بیانیه بالفور
![]() | در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. خواهشمندیم در روشنشدن اعتبار منابع مورد اختلاف کمک کنید. بحثهای مرتبط را میتوانید در صفحهٔ بحث ببینید. |
![]() | در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. (چگونگی و زمان حذف پیام این الگو را بدانید) |
بیانیه بالفور (به انگلیسی: Balfour Declaration)، نامهای تاریخی است؛ که در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ میلادی، توسط آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، خطاب به والتر روتشیلد، سیاستمدار یهودیتبار و عضو مجلس عوام بریتانیا نوشته شد و در آن از موضع مثبت دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر داد.[۱]
بیانیه بالفور، سرآغاز تلاش در عرصه بینالمللی برای تأسیس کشور اسرائیل است.[۲]
ترجمهٔ متن نامه[ویرایش]
وزارت خارجه بریتانیا؛ دوم نوامبر ۱۹۱۷ میلادی
لرد روتشیلد عزیز؛
با افتخار، از سوی اعلیحضرت پادشاه بریتانیا به پیشگاه شما بیان میدارم که درخواست شما به کابینهٔ دولت بریتانیا فرستاده شد و مورد پذیرش قرار گرفت.
اعلیحضرت با تشکیل یک خانهٔ ملی برای یهودیان در فلسطین موافقت کردهاند و بیشترین تلاششان را به کار میگیرند تا این کار به سرانجام برسد.
بسیار روشن است که نباید حقوق شهروندی و دینی ساکنین غیریهودی و بومی فلسطین پایمال شود و همچنین نباید نیازهای حقوقی و سیاسی کشورهای آن ناحیه دستخوش تغییر قرار گیرد. چنانچه این بیانیه را به پیشگاه انجمن صهیونی ارائه بفرمایید سپاسگزار خواهم شد.
آرتور بالفور (امضاء)
پیشزمینه تاریخی[ویرایش]
جامعه ملل، در سومین سال از شروع جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری عثمانی، قیمومیت فلسطین را به بریتانیا اعطا کرد.[۳] با این هدف که بریتانیا «پیشزمینههای مطلوب سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای تأسیس خانه ملی یهودیان را عهدهدار شود و همچنین برای حفاظت از حقوق مدنی و حقوق مذهبی از همه ساکنان سرزمین فلسطین، صرفنظر از نژاد و مذهب» بکوشد.[۴]
از سال ۱۵۱۷ و در زمان حاکمیت سلطان سلیم اول، امپراتوری عثمانی به مدت چهارصد سال فرمانروای سرزمین فلسطین بود تا آن زمان که پس از فروپاشی این امپراطوری در طی جنگ جهانی اول، بریتانیا قیمومیت این اراضی را به دست آورد.
در دوره پیش از جنگ جهانی اول، یهودیان به دلیل تهاجم اقتصادی و دلالی در سطح جهان به ثروت های هنگفتی دست پیدا کرده بودند. به دلیل سوءاستفادههای مالی از روسیه ، فرانسه و اسپانیا اخراج شده و به ناچار به آلمان و لهستان مهاجرت کردند. آلمان از یهودیان استقبال کرد و به آنان پناه داد. تا اینکه در خلال جنگ جهانی اول به دلیل این که تعداد زیادی از یهودیان در آلمان زندگی میکردند، این قوم به شدت طرفدار آلمان شده و در رسانههای کشورها از جمله آمریکا به سود آلمان تبلیغ میکردند. ارتش آلمان با شروع جنگ، با تکیه بر قوای نظامی پیشرفتهٔ خود ازجمله زیردریاییها که در آن زمان برگ برنده محسوب میشد و همچنین توپها و اژدرهای قوی، نیروی دریایی بریتانیا و کشتیهای تجاری را به گونهای فلج کرد که در انگلستان یک قحطی رخ داد و مسئولین این کشور تصمیم گرفتند تا پیشنهاد آتشبس از جانب آلمان را پذیرفته و برای دادن امتیاز به آلمان، پای میز مذاکره بنشینند. در این میان یهودیان که شرایط بد بریتانیا را به خوبی درک کرده بودند، با