پرش به محتوا

موسیقی در جهان اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح پیوندها
Baran92 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۸: خط ۱۸:


== دیدگاه اسلام به موسیقی ==
== دیدگاه اسلام به موسیقی ==
در میان فقهای [[اسلام]] کسانی مانند [[شهاب‌الدین الهیثمی]] و [[ابن ابی‌الدنیا]] بوده‌اند که [[موسیقی]] را یکسره لهو و لعب می‌دانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی می‌نمودند. [[فارابی]] معتقد بود که موسیقی نمی‌تواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. [[ابن زیله]] نیز معتقد بود که موسیقی می‌تواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، [[ابوحامد محمد غزالی]]، موسیقی و [[سماع]] را جایز دانسته است.<ref name=Msharif>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= شریف|نام= میرمحمد|کتاب=هنرهای اسلامی | ناشر= مركز نشر دانشگاهی تهران |سال= ۱۳۸۲ | شابک = }}</ref>
در میان فقهای [[اسلام]] کسانی مانند [[شهاب‌الدین الهیثمی]] و [[ابن ابی‌الدنیا]] بوده‌اند که [[موسیقی]] را یکسره لهو و لعب می‌دانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی می‌نمودند. [[فارابی]] معتقد بود که موسیقی نمی‌تواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. [[ابن زیله]] نیز معتقد بود که موسیقی می‌تواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، [[ابوحامد محمد غزالی]]، موسیقی و [[سماع]] را جایز دانسته است.<ref name=Msharif>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= شریف|نام= میرمحمد|کتاب=هنرهای اسلامی | ناشر= مركز نشر دانشگاهی تهران |سال= ۱۳۸۲ | شابک = }}</ref> [[سید محمد جواد غروی]] قائل به حرمت مطلق نیست و [[موسیقی]] و آلات آن را هم مثل سایر پدیده‌ها دو وجهی می‌داند که هم جنبة منفعت و سودبخشی دارد و هم می‌تواند مضر و آسیب‌رسان باشد مانند چاقو و امثال آن.<ref>{{یادکرد وب | عنوان = حکومت | نشانی = http://www.arbabehekmat.org/fa/excerpt/browse/term/2#!/fa/excerpt/browse/term/2/post/592 | بازبینی = 6 آبان 1392 }}</ref>


===قفندر===
===قفندر===

نسخهٔ ‏۳۱ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۴۴

از آن‌جا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمی‌گرفت، موسیقی در جهان اسلام نیز با تنوع و گوناگونی روبه‌رو بوده است.[۱]

تاریخچه

در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهاب‌الدین الهیثمی و ابن ابی‌الدنیا بوده‌اند که موسیقی را یکسره لهو و لعب می‌دانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی می‌نمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمی‌تواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی می‌تواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است.[۱]

موسیقی در بغداد

در بغداد، خلفای عباسی چون هارون‌الرشید و مأمون از موسیقی حمایت می‌نمودند، در زمان متوکل و منتصر هم‌چنان موسیقی در دربار خلافت رونق داشت. در این دوره بسیاری از موسیقی‌دانان برجسته چون ابن‌طاهر خزائی، قریص جراحی، جحظه برمکی جذب دستگاه خلافت شدند.[۱]

موسیقی ایرانی

ایران و عربستان در موسیقی بسیاری از سازها و امور را از یک‌دیگر وام گرفته‌اند. بسیاری از موسیقیدان‌های بغداد، ایرانی‌تبار بودند، از جمله سرخسی، زکریای رازی، رودکی و راتبه نیشابوری.[۱]

موسیقی اسپانیای مسلمان

در اسپانیای مسلمان، در دوران فرمان‌روایی امویان اندلس از موسیقی حمایت بسیاری به عمل آمد. مدارس بسیاری برای پرورش دختران آوازه‌خوان بنیاد نهاده شد؛ بسیاری از این دختران وارد دربار حکمرانان اموی اندلس می‌شدند؛ بزرگ‌ترین خنیاگر اندلس عباس بن نسائی بود. نظام موسیقایی در اندلس همان نظام عربی رایج در شرق بود که بر گام‌های فیثاغورس مبتنی بود.[۱]

