثر [[آریستوفان|ارسطوفان]] [[سقراط|سقراط را]] به صورت چهره ای کمیک معرفی کرد.]] |
[[پرونده:Socrates_Louvre.jpg|بندانگشتی| ''[[ابرها (نمایشنامه)|ابرها]]'' اثر [[آریستوفان|ارسطوفان]] [[سقراط|سقراط را]] به صورت چهره ای کمیک معرفی کرد.]] |
||
== ادبیات فلسفی == |
== ادبیات فلسفی == |
||
بهطور دقیق، فلسفهٔ ادبیات شاخه ای از [[زیباییشناسی|زیباییشناسی است]]، در واقع شاخه ای است از فلسفه که با این سؤال سر و کار دارد که [[هنر]] چیست"؟ بهطور سنتی بخش عمدهٔ از فلسفهٔ زیباییشناسی بر هنرهای پلاستیکی یا [[موسیقی]] متمرکز بودهاست این توجه و تمرکز اما به قیمت بیتوجهی به هنرهای کلامی صورت گرفتهاست. درواقع بخش عمدهٔ از بحثهای سنتی فلسفه زیباییشناسی به دنبال ایجاد معیارهایی از کیفیت هنری هستند که نسبت به موضوع بیتفاوت باشند. از آنجایی که همهٔ آثار ادبی، تقریباً و طبعاً، حاوی محتوای تصوری هستند، نظریههای زیباییشناسی که متکی به صفات کاملاً صوری هستند، گرایش به چشم پوشی از ادبیات دارند. |
|||
در واقع وجود [[روایت]] مسبب طرح مسائل فلسفی |
در واقع وجود [[روایت]] مسبب طرح مسائل فلسفی میشود. در روایت، خالق میتواند تجسیم کننده باشد و اذهان خوانندگان را به سمت تصور [[ادبیات داستانی|شخصیت]]های خیالی، و حتی موجودات یا فناوریهای فانتزی سوق دهد. توانایی ذهن انسان در تصور، و حتی تجربهٔ [[همدلی]] با این شخصیتهای خیالی، خود نمایانگر ماهیت ذهن انسان است. برخی از حکایات را میتوان نوعی [[آزمایش فکری]] در [[فلسفه اخلاق|اخلاق دانست]]: این حکایات شخصیتهای خیالی، [[انگیزش|انگیزههای]] آنها، اعمال و عواقب اعمالشان را توصیف میکنند. از این منظر است که برخی از فلاسفه اشکال مختلف روایی را برای آموزش فلسفه خود برگزیده اند (''پایین را ببینید''). |
||
=== ادبیات و زبان === |
=== ادبیات و زبان === |
||
[[افلاطون|به عنوان |
[[افلاطون|به عنوان مثال، افلاطون]] معتقد بود که فرهنگ ادبی تأثیر چشمگیری بر دیدگاه اخلاقی استفاده کنندگانش دارد. افلاطون در ''[[جمهور|جمهوری]]''، خصومت شدیدی با محتوای فرهنگی دوره خود نشان میدهد و [[سانسور]] شدیدی بر ادبیات عامه پسند در [[آرمانشهر|مدینه فاضله]] خود ارائه اعمال میکند. |
||
با این حال |
با این حال اخیراً، فیلسوفان دارای نگرشهای متفاوت رویکردهای متنوع و کمتر خصمانه ای نسبت به ادبیات داشتهاند. از اواخر قرن هجدهم میلادی، با ظهور تجربه گرایان انگلیسی و [[ایمانوئل کانت|امانوئل کانت]]، فلسفه غرب با یک سؤال اساسی در حیطه ی[[معرفتشناسی]] مواجه شدهاست: مسئله رابطه بین [[ایده]]ها در ذهن انسان باجهان خارج از ذهن، اگر در واقع چنین جهانی وجود داشته باشد. در سالهای اخیر، این مباحث معرفتی در عوض به مباحثی گسترده و دنباله دار دربارهٔ [[واژه|لغات]] و معانی تبدیل شدهاند: آیا [[زبان|در واقع زبان]] میتواند سد بین ذهنها باشد؟ این مجموعه مسائل مربوط به معنای زبان و " [[نوشتن|نوشتارها]] " گاهی اوقات با عنوان ''چرخش زبانی مطرح شدهاند''. |
||
به همین ترتیب در |
به همین ترتیب در فلسفهٔ غرب اواخر قرن بیستم تکنیکها و ابزارهای توسعه یافته برای [[نقد ادبی]] و [[نظریه ادبی]] از شهرت بیشتری برخوردار شدند. فیلسوفان دارای نگرشهای متفاوت بیش از اسلاف خود به ادبیات توجه داشتند. برخی به دنبال بررسی این سؤال بودند که آیا در واقع و از اساس برای یک نویسنده که قصد داشته باشد با خواننده ارتباط برقرار کند ارتباط با استفاده از کلمات امکانپذیر است یا خیر. عده ای دیگر نیز تلاش کردند از آثار ادبی به عنوان نمونههایی از [[فرهنگ]] معاصر استفاده کنند و سعی داشتند نگرشهایی ناخودآگاه را در این آثار احساس میکردند با هدف انتقاد اجتماعی پدیدار سازند. |
||
=== حقیقت حکایت === |
=== حقیقت حکایت === |
||
آثار ادبی همچنین موضوعاتی راجع به [[حقیقت]] و [[فلسفه زبان|فلسفه زبان مطرح |
