زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری
مختصات: ۳۵°۴۱′۱۳″ شمالی ۵۱°۲۵′۰۷″ شرقی / ۳۵٫۶۸۶۹۴°شمالی ۵۱٫۴۱۸۶۱°شرقی
ساختمانی در باغ ملی تهران است که در زمان حکومت پهلوی زندان زنان و بعد زندان کمیتهٔ مشترک ضد خرابکاری نام گرفت و توسط ساواک مورد استفاده بود. پس از انقلاب این مجموعه همچنان کاربری پیشین خود را حفظ کرد. از جمله در سال ۱۳۶۹ بیست و سه نفر از امضاکنندگان نامهٔ ۹۰ امضایی در آن بازجویی شدند که برخی از آنان در کتاب خاطراتی (در مهمانی حاج آقا) بازجوییهای تحت فشار و شکنجه را شرح دادهاند [۱]. این زندان سرانجام در سال ۱۳۷۹ تعطیل و تبدیل به موزهٔ عبرت ایران شد و زندان اوین جایگزین آن شد.[نیازمند منبع]
بهروز سرشار که با درجه سرهنگی از فرماندهان شهربانی بوده است درباره وضعیت این زندان می گوید:«اداره ای که من معاون آن بودم، در ساختمان چسبیده و طبقه بالای محل کمیته مشترک قرار داشت.ما در آنجا، فریادها و ناله های خرابکاران زندانی را می شنیدیم. نه من و نه افسرانی که با من بودند، نمی توانستیم آنها را تحمل کنیم.سرانجام من با رئیس شهربانی صحبت کردم و از او خواستم که محل اداره ما را عوض کند که با موافقت وی، ما از آن ساختمان به خانه امنی که در اختیار شهربانی بود و قبلا کلانتری بود نقل مکان کردیم.به یاد دارم یک هفته پس از آنکه خانواده پرویز حکمت جو، از اعضای حزب توده، برای رهایی او به سازمان ملل متوسل شد، ساواک اعلام کرد که حکمت جو با فرو کردن چنگال در پریز برق خودکشی کرده است.این دروغ محض بود چرا که اولا زندانی چنگال ندارد و ثانیا فرو کردن یک میله فلزی دو سر در پریز برق، فیوز را می پراند.»[۲]
تأسیس[ویرایش]
این بنا نخستین زندان مدرن ایران است که در دوران رضا شاه در سال ۱۳۱۱ توسط مهندسان آلمانی تکمیل گردید و به عنوان نخستین زندان مدرن در ایران شروع به کار کرد. بعدها این محل اولین زندان اختصاصی زنان شد.
زندان کمیتهٔ مشترک[ویرایش]
در دوران محمد رضا پهلوی این زندان از سوی سازمانها مختلف امنیتی و انتظامی خصوصاً ساواک و کمیتهٔ مشترک ضدخرابکاری جهت بازداشت و شکنجهٔ زندانیان سیاسی خطرناک (شامل فرقههای تجزیهطلب و مذهبیون افراطی) مورد استفاده قرار میگرفت.
آویزان کردن از سقف، دستبند قپانی، آویزان کردن صلیبی، شوک الکتریکی، آپولو، سوزاندن نقاط حساس بدن با فندک و شعله شمع،[۳] قفس هیتردار، صندلی هیتردار، باتوم برقی، شلاق با کابل برقی از متداولترین شکنجههای مأموران شکنجهٔ کمیته بودند.
اعضای حزب ملل اسلامی بجنوردی، ابوالقاسم سرحدیزاده، محمدی، کیوان، محمد میرمحمد صادقی و ابن رضا به عنوان اولین دستهٔ زندانیهای سیاسی به این زندان منتقل شدند.[۴]
یکی از مقامات پیشین شهربانی در دوران پهلوی از شنیده شدن فریادهای دائم زندانیان زیر شکنجه که حتی برای پرسنل شهربانی در ساختمانهای اطراف غیرقابل تحمل بودهاست میگوید:
ادارهای که من معاون آن بودم، در ساختمان چسبیده و طبقهٔ بالای محل کمیتهٔ مشترک قرار داشت. ما در آنجا، فریادها و نالههای خرابکاران زندانی را میشنیدیم. نه من و نه افسرانی که با من بودند، نمیتوانستند آن را تحمل کنند. سرانجام من با رئیس شهربانی صحبت کردم و از او خواستم که محل ادارهٔ ما را عوض کند که با موافقت وی، ما از آن ساختمان به خانهٔ امنی که در اختیار شهربانی بود و قبلاً کلانتری بود نقل مکان کردیم.[۵]
بخشهای زندان[ویرایش]
اتاق نگهداری البسه[ویرایش]
در بدو ورود به زندان لباس و کلیهٔ لوزام زندانیان در این قسمت تحویل گرفته میشد.
محوطهٔ اصلی[ویرایش]
فضایی دایرهای شکل که کلیهٔ راهروها در هر سه طبقه بدان ختم میشود.