موسیقی در نزد ترکان مسلمان

ترکان سلجوقی، دوست‌داران موسیقی بودند. خنیاگر سنجر، کمال‌الزمان از نزدیکان دربار او بود. محمود غزنوی، فرخی سیستانی را در دربار خود داشت که چنگ نیکو می‌نواخت و به ستایشگری می‌پرداخت.[۱]

دیدگاه اسلام به موسیقی

در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهاب‌الدین الهیثمی و ابن ابی‌الدنیا بوده‌اند که موسیقی را یکسره لهو و لعب می‌دانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی می‌نمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمی‌تواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی می‌تواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است.[۱] سید محمد جواد غروی قائل به حرمت مطلق نیست و موسیقی و آلات آن را هم مثل سایر پدیده‌ها دو وجهی می‌داند که هم جنبة منفعت و سودبخشی دارد و هم می‌تواند مضر و آسیب‌رسان باشد مانند چاقو و امثال آن.[۲]

قفندر

از پیامبر اسلام نقل شده است که «شما را از بازی دف، ساز و نی، نرد و دایره و طبل و تنبور باز می‌دارم.» در چند روایت از امام صادق این مضمون رسیده است: «در منزلی که چهل روز تار و تنبک (آلات موسیقی) به کار رود، خداوند شیطانی را به نام قفندر بر آن مسلط می کند و او به تمام اندام صاحب خانه می نشیند و در او می دمد، پس از آن، حیا و غیرت از او برداشته می شود، به گونه ای که برایش مهم نیست هرچه درباره اش بگویند و هرچه با ناموسش انجام دهند.[۳]

برخی مسلمانان نواختن و شنیدن موسیقی غنایی، و آموختن و دادوستد ساز به نیّت اجرای «موسیقی غنایی» را حرام می‌دانند، که برای برخی این تحریم شامل بخش بزرگی و برای برخی بخش بسیار کوچکی است. «موسیقی غنایی» به موسیقی‌ای گفته می‌شود که مستمع به حالی درآید که قدرت تعقّل از او سلب شده و احساسات بر او به گونه‌ای مستولی شود که نداند چه می‌اندیشد و یا چه می‌کند. تشخیص موسیقی غنایی به عهده فرد مستمع است. بسیاری از فقها بجز موسیقی غنایی را حلال و جایز میدانند که بخش بزرگی از موسیقی را شامل می‌شود. امروزه در رادیوهای ایران و از جمله رادیو نوا موسیقی و ترانه جایگاه فاخری دارد.

موسیقی در جمهوری اسلامی ایران

در جمهوری اسلامی از همان ابتدا میتوان گفت موسیقی اسلامی پدیدار شد و خود انقلاب اسلامی ایران باعث سراییدن ترانهای اسلامی و انقلابی شد. نادر طالب زاده از کارگردانهای مطرح جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه ای بیان کرده است که: انقلاب با موسیقی شروع شد[۴] از اولین ترانهای انقلابی و اسلامی میتوان به ترانه ی خمینی ای امام و برخیزید ای شهیدان اشاره کرد.

موسیقی اسلامی در انقلاب اسلامی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.

۱-انقلابی - ۲-عاشورایی - ۳-تشویق برای کسب علم در جهت رونق گرفتن نهضت سواد آموزی-۴- شهدای انقلاب اسلامی- ۵ - وحدت- ۶-حماسی

نمونه های از این تقسیم بندی میتوان به ترانهای ، خلبانان ، در عشق زنده بايد ،حسين كه بود ،قلم بردار ،گلستان وطن،هفته ي وحدت، طلُبوا العلم ، تحصيل علم ،پيروزي ،اُخو بولبول، جالاندئ ،نه قدرقیر میزیدیر ، یوموروخلاری ،عاشيق ،نور النبي اشاره کرد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ شریف، میرمحمد (۱۳۸۲). هنرهای اسلامی. مركز نشر دانشگاهی تهران.
  2. «حکومت». دریافت‌شده در ۶ آبان ۱۳۹۲.
  3. . وب‌گاه حوزه http://www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineArticleID=29082&MagazineNumberID=3868. دریافت‌شده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۲. در الکافی، ج ۶، ص ۴۳۲; الوافی، ج ۱۷، صص ۲۱۰ - ۲۱۱; وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۱۳ : «انهاکم عن الزفن والمزمار وعن الکربات والکبرات» پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  4. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910412001415