آثار ادبی همچنین موضوعاتی راجع به [[حقیقت]] و [[فلسفه زبان|فلسفه زبان مطرح میکنند]]. حداقل از نگاه تحصیل کردگان معمولاً مشهور است که ''[[شرلوک هولمز|شرلوک هلمز]] در لندن زندگی میکردهاست''. (نگاه کنید به «حقیقت در داستان» دیوید لوئیس، فصلنامه فلسفی آمریکا، جلد ۱۵). شماره ۱، ژانویه ۱۹۷۸) همچنین پنداشته میشود که ''[[ساموئل پیپس|ساموئل پپیس]] در لندن زندگی میکردهاست''. گرچه شرلوک هلمز هرگز در هیچکجا زندگی نکردهاست. او یک شخصیت داستانی خیالی است. برعکس، ساموئل پپیس یک شخص واقعی قلمداد میشود. علاقه معاصران به هولمز و پپیس شباهتهای زیادی با هم دارند. تنها دلیلی که همه نام هردوی آنها را میدانند به دلیل علاقه مفرط به خواندن اعمال و سخنان ادعاشده در مورد آنها است. به نظر میرسد که این دو گزاره به دو مرتبه مختلف از حقیقت تعلق دارند. همچنین مشکلات بیشتری در مورد ارزش درستی اظهارات مربوط به جهانهای خیالی و شخصیتهای آنها در داستانها به وجود میآیند که گرچه میتوان بهطور تلویحی و غیرصریح متوجه آنها بود اما منابع در دسترس ما به هیچ وجه در موردشان به صراحت چیزی بیان نکردهاند، مانند ''شرلوک هلمز فقط یک سر داشت'' یا ''شرلوک هلمز هرگز به ماه سفر نکردهاست''. |
||
=== اشعار فلسفی === |
=== اشعار فلسفی === |
||
⚫ | تعدادی از [[شعر|شاعران]] شعرهایی با مضامین فلسفی سرودهاند و برخی از فلاسفه مهم فلسفه خود را به صورت بیت بیان کردهاند. [[کیهانزایی|کیهانشناسی]] [[هزیود|هسیود]] و ''[[در طبیعت اشیاء|De Rerum Natura]]'' [[لوکرتیوس]] اشعار مهم فلسفی هستند. از ژانر [[حماسه|شعر حماسی]] برای آموزش فلسفه نیز استفاده شد. [[ویاسه|ویاسا]] حماسه هند ''[[مهاباراتا|باستان Mahabharata را]]'' روایت کرد [[فلسفه هندی|تا فلسفه هند]] و فلسفه هندو را آموزش دهد. همچنین [[هومر]] برخی آموزههای فلسفی را در ''[[ادیسه]]'' خود ارائه دادهاست. |
||
⚫ | |||
⚫ | تعدادی از [[شعر|شاعران]] شعرهایی با مضامین فلسفی |
||
⚫ | |||
* [[ویاسه|ویاسا]] |
* [[ویاسه|ویاسا]] |
||
* [[لائوتسه|لائوزی]] |
* [[لائوتسه|لائوزی]] |
||
خط ۴۱: | خط ۳۷: | ||
شاعران برجسته فلسفی غربی عبارتند از: |
شاعران برجسته فلسفی غربی عبارتند از: |
||
* [[جان اشبری]] |
* [[جان اشبری]] |
||
* [[ژرژ باتای]] |
* [[ژرژ باتای]] |
||
خط ۴۷: | خط ۴۲: | ||
* [[جی.کی. چسترتون|جی کی چسترتون]] |
* [[جی.کی. چسترتون|جی کی چسترتون]] |
||
* [[رابرت کریلی]] |
* [[رابرت کریلی]] |
||
* [[سمیوئل تیلور کولریج|ساموئل تیلور |
* [[سمیوئل تیلور کولریج|ساموئل تیلور کولریج]] |
||
* [[تی. اس. الیوت|تی اس الیوت]] |
* [[تی. اس. الیوت|تی اس الیوت]] |
||
* [[هومر]] |
* [[هومر]] |
||
خط ۶۸: | خط ۶۳: | ||
=== داستان فلسفی === |
=== داستان فلسفی === |
||
برخی از فلاسفه خویش را ملزم |
برخی از فلاسفه خویش را ملزم کردهاند که فلسفه را به صورت [[ادبیات داستانی|داستان]]، از جمله رمان و داستانهای کوتاه [[داستان فلسفی|بنویسند (به مقاله جداگانه داستان فلسفی مراجعه کنید]]) این گونه در اوایل ادبیات فلسفی نمود دارد، جایی که فیلسوفانی مانند [[افلاطون]] [[گفتوگو (داستان)|دیالوگ]]هایی مینوشتند که در آنها شخصیتهای خیالی یا خیالی شده، دربارهٔ موضوعات فلسفی بحث میکردند. [[سقراط]] غالباً به عنوان یک قهرمان در دیالوگهای افلاطون ظاهر میشود و این گفتگوها یکی از منابع اصلی دانستهها در مورد تعالیم سقراط است، اگرچه به دلیل این شیوه و اختصارات آن، گاهی تشخیص مواضع واقعی سقراط از افلاطون دشوار است. نویسندگان زیادی از مسیحیان نخستین، از جمله [[آگوستین]]، [[بوئتیوس]] و [[پیر آبلار|پیتر ابلارد]] دیالوگهایی را به نگارش درآورده اند. چندین فیلسوف اولیه مدرن نیز مانند [[جرج بارکلی|جورج برکلی]] و [[دیوید هیوم]]، گهگاه در این سبک مینوشتند. |
||
فلاسفه دیگر برای انتقال |
فلاسفه دیگر برای انتقال آموزههای خود [[روایت|به روایت متوسل شدهاند.]] [[ابن طفیل|ابوباسر]] (ابن [[فلسفه اولیه اسلامی|توفیل) فیلسوف]] کلاسیک اسلامی قرن دوازدهم، نوعی روایت ''داستانی عربی با عنوان حی بن یقظان را'' به عنوان پاسخی به ''تهافت الفلاسفه'' [[غزالی]] نوشت، و سپس ابن نفیس [[علم کلام|متکلم اسلامی و فیلسوف]] قرن ۱۳، فیلسوف [[ابن نفیس|ابن النفیس]] نیز روایت داستانی ''الرسالة الکاملیة فی السیرة النبویة را'' به عنوان پاسخی به حی بن یقظان به نگارش درآورد. [[فریدریش نیچه|فریدریش نیچه ،]] فیلسوف آلمانی، غالباً ایدهها و نظریات خود را با شیوههای ادبی بیان میکرد، از جمله مهمترین آنها ''[[چنین گفت زرتشت|چنین سخنی گفت زرتشت]]'' است که روایتی است دوباره از آموزههای [[زرتشت]]. [[مارکی دو ساد]] و [[آین رند]] رمانهایی نوشتهاند که در آنها شخصیتها به عنوان سخنگو موضعگیریهای فلسفی عمل میکنند و در چارچوب پلات داستان مطابق با آن مواضع عمل میکردند. [[جرج سانتایانا|جورج سانتایانا]] همچنین فیلسوفی بود که رمان و شعر مینوشت. رابطه شخصیتهای سانتایانا و اعتقادات او پیچیدهتر