تأثیرپذیری و تبعیت از جنبش صهیونیسم که تنها ۲۰ سال از آغاز تشکیل شورای آن در بازل سوئیس گذشته بود، افرادی را به اتاق جنگ بریتانیا فرستادند تا پیشنهاد یک معامله را مطرح کنند. یهودیان با تطمیع بریتانیا به پیروزی در جنگ، وعده دادند که بریتانیا میتواند در این جنگ پیروز شود و هنوز یک راه حل برای این بحران وجود دارد. یهودیان پیشنهاد دادند درصورتی که بریتانیا، قیمومه خود فلسطین را به سازمان جهانی صهیونیسم واگذار کند، آنها هم پای آمریکا را به جنگ باز خواهند کرد. بدین گونه بود که جرج پنجم با این پیشنهاد موافقت کرد. با باز شدن پای آمریکا به جنگ، ارتش آلمان شکست خورد و بریتانیا که در حال شکست بود، با پیروزی در جنگ، از امپراتوری عثمانی و آلمان امتیاز گرفت. با فروپاشی امپراتوری عثمانی، فلسطین که مستعمرهی آن امپراتوری بود، به دست بریتانیا افتاد و بریتانیا، سرپرستی خود را اعلام کرد و در سال ۱۹۱۷ میلادی، بریتانیا طی بیانیه بالفور، به سرمایهدار بزرگ والتر روتشیلد، اعلام کرد که فلسطین را به عنوان خانهی ملی یهودیان شناخته و آن را به جنبش صهیونیسم واگذار میکند. پس از پایان جنگ جهانی اول و لو رفتن این ماجرا در آلمان، حس تنفر شدیدی از یهودیان به وجود آمد و باب شد که آنها از پشت به آلمان خنجر زدند و یهودیان را خائن نامیدند. این گونه بود که آدولف هیتلر که در جنگ جهانی اول یک سرباز جوان بود، به عنوان پیشوای آلمان در جنگ جهانی دوم، دست به انتقامگیری از یهودیان میزند و در سال ۱۹۴۸ بهانهٔ مهاجرت یهودیان به فلسطین فراهم می شود.[۵][۶][۷]
افراد مؤثر[ویرایش]
بیانیه بالفور، مدیون تلاش و لابیگری حییم وایزمن، رئیس وقت سازمان جهانی صهیونیسم، والتر روتشیلد، عضو مجلس عوام بریتانیا و بانکدار بریتانیایی[۸] و همچنین ناحوم سوکولوف، روزنامهنگار و زبانشناس لهستانی بود؛که در مذاکراتی که منجر به صدور بیانیه بالفور شد، نقشی کلیدی داشت.[۹][۱۰]
نگارخانه[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ Balfour Declaration, Encyclopædia Britannica
- ↑ "The Balfour Declaration (۱۹۱۷)". Retrieved ۲۰۱۱-۰۱-۰۲.
- ↑ «یوم النکبه»؛ روایت روزهای آغازین تأسیس یک کشور، بیبیسی فارسی
- ↑ The Palestine Mandate, The Yale University
- ↑ https://www.jstor.org/stable/1878450?seq=1#page_scan_tab_contents
- ↑ https://mosaicmagazine.com/observation/2018/09/when-american-jews-fought-over-the-balfour-declaration/
- ↑ https://www.tabletmag.com/jewish-arts-and-culture/books/248615/jews-who-stabbed-germany-in-the-back
- ↑ صهیونیسم: از رؤیا تا واقعیت، بیبیسی فارسی
- ↑ Nahum Sokolow, Jewish Virtual Library
- ↑ Balfour Declaration. (2007). In Encyclopædia Britannica. Retrieved August 12, 2007, from Encyclopædia Britannica.
- آثار ۱۹۱۷ (میلادی)
- اسناد
- اسناد تاریخی
- اسناد رسمی پادشاهی متحده
- اسناد قیومیت بریتانیا بر فلسطین
- بریتانیا در ۱۹۱۷ (میلادی)
- تاریخ اسرائیل
- تاریخ بریتانیا
- تاریخ فلسطین
- روابط بینالملل در ۱۹۱۷ (میلادی)
- رویدادهای نوامبر ۱۹۱۷
- اسناد ۱۹۱۷ (میلادی)
- سوریه عثمانی در ۱۹۱۷ (میلادی)
- صهیونیسم
- صهیونیسم در بریتانیا
- قیمومیت بریتانیا بر فلسطین در ۱۹۱۷ (میلادی)
- کتابخانه ملی بریتانیا
- مرزهای دولت فلسطین
- منشور استقلال اسرائیل
- نزاع اعراب و اسرائیل
- یهودیان و یهودیت در اردن