یحیی صبح ازل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 78.38.56.90 (بحث) به آخرین تغییری که طاها انجام داده بود واگردانده شد
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
شیخیه و بابیه در ایران، مهدی نورمحمدی، انتشارات نگاه، 1393.


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==

نسخهٔ ‏۱۹ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۴۶

میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل، ثمره، وحید
میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل، ثمره، وحید
نام اصلی
یحیی نوری
زاده۱۸۳۱ میلادی
تهران
محل زندگیتهران نور قبرس شمالی
درگذشته۲۹ اپریل ۱۹۱۲ میلادی
شهر فاماغوسا٬ کشور قبرس شمالی
آرامگاهقبرس شمالی
لقبصبح ازل -حضرت ثمره - وحید
زمینه کاریمروج مذهبی و مبلغ آیین بیانی - شاعر و نویسنده
ملیتایرانی
دورهناصرالدین‌شاه
سبک نوشتاریشعر عرفانی و مقالات مذهبی
سال‌های فعالیت۱۸۵۲ تا ۱۹۱۲
کتاب‌هامتمم بیان - نور - روح - واحد - حیاة و. . .
دلیل سرشناسیجانشینی سید علی محمد باب
تأثیرپذیرفته ازسید علی‌محمد باب
پدر و مادرمیرزا بزرگ نوری

بابیه

شخصیت‌های اصلی

سید علی‌محمد باب، یحیی صبح ازل
ملاحسین بشرویه، محمدعلی بارفروشی
طاهره قرةالعین، حروف حی

نوشته‌ها

کتاب بیان، قیوم الاسماء
کتاب جزآ، کتاب پنج شأن
کتاب الحیات، کتاب لعالی و مجالی

تاریخچه

شیخیه، احمد احسائی
تاریخچه دین بیانی، بابیان
بابی‌ستیزی، انشعاب بابی بهائی
یحیی («وحید») دارابی
هادی دولت‌آبادی، یحیی دولت‌آبادی
جمال‌الدین واعظ اصفهانی
احمد روحی، ابوالقاسم روحی
محمدجعفر کرمانی، محمود افضل‌الملک کرمانی
مهدی بحرالعلوم کرمانی، میرزا احمد مشرف کرمانی
ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صور اسرافیل
محمدمهدی شریف کاشانی، ملا علی بسطامی
ملا محمدعلی («حجت») زنجانی
حامدالملک شیرازی، میرزا محمود شیرازی
میرزا اسدالله خویی، باقر تبریزی
ملا رجبعلی قهیر، سید حسین یزدی
علی‌محمد فره‌وشی، مسیو نیکلا

تقویم

تقویم بدیع

شاخه‌ها

ازلیان
بهائیت، نقد بابیه

میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل، ثمره، وحید

میرزا یحیی نوری معروف به صبح ازل، وحید و ثمره در سال ۱۲۴۷ قمری مطابق ۱۸۳۱میلادی در تهران محله عرب ها چشم به جهان گشود.
مادرش هنگام تولد وی درگذشت و پرستاری از این طفل از همان بدو ولادت بنابر دستور پدر به خدیجه خانم مادر میرزا حسینعلی نوری محول گردید.[۱] او فرزند میرزا بزرگ نوری بود و در جوانی بابی شد. پس از قتل سیدعلی محمد باب و سوءقصد به ناصرالدین شاه به بغداد رفت. او بنابر وصیت سیدعلی محمد باب جانشین و رهبری آیین بیانی را برعهده داشت و به همین دلیل پیروان وی ازلی نامیده می‌شوند. دولت عثمانی او را در ششم جمادی الاول ۱۲۸۵ قمری مطابق ۴ شهریور ۱۲۴۷ شمسی و ۲۵ اوت ۱۸۶۸ میلادی به جزیره قبرس تبعید کرد و در شهر فاماغوسا در ساعت ۷ صبح دوشنبه ۱۲ جمادی الاول ۱۳۳۰ قمری مطابق ۲۹ آوریل ۱۹۱۲ میلادی درگذشت.

برخی از بابیان به سنت موجود وفادار مانده و با پیروی از جانشین سیدعلی محمد باب، موسوم به میرزا یحیی نوری صبح ازل، ازلی یا بیانی نام می‌گیرند، تعداد اینها اکنون اندک است.[۲]

جانشینی باب

مراسم تدفین میرزا یحیی نوری در شهر فاماغوسا، کشور قبرس شمالی

کمی قبل از اعدام سید علی‌محمد باب عبدالکریم، یکی از پیروانش توجه او را به اهمیت تعیین جانشین جلب کرد لذا باب تعداد مشخصی لوح نوشته آنها را به عبدالکریم داد تا به دست یحیی صبح ازل و بهاءالله برساند. [۳]. بعدها ازلیان و بهائی‌ها هر دو به این لوح‌ها به نفع خود استناد کردند.[۴] برخی از منابع بر این باورند که باب بنا بر پیشنهاد بهاءالله دست به چنین اقدامی زد.[۵][۶]

پرونده:حضرت نقطه.jpg
سید علی محمد شیرازی مشهور به باب

بعد از تیرباران باب در تبریز عده ای ادعای من یظهرالهی نمودند نام ایشان در کتاب هشت بهشت[۷] و تنبیه النائمین[۸] به دفعات گفته شده‌است.

ابو القاسم افنان در کتاب عهد اعلی آورده:" بعد از شهادت حضرت باب ۲۵ نفر ادعا کردند که مظاهر حق اند یعنی هر یک من یظهره الله موعود می‌باشند..." سپس نام آنها را به شرح زیر می‌آورد: ۱- شیخ اسماعیل ۲- سید بصیر هندی ۳- میرزا اسدالله خویی ۴- ملا شیخ علی ملقب به عظیم۵ - سید علّا ۶- میرزا عبدالله متخلص به غوغا ۷- میرزا حسین قطب نیریزی۸- حاجی میرزا موسی قمی ۹- حاجی ملا هاشم کاشی ۱۰- حسین میلانی۱۱- ملا محمد نبیل زرندی و... [۹]

ادوارد براون

پرفسورادوارد براون درمورد تقابل حسینعلی نوری بابرادرش میرزایحیی نوری در کتاب شرح حال یک مسافر صفحه ۳۵۹می نویسد:.[۱۰]

توطئه دیگری علیه جان صبح ازل چیده شد و ترتیب داده شد که محمد علی سلمانی، گلوی او را هنگام اصلاح صورت در حمام ببرد. هنگام رسیدن آن ظالم، صبح ازل نقشه او را حدس زد و به او اجازه نداد که نزدیک شود و در هنگاه ترک حمام، سریعاًاقامتگاه دیگری در آدریانوپل پیدا کرد و خود را از میرزا حسینعلی نوری (بهالله) و پیروانش کاملاً جدا کرد

در یکی از این لوح‌ها که معمولا به عنوان وصیت نامه باب از آن یاد می‌شود، صبح ازل به عنوان رهبر بابیان پس از بنیانگذار جنبش تعیین شده‌است. در همین لوح به وی دستور داده شده‌است که از من یظهره‌الله پیروی کند.[۱۱] برخی گزارش‌ها حاکی از این است که ادعای جانشینی صبح ازل آشکار است.[۱۲] و برخی دیگر از منابع بر این باورند که باب برای حفظ جان بهاءالله نامه‌ها را خطاب به صبح ازل صادر کرده‌است. بعد از مرگ باب صبح ازل به عنوان شخصیت محوری جنبش مورد توجه قرار گرفت.[۱۳] رهبری صبح ازل جنجال برانگیز بود. وی کمتر در میان بابیها حاضر می‌شد. منوچهری ادعا می‌کند که دلیل در خفا ماندن صبح ازل بخشی از وصیت نامه سید علی محمد باب است که او را به محافظت از خویش توصیه کرده بود. [۱۴]

در طول زمانی که بها و میرزا یحیی نوری هر دو در بغداد بودند بها آشکارا و در نامه‌هایش صبح ازل را به عنوان رهبر جنبش خطاب می‌نمود.[۱۵] بعدتر در سال۱۸۶۳به طور محدود ادعای من یظهری کرد و بعدترها در سال ۱۸۶۶ ادعایش را عمومی ساخت[۱۶]

بهاء الله در بغداد معاون و کارگزار میرزا یحیی نوری برادر دیگرش بود که باب به او لقب صبح ازل داده بود میرزا یحیی در بغداد دستگاهی پدید آورد و 10 سال در انجا به ریاست و دعوت پرداخت اما غالب امور را برادرش حسینعلی اداره می کرد .[۱۷]

ملاقات پروفسور ادوراد برآون با صبح ازل

صبح ازل به همراه پسرانش در قبرس

پرفسورادوارد براون در مقدمه کتاب نقطةالکاف می‌نویسد:.[۱۸][۱۹]

درجزیره قبرس در شهر فاماگوستا قریب پانزده روز(۲۶ رجب - ۱۴ شعبان۱۳۰۷)ماندم و دراین مدت هر روز به ملاقات صبح ازل می‌رفتم و از دو یا سه ساعت بعد از ظهر الی غروب آفتاب در منزل او می‌ماندم دفتر و مداد در دست و سراپا گوش هر چه او می‌گفت یاد داشت می‌کردم و هر شب با یک خزانه معلومات مهمه و اطلاعات مفیده بمنزل خود مراجعت می‌کردم(غالب این مطالب و اطلاعات که شفاها" از صبح ازل استماع نموده‌ام یا بطریق مکاتبه از وی اخذ کرده در فصلwاز فصول بیست و ششگانه که در آخر ترجمه مقاله سیاح افزوده‌ام و در مقدمه و حواشی دیگر همان کتاب و در حواشی تاریخ جدید مذکور است رجوع بدانجا شود)موضوع صحبت‌های ما غالبا" مذهب و تاریخ و نوشتجات و آثار بابیه و گهگاه مسائل متفرقه دیگر بود، صبح ازل در خصوص باب و مصدقین دوره اول و شرح زندگی خود در کمال آزادی و بدون پرده پوشی سخن می‌گفتدرغالب این مجالس پسران صبح ازل عبدالعلی و رضوان علی و عبدالوحید و تقی الدین نیز حاضر بودند اگرچه خیلی بندرت در محضر پدر خود لب بسخن می‌گشودند و منتهی درجه تعظیم و احترام رانسبت بوی مرعی می‌داشتند. در مدت اقامت در قبرس که تازه چند سالی بود در تحت تصرف دولت انگلیس درآمده بود با اجازه حاکم جزیره سر هنری بولور نظری به اسناد و دفاتر حکومتی افکنم و آنچه از آنها راجع بنفی صبح ازل و اتباع وی به قبرس بود استخراج نمودم و این اسناد بعضی به زبان انگلیسی بود و بعضی به زبان ترکی که یک ترجمه انگلیسی هم برآن اضافه کرده بودند(خلاصه مندرجات این اسناد تا حدی که راجع به صبح ازل و اتباع اوست در حاشیهw در ذیل ترجمه مقاله سیاح مندرج است)

پروفسور ادوارد براون ابیات زیر را که طاهره قرةالعین در بشارت طلوع صبح ازل سروده را در کتاب مواد تحقیق در مذهب بابیه درج و قسمتی از اصل دست خط
را نیز گراور نموده‌است.[۲۰]

بخلق جهان ساقیا ده نویدکه شد شام غم صبح عشرت رسید
به غم دیدگان ده تو جام صفابعشاق دلخسته بر زن صلا
که عین ظهور ازل آمدهجمال خدائی هویدا شده
باین مژده گر جان فشانم رواستاز این مژده خوش وقت رب علاست
........ تا آنجا که می‌گوید:
چو نور جمال تو آمد عیان ثمر خواندت از لطف رب بیان
مراد از شجر نیست غیر از ثمر شجر از ثمر می‌شود جلوه گر
بیان از تو تکمیل گردیده شد همه سر پنهان حق دیده شد

حفاظت، تفسیر‎ آثار باب

باب در عبارات فراوانی، پیروانش را توصیه می کند نوشته هایش را به ازل ، کسی که مأمور شده است از آنها محافظت کند، بفرستند.وی اظهار می دارد که بیان (که در اینجا احتمالا مراد همه آثار اوست) باید هنگام ظهور من یظهره الله به او سپرده شود، اماابتدا باید همه(آثار)اش جمع آوری شده، حتی یک نامه از قلم نیفتد سپس به ازل، که به نظر می رسد باید به عنوان مفسر آنها ایفای نقش کند، داده است.>[۲۱]