است. [[اگزیستانسیالیسم|اگزیستانسیالیستها]] از جمله شماری از مهمترین آنها از قبیل [[زبان فرانسوی|نویسندگان فرانسوی]] از داستان برای انتقال دیدگاههای فلسفی خود استفاده میکردند. رمان ''[[تهوع (رمان)|تهوع]]'' و نمایشنامه ''بدون خروج'' [[ژان-پل سارتر|از ژان پل سارتر]] و ''بیگانه ی'' [[آلبر کامو]] شامل این مواردند. تمام آثار داستانی موریس بلانشو شامل ''"گامی نه به فراسو"''، ''"جنون روز'' " و ''"نوشتار فاجعه"، در بین سایرین،'' مجموعه ای برجسته و چشمگیر از ارتباطات و تعاملات مابین فلسفه و ادبیات را به نمایش میگذارند. همچنین کارت پستال '': از سقراط به فروید و فراتر از آن'' اثر ژاک دریدا. |
||
تعدادی از فلاسفه تأثیر مهمی در ادبیات |
تعدادی از فلاسفه تأثیر مهمی در ادبیات داشتهاند. [[آرتور شوپنهاور]]، عمدتاً به سبب نتایج سیستم زیبایی شناسانه اش، شاید تأثیرگذارترین فیلسوف متاخر در تاریخ ادبیات باشد. رمانهای سپسین توماس هاردی غالباً به مضامین شوپنهاوری اشاره میکنند، به ویژه کتاب ''جود گمنام''. شوپنهاور همچمین تأثیر مهمی در [[جوزف کنراد|جوزف کنراد داشت]]. شوپنهاور تأثیری کمتری خاص اما با پراکندگی بیشتر در [[نمادگرایی|جنبش نمادگرایی]] در ادبیات اروپا داشت. لیونل جانسون ''در مقاله خود با عنوان "فرهنگ فاون'' " به زیباییشناسی شوپنهاور اشاره میکند. تمامی آثار ژاک دریدا تأثیراتی عمیق در به اصطلاح فلسفهٔ قاره ای و درک نقش ادبیات در مدرنیته داشتهاند. |
||
سایر آثار داستانی که دارای محتوای فلسفی در نظر گرفته |
سایر آثار داستانی که دارای محتوای فلسفی در نظر گرفته میشوند عبارتند از: |
||
⚫ | |||
* [[آلبر کامو]]، ''[[بیگانه (رمان)|خارجی]]'' |
|||
⚫ | |||
* [[ |
* [[جوزف کنراد]]، ''[[دل تاریکی|قلب تاریکی]]'' |
||
⚫ | |||
* [[جوزف کنراد]] ، ''[[دل تاریکی|قلب تاریکی]]'' |
|||
* [[فیودور داستایفسکی|فیودور داستایوسکی]] |
* [[فیودور داستایفسکی|فیودور داستایوسکی]]، ''[[جنایت و مکافات|جرم و مجازات]]'' |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
* [[جیمز جویس]]، ''[[اولیس (رمان)|اولیس]]'' |
|||
⚫ | |||
* [[ |
* [[فرانتس کافکا]]، ''[[مسخ (رمان کوتاه)|دگردیسی]]'' |
||
⚫ | |||
* [[فرانتس کافکا]] ، ''[[مسخ (رمان کوتاه)|دگردیسی]]'' |
|||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
* [[ویلیام شکسپیر]]، ''[[هملت]]'' |
|||
⚫ | |||
* [[ |
* [[لئو تولستوی]]، ''[[مرگ ایوان ایلیچ]]'' |
||
* |
* لئو تولستوی، ''[[جنگ و صلح]]'' |
||
⚫ | |||
* لئو تولستوی ، ''[[جنگ و صلح]]'' |
|||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
=== نوشتن فلسفی به عنوان ادبیات === |
=== نوشتن فلسفی به عنوان ادبیات === |
||
آثاری تعدادی از فیلسوفان جدای از محتوای فلسفی به دلیل |
آثاری تعدادی از فیلسوفان جدای از محتوای فلسفی به دلیل ارزشهای ادبی اشان خوانده میشوند. فلسفه در ''[[تأملات|مراقبه]]''های [[مارکوس آئورلیوس|مارکوس اورلیوس]] [[امپراتور روم]]، نوعی رواقی گرایی غیر اصیل است، اما ''مراقبه''ها هنوز بخاطر ارزش ادبی و بینشی که برای شناخت عملکرد ذهن امپراتور به خوانندگان ارائه میدهند، خوانده میشوند. |
||
[[آرتور شوپنهاور|فلسفه آرتور شوپنهاور]] به دلیل کیفیت و خوانایی نثر |
[[آرتور شوپنهاور|فلسفه آرتور شوپنهاور]] به دلیل کیفیت و خوانایی نثر آن، مانند برخی از آثار تجربه گرایان انگلیسی، از جمله [[جان لاک|لاک]] و [[دیوید هیوم|هیوم، مورد توجه قرار گرفتهاست]]. [[سورن کییرکگور|سبک سورن کی یرکگارد]] اغلب به عنوان هنری شاعرانه و همچنین فلسفی مورد توجه قرار گرفتهاست، به ویژه در ''[[ترس و لرز]]'' یا این/ یا آن. [[فریدریش نیچه|آثار فردریش نیچه]] مانند " ''[[چنین گفت زرتشت|چنین گفت زرتشت"]]'' اغلب شبیه اشعار منثور هستند و به جای استدلات حاوی تصاویر و کنایاتند. |
||
== فلسفه در ادبیات == |
== فلسفه در ادبیات == |
||
=== فلاسفه در ادبیات === |
=== فلاسفه در ادبیات === |
||
''سقراط در نمایشنامه ابرها'' اثر [[آریستوفان|ارسطوفان]] در ظاهری کاملاً |
''سقراط در نمایشنامه ابرها'' اثر [[آریستوفان|ارسطوفان]] در ظاهری کاملاً خیالی، به عنوان شخصیتی کمیک و مورد تمسخر ظاهر میشود. در این نمایشنامه، سقراط به نظر میرسد درحالیکه از از یک سبد آویزان است در جایی خطابههایی همچون مورد زیر بیان میکند: |
||
: ذهنم را آرامش میدهم و اندیشه تیزبینم را با جریان هوا |
