کیداراب
کیداراب | |
---|---|
شاهان شاهنامه | |
نام | داراب |
نام تاریخی | داریوش دوم |
منصب | شاه هخامنشی |
لقب | کیداراب |
نام پدر | اردشیریکم |
فرزندان | دارا، اسکندر (در شاهنامه) |
از تبار هخامنشیان | |
نبردها | جنگ با روم |
نتیجه نبرد | شکست فیلقوس رومی |
مادر | همای دختر بهمن |
پیش از | دارا |
پس از | همای |
دوره | کیانیان |
داراب (کیداراب)، یکی از شاهان ایران در شاهنامه است، که پدر دارا شناخته میشود.[۱] با توجه به تاریخ سنتی ایران، داراب با داریوش دوم هخامنشی همسان انگاشته میشود. داریوش دوم پدر اوستانوس و اوستانوس پدر آرشام دوم و آرشام دوم پدر داریوش سوم بودهاست، و بنابراین داریوش سوم (دارا) نسباش با سه نسل فاصله به داریوش دوم میرسد، و بههمین جهت در تاریخ سنتی، داراب را پدر دارا دانستهاند.
در شاهنامه
داراب در یکی از نبردهای خود با روم، با فیلقوس[۲] نبرد میکند و سپاه او را شکست میدهد و پس از آشتی، ناهید دختر فیلقوس را به همسری برمیگزیند و با خود به ایران میآورد. داراب از ناهید به دلیل نفس بد بویش دلآزرده میشود و او را که باردار است به روم بازمیگرداند. اسکندر از ناهید در خانهٔ فیلقوس به دنیا میآید. به دلیل ترس از سرافکندگی تولد اسکندر مستور میماند و اسکندر پسر فیلقوس شناخته میشود. بدین سبب کینهٔ ایرانیان در دل رومیان ریشه میدواند.[۱]
داراب که همسر دیگری برگزیده است، دارا از او زاده میشود. داراب پیش از مرگ دارا را جانشین خود میکند و درمیگذرد. در زمان حمله اسکندر دارا (داریوش سوم هخامنشی) از اسکندر شکست میخورد.
بازتاب و اثرگذاری خبر
ایرانیان با چنین داستانی برای اسکندر جهانگشا، نژادی ایرانی قائل شده بودند و او را برادر داریوش سوم به حساب میآورند. همین داستان زیربنای اسکندرنامه و روایتهای مثبت منتسب به اسکندر را به وجود میآورد.[۱]
منشأ خبر
سرگذشت افسانهای اسکندر قطعاً منشأئی ایرانی و پهلوی[نیازمند ابهامزدایی] ندارد و در اصل از منابع رومی و سریانی به عربی و از آنجا به آثار زبان فارسی راه پیدا کردهاست. چرا که در متنهای دینی، اسکندر همیشه با لقب گجسته[۳] مورد نفرین است و در روایتهای زرتشتی سوزاندن اوستا به او نسبت داده شدهاست.[۴]
پانویس
منابع
- آموزگار، ژاله؛ تاریخ اساطیری ایران، تهران: سمت، ۱۳۸۶.
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.