کاپیتان هادوک

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
کاپیتان هادوک

کاپیتان هادوک در هفت گوی بلورین
اطلاعات انتشاراتی
ناشرانتشارات کسترمن
نخستین حضورخرچنگ پنجه‌طلایی (۱۹۴۱)
در ماجراهای تن‌تن و میلو
پدیدآورهرژه
اطلاعات داستانی
نام کاملآرشیبالد هادوک
هم‌دستانفهرست شخصیت‌های ماجراهای تن‌تن

کاپیتان آرشیبالد هادوک (به فرانسوی: Capitaine Haddock) از اصلی‌ترین شخصیت‌ها در سری ماجراهای تن‌تن و میلو است. او بعد از میلو، بهترین دوست تن‌تن شناخته می‌شود. هادوک یک کلمه فرانسوی است که ریشه‌ای انگلیسی دارد. این کلمه نام نوعی ماهی روغنی است که معمولاً به صورت دود داده شده مصرف می‌شود. این ماهی در هر دو سوی اقیانوس اطلس پرطرفدار است. ناخدا هادوک به گرگ پیر دریا نیز ملقب است. نام کوچک ناخدا در داستان تن‌تن و پیکاروها و تن‌تن و هنر الفبا به کار رفته‌است.

سن[ویرایش]

اولین رویارویی شخصیت ناخدا هادوک با تن‌تن، یا به عبارتی اولین ظهور هادوک در سری ماجراهای تن‌تن و میلو، در داستان خرچنگ پنجه طلایی، در تاریخ ۹ ژانویه سال ۱۹۴۱ و در صفحهٔ ۴ ضمیمه جوانان مجله بعد از ظهر(Le Soir) رخ داد. از آنجا که شخصیت‌های داستانی سن و سال واقعی ندارند؛ پس نمی‌توان سن دقیقی را برای این کاراکتر تخمین زد؛ در ضمن خود خالق ناخدا هادوک -هرژه- هم دربارهٔ سن او سکوت اختیار کرده‌است.

شغل[ویرایش]

همان‌طور که تن‌تن در اصل یک خبرنگار است، ناخدا هادوک هم در اصل یک دریانورد نظامی است و سال‌های زیادی را در دریاها سیر کرده و همیشه و همه جا با روحیه آتشینی که دارد، آماده ماجراجویی است. در داستان گنج‌های راکهام، یعنی زمانی که ناخدا بازنشسته می‌شود، در قصر مولنسار که در گذشته متعلق به شوالیه فرانسوا دو هادوک، که از اجداد ناخدا و از فرماندهان نیروی دریایی سلطنتی فرانسه بوده و به لوئی چهاردهم خدمت می‌کرده‌است و مدتی مخفیگاه برادران پرنده سکنی می‌گزیند. با اینکه او در این دوره از زندگی خود شیک و مدرن شده‌است، اما هنوز هم عادات قدیمی یک دریانورد کهنه‌کار را دارد، عاداتی که شخصیتی محبوب از او به وجود آورده‌است.

شخصیت[ویرایش]

ناخدا هادوک همواره به عنوان یک فرد تندخو شناخته شده‌است؛ اما در ورای کاراکتر ظاهراً خشن او، انسانی مهربان وجود دارد. در ماجراهای تن‌تن و میلو او همیشه آمادهٔ یاری‌رسانی به افراد ضعیف و نیازمند کمک است و از این لحاظ به تن‌تن شباهت دارد. (کمک ناخدا به کولی‌ها در داستان جواهرات کاستافیوره). ناخدا آمیخته‌ای از خشم و مهربانی است، شخصیت او یک متناقض نمای ادبی هنری را به نمایش می‌گذارد. او فردی است دم دمی مزاج که مطابق با هر شرایطی نظرش تغییر می‌کند و رفتاری متغیر دارد. با نظر دقیق بر این کاراکتر می‌توان تضادهای شخصیتی او را تَمَیُّز داد. تضادهایی از قبیل خشم و مهربانی، مدرنیته و سنت، و … که مطمئناً بار سنگینی از رایحه ظریف طنز ماجراهای تن‌تن را به دوش می‌کشد.

خانواده[ویرایش]

در سری ماجراهای تن‌تن و میلو فقط از دو عضو خانواده او را سخن به میان آمده‌است. نخست مادر اوست که ناخدا در هنگام اولین رویارویی اش با تن‌تن در داستان خرچنگ پنجه طلایی، مدام او را صدا می‌زند، و دیگری جد پدری او سر فرانسیس هادوک است، کسی که شباهت فراوانی با ناخدا دارد و یک شوالیه متعصب است.

خصوصیات بارز[ویرایش]

صرف نظر از خصوصیات ظاهری مانند: کلاه، ریش، پیپ و پلیور که چیزهایی معمول است، اصطلاحاتش جنبه‌ای خاص دارد. ناسزا گویی‌های او جذاب و نمکین است. مطمئناً یکی از دلایل محبوبیت این شخصیت کمیک، فحش‌های وقت و بی وقت اوست که در هنگام عصبانیت و دلخوری، به صورت مسلسل‌وار جاری می‌کند. البته هیچ‌یک از تکه کلام‌های او زشت و زننده نیست و تمام آن‌ها برگرفته از فرهنگ لغات است. از تکه کلام‌های او میتوان به «لعنت خدا بر شیطون» اشاره کرد.
یکی از خصوصیات منحصربه‌فرد ناخدا هادوک این است که هیچگاه لب به آب نمی‌زند. او همواره تشنگی خود را با انواع مشروبات الکلی برطرف می‌کند و هیچ نوشیدنی‌ای را به ویسکی اسکاتلندی لوک لوموند ترجیح نمی‌دهد. ناخدا هادوک عاشق ویسکی است.

ناخدا هادوک، یک قهرمان[ویرایش]

در ماجراهای تن‌تن، هادوک فردی است که همیشه آماده فدا کردن جان خود برای نجات زندگی دوست جوانش - تن‌تن - است و این مسئله در ماجرای تن‌تن در تبت به‌طور مشخص ملاحظه می‌شود. او مردی شجاع، اما دست و پاچلفتی است؛ درست مانند دوقلو نماهای معروف ماجراهای تن‌تن و میلو، دوپونت و دوپونط، همیشه بدشانسی می‌آورد و انواع حوادث ناگوار برایش رخ می‌دهد.

دوستان[ویرایش]

از شخصیت‌های ماجراهای تن‌تن می‌توان به ناخدا چستر، دوست قدیمی ناخدا، اشاره کرد. او دریانوردی با موهای قرمز و سبیل‌های پرپشت است که بیش از بیست سال از عمر خود را در دریاها سپری کرده‌است. وقتی ناخدا چستر و ناخدا با هم روبرو می‌شوند، تشریفات مخصوص به خود را دارند. آن‌ها سلام عجیب و غریبی دارند که فقط مخصوص آن هاست و حتماً باید این اعمال را هنگام رویارویی اجرا کنند. (داستان ستاره اسرارآمیز)

عشق و عاشقی[ویرایش]

می‌توان کاپیتان هادوک را از جهاتی احساساتی خواند، اما نه احساسات عاشقانه. در یکی از ماجراهای تن‌تن مجله‌ای به نام پاریس فلش خبری تحت این عنوان به چاپ رسانده بود: «کاپیتان هادوک، گرگ پیر دریا، با بلبل میلانی ازدواج کرد.» که ظاهراً این خبر، کاپیتان را بسیار عصبانی و پریشان می‌کند و… (داستان جواهرات کاستافیوره)

سرانجام[ویرایش]

تندخویی‌های هادوک، نعره‌هایش، دم دمی مزاج بودنش، دست و پا چلفتگی و بد بیاری‌هایش، شجاعتش و تمام خصوصیات بد و خوبش، در قلبی پاک و شجاع نهفته شده‌است و همین پارادوکسها است که چنین محبوبیتی به این شخصیت داستانی بخشیده‌است.

اصطلاحات ناخدا هادوک[ویرایش]

  • لعنت بر شیطون!
  • لعنت بر شیطون زبون نفهم!
  • لعنت بر دل سیاه شیطون!
  • هزار بار لعنت بر شیطون!
  • ده هزار بار لعنت بر شیطون!
  • یک میلیارد بار لعنت بر شیطون!
  • کله‌شق!
  • گاریچی ناشی!
  • جاروکش ناشی!
  • ملوان ناشی!
  • خوک کثیف!
  • زغال اخته!
  • دیوانه‌ها!
  • موش‌های کثیف!
  • راهزن‌ها!
  • جانورها!
  • وحشی‌ها!
  • آدمکش‌ها!
  • بی‌غیرت‌ها!
  • بی‌شعورها!
  • عوضی‌ها!
  • گوساله‌ها!
  • کله‌پوک ناشی! (پروفسور تورنسل)
  • عفریته! (معمولاً در حال خطاب قرار دادن بیانکا کاستافیوره)
  • گوش‌آزار همیشگی (در حال خطاب قرار دادن بیانکا کاستافیوره)
  • کله‌پوک‌ها! (معمولاً در حال صدا کردن دوپونت و دوپونت)
  • این دوتا زاغ سیاه مو فرفری (در حال خطاب دوپونت و دوپونت)
  • تن‌تن پسرم

البته اصطلاحات مذکور در ترجمهٔ فارسی کتاب‌های تن‌تن در انتشارات یونیورسال استفاده شده‌است که حاصل ترجمهٔ آقای خسرو سمیعی است و معنای دقیق اصطلاحات کاپیتان چیزی غیر از اینهاست که بعضاً برابرنهاد فارسی ندارند؛ مثلاً تکه کلام‌های اصلی کاپیتان در متون فرانسوی اصطلاحات: "Mille million de mille sabords" و " Tonnerres de brest " می‌باشند که برابرنهاد فارسی برای آنان متصور نیست.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]