: ذهنم را آرامش میدهم و اندیشه تیزبینم را با جریان هوا درمیآمیزم. آن وقت در اجرام آسمانی نفوذ میکنم. اگر روی زمین میماندم و از این جایگاه پست به آنها که در اوجاند، نگاه میکردم، انبان کشف و شهودم خالی میشد چون زمین با نیرویی سترگ، عصاره ذهن را جذب میکند. آه! رازیانه آبی، خوب درد مرا میفهمد! |
||
فیلسوف نخستین [[تائوئیسم|تائوئیست]] [[چوانگتسی|ژوانگ ژو]] |
فیلسوف نخستین [[تائوئیسم|تائوئیست]] [[چوانگتسی|ژوانگ ژو]] ایدههای خود را در وهله اول از طریق حکایتها و افسانههای کوتاه ادبی مانند «رویای پروانه» بیان میکرد.<ref>{{Cite journal|last=Möller|first=Hans-Georg|date=1999|title=Zhuangzi's "Dream of the Butterfly": A Daoist Interpretation|journal=Philosophy East and West|volume=49|issue=4|pages=439–450|doi=10.2307/1399947|issn=0031-8221|jstor=1399947}}</ref><ref>{{Cite web|title=The Philosophy Foundation - The Butterfly Dream|url=https://www.philosophy-foundation.org/enquiries/view/the-butterfly-dream|accessdate=2020-07-05|website=www.philosophy-foundation.org}}</ref> ظهور دیگر فیلسوفان بزرگ آن زمان به عنوان شخصیتهای این داستان، به چوانگتسی اجازه میدهد تا آزادانه و غیرجدی در نظریات آنها به کندکاو بپردازد و آنها را با نظریات خودش مقایسه کند. او این این شیوه را با کسانی چون [[لائوتسه]]، لی زی، هوی شی، و بسیاری دیگر پی گرفتهاست. برجستهترین کار او حضور [[کنفوسیوس]] و شاگردان برجسته وی است که گاهی اوقات برای تضعیف درکهای رایج از فلسفه کنفوسیوس یا تقویت درک خود ژوانگزی از چگونگی زندگی مطابق با دائو استفاده میشود. |
||
[[خورخه لوئیس بورخس]] شاید |
[[خورخه لوئیس بورخس]] شاید برجستهترین نویسندهٔ داستانهای فلسفی قرن بیستم باشد. او داستان کوتاهی با عنوان در جستجوی ابن رشد نوشت که در آن ابن رشد فیلسوف قهرمان اصلی داستان ''است''.<ref>{{Cite journal|last=Dapía|first=Silvia G.|date=1999|title=The Myth of the Framework in Borges's "Averroes' Search"|journal=Variaciones Borges|issue=7|pages=147–165|issn=1396-0482|jstor=24879540}}</ref> بسیاری از نقطه نظراتی که در هستههای داستانی او مطرح میشوند تعبیراتی برگرفته از تفکرات فیلسوفانی چون [[جرج بارکلی|جورج برکلی]]، [[آرتور شوپنهاور]] و [[برتراند راسل]] هستند. او همچنین نظرات مختلفی را به چهرههایی از جمله جورج دالگارنو نسبت میدهد.<ref>{{Cite web|title=Characteristica universalis {{!}} Borges Center|url=https://www.borges.pitt.edu/i/characteristica-universalis|accessdate=2020-07-05|website=www.borges.pitt.edu}}</ref> |
||
تمرکز اصلی |
تمرکز اصلی هستهٔ داستان در ''رمان "نام گل سرخ'' " اثر [[اومبرتو اکو|امبرتو اکو]]، بر کشف یک کتاب مرموز است که به نظر میرسد حاوی یک نسخه خطی گم شده از ارسطو است. رمان بعدی اکو، ''[[آونگ فوکو (رمان)|آونگ فوکو ،]]'' پیشگام نگارش آثار دلهره آور یا داستانهای پلیسی ای شد که کنایات مشهور و نام متفکران تاریخی را به میان میآوردند. از جمله نمونههای اخیر میتوان به " رمز ''داوینچی"'' نوشته [[دن براون]] و ''"قانون چهار"'' اثر ایان کالدول و [[داستین تامسن|داستین توماسون اشاره کرد]]. |
||
همچنین، [[فیلیپ کی. دیک|فیلیپ کی دیک]]، که اغلب او را با بورخس مقایسه میکنند، تعداد قابل توجهی از مباحث فلسفی را در رمانهای خود مطرح میکند، از مباحث مرتبط با خودتنهاانگاری گرفته تا بسیاری از سوالات مربوط به [[ادراک]] و [[واقعیت]]. |
|||
=== فلاسفه داستانی === |
=== فلاسفه داستانی === |
||
خورخه لوئیس بورخس بسیاری از مضامین فلسفی و تعدادی از فیلسوفان داستانی را در [[داستان کوتاه| |
خورخه لوئیس بورخس بسیاری از مضامین فلسفی و تعدادی از فیلسوفان داستانی را در [[داستان کوتاه|داستانهای کوتاه]] خود مطرح و معرفی میکند.<ref>{{Cite journal|last=Agassi|first=J.|date=1970|title=Philosophy as Literature: The Case of Borges|journal=Mind|volume=79|issue=314|pages=287–294|doi=10.1093/mind/LXXIX.314.287|issn=0026-4423|jstor=2252659}}</ref> جنبشی فلسفی-تخیلی بخشی از پیش فرض داستان او با عنوان تلون، اوکبر، اربیس ترتیوس است و راوی ناشناس داستان ''[[کتابخانه بابل]]'' او را نیز میتوان فیلسوفی خیالی نامید.<ref>{{Cite web|title=Borges, The Universe And The Infinite Library|url=https://www.npr.org/sections/13.7/2010/07/23/128716508/the-universe-and-the-infinite-library|accessdate=2020-07-05|website=NPR.org|language=en}}</ref> یک [[الهیات|متکلم]] خیالی موضوع داستان ''سه نسخه از یهودا اوست''. |
||
فلاسفه داستانی گاهی در سراسر آثار [[رابرت آنسون هاینلاین|رابرت ا. هاین لاین]] و ری بردبری حضور |
فلاسفه داستانی گاهی در سراسر آثار [[رابرت آنسون هاینلاین|رابرت ا. هاین لاین]] و ری بردبری حضور مییابند. ''[[غریبهای در سرزمین غربت|«غریبه ای در سرزمین غربت»]] اثر'' هاین لاین شامل متنهایی طولانی است که میتوان آنها را جانشین دیالوگهای فلسفی تخیلی جهان باستان دانست که در درون هستهٔ داستانی قرار دارند.<ref>{{Citation|last=Ross|first=Ethan|title=The Intellectual Martian Society of "Stranger in a Strange Land" by Robert Heinlein|date=2019-10-20|url=https://ohiostate.pressbooks.pub/enr3470/chapter/the-intellectual-martian-society-of-stranger-in-a-strange-land-by-robert-heinlein/|journal=Religion and Environmental Values in America|publisher=The Ohio State University|language=en|access-date=2020-07-05}}</ref> |
||
== همچنین ببینید == |
|||
== جستارهای وابسته == |
|||
* هنر و سیاست |
* هنر و سیاست |
||
* [[ترجمه|ترجمه ادبی]] |
* [[ترجمه|ترجمه ادبی]] |
||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۳: | ||
== منابع == |
== منابع == |
||
== منابع == |
== منابع == |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
== پیوند به بیرون == |
|||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
== لینک های خارجی == |
|||
⚫ | |||
* ''[http://www.bu.edu/wcp/MainLite.htm فلسفه و ادبیات]'' در بایگانی پایدیا |
* ''[http://www.bu.edu/wcp/MainLite.htm فلسفه و ادبیات]'' در بایگانی پایدیا |
||
* [http://philit.stanford.edu فلسفه و ادبیات در استنفورد] |
* [http://philit.stanford.edu/ فلسفه و ادبیات در استنفورد]، به کارگردانی آر. لانیر اندرسون و جوشوا لندی |
||
* [https://web.archive.org/web/20120904160425/http://www.duke.edu/web/philartslit/index.html مرکز فلسفه ، هنر و ادبیات دوک] |
* [https://web.archive.org/web/20120904160425/http://www.duke.edu/web/philartslit/index.html مرکز فلسفه ، هنر و ادبیات دوک]، به کارگردانی توریل موی |
||
[[رده:فلسفه ادبیات]] |
[[رده:فلسفه ادبیات]] |
||
[[رده:ادبیات فلسفی]] |
[[رده:ادبیات فلسفی]] |
نسخهٔ ۳۱ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۲
فلسفه و ادبیات شامل برخوردهای ادبی با فیلسوفان و مضامین فلسفی (ادبیات فلسفی) و برخورد فلسفی با مباحث مطرح شده توسط ادبیات (فلسفه ادبیات) است.
ادبیات فلسفی
بهطور دقیق، فلسفهٔ ادبیات شاخه ای از زیباییشناسی است، در واقع شاخه ای است از فلسفه که با این سؤال سر و کار دارد که هنر چیست"؟ بهطور سنتی بخش عمدهٔ از فلسفهٔ زیباییشناسی بر هنرهای پلاستیکی یا موسیقی متمرکز بودهاست این توجه و تمرکز اما به قیمت بیتوجهی به هنرهای کلامی صورت گرفتهاست. درواقع بخش عمدهٔ از بحثهای سنتی فلسفه زیباییشناسی به دنبال ایجاد معیارهایی از کیفیت هنری هستند که نسبت به موضوع بیتفاوت باشند. از آنجایی که همهٔ آثار ادبی، تقریباً و طبعاً، حاوی محتوای تصوری هستند، نظریههای زیباییشناسی که متکی به صفات کاملاً صوری هستند، گرایش به چشم پوشی از ادبیات دارند.
در واقع وجود روایت مسبب طرح مسائل فلسفی میشود. در روایت، خالق میتواند تجسیم کننده باشد و اذهان خوانندگان را به سمت تصور شخصیتهای خیالی، و حتی موجودات یا فناوریهای فانتزی سوق دهد. توانایی ذهن انسان در تصور، و حتی تجربهٔ همدلی با این شخصیتهای خیالی، خود نمایانگر ماهیت ذهن انسان است. برخی از حکایات را میتوان نوعی آزمایش فکری در اخلاق دانست: این حکایات شخصیتهای خیالی، انگیزههای آنها، اعمال و عواقب اعمالشان را توصیف میکنند. از این منظر است که برخی از فلاسفه اشکال مختلف روایی را برای آموزش فلسفه خود برگزیده اند (پایین را ببینید).
ادبیات و زبان
به عنوان مثال، افلاطون معتقد بود که فرهنگ ادبی تأثیر چشمگیری بر دیدگاه اخلاقی استفاده کنندگانش دارد. افلاطون در جمهوری، خصومت شدیدی با محتوای فرهنگی دوره خود نشان میدهد و سانسور شدیدی بر ادبیات عامه پسند در مدینه فاضله خود ارائه اعمال میکند.
