هنر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Behrouz.rayini (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ربات: جایگزینی پیوند جادویی شابک با الگو شابک
خط ۷۷: خط ۷۷:
* تاریخ هنر جانسن (مقدمه)
* تاریخ هنر جانسن (مقدمه)
* آشنایی با میراث فرهنگی و هنر ایران
* آشنایی با میراث فرهنگی و هنر ایران
* ° [[اطلس چهارده قرن هنر اسلامی]]، جلد دوم: هنر خوشنویسی از آغاز تا امروز Atlas of 14 centuries of Islamic Arts, Vol.2 Calligraphy، تألیف [[عباس سحاب]]، ناشر [[مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب]]، تهران اردیبهشت ماه ۱۳۸۱، ISBN 964-6556-55-8 رده دیوئی: م۸۰–۳۳۷۰
* ° [[اطلس چهارده قرن هنر اسلامی]]، جلد دوم: هنر خوشنویسی از آغاز تا امروز Atlas of 14 centuries of Islamic Arts, Vol.2 Calligraphy، تألیف [[عباس سحاب]]، ناشر [[مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب]]، تهران اردیبهشت ماه ۱۳۸۱، {{شابک|964-6556-55-8}} رده دیوئی: م۸۰–۳۳۷۰
[[:en:Art]]
[[:en:Art]]



نسخهٔ ‏۲۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۱۴

از بالا چپ جهت عقربهٔ ساعت: یک پرتره از خود توسط ونسان ونگوگ، یک مجسمهٔ آفریقایی، نقاشی زایش ونوس اثر ساندرو بوتیچلی، شیر ژاپنی (شیشا)

هنر مجموعه‌ای از آثار یا فرایندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی یا به‌منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می‌شوند. همچنین می‌توان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است. از مهم‌ترین رشته‌های هنری می‌توان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپهنرهای نمایشی (تئاتر و رقصموسیقی، ادبیات (شعر، داستانسینما و معماری اشاره کرد. اشاواژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمهٔ «سو» به‌معنی نیک و «نر» یا «نره» به‌معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هونر» ایجاد گشته‌است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمده‌است که به‌معنای انسان کامل و فرزانه است.[نیازمند منبع]

دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را به‌عنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که می‌توان با دیگران تقسیم شود» تعریف می‌کند.

در ادبیات ایران در دورهٔ اسلامی این معنا دوباره دگرگون شد و هنر به معنای دلیری، کمال، فضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و… به کار رفت، که دارای بار معنایی عام بود:

  • به دشمن نمایم هنر هرچه هست * ز مردی و پیروزی و زور دست
  • چون غرض آمد هنر پوشیده شد * صد حجاب از دل به سوی دیده شد
  • با دانش است فخر نه با ثروت و عقار * تنها هنر تفاوت انسان و چهار پاست

از دیوان""پروین اعتصامی""

هنرهای تجسمی

هنر زیبایی بدن، کیرکه جام را به ادیسه پیشکش می‌کند. اثر جان ویلیام واترهاوس
هنرهای تجسمی

مبانی هنرهای تجسمی دارای عناصری هستند که شامل:

نقطه، خط، سطح، حجم، فرم (شکل)، رنگ، نور، بافت، ریتم، حرکت (فضا و زمان)، ترکیب (ترکیب بندی)، تناسب، تعادل (توازن) ، تباین (تضاد یا کنتراست)

برج برادوی در ووسترشایر، انگلستان، نمونه‌ای کلاسیک از سازه تزئینی.

تقسیم‌بندی‌های هنر متنوع است؛ یکی از آن‌ها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم می‌کند:

  • هنرهای کاربردی: منظور از هنرهای مفید هنرهایی است که نخست، کارکرد و سودمندی آن‌ها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده‌است. مانند: طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی.
  • هنرهای زیبا: منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شده‌اند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمده‌اند». مانند: نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، رقص.[۱]

واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار می‌رود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسان‌ها در زمینه هنرهای زیبا است. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه هنرهای زیبا در زبان انگلیسی است. به‌طور سنتی مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم می‌شوند:

  1. موسیقی
  2. هنرهای دستی: مجسمه‌سازی، شیشه‌گری، و …
  3. هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و …
  4. ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر
  5. معماری
  6. رقص و حرکات نمایشی
  7. هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و …

نمونه دیگر تقسیم‌بندی هفت هنر به ترتیب زمان ایجاد یا توسعه عبارتند از:

  1. نقاشی
  2. هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپ)
  3. معماری
  4. ادبیات
  5. موسیقی
  6. تئاتر
  7. سینما

وجوه مشترک آثار هنری عبارت‌اند از:

  • تخیل به عنوان مهم‌ترین عامل در شکل‌گیری اثر هنری است
  • همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه می‌گیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او
  • چندمعنایی بودن و منشور مانندی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.

