ویکی‌پدیا:قهوه‌خانه/اجرایی

افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط 4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.


آخرین نظر: ۴ سال پیش توسط 4nn1l2 در مبحث نامگذاری حوزه‌های انتخابیه

قهوه‌خانهٔ اجرایی مکانی برای گفتگو پیرامون سیاست‌ها، رهنمودها، قوانین ویکی‌پدیا و نظرخواهی‌های مرتبط است.

میزهای قهوه‌خانه


اجرایی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری محلی برای هم‌فکری و مطرح‌کردن ایده‌های نو دربارهٔ ویکی‌پدیا


فنی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری گفتگو پیرامون موضوعات فنی


گوناگون
آغاز بحثی نو | پی‌گیری مکانی برای گفتگو دربارهٔ مسائل متفرقهٔ مربوط به ویکی‌پدیا که در هیچ زیربخش دیگری نمی‌گنجند یا صفحه‌ای ویژهٔ خود ندارند


درخواست راهنمایی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری مکانی برای درخواست کمک در استفاده از ویکی‌پدیا یا پرسیدن هر سؤال متفرقه‌ای که مربوط به ویکی‌پدیا نمی‌شود


خبررسانی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری مکانی برای اعلانات و خبررسانی در مورد نظرخواهی‌های جاری ویکی‌پدیا

سفارتخانه / fa-0 Embassy

محتوای خوب و برگزیده [ویرایش]

گزینش

: مقیاس‌های بزرگی لرزه‌ایتامکوردپس‌از طوفان (نقاشی)امواج مواورموند بیتینوروآکانتوسیتوززوال عقل با اجسام لوییروتاویروسسندرم تورتمعایب الرجالدرد مزمنسفر اکتشافی آمونسن به قطب جنوباعتراضات آبان ۹۸ویلیام آدامزکنفدراسیون فوتبال آسیاموراساکی شیکیبوروجا

: مرزبان نامهجنگ صلیبی دوممریلین مونروجنگ صلیبی سومآترا-هاسیسدیوید فینچراتومبیل‌دزدی بزرگ ۴بولتون و پارکشاه غازی رستمگیلانشاهداستان توکیوچرخه قاعدگی

: فهرست تیمچه‌های مورد ثبت ملی در ایرانجایزه لوریوس بهترین ورزشکار مرد سالفیلم‌شناسی نیکلاس کیجفهرست امپراتوران لاتین

:

بازبینی

: • جنبش من هم در ایرانکرمانشاهباشگاه فوتبال پرسپولیسویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/پولیس زن در افغانستان


: محمدفعل عبارتی در زبان انگلیسیباشگاه فوتبال بارسلونا

: فهرست جایزه‌ها و نامزدی‌های تیلور سوئیفت

جام ویکی

با سلام و خسته نباشید به کاربران عزیز. خواستم که از کاربران خواهش کنم که درباره en:Wikipedia:WikiCup نظر بدهند و اینکه می‌توان در ویکی پدیای فارسی پیاده کرد و استقبال می‌شود یا خیر. با احترام — Mosi/بحث ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)پاسخ

سلام. من در مجموع با جام ویکی موافق هستم (مخصوصاً از این جهت که در مسابقهٔ مقالهٔ خوب و گمخ سال، مطرح شد که خوب است برای مقالهٔ برگزیده و گمب هر سال هم جایزه داشته باشیم. جام ویکی این دوتا + دیگر موارد مربوط به محتوای برگزیده را یکجا در خود دارد) ولی ۱) به‌نظرم مقیاس‌هایش باید با توجه به ویکی‌فا انتخاب شوند؛ و ۲) داوران و مجریانی داشته باشیم که زمان رسیدگی به این حجم از فعالیت را داشته‌باشند. در مسابقهٔ مقالهٔ خوب سال هم تا حدی با مشکل زمان مواجه بودیم (تا حدی که مجری برنامه گفتند که وقت برعهده‌گرفتن مسابقهٔ برگزیدگی را ندارند) و ابتدا باید مطمئن شویم که از لحاظ اجرایی با این جایزه هماهنگی داریم. احمدگفتگو ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۲۲ (UTC)پاسخ
من موافقش نیستم چون اجرایش زحمت زیاد دارد و ما عملاً امکانش را نداریم. همین مسابقهٔ گمخ سالانه را من نگرانم که امسال نتوانم اجرا کنم! گمب که پیشکش. — حجت/بحث ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۳۶ (UTC)پاسخ
@Mositir: آیا تا کنون در وپ:گمخ یا وپ:گمب شرکت کرده‌اید و توانایی‌های خود را آزموده‌اید؟ --دوستدار ایران بزرگ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۵ (UTC)پاسخ

یک پیشنهاد

درود بنده جهت رشد کمی و کیفی مقالات ویکی‌پدیا فارسی پیشنهاد محلی‌ برای ترجمه مقالات را دارم که در آن کاربران به کمک یک دیگر مقالات جدید را در ویکی‌پدیا فارسی ايجاد و یا سایر مقالات موجود در ویکی‌پدیا را توسعه دهند. دلیل درخواست من این است که در اکثر مقالاتی که از سایر زبان ها ترجمه می‌شود تمام آن مقاله ترجمه نشده و فقط بخش کوچکی ترجمه و به ویکی‌پدیا فارسی راه پیدا می‌کنند و اکثر اطلاعات ترجمه نشده باقی می ماند و دیگر اینکه ترجمه یک مقاله از سایر زبان ها گاهی اوقات بس سخت است که فقط با همکاری کاربران ترجمه آن ممکن خواهد شد و گاه حجم مقالات آنچنان زیاد هستند که از عهده یک یا دو نفر برنمی‌آید و نیاز به اجماع کاربران و تعاون و همکاری دارد. من پیشنهاد میکنم که محیطی ایجاد شود که در آن کاربران مسائل و مشکلات مربوط به ترجمه مقالات را با یکدیگر تبادل و به باهم در جهت ترجمه آن همکاری کنند. هدف از این پیشنهاد رشد کمی و کیفی ویکی‌پدیا است تا تعداد مقالات بیشتری ترجمه شود و محتوای مقالات از نظر کیفی بهتر شود.Cyruc (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۷ (UTC) لطفاً لطف کنید و این پیشنهاد را بررسی کنید و جواب بنده را بدهید. موافقت با این پیشنهاد به منزله گسترش ویکی‌پدیا فارسی است.پاسخ

@Mohammad bahrami cyruc: درود. آیا وپ:دبف را دیده‌اید؟ --دوستدار ایران بزرگ ‏۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۱ (UTC)پاسخ

افزودن فیلم

ویکی پدیا یک شبکه گسترده از اطلاعات است با توجه به اینکه خیلی از نوشتار های ویکی پدیا دارای عکس نیستند و می دانید که عکس در انتقال مفهوم متن ویا جمله بسیار مناسب است البته برخی دیگر از نوشتار های نیز دارای عکس می باشند که بیشتر شامل اطلاعات افرادو مکان های می باشد پیشنهاد می شود برای انتقال مفاهیم برای اطلاعات موثق تاریخی و فرهنگی فیلم های نیز افزوده شود — پیام امضانشدهٔ قبلی را Rezamis2009california (بحثمشارکت‌ها) نوشته‌است.

ستون یکی مانده به آخر این صفحات «تصاویر دیگر» است. با وجود پیوند به انبار به نظر این بخش اضافی و بدون کاربرد مانده. اگر مخالفتی نباشد این ستون و نگارخانه‌های ساخته‌شده حذف شوند. Hanooz ‏۲ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۳۸ (UTC)پاسخ

  • «با وجود پیوند به انبار» آیا آن پیوند به انبار در بین ستون‌ها وجود دارد؟ اگر ندارد بهترین کار این است که ستون «تصاویر دیگر» به ردهٔ مرتبط در انبار لینک شود تا اینکه کلاً حذف شود.--Editor-1 (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۵ (UTC)پاسخ
    زیر عکس‌ها هست اگر پیوند انبار را بدهید. مثل ویکی‌پدیای انگلیسی. تعداد بسیار کمی از تصاویر رده دارند (از بسیاری اصلاً تصویر آزاد نداریم) برای همین وجود یک ستون خالی چندان جالب نیست. Hanooz ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)پاسخ

رهنمود مجزا برای رمزارزها

تعداد رمزارزهای ایجاد شده همچنان رو به افزایش است. همه رمزارزها هم سرشناس نیستند. آیا امکان دارد رهنمود سرشناسی جداگانه برای رمزارز داشته باشیم؟ ابوالقاسم رجبی (بحث) ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۱ (ایران) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۴۱ (UTC)پاسخ

@Rajabi.abolghasem: دقیقا چه نیازی به رهنمود مجزا دارند؟ یعنی چرا فکر میکنید باید رهنمود مجزایی داشته باشد؟ اگر رمزارز معتبر و فراگیری باشد که حتما چند مورد نقد و تحلیل خواهد داشت. اگر هم در مرحله تلاش برای پیدا کردن جایگاه و اعتبار خودش باشد و هنوز مشخص نیست با اقبال روبرو شود یا نه چرا ویکی بی جهت به آن اعتبار دهد؟ با این توضیحات چه خلائی در رهنمودهای فعلی است که رهنمودی خاص تر را توجیه کند؟فرهنگ2016 (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۰ (UTC)پاسخ
به نظرم نیاز است که رمزارزهای غیر سرشناس سریعتر حذف شوند. چون ممکن است برای فریب دادن افراد ایجاد شده باشند. مثلا بایت‌کوین نسبت به بیتکوین ارزشش تقریبا صفر است. من در فکر آن فردی هستم که تعلل ویکی در پاک کردن مقاله ممکن است او را با خاک زمین یکی کند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۰۸ (ایران) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)پاسخ
با همین رهنمودهای موجود هم می شود برای مواردی که مقاله تبلیغاتی است و جنبه اعتباردهی به یک رمزارز نامعتبر دارد مقابله کرد. ببینید در چنین مواردی که اطمینان دارید مقاله رمزارز تبلیغاتی است و شرایط حذف سریع را ندارد به فضای پیش نویس منتقل کنید تا فرایند حذف زماندار یا نبح آن طی شود و در این مدت مقاله در گوگل یا دیگر جستجوگرها فهرست نمی شود و مانع از استفاده تبلیغاتی بیرون از ویکی پدیا می شود و فرصت ماسبی برای فرایند بررسی سرشناسی است.فرهنگ2016 (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۱ (UTC)پاسخ
  • شاید وقتی دیگر. ولی امروز معس برای این قضیه کافیست. ارزهای دیجیتال هنوز آنقدری جا نیوفتادند که بشود رهنمودی جدا برایشان زد. انقدری استفاده و نفوذ ندارند که بشود رهنمودی تعیین کرد. MAX گفت‌وگو ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۴۴ (ایران) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)پاسخ
به نظرم موضوع از چند جنبه بررسی می خواهد: اول باید نسبت به نقش وبگاه های مربوط به حوزه ارز دیجیتال در سرشناسی یک مقداری احتیاط کرد، چون معمولا نسبت به این موضوعات مستقل نیستند، اما نمی توان تخصص آنها را نادیده گرفت، دوم اینکه رتبه رمزارزها بر اساس اندازه بازار و رشد قیمت و اندازه بازار در سایت کوین مارکت کپ معمولا قابل مشاهده است‌. ارزهایی که تا رتبه پنجاه باشند یا صد سرشناسی معمولا دارند، آنها که صفر کیلومتر تر هستند تازه واردند و سرشناسی ندارند. البته رمزارزهایی که دستگاه های سرشناس رویش کار می کنند معمولا حتی قبل از ورود به بازار سرشناسی دارند، مثلا کریپتوروبل روسیه یا ای کرونا سوعد، یا لیبرای فیسبوک، ققنوس و پیمان هم همینطور شاید باشند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۲۵ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۳۶ (ایران) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۰۶ (UTC)پاسخ

نیازمند اجماع برای افزودن الگو:عنوان تحت بحث به بالای مقالات و در توضیحات وپ:نبا

سلام. من این ویرایش را انجام دادم که هم ویکی‌متن را ساده می‌کرد و هم نگارش و محتوای پیام را و استفاده از {{عنوان تحت بحث}} را هم مطرح می‌کرد چون تاثیر و کاربرد بسیار مفیدی دارد؛ یک کاربر ویرایش من را خنثی‌سازی کرد و می‌گوید برای افزودن {{عنوان تحت بحث}} به بالای مقالات و اشاره به آن در توضیحات ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای انتقال یعنی این صفحه «نیاز به اجماع وجود دارد» و چون گفتند «همین پیشنهادتان را در وپ:اجرایی قرار دهید تا اگر دیگر کاربران نیز موافقت کردند انجام دهید» من در اینجا این ریسه را ایجاد کردم. خواهش می‌کنم بحث اصلی که بسیار کوتاه است را بخوانید. دلیل ایشان برای مخالفت این است که «روال این چند سال اخیر چنین بوده که این الگو در متن مقالات نباشد» درحالیکه آن الگو کلاً ۸ ماه بیشتر نیست که ساخته شده و عدهٔ کمی از وجود آن باخبر هستند، اگر دلیل ایشان منطبق بر «سیاست‌های ویکی‌پدیا» نیست و درنتیجه نیازی به اجماع وجود ندارد لطفاً مدیران بگویند و اگر هم دارد لطف کنید و نظر خود را بیان کنید، حتی اگر دو نفر اعلام موافقت کنند کفایت می‌کند. باسپاس. -- Editor-1 (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۳ (UTC)پاسخ

درود، در حالت کلی ترجیح بر این است که ویرایشگران در همه حال، مخصوصاً قبل از تغییرات عمده‌ای که در آن احتمال مناقشه زیادی وجود دارد به صفحه بحث مراجعه کنند و از آخرین وضعیتها باخبر شوند. همچنین در همان صفحه بحث تغییرات پیشنهادی خود را توضیح دهند یا دلیل تغییراتی که جسورانه انجام داده‌اند را شرح دهند. به نظرم قراردادن آن الگو در مقاله ضمن ضعیف کردن این ویژگی (یا ذهنیت) در کاربران، ظاهر مقاله را هرچند برای مدت کوتاهی از قالب استاندارد خارج می‌کند و (احتمالاً) دامپ‌ها و ایندکس‌های انجام شده در این مدت نیز این وضعیت را با خود به یدک خواهند کشید (اگر تصورم اشتباه یا زیادی ایدئالگرایانه است، لطفاً به ترتیب کاربران فنی‌تر و محتوایی‌تر تصحیح کنند). اگر مورد به‌قدری حاد باشد و طرف‌های درگیر و تازه‌کار پرتعداد که بیم جنگی ادامه ‌‌‌‌‌دار برود ، می‌توان با ادیت‌نوتیس این مسأله را اطلاع‌رسانی کرد و همه را به مشارکت در و آرامش تا پایان بحث دعوت کرد -- آلفا۸۰ (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)پاسخ
  • الان شرایط به این گونست که وقتی موضوعی به نبا میرود عملا یعنی به فراموشی رفته و قرار نیست در بهترین حالت به این زودی ها تایین تکلیف شود، مباحث اغلب در آنجه خاک میخورند و بدون مشارکت، یا با حداقل مشارکت، به فراموشی سپرده میشوند، من موافق قرار دادن یک الگو در این باره هستم، برای دیگر موارد این الگو را قرار میدهیم از نبح گرفته تا اختلاف محتوایی و غیره، اگر روال چنین است که باید برای تمام مناقشات و نظرخواهی ها چنین باشد و یک باو دو هوا صورت نگیرد، در شرایط فعلی که نبا نیز مشارکت ندارد اگر بدانم قرار دادن این الگوی هشدار وضعیت را اندکی بهتر میکند با آن موافقت خواهم کرد. با کلیت طرح موافق هستم. منتظر دیدگاه سایر همکاران هستیم. MAX گفتگو ۲۱ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۱ (ایران) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۱ (UTC)پاسخ

با تشکر از جناب 3000MAX که در عین اینکه با هم مشاجره و درگیری داشتیم حرف حق رو زد، بقیه سکوت کرده‌اند چون یا بی‌تفاوت هستند یا به‌خاطر اختلاف شخصی با من حاضر به موافقت نیستند، یا از مخالفت با آن کاربر که مدیر است واهمه دارند که مبادا بعداً موقع نیاز، او جانب آن‌ها را نگیرد.

کاربر:Alfa80: ""در حالت کلی ترجیح بر این است که ویرایشگران در همه حال، مخصوصاً قبل از تغییرات عمده‌ای که در آن احتمال مناقشه زیادی وجود دارد به صفحه بحث مراجعه کنند و از آخرین وضعیتها باخبر شوند. همچنین در همان صفحه بحث تغییرات پیشنهادی خود را توضیح دهند یا دلیل تغییراتی که جسورانه انجام داده‌اند را شرح دهند. به نظرم قراردادن آن الگو در مقاله ضمن ضعیف کردن این ویژگی (یا ذهنیت) در کاربران""

این حرف درست است لیکن این توضیحات برای شخص فاعل و انجام دهندهٔ تغییرات که می‌خواهد یک تغییر مهم ایجاد کند درست و صادق است، «اطلاع‌رسانی» نیازمند یک ساز و کار دیگری است که الگوها آن را انجام می‌دهند. همان‌طور که الگوهایی مانند {{طرفداری}} {{تعارض منافع}} {{واژه نامناسب}} {{لحن}} {{بررسی بی‌طرفی}} {{بررسی بی‌طرفی}} {{بدون منبع}} {{تبلیغات}} {{ترجمه بدون ویرایش}} و کلی الگوی موجود در رده:الگو:پیامی مقاله‌ها که به‌طور گسترده در مقالات زیادی استفاده‌شده هستند و همه به‌کررات آن‌ها را دیده و استفاده کرده‌ایم وجود دارند، آیا اختلاف نظر و نظرخواهی راجع به عنوان یک مقاله آنچنان موضوع کم اهمیت و بی‌ارزشی است که لایق یک الگو برای «اطلاع‌رسانی» نیست؟!