با این حال اخیراً، فیلسوفان دارای نگرشهای متفاوت رویکردهای متنوع و کمتر خصمانه ای نسبت به ادبیات داشتهاند. از اواخر قرن هجدهم میلادی، با ظهور تجربه گرایان انگلیسی و امانوئل کانت، فلسفه غرب با یک سؤال اساسی در حیطه یمعرفتشناسی مواجه شدهاست: مسئله رابطه بین ایدهها در ذهن انسان باجهان خارج از ذهن، اگر در واقع چنین جهانی وجود داشته باشد. در سالهای اخیر، این مباحث معرفتی در عوض به مباحثی گسترده و دنباله دار دربارهٔ لغات و معانی تبدیل شدهاند: آیا در واقع زبان میتواند سد بین ذهنها باشد؟ این مجموعه مسائل مربوط به معنای زبان و " نوشتارها " گاهی اوقات با عنوان چرخش زبانی مطرح شدهاند.
به همین ترتیب در فلسفهٔ غرب اواخر قرن بیستم تکنیکها و ابزارهای توسعه یافته برای نقد ادبی و نظریه ادبی از شهرت بیشتری برخوردار شدند. فیلسوفان دارای نگرشهای متفاوت بیش از اسلاف خود به ادبیات توجه داشتند. برخی به دنبال بررسی این سؤال بودند که آیا در واقع و از اساس برای یک نویسنده که قصد داشته باشد با خواننده ارتباط برقرار کند ارتباط با استفاده از کلمات امکانپذیر است یا خیر. عده ای دیگر نیز تلاش کردند از آثار ادبی به عنوان نمونههایی از فرهنگ معاصر استفاده کنند و سعی داشتند نگرشهایی ناخودآگاه را در این آثار احساس میکردند با هدف انتقاد اجتماعی پدیدار سازند.
حقیقت حکایت
آثار ادبی همچنین موضوعاتی راجع به حقیقت و فلسفه زبان مطرح میکنند. حداقل از نگاه تحصیل کردگان معمولاً مشهور است که شرلوک هلمز در لندن زندگی میکردهاست. (نگاه کنید به «حقیقت در داستان» دیوید لوئیس، فصلنامه فلسفی آمریکا، جلد ۱۵). شماره ۱، ژانویه ۱۹۷۸) همچنین پنداشته میشود که ساموئل پپیس در لندن زندگی میکردهاست. گرچه شرلوک هلمز هرگز در هیچکجا زندگی نکردهاست. او یک شخصیت داستانی خیالی است. برعکس، ساموئل پپیس یک شخص واقعی قلمداد میشود. علاقه معاصران به هولمز و پپیس شباهتهای زیادی با هم دارند. تنها دلیلی که همه نام هردوی آنها را میدانند به دلیل علاقه مفرط به خواندن اعمال و سخنان ادعاشده در مورد آنها است. به نظر میرسد که این دو گزاره به دو مرتبه مختلف از حقیقت تعلق دارند. همچنین مشکلات بیشتری در مورد ارزش درستی اظهارات مربوط به جهانهای خیالی و شخصیتهای آنها در داستانها به وجود میآیند که گرچه میتوان بهطور تلویحی و غیرصریح متوجه آنها بود اما منابع در دسترس ما به هیچ وجه در موردشان به صراحت چیزی بیان نکردهاند، مانند شرلوک هلمز فقط یک سر داشت یا شرلوک هلمز هرگز به ماه سفر نکردهاست.
اشعار فلسفی
تعدادی از شاعران شعرهایی با مضامین فلسفی سرودهاند و برخی از فلاسفه مهم فلسفه خود را به صورت بیت بیان کردهاند. کیهانشناسی هسیود و De Rerum Natura لوکرتیوس اشعار مهم فلسفی هستند. از ژانر شعر حماسی برای آموزش فلسفه نیز استفاده شد. ویاسا حماسه هند باستان Mahabharata را روایت کرد تا فلسفه هند و فلسفه هندو را آموزش دهد. همچنین هومر برخی آموزههای فلسفی را در ادیسه خود ارائه دادهاست.
بسیاری از فلاسفه شرقی اندیشه خود را به شکلی شاعرانه بیان کردهاند. برخی از مهم ترینها عبارتند از:
- ویاسا
- لائوزی
- جلال الدین محمد رومی
- عمر خیام
- المعاری
- نظامی گنجوی
- شیخ سعدی
- حافظ شیرازی
- محمد اقبال
- ماتسو باشو
- فرید الدین عطار
- صلاح عبد الصبور
- محمود درویش
- کریم السایاد
شاعران برجسته فلسفی غربی عبارتند از:
- جان اشبری
- ژرژ باتای
- جیانینا براسچی
- جی کی چسترتون
- رابرت کریلی
- ساموئل تیلور کولریج
- تی اس الیوت
- هومر
- سورن کی یرکگارد
- لوکرتیوس
- جان میلتون
- ماریان مور
- پابلو نرودا
- فردریش نیچه
- مری الیور
- فرناندو پسوآ
- راینر ماریا ریلکه
- پرسی بیشه شلی
- سنت جان صلیب
- لزلی مارمون سیلکو
- هیلدگارد فون بینگن
- ویلیام کارلوس ویلیامز
- سی کی ویلیامز
- جیمز رایت
داستان فلسفی
برخی از فلاسفه خویش را ملزم کردهاند که فلسفه را به صورت داستان، از جمله رمان و داستانهای کوتاه بنویسند (به مقاله جداگانه داستان فلسفی مراجعه کنید) این گونه در اوایل ادبیات فلسفی نمود دارد، جایی که فیلسوفانی مانند افلاطون دیالوگهایی مینوشتند که در آنها شخصیتهای خیالی یا خیالی شده، دربارهٔ موضوعات فلسفی بحث میکردند. سقراط غالباً به عنوان یک قهرمان در دیالوگهای افلاطون ظاهر میشود و این گفتگوها یکی از منابع اصلی دانستهها در مورد تعالیم سقراط است، اگرچه به دلیل این شیوه و اختصارات آن، گاهی تشخیص مواضع واقعی سقراط از افلاطون دشوار است. نویسندگان زیادی از مسیحیان نخستین، از جمله آگوستین، بوئتیوس و پیتر ابلارد دیالوگهایی را به نگارش درآورده اند. چندین فیلسوف اولیه مدرن نیز مانند جورج برکلی و دیوید هیوم، گهگاه در این سبک مینوشتند.