این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه می‌شود. بدین معنی که هر پدیده‌ای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمی‌تواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری می‌ایستد؛ دریافت و استنباط خاصی دارد. آثار هنری به سادگی می‌توانند بیان‌کننده زیبایی حقیقی یا احساسات باشند. اثری که هنر بر روح انسان می‌گذارد، تغییری عمیق و ماندگار و طولانی است. در نتیجه هر گاه خواهان اثرگذاری ماندگار باشیم، می‌توانیم از هر یک از رشته‌های هنری به فراخور نیازمان بهره ببریم. همان‌طور که در روانشناسی این بحث به اثبات رسیده‌است، جهان از مجموعه‌ای از افراد تشکیل شده‌است، پس اگر بخواهیم در سریعترین حالت بر تعداد زیادی از افراد تأثیر بگذاریم، می‌توانیم از اسباب هنر استفاده کنیم. هنر موسیقی و هنرهای نمایشی چون از طریق حس شنوایی و حس بینایی به سرعت درک می‌شوند، می‌توانند توأم با یکدیگر به سرعت، و در ابعادی جهانی تأثیری ژرف، عمیق، ماندگار و طولانی در جوامع به وجود آورند.

هنرهای صناعی

هنرهای صناعی یا سنتی، هنرها و صنایع ظریفه‌ای هستند که در طول سده‌های متمادی با حفظ ریشه‌ها و سنت‌های خود رشد کرده مراحل شکل‌گیری خود را گذرانده یا می‌گذرانند و نشان دهنده فرهنگ یک ملت است.

هنرهای سنتی ایران را می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم کرد:

  1. شعر و ادبیات
  2. موسیقی
  3. معماری و هنرهای وابسته
  4. نمایش‌های سنتی و آیینی
  5. صنایع مستظرفه

صنایع ظریف

صنعت و صنایع ظریف مقیاسی برای سنجیدن درجهٔ تکامل معنوی و روحی یک ملت است. در این جهان میان هزاران محسوسات که ما در زیر نفوذ حواس پنجگانهٔ خود از وجود و چگونگی آن‌ها باخبر می‌شویم؛ بعضی چیزها هست که ما بی‌اختیار آن‌ها را بیشتر دوست می‌داریم. روح ما و قلب ما مجذوب آن‌ها می‌شود بدون آنکه از آن‌ها یک فایدهٔ عملی و آنی برای ما حاصل گردد. مثلاً وقتی که در جلوی یک پردهٔ نقاشی که ثمرهٔ قوای دماغی و روحی یک صنعتکار را نشان می‌دهد می‌ایستیم، ساعتها مشغول تماشای آن و غرق حیرت و تعجب می‌شویم.[۲]

که بجز موارد بالا همه آثار هنری را شامل می‌شود. هنر مقدس همواره دو غایت بنیادی داشته‌است. اول زیبایی صورت عبادات و دوم نگهبانی و حفاظت از آن. دومین ممیزه هنر مقدس بدان حقیقت رجوع می‌کند که اسلام صرف زیبایی را مطلوب تلقی نکرده، بلکه زیبایی را با کمال مورد تأمل قرار می‌دهد. آنچه منشأ نقوش پراکنده و مایه پراکندگی خاطر است در قلمرو هنر اسلامی نفی می‌شود، از اینجا هرگونه آرایش زرین یا جامه‌های فاخر در عبادات طرد می‌گردند.

به تعبیر بورکهارت آداب دینی هنر الهی است. از آنجا که گونه‌ای جلوه‌گری و سمبولیسم در سطحی از شکلها و حالتهای آدمی برای جستجوی راهی به ماورای همه مظاهر و اعیان وجود است. در مسیحیت این آداب نیایشی است -مانند عشای ربانی و آداب خاص مسیحی- متضمن هنر مقدس یعنی معماری و شمایل نگاری مسیحی که از برجسته‌ترین مظاهر هنر مسیحی هستند. با توجه به معنای ذاتی عبادات اسلامی، و هنری که به زیبا کردن آن متوجه است، در عالم اسلامی به گونه‌ای دیگر فیضان و انعکاس هنری آداب دینی را می‌بینیم، یعنی جدا از مفهوم شمایل نگاری در عبادات مسیحی که درضمن نوعی هنر تلقی می‌شود.[۳] معمولاً از عبارت هنرهای صناعی برای بیان آن بخش از صنایع دستی که بیش از فن به هنر وابسته‌اند استفاده می‌شود.

منابع

en:Art

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون