سلطان محمود غزنوی: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اشتباه نشود|محمود افغان}} |
|||
{{Infobox royalty |
{{Infobox royalty |
||
|name= محمود غزنوی |
|name= محمود غزنوی |
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۱
محمود غزنوی | |||||
---|---|---|---|---|---|
امیر غزنویان | |||||
سلطنت | ۹۹۸ – ۱۰۰۲ | ||||
پیشین | اسماعیل بن سبکتگین | ||||
جانشین | خودش به عنوان سلطان | ||||
سلطان غزنویان | |||||
سلطنت | ۱۰۰۲ – ۳۰ آوریل ۱۰۳۰ | ||||
پیشین | خودش به عنوان امیر | ||||
جانشین | محمد غزنوی | ||||
زاده | ۲ نوامبر ۹۷۱ غزنی (افغانستان کنونی) | ||||
درگذشته | ۳۰ آوریل ۱۰۳۰ (۵۸ سال) غزنی | ||||
همسر(ان) | کوثر جهان | ||||
فرزند(ان) | جلال داوود محمد سلطان مسعود غزنوی عزیز داوود عبدالرشید سلیمان شجاع | ||||
| |||||
خاندان | خاندان سبکتگین | ||||
پدر | سبکتگین |
ابوالقاسم محمود بن سبکتکین (۳۶۱–۴۲۱ ه. ق)، ملقب به سیفالدوله، یمینالدوله، امینالملة، غازی و مشهور به سلطان محمود غزنوی پادشاه سلسله غزنویان بود. سلطان محمود که اولین فرمانروای مستقل و بزرگترین فرد خاندان غزنوی است. به جنگاوری و بیباکی و کثرت فتوحات و شکوه دربار در تاریخ اسلام، مخصوصاً غزوات او در هند و غنایمی که از آنجا آورده مشهوراست. وی اولین فرمانروا در قلمرو خلافت اسلامی است که به خود عنوان «سلطان» داد تا استقلال خود را از دستگاه خلافت نشان دهد هر چند خلیفه فقط لقب امیر را برای او پذیرفته بود. وی شهر غزنه را به مرکز امپراتوری خود که شامل افغانستان امروزی، شمال غرب هند، قسمتی از پاکستان و غرب ایران امروزی میشد تبدیل نمود.
زندگینامه
او در سال ۳۶۱ ه.ق در شب دهم محرم (۲ نوامبر ۹۷۱ میلادی) متوّلد شد[۲] و در روز جمعه ۱۷ ربیعالثانی سال ۴۲۱ ه.ق در شهر غزنین به مرض سل (دق) درگذشت. پس از مرگ او را امیر ماضی خواندند. محمود بعد از مرگ سَبُکتَگین به سال ۳۸۷ ه.ق پس از غلبه بر برادرش اسماعیل به امارت رسید.
جنگها
سلطان محمود بر ابوابراهیم اسماعیل بن نوح ملقب به منتصر سامانی چیره گشت. بعد از آن خلف بن احمد باقیماندهٔ صفاریان را از میان برداشت. سپس با خانیان ترکستان به جنگ پرداخت و بعد از آرام کردن آن نواحی عزم فتح خوارزم و گرگانج را نمود و در سال ۳۹۲ ه.ق بهعنوان جهاد به هندوستان حمله برد و تا سال ۴۱۶ ه.ق در ظرف ۲۴ سال چندین جنگ کرد که ۱۲ غزوهٔ او مهمتر است. از فتوحات دیگر محمود میتوان فتح ری و اصفهان و غلبه بر مجدالدولهٔ دیلمی اشاره کرد که به سال ۴۲۰ ه.ق اتفاق افتاد.
بزرگترین جنگ سلطان محمود جنگ سومنات است که در (۴۱۶هجری) این جنگ بوقوع پیوست، زیرا سلطان محمود شنیده بود که کلانترین بتخانهها در شهر سومنات است لذا سلطان محمود و سیصدهزار مرد جنگی از راه مولتان و اجمیر بعد از طی ریگستانهای بیآب رجپوتانه بر سومنات حمله نمودند. با این که راجههای هند جهت حفاظت این معبد جمع شده بودند ولی در نتیجه جنگ خونین تعداد زیادی از ایشان مقتول شدند و به غیر از تسلیم چاره ندیدند. سلطان محمود بتخانه را ویران کرد. در این بتخانه جواهر گرانبها وجود داشت سلطان محمود همه را به غنیمت گرفته به غزنی آورد.
وضعیت علم و ادب در دوران سلطنت محمود
اجتماع علما و شعرا در دستگاه محمود غزنوی و اشعار و کتبی که به نام او ترتیب یافته نام او را در اطراف عالم معروف کردهاست. معروفترین شاعران دربار او عبارت بودند از: عنصری بلخی، فرخی سیستانی، عسجدی مروزی، زینتی، منشوری سمرقندی، کسائی مروزی و غضائری رازی. اگر چه فردوسی توسی در زمان او میزیست و شاهنامه را به او تقدیم کرد ولی وابستگی به دربار محمود نداشت. از میان دانشمندان دستگاه محمودی نامآورتر از ابوریحان بیرونی نیست. از وزیران نامی دستگاه سلطان محمود این اشخاص بودهاند: فضل بن احمد اسفراینی، ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی و ابوعلی حسن بن محمد بن میکائیل معروف به حسنک وزیر. دبیر مخصوص دربار سلطانمحمود ابونصر مشکان بودهاست.
عقاید مذهبی سلطان محمود
سلطان محمود در مذهب حنفی تعصب داشت. محمد بن عبدالکریم شهرستانی در ملل و نحل مینویسد گویا کرّامی بودهاست و یکی از مردم خراسان موسوم به عبدالله بن کرام به زهد ریائی و حیله و تزویر جمعی کثیر را تابع مذهب خود گردانید و از جملهٔ اتباع او یکی سلطان محمود بود که برای شیعیان سخت میگرفت. به علت تعصب شدید محمود، گروه کثیری از اسماعیلیان در فرارود (ماوراءالنهر) و خراسان و ری کشته شدند و یاران مجدالدوله به جرم معتزلی بودن از دم شمشیر گذشتند و قسمت اعظم کتابخانهٔ نفیس مجدوالدوله طعمهٔ آتش سلطان محمود شد.
پس از آنکه سلطنت غزنوی بوسیله سلطان محمود در شرق ایران تأسیس شد، وی میبایست به عنوان تابع خلیفه عباسی ضمن در نظر داشتن پایگاه خلافت، برای خود اعتبار ویژه کسب میکرد. سلطان محمود به همین منظور و به عنوان غازی بتشکن راهی هندوستان شد و در ایران نیز براساس سیاست مذهبی خاص خود عمل میکرد که مبتنی بر حمایت از اهل سنت و تعقیب رافضیان، قرمطیان و باطنیان بود. این سیاست مورد تأیید خلیفه عباسی، علت بسیاری از تصمیمگیریها و سیاستهای دولت غزنوی عنوان محسوب میشود. به نظر میرسد سلطان محمود غزنوی به عنوان تابع خلافت عباسی به صورت نمادی تأییدکننده و تثبیتکننده مذهب اهل سنت درآمده و همچنین منشور و لوای خود را از خلافت عباسی میگرفت.[۳]
منابع
- ↑ http://www.gallery.am/en/database/item/35/
- ↑ خلیلی، خلیلالله (۱۳۸۷). سلطنت غزنویان. انتشارات امیری. ص. ۱۷. شابک ۹۷۸-۹۹۳۶-۲۰-۰۰۹-۸.
- ↑ کاشانی، سکینه و بابادی، عصمت: بررسی مناسبات سلطان محمود غزنوی و محافل مذهبی. تاریخنامه خوارزمی سال دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۸).
- تاریخ عمومی ایران، عباس اقبال آشتیانی
سبکتگین (امارت. ۹۷۷- ۹۹۷ میلادی) امیر غزنه | بغراچق (۹۹۷- ?) والی هرات | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
'محمود (۹۹۸-۱۰۳۰) سلطان غزنه | ابوالمظفر نصر (۹۹۷- ?) والی بست | اسماعیل ( ۹۹۷-۹۹۸) امیر غزنه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد (۱۰۳۰) سلطان غزنه | مسعود (۱۰۳۰-۱۰۴۱) سلطان غزنه | عبدالرشید (۱۰۴۹-۱۰۵۲) سلطان غزنه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مودود ( ۱۰۴۱-۱۰۴۸) سلطان غزنه | علی (۱۰۴۸-۱۰۴۹) سلطان غزنه | فرخزاد (۱۰۵۳-۱۰۵۹) سلطان غزنه | ابراهیم (۱۰۵۹-۱۰۹۹) سلطان غزنه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسعود دوم (۱۰۴۸) سلطان غزنه | مسعود سوم (۱۰۹۹-۱۱۱۵) سلطان غزنه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شیرزاد (۱۱۱۵-۱۱۱۶) سلطان غزنه | ارسلانشاه (۱۱۱۶-۱۱۱۷) سلطان غزنه | بهرامشاه ( ۱۱۱۷-۱۱۵۷) سلطان غزنه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خسروشاه (۱۱۵۷-۱۱۶۰) سلطان غزنه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خسروملک (۱۱۶۰-۱۱۸۶) سلطان غزنه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||