فلاسفه دیگر برای انتقال آموزههای خود به روایت متوسل شدهاند. ابوباسر (ابن توفیل) فیلسوف کلاسیک اسلامی قرن دوازدهم، نوعی روایت داستانی عربی با عنوان حی بن یقظان را به عنوان پاسخی به تهافت الفلاسفه غزالی نوشت، و سپس ابن نفیس متکلم اسلامی و فیلسوف قرن ۱۳، فیلسوف ابن النفیس نیز روایت داستانی الرسالة الکاملیة فی السیرة النبویة را به عنوان پاسخی به حی بن یقظان به نگارش درآورد. فریدریش نیچه ، فیلسوف آلمانی، غالباً ایدهها و نظریات خود را با شیوههای ادبی بیان میکرد، از جمله مهمترین آنها چنین سخنی گفت زرتشت است که روایتی است دوباره از آموزههای زرتشت. مارکی دو ساد و آین رند رمانهایی نوشتهاند که در آنها شخصیتها به عنوان سخنگو موضعگیریهای فلسفی عمل میکنند و در چارچوب پلات داستان مطابق با آن مواضع عمل میکردند. جورج سانتایانا همچنین فیلسوفی بود که رمان و شعر مینوشت. رابطه شخصیتهای سانتایانا و اعتقادات او پیچیدهتر است. اگزیستانسیالیستها از جمله شماری از مهمترین آنها از قبیل نویسندگان فرانسوی از داستان برای انتقال دیدگاههای فلسفی خود استفاده میکردند. رمان تهوع و نمایشنامه بدون خروج از ژان پل سارتر و بیگانه ی آلبر کامو شامل این مواردند. تمام آثار داستانی موریس بلانشو شامل "گامی نه به فراسو"، "جنون روز " و "نوشتار فاجعه"، در بین سایرین، مجموعه ای برجسته و چشمگیر از ارتباطات و تعاملات مابین فلسفه و ادبیات را به نمایش میگذارند. همچنین کارت پستال : از سقراط به فروید و فراتر از آن اثر ژاک دریدا.
تعدادی از فلاسفه تأثیر مهمی در ادبیات داشتهاند. آرتور شوپنهاور، عمدتاً به سبب نتایج سیستم زیبایی شناسانه اش، شاید تأثیرگذارترین فیلسوف متاخر در تاریخ ادبیات باشد. رمانهای سپسین توماس هاردی غالباً به مضامین شوپنهاوری اشاره میکنند، به ویژه کتاب جود گمنام. شوپنهاور همچمین تأثیر مهمی در جوزف کنراد داشت. شوپنهاور تأثیری کمتری خاص اما با پراکندگی بیشتر در جنبش نمادگرایی در ادبیات اروپا داشت. لیونل جانسون در مقاله خود با عنوان "فرهنگ فاون " به زیباییشناسی شوپنهاور اشاره میکند. تمامی آثار ژاک دریدا تأثیراتی عمیق در به اصطلاح فلسفهٔ قاره ای و درک نقش ادبیات در مدرنیته داشتهاند.
سایر آثار داستانی که دارای محتوای فلسفی در نظر گرفته میشوند عبارتند از:
- ابوباسر، Philosophus Autodidactus
- آلبر کامو، خارجی
- جوزف کنراد، قلب تاریکی
- فیودور داستایوسکی، برادران کارامازوف
- فیودور داستایوسکی، جرم و مجازات
- Jostein Gaarder، دنیای سوفی
- هرمان هسه، بازی مهره شیشه ای
- جیمز جویس، اولیس
- فرانتس کافکا، دگردیسی
- میلان کوندرا، سبکی غیرقابل تحمل وجود
- ابن النفیس، Theologus Autodidactus
- توماس مان، کوه جادویی
- آیریس مورداک، دریا، دریا
- Robert M. Pirsig، Zen and the Art of Motorcycle Maintenance
- مارسل پروست، در جستجوی زمان از دست رفته
- ویلیام شکسپیر، هملت
- لئو تولستوی، مرگ ایوان ایلیچ
- لئو تولستوی، جنگ و صلح
- سرجیو ترونکوزو، ماهیت حقیقت
- Marguerite Yourcenar، خاطرات هادریان
نوشتن فلسفی به عنوان ادبیات
آثاری تعدادی از فیلسوفان جدای از محتوای فلسفی به دلیل ارزشهای ادبی اشان خوانده میشوند. فلسفه در مراقبههای مارکوس اورلیوس امپراتور روم، نوعی رواقی گرایی غیر اصیل است، اما مراقبهها هنوز بخاطر ارزش ادبی و بینشی که برای شناخت عملکرد ذهن امپراتور به خوانندگان ارائه میدهند، خوانده میشوند.
فلسفه آرتور شوپنهاور به دلیل کیفیت و خوانایی نثر آن، مانند برخی از آثار تجربه گرایان انگلیسی، از جمله لاک و هیوم، مورد توجه قرار گرفتهاست. سبک سورن کی یرکگارد اغلب به عنوان هنری شاعرانه و همچنین فلسفی مورد توجه قرار گرفتهاست، به ویژه در ترس و لرز یا این/ یا آن. آثار فردریش نیچه مانند " چنین گفت زرتشت" اغلب شبیه اشعار منثور هستند و به جای استدلات حاوی تصاویر و کنایاتند.
فلسفه در ادبیات
فلاسفه در ادبیات
سقراط در نمایشنامه ابرها اثر ارسطوفان در ظاهری کاملاً خیالی، به عنوان شخصیتی کمیک و مورد تمسخر ظاهر میشود. در این نمایشنامه، سقراط به نظر میرسد درحالیکه از از یک سبد آویزان است در جایی خطابههایی همچون مورد زیر بیان میکند:
- ذهنم را آرامش میدهم و اندیشه تیزبینم را با جریان هوا درمیآمیزم. آن وقت در اجرام آسمانی نفوذ میکنم. اگر روی زمین میماندم و از این جایگاه پست به آنها که در اوجاند، نگاه میکردم، انبان کشف و شهودم خالی میشد چون زمین با نیرویی سترگ، عصاره ذهن را جذب میکند. آه! رازیانه آبی، خوب درد مرا میفهمد!
