گتسبی بزرگ
![]() جلد نخستین چاپ | |
نویسنده(ها) | اف. اسکات فیتزجرالد |
---|---|
طراح جلد | فرانسیس کوگات |
کشور | ایالات متحده |
زبان | انگلیسی |
گونه(های) ادبی | تراژدی |
انتشار | ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ |
ناشر | چارلز اسکریبنرز سانز |
گونه رسانه | چاپی (گالینگور و شومیز) |
پس از | زیبا و ملعون (۱۹۲۲) |
پیش از | لطیف است شب (۱۹۳۴) |
متن | گتسبی بزرگ در ویکینبشته |
گتسبی بزرگ (انگلیسی: The Great Gatsby) رمانی نوشتهٔ نویسندهٔ آمریکایی، اف. اسکات فیتزجرالد است که در سال ۱۹۲۵ منتشر شد. این رمان که در عصر جاز در لانگ آیلند، در نزدیکی نیویورک رخ میدهد، روابط متقابل نیک کاراوی، راوی اولشخص داستان با جی گتسبی، میلیونر مرموز و فکر همیشگی گتسبی برای پیوستن دوباره به معشوق سابقش، دیزی بیوکنن را شرح میدهد.
این رمان الهامی از رابطهای عاشقانه در جوانی فیتزجرالد با جینورا کینگِ مهمانیرو و مهمانیهای آشوبگرانهٔ نورث شور لانگ آیلند بود که در سال ۱۹۲۲ در آنها شرکت میکرد. فیتزجرالد بهدنبال نقلمکان به ریویرای فرانسه، پیشنویسی ابتدایی از رمان را در سال ۱۹۲۴ کامل کرد. او پیشنویس را برای ویراستارش، مکسول پرکینز فرستاد که فیتزجرالد را متقاعد کرد تا این اثر را در زمستان پیش رو اصلاح کند. فیتزجرالد پس از بازبینیها از متن، راضی اما درمورد اسم کتاب مردد بود و چندین عنوان را برای گزینش در نظر گرفت. کاور آرت نقاش فرانسیس کوگات، فیتزجرالد را بسیار تحتتأثیر قرار داد و جنبههایی از آن را در رمان گنجاند.
گتسبی بزرگ پس از انتشار از سوی اسکرینبرز در آوریل ۱۹۲۵، بهطور کلی نقدهای مطلوبی دریافت کرد؛ با این حال برخی نقادان ادبی معتقد بودند که این اثر با تلاشهای قبلی فیتزجرالد برابری نمیکند. گتسبی در مقایسه با رمانهای قبلی او، یک شکست تجاری بهشمار میرفت که تا اکتبر کمتر از ۲۰٬۰۰۰ نسخه فروخت و امیدهای فیتزجرالد برای کسب درآمد بادآورده از این رمان را محقق نکرد. هنگامی که این نویسنده در سال ۱۹۴۰ درگذشت، خود را یک ناکام و اثرش را فراموششده تصور میکرد.
زمانی که شورای کتابها در زمان جنگ، در جریان جنگ جهانی دوم نسخههای رایگان گتسبی بزرگ را بین سربازان آمریکایی مستقر در خارج از کشور توزیع کرد، محبوبیتی ناگهانی نصیب این رمان شد. این محبوبیت تازهکشفشده بررسی دوبارهٔ انتقادی و دانشگاهی را به راه انداخت و این اثر کمی بعد به بخش اصلی اکثر برنامههای آموزشی دبیرستانهای آمریکا و بخشی از فرهنگ عامهٔ آمریکایی تبدیل شد. اقتباسهای صحنهای و سینمایی متعددی از این اثر در دهههای بعدی ساخته شدهاست.
گتسبی همچنان توجه مردم و دانشوران را به خود جلب میکند. دانشوران معاصر بر تلقی رمان از طبقهٔ اجتماعی، وارثان در مقابل نودولتان، نژاد و دفاع از محیط زیست و نگرش بدبینانهٔ آن نسبت به رؤیای آمریکایی تأکید دارند. یکی از بخشهای مصرانهٔ نقدها از این رمان، ادعای کلیشههای یهودیستیزانه است. گتسبی بزرگ را عموماً یک شاهکار ادبی و یکی از مدعیان کسب عنوان رمان بزرگ آمریکا میدانند.