""به نظرم قراردادن آن الگو در مقاله ضمن ضعیف کردن این ویژگی (یا ذهنیت) در کاربران، ظاهر مقاله را هرچند برای مدت کوتاهی از قالب استاندارد خارج می‌کند و (احتمالاً) دامپ‌ها و ایندکس‌های انجام شده در این مدت نیز این وضعیت را با خود به یدک خواهند کشید""

چه‌طور آن همه الگو که در بالای مقالات چندتا-چندتا قرار می‌گیرند چنین مشکلی ایجاد نمی‌کنند؟ تنها این الگو این همه مشکل ایجاد می‌کند!؟ اگر حرف‌هایی که زدید درست است باید تمام الگوهای بالای مقالات را حذف و ممنوع کرد. چه‌طور ویکی انگلیسی با آن جایگاه و اعتبار و گستردگی از این الگو استفاده می‌کند و حتی یک ربات برای افزودن آن اختصاص داده است؟! آن وقت قرار دادن آن در اینجا حتی به‌طور دستی حرام و ممنوع باشد؟! -- Editor-1 (بحث) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC)پاسخ

درود Editor-1 گرامی. ممنون به‌خاطر توضیحات. فکر کنم فقط دو نکته باقی می‌ماند. اکثر الگوهای پیامی نشانگر مشکلی نسبتا جدی‌ترند که از ابتدای تشکیل مقاله وجود داشته و علاوه بر بحث و تبادل نظر، نیازمند کارهای عملی نسبتا زیادتری است که مشکل آن محتوا برطرف گردد و نوعا پذیرفته‌تر است که برای اجرا زمانبرتر باشند. برخی از آن مشکلات در صورت رفع نشدن می‌توانند به حذف مقاله نیز بیانجامند. نکته دوم را هم فکر کنم با اشاره‌ای که 3000MAX گرامی در مورد خود مباحث داشتند بتوان توضیح داد یعنی پیام‌ها نیز آنجا بمانند و خاک بخورند.‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ یعنی درنهایت نتیجه این می‌شود که یک عنوان اصلی می‌شود و دیگری تغییر مسیر دیگر، درحالی که محتوای آن می‌تواند خیلی خوب و با کیفیت باشد و نیاز به کار چندانی نداشته باشد. و اینکه توافق در حفظ یا تغییر عنوان می‌تواند (در تئوری) خیلی سریع‌تر از رفع مشکلات محتوایی صورت گیرد. -- آلفا۸۰ (بحث) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)پاسخ

راهنمایی در مورد دریافت پیام ارور در نرم افزار ترجمه مقاله

مقاله ای در مورد جمعیت شناسی عمان رو ترجمه کردم ولی زمان انتشار این پیام رو دریافت کردم. ممنون میشم راهنمایی بکنید -- هومن بحث ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۲ (UTC) Potential spam content was detected in your translation. Details: The text you wanted to save was blocked by the spam filter. This is probably caused by a link to a blacklisted external site. The following text is what triggered our spam filter: 85.154.248.117پاسخ

یعنی در متن صفحه این عبارت وجود داشته: 85.154.248.117 و سامانه به طور خودکار جلوی ثبت آن را گرفته‌است (چون در متن صفحه‌ها قرار نیست که نشانی آی‌پی قرار داده بشود). — حجت/بحث ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۱۳ (UTC)پاسخ

من چطور این کار رو انجام دادم ؟ چطور می تونم اون رو حذف کنم ؟ هر چند او صفحه رو کلا پاک کردم ولی امکان داره دوباره به همین مشکل برخورد کنم --هومن بحث ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۴۵ (UTC)پاسخ

وپ:دانشگاه و دانشگاه‌های ایران

با درود

روی سخن بنده بیشتر درباره معیارهای وپ:دانشگاه است اما می‌توان آن‌را به سایر موارد هم تعمیم داد. در لازم بودن معیارهای فعلی برای سرشناسی شکی نیست. اما پرسش من اینجاست که آیا این معیارهای کافی هستند؟

از نظر این حقیر خیر. زیرا که این ۶ معیار معمولاً با یکدیگر هم پوشانی دارند و به خوبی همه دانشگاه‌هایی را که از نظر بنده شایسته داشتن مقاله هستند پوشش نمی‌دهند. بدون در نظر گرفتن معیار اول، دانشگاه‌های برتر کشور ما (معیار ۲) همگی کمابیش دارای همایش‌های بین‌المللی هستند (معیار ۳)، دکتری دارند (معیار ۴) و تقریباً تمامی اعضای هیئت علمی برنده جوایز مطرح علمی از همین دانشگاه‌ها هستند (معیار ۶). مضحک‌تر از همه معیار ۵ در رابطه با دانشگاه‌های علوم پزشکی است که بیان داشته اگر دانشگاه به جمعیتی بزرگ (چقدر بزرگ؟) ارائه خدمت کند سرشناس است. این بند هم به نوعی در آن ۵ بند دیگر هست. دانشگاه‌های ارائه دهنده خدمت به جمعیت بزرگ در شهرهای بزرگ کشور هستند که همگی رشته پزشکی و گاهی دندان‌ پزشکی و داروسازی دارند و این‌ها دکتری هستند. تقریبا تمامی همایش‌های بین‌المللی علوم پزشکی توسط این دانشگاه‌ها اجرا می‌شود و بهترین اعضاء هیئت علمی در این دانشگاه‌ها هستند. یعنی یک دانشگاه معمولاً یا همه معیارها را دارد یا هیچ یک را ندارد. مثلا دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران، شیراز، بهشتی، تبریز، اصفهان، مشهد و... دارای تمامی معیارها هستند و دانشگاه‌های کوچکی مثل اسدآباد، اسفراین، گراش، سراب و... هیچ یک را ندارند.

نمی‌توان انکار کرد دانشگاه‌های کوچکتری هم هستند که صرفاً به دلیل داشتن یک یا چند رشته دکتری، چالش سرشناسی را پشت سر می‌گذارند اما معمولاً اکثر دانشگاه‌ها یا دارای همه معیارها هستند یا هیچ کدام را ندارند. حرف بنده این است که بهتر نیست تجدید نظری در این باره انجام شود و قوانین جدید و بیشتر دربرگیرنده به این معیارها اضافه شود؟ از نظر بنده دوستان مسائلی مثل تعداد دانشجو، تعداد اعضای هیئت علمی، تعداد دانشکده، سال تاسیس، تعداد رشته‌ها، تعداد گروه‌های آموزشی و... را در نظر نگرفته‌اند. مهم‌ترین ارکان دانشگاه این موارد هستند نه معیارهای فعلی که معمولاً تعدادی دانشگاه خاص را در برمی‌گیرند. (به جز دکتری)

به عنوان مثال آیا منطقی است دانشگاه جهرم با قدمتی بیش از ۴۵ سال که سابقه آموزش توی اون از بیش از نیمی از دانشگاه‌های جامع مراکز استان‌ها (اردبیل، ایلام، بجنورد، بیرجند، قزوین، بوشهر، زنجان، سمنان، زاهدان، قم، کردستان، گلستان، گیلان، لرستان، یاسوج و یزد) و اکثر دانشگاه‌های شهرستانی بیشتره با داشتن حدود ۳۰۰۰ دانشجو و ۴ دانشکده به عنوان دومین دانشگاه جامع استان فارس در ویکی‌پدیا مقاله نداشته باشه و دانشگاه‌هایی در کشور که عمدتاً مربوط به دهه ۷۰ و ۸۰ هستند بعضاً با تعداد دانشجوها و دانشکده‌های کمتر صرفا به خاطر داشتن رشته دکتری مقاله داشته باشند؟

مطلبی که در نظرسنجی مربوط به این معیارها بیشتر به چشم می‌خورد حول جمله‌ی کلیشه‌ای افزایش قارچ‌گونه دانشگاه‌ها در ایران بود. این مطلب حقیقت است ولی تمامی حقیقت نیست، غیرقابل انکار است که دانشگاه‌های آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی و علمی کاربردی بسیار زیاد شده‌اند و شایسته نیست همه این دانشگاه‌ها مقاله داشته باشند. اما دانشگاه‌های جامع و علوم پزشکی کشور کماکان کم‌تعداد هستند و در هر استان معمولاً یک تا ۳ مورد (در استان‌های بزرگ) از آنها بیشتر وجود ندارد و از نظر بنده این سخن آنچنان در رابطه با آنها صدق نمی‌کند.

بهتر نیست در این معیارها تجدید نظری بشود و بندهایی در رابطه با قدمت، تعداد دانشکده، دانشجو، رشته، گروه آموزشی و هیئت علمی که ارکان اصلی دانشگاه هستند به معیارهای قبل افزوده شوند؟ یا درباره دانشگاه‌های جامع و علوم پزشکی که معتبرترین دانشگاه‌های کشور هستند استثنائاتی قائل بشویم تا شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم؟ با سپاس فراوان rizorius (بحث) ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)پاسخ