فیلسوف نخستین تائوئیست ژوانگ ژو ایدههای خود را در وهله اول از طریق حکایتها و افسانههای کوتاه ادبی مانند «رویای پروانه» بیان میکرد.[۱][۲] ظهور دیگر فیلسوفان بزرگ آن زمان به عنوان شخصیتهای این داستان، به چوانگتسی اجازه میدهد تا آزادانه و غیرجدی در نظریات آنها به کندکاو بپردازد و آنها را با نظریات خودش مقایسه کند. او این این شیوه را با کسانی چون لائوتسه، لی زی، هوی شی، و بسیاری دیگر پی گرفتهاست. برجستهترین کار او حضور کنفوسیوس و شاگردان برجسته وی است که گاهی اوقات برای تضعیف درکهای رایج از فلسفه کنفوسیوس یا تقویت درک خود ژوانگزی از چگونگی زندگی مطابق با دائو استفاده میشود.
خورخه لوئیس بورخس شاید برجستهترین نویسندهٔ داستانهای فلسفی قرن بیستم باشد. او داستان کوتاهی با عنوان در جستجوی ابن رشد نوشت که در آن ابن رشد فیلسوف قهرمان اصلی داستان است.[۳] بسیاری از نقطه نظراتی که در هستههای داستانی او مطرح میشوند تعبیراتی برگرفته از تفکرات فیلسوفانی چون جورج برکلی، آرتور شوپنهاور و برتراند راسل هستند. او همچنین نظرات مختلفی را به چهرههایی از جمله جورج دالگارنو نسبت میدهد.[۴]
تمرکز اصلی هستهٔ داستان در رمان "نام گل سرخ " اثر امبرتو اکو، بر کشف یک کتاب مرموز است که به نظر میرسد حاوی یک نسخه خطی گم شده از ارسطو است. رمان بعدی اکو، آونگ فوکو ، پیشگام نگارش آثار دلهره آور یا داستانهای پلیسی ای شد که کنایات مشهور و نام متفکران تاریخی را به میان میآوردند. از جمله نمونههای اخیر میتوان به " رمز داوینچی" نوشته دن براون و "قانون چهار" اثر ایان کالدول و داستین توماسون اشاره کرد.
همچنین، فیلیپ کی دیک، که اغلب او را با بورخس مقایسه میکنند، تعداد قابل توجهی از مباحث فلسفی را در رمانهای خود مطرح میکند، از مباحث مرتبط با خودتنهاانگاری گرفته تا بسیاری از سوالات مربوط به ادراک و واقعیت.
فلاسفه داستانی
خورخه لوئیس بورخس بسیاری از مضامین فلسفی و تعدادی از فیلسوفان داستانی را در داستانهای کوتاه خود مطرح و معرفی میکند.[۵] جنبشی فلسفی-تخیلی بخشی از پیش فرض داستان او با عنوان تلون، اوکبر، اربیس ترتیوس است و راوی ناشناس داستان کتابخانه بابل او را نیز میتوان فیلسوفی خیالی نامید.[۶] یک متکلم خیالی موضوع داستان سه نسخه از یهودا اوست.
فلاسفه داستانی گاهی در سراسر آثار رابرت ا. هاین لاین و ری بردبری حضور مییابند. «غریبه ای در سرزمین غربت» اثر هاین لاین شامل متنهایی طولانی است که میتوان آنها را جانشین دیالوگهای فلسفی تخیلی جهان باستان دانست که در درون هستهٔ داستانی قرار دارند.[۷]
جستارهای وابسته
- هنر و سیاست
- ترجمه ادبی
- نقد ترجمه
- فلسفه زبان
- داستان علمی به عنوان آزمایش فکر
منابع
منابع
- همدم آکسفورد با فلسفه، تد هوندریخ، ویراستار، (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۱۹۹۵)شابک ۰-۱۹-۸۶۶۱۳۲-۰.
- بورخس، خورخه لوئیس، داستانهای جمعآوری شده، ۱۹۹۸. ترجمه شده توسط اندرو هرلی.شابک ۰−۱۴−۰۲۸۶۸۰−۲شابک 0-14-028680-2.
- مگی، برایان، فلسفه شوپنهاور (انتشارات دانشگاه آکسفورد، نسخه اصلاح شده، ۱۹۷۷)شابک ۰-۱۹-۸۲۳۷۲۲-۷.
پیوند به بیرون
- اندرو میلر، ارزش واقعی اظهارات حاوی نام شخصیتهای ادبی به عنوان موضوع (پایاننامه ۲۰۰۲)
- فلسفه و ادبیات در بایگانی پایدیا
- فلسفه و ادبیات در استنفورد، به کارگردانی آر. لانیر اندرسون و جوشوا لندی
- مرکز فلسفه ، هنر و ادبیات دوک، به کارگردانی توریل موی
- ↑ Möller, Hans-Georg (1999). "Zhuangzi's "Dream of the Butterfly": A Daoist Interpretation". Philosophy East and West. 49 (4): 439–450. doi:10.2307/1399947. ISSN 0031-8221. JSTOR 1399947.
- ↑ "The Philosophy Foundation - The Butterfly Dream". www.philosophy-foundation.org. Retrieved 2020-07-05.
- ↑ Dapía, Silvia G. (1999). "The Myth of the Framework in Borges's "Averroes' Search"". Variaciones Borges (7): 147–165. ISSN 1396-0482. JSTOR 24879540.
- ↑ "Characteristica universalis | Borges Center". www.borges.pitt.edu. Retrieved 2020-07-05.
- ↑ Agassi, J. (1970). "Philosophy as Literature: The Case of Borges". Mind. 79 (314): 287–294. doi:10.1093/mind/LXXIX.314.287. ISSN 0026-4423. JSTOR 2252659.
- ↑ "Borges, The Universe And The Infinite Library". NPR.org (به انگلیسی). Retrieved 2020-07-05.
- ↑ Ross, Ethan (2019-10-20), "The Intellectual Martian Society of "Stranger in a Strange Land" by Robert Heinlein", Religion and Environmental Values in America (به انگلیسی), The Ohio State University, retrieved 2020-07-05