جنگ ظفار
جنگ ظفار | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگ سرد و جنگ سرد عرب | |||||||
![]() سربازی از نیروهای مسلح سلطنتی عمان در حال دم کردن چای در ۱۹۷۰ | |||||||
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() | ||||||
حمایت:![]() ![]() |
حمایت:![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() | ||||||
قوا | |||||||
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() | ||||||
تلفات و خسارات | |||||||
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() ![]() (برآورد ایران)[۱۳] | ||||||
۱۰٬۰۰۰ مجموع تلفات[۱۴] |
جنگ ظُفار، شورش ظفار یا انقلاب ظفار (به عربی: الحرب فی ظفار یا ثورة ظفار)، یک جنگ داخلی در عمان بود که به نبرد کمونیستهای تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی و چین با سلطنت عمان در استان ظفار در شرق این کشور گفته میشود. این نبرد با تأسیس جبهه آزادیبخش ظفار در سال ۱۹۶۲ آغاز شد و با شکست کامل مخالفان در سال ۱۹۷۵ پایان یافت. هدف اصلی شورشیان، سرنگونی سلطان عمان، قابوس بن سعید بود ولی به هدف خود نرسیدند. در نتیجه حکومت عمان وادار به انجام اصلاحات گستردهای در کشور شد.
محمدرضا پهلوی، پادشاه وقت ایران، جلوگیری از تسلطِ مارکسیستهای عرب در میانه جنگ سرد بر ورودی تنگه هرمز و خلیج فارس به عنوان مهمترین شاهراه نفتیِ جهان، دکترین نیکسون مبنی بر عدم حضور مستقیم آمریکا در جنگ و بومی کردن جنگهای منطقهای و گسترش حوزه نفوذ ایران[۱۵][۱۶] اقدام به اعزام نیروهای ارتش شاهنشاهی ایران برای حمایت از سلطان قابوس کرد که نتیجهٔ آن موفقیتآمیز بود و باعث پیروزی ارتش عمان و متحدانش شد. عملیاتِ نظامیِ ارتشِ ایران در این جنگ به حدّی مؤثر واقع شد که سلطان قابوس تاج و تخت خود را مدیون ایران میدانست. نزدیکیِ این کشور با ایران از آن زمان و بر همین اساس شکل گرفت و تا به امروز نیز ادامه دارد.[۱۷]
تاریخچه
[ویرایش]جنبش آزادیبخش ظفار در ۱۹۶۲ با هدف استقلال ظفار شکل گرفت. این سازمان در ابتدا تحت تأثیر اندیشههای ملیگرایانه رهبران قبایل منطقه بود و از کمکهای نظامی عربستان سعودی نیز سود میبرد. چریکهای ظفاری علاوه بر حملات خرابکارانه به ادارات دولتی و تأسیسات نفتی توانستند بخشهایی از ظفار را نیز تصرف کنند.
در ۱۹۶۷ دو حادثه موجب شد تا قدرت چپگراها و ناصریستها در این سازمان افزایش پیدا کند. اول شکست اعراب در جنگ شش روزه که دیدگاههای رادیکال را در تمام جهان عرب تقویت کرد و دیگری تشکیل جمهوری دمکراتیک یمن (یمن جنوبی) با خروج نیروهای انگلیسی از عدن.
در کنگره دوم سازمان در شهر حمرین، یمن (سپتامبر ۱۹۶۸) بیشتر پستهای کلیدی در اختیار رادیکالها قرار گرفت و نام آن نیز به «جبهه مردمی برای آزادی خلیج عربی اشغالی» تغییر کرد. سازمان با گرایش به مارکسیسم لنینیسم از کمکهای گسترده یمن جنوبی و چین برخوردار شد. کمک چین بهویژه از آن جهت بود که آنها سازمانی با پایگاه دهقانی و باورهای مائوئیستی قوی بودند. چین بیدرنگ سفارت خود را در عدن تأسیس کرد و از یمن جنوبی به عنوان محل انتقال سلاح به عمان استفاده میکرد. اعضای سازمان همچنین از آموزش جنگهای نامنظم و تعلیمات مکتبی چین و شوروی بهره میبردند.[۱۸]
پشتیبانان سلطان عمان
[ویرایش]ایران
[ویرایش]تا سال ۱۹۶۹ نیروهای شورشی بر بیشتر مناطق کوهستانی ظفار تسلط یافتند و تنها جادهای که از صلاله به سوی این منطقه میرفت را قطع کرده بودند. نیروهای آنها به خوبی آموزشدیده و مسلح به کلاشنیکف و سلاحهای سنگینی چون تیربار دوشکا، خمپارههای ۸۲ میلیمتری، راکتاندازهای کاتیوشای ۱۴۰ میلیمتری بام۱۴ و ۱۲۲ مم گراد بودند. در مقابل سلطان عمان تنها هزار نیرو در ظفار داشت که تجهیزات بسیار بدی داشته و عمدتاً از سلاحهای بازمانده جنگ جهانی دوم مانند تفنگهای گلنگدنی برخوردار بوده و تنها در سال ۱۹۶۸ تفنگهایشان با تفنگ اتوماتیک افان فال تعویض شد. این نیروها حتی لباس و پوتین مناسب ناهمواریهای این منطقه را در اختیار نداشتند و آموزش لازم برای نبرد با چریکها را ندیده بودند به همین دلیل فقط قادر به حفاظت از شهر صلاله و نواحی اطراف آن بودند.
قابوس بن سعید، سلطان عمان، پس از به قدرت رسیدن در ۱۹۷۰ با گوشزد کردن خطر قوت گرفتن جنبشهای چپگرا در منطقه در صورت موفقیت شورشیان ظفار توانست حمایتهای نظامی و مالی گستردهای را از کشورهای منطقه دریافت کند.
عملیات نظامی ارتش شاهنشاهی ایران در استان ظفار برای مقابله با قبایل عرب استقلالطلب و چریکهای جداییطلب مارکسیست[۱۹][۲۰]در این منطقه به درخواست سلطان قابوس از محمدرضا پهلوی، پادشاه ایران انجام گرفت. حضور نظامی ایران در تغییر وضعیت به سود پادشاهی عمان و سرکوب شورش ظفار نقش داشت. از آن زمان سلطان قابوس بقای تخت و تاج خود را تا حد زیادی مدیون ایران میداند[۲۱] محمدرضا پهلوی در ۱۹۷۳ میلادی (پاییز ۱۳۵۲ خورشیدی) واحدهای واکنش سریع ارتش ایران را با سلاحهای مدرن و ۲۰ فروند بالگرد به ظفار اعزام کرد. اهداف ایران در جنگ ظفار شامل تأمین ثبات منطقه و مقابله با جریانهای انقلابی، تجربه جنگ واقعی برای نیروهای نظامی ایران -به همین دلیل هر چهار ماه یک بار افسران و سربازان ایرانی تعویض میشدند- و ضربه به رادیکالترین حکومت منطقه یعنی یمن جنوبی میشد.
عربستان ۲٫۵ میلیارد دلار و ابوظبی ۲۰۰ میلیون دلار برای انجام پروژههای اقتصادی و نظامی به این کشور کمک کردند. عربستان، انگلستان، اردن، امارات، پاکستان و مصر برای آموزش نیروهای مسلح عمان اقدام کردند و اردن و امارات نیز واحدهای نظامی خود را برای انجام وظیفه در شمال عمان فرستادند تا ارتش عمان بتواند با فراغ بال در ظفار بجنگد.
هزینه حضور نظامی ارتش ایران در ظفار تا مبلغ یک میلیارد دلار تخمین زده میشود.[۲۲] این عملیات به صورت مستقیم زیر نظر شاه اداره میشد و هویدا به عنوان نخستوزیر دو ماه پس از اعزام نیروها از این امر خبر یافت. بر اساس برخی از تخمینها تعداد کشته شدگان ارتش ایران تا پایان جنگ ظفار(۱۳۵۲) برابر با ۲۵ درجهدار و ۱۸۶ سرباز و هفتصد مجروح بوده است.[۲۳]
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ "The Insurgency In Oman, 1962-1976". globalsecurity.org. Archived from the original on 13 November 2017. Retrieved 17 October 2005.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامOmancountrystudies
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Calabrese, J. (1990). From Flyswatters to Silkworms: The Evolution of China's Role in West Asia. Asian Survey. Vol. 30. p. 867.
- ↑ Jeapes, pp. 26–27
- ↑ "The Insurgency In Oman, 1962-1976". www.globalsecurity.org. Retrieved 2023-08-03.
- ↑ Malovany, Pesach (2017). Wars of Modern Babylon: A History of the Iraqi Army from 1921 to 2003. University Press of Kentucky. pp. |page=755. ISBN 978-0-8131-6944-6.
- ↑ "THE MOUNTAIN AND THE PLAIN: THE REBELLION IN OMAN" (PDF).
- ↑ Paul, Christopher; Clarke, Colin P.; Grill, Beth; Dunigan, Molly (2013), "Oman (Dhofar Rebellion), 1965–1975: Case Outcome: COIN Win", Paths to Victory, Detailed Insurgency Case Studies, RAND Corporation, p. 274, ISBN 978-0-8330-8109-4, JSTOR 10.7249/j.ctt5hhsjk.34
- ↑ Allen & Bigsbee, p. 72
- ↑ "Oman: How the Shah of Iran Saved the Regime – A Forgotten Page of History". 5 March 2020. Archived from the original on 1 March 2022. Retrieved 28 February 2022.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام:0
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ "Oman (and Dhofar) 1952-1979". acig.org. 26 August 2007. Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 4 November 2018.[منبع بهتری نیاز است]
- ↑ "Oman(and Dhofar) 1952-1979". Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 11 December 2013.
- ↑ Political Science. Middle East/North Africa/Persian Gulf Region. University of Central Arkansas. Retrieved 2011. [۱] بایگانیشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۲۲ توسط Wayback Machine
- ↑ باری روبین، جنگ قدرت در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران، آشتیانی، 1363، ص 46
- ↑ جنبش ظفار، 75 – 1965 نورالدین نعمتی- پژوهشهای تاریخ- دانشگاه اصفهان - دوره 6، شماره 4 - شماره پیاپی 4 اسفند 1393 صفحه 109-120
- ↑ مذاکرات اتمی در عمان؛ قابوس مدیون ایران، ایران مدیون قابوس، بیبیسی فارسی
- ↑ «سلطان قابوس؛ نیم قرن سلطنت در منطقهای بلاخیز!». فرارو.
- ↑ Nabil M Kaylani, "Politics and religion in ـ historical overview", International journal of Middle East studies , vol10, no4 (Nov 1979).
- ↑ پیروز مجتهدزاده، خلیجفارس: کشورها و مرزها، تهران 1379 ش
- ↑ «مذاکرات اتمی در عمان؛ قابوس مدیون ایران، ایران مدیون قابوس]،». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۲۱ ژوئن ۲۰۲۳.
- ↑ محمدجعفر چمنکار، ناگفتههای جنگ ظفار، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
- ↑ محمدجعفر چمنکار، ناگفتههای جنگ ظفار، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
منابع
[ویرایش]- محمدجعفر چمنکار (۱۳۸۳)، بحران ظفار و رژیم پهلوی، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ص. ۱۱۸، شابک ۹۶۴-۶۳۵۷-۵۳-۹
- علیرضا ازغندی (۱۳۸۴)، روابط خارجی ایران (۱۳۲۰–۱۳۵۷)، تهران: نشر قومس، ص. ۳۸۸–۳۹۰، شابک ۹۶۴-۵۵۱۶-۲۵-۰
- «شورش ظفار». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. دریافتشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۸۸.
- Federal Research Division (۲۰۰۴)، Oman A Country Study، Kessinger Publishing، ص. ۱۱۹-۱۲۱ Pages، شابک ۹۷۸-۱-۴۱۹۱-۳۸۲۹-۴
پیوند به بیرون
[ویرایش]
- Oman (and Dhofar) 1952-1979 By Tom Cooper with Stefan Kuhn