اصلا منطقی نیست دانشگاه جهرم مقاله نداشته باشد. متأسفانه در این زمینهٔ ویکی فارسی با سوگیری سیستمی علیه ایران مواجهیم. کالج دو ساله در دهات کشورهای اروپایی و … مقاله که دارد هیچ تیم فوتبالش هم چه بسا مقاله خودش را داشته باشد آن وقت دانشگاه‌های بزرگ شهرهای مختلف ایران بی جهت با مته به خشخاش گذاری رو به رو هستند. پیشنهاد من این است که پوشش در منابع معتبر را پیدا و استفاده کنید. روزنامه‌ها ٬, خبرگزاری‌های ایران هم منبعندو نباید به جرم ایرانی بودن مورد اعتنایی قرار بگیرند. 1234 (بحث) ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)پاسخ
با تقاضا دهنده محترم جناب rizorius در مورد بازنگری کلی کلیه قوانین سرشناسی موافقم بدیهی است از زمان نگارش اساسی آنها سالهاست گذشته و نیازمند بررسی مجدد است همانگونه که مستحضرید و جناب 1234 فرمودند یک بازیکن تیم ... در روستای بورگینافاسو سرشناسی دارد اما یک دانشگاه و یا یک کتاب سرشناسی ندارد در حالی که ساختار دانشنامه باید به گونه ای باشد که برای هر سوالی پاسخی وجود داشته باشد البته بنده با زندگی نامه هیچ مشکلی ندارم و معتقدم باید سختگیرانه باشد اما در موارد دیگر قطعا علاقه به سهل نگری دارم چرا که باعث پویایی دانشنامه خواهد شد و البته با این مورد که بگردیم و منبع بیابیم شاید سرشناسی ایجاد شود نیز مخالفم گهگاه یک موضوع بعضا بی‌اهمیت جنبه وایرالی می‌یابد اما یک مطلب علمی مهم هرگز منتشر نمیشود. به راستی باریکه عجیبی است که باید با نگاه ژرف مدیران همچنین کاربران محترم، مبتکر و عالم مشکل حل شود یک بار حقیر گفتگویی را در مورد کتابها آغاز نمودم که بد نیست کلیه کتابهایی که اجازه نشر میگیرند باتوجه به تو در توی مجوز خود شایان سرشناسی است که متاسفانه با بی‌مهری دوستانی مواجه شدم و حتی دیگر به دنبال نتیجه تصمیمات نیز نرفتم. اما اکنون من حقیر نیز قطعا بازنگری سیاستهای سرشناسی را لازم میدانم. همانگونه که در اصول اولیه ویکی نگاشته شده قوانین وحی نیستند و هر آینه قابل بازنگری میباشند. با مهر شهنام ک (گفتگو) ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۷ (UTC)پاسخ
من موافقم که رهنمود وپ:دانشگاه بیشتر برای دنیای پیشرفتهٔ (شامل اروپای غربی، آمریکای شمالی و استرالیا و ژاپن و چند کشور توسعه یافتهٔ دیگر) جواب می‌دهد و برای باقی دنیا (چه ایران، چه عراق، چه بولیوی) ممکن است که ایده‌آل نباشد. اما در عین حال ایجاد رهنمود جدید هم قلق دارد و شروع بحث با عنوان «‏بازنگری عمومی قوانین سرشناسی» به نظر من نمونه‌ای از سنگ بزرگ برداشتن است (سنگ بزرگ هم نشانه نزدن است). برای همین عنوان بخش را تغییر دادم.
چندی پیش من وپ:رهنمودنویسی را ایجاد کردم. اگر چه صرفاً یک انشاست که حاصل دیدگاه یک نفر (بنده) است اما فکر می‌کنم در این بحث راهگشا باشد. اگر می‌خواهید بندهای جدیدی برای ارزیابی سرشناسی دانشگاه‌های کشورهای دیگر ایجاد کنید به نظر من به آنچه آنجا گفتم توجه کنید.
  • برای «ایران» رهنمود نسازید. برای کشورهای مثل ایران بسازید. رهنمودی بسازید که برای عراق و بولیوی (و دیگر کشورهای در حال توسعه) هم منطقی باشد.
  • برای «وضعیت فعلی» مقاله نسازید. متوجه باشید که با پیشرفت کشورهای در حال توسعه (از جمله ایران)، منابع هم بیشتر خواهند شد و اگر معیار سرشناسی را خیلی شل بگیریم پنج سال دیگر همهٔ دانشگاه‌های ایران و عراق و بولیوی سرشناس می‌شوند و از دید ویکی‌پدیا به جرگهٔ هاروارد و آکسفورد می‌پیوندند! (وپ:دوزار را هم ببینید).
  • از معیارهای کمی پرهیز کنید. کلی حکمت هست پشت مبهم بودن و غیر عددی بودن معیارهای سرشناسی. آنجا که پرسیدید «چقدر بزرگ؟» دقیقاً این اصل مهمِ مبهم‌بودن را نادیده گرفتید. معیارهایی پیشنهاد نکنید که کمی باشد («بالای ۱۰۰۰ دانشجو»، «بیش از ۱۰ سال سابقه»). معیارهای کیفی ارائه کنید («بیشترین دانشجو در کشور»، «سابقهٔ طولانی»).
  • مهم‌تر از همه، فراموش نکنید که ویکی‌پدیا یک «دانشنامه» است یعنی قرار است که در آن به دانش دیگران چیزی افزوده بشود. معیارهایی برای سرشناسی دانشگاه‌های کشورهای در حال توسعه پیشنهاد کنید که بتواند باعث تفکیک دانشگاه‌هایی که ارزش صحبت کردن دارند از بقیه دانشگاه‌ها بشود.
فراموش نکنید که معیار اصلی سرشناسی آن است که در وپ:رهنمود اصلی سرشناسی آمده: وجود منابع مستقل و معتبر که راجع به موضوع بحث کرده‌اند. اما گاهی به جای این معیار، می‌رویم سراغ معیارهایی جایگزین که نشان‌دهندهٔ موضوعاتی هستند که «انتظار می‌رود منابع مستقل و معتبر بالاخره راجع بهشان مفصل بحث بکنند» حتی اگر الآن نکرده باشند (یا ما نتوانیم آن منابع را بیابیم). مثلاً برای محققی که جایزهٔ نوبل برده و کتاب‌هایش در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود مقاله می‌سازیم چون این دو شاخص باعث می‌شود فکر کنیم که زندگی این شخص «شایستهٔ» این هست که مورد بحث منابع مستقل قرار بگیرد (حتی اگر الان چنین منبعی موجود نباشد). در مورد دانشگاه‌ها هم بحث همین است: آیا همهٔ دانشگاه‌های ایران (یا عراق، یا بولیوی) ارزش این را دارند که در یک دانشنامهٔ جهانی مورد بحث قرار بگیرند؟ نه. پس معیارهایی پیشنهاد کنید که آن‌هایی که چنین ارزشی دارند را جدا کند. — حجت/بحث ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۳ (UTC)پاسخ
  • مشخص است معیارهای وپ:دانشگاه (و اصولا هر رهنمود سرشناسی دیگر) کافی نیست منتهی وجودشان لازم است. لازم از این جهت که ویکی‌پدیا تبدیل به وپ:کاتالوگ موضوعات خاص (اینجا فرضا کاتالوگ دانشگاه‌های ایران) نشود. گسترش معیارهای سرشناسی نیز منع ندارد اگر کاربری پیشنهاد جدید دارد مطرح کند تا تبادل نظر شود. -- ‏ SunfyreT ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۱۲ (UTC)پاسخ
@Huji: درود حجت جان
در رابطه با سوال «چقدر بزرگ؟» که فرمودید باید معیار کیفی باشد، راستش دانشگاه‌های علوم پزشکی که جمعیت‌های بالای نیم میلیون را پوشش می‌دهند مقاله دارند و مشکلی نیست. وقتی به صورت کیفی اشاره میشه «جمعیت بزرگ» برای من سوال پیش میاد که دانشگاه‌های بین ۱۰۰ هزار تا نیم میلیون و به اصطلاح مرزی بزرگ محسوب می‌شوند یا نه؟ مثلا دانشکده علوم پزشکی بهبهان دو شهرستان بهبهان و آغاجاری رو با حدود ۱۹۸ هزار نفر جمعیت پوشش می‌ده من برای جمعیت‌های بالای ۲۰۰ هزار نفر مقاله ساختم و همگی در نبح نامزد شدند و خوشبختانه رای به ماندنشان بود. اما برای بهبهان و یک پله پایین‌تر سراب و اسفراین با حدود ۱۲۰ هزار نفر جمعیت چون معیار کیفی بود گفتم احتمالا دوستان می‌گویند جمعیت کم است و حذف شود. [هرچند از نظر بنده ممکن است جمعیت زیادی نباشد اما ۱۰۰ هزار نفر کم هم نیست.] برای همین به کمیت اشاره کردم که برای شهرهایی با جمعیت مرزی و به نسبت زیاد ابهام پیش نیاید.
در بحث رهنمود اصلی سرشناسی که فرمودید. راستش منابع مستقل و معتبر که درباره یک دانشگاه سخن بگویند کم نیستند. درست نمی‌دونم که مثلا خبرگزاری‌هایی مثل فارس، باشگاه خبرنگاران، تسنیم و... منابع مستقل و معتبر به حساب میان یا نه اما مصاحبه و اخبار از دانشگاه‌ها در مواردی که گفتم زیاد هستن و اتفاقا توی مقاله پیشین دانشگاه جهرم هم چند دسته ازاینها بود که ظاهرا برای دوستان کافی نبود. ولی در کل با سرچ مطالب زیادی به دست می‌آید که نمی‌دانم مستقل و معتبر هستند یا نه.
به نظر شما و جنابان @Sunfyre،‏ Sicaspi و Shahnamk: معیارهایی مثل «سابقه طولانی آموزش» و «وجود دانشکده، دانشجو، رشته، گروه آموزشی و هیئت علمی زیاد» مناسب هستند؟ این پیشنهاد باید همینجا مطرح شود یا جای دیگر؟ پیشنهاد دیگری ندارید؟ rizorius (بحث) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)پاسخ
@Rizorius: فرض کنید که به جای «جمعیتی بزرگ» بنویسیم «یک درصد جمعیت کشور». فرض کنید جمعیت کشور ایران در آخرین سرشمار ۸۰ میلیون نفر باشد و دانشگاه علوم پزشکی بهبهان هم در آخرین آمار ۸۶۰٬۰۰۰ نفر را پوشش بدهد و ما نتیجه بگیریم که سرشناس است (چون یک درصد ۸۰ میلیون می‌شود ۸۰۰٬۰۰۰). بعد فرض کنید که سال دیگر آمار جدیدی منتشر بشود که نشان بدهد به خاطر ریزگردها عده‌ای از مردم از خوزستان به استان‌های شرقی مهاجرت کرده‌اند و جمعیت تحت پوشش دانشگاه بهبهان را ۷۵۰٬۰۰۰ تخمین بزند. آیا یک مرتبه این دانشگاه سرشناسی‌اش را از دست می‌دهد؟ دقیقاً به همین دلیل است که از معیار کمی پرهیز می‌کنیم و عبارت کیفی مثل «جمعیت بزرگ» را می‌نویسیم. اگر مقاله نامزد حذف شد هم وظیفهٔ کاربران است که همدیگر را مجاب بکنند که ۷۵۰٬۰۰۰ نفر هم به اندازهٔ کافی بزرگ است. فقط وقتی با «جمعیت‌های مرزی» مشکل پیدا می‌شود که از اول «مرز» تعریف کرده باشیم. اگر از تعریف مرز پرهیز کنیم و قضاوت راجع به آن را به کاربران دانشنامه بسپاریم (و با فرض حسن نیت قبول کنیم که این کاربران بهترین قضاوتشان را ارائه خواهند کرد و با هیچ دانشگاهی دوستی یا دشمنی ندارند)، مشکل «جمعیت مرزی» اساساً حذف می‌شود.
گفتید «منابع مستقل و معتبر که درباره یک دانشگاه سخن بگویند کم نیستند» ولی بعد از خبرگزاری‌ها مثال زدید. اگر این خبرگزاری‌ها راجع به دانشگاه «بحث» کرده باشند شاید بتوان منبع خوبی درنظرشان گرفت، اما «بحث کردن» یعنی راجع به تاریخچهٔ دانشگاه، دانشکده‌ها و رشته‌هایش، تعداد دانشجوهایش، و غیره توضیح داده باشند.
گفتید آیا «سابقه طولانی آموزش» معیار خوبی هست یا نه. به نظر من هست، اما باید خیلی انتخابی باشد؛ فقط دانشگاه‌هایی از این بابت سرشناس هستند که «به طور ویژه‌ای» قدمت طولانی داشته باشند. مثلاً قدیمی‌ترین دانشگاه (در جهان) باشند که در یک حوزهٔ مهم از علوم به طور مداوم آموزش ارائه کرده‌اند. نه این که هر دانشگاهی بیش از ۵۰ سال قدمت داشت فقط به همین دلیل سرشناس باشد.
گفتید «وجود دانشکده، دانشجو، رشته، گروه آموزشی و هیئت علمی زیاد» معیار خوبی هست یا نه. به نظر من معیار بهتر شاید این است: «روند رشد رشته‌ها، دانشکده‌ها یا اعضای هیئت علمی آن مورد توجه منابع مستقل و معتبر بوده باشد.» یعنی این که یک دانشگاه ۲۵ دانشکده دارد خودش باعث سرشناسی نیست، اما این که مثلاً ظرف ۱۰ سال از ۵ دانشکده به ۲۵ دانشکده رسیده، می‌تواند نشان سرشناسی باشد.
گفتید «این پیشنهاد باید همینجا مطرح شود یا جای دیگر». به نظر من همینجا هم خوب است، اما بحث ویکی‌پدیا:سرشناسی (جغرافیا) شاید بهتر می‌بود. — حجت/بحث ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۰ (UTC)پاسخ
@Huji: بله من به زودی بهبهان را به خاطر جمعیت به نسبت بزرگش می‌سازم و قضاوت را به دیگر کاربران محول می‌کنم
بله خبرگذاری‌ها بحث‌های این چنینی داشته‌اند همه را اضافه میکنم. فقط آیا اخباری چون کشف و اختراع در دانشگاه، همکاری با یک کشور یا شرکت خارجی در زمینه‌های علمی و چاپ کتاب هم این چنین هستند؟
اینکه فرمودید «دانشگاه‌هایی از بابت قدمت سرشناس هستند که به طور ویژه‌ای دارای قدمت طولانی باشند و قدیمی‌ترین دانشگاه (در جهان) باشند که در یک حوزهٔ مهم از علوم به طور مداوم آموزش ارائه کرده‌اند» باز برمی‌گردیم به همان قضیه اول که شامل دنیای پیشرفته می‌شود. اصولاً دانشگاه‌های ایران به نسبت جهان قدمتی ندارند و دانشگاه تهران با آن همه ابهت به گمانم مربوط به سال ۱۳۱۳ باشد و چندان قدیمی نیست. البته دانشگاه خوارزمی هم فکر کنم به اواخر قرن پیش باز می‌گردد اما به طور کلی ما در ایران چندان دانشگاه‌های با قدمتی نداریم و آن‌هایی که از سابقه بیشتری برخوردارند تقریباً همگی مقاله دارند. بحث ارائه قدیمی‌ترین آموزش در یک حوزه خاص هم باز به سختی شامل ایران می‌شود. من اون اول عرض کردم مثلا دانشگاه جهرم بین دانشگاه‌های کشور از قدمت به نسبت بالایی برخورداره و در سال ۱۳۵۲ شروع به کار کرده درحالی که دانشگاه‌های برخی از مراکز استان‌ها و اکثر شهرستان‌ها بعد از این تاریخ و عموما بعد از انقلاب و حتی برخی از شهرستان‌ها در دهه ۸۰ شروع به‌کار کردند. این تفکر شما نباید به حالت جهان‌شمولی (و نه غرب‌شمولی) در بیاد؟
با این پیشنهادهایی که شما فرمودید موافقم ببینیم نظر دوستان چگونه است.
درضمن به نظر شما اگر تعدادی از منابع معتبر و مستقل که درباره خود دانشگاه بحث کرده باشند را به مقاله اضافه کنم؛ در نبح شرایط معس احراز می‌شود تا مقاله بماند؟ با سپاس فراوان از شما حجت عزیز rizorius (بحث) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)پاسخ
کاربر:Huji , خاص ایران نباید رهنمود ساخت، ولی آنهایی که رای به حذف می‌دهند با پیش زمینه ذهنی خاص ایران نظر می‌دهند. بی‌توجه به معیارها می‌گویند فلان دانشگاه‌ها (چون خصوصی است، اسمش را نشنیده‌ایم، در شهر کوچک واقع شده، ...) سرشناس نیست. حال آن که معیار می‌گوید پوشش منابع برای سرشناسی کفایت می‌کند. وقتی منبعی به پوشش یک دانشگاه می‌پردازد از آن گزارش می‌دهد دربارهٔ آن به تفصیل می‌نویسد وقتی خبرگزاری رسمی است روزنامه کثیرالانتشار است این منبع است و باعث سرشناسی باید بشود که نمی‌شود متأسفانه. 1234 (بحث) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)پاسخ
شاید چنین باشد؛ در آن صورت آن مشکل را باید با راه حل مخصوص خودش حل کرد. — حجت/بحث ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۳۷ (UTC)پاسخ
مساله دیگری هم که بد نیست به آن اشاره کنم دانشگاه پیام نور تبریز است که چندی پیش در نظر خواهی حذف شد؛ از نظر بنده باز هم ضعف معیارهای کنونی را می‌رساند. زیرا که دانشگاه‌های پیام نور در کنار دانشگاه‌های جامع، علوم پزشکی و آزاد یکی از دانشگاه اصلی کشور هستند و واحد بزرگی از آن در شهر بزرگی مثل تبریز شایستگی داشتن مقاله در ویکی‌پدیا را دارد. بعید می‌دانم از لحاظ پوشش خبری هم در جایگاه پایینی باشد. در کل از نظر بنده واقعاً روال کنونی منطقی نیست. rizorius (بحث) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)پاسخ
پیشنهاد من این است: برای دانشگاه‌هایی که شعب متعدد دارند (آزاد، پیام نور، علمی کاربردی، و ...) به نظرم اول باید دو مقاله داشته باشیم؛ یکی راجع به خود دانشگاه و تاریخچه‌اش (مثل دانشگاه آزاد اسلامی) و یکی یک مقاله از نوع فهرست برای تمام شعبه‌ها (مثل فهرست مراکز دانشگاه آزاد اسلامی که البته الان خودش بخشی از مقالهٔ بزرگترِ فهرست دانشگاه‌های ایران است). اگر برای یک دانشگاه فقط اطلاعات کلی آماری موجود است (مثل مکان، سال تأسیس، وبگاه، نام دانشکده‌ها، تعداد دانشجو و از این قبیل اطلاعاتِ «جدولی») در آن صورت آن دانشگاه فقط باید ردیفی در یک جدول در فهرست داشته باشد. اگر برای دانشگاهی منابع مستقل (یعنی غیر از منابع خود دانشگاه و منابع وزارتخانه‌ای) موجود است که مطالب قابل توجهی را در بحث راجع به آن مطرح کرده (مثلاً یک پاراگراف راجع به تاریخچه‌اش توضیح داده، یا دوره‌های مختلف مدیریت دانشگاه را با هم مقایسه کرده) آن وقت دانشگاه می‌بایست یک بخش هم در مقالهٔ فهرست داشته باشد. هر گاه به قدری مطالب معتبر و با کیفیت در مورد دانشگاه داشتیم که بخش مربوط به آن زیادی بزرگ می‌شد (مثلاً بیش از سه پاراگراف طولانی)، آن وقت می‌شود به یک مقالهٔ جدا شکستش و در فهرست فقط خلاصه‌ای آورد و به مقالهٔ اصلی اشاره کرد (با کمک الگوی {{اصلی}}). چه‌طور است؟ — حجت/بحث ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۳۷ (UTC)پاسخ
@Huji: با این بحث موافقم و کمک هم می‌کنم، فقط نظر شما راجع به تفکیک مقاله دانشگاه‌های ایران به چهار پنج مقاله و صرفا اشاره کوتاه به نام دانشگاه‌ها در مقاله مادر چیه؟ الان خیلی مقاله نامنسجم و درهم ریخته‌ای داریم. بعد درباره دانشگاه جهرم کمی بالاتر سوالی پرسیدم نفرمودید چگونه می‌شود. با سپاس rizorius (بحث) ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۵۲ (UTC)پاسخ
اگر منظورتان این است که فهرست دانشگاه‌های ایران را بشکنیم من موافقم. هر خانواده از دانشگاه‌ها بهتر است مقالهٔ جدا داشته باشد. منتها برای دانشگاه‌هایی که نه آزاد هستند نه پیام نور نه علمی-کاربردی و نه ... چه نامی می‌خواهید برگزینید؟ نمی‌شود که گفت «دانشگاه‌های دولتی» چون علمی-کاربردی هم دولتی است.
در مورد جهرم بگذارید جدا یک جای دیگر بحث کنیم؛ بحث در مورد رهنمود خوب نیست که موردی باشد. — حجت/بحث ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۴ (UTC)پاسخ
@Huji: به نظر من مقاله مادر باشد و فقط اشاره به اسم دانشگاه بکند چون بالاخره به یک فهرست جامع نیاز داریم، در کنارش فهرست‌هایی مستقل برای دولتی‌ها، فرهنگیان، آزاد، پیام نور، علمی کاربردی و غیرانتفاعی‌ها و حتی نظامی‌ها مثل فهرست علوم پزشکی ایجاد کنیم. البته اون مشکل دولتی بودن پیام نور و علمی کاربردی و ... هم کار رو پیچیده می‌کنه. برای رهنمود دانشگاه که فرمودید جای دیگه منظورتون توی بحث خودشه یا همینجا یه وقت دیگه؟ rizorius (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)پاسخ
با چند تکه کردن فهرست دانشگاه‌های ایران مخالفم چون همه، دانشگاه‌های یک کشور هستند و این طور نیست که یک دانشگاه دولتی بهتر یا بدتر از یک دانشگاه خصوصی باشد. حتی با تقسیم کردن فهرست فوق به استان‌ها نیز مخالفم چون بسیاری از دانشجوها بومی نیستند و اصلا اهمیتی نداره دانشگاه در چه استانی باشه و ممکنه یک دانشگاه پردیس‌هایی در استانهای دیگر هم داشته باشه. در هر صورت با rizorius موافقم که گفت وپ:دانشگاه معیارهای خوبی برای پی بردن به سرشناسی دانشگاه‌ها ارائه نمیده و این مشکلی ربطی به فهرست دانشگاه‌های ایران نداره. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۳۳ (UTC)پاسخ

فهرست عوامل فیلم

برای حذف فهرست عوامل فیلم تا جایی که خاطرم هست اجماع نسبی وجود داشت و در چند شکایت در تام و نظر سوم هم تایید شد که این‌ها نباید در مقالات بایید. به این مسئله که در ویکی‌پدیای انگلیسی هم به طور کامل (تا جایی که من دیدم) رعایت می‌شود به شکلی در وپ:بانک اطلاعاتی هم اشاره شده: تمایز دانشنامهٔ ویکی‌پدیا و بانک اطلاعاتی (برای مثال آی‌ام‌دی‌بی و سوره) که کارشان جمع کردن همین فهرست‌هاست. آیا درست است که ویکی پدیا به سمت Special:Permalink/27712695 و ذکر عوامل تا سینه موبیل و مدیر تدارکات برود؟ Hanooz ‏۲۷ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)پاسخ

خواهش می کنم، ما کلا دوست دار هنریم، اما حالا تشکر از خانواده ما در مقاله نیاید فکر نمی کنم مشکلی پیش بیاید چون همه می دانند هیچ فیلمی در این کشور بدون کمک خانواده ما قابل تولید نیست. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۸ (ایران) ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۳۸ (UTC)پاسخ
@Rajabi.abolghasem: هه هه!😂😂 آیا با کاربر:علی رجبی نسبتی دارید؟ با اشخاص مشهور دارای این نام خانوادگی چطور؟ -- Editor-1 (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)پاسخ

به نظر من ذکر عوامل اجرایی یک فیلم تا جایی که ارزش دانشنامه ای دارد مطلوب است. عموما در سطح کارگردان، هنرپیشه، فیلمنامه، تهیه کننده، آهنگساز. ذکر سایر عوامل اجرایی مانند تدارکات، منشی صحنه، گریم، عکس، تیتراژ، تدوین و... ارزش دانشنامه ای ندارد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۰۶ (UTC)پاسخ

به نظر من هر کس به صورت حرفه ای کار می کند، نامش قابل ذکر است، هرکه کارش این نیست نیازی به ذکر نامش نیست، گریم موضوع بی اهمیتی نیست، همینطور صدا برداری و تدارکات.. همه ارزش دانش نامه ای دارند. کسانی که از آنها تشکر می شود مثل خانواده و نیروی انتظامی و شهرداری منطقه ممکن است دانش نامه ای نباشند چون حرفه ای نبودند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۵ (ایران) ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۱۵ (UTC)پاسخ
بالاخره هر کسی در حوزهٔ کاری خودش می‌تواند حرفه‌ای باشد. مسئول برق، گفر و... . مسئله این است که تفاوت دانشنامه و بانک اطلاعاتی در کجا نمود پیدا می‌کند. Hanooz ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۹ (UTC)پاسخ

 نظر: عوامل اصلی فیلم باید در صفحه فیلم بیاید.. نه خلاف سیاست است نه شیوه‌نامه..برداشت شخصی خود را کنار بگذارید و با وپ:کاتالوگ هم اشتباه نگیرید!(بی ربط) اگر نام عبدالله اسکندری در آثاری که ساخته نیاید پس کجا باید بیاید؟! مثل این است که نام بازیگر را در صفحه فیلم نیاوریم! چون این عوامل مهم جایزه برایشان وجود دارد و فرقی با بازیگر ندارند..خیلی از افراد با مراجعه به صفحه فیلم و حضور عوامل معروف تصمیم به دیدن یک فیلم میگیرند و اعتبار آن فیلم از روی همین موضوع است (البته برای غیرفارسی زبانان اینگونه است چرا برای ما نباشد؟)..مگر غیر این است که ما مقالات را میسازیم تا یتیم نباشند؟عنوان ریسه هم اصلا جالب نیست برای بحث جدی آقای Hanooz! اگر هدف نظرخواهی هست باید به شکل صحیح باشد..جدولی که مثال زدید قابل اصلاح هست نه حذف..یک مزیتی هم دارد اینکه عوامل فیلم دارای پیوند هست و بهتر آن ها را معرفی میکند با این مقایسه کنید(کدام زیباتر است برای مقاله؟):[۱]..شما بدون اجماع این کار را برای چند فیلم انجام داده‌اید.کاری که در ۱۵ سال ویکیفا کاربر/مدیری با آن مشکلی نداشت ولی با کار شما و کاربر دیگر الان ۲دستگی در بین مقالات فیلم است! همانطور که برای آژانس شیشه‌ای که نامزد خوبیدگی است این مورد رعایت نشده است دلیلی ندارد برای مقالات عادی رعایت شود..توضیحات بیشتر را در بحثی با عنوانی درست خواهم داد!☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)پاسخ

@Benyamin-ln: نمیدانم شما چه برداشتی دارید..من فقط آن ویرایش را برای فیلم اشاره شده در بالا را انجام دادم و ۲مدیر را در خلاصه ویرایش تگ کردم تا متوجه موضوع شوند..وگرنه من نظرم با شما در این مورد یکسان است..چون خودم درگیر این مشکل بوده‌ام(سر فرصت و در جای مناسب لینک‌ها را خواهم داد)☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)پاسخ

فکر کنم جناب کاربر:Mojtaba2361 در دو جمله، اشتباه رایج را به خوبی بیان کردند. پاسخ جملات ایشان را می‌دهم اما رویم به شخص ایشان نیست.

  • اگر نام عبدالله اسکندری در آثاری که ساخته نیاید پس کجا باید بیاید؟!
    در مقالهٔ خودشان! قرار نیست که نام شخص در تمام آثاری که در آن شرکت داشته بیاید.
  • مثل این است که نام بازیگر را در صفحه فیلم نیاوریم!
    دقیقاً! و این کاری است که خیلی مواقع باید بکنیم. مثلاً اگر بازیگری در یک فیلم نقش جزئی داشته (به قول غربی‌ها cameo داشته یعنی فقط یک پلان کوتاه)، دلیلی ندارد که در مقالهٔ آن فیلم به آن بازیگر اشاره بشود چون نقشش «اصلی» نیست.

در مورد فیلم هفت دقیقه تا پاییز، اگر منابع مستقلی هستند که مشخصاً راجع به این عوامل و نقششان بحث کرده‌اند می‌شود در مقاله نگاه داشت؛ اما اگر فقط «اشاره» کرده‌اند و بحث نکرده‌اند، یا اگر این منابع مستقل نیستند (مثل وبگاه شرکت ناشر فیلم)، در آن صورت آن عوامل را باید از مقاله حذف کرد. — حجت/بحث ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۷ (UTC)پاسخ

@Huji: سپاس از شما..اما نکات دیگری را هم اشاره کردم که میشد آنها را هم جواب داد..عرض کردم مقالات را پیوند میدهیم تا یتیم نباشند و میان ویکی داشته باشند این نکته هم مهم است..بنده عرض کردم عوامل مهم(همچون بازیگر مهم) بیاید...عواملی همچون تدوینگر-صدابردار/گذار-مدیر فیلمبرداری-طراح صحنه/لباس/گریم و ..دقیقا این افراد جایزه جشنواره هم برایشان تعیین میشود پس نقش مهمی دارند در فیلم...در هفت دقیقه تا پاییز شما افرادی را میبینید که نامزد جشنواره هستند پس منابع مستقل هم بدان اشاره کرده‌اند...اگر جدول‌بندی با پیوند باشد و اینگونه در مقالات فیلم بیاید هم زیباتر است هم منجر به شناخت تعریف عوامل فیلم همچون طراح صحنه هم میشود...☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)پاسخ
اگر یکی از عوامل فیلم (مثلاً طراح صحنه) بابت همان فیلم نامزد جایزه یا جشنواره معتبر شده، در مقاله همین را باید آورد و می‌شود اسمش را هم در بخش عوامل فهرست کرد. اما در اکثر موارد چنین شرطی برقرار نیست و اکثر عوامل فیلم هم از همین رو «اصلی» نیستند و اسمشان نمی‌آید. — حجت/بحث ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)پاسخ
یعنی اگر فقط طراح صحنه نامزد شده بود یک جدول/زیربخش بسازیم فقط با یک نام و آنجا بیاید؟! قبول ندارم..چون عوامل فیلم بعد از جایزه گرفتن اصلی نمی‌شوند! بلکه ماهیت عواملی همچون طراح صحنه/طراح گریم اصلی هست! مثل کارگردان/تهیه‌کننده و ...البته در جعبه اطلاعات هم میتوانند بیایند ..☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)پاسخ
اصلی یا غیر اصلی بودن را چگونه تشخیص بدهیم؟ جواب من: عواملی که معمولاً در منابع غیر جدولی ذکر می‌شوند، اصلی هستند. منظور از منبع جدولی چیزی مثل IMDB یا وبگاه سوره است که هدفشان فهرست کردن عوامل به صورت یک جدول (یا نظیر آن) است. این‌ها بناست که اکثر عوامل فیلم (چه اصلی چه غیر اصلی) را فهرست کنند، در نتیجه مبنای تصمیم‌گیری ما نیستند. منبع غیرجدولی یعنی مثلاً نقدی در یک مجلهٔ تخصصی، یا خبری در یک خبرگزاری هنری. این‌ها معمولاً اسم کارگردان و تهیه‌کننده و بازیگران نقش اول و دوم را می‌آروند، پس این عوامل «اصلی» هستند. همین منابع معمولاً اسم چهره‌پرداز و طراح صحنه را نمی‌آورند، پس معمولاً این عوامل غیر اصلی هستند. ویکی‌پدیا هم مثل این منابع باید رفتار کند. گاهی (به ندرت) اسم طراح صحنه هم در منابع غیر اصلی می‌آید، چون نقشش به شکلی برجسته و متفاوت از معمول بوده‌است؛ خیلی از موارد وقتی است که همان فرد نامزد یا برندهٔ جایزه هم شده، اما جایزه شرط لازم نیست. اگر منابعی که اشاره کردم به یکی از عوامل که معمولاً اصلی نیست پرداخته‌اند، ما نیز در ویکی‌پدیا به آن می‌پردازیم.
مثال بارز: آیا اسم آهنگساز یک فیلم باید فهرست بشود؟ جواب: معمولاً نه. اما گاهی چرا؛ مثال عینی‌اش همان بود که چندی پیش هم ذکر کردم: این که برای فیلم ارابه‌های آتش اسم آهنگساز (ونجلیز) را می‌آوریم چون آهنگ آن فیلم یکی از جنبه‌های مشهورش است و کلی به آن پرداخت شده (و از قضا، ونجلیز برایش جایزه هم گرفته‌است). در مقالهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی هم می‌بینیم که بر خلاف معمول (که اسم آهنگساز را نمی‌آورند) در این مقاله اسم ونجلیز آمده و راجع به موسیقی فیلم هم بحث شده‌است.
بحث بیشتر در این باره به نظر من مفید نیست چون چند بار همین بحث را کرده‌ایم. — حجت/بحث ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)پاسخ
خلاصه‌ای از بحث‌هایی که تا حالا چند بار کرده‌ایم را به زبان خودم در ویکی‌پدیا:فلسفه رهنمودهای ثانویه سرشناسی نوشتم شاید که از این پس از بحث تکراری جلوگیری بشود. — حجت/بحث ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۰۰ (UTC)پاسخ
ربط آن انشا با این بحث، به نظر من واضح است. اما محض احتیاط، به آن عینیت می‌بخشم: سؤالی که جناب مجتبی با آن روبه‌رو شده این است: چه چیزی باعث می‌شود که یکی از عوامل فیلم، جز‌ء عوامل «اصلی» تلقی بشود و در مقاله نامش بیاید؟ پاسخی که بنده می‌دهم این است: با کمک انشای بالای و دیدگاهی که ارائه می‌کند، می‌شود چنین فکر کرد که هر یک از عوامل فیلم وقتی «اصلی» است که «معمولاً» نقش او منجر به پوشش قابل توجه در منابع معتبر بشود. معمولاً بازی در نقش «بازیگر نقش اول» باعث پوشش خبری می‌شود؛ همچنین است برای کارگردان، یا تهیه‌کننده. اما چنین چیزی «معمولاً» برای صدابردار یا چهره‌پرداز یا آهنگساز رخ نمی‌دهد. در نتیجه گروه اول «اصلی» هستند و گروه دوم معمولاً «اصلی» نیستند. اگر در یک فیلم به‌خصوص می‌خواهیم استثنایی برای این قاعده قائل بشویم، این استثنا را باز از زاویهٔ دید همان انشا می‌توانیم طرح کنیم: اگر در مورد آن فیلم به‌خصوص، آن نقش به‌خصوص به طور قابل توجهی در منابع پوشش داده شده (مثل ونجلیز بابت آهنگسازی فیلم ارابه‌های آتش)، آن وقت این نقش در این فیلم به طور استثنایی «اصلی» می‌شود. — حجت/بحث ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۰۵ (UTC)پاسخ
@Huji و Hanooz: اتفاقا در بررسی وپ:گمخ فیلم آژانس شیشه ای در خصوص عوامل اصلی فیلم که برنده جایزه هم شده اند، نظر جمع بر آن بود که در مقاله بیاید. نوشته جناب حجت هم نارساست. اتفاقا داشتم به ونجلیز فکر میکردم. (دل به دل راه داره) مثلا در فیلم آژانش شیشه ای مجیده انتظامی و هایده صفی یاری هم اصلی هستند.--سید (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۱ (UTC)پاسخ

نام‌گذاری مقالات مربوط به نام اشخاص اهل جمهوری ترکیه و امپراتوری عثمانی

درود بحث بر سر نام‌گذاری افراد اهل کشور ترکیه و امپراتوری عثمانی سابقه‌دار است. می‌توانید اینجا بحثی که قبلا انجام شده بود را بخوانید. کاربر @4nn1l2: جمع‌بندی‌ای ارائه کرده‌انو ولی باز هم بحث بی‌نتیجه مانده‌است. هنوز هم در ویکی صفحاتی ساخته می‌شود و در هر کدام سلیقه نویسنده اعمال می‌شود. بنده، پیشنهاد دارم که این بحث به نظرسنجی گذاشته شود تا در آینده بتوان چارچوب مشخصی داشت.

اول، دربارۀ اهالی امپراتوری عثمانی، آن طور که به نظر می‌رسد در آن دوره نام اشخاص با الفبای عربی نوشته می‌شده. مثلا خرم سلطان به همین شکل نوشته می‌شده و نه هورام سولتان. تعداد این صفحات در ویکی بسیار است و تقریبا همگی از همین رویه استفاده کرده‌اند. اما گاهی صفحات جدیدی ساخته می‌شود مانند مهری هاتون که طبق روند گفته شده باید به مهری خاتون انتقال داده شود، اما ایجاد کننده صفحه تاکیید بر استفاده از همین املا را دارد.

دوم، اما پس از تشکیل ترکیه امروزی در قسمتی از امپراتوری عثمانی، خط جدیدی بر پایه الفبای لاتین ساخته شده که در آن نام اشخاص شبیه به تلفظ امروزیشان نوشته می‌شود. مثلا مهمت به جای محمد. مسئله اصلی در اینجاست. گاهی نویسندگان نام را شبیه به نام فارسی می نویسند. مثلا خیرالنساء گل به جای هایرون‌نیسا گول گاهی هم شبیه به تلفظ اصلی، مثل جونیت چاکیر به جای جنید چاکر. (که البته به نظر می رسد، در مورد دوم نویسنده دچار اشتباه شده. حرف ı در الفبای ترکیه‌ای شبیه به ِ در فارسی تلقظ میشود.) و ده‌ها مثال دیگر (الیف شافاک، رجب طیب اردوغان، مسعود اوزیل و ... که هر کدام به شیوه‌ای نگاشته شده‌اند.

چارچوب پیشنهادی بنده این است:

  1. اهالی امپراتوری عثمانی به همان املا با خط عثمانی نوشته شوند.
  2. اهالی ترکیه امروزی شبیه به تلفظ اصلی نام. (طبیعتا به جز مواردی که رواج گسترده دارند.)

امیداوارم در این سری بحث به توان به چارچوبی مشخص رسید، پیشاپیش از نظرهای شما ممنونم. امیدوارم @4nn1l2: ، @Wikimostafa: و @Sunfyre: بتوانند کمکمان کنند. Puuya (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)پاسخ

خوبه . موافقم.--سید (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)پاسخ
نکته: وپ:رایج را فراموش نکنید. به توان هزار، وپ:رایج را فراموش نکنید! ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)پاسخ
@مرتضا: طبیعتاً! اشاره کرده‌ام به جز مواردی که رواج گسترده دارد. بیش‌تر این بحث راجع به اشخاص سرشناسی است که در منابع معتبر فارسی‌زبان به آن‌ها هنوز پرداخته نشده‌است. مثلا نام شهرها و روستاها منابع معتبر گسترده‌ای راجع بهشان هست و بحثی ایجاد نمی‌کنند. Puuya (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۵ (UTC)پاسخ
با پیشنهاد اول موافقم چون زبان ترکی عثمانی از خط عربی و الفبای ترکی عثمانی از الفبای فارسی استفاده می‌کرد. Benyamin-ln (بحث) ۲۰ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۵ (ایران) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۵ (UTC)پاسخ
@Benyamin-ln: ، ممنونم در مورد دوم چطور، نام اشخاص ترکیه امروزی، نظری ندارید؟Puuya (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)پاسخ
@Pouyakhani: فعلاً ترجیح می‌دهم که نظرات دیگر را بشنوم. Benyamin-ln (بحث) ۲۰ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۹ (ایران) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)پاسخ
رواج در منابع معتبر فارسی اصل باشد. اگر میلیون‌ها ایرانی در شبکه‌های تلویزیونی اسامی ترکی را به نحوی می‌شنوند ویکی نباید خلاف جهت آب شنا کند. وپ:رواج باید مبنا قرار بگیرد و اگر مخاطب ایرانی چیزی را که به گوشش آشناست در ویکی جستجو کرد باید راحت پیدایش کند. 1234 (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)پاسخ
بار دیگر تکرار می‌کنم. طبیعتاً رواج در منابع معتبر فارسی اصل هست و کسی مشکلی با آن ندارد. در این‌جا بحث راجع به مواردیست که در منابع فارسی یا به آن‌ها پرداخته نشده. مثلا همین مهری خاتون که در بالا مثال زدم، در منابع فارسی به نپرت یافت می‌شود. Puuya (بحث) ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)پاسخ

ایجاد بخشی جدید برای قرار دادن درخواست پنهان‌سازی

درود، اخیرا شاهد آن بوده ایم که درخواست های پنهان‌سازی زیادی در تام مطرح میشود. نظر بر این که بخش های مختلفی برای رسیدگی به درخواست های پرتکرار در ویکیپدیا ایجاد شده، با توجه به تقاضای روز افزون برای پنهان سازی پیشنهاد دارم بخشی را تحت عنوان وپ:درخواست پنهان‌سازی ایجاد کنیم تا همه درخواست ها همانجا مطرح شود، اینطوری از حجم این درخواست ها در تام نیز کاسته خواهد شد و رسیدگی بهتری به عمل می‌آید. MAX گفتگو ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۴۱ (ایران) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)پاسخ

در ویکی‌پدیای انگلیسی در en:WP:REVDELREQUEST آمده که برای پرهیز از اثر استرایسند صفحهٔ خاصی برای درخواست‌های پنهانگری نساخته‌اند و اساساً توصیه می‌کنند که مدیرانی که مایلند حذف نسخه کنند خودشان صفحهٔ کاربری‌شان در یک رده قرار بدهند و کاربران هم از طریق همان رده یکی از مدیران را انتخاب کنند و مستقیماً درخواست را به مدیر بفرستند.
به نظر من بهتر است که صفحه‌ای شبیه به en:Wikipedia:Requests for oversight بسازیم که محل درخواست نباشد بلکه کاربران را هدایت کند به روش‌هایی که با کمک آن می‌توانند مدیران یا پنهانگران را خبردار کنند (مثل فرستادن ایمیل به یک مدیر یا پنهانگر، یا فرستادن ایمیل به میلینگ لیست پنهانگران). این صفحه همچنین باید راهنمایی کند که چه چیزهایی حذف نسخه یا فرونشانی می‌شوند، و چه چیزهایی نه. قسمت خوبی از درخواست‌های حذف نسخه مال فحاشی‌های کلی است که واگردانی برایشان کافی است و ماندنشان در تاریخچه مشکلی ندارد. — حجت/بحث ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۰۲ (UTC)پاسخ
برای درخواست‌هایی که حساسیت کمتری دارند و یک ساعت بیشتر ماندن و دیده شدنشان ضرری نمی‌رساند، می‌توانیم رده بسازیم؛ مثلاً رده:درخواست‌های پنهان‌سازی نسخه به دلیل نقض حق نشر. من پیشنهاد می‌کنم که برای معیارهای ۵ و ۶ وپ:حن هم رده بسازیم، ولی برای معیار ۴ هرگز رده نسازیم و هرگز در فضاهای عمومی ویکی‌پدیا مطرحش نکنیم، و برای ۲ و ۳ هم طبق طرح ویکی‌پدیای انگلیسی (رده) عمل کنیم که بالاتر اشاره شده، یا اگر دیدیم جواب نمی‌دهد و زمان رسیدگی رفته بالا، به همین شیوهٔ تام ادامه دهیم. احمدگفتگو ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۹ (UTC)پاسخ

افزودن بندی مختص عکس‌های قدیمی به سیاست استفاده از تصاویر

پیشنهاد می‌کنم بندی به ویکی‌پدیا:سیاست استفاده از تصاویر اضافه شود که به واسطهٔ آن بتوان عکس‌های قدیمی ایران و افغانستان را (که میزان قدمت آن را خودمان مشخص می‌کنیم) در ویکی‌پدیای فارسی به صورت محلی بارگذاری کرد.

  • آیا این عکس‌های قدیمی آزادند [در مالکیت عمومی هستند]؟ دقیقاً نمی‌دانیم ولی عقل سلیم می‌گوید کسی در قبال حقوق نشر آن‌ها ادعایی ندارد.
  • آیا بهتر نیست در ویکی‌انبار بارگذاری شوند؟ خیر؛ انبار پروژه‌ای برای آثار آزاد شناسنامه‌دار است. یعنی علاوه بر اینکه باید از آزاد بودن اثر مطمئن باشیم، باید اطلاعات شناسنامه‌ای و کاتالوگی عکس را نیز بیفزاییم (نام پدیدآور، تاریخ ایجاد، تاریخ انتشار، توضیح مختصر دربارهٔ تصویر، منبع، وضعیت حق نشر و ...) قابلیت بارگذاری محلی در پروژه‌هایی نظیر ویکی‌پدیای فارسی فعال مانده است تا اجتماع‌ها نیازهای پروژه‌شان را از این طریق تأمین کنند. در ویکی‌پدیای فارسی از امکان استفادهٔ منصفانه (به تبعیت از ویکی‌پدیای انگلیسی) استفاده می‌کنیم، در حالی که اصلاً مبنایی در قوانین حق نشر ایران و افغانستان ندارد و مخصوص نظام حقوقی کامن‌لا است. در ضمن ۱۰۰ درصد می‌دانیم که این دست تصاویر [پوسترها و کاورها] آزاد نیستند. وقتی از اصل «آزادی پروژه با خلوص ۱۰۰ درصدی» دست کشیده‌ایم و از تصاویر مشخصاً ناآزاد (مثلاً پوستر فیلم) میزبانی می‌کنیم، خردمندانه نیست خودمان را از عکس‌های قدیمی (که به احتمال زیاد در مالکیت عمومی هستند) محروم کنیم. منظور از اصل «آزادی پروژه با خلوص ۱۰۰ درصدی» اصلی است که در برخی از پروژه‌ها (مثلاً ویکی‌پدیای اسپانیایی، هلندی، یا سوئدی) پی گرفته می‌شود و از هیچ تصویر ناآزادی، حتی به صورت منصفانه، میزبانی نمی‌کنند و کلاً قابلیت بارگذاری محلی را غیرفعال کرده و فقط به انبار اتکا کرده‌اند.
  • آیا این دور زدن انبار نیست؟ خیر؛ در بسیاری از پروژه‌ها تصاویری به صورت محلی میزبانی می‌شوند که برای پروژهٔ جهانی انبار به قدر کافی آزاد نیستند، ولی در پروژه‌های محلی می‌توانند به شرطی و شروطها از آن‌ها استفاده کرد. مثلاً در ویکی‌پدیای فرانسوی (و به تبعیت از آن در ویکی‌پدیای فارسی) {{عکس ساختمان جدید}} را داریم و می‌توانیم برای رفع نیاز از آن استفاده کنیم. می‌توانیم یکی از شروط را استفاده در حداقل یک مقاله بگذاریم و از انبار کردن یا ذخیره کردن عکس‌های نالازم و استفاده‌نشده جداً خودداری کنیم. در ویکی‌پدیای آلمانی نیز چنین می‌کنند (ر.ک. m:Non-free content و به‌طور خاص {{Bild-PD-alt-100}}) و حتی درخواست احیای پرونده‌های حذف‌شده در انبار برای میزبانی در پروژه‌های محلی را می‌دهند (مثال).
  • چه‌قدر قدیمی؟ این را خودمان مشخص می‌کنیم. «شخصاً پیشنهادم آثار عکاسی تولیدشده قبل از سال ۱۳۲۹ است. ۱۳۲۹ حاصل کسر ۶۰ از ۱۳۸۹ (سال اصلاح قانون) است. ۶۰ دو برابر ۳۰ (مدت حمایت آثار عکاسی) است.» ولی می‌توان محافظه‌کارانه‌تر نیز عمل کرد. در انبار cut-off date را برای تصاویر قدیمی با توجه به قوانین حق نشر کشورهای اروپایی روی ۱۲۰ سال بسته‌اند: c:Commons:Village_pump/Copyright/Archive/2017/03#Cut-off_date_for_the_PD-old_template. به نظرم لازم نیست، ما آنقدرها احتیاط کنیم.
  • آیا این طرح سابقه هم داشته است؟ بله، در ویکی‌پدیای فارسی ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای حذف/پرونده:Kasravi2.JPG و چندین مورد مشابه را داشتیم.

4nn1l2 (بحث) ‏۱۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)پاسخ

  • من خیلی در جریان قانون کپی رایت تصاویر نیستم ولی به نظرم آن دسته از تصاویر قدیمی ایرانی که مطابق با قوانین ایران آزاد محسوب می‌شوند را بهتر است در انبار بارگزاری کرد، برای شناسنامه آن‌ها اگر انبار گیر نمی‌دهد خیلی مهم نیست. -- Editor-1 (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)پاسخ
    با توجه به قانون حق نشر ایران، انبار برای تاریخ انتشار نخست مدرک می‌خواهد که اطلاع یافتن از آن، اگر غیرممکن نباشد، خیلی سخت است. انبار پروژه‌ای است که روی آزاد بودن و اشاعهٔ استفاده از تصاویر خیلی مانور می‌دهد. تقریباً ۶۰ میلیون پرونده دارد ولی فقط ۹۳۰ تصویر از الگوی {{PD-old-assumed}} استفاده کرده‌اند. ملاکشان قانون‌های حق نشر کشورهای اروپایی بوده که کار را نسبتاً راحت می‌کند (اطلاع از زمان مرگ پدیدآور آسان‌تر است). پیشنهادی که بنده بالاتر داده‌ام میزان مفروضاتش بیشتر از آنی است که در انبار تحمل شود. مثلاً آنجایی که می‌گویم مدت حمایت را ضربدر ۲ کنیم، مبنای خاصی در قانون ایران ندارد و بیشتر یک کار ذهنی بر مبنای قانون دیگر کشورهاست. در ویکی‌پدیا دستمان بازتر است. ویکی‌پدیای فارسی تقریباً ۶۰ هزار پرونده دارد (یک‌هزارم انبار) که تخمین می‌زنم نصف بیشترشان پوستر و کاور و جلد و تصاویر مشخصاً ناآزاد باشد. و اگر این پیشنهاد پذیرفته شود، تخمین می‌زنم بتوان چند هزار عکس قدیمی را میزبانی کرد. البته هدف از میزبانی از این عکس‌ها، فقط رفع نیاز خودمان است و قصد اشاعهٔ تصاویر را نداریم. با توجه به این ابعاد و مقیاس‌ها، بهتر می‌دانم ویکی‌پدیای فارسی از این عکس‌ها میزبانی کند تا ویکی‌انبار. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۲۰ (UTC)پاسخ
  • برچسبی را به صورت پیش‌نویس تهیه کردم: پیش‌نویس:عکس قدیمی ایرانی احتمالاً آزاد4nn1l2 (بحث) ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۳ (UTC)پاسخ
  • تصاویری که با این برچسب بارگذاری می‌شوند محدودیت‌های استفادهٔ منصفانه را دارند یا دستمان بازتر خواهد بود؟ Hanooz ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۲۵ (UTC)پاسخ
    بنظرم این هم دقیقا همان بند می تواند مکمل استفاده منصفانه در خصوص تصاویر قدیمی ایرانی باشد و طبعا هدف باید این باشد که دستمان بازتر باشد خصوصا در مقالاتی که تعداد تصاویر قدیمی دارای ارزش تاریخی، بیش از یک عکس باشند. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۸ (UTC)پاسخ
    اگر دقیقاً همان شرایط را داشته باشد تفاوت چندانی در ویکی‌پدیا نخواهد داشت. Hanooz ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)پاسخ
    دقیقاً آن نیست و دستمان بازتر خواهد بود. شروط و محدودیت‌ها را خودمان تعیین خواهیم کرد. یک شرطی که حتماً بر وجودش تأکید دارم، استفاده از تصویر در حداقل یک مقاله است تا ویکی‌پدیا به محلی برای ذخیره کردن یا انبار کردن عکس‌ها با وضعیت حق نشر نامشخص تبدیل نشود (اگر عکسی استفاده‌نشده رها شد، پاک شود). سایر شرطها را ضروری نمی‌دانم ولی باید ببینم نظر اجتماع چیست. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)پاسخ
    فکر می کنم اشتباه از من بود که از کلمه دقیقا استفاده کردم. @4nn1l2: بهتر نیست در بالای نظرخواهی بطور دقیق پیشنهاد را در قالب یک بند با مشخص کردن شرایط بنویسید. احساس میکنم هنوز برای کاربران و همکاران پیشنهاد مشخصی نیست. هر چند در برچسب تا حدودی شرایط آمده ولی اگر در قالب یک بند مشخص ارائه شود بهتر است. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۴ (UTC)پاسخ
    @فرهنگ2016: ✓4nn1l2 (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC)پاسخ
  • موافق پیشنهاد: ۱- رباتی این‌ها را هم اگر ۷ روز بدون استفاده مانده باشند گزارش کند برای حذف سریع ۲- استفاده از این تصاویر در بخش نگارخانه ممنوع باشد ۳- الگوی ساخته شده از نظر ظاهری (خصوصاً رنگ) از PD-Iran متمایز باشد که کسی به اشتباه نیافتد. ۴- در الگو ذکر شود که این تصویر نباید به انبار منتقل شود. Hanooz ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)پاسخ
    پیشنهادهای ۳ و ۴ را اجرا کردم[۲]. با پیشنهاد ۱ کاملاً موافقم. با پیشنهاد ۲ نیز نسبتاً موافقم. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۱۸ (UTC)پاسخ
@Mhhossein: سلام. با توجه به تجاربتان در ویکی انبار لطفا نظر دهید.--سید (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۳۶ (UTC)پاسخ
سلام جناب سید، ممنون بخاطر پینگ. نظرم را کامل بیان خواهم کرد. --Mhhossein (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)پاسخ
  •  نظر: ضمن تشکر از جناب ‏4nn1l2 بابت تلاشی که برای بهبود پروژه میکنند؛ این پیشنهاد، در واقع در راستای اتخاذ یک استثناء در قوانین حق نشر است. بنیاد ویکی مدیا، برای چنین مواردی قوانین و حد و مرزها را بیان کرده است (https://foundation.wikimedia.org/wiki/Resolution:Licensing_policy). در این مصوبه (که توسط هیئت امنای ویکی پدیا تصویب شده است)، بیان شده است که هرگونه استثناء در زمینه قوانین حق نشر، می بایست مطابق با قوانین ایالات متحده آمریکا و کشورهای میزبان تصویر باشد. حد و مرز این استثنائات در مورد کشور آمریکا، طبق سیاست استفاده منصفانه در آن کشور تعریف شده است در حالی که ما اصلا چنین چشم پوشی را در قوانین ایران مشاهده نمیکنیم. تنها مواردی که اجازه استفاده قانونی از آثار حمایت شده دارند عبارت از "کتابخانه های عمومی و موسسات جمع اوری نشریات و موسسات علمی و آموزشی که به صورت غیر انتفاعی اداره می شوند"، "وزارت اطلاعات" و "وزارت آموزش و پرورش" هستند. اصلا این که از تصاویر حمایت شده توسط قانون حق نشر اصطلاحا استفاده منصفانه میکنیم، خودش جای سوال و بحث دارد، چه برسد به اینکه بخواهیم این استفاده سوال برانگیز را آزادتر کنیم. تا اینجا بنده کاملا مخالف این پیشنهاد هستم، تا تکلیف استفاده منصفانه و تطابق آن با قوانین ایران مشخص شود. اگر آن مشخص شد آن وقت بند دیگری به این استثناء می افزاییم. --Mhhossein (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)پاسخ
    آن the law of countries where the project content is predominantly accessed مربوط به کشورهایی است که با آمریکا از لحاظ حق نشر رابطه دارند. همانطور که می‌دانید ایران در کنار ۹ سرزمین دیگر (تیمور شرقی، اریتره، اتیوپی، عراق، نائورو، پائولو، سان مارینو، سومالی، و سودان جنوبی) از لحاظ حق نشر هیچ رابطهٔ دوجانبه‌ای با آمریکا ندارد و به معاهده‌های بین‌المللی نیز نپیوسته است[۳]. اینکه جوامع ویکی‌مدیایی (از جمله ویکی‌پدیای انگلیسی، فارسی، انبار و ...) به قوانین حق نشر ایران احترام می‌گذارند، فقط و فقط حاصل اجماع خود اجتماع‌ها بوده است. این موضوع سال‌ها پیش با تیم حقوقی بنیاد ویکی‌مدیا هم در میان گذاشته بود و پاسخشان این بود که مشکلی از لحاظ حقوقی وجود ندارد و تصمیم نهایی فقط با خود جوامع است. طرحی که بنده بالاتر پیشنهاد دادم، خیلی محدودتر و امن‌تر از طرحی است که امروزه به صورت گسترده در قالب استفادهٔ منصفانه در ویکی‌پدیای فارسی جاری و ساری است. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)پاسخ
    @4nn1l2: لطفا آن بحثهایی که نشان میدهد "پاسخشان این بود که مشکلی از لحاظ حقوقی وجود ندارد و تصمیم نهایی فقط با خود جوامع است" را ارایه کنید. هم چنین لطفا نشان دهید "آن the law of countries where the project content is predominantly accessed مربوط به کشورهایی است که با آمریکا از لحاظ حق نشر رابطه دارند." تشکر. --Mhhossein (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)پاسخ
    [۴]. واقعیت این است که بنیاد ویکی‌مدیا برای آمریکا و کشورهایی که می‌توانند برایش دردسرساز شوند و نیز صد میلیون دلار اعانهٔ سالیانه‌اش را از آنجاها جمع کند اهمیت قائل است. ایران جزو آن کشورها نیست و ویکی‌پدیای فارسی هم جزو پروژه‌های اولویت‌دار برای ایشان نیست. طبعاً دخالتی نخواهند کرد و موضع قاطعانه‌ای نخواهند گرفت. مخیرید که با آن‌ها تماس بگیرید و استعلام کنید. شخصاً امید و اعتمادی به ایشان ندارم و آن‌ها را فاقد کفایت می‌دانم. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)پاسخ
    4nn1l2 در پاسخ بنیاد تطابق قوانین وضع شده با جوامع با قوانین محلی کشور میزبان تاکید شده است. --Mhhossein (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)پاسخ
    کشور میزبان که آمریکاست که مشکلی ندارد. کشور خاستگاه نیز ایران است که بر پایهٔ آن جلو رفته‌ایم. طبق قانون ایران همهٔ آثار عکاسی ۳۰ سال پس از انتشار در مالکیت عمومی قرار می‌گیرند که پیشنهاد داده‌ام تصاویر ایجادشده با عمر هفتاد سال و بیشتر را منتشرشده فرض کنیم، مگر اینکه مدرکی خلافش وجود داشته باشد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۰ (UTC)پاسخ
  • گرچه من شخص دوست دارم این بند منصفانه هم برداشته شود و همه تصاویر مستقیما در صورت وجود شرایط در ویکی‌انبار اپلود بشوند و همچنین جلوی بارگذاری محلی را بگیریم اما این پیشنهاد منطقی است و با آن موافق هستم. Mardetanha (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)پاسخ
@Mardetanha: خب اگر موافقید که استفاده منصفانه متوقف شود، چه دلیلی دارد که به این یکی تن دهیم؟ راستش نوعی تضاد در نظر شما می بینم. --Mhhossein (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۳ (UTC)پاسخ
@Mhhossein: البته قبول نداشتن استفاده منصفانه بنظرم بی معناست چون بخشی از قوانین حقوقی لازم الاجرای قوانین کشور میزبان ویکی پدیاست. حتی استفاده منصفانه یک قاعده پذیرفته بین المللی در کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری است. بنظرم تلاش برای متوقف کردن قوانین حقوقی مثل Fair use به این معناست که شما تلاش کنید قوانین copyright را متوقف کنید چون Fair use بخشی از copyright است. اگر اجرای قوانین copyright اجباری و لازم الاجرا باشد بدون شک Fair use هم باید پذیرفته و اجرا شود. حتی اینکه در ویکی انبار Fair use اجرا نمی شود به این معنا نیست که چنین قاعده و قانونی وجود ندارد و بخشی از copyright نیست. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)پاسخ
@Mhhossein: حتی اگر کسی استدلال کند که چون قصد دارم copyright اجرا شود پس دنبال متوقف کردن Fair use هستم استدلالی کاملا بی معنا و بدون پشتوانه حقوقی مطرح کرده چون اجرای دقیق copyright به معنای در جریان انداختن و اجرای Fair use است. قوانین حقوقی لازم اجرا را نمی شود بنا به نظر و برداشت و سلیقه و طرز فکر اجرا کرد بلکه باید کامل پذیرفت و اجرا کرد. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)پاسخ
قدری که بگذر متوجه میشوید که هم قوانین کشور میزبان تصویر و هم قوانین آمریکا باید لحاظ شود. لذا هی "بی معنا، بی معنا" را تکرار مکنید. این که کجای دنیا چه چیزی را استفاده می کنند ما هم مثل آنها شویم هم ربطی به ما ندارد. --Mhhossein (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)پاسخ
@Mhhossein: من تا جایی که امکان دسترسی به منابع حقوقی آنلاین در این موضوع برایم فراهم بود در مورد قانون ایران بررسی کردم. در قوانین ایران با نام استفاده منصفانه ماده ای نداریم اما ۲ ماده قانونی برای استفاده مجاز داریم. یعنی قانون ایران راه را برای استفاده از آثار تحت حمایت این قانون نبسته و در حدود متعارف برای مقاصد ادبی و علمی و فنی و آموزشی و تربیتی اجازه استفاده از این آثار را داده‌است. در بین آثار حقوقدان هم که در تفسیر استفاده مجاز قانون ایران نوشته شده این حقوقدانان با ارجاع به حقوقدان دیگری که به تفسیر ماده قانونی استفاده مجاز پرداخته آنرا مصداقی از قاعده استفاده منصفانه و معیاری نسبی برای استفاده از آثار تحت حمایت این قانون دانسته‌اند: «نقل از اثر انتشار یافته حتی برای مقاصد علمی و آموزشی باید در حدود متعارف باشد. منظور از این شرط این است که بهره‌برداری از اثر به صورت نقل قول به گونه ای نباشد که نوعی تکثیر را موجب شود و حقوق مادی پدیدآورنده را مورد تهدید قرار دهد. این قسمت از ماده نیز بیانگر میزان اثر مورد استفاده در قاعده استفاده منصفانه می‌باشد. در واقع قانونگذار ایران نیز به نبود معیارهای دقیق و مشخص در استفادهٔ منصفانه از اثر دیگری وقوف داشته و به ناچار، به معیارهای نسبی برآمده از عرف بسنده کرده‌است؛ بنابراین در استفاده از اثر دیگری، تجاوز از حد مرسوم و متعارف، غیرمنصفانه و موجب نقض حق مؤلف است) ایمانی، ۱۳۸۲. «استثنای مهم حق مؤلف: استفادهٔ منصفانه از اثر دیگری». مجلهٔ پژوهش‌های حقوقی. شمارهٔ سوم. ۲۰۷. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۱۲ (UTC)پاسخ
من پیشتر آن دو استثناء را بیان کردم. آنها واضح و مشخص اند و قابل تعمیم به مواردی نظیر ویکی نیستند. --Mhhossein (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)پاسخ
  • من با ۶۰ سال موافق نیستم. آنطور که متوجه شدم مبنای استفاده از ۱۲۰ قانون آمریکا بوده و از ۵۰ + ۷۰ سال مربوط به PMA+70 گرفته شده. اگر مدت زمان حمایت از آثار تا سال ۱۳۸۹ به مدت ۳۰ سال پس از مرگ پدیدآور بوده، ما باید حداقل ۸۰ سال رو در نظر بگیریم. PygmyRaccoon (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۴ (UTC)پاسخ
    قانون حق نشر آمریکا سرگیجه‌آور است. قانون اصلی‌شان انتشار پیش از ۱۹۲۳ بود (که از امسال دینامیک شد و یک‌سال‌یک‌سال جلوتر می‌رود و الان روی ۱۹۲۴ است). دو سه دهه است که آمریکایی‌ها بالاخره کوتاه آمدند و پذیرفتند که روش اروپایی‌ها (حیات+۷۰) هم ساده‌تر و هم مترقی‌تر است و هم‌اکنون در حال گذار به روش اروپایی هستند (پروسهٔ گذار دهه‌ها طول خواهد کشید). اما قانون ایران برای آثار عکاسی ربطی به مدت زمان حیات پدیدآور ندارد و از روی زمان انتشار نخست اثر محاسبه می‌شود. مدت زمان حمایت هم قبل و بعد اصلاح قانون همان ۳۰ سال است. دو برابر شدن را از آن جهت پیشنهاد دادم که معمولاً اگر به اندازهٔ مدت معمول حمایت (در مورد ایران ۳۰ سال)، اثر منتشر نشود، اثر از شمول حمایت خارج می‌شود تا به رشد و پویایی فرهنگی و خلاقانهٔ جامعه کمک شود (البته قانون ایران چنین بندی ندارد و این شرطِ فرضی مقتبس از دیگر کشورهاست). اما اگر پدیدآور یک روز مانده به اتمام مدت حمایت، اثر را منتشر کند، اثر مشمول حمایت می‌شود. بنابراین مؤلف می‌تواند با بازی دادن (manipulation) قانون کاری کند که اثرش از زمان ایجاد ۵۹ سال و ۳۶۴ روز حمایت شود. ۱۳۸۹ را از این جهت پیش کشیدم که ۱) به یک تاریخ استاتیک برسیم، وگرنه تاریخ مد نظر دینامیک خواهد شد (یک‌سال یک‌سال جلو می‌رود) و ممکن است کار کمی سخت شود؛ ۲) طرح کمی محافظه‌کارانه‌تر باشد و صدای اعتراض خیلی‌ها بلند نشود [الان تقریباً هفتاد سال از ۱۳۲۹ گذشته است]. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)پاسخ
    ممنونم از توضیحتون. بله درست گفتین من بی‌دقتی کردم. هنوز هم سال ۱۳۲۹ به نظرم کمی دست‌و‌دلبازانه‌ست (با توجه به اینکه از لحاظ منطقی عکاس می‌تونه زنده باشه و هنوز ادعای مالکیت داشته باشه) اما با توجه به توضیحاتتون مخالفت جدی ندارم. یک قسمت که هنوز برام مبهم هست اینه که این آیا بند مخصوص تصاویری خواهد بود که تا کنون در جایی منتشر نشده باشن؟ اگر عکسی قدیمی با همون شرایطی که در بالا مثال زدین موجود باشه و منبعی داشته باشیم که مثلا عکس رو در سال 1375 منتشر کرده باشه، باز هم می‌شه از این بند استفاده کرد؟ PygmyRaccoon (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)پاسخ
    اگر تاریخ انتشار دقیق مشخص باشد شامل این قانون نمی‌شود Mardetanha (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۳ (UTC)پاسخ
    @PygmyRaccoon: ‏Mardetanha درست می‌گوید. این طرح فقط شامل عکس‌هایی می‌شود که تاریخ انتشار نخستشان با وجود تلاش در حد معقول (جستجو در اینترنت، پایگاه‌های داده و ...) مجهول است. اگر مشخص/مصرح باشد که عکس در سال ۱۳۷۵ برای اولین بار منتشر شده است، مشمول طرح بالا نمی‌شود. اما اگر بدانیم حداقل از سال ۱۳۷۵ در دسترس بوده (سال ۱۳۷۵ هم در کتابی/مجله‌ای استفاده شده) همچنان ممکن است مشمول طرح شود. مثلاً عکس منتشرنشدهٔ عارف قزوینی که بعد از ۸۴ سال در اسفند ۱۳۹۴ در همدان رونمایی شد[۵] مشمول این طرح نمی‌شود.
    دربارهٔ «سالِ مرز»، همانطور که گفتم می‌توان محافظه‌کارانه‌تر نیز عمل کرد، ولی خوب است تعادلی ایجاد شود که طرح از لحاظ ارزش آوردهٔ آموزشی/دانشنامه‌ای برای ویکی‌پدیا مفید بماند (در مقابل ریسک میزبانی از محتوای شاید غیرآزاد). شخصاً انگیزه‌ام برای پیشنهاد بالا، تکمیل هرچه بیشتر حوزه انتخابیه سبزوار با چند عکس قدیمی بود. هرچقدر که به عقب‌تر برویم عکس‌ها نایاب‌تر و محدودتر می‌شود (دست‌وبالمان برای تکمیل مقاله بسته‌تر می‌شود) و جنبهٔ آموزشی/دانشنامه‌ای طرح فروکش می‌کند. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۵ (UTC)پاسخ
  • ؟ پرسش: آیا این پیشنهاد در شرایطی که تاریخ درگذشت عکاس مشخص باشد هم جاری‌ست؟ احمدگفتگو ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)پاسخ
    این طرح در شکل فعلی، مطابق با قانون حق نشر ایران، به موضوع عکاس و تاریخ درگذشت او ورود نمی‌کند و فقط حول ۱) تاریخ انتشار و ۲) تاریخ ایجاد می‌گردد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۵ (UTC)پاسخ
  • اگر اجتماع ویکیفا مجاز است چنین اجماعی انجام دهد، با این پیشنهاد موافقم. ٪ مرتضا (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)پاسخ
    مجاز است. انبار («مهد آزادی» ویکی‌مدیا که حتی حق استفادهٔ منصفانه را هم بر خود حرام کرده)، چنین برآوردهایی را منطقی می‌داند: {{PD-old-assumed}}. ویکی‌پدیای آلمانی جسورانه‌تر عمل کرده و بیست سال هم از تخمین انبار کسر کرده و «سالِ مرز» را روی ۱۰۰ بسته است: {{Bild-PD-alt-100}}. ویکی‌پدیای فرانسوی عملاً دارد به تصاویری که ناقض حق نشر هستند و در انبار حذف می‌شوند، در قلمرو خودش پناه می‌دهد: {{Bâtiment récent}}. ویکی‌پدیای انگلیسی هم خیلی زود (۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۶) «آرمان آزادی» را کنار گذاشت، مبنا را قانون حق نشر آمریکا قرار داد و استفاده منصفانه را پذیرفت (میزبانی انبوهی از تصاویر مشخصاً ناآزاد). همچنین فراموش نکنیم که هرگونه «شکایت» حق نشر باید از طریق ارسال DMCA آغاز شود، و بنیاد ویکی‌مدیا حق توسل به اقدام دفتری را در این مواقع برای خودش محفوظ نگه داشته و در صوت لزوم با چکمه از روی اجتماع رد می‌شود (همین که ویکی‌مدیا تاکنون در ویکی‌پدیای فارسی اقدام دفتری نکرده است، خودش گویای خیلی از واقعیت‌هاست). همهٔ این‌ها را کنار این نکته بگذارید که قانون حق نشر ایران برای بنیاد آمریکایی ویکی‌مدیا لازم‌الاجرا نیست و موضوع حق نشر در کشور ایران یک شوخی تلخ بیش نیست. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)پاسخ
  • موافق به شرطی که از آن حتماً در حداقل یک مقاله استفاده شود و اگر جایگزین مطمئناً آزاد وجود دارد، جایگزین استفاده شود و نه اثر مشکوک. چیزهای دیگری هم مدنظرم هست ولی باید دقیق‌تر فکر کنم تا بعضی را نگه دارم، بعضی را تغییر دهم و برخی را هم دور بیندازم. به نظرم خوب است برای جزئیات طرح یک نظرخواهی دیگر درست شود. احمدگفتگو ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۷ (UTC)پاسخ

سرشناسی سازمان‌های دولتی

سازمان‌های دولتی دو دسته هستند یا در متن قانون مصوب مجلس شورای اسلامی از آن‌ها نام برده شده است. یا اینکه نام برده نشده است و از توابع یک سازمان دیگر به شمار می‌آیند. وقتی در قانون مصوب مجلس یک عبارت ذکر می‌شود. فارق از هر گونه معیار سرشناسی آن عبارت یک عبارت حقوقی است و ارزش دانش‌نامه ای دارد. برای همین پیشنهاد می‌کنم در رهنمود سرشناسی سازمان ها سازمان های خاص موضوع سرشناسی سازمان هایی که در قانون مجلس ذکر شده اند استثنا بشوند. ‏ابوالقاسم رجبی (بحث) ۳۰ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۱ (ایران) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۱ (UTC)پاسخ

  • @Rajabi.abolghasem: اگر امکانش هست چند مثال از این سازمانهای دولتی که در قانون آمده اما بنظرتان نمیتواند شرایط سرشناسی فعلی را برآورده کند بزنید. آیا استثنا شامل سازمانهای کوچک محلی و یا حتی ملی می شود؟ و اینکه اصلا اهمیت داشتن مقاله برای سازمانی که فقط نامش در اسناد قانونی آمده چیست؟ فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)پاسخ
ارزش دانش‌نامه ای دارد عبارتی پوچ است. باید بر اساس معیارها به خصوص معیار عمومی سرشناسی عمل شود.--1234 (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)پاسخ
فرهنگ20161234 صندوق نوآوری و شکوفایی یک نمونه است. وقتی چیزی در مجلس قانون گذاری کشوری ذکر شده جزو ترمینولوژی حقوقی آن کشور قرار می‌گیرد. ارزش دانش نامه ای از جنس عبارات حقوقی است، این موضوع با شرکت الف و ب فرق دارد. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۲۰ (ایران) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)پاسخ
@Rajabi.abolghasem: من پیشنهاد می کنم شما از دوباره این مقاله رو احیا یا ایجاد کنید و به نبح بفرستید تا ببینید اصلا بطور مستقل نظر اجتماع در مورد سرشناسی اش چیست. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۴ (UTC)پاسخ
من با 1234 موافقم. این مثالی هم که زدید (صندوق نوآوری و شکوفایی) سرشناسی دارد، نه به خاطر این که در متن قانون آمده؛ بلکه به خاطر این که معیار عمومی سرشناسی را دارد و می توان منابع مستقل معتبری را یافت که آن را پوشش قابل توجه داده اند؛ مانند این. ٪ مرتضا (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)پاسخ
::::: سامانه شناسه کالا هم یک زمانی حذفش مطرح شد و سامانه جامع تجارت مقاله ندارد. این ها جزو ترمینولوژی حقوقی هستند. مثلا اقدامات رافع مسئولیت یک اصطلاح است در ایران هم اصلا شناخته شده نیست و غیر ویکی فارسی هیچ مقاله ای ندارد. برای نشان دادن عدم سرشناسی مفاهیمی که مصوبه مجلس‌های قانون‌گذاری را دارند باید بیشتر زحمت کشید. یک سازمان دولتی که در مصوبه مجلس آمده و اساس‌نامه آن را دولت تصویب کرده است، دو مرحله اساسی را طی کرده است. همینطور سامانه‌هایی که مصوبه مجلس و هیئت وزیران را دارند معمولا پوشش گسترده در منابع مستقل هم به تبع آن خواهند داشت. اما حتی اگر یک مفهوم در قوانین یک کشور پوشش گسترده یا عمیق نداشته باشد هم جزو واژگان و اصطلاحات حقوقی است و باید به این دلیل مقاله خودش را داشته باشد.ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۰۵ (ایران) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)پاسخ
مثل کوه‌های بلند که بخاطر ارتفاعشان سرشناسی ذاتی دارند. یا پدیده های طبیعی و انواع مختلف برف، درخت و حشره مصوبه مجلس‌های قانون گذاری هم حتی اگر آن‌هارا نشناسیم و از وجودشان بی خبر باشیم اثرشان جاری است و مثلا در ایران اگر تخلفی از قانون شود جهل به قانون رافع مسئولیت نیست. اینها با موضوعات شرکت‌ها و افراد و اشخاص فرق دارند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۵ (ایران) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)پاسخ

جشنواره فارابی

آیا پوشش افراد برگزیدهٔ جشنوارهٔ فارابی و خود این جشنواره به اندازه‌ای هست که افراد صرفاً به دلیل برگزیده شدن در این جشنواره سرشناس شوند؟ Hanooz ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۴ (UTC)پاسخ

سرشناسی سریال‌ها

نه در ویکی‌پدیا فارسی و نه در ویکی‌پدیا انگلیسی معیارهای اختصاصی برای بررسی سرشناسی سریال‌ها (مجموعه تلویزیونی) تعریف نشده‌است، البته در ویکی‌پدیا انگلیسی یک پیشنهاد ناموفق موجود است، گهگاهی مجموعه‌های تلویزیونی صداوسیمای ایران به وپ:نبح ارسال می‌شوند برای همین چند مورد ابهام بوجود می‌آید که در زیر مطرح می‌کنم:

  1. به صرف پخش مجموعه تلویزیونی از یک رسانه موجب احراز سرشناسیش می‌شود؟
    • اگر جواب خیر است شرایط احراز سرشناسی بعد از پخش از یک رسانه چیست؟
      1. آیا نوع رسانه اهمیت دارد؟ مثلاً «به صرف پخش مجموعه تلویزیونی از رسانه ملی (در ایران مثلاً صداوسیما) موجب احراز سرشناسیش می‌شود؟»
      2. آیا تکرار پخش از یک رسانه اهمیت دارد؟
      3. آیا پخش از چند رسانه اهمیت دارد؟
      4. آیا پخش از رسانه ملاک تشخیص سرشناسی نیست؟
      5. ایا جوایزی که توسط خود رسانه مادر مجموعه تلویزیونی اعطا می‌شود قابل استناد است؟
  2. برای بررسی سرشناسی عمومی منابع وابسته به موضوع چگونه تعریف می‌شوند؟
    • آیا منابعی که توسط خود رسانه اداره می‌شوند وابسته به موضوع هستند؟ بر فرض مثال وبگاه صداوسیما منبع وابسته به موضوع است و نباید در بررسی سرشناسی مجموعه‌های خود صداوسیما مورد استناد قرار بگیرند؟
  3. چقدر و از کدام معیارهای اختصاصی وپ:فیلم می‌توان برای بررسی سرشناسی مجموعه‌های تلوزیونی استفاده کرد؟ -- ‏ SunfyreT ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)پاسخ
  • البته در معیار عمومی سرشناسی گفته شده اگر موضوعی توسط منابع معتبر و مستقل مورد پوشش گسترده قرار بگیرد می توان برایش مقاله ایجاد کرد. اینجا تاکیدی بر مستقل بودن می کند پس اگر سریالی تولید شده و فقط منبعش وب سایت سازمان باشد ان منبع نمی تواند ملاکی برای سرشناسی سریال تلقی شود چون وابسته است. به عقیده من همان معیارها در وپ:فیلم برای سریال ها کفایت می کند. وقتی سریالی از تلویزیون پخش می شود و بعد منابع معتبر و مستقل انرا پوشش می دهند ان مجموعه دیگر سرشناس است. کامران ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)پاسخ
به نظر من هم معیار سرشناسی عمومی کافی ملاک قرار گیرد. معیارهای سرشناسی فیلمها هم کم و بیش همان معیارهای عمومی است. وب سایت سازمان صدا و سیما برای سریالهای پخش شده از آن، مستقل محسوب نمی شود. جوایز خود صدا و سیما هم جوایز معتبر تلقی نمی شوند. ٪ مرتضا (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)پاسخ

آثار یا فیلم‌شناسی؟

با درود

در صفحات مربوط به بازیگران برای لیست فیلم از کلمه آثار یا فیلم‌شناسی استفاده می‌شود که طبعا برای یکسان سازی باید از یک کلمه استفاده کنیم! در هر دو کلمه زیرشاخه مشابه و عناوین (سینمایی)، (تئاتر)و (مجموعه تلویزیونی) است. حالا باید از کدام کلمه استفاده شود؟ --حسین (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)پاسخ

مشکل «آثار» این است که چنین القا می‌کند که آنچه فهرست شده، اثر خود شخص (ساختهٔ خود شخص) است. حال آنکه یک فیلم معمولاً اثری از تهیه‌کننده (یا کارگردان) فیلم دانسته می‌شود، و بازیگران صاحب اثر دانسته نمی‌شوند.
اصطلاح «فیلم‌شناسی» اما کمی دست‌ودلبازانه قابل استفاده‌است. مثلاً در مقالهٔ en:Meryl Streep در بخشی به نام Filmography می‌بینیم که به مقالهٔ en:Meryl Streep on screen and stage ارجاع شده‌است که فقط راجع به فیلم‌ها نیست (راجع به اجرا در تئاتر هم هست). — حجت/بحث ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۲۵ (UTC)پاسخ
دقیقا همین مورد درست است، آثار بحثی فراگیر است که در اینجا با توجه به ایفای نقش در یک فیلم نمی‌توان از آن استفاده کرد. یک اثر بحث حق مولف یا حق کپی رایت و ... هم دارد.در مورد بازیگران می‌شود از واژه فیلم‌شناسی استفاده کرد اما در خصوص تهیه‌کنندگان و کارگردانان چه؟ آیا فیلم اثر آنها به شمار می‌آید یا نه؟ چون همین مشکل در آنجا هم است، مثلا برای برخی آثار استفاده شده برای برخی فیلم‌شناسی!--حسین (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۸ (UTC)پاسخ
فیلم هم گونه‌ای از اثر است. وقتی آثاری که بازیگر در آن ایفای نقش داشته یا یک فیلم‌ساز، کارگردانی کرده‌است، همگی «فیلم» باشند، نام فهرست می‌شود: فیلم‌شناسی فلانی. اما اگر به غیر از فیلم، کارهای دیگری نظیر تئاتر هم در مقاله آمده باشد، می‌شود مثالی که حجت گفت. بنیامین (بحث) ۸ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۳۲ (ایران) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۲ (UTC)پاسخ

رویه بررسی سرشناسی فیلم‌های مستند

امیدوارم جای درستی برای طرح باشد. متاسفانه رویه های موجود برای سرشناسی مناسب فیلمهای مستند نیستند و با معیارهای فیلمهای تجاری و سینمایی تهیه شده اند. مواردی مانند نمایش، فروش و یا نقدها اساسا ناشی از بعد بازخورد و توجه منتقدان و یا حتی شبکه‌های خبری، به هیچ عنوان قابل مقایسه با فیلمهای تجاری نیستند. درخواست تهیه و یا تفکیک فیلمهای مستند در احراز سرشناسی را دارم. ًReza Irenji - (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۲ (UTC)پاسخ

@Rtirenji: سلام. فیلم های مستند هم مثل بقیه آثار اگر کاری درخور و قابل توجه باشد مورد پوشش منابع و نقد و بررسی قرار می گیرد. مستندها و مستندسازهای شاخص و سرشناس کم نداریم. با اینحال بهتر است فاکتورهایی که مدنظرتان پیشنهاد دهید تا بررسی شود. فرهنگ2016 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)پاسخ
@فرهنگ2016: سلام
خب همین درخور بودن کیفی است، شاید از نظر من (که این نیست) اگر از صدا و سیمای ایران پخش شد درخور است، ولی نظر کس دیگر (که نظر من هست) این باشد که نفس تولید مستند با توجه به عدم علاقه‌ای که صنعت فیلم در سرمایه‌گذاری در آن دارد خود مایه درخور بودن است،
پیشنهاد من سهل تر کردن این امر در خصوص تمام محصولات فرهنگی است، بخصوص محصولاتی که عملا کارکرد تجاری ندارند و بودن مقاله در ویکی منافع تجاری برای صاحب اثر ایجاد نمیکند. و تنها باعث می‌شود جستجو‌گر آن محصول فرهنگی، متنی با استانداردهای ویکی را بخواند. (چون بر روی محتوای متنها نظارت میشود)
پیشنهاد دوم من این است که درخور بودن (سرشناسی)‌ یک فیلم مستند حداقل در رویه تخصصی تری بررسی شود، شاید چیزی مانند کمسیون، و همانطور که برای سرشناسی ادله خواسته میشود برای عدم‌سرشناسی هم ادله داده شود (مثلا نبودن در فلان لیست). تجربه شخصی من این است که بعضا در موضوعاتی هجمه‌ای تشکیل میشود و جناحی برخورد میشود. (و بیطرفی ویکی مخدوش میشود)
برای کمک به بحث: فرض مستندی به دلیل موضوع، مجوز پخش در صدا و سیما را نداشته، و ممیزی جشنواره‌های مستند هم مجوز نداده (که بسیار فراوان پیش می‌آید) ، اما پخش خارجی شده و خبر تولید و پخش آن در منابع خبری معتبر آمده است. سرشناسی این مستند چه وضعیتی دارد؟

ًReza Irenji - (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)پاسخ

  • @Rtirenji: ببخشید ولی من هنوز متوجه پیشنهاد شما نشدم. سهل تر کردن دقیقا به چه معناست؟ برای همه فیلم های مستند مقاله بسازیم؟ اگر این باشد با سیاست وپ:بانک اطلاعاتی در تضاد است. ما هدف مان ایجاد بانک اطلاعاتی یا کاتالوگی برای محصولات فرهنگی نیست. در مورد بررسی تخصصی تر بنظرم همین الان هم تا حدودی پروژه وپ:نبح کارکردش بررسی دقیق تر سرشناسی مقالات است. البته قبول دارم پروژه نبح هم ممکن است ایرادات خاص خود را داشته باشد اما اگر یک مقاله به اندازه کافی منابع یا دلیل برای اثبات سرشناسی داشته باشد در آنجا فرصت بررسی دقیقتری برای این موارد فراهم است. الان مورد این فرض من نمیتوانم نظری بدهم چون هر مقاله رو باید بطور موردی بررسی کرد. بنظرم هنوز هم پیشنهاد دقیق و عملی در این بحث مطرح نشده است. فرهنگ2016 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)پاسخ
@فرهنگ2016: سهل‌تر کردن به معنای ساختن بانک اطلاعاتی نیست، به معنای تعمیم ندادن معیارهای فیلم سینمایی به فیلم مستند است. در نبح هم با کمی دقت متوجه نظرهایی مانند : بماند سرشناسی را دارد - حذف شودفاقد معیار سرشناسی افراد --حذف شود. سرشناسی محرز نشد- حذف شود. از محتوای مقاله، سرشناسی محرز نمیشود و حذف شود درود به نظر حقیر سرشناسی وپ:فیلم ندارد همچنین سرشناسی عمومی نیز دارا نیست و حذف شود. سرشناسی وپ:فیلم را ندارد و حذف شود فقدان وپ:فیلم و یا به نظر بنده سرشناسی این فیلم مسلم می باشد بماند: در برنامه آپارات شبکه بی بی سی به نمایش درآمده و مورد بررسی و نقد قرار گرفته است
حتی شرح ساده‌ای داده نمیشود، چون فلان پس بهمان، که کمی قوه تعقل انسان را آرام کند

و در حالی که در همان وپ:سرشناسی نوشته که : پیش از پیشنهاد حذف زمان‌دار یا نظرخواهی برای حذفِ یک مقاله، یا دادن رأی در خصوص سرشناسی در یک ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای حذف، قویاً توصیه می‌شود کاربران تلاش کنند برای موضوعِ مورد پرسش منبع بیابند، و اگر منابعی در جستجو یافت نشد احتمال وجود منابع را در نظر بگیرند.

اما در کمتر از ۲۴ ساعت از ایجاد مقاله، حذف و حتی محافظت کامل می‌شود. چنان که گویی چیزی جهان هستی را تهدید کرده.
نظرات چنان مستدل و سیاست ویکی چنین
یک چیزی در وپ:نبح ایراد دارد و با سیاست وپ:سرشناسی همخوانی ندارد. ‍‍‍ًReza Irenji - (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)پاسخ

نامگذاری حوزه‌های انتخابیه

پیشنهاد می‌کنم مقاله‌های حوزه‌های انتخابیهٔ مجلس سفلی کشور ایران به نام مرکز حوزه نامگذاری شوند. مثلاً به جای استفاده از حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان از حوزه انتخابیه بجنورد استفاده شود.

حوزه انتخابیه سبزوار تقریباً صد سال (از ۱۲۹۰) به همین نام خوانده می‌شده است. اما چند سال پیش به حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین و خوشاب تغییر نام داد، و اخیراً باز به حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب و داورزن تغییر کرد. اما این پایان کار نیست و تقریباً مطمئنم خیلی زود به حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب، داورزن و ششتمد تغییر نام خواهد داد. دلیل این بی‌ثباتی‌ها، ایجاد شهرستان‌های جدید از دل شهرستان بزرگ قدیمی است (که اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است). با این حال، نام‌های دراز رایج نیستند و اکثراً به همان نام معروف‌تر قدیمی که ساده‌تر هم هست اکتفا می‌کنند.

برخی از این شهرستان‌های نوبنیاد، تغییرنام هم می‌دهند. مثلاً تا همین چند روز پیش عنوان مقاله یکی از حوزه‌های خراسان در ویکی‌پدیا، حوزه انتخابیه نیشابور و تخت جلگه بود. حال آنکه شهرستان تخت‌جلگه سال‌ها پیش به شهرستان فیروزه تغییرنام داده بود و نام صحیح حوزه در حال حاضر حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه است. این هم نوعی دیگر از بی‌ثباتی در نام حوزه‌ها و طبعاً مقاله‌های ویکی‌پدیاست.

ذکر دو نکته الزامی است:

  • ویکی‌پدیا ملزم نیست از نام رسمی استفاده کند و اتفاقاً نام رایج ارجح است.
  • استفاده از نام‌های رایج و کوتاه، نیاز به تمیزکاری‌ها (مثلاً جابجایی رده‌ها) را بسیار کاهش می‌دهد.

4nn1l2 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)پاسخ

  • @4nn1l2: بنظرم یک مشکلی اینجا وجود دارد. فرضا در زمان انتخابات رای دهندگان یا حتی خبرنگاران بخواهند به مقالات خوزه های انتخابیه مراجعه کنند. طبعا اینها نیاز به اطلاعات دقیق و به روز دارند. خصوصا وقتی درباره یک تقسیم بندی رسمی و قانونی است. مثل تقسیم بندی های کشوری. اگر این اطلاعات با همان نام و تقسیم بندی های قدیمی در رسانه ها منعکس شود یا توسط خوانندگان مطالعه شود و بعدا متوجه شوند که ویکیفا اطلاعات قدیمی و احتمالا اشتباه به خوردشان داده آیا باعث بی اعتباری ویکیفا نخواهد شد؟ فرهنگ2016 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۴ (UTC)پاسخ
    @فرهنگ2016: نام رسمی حوزه در ابتدای متن مقاله (و شاید بالای جعبه اطلاعات) می‌آید. مثلاً حوزه انتخابیه سبزوار را ببینید. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۵ (UTC)پاسخ
  • موافق مقاله‌های حوزه‌های انتخابیهٔ کشور ایران به نام مرکز حوزه نامگذاری شوند. «ویکی‌پدیا لزوماً از نام «رسمی» موضوع برای نوشتار استفاده نمی‌کند.» -- ‏ SunfyreT ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۶ (UTC)پاسخ
  • موافق نامگذاری حوزه های انتخابیه مجلس، با نام رایج آنها صورت گیرد که مطابق وپ:رایج است. اما این، الزاما با این گزاره که «... به نام مرکز حوزه نامگذاری شوند» هم ارز نیست و با این گزاره اخیر مخالفم. مثلا حوزه انتخابیه سقز و بانه رایج تر است تا حوزه انتخابیه سقز. ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۱ (UTC)پاسخ
    @مرتضا: سیاست وپ:نام رایج تمام رهنمودهای قواعد نامگذاری را وتو میکند، هدف این نظرخواهی دستیابی به یک رهنمود (و نه سیاست الزام آور) و قاعده برای نامگذاری حوزه‌های انتخابیه ایران است و این نافی سیاست نام رایج نخواهد شد. قرار است رهنمود وپ:حوزه انتخابیه گسترش یابد.
    مثلا بنگرید ما نام زمین‌لرزه ۱۳۸۲ بم که بر پایه رهنمود وپ:زمین‌لرزه بود را با نظرخواهی و استناد به سیاست وپ:نام رایج به زمین‌لرزه بم منتقل کردیم. در واقع رهنمود مانع اجرای سیاست نخواهد شد.
    قرار نیست رهنمودهای نامگذاری لزوما هم ارز سیاست نام رایج باشد.-- ‏ SunfyreT ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)پاسخ
    نام رایج باید کمترین حد ابهام را داشته باشد وگرنه خودش وتو می‌شود. بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۷ (ایران) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)پاسخ
  • شدیداً مخالف این نظرخواهی از اساس ایراد دارد. اولاً اصرار به مخلوط کردن مجلس شورای ملی و مجلس شورای اسلامی، نتایج بدی دارد. «حوزه‌های انتخابیه مجلس شورای اسلامی» را نمی‌توان به نام مجعول «حوزه‌های انتخابیهٔ مجلس سفلی کشور ایران» خواند چون هم ارز با مجلس شورای اسلامی، هیچ مجلس علیایی نداریم که این را سفلی بخوانیم. خوب است که از تحقیق دست اول دست برداریم. آنقدر مثال نقض هست که به‌راحتی می‌توان این پیشنهاد را رد کرد. حوزه انتخابیه مشهد و کلات اکنون تفکیک شده و شهرستان کلات به حوزه انتخابیه درگز متصل شده‌است. حوزه انتخابیه میاندوآب، شاهین‌دژ و تکاب اکنون تفکیک شده و شهرستان میاندوآب نماینده‌ای مستقل از دو شهرستان دیگر دارد. این تغییرات جدید، حتماً نیازمند مقاله‌های جدید هستند. شهرستان قم در طول دهه‌های اخیر، چندین بار بین استان‌های مختلف دست‌به‌دست شده و مرز حوزه انتخابیه‌اش نیز تغییرات اساسی داشته‌است. سرانجام تبدیل به استان مستقل شد و وضعیتش متفاوت شد. اینها را چطور درون یک مقاله می‌توان جا داد؟ حوزه انتخابیه آستارا (۱۳۳۸) (یکی از حوزه‌های انتخابیه مجلس شورای ملی) از شهرستان آستارا (در استان گیلان) و بخش نمین در استان آذربایجان شرقی تشکیل شده بود! (حال آن که در تقسیم‌بندی حوزه‌های مجلس شورای اسلامی، نمی‌توان یک بخش از یک شهرستان در یک استان دیگر را روی یک شهرستان از یک استان دیگر محسوب کرده و کل آنها را در یک حوزه انتخابیه منظور کرد.) این را می‌خواهید چطوری و به کدام یک از حوزه‌های حوزه انتخابیه آستارا (در استان گیلان) و حوزه انتخابیه اردبیل، سرعین، نمین و نیر (در استان اردبیل) در مجلس شورای اسلامی بچسبانید؟ با این استدلال که حوزه انتخابیه سبزوار تغییرات جغرافیایی خاصی در طول زمان نداشته، نباید کل کشور را نباید درهم‌ریخت. (البته گزارهٔ «ثابت بودن حوزهٔ فوق» نادرست است.) دوماً به بهانهٔ وپ:رواج، نباید فلسفهٔ نام‌گذاری حوزه‌های انتخابیه مجلس شورای اسلامی را تغییر داد. نام حوزهٔ انتخابیه X از شهرستان‌هایی تشکیل شده‌است که آن X را تشکیل می‌دهند. وپ:رواج برای زمانی است که یک موضوع ثابت، دو نام صحیح اما متفاوت داشته باشد و یکی رواج بیشتری داشته باشد. اینجا وپ:رواج نمی‌تواند وارد بشود چون یک نام صحیح و یک نام غلط داریم. وقتی می‌گوییم حوزه انتخابیه طوالش، رضوانشهر و ماسال یعنی نماینده‌ای که از این حوزه انتخابیه بیرون بیاید، متعلق به سه شهرستان‌های تالش، رضوانشهر و ماسال است. چنانچه این را به نام کوتاه «حوزه انتخابیه تالش» کوتاه کنیم، تکلیف آن دو شهرستان چیست؟ در آن حوزه انتخابیه، بحث‌هایی هست که دو شهرستان یادشده از این حوزه انتخابیه جداشده و نمایندهٔ مستقل‌شان را در مجلس داشته باشند اما امروز و فردا می‌شود. یک نفر که وارد ویکی‌پدیا بشود و نام «حوزه انتخابیه تالش» را ببیند، ممکن است که تصور کند که این حوزه انتخابیه تفکیک شده‌است! (مانند مشهد و میاندوآب) بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۶ (ایران) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)پاسخ
  • موافق نیستم. وپ:رواج زمانی مصداق دارد که ما با یک پدیده ثابت مواجه باشیم که چند نام دارد. وقتی نام حوزه تغییر می‌کند دیگر نمی‌توانید بگویید نام قبلی رایج تر است. حوزه انتخابیه بجنورد وقتی شده حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان ما با پدیده جدیدی مواجهیم. حتی اگر حوزه استحفاظی حوزه هم همان مانده باشد. ضمناً مرکز حوزه چه معنا و تعریفی دارد؟ در حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان هر کدام یک شهرستانند. چرا باید بین آنها تبعیض قایل شد و یکی را برگزید؟ این که نام حوزه بی‌ثبات هستند پدیده ای است که در جهان واقع وجود دارد و ویکی باید منعکس کننده آن باشد نه این که واقعیت را سرکوب بکند. موافق نیستم این اتفاقات صرفا یک تغییر نامند. --1234 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)پاسخ
    مرزهای حوزه تغییر می‌کنند ولی آیا نام حوزه‌ها هم در سراسر جهان مدام تغییر می‌کنند؟ مثال نقض: en:Peterborough (UK Parliament constituency). مرکز حوزه شهرستانی شهری است که فرماندار شهرستانش رئیس ستاد انتخابات حوزه است. اسامی مراکز حوزه در جداول رسمی موجود است (انتهای فایل). بحث تبعیض هم آرمان‌گرایی است. بین بجنورد و راز و جرگلان فرق هست. مهم‌ترینش اینکه اولی شناخته‌شده و معروف و مشهور است، ولی دومی نه. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)پاسخ
    4nn1l2 - این فایل پژوهشی است که در مرکز پژوهش ها انجام شده. تعریف مشخصی هم از «مرکز حوزه» ارایه نکرده. احتمالا برای روشن کردن بیشتر خواننده بزرگترین شهر حوزه را به این عنوان معرفی کرده. ولی من در جهان واقع چیزی به عنوان مرکز حوزه انتخابیه در ایران نیافتم. توجه کنید که وقتی می گوییم حوزه نیشابور و فیروزه این منظور شهرستان های نیشابور و فیروزه است ولی مرکز حوزه در آن جدول یک شهر است. پیشنهاد شما به این معناست که نام کل حوزه انتخابیه به یک شهر تقلیل یابد که غلط انداز است. اساس حوزه بندی شهرستانی است نه شهری.
    این که در ایران رشد جمعیت بالاست و شهرستان های نو زاده می شوند شاید چیزی باشد خاص ایران. ولی این مساله سوا است از نامگذاری مقالات. راز و بجنورد هر دو شهرستانند. قانع کننده نیست چون بجنورد مشهورتر است پس راز به کلی نادیده گرفته شود. وقتی راز مثلا شهرستان شده و دیگر جزو شهرستان بجنورد نیست اگر همچنان شما به حوزه بگویید حوزه بجنورد ابهام آفرین است. شنونده ممکن است فکر کند این شهرستان جزو حوزه دیگری شده. ممکن است بگویید توی جدول کاملش را می نویسیم ولی این کافی نیست. نام حوزه همه جا استفاده می شود و در جدول ها لازمست. طولانی بودن هم مشکلی نیست. حوزه های کشورهای دیگر را داریم که طولانی اند. برای مثال کسی نمی آید بگوید |Inverness, Nairn, Badenoch and Strathspey (UK Parliament constituency) را بکنیم اینورنس چون از نیرن مثلا که ۹ هزار تا بیشتر جمعیت ندارد بزرگتر و مشهور تر است.1234 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)پاسخ
    مرکز حوزه در جداول رسمی هست: ۱۲۸۸، ۱۲۹۰، ۱۳۰۴، ۱۳۳۹، ۱۳۵۰.
    برای بعد از انقلاب هم به «حوزه انتخابیه بیرجند شامل شهر بیرجند، بخش مرکزی و بخشهای خوسف و درمیان به مرکزیت شهر بیرجند با یک نماینده» آیین‌نامه اجرایی قانون: «درخواست تغییر حوزه انتخابیه خود را به وزارت کشور و یا مرکز حوزه انتخابیه‌ای که در آن ثبت نام نموده‌است‌، تسلیم نماید». ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)پاسخ
    خیلی هم عالی. پس بگذارید پیشنهاد شما را دقیقتر بفهمیم. توجه دارید که این مراکز حوزه یک شهر اند دیگر، یعنی شما می‌گویید حوزه‌ها به شهر بزرگ شان نامگذاری شوند؟ مثلاً حوزه انتخابیه «کهگیلویه» به مرکزیت شهر دهدشت را ما چه باید بنامیم؟--1234 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)پاسخ
    به نام شهرستانی که مرکز حوزهٔ انتخابیه در آن واقع است: حوزه انتخابیه کهگیلویه. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)پاسخ
    این دیگر پس نمی شود مرکز حوزه. یکی چیزی که شما دارید پیشنهاد می کنید. ۴ تا شهرستان مثلا هست شما می گویید کل حوزه فقط اسم یکیشان را داشته باشد. با این که حوزه کل آنها را پوشش می دهد. --1234 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)پاسخ
    فرماندار شهرستانی که مرکز حوزه در آن واقع است، رئیس ستاد انتخابات حوزه می‌شود. حرف شما مثل این است که بگوییم چرا رئیس از فلان شهرستان انتخاب شده و سر آن سه تا شهرستان دیگر بی‌کلاه مانده است و چرا ریاست مثلاً شورایی مرکب از فرمانداران هر چهار شهرستان نیست. عدالت‌طلبی شما جای تحسین دارد، ولی معروفیت، شهرت، سابقهٔ تاریخی، ثروت مادی، سرمایهٔ انسانی و .... همه دخیلند و باعث می‌شوند عدالت تحقق نیابد. ویکی‌پدیا هم قرار نیست عادل باشد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)پاسخ

به این سناریوها توجه کنید:

  1. شهرستانهای الف و ب در حوزه انتخابیه A قرار دارند. اما از سال x هر کدام یک حوزه انتخابیه شده اند با نامهای B و C.
    1. نام رایج A با نام رایج B هم ارز است.
    2. نام رایج A متفاوت از نام رایج B است.
  2. شهرستانهای الف و ب در حوزه انتخابیه A قرار دارند. اما از سال x شهرستان ب به حوزه انتخابیه B می پیوندد.
  3. شهرستانهای الف و ب در حوزه انتخابیه A قرار دارند. اما از سال x شهرستان ج از شهرستان الف جدا می شود و حوزه انتخابیه B شامل شهرستانهای الف، ب و ج می شود.
    1. نام رایج از A به B تغییر می کند.
    2. نام رایج تغییری نمی کند.

به نظر من در حالت 1-1 احتیاج به دو مقاله داریم: A و C. جدا شدن C باید در تاریخچه A بیاید. در حالت 2-2 سه مقاله می خواهیم: A، B و C. جدا شدن از A باید در تاریخچه B و C بیاید. در حالت 2، A و B که هر کدام یک مقاله اند که رخداد سال x باید در تاریخچه هر دو بیاید. در حالت 3-1، فقط مقاله B را داریم که رخداد سال x در تاریخچه اش آمده و مقاله A به B تغییر مسیر می دهد. در حالت 3-2 فقط یک مقاله A را داریم که رخداد سال x در تاریخچه اش آمده و B به A تغییر مسیر دارد. اما نام رایج چگونه تعیین می شود؟ آیا در متون خبری رسمی به نماینده حوزه A می گویند: نماینده الف؟ یا می گویند نماینده الف و ب و ...؟ یا هر دو؟ اگر می گویند الف (چنان که جستجوی گوگل من نشان می دهد در مورد سبزوار چنین است) الف نام رایج است. اگر نه، نام کامل ارجح است. این است پیشنهاد من. ٪ مرتضا (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۰ (UTC)پاسخ

گمان می‌کنم بیشتر موارد با سناریوی ۳ مواجهیم. جستجوی گوگلی که شما می‌کنید را باید با احتیاط نگریست. توجه کنید که این صرفا یک تغییر در نام نیست. یک شهرستان جدید اضافه شده که به برای خود تشکیلات متفاوتی از شهرستان قدیمی تر دارد. ساختمان و تشکیلات جدیدی در جهان واقع به وجود آمده. این تغییر صوری و واژه‌ای نیست که صرفا در عالم خیال دنبال نام مناسب بخواهیم بگردیم. بسیاری از آن نتایج مربوط به زمان قبل از دگرگونی اند. پس وارد نیستند. ما با یک موجود زنده در حال تغییر مواجهیم. وقتی اسم مقدونیه می‌شود مقدونیه شمالی ما نمی‌رویم گوگل کنیم بگوییم که اسم رایجتر است. اینجا اصلاً رواج ربطی ندارد. چون ما با یک تغییر رو به روییم. نکته این است که این اسامی هم ارز نیستند. مثلاً زحل یا کیوان اسامی مشابهی برای یک پدیده اند. اما سپاهان و اصفهان این گونه نیستند یک تغییر و دگرگونی واقعی در تاریخ رخ داده. اسم این هم حوزه هم همین گونه است. حوزه نیشابور یک چیز است و یک مختصاتی دارد حوزه نیشابور و فیروزه چیز دیگر. ما برای هر دوی این حوزه ها یک مقاله بیشتر نیاز نداریم چنان که برای رضاییه و ارومیه یک مقاله بیشتر نداریم ولی نامش باید به روز باشد. --1234 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)پاسخ
مثال از شهرها، تقریب ذهنی خوبی نمی‌دهد چون با حوزه‌هایی روبرو هستیم که متشکل از چندین شهر و شهرستان هستند. مثال بهتر، پارس/فارس است. پارس، پارس (استان ساسانی)، فارس (سرزمین) و استان فارس را داریم. فارس (ایالت) هم نیاز است که ساخته شود. بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۶ (ایران) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۶ (UTC)پاسخ
در این سناریوهایی که صحبتش را می کنیم مناطق حوزه همان است. صرفا نام و ساختارش عوض شده است. مقاله جدید نیاز نیست. چون یک چیز است که در حال تحول و دگرگونی است. اگر حوزه چند شقه شده بود بحث دیگری بود. پارس، پارس (استان ساسانی)، فارس (سرزمین) و استان فارس هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند که مقاله جدا را لازم می کنند. ولی وقتی حوزه همان است و دگرگون شده باید تحولات در همان مقاله ذکر بشود ولی مقاله جدید نیاز نیست چرا که انشعاب محتوا خواهد بود. کنگره آمریکا صدها سال است حوزه هایش دارای تغییر و تحولند ولی این باعث نمی شود هر یک مقاله جدید بگیرند صرفا تحولات در همان یک مقاله نوشته می شود. 1234 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)پاسخ
وقتی ساختار عوض شد، مقالهٔ جدید می‌طلبد. نه فقط در مسائل جغرافیایی، بلکه در هر جایی. هرکدام از مقالات نیز توسط رده‌های «بنیان‌گذاری‌های سال فلان» و «انحلال‌های سال فلان» رده‌دهی می‌شوند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران همان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است اما مقاله‌های جدا دارند چون ساختارش تغییر کرده‌است. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۰ (ایران) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)پاسخ
نه هر تغییر ساختاری. در مثالی که آوردید با دو چیز مجزا و متمایز روبه روییم که اولی منحل شده سالها بعد رفته اند یکی دیگر را ساخته اند. این فرق دارد به یک چیز پویایی که باقی می ماند درش تغییر ایجاد می شود. اگر مثلا رضاییه می شود ارومیه ما یک رده اهالی رضاییه نمی سازیم برای کسانی که پیش از تغییر نام در آنجا زندگی می کرده اند.--1234 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)پاسخ
طبیعتاً نه هر تغییری. اختلاف‌مان در میزان تغییر است. تبدیل نام رضائیه به ارومیه را یک «تغییر ساختاری» نمی‌دانم. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۲ (ایران) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)پاسخ
می شود بفرمایید حوزه نیشابور که می شود حوزه نیشابور و فیروزه چه تغییر خاصی در آن حوزه پدیده آمده؟ آیا فیروزه قبلش نماینده دیگری داشته؟--1234 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)پاسخ
حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه جزو آن مواردی نیست که نیاز به تفکیک مقاله داشته باشد. مواردی که نیاز به تفکیک دارند را در بالا مثال زده‌ام. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۹ (ایران) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۹ (UTC)پاسخ
تازه دیدم. قبول دارم. آن ایرادات جدی است؛ ولی اکثر حوزه‌ها فکر می‌کنم از سنخ نیشابور و فیروزه باشند و منظور پیشنهاددهنده هم فکر کنم این بوده که البته پیشنهادش کاستی موارد خاص فوق را نیز دارد. اگر واقعاً تغییر محدوده بوده یکی کردن مسلماً معنا ندارد.1234 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۴۳ (UTC)پاسخ
این مثل آن است که بگویی چون از سال ۱۳۷۲ استان اردبیل از بطن استان آذربایجان شرقی زاده شده، مقالهٔ تازه‌ای به نام استان آذربایجان شرقی (۱۳۷۲) هم نیاز است چون بالاخره محدودهٔ استان آذربایجان شرقی قبل و بعد از آن تغییر کرده است. نه آقا جان! هویت آذربایجان شرقی به بودن یا نبودن اردبیل در آن استان گره نخورده است. از آن طرف تقسیم خراسان را در نظر بگیرید که ادامهٔ استفاده از نام خراسان برای استانی به مرکزیت مشهد ممکن نبود و واحد تازه‌ای با هویت خراسان رضوی شکل گرفت. اما به فرض ایجاد استان جدیدی به نام خراسان غربی به مرکزیت سبزوار، دیگر لازم نیست، استان خراسان رضوی دنبال نام و هویت تازه‌ای برای خودش باشد.
منظورم از «بی‌ثباتی» تغییر محدوده‌ها و مرزها نبود، بلکه بی‌ثباتی در نام و عناوین حوزه‌ها است. تغییرات در مرزبندی حوزه‌ها امری رایج و معمول است و اشکالی ندارد [تازه این اعتراض هست که چرا سهمیه‌بندی‌ها در ایران اینقدر نامتوازن و ناعادلانه است و چرا تغییر در امور مهم و معنادار صورت نمی‌گیرد و چرا این سیستمِ بوروکراتیک اینقدر سنگین و کند است؟] اساس پیشنهاد بنده این است که حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه پیش و پس از ایجاد شهرستان ناشناختهٔ فیروزه، می‌توانسته و می‌تواند به سادگی در ویکی‌پدیا حوزه انتخابیه نیشابور نام داشته باشد و مشکلی پیش نخواهد آمد [در یک کلام، لازم نیست کارخرابی‌های وزارت کشور به ویکی‌پدیا تسری یابد]. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۲ (UTC)پاسخ
نه‌تنها کسی بحث تفکیک حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه را مطرح نکرده‌است بلکه همه شرکت‌کنندگان در بحث، مشکلی با این حوزه انتخابیه ندارند. کشیدن دوبارهٔ پای این حوزه به بحث، مانع پیشرفت بحث و منجر به مغالطه پهلوان‌پنبه می‌شود. مثال‌های واقعی بسیاری در همین‌جا زده شده و به وفور نیز موجود است. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۸ (ایران) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)پاسخ
بحث تفکیک یک بحث حاشیه‌ای است که اتفاقاً توسط خود شما آغاز شد. مراد از گشودن این ریسه و ارائهٔ این پیشنهاد تصمیم‌گیری در باب نامگذاری مقاله‌های موجود حوزه‌های انتخابیه بود. بنده با سناریوهایی که مرتضا بالاتر به‌دقت و خوبی تشریح کرد، موافقم و معتقدم تنها لازم است تعداد معدودی مقاله‌های تازه در باب حوزه‌های انتخابیه ایجاد شود (از قبیل حوزه انتخابیه جوین که همین امروز ایجادش کردم). نظر کاربر:مرتضا نشان می‌دهد که مقالهٔ حوزه انتخابیه سبزوار نیاز به تفکیک ندارد، چرا که در سال ۱۳۳۹ سناریوی 1-1 رخ داده است و در سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۴ سناریوی 3-1. ‏ ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)پاسخ
قیاس شما مع الفارق است. معادل حرف شما این است که وقتی استان خراسان تقسیم شده ما هنوز به استان خراسان رضوی بگوییم استان خراسان چون رایجتر است دیگر. ولی ما که این کار را نمی کنیم. مشهد هنوز مرکز استان خراسان است ولی تحولاتی در آن رخ داده که باید در نامش هم منعکس شود.--1234 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)پاسخ
ادامهٔ استفاده از نام خراسان برای استانی به مرکزیت مشهد ممکن نبود چون استان‌هایی که مرکزشان بیرجند و بجنورد است هم مدعی هویت خراسان بودند. در ایران سبزوار دیگری وجود ندارد که خود را مدعی میراث و هویت سبزوار بداند. بالفرض که جوین و جغتای و ... جدا شوند، نامشان جوین و جغتای خواهد بود (کما اینکه حوزه انتخابیه جوین زمانی وجود داشته)، و اینان نمی‌توانند مدعی هویت سبزوار بشوند. این‌ها با هم فرق دارند. قضیه مشابه آنی است که دربارهٔ جدا شدن اردبیل از آذربایجان مطرح کردم، با این تفاوت که در اثر سوءتدبیر مسئولان کشور، نام و هویت حوزه‌ها دچار بی‌ثباتی وحشتناکی شده است. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)پاسخ
بحث ما فلسفه نامگذاری رضوی نیست. هر چی بوده این اسم گذاشته شده و ربطی به بحث ما ندارد؛ ولی با منطق شما خراسان را با مشهد می‌شناسد پس باید بر طبق حرف شما همچنیان در به همان پاشنه بچرخد ما هم باید بگوییم استانی که مرکزش مشهد است خراسان است نه چیز بیشتر. کسی هویت سبزوار را زیر سؤال نبرده ولی وقتی شما اسم کل حوزه را فقط به یک بخشش تقلیل می‌دهید هویت آن بخش‌ها زیر سؤال می‌رود. چیزی که شما نادیده می گیرید یک تحول در جهان واقع است. باز تاکید می کنم که ما صرفا با یک تغییر نام رو به رو نیستیم. تحولات سازمانی و تشکیلاتی اتفاق افتاده و عدم انعکاس این در نام آن را ناقص می کند. بیطرفی به کنار.--1234 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)پاسخ
نام «خراسان رضوی» مشکلی ندارد که بخواهیم برایش چاره‌اندیشی کنیم. هم به اندازهٔ کافی کوتاه است، هم رایج، و هم باثبات. نام «حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب و داورزن» چند مشکل دارد: دراز است و برای عنوان مقاله مناسب نیست، رایج نیست؛ ثبات هم ندارد. توابع (جغتای، جوین، خوشاب و داورزن) هم معروفیت آنچنانی ندارند و بیشتر از هویت سبزوار استفاده می‌کنند. تحولات سازمانی و تشکیلاتی (هرچند یک شوخی بیش نیست) در سطح حوزهٔ انتخابیه به وجود نیامده، بلکه در تقسیمات کشوری به وجود آمده است. این دو از هم سوایند. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)پاسخ
نمی‌دانم کجای ویکی‌پدیا گفته شده درازی مشکل خاصی است. توجه داشته باشید که درستی بر شیوع ارجح است. یک ساختمان فرمانداری آنجا هست، دفتر و دستک است نمی‌دانم چطور این شوخی است. کلی اداره در آنجا هست. این که ثبات ندارد برآمده از جهان واقع است که تحولات دارد تویش اتفاق می‌افتد. شما می‌گویید زوری مقاله ویکی‌پدیا این تحولات را منعکس نکند حال آن که با یک پدیده در جهان مواجهیم که همان آب رفتن و کاهش اندازه شهرستان‌ها است. این یک چیز ذهنی و تخیلی نیست.--1234 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)پاسخ
شما بحث حوزه‌بندی انتخابات را با تقسیمات کشوری خلط کرده‌اید. رواج مهم‌تر از نام رسمی است و همانطور که مسجد شاه و بمبئی به این عناوین نامگذاری شده‌اند، نه مسجد امام خمینی و مومبای، اینجا هم می‌توان از نام رایج حوزه‌ها استفاده کرد. حوزه‌ای که ۱۰۰ سال فلان نام را داشته را نمی‌توان به خاطر ۸ سال بی‌کفایتی چند نفر به همین راحتی تغییر نام داد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)پاسخ
دلیل من این نیست که چون «رسمی» است استفاده شود. چون درست است استفاده شود. حوزه نیشابور متفاوت است از نیشابور و فیروزه برای مثال. استفاده از اولی نادرست است. همان طور که تداوم اطلاق خراسان به استانی که مرکزش مشهد است غلط است ولو اگر رایج باشد.--1234 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۷ (UTC)پاسخ
کجای ویکی‌پدیا آمده کاربر ویکی اجتهاد کرده و نام «درست» را از غلط تشخیص داده و مقاله را به آن عنوان نامگذاری کند؟ بحث‌های نامگذاری ویکی‌پدیا همواره حول «رواج» و «رسمیت» گشته است. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)پاسخ
کمی ساده‌ترش کنیم. شما می‌گویید که اگر کسی نمایندهٔ «حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس» باشد، ممکن است که در رسانه‌ها با عنوان «نمایندهٔ تهران» رواج بیشتری داشته باشد. این قابل درک است ولی صرفاً برای آن آقا/خانم نماینده. نام صحیح «حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس»، خودش است. کنار گذاشتن نام بقیه شهرستان‌ها، عنوان مقاله را نادرست می‌کند. مثال‌هایش را در بالا گفتم. در سناریوهایی که برشمردید، به نظر من، هر جا که حوزه انتخابیه را مجبور شدید که با نام متمایزی شامل A و B و C کدگذاری کنید، مقالهٔ جدیدی نیاز است. بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۱ (ایران) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۱ (UTC)پاسخ
  • مخالف طبیعت این موضوع این است که بعد از چند سال ممکن است نام و دامنه یک حوزه تغییر کند و دانشنامه برخط ویکی هم خودش را باید با آن وفق دهد و با تغییر عنوان نمی شود جلوی این تغییر محتوا را گرفت چرا که وقتی یک حوزه انتخابیه تغییر کرد به ناچار باید ایجاد مقاله جدید یا تغییر محتوا و عنوان چند مقاله و رده را پذیرفت. همچنین به نظر من نام رایج حوزه ها شاید در مکالمات غیر رسمی به اختصار بیان شود ولی اتفاقا در تمام منابع رسمی از جمله اخبار و قوانین و همچنین مکالمات رسمی همیشه نام حوزه ها اتفاقا به طور کامل بیان می شود چرا که مربوط به انتخابات و نمایندگی مردم است و حساسیت سیاسی و انتخاباتی موجب دقت در به کاربردن این عناوین می شود. همچنین بحث مجلس سفلی و علیا مربوط به زمان وجود چنین مجالسی است، در حال حاضر چنین چیزی رواج ندارد و نباید ویکی پدیا از خودش جعل عنوان و رده علیا و سفلی کند. DRIS92 (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)پاسخ
    «ویکی پدیا از خودش جعل عنوان و رده علیا و سفلی کند» کجا چنین *جعلی* رخ داده است؟ در پیشنهاد یک کاربر در قهوه‌خانهٔ اجرایی؟! بهتر است در بکارگیری الفاظ حساس از قبیل «جعل» دقت و محافظه‌کاری بیشتری بکنید. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)پاسخ
    ضمناً اکثر قریب به اتفاق حوزه‌های انتخابیه مجلس شورای اسلامی همان حوزه‌های مجلس شورای ملی هستند که در آن زمان مجلس سفلی کشور ایران بود. مثلاً قدمت حوزه انتخابیه سبزوار به ۱۲۹۰ (عمر صدساله) باز می‌گردد. قدمت و تاریخ حوزه مایهٔ افتخار است و مسئله‌ای برای پنهان کردن وجود ندارد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)پاسخ

الگو Navseasoncats

با درود برای استفاده از الگوی Navseasoncats در رده‌بندی فیلم ها بر اساس دهه نیاز به راهنمایی داشتم. با سپاس--حسین (بحث) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)پاسخ

قفل انتقال برای مقالات فهرست شده در نظرخواهی برای انتقال

نظرخواهی برای انتقال یکی از آخرین حلقه‌های مراحل حل اختلاف برای نام مقالات است، وقتی برای انتقال مقاله‌ای نظرخواهی در جریان است نباید نام مقاله منتقل شود وگرنه نظرخواهی مربوطه عقیم می‌شود؛ به بیان دیگر روی نام مقاله مناقشه وجود دارد که نظرخواهی ایجاد شده‌است و این خودش مشمول وپ:قفل انتقال می‌شود. پیشنهاد می‌کنم وقتی برای نام مقاله‌ای نظرخواهی در جریان است انتقال مقاله در سطح مدیران قفل شود تا زمانیکه نظرخواهی اجماع‌یابی شود، نمونه زیاد است ولی برای درک بهتر مشکل آخرین نمونه نام مقاله اعتراضات ۱۳۹۸ ایران است که در حالیکه نظرخواهی برای نام در جریان است به اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران منتقل شده‌است و در این صورت نظرخواهی بدون استفاده شده‌است. -- ‏ SunfyreT ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)پاسخ

  • نمی‌دانم قفل انتقال قابل افزودن برای چنین مواردی هست یا نه. من درخواست دارم که قفل انتقال برای مقالاتی که نامزد حذف هستند نیز اعمال شود. ما می‌نشینیم بررسی می‌کنیم، گفت‌وگو می‌کنیم و در انتها یک رأی (چه برای ماندن و چه برای حذف مقاله) می‌دهیم ولی کاربری از راه می‌رسد و عنوان و حتی موضوع مقاله را به‌کلی تغییر می‌دهد که هم فلسفهٔ وجودیِ آن نبح زیرسؤال می‌رود و هم آرای کاربران بی‌معنی می‌شود. بنیامین (بحث) ۱۳ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۲ (ایران) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)پاسخ