اتاق شکنجه[ویرایش]
زندانیان برای بازجویی و شکنجه بدین بخش که دستگاههای مختلف شکنجه در آن قرار داشت منتقل میشدند.
شکنجهگران[ویرایش]
شکنجهگران معروف ساواک پهلوی شامل محمدعلی شعبانی معروف به حسینی، بهمن نادری پور معروف به تهرانی، منوچهر وظیفه خواه معروف به دکتر منوچهری ،هوشنگ ازغندی معروف به منوچهری، فریدون توانگری معروف به آرش بودند.
زیر ۸ یا اتاق تمشیت[ویرایش]
در این اتاق از شوک برقی برای شکنجهٔ زندانیان استفاده میشدهاست.
محل ملاقات زندانیان[ویرایش]
فضایی که در دو سوی آن تورهای حفاظتی قرار داشته و زندانی و خانوادهاش در دو سوی آن با یکدیگر گفتوگو میکردند.
فهرست تعدادی از بازداشتشدگان در این زندان در زمان حکومت پهلوی[ویرایش]
![]() | این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
- صفر قهرمانیان (رکورد در مدت زندانی سیاسی ایران)[نیازمند منبع]
- سید علی خامنهای
- اکبر هاشمی رفسنجانی
- عطاءالله اشرفی اصفهانی
- علی شریعتی
- محمدعلی رجایی
- محمد علینژاد سارخانی
- محمدجواد باهنر
- سید محمد بهشتی
- مهدی عراقی
- علی قدوسی
- اسدالله لاجوردی
- عزت شاهی
- مرضیه حدیدچی
- محمدرضا مهدوی کنی
- علی شریعتمداری
- احمد مفتی زاده
- سید محمود طالقانی
- حبیبالله عسگراولادی
- خسرو گلسرخی
- منصور یاقوتی
- محسن علوی
- کرامت دانشیان
- یحیی رحیمی
- مرتضی لبافینژاد
- پرویز شهریاری
- مسعود رجوی
بازداشتگاه توحید[ویرایش]
پس از انقلاب این مجموعه همچنان کاربری پیشین خود را حفظ کرد. از جمله در سال ۱۳۶۹ بیست و سه نفر از امضاکنندگان نامهٔ ۹۰ امضایی در آن بازجویی شدند که برخی از آنان در کتاب خاطراتی (در مهمانی حاج آقا) بازجوییهای تحت فشار و شکنجه را شرح دادهاند.[۶]
موزهٔ عبرت[ویرایش]
این زندان سرانجام در سال ۱۳۷۹ تعطیل و تبدیل به موزهٔ عبرت ایران شد[۷] که گوشهای از شکنجهها و شکنجهگران و شکنجهشوندگان زمان پهلوی را بازسازی میکند. این موزه با حضور محمد خاتمی افتتاح شد.
حاشیهها[ویرایش]
در سال ۱۳۸۹ عکس زندانیانی از جمله هاشمی رفسنجانی از این موزه برداشته شد که واکنشهایی را برانگیخت.[۸]
همچنین عکس سید محمد خاتمی هنگام بازدید از یک ماکت شکنجه در موزهٔ عبرت، توسط مجاهدین خلق مورد استفاده قرار گرفت و چنین وانمود شد که خاتمی مشغول تماشای شکنجهٔ یک انسان واقعی است. چندی بعد نیز یکی از نمایندگان سنی پارلمان عراق مدعی شد که فرد در حال شکنجه از سنی مذهبهای عراق است و شکنجهگران نیز افراد نوری مالکی هستند.[۹][۱۰]
نگارخانه[ویرایش]
اتوموبیل مخصوص (لیموزین) متعلق به سومین رئیس ساواک، ارتشبد نعمتالله نصیری
اتوموبیل مخصوص (لیموزین) رئیس دفتر اطلاعات ویژه شاه ایران، ارتشبد حسین فردوست
پانویس[ویرایش]
- ↑ کتاب در مهمانی حاج آقا
- ↑ https://www.bbc.com/persian/iran/2011/02/110206_l13_siahkal_behrouz_sarshar
- ↑ محسن کاظمی (۱۳۹۰)، خاطرات عزت شاهی، سورهٔ مهر، ص. ۳۸۷، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۰۶-۱۵۳-۹
- ↑ این راه ما بود
- ↑ "قساوت ساواک و تیشهٔ چریکها و تحصیلکردگان به ریشهٔ کشور". Retrieved 2011-02-11.
- ↑ کتاب در مهمانی حاج آقا
- ↑ و زندان اوین جایگزین آن شد.
- ↑ «حذف عکس انقلابیون با سابقه از موزهٔ عبرت».
- ↑ دیدبان
- ↑ «الجوار». بایگانیشده از اصلی در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۵ اکتبر ۲۰۱۱.
جستارهای وابسته[ویرایش]
- کمیته مشترک ضدخرابکاری
- شکنجه دولتی در ایران
- ساواک
- فهرست موزههای ایران
- زندان دوله تو
- زندانهای سازمان مجاهدین خلق ایران
پیوند به بیرون[ویرایش]
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری موجود است. |