ماخ پیر خراسانی
ماخ یا شاج [۱] یا ساح[۲] پسر خراسان یا خراسانی، (قرن چهارم هجری) از اهالی هرات، و یکی از چهارتن دانایِ زرتشتی بود که با کمک یکدیگر شاهنامهای منثور را با استفاده از داستانهای قدیم ایران گردآوردی کردند. هر چند نامِ این شخص در منابعِ قدیمی شاج، تاج و شماخ نیز گفته شده، اما به عقیدهٔ ذبیحالله صفا، ماخ نامِ صحیحِ این شخص بوده است.[۳] شاهنامهای که ماخ و دیگران گردآوری کردند، به شاهنامهٔ ابومنصوری معروف است و به دستورِ امیر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق، فرمانروای آنزمانِ طوس نوشته شد.[۴]
امیر ابومنصور، به پیشکار خود، ابومنصور مَعمری دستور داد تا از دهقانان و فرزانگانِ آن زمان کسانی را بیاورد تا داستانِ شاهانِ قدیم ایران، از کیومرث تا یزدگرد سوم را در کتابی بنویسند.[۵]
بعدها این کتاب، منبعِ اصلیِ فردوسی برای به نظم درآوردنِ شاهنامه شد. فردوسی از ماخ در شاهنامه و در ابتدای داستانِ پادشاهی هرمز سوم پسر انوشیروان نام میبرد:[۶]
یکی پیر بد مرزبانِ هری | پسندیده و دیده از هر دری | |
جهاندیده و نام او بود ماخ | سخندان و با برگ و با برز و شاخ | |
بپرسیدمش تا چه داری به یاد | ز هرمز که بنشست بر تخت داد | |
چنین گفت پیرخراسان که شاه | چو بنشست بر نامور پیشگاه | |
نخست آفرین کرد بر کردگار | توانا و داننده روزگار[۷] |
پانویس[ویرایش]
- ↑ پیشگفتار شاهنامه به پیرایش دکتر خالقی مطلق
- ↑ حماسه ملی ایران، تئودور نلدکه، مؤسسه انتشارات نگاه، صفحه 57
- ↑ حماسهسرایی در ایران، صص ۷۹ و ۸۰
- ↑ فردوسی و شعر او، صص ۴۸ و ۴۹
- ↑ همان
- ↑ حماسهسرایی در ایران، ص ۷۸
- ↑ شاهنامه فردوسی، تصحیح جلال خالقی مطلق، انتشارات سخن، جلد دوم، صفحهٔ 801
منابع[ویرایش]
- مینوی، مجتبی. فردوسی و شعر او. تهران: انتشارات معین ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴−۷۶۰۳−۶۸−۱
- صفا، ذبیحالله. حماسه سرایی در ایران. چاپ هفتم، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴−۰۰−۰۶۳۵−۱
- نولدکه، تئودور. حماسهٔ ملّیِ ایران. مترجم: بزرگ علوی. تهران: مؤسسهٔ انتشارات نگاه، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴−۶۷۳۶−۷۹−۳