برخی از آثار

کتاب بین الحرمین دست خط صبح ازل

بهائیان و بابیان

عکس میرزا حسینعلی نوری معروف به «بهاءالله»

پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال مظهر ظهور بعدی که در این کتاب به «ظهور من یظهره الله » اشاره شده‌است، گشتند.آنها در ابتدا از میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده بود پیروی میکردند ولی پس از چندی در سال ۱۸۶۳ میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) که سمت معاونت برادرش را داشت از او برید و خود را من یظهره‌الله معرفی کرد.دولت عثمانی هم از بیم جنگ میان دو فرقه میرزا یحیی و اتباعش را به قبرس و میرزا حسینعلی و یارانش را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فشار و تبلیغات بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. اما حسینعلی که خود را بهاء الله می خواند به فعالیت شدیدی دست زد و بهائیت را پدید آورد [۲۲]

شهاب فردوسی در سلسله مقالاتی که در مجله آشفته، دوره نهم، سال 1334، شماره های هجده تا پنجاه درج شده می نویسد:[۲۳]

عباس افندی و پدرش در بسیاری از آثار خود اظهار کرده اند که سیدعلی محمد باب از وجود میرزا حسینعلی که باید دعوی من یظهره اللهی کند در میان خود اطلاع داشته است ولی اگر کسی کتاب بیان را بخواند با کمال صراحت و وضوح در میابد که این مطاب درست نیست زیرا در اغلب ابواب بیان عباراتی هست که معلوم می کند موعود بیان پس ازآنکه دین بیان جهانگیر شود و ثمرات خود را بدهد در میان بابیان ظاهر خواهد شد.

علی اکبر دهخدا در لغت نامه خود در ذیل نام صبح ازل می نویسد:

ثانیاً شهادت کونت دوگوبینو ( آرتور دو گوبینو ) که در کتاب «مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی » ص 277 گوید: «اندکی تردید در خصوص جانشین باب (مابین اتباع او) به هم رسید ولی بالاخره معلوم همه شد که کیست ولی به غیر طریق انتخاب چه بعضی علامات ظاهری و پاره ای خصایص معنوی است که به طور روحانی ممیز رئیس مذهب است . وی بسیار جوان بود سن او شانزده سال و موسوم به میرزا یحیی و پسر میرزا بزرگ نوری وزیر امام ویردی میرزا حاکم طهران است و . . . . . . اخیراً از یک فقره از کتاب ایقان تألیف بها اﷲ که آن را در سنه ٔ 1278 در بغداد سه چهار سال بعد از مراجعت وی از کوه های کردستان نوشته است ، استنباط میشود که بها الله در آن تاریخ خود را مطیع و زیر دست کسی دیگر فوق خود میدانسته و آن کس بالطبع بایستی صبح ازل باشد. این است عین آن فقره بنصها: «...اگر چه در این ایام رائحه ٔ حسدی وزیده که قسم به مربی وجود از غیب و شهود که از اول بنای وجود عالم با اینکه آن را اولی نه تا حال ، چنین غل و حسد و بغضائی ظاهر نشده و نخواهد شد، چنانچه جمعی که رایحه ٔ انصاف را نشنیده اند رایات نفاق برافراخته اند و بر مخالفت این عبد اتفاق نموده اند... چون فی الجمله بر امورات محدثه ٔ بعد اطلاع یافتم از قبل ،مهاجرت اختیار نمودم و سر در بیابانهای فراق نهادم و دو سال وحده در صحراهای هجر بسر بردم ... باری تا آنکه از مصدر امر حکم رجوع صادر شد و لابد تسلیم نمودم و راجع شدم ...»

منابع

  1. کاشانی، میرزاجانی (۱۹۱۰). «شرح حال جناب ازل». در PERSAN، MS. SUPPL. نقطةالکاف (به پارسی). لیدن هلند: E.J. BRILL. ص. ۲۳۹. از پارامتر ناشناخته |نام نویسنده سرمقاله= صرف‌نظر شد (کمک); پارامتر |first2= بدون |last2= در Authors list وارد شده‌است (کمک)
  2. جنبش بابیان
  3. Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Ithaca: Cornell University Press p.384
  4. Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Ithaca: Cornell University Press p.384
  5. `Abdu'l-Bahá (1886). Browne, E.G. (Tr.) (ed.). A Traveller's Narrative: Written to illustrate the episode of the Bab (2004 reprint, with translator's notes ed.). Los Angeles, USA: Kalimát Press. ISBN 1-890688-37-1.
  6. Taherzadeh, A. (1992). The Covenant of Bahá'u'lláh. Oxford, UK: George Ronald. ISBN 0-85398-344-5.
  7. Hasht Bihisht - Bayanic
  8. Awakening of The Sleepers - Bayanic
  9. افنان، ابوالقاسم. عهد اعلی. ص. ۴۷۸- ۴۸۸-۴۷۹.
  10. Stenstrand'S, August J; Browne, Edward G (2006). "Authorship of the Writings Attributed to Baha'ullah". In al-Ahari, Muhammad Abdullah (ed.). THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN (به انگلیسی). Daltaban Peyrevi. Chicago: Magribine Press. p. ۱۹۰.
  11. Manuchehri, S. (2004). "The Primal Point's Will and Testament". Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies. Vol. 7 (No. 2). {{cite journal}}: |volume= has extra text (help); |issue= has extra text (help)
  12. Nicolas, A.L.M (1933). Qui est le succeseur du Bab?. Paris: Librairie d'Amerique et d'Orient. p. ۱۵.
  13. MacEoin, Dennis (1989). "Azali Babism". Encyclopædia Iranica.
  14. Manuchehri, S. (2004). "The Primal Point's Will and Testament". Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies. Vol. 7 (No. 2). {{cite journal}}: |volume= has extra text (help); |issue= has extra text (help)
  15. Cole, Juan (2002). "Baha'u'llah's Surah of God: Text, Translation, Commentary". Translations of Shaykhi, Babi and Baha'i Texts. Vol. 6 (No. 1). {{cite journal}}: |volume= has extra text (help); |issue= has extra text (help)
  16. MacEoin, Dennis (1989). "Azali Babism". Encyclopædia Iranica.
  17. سجادی، صادق؛ بابیه، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج11
  18. کاشانی، میرزاجانی (۱۹۱۰). «مقدمه». در PERSAN، MS. SUPPL. نقطةالکاف (به پارسی). لیدن هلند: E.J. BRILL. ص. ز. از پارامتر ناشناخته |نام نویسنده سرمقاله= صرف‌نظر شد (کمک); پارامتر |first2= بدون |last2= در Authors list وارد شده‌است (کمک)
  19. کاشانی، میرزاجانی (۱۹۱۰). «مقدمه». در PERSAN، MS. SUPPL. نقطةالکاف (به پارسی). لیدن هلند: E.J. BRILL. ص. ح. از پارامتر ناشناخته |نام نویسنده سرمقاله= صرف‌نظر شد (کمک); پارامتر |first2= بدون |last2= در Authors list وارد شده‌است (کمک)
  20. آئین بیان (The Religion of Bayan) (سپتامبر ۱۹۴۹). «به یاد صدمین سال شهادت نابغه دوران قره العین» (به پارسی). ناشر: گمنام. دریافت‌شده در ۱۵ دی ۱۳۹۰.
  21. .name="IranicaDivisions">Denis MacEoin, "Divisions and Authority Claims in Babism (1850-1866)," Studia Iranica 18:1 (1989), p. 94-
  22. سجادی، صادق؛ بابیه، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج11
  23. ترابیان فردوسی، محمد (۱۳۸۳). حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی (به پارسی). ایران: صحیفه خرد. ص. ۴۲۵. شابک ۵-۵-۹۵۴۱۴-۹۴۶ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک).

شیخیه و بابیه در ایران، مهدی نورمحمدی، انتشارات نگاه، 1393.

پیوند به بیرون

پیوند به بیرون