هنر: تفاوت میان نسخهها
جز جایگزینی با اشتباهیاب: دکتر⟸، اشاواژه⟸واژه، بردیسلی⟸بریسیدی، شیشا⟸میشا، کارکردگرایان⟸کارگردانیان |
جز جایگزینی با اشتباهیاب: هونر⟸هون |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[پرونده:Art-portrait-collage 2.jpg|300px|farme|بندانگشتی|چپ|از بالا چپ جهت عقربهٔ ساعت: یک پرتره از خود توسط [[ونسان ونگوگ]]، یک مجسمهٔ آفریقایی، نقاشی [[زایش ونوس]] اثر [[ساندرو بوتیچلی]]، شیر ژاپنی (میشا)]] |
[[پرونده:Art-portrait-collage 2.jpg|300px|farme|بندانگشتی|چپ|از بالا چپ جهت عقربهٔ ساعت: یک پرتره از خود توسط [[ونسان ونگوگ]]، یک مجسمهٔ آفریقایی، نقاشی [[زایش ونوس]] اثر [[ساندرو بوتیچلی]]، شیر ژاپنی (میشا)]] |
||
'''هنر''' مجموعهای از آثار یا فرایندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی یا بهمنظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند. <!-- امر هنری الزاماً با [[زیبایی]] همراه نیست یا [[زیباییشناسی]] یکتایی ندارد ولی همواره با [[خلاقیت]] انسان همراه است. --> |
'''هنر''' مجموعهای از آثار یا فرایندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی یا بهمنظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند. <!-- امر هنری الزاماً با [[زیبایی]] همراه نیست یا [[زیباییشناسی]] یکتایی ندارد ولی همواره با [[خلاقیت]] انسان همراه است. --> |
||
همچنین میتوان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است. از مهمترین رشتههای هنری میتوان به [[هنرهای تجسمی]] ([[نقاشی]]، [[طراحی]]، [[تندیسگری]]، [[عکاسی]] و [[چاپ (هنر)|چاپ]])، [[هنرهای نمایشی]] ([[تئاتر]] و [[رقص]])، [[موسیقی]]، [[ادبیات]] ([[شعر]]، [[داستان]])، [[سینما]] و [[معماری]] اشاره کرد. واژهٔ هنر در زبان [[سانسکریت]]، ترکیبی از دو کلمهٔ «سو» بهمعنی نیک و «نر» یا «نره» بهمعنای زن و مرد است. در [[زبان اوستایی]] «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ « |
همچنین میتوان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است. از مهمترین رشتههای هنری میتوان به [[هنرهای تجسمی]] ([[نقاشی]]، [[طراحی]]، [[تندیسگری]]، [[عکاسی]] و [[چاپ (هنر)|چاپ]])، [[هنرهای نمایشی]] ([[تئاتر]] و [[رقص]])، [[موسیقی]]، [[ادبیات]] ([[شعر]]، [[داستان]])، [[سینما]] و [[معماری]] اشاره کرد. واژهٔ هنر در زبان [[سانسکریت]]، ترکیبی از دو کلمهٔ «سو» بهمعنی نیک و «نر» یا «نره» بهمعنای زن و مرد است. در [[زبان اوستایی]] «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد گشتهاست که در [[زبان پارسی میانه|زبان پهلوی]] یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمدهاست که بهمعنای انسان کامل و فرزانه است.{{مدرک}} |
||
''[[دانشنامه بریتانیکا|دانشنامهٔ بریتانیکا]]'' هنر را بهعنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که میتوان با دیگران تقسیم شود» تعریف میکند. |
''[[دانشنامه بریتانیکا|دانشنامهٔ بریتانیکا]]'' هنر را بهعنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که میتوان با دیگران تقسیم شود» تعریف میکند. |
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۲
هنر مجموعهای از آثار یا فرایندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی یا بهمنظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند. همچنین میتوان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است. از مهمترین رشتههای هنری میتوان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص)، موسیقی، ادبیات (شعر، داستان)، سینما و معماری اشاره کرد. واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمهٔ «سو» بهمعنی نیک و «نر» یا «نره» بهمعنای زن و مرد است. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد گشتهاست که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمدهاست که بهمعنای انسان کامل و فرزانه است.[نیازمند منبع]
دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را بهعنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که میتوان با دیگران تقسیم شود» تعریف میکند.
در یک طبقه بندی جدید بر اساس کتاب استراتژی بازاریابی هنر از مهدی خادمی می توانیم تعاریف هنر را به دو دسته کارکردی و رویه ای تقسیم بندی کنیم. کارگردانیان عنوان میکنند که هنر برای تحویل یک هدف طراحی شده است و چیزی هنر محسوب میشود که بتواند دارنده آن را در راه دست یابی به هدف کمک نماید و وظیفه آن فراهم کردن تجربههای زیبایی شناختی لذت بخش است. در مقابل رویه گرایان عنوان میکنند چیزی به عنوان اثر هنری محسوب میشود که بر طبق فرمول یا فرآیندی مناسب ساخته شده باشد؛ صرف نظر از این که هنر چه هدف و مقصودی دارد , هنر می تواند در ابتدا کارکردی باشد اما در نهایت به صورت رویه ای عمل کند.
مانرو بریسیدی (1982) یک تعریف کارکردی از هنر ارائه می دهد:
"اثر هنری ترکیبی از شرایط مورد نظر است که به منظور ارائه تجربههای زیبایی شناختی ارزشمند قادر به نشان دادن ویژگیهای زیبایی شناختی هنر باشد."
در حالی که کارگردانیان ارزش هنر را وابسته به ماهیت آن می دانند، تعریف رویه گرایان صرفا توصیفی بوده و مبتنی بر ارزیابی نیست. از تعاریف رویه ای ارائه شده می توان به تعریف دیکی اشاره کرد که یک تعریف سازمانی محسوب میشود. او در درجه اول اثر هنری را به عنوان "اثر تصنعی" و در درجه دوم به عنوان "مجموعه ای از جنبههای کلیدی که از طرف برخی از نامزدها برای قدردانی از افراد فعال در منظومه هنر اعطا میشود" میبیند. [۱]
در ادبیات ایران در دورهٔ اسلامی این معنا دوباره دگرگون شد و هنر به معنای دلیری، کمال، فضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و… به کار رفت، که دارای بار معنایی عام بود:
- به دشمن نمایم هنر هرچه هست * ز مردی و پیروزی و زور دست
- چون غرض آمد هنر پوشیده شد * صد حجاب از دل به سوی دیده شد
- با دانش است فخر نه با ثروت و عقار * تنها هنر تفاوت انسان و چهار پاست
از دیوان""پروین اعتصامی""
هنرهای تجسمی
مبانی هنرهای تجسمی دارای عناصری هستند که شامل:
نقطه، خط، سطح، حجم، فرم (شکل)، رنگ، نور، بافت، ریتم، حرکت (فضا و زمان)، ترکیب (ترکیب بندی)، تناسب، تعادل (توازن) ، تباین (تضاد یا کنتراست)
تقسیمبندیهای هنر متنوع است؛ یکی از آنها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم میکند:
- هنرهای کاربردی: منظور از هنرهای مفید هنرهایی است که نخست، کارکرد و سودمندی آنها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بودهاست. مانند: طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی.
- هنرهای زیبا: منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شدهاند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمدهاند». مانند: نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، رقص.[۲]
واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار میرود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسانها در زمینه هنرهای زیبا است. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه هنرهای زیبا در زبان انگلیسی است. بهطور سنتی مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم میشوند:
- موسیقی
- هنرهای دستی: مجسمهسازی، شیشهگری، و …
- هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و …
- ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر
- معماری
- رقص و حرکات نمایشی
- هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و …
نمونه دیگر تقسیمبندی هفت هنر به ترتیب زمان ایجاد یا توسعه عبارتند از:
وجوه مشترک آثار هنری عبارتاند از:
- تخیل به عنوان مهمترین عامل در شکلگیری اثر هنری است
- همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او
- چندمعنایی بودن و منشور مانندی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.
این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه میشود. بدین معنی که هر پدیدهای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمیتواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری میایستد؛ دریافت و استنباط خاصی دارد. آثار هنری به سادگی میتوانند بیانکننده زیبایی حقیقی یا احساسات باشند. اثری که هنر بر روح انسان میگذارد، تغییری عمیق و ماندگار و طولانی است. در نتیجه هر گاه خواهان اثرگذاری ماندگار باشیم، میتوانیم از هر یک از رشتههای هنری به فراخور نیازمان بهره ببریم. همانطور که در روانشناسی این بحث به اثبات رسیدهاست، جهان از مجموعهای از افراد تشکیل شدهاست، پس اگر بخواهیم در سریعترین حالت بر تعداد زیادی از افراد تأثیر بگذاریم، میتوانیم از اسباب هنر استفاده کنیم. هنر موسیقی و هنرهای نمایشی چون از طریق حس شنوایی و حس بینایی به سرعت درک میشوند، میتوانند توأم با یکدیگر به سرعت، و در ابعادی جهانی تأثیری ژرف، عمیق، ماندگار و طولانی در جوامع به وجود آورند.
هنرهای صناعی
هنرهای صناعی یا سنتی، هنرها و صنایع ظریفهای هستند که در طول سدههای متمادی با حفظ ریشهها و سنتهای خود رشد کرده مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند و نشان دهنده فرهنگ یک ملت است.
هنرهای سنتی ایران را میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد:
- شعر و ادبیات
- موسیقی
- معماری و هنرهای وابسته
- نمایشهای سنتی و آیینی
- صنایع مستظرفه
صنایع ظریف
صنعت و صنایع ظریف مقیاسی برای سنجیدن درجهٔ تکامل معنوی و روحی یک ملت است. در این جهان میان هزاران محسوسات که ما در زیر نفوذ حواس پنجگانهٔ خود از وجود و چگونگی آنها باخبر میشویم؛ بعضی چیزها هست که ما بیاختیار آنها را بیشتر دوست میداریم. روح ما و قلب ما مجذوب آنها میشود بدون آنکه از آنها یک فایدهٔ عملی و آنی برای ما حاصل گردد. مثلاً وقتی که در جلوی یک پردهٔ نقاشی که ثمرهٔ قوای دماغی و روحی یک صنعتکار را نشان میدهد میایستیم، ساعتها مشغول تماشای آن و غرق حیرت و تعجب میشویم.[۳]
که بجز موارد بالا همه آثار هنری را شامل میشود. هنر مقدس همواره دو غایت بنیادی داشتهاست. اول زیبایی صورت عبادات و دوم نگهبانی و حفاظت از آن. دومین ممیزه هنر مقدس بدان حقیقت رجوع میکند که اسلام صرف زیبایی را مطلوب تلقی نکرده، بلکه زیبایی را با کمال مورد تأمل قرار میدهد. آنچه منشأ نقوش پراکنده و مایه پراکندگی خاطر است در قلمرو هنر اسلامی نفی میشود، از اینجا هرگونه آرایش زرین یا جامههای فاخر در عبادات طرد میگردند.
به تعبیر بورکهارت آداب دینی هنر الهی است. از آنجا که گونهای جلوهگری و سمبولیسم در سطحی از شکلها و حالتهای آدمی برای جستجوی راهی به ماورای همه مظاهر و اعیان وجود است. در مسیحیت این آداب نیایشی است -مانند عشای ربانی و آداب خاص مسیحی- متضمن هنر مقدس یعنی معماری و شمایل نگاری مسیحی که از برجستهترین مظاهر هنر مسیحی هستند. با توجه به معنای ذاتی عبادات اسلامی، و هنری که به زیبا کردن آن متوجه است، در عالم اسلامی به گونهای دیگر فیضان و انعکاس هنری آداب دینی را میبینیم، یعنی جدا از مفهوم شمایل نگاری در عبادات مسیحی که درضمن نوعی هنر تلقی میشود.[۴] معمولاً از عبارت هنرهای صناعی برای بیان آن بخش از صنایع دستی که بیش از فن به هنر وابستهاند استفاده میشود.
منابع
- ↑ «استراتژی بازاریابی هنر». دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۰۳. از پارامتر ناشناخته
|وبگاه=
صرف نظر شد (|وبگاه=
پیشنهاد میشود) (کمک) - ↑ هنر چیست؟
- ↑ http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/415266
- ↑ http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/Tir/02/html/page9.html
- تاریخ هنر جانسن (مقدمه)
- آشنایی با میراث فرهنگی و هنر ایران
- ° اطلس چهارده قرن هنر اسلامی، جلد دوم: هنر خوشنویسی از آغاز تا امروز Atlas of 14 centuries of Islamic Arts, Vol.2 Calligraphy، تألیف عباس سحاب، ناشر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، تهران اردیبهشت ماه ۱۳۸۱، شابک ۹۶۴−۶۵۵۶−۵۵−۸ رده دیوئی: م۸۰–۳۳۷۰
جستارهای وابسته
- هنر تجاری
- گرافیک
- هنر انتزاعی
- هنر عامه
- هنر نوگرا
- هنر اروتیک
- هنر نو
- هنر اجرا
- تاریخ هنر
- سبکهای هنری
- هنر اسلامی
- هنر ایران
- دائرةالمعارف هنر
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ هنر موجود است. |
معنای هنر را در ویکیواژه، واژهنامهٔ آزاد، ببینید. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به هنر در ویکیگفتاورد موجود است. |