نخستین ترجمه از گتسبی بزرگ در ایران، برگردانی از کریم امامی بود که به پیشنهاد مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین انجام و در سال ۱۳۴۴ با عنوان طلا و خاکستر از سوی شرکت انتشارات سیروید منتشر شد. در دههٔ ۱۳۹۰ بازترجمههای متعددی از این رمان در ایران انتشار یافت. رضا رضایی یکی از مترجمهایی است که این اثر را بار دیگر ترجمه و نشر ماهی آن را در سال ۱۳۹۵ منتشر کردهاست.
زمینه تاریخی و زندگینامهای[ویرایش]
گتسبی بزرگ که در لانگ آیلندِ پُررونقِ سال ۱۹۲۲ رخ میدهد، تاریخ اجتماعی انتقادی از آمریکای دوران ممنوعیت الکل در عصر جاز را فراهم میکند.[الف] روایت داستانی اف. اسکات فیتزجرالد بهطور کامل آن دوران را که به موسیقی جاز،[۲] رونق اقتصادی،[۳] فرهنگ فلاپر،[۴] آداب لیبرتین،[۵] جوانان سرکش[۶] و بارهای مخفیِ[b][ب] فراگیرش شناخته میشود، به تصویر میکشد. فیتزجرالد از بسیاری از این تحولات اجتماعیِ دههٔ ۱۹۲۰ برای بیان داستان خود استفاده میکند؛ از جزئیات ساده مانند عشقبازیهای[c] داخل اتومبیلها گرفته تا درونمایههای گستردهتر همچون قاچاق نوشیدنیهای الکلی[d] که منبع غیرقانونی ثروت گتسبی است.[۸]
فیتزجرالد هدونیسم جامعهٔ عصر جاز را با قرار دادن روندِ پیرنگی بازگوپذیر در درون بافت تاریخیِ خشنترین و پُرزَرقوبَرقترین دورانِ تاریخ آمریکا منتقل میکند.[۹] از نگاه فیتزجرالد، این دوره نمایانگر دوران آسانگیری اخلاقی بود که آمریکاییها در هر سنی از هنجارهای اجتماعیِ رایج سرخورده شدند و معتاد خوشگذرانی بودند.[۱۰] فیتزجرالد، خودش دوسوگرایی مشخصی نسبت به عصر جاز داشت؛ دورانی که بعدها درونمایههای آن را بازتابندهٔ رویدادهای زندگی خود میدانست.[۱۱]
گتسبی بزرگ رویدادهای مختلف در جوانیِ فیتزجرالد را منعکس میکند.[۱۲] او مردی جوان اهل مینهسوتا در غرب میانه بود. مانند راوی رمان که به دانشگاه ییل رفت، او نیز در دانشگاه پرینستون، یکی دیگر از دانشگاههای آیوی لیگ تحصیل کرد.[۱۳] فیتزجرالد ۱۹ ساله در آنجا با جینورا کینگ،[e] مهمانیرو[پ] ۱۶ ساله آشنا و عمیقاً عاشق شد.[۱۴] اگرچه جینورا دیوانهوار عاشق او بود[۱۵] اما خانوادهٔ طراز اول کینگ آشکارا از خواستگاری فیتزجرالد از دخترشان بهدلیل وضعیت اجتماعیاش جلوگیری کردند و ظاهراً پدرش به او گفت: «پسرهای فقیر نباید به فکر ازدواج با دخترهای پولدار باشند.»[۱۶]
فیتزجرالدِ مستعدِ خودکشی، زمانی که خانوادهٔ کینگ خواستگار دخترشان را بهدلیل فقدان چشمانداز مالی او رد کردند، در میانهٔ جنگ جهانی اول در ارتش ایالات متحده نامنویسی کرد و بهعنوان ستوان دوم[f] مأموریت یافت.[۱۷] او درحالیکه در انتظار آرایش قشون در جبههٔ غربی بود و امید داشت تا در پیکار بمیرد،[۱۸] در کمپ شریدان در مانتگامری مستقر بود و در آنجا با زلدا سایر، دختر زیبای جنوبی ۱۷ ساله آشنا شد.[۱۹] وقتی فیتزجرالد مطلع شد که جینورا با تاجر ثروتمند شیکاگویی، ویلیام «بیل» میچل[g] ازدواج کردهاست، از زلدا خواست تا با او ازدواج کند.[۲۰] زلدا موافقت کرد اما ازدواجشان را عقب انداخت تا زمانی که وضعیت مالی فیتزجرالد مساعد شد.[۲۱] ازاینرو فیتزجرالد مانند جی گتسبی است؛ هنگامی که بهعنوان افسر نظامی، دور از خانه مستقر بود، نامزد کرد و سپس بهدنبال ثروت هنگفتی بود تا سبک زندگیای را که نامزدش به آن عادت کرده بود، فراهم کند.[ت][۲۴]
فیتزجرالد پس از موفقیت بهعنوان نویسندهٔ داستان کوتاه و رماننویس، با زلدا در شهر نیویورک ازدواج کرد و این زوج تازه ازدواجکرده کمی بعد به لانگ آیلند نقلمکان کردند.[۲۵] در سالهای پرهیاهوی دههٔ ۱۹۲۰[h] و بهدنبال اعلام ممنوعیت الکل در ایالات متحده، قاچاقچیهای نوشیدنیهای الکلی آبجو و نوشیدنیهای تقطیری را بهصورت زیرزمینی میساختند و به شکلهای گوناگون عرضه میکردند. برخی از این نوشیدنیهای الکلی غیرقانونی در بارهای مخفی هتلها، مسافرخانهها و باشگاهها و همچنین در خانههای شخصی پیدا میشد. همزمان برخی از افراد در لانگ آیلند بارهایی مخفی در زیرزمین خانهشان ساخته بودند و ملکهای خصوصی بزرگ منطقه نیز پیش از ممنوعیت، الکل انبار کرده بودند تا در مهمانیهای تجملاتی که میزبان آن بودند، استفاده شوند.[۲۶] او و همسرش، زلدا تقریباً در تمامی این مهمانیها شرکت میکردند.[۲۷] فیتزجرالد علیرغم لذت بردن از محیط خاص لانگ آیلند، بیسروصدا با این مهمانیهای پرزرقوبرق مخالف بود[۲۸] و نمیتوانست با سبک زندگی افراد ثروتمند خو بگیرد.[۲۹] او درحالیکه تلاش میکرد تا از ثروتمندان الگوبرداری کند، سبک زندگی تجملاتی آنها را که توأم با امتیازات طبقاتی بود، نمیپسندید.[۳۰] اگرچه فیتزجرالد — مانند گتسبی — همیشه ثروتمندان را تحسین میکرد، با این حال از خشمی خفته نسبت به آنها برخوردار بود.[۳۱]
خلاصه داستان[ویرایش]
نیک کاراوی[i] — دانشآموختهٔ ییل، اهل میدوِست و کهنهسرباز جنگ جهانی اول — به نیویورک میرود تا بهعنوان فروشندۀ اوراق قرضه مشغول به کار شود. او در وست اگ همسایۀ شخص پولداری به نام گتسبی میشود که مهمانیهای تجملاتی را میزبانی میکند اما هیچکس دقیقاً نمیداند که او این ثروت را از کجا آوردهاست. عموزادۀ نیک، دیزی[j] به همراه همسرش، تام بیوکنن[k] مدتی است که از شیکاگو به ایست اگ، شهرکی شیک و امروزی در آن سوی خلیج و روبهروی وست اگ نقلمکان کردهاند. نیک یک سَرِ شب به صرف شام به خانۀ بیوکننها میرود و در آنجا با جردن بیکر،[l] قهرمان گلف و دوست دیزی آشنا میشود. در هنگام شام تلفن خانه زنگ میزند و پس از خروج تام و دیزی از اتاق، جردن به نیک میگوید که تام معشوقهای به نام مرتل ویلسون[m] دارد که در درهٔ خاکستر زندگی میکند و با وقاحت به تلفن خانهاش زنگ میزند. نیک پس از بازگشت به خانهاش، گتسبی را میبیند که به نوری سبز که از آن سوی خلیج میآید، خیره است.
چند روز بعد، نیک و تام با قطاری به نیویورک میروند و پس از ملاقات با جرج بی. ویلسون،[n] همسر مرتل در گاراژش، مرتل به نیک و تام ملحق میشود و سه نفری به آپارتمان کوچکی در نیویورک میروند که قرار است در آنجا مهمانی برگزار شود. این مهمانی زمانی به پایان میرسد که مرتل با صدای بلند اسم دیزی را به زبان میآورد و تام به صورتش سیلی میزند که باعث شکستگی بینی مرتل میشود.
نیک که شاهد برگزاری مهمانیهای پرزرقوبرق همسایهاش است، روزی دعوت رسمی گتسبی برای شرکت در مهمانی را دریافت میکند. نیک در مهمانی گتسبی شرکت میکند و در آنجا با جردن روبهرو میشود. کمی بعد با مردی که خودش را گتسبی معرفی میکند، آشنا میشود که معتقد است او و نیک در طول جنگ در لشکر پیادهنظام سوم[o] خدمت کردهاند و میخواهد توجه نیک را به خود جلب کند.
در اواخر ژوئیه، نیک و گتسبی در یک بار مخفی ناهار میخورند. گتسبی سعی میکند با روایت داستانهای قهرمانی در جنگ و دورانی که در آکسفورد داشت، نیک را تحتتأثیر قرار بدهد. سپس نیک با جردن در هتل پلازا ملاقات میکند. جردن فاش میکند که گتسبی و دیزی حوالی سال ۱۹۱۷، زمانی که گتسبی افسر نیروهای اعزامی آمریکا[p] بود، با هم آشنا شدند. آنها عاشق هم شدند اما وقتی گتسبی در خارج از کشور مستقر بود، دیزی با بیرغبتی با تام ازدواج کرد. گتسبی امیدوار است تا ثروت نوظهورش و مهمانیهای خیرهکنندهای که برگزار میکند، باعث شود تا دیزی در این مورد تجدیدنظر کند. گتسبی از نیک استفاده میکند تا بتواند با دیزی تجدید دیدار کند و آن دو رابطهای پنهانی را در پیش بگیرند.

در سپتامبر، تام زمانی که دیزی با بیدقتی گتسبی را با صمیمیتی بیشرمانه خطاب قرار میدهد، به رابطۀ پنهانی آنها پی میبرد. سپس در سوئیت هتل پلازا، تام و گتسبی درمورد این رابطه با هم مشاجره میکنند. گتسبی اصرار دارد تا دیزی اعلام کند که تام را هرگز دوست نداشتهاست. دیزی ادعا میکند که تام و گتسبی را دوست دارد و باعث آشفتگی آن دو میشود. تام فاش میکند که گتسبی قاچاقچی است که ثروتش را از راه قاچاق نوشیدنیهای الکلی بهدست آوردهاست. دیزی با شنیدن این حرف تصمیم میگیرد تا با تام بماند. تام با تمسخر به گتسبی میگوید تا دیزی را با اتومبیل خودش به خانه ببرد؛ زیرا میداند که دیزی هرگز او را ترک نخواهد کرد.
هنگام بازگشت به ایست اگ، گتسبی و دیزی در حوالی گاراژ ویلسون در حال حرکت هستند که اتومبیل آنها بهطور تصادفی به مرتل برخورد میکند و او بلافاصله کشته میشود. گتسبی برای نیک فاش میکند که دیزی پشت فرمان بود اما قصد دارد برای محافظت از او مسئولیت تصادف را بر عهده بگیرد. نیک به گتسبی اصرار میکند تا بهدلیل پیگرد قانونی بگریزد اما او این خواسته را نمیپذیرد. پس از آنکه تام جرج را مطلع میسازد که گتسبی صاحب اتومبیلی است که به مرتل برخورد کردهاست، جرجِ پریشان تصور میکند که صاحب این وسیله حتماً میتواند معشوق مرتل باشد. جرج بهطور مرگباری گتسبی را در استخر عمارتش میکشد و سپس مرتکب خودکشی میشود.
چند روز پس از قتل گتسبی، پدرش هنری گتس[q] برای برگزاری مراسم خاکسپاری فرزندش به آنجا سفر میکند. پس از مرگ گتسبی، نیک از نیویورک متنفر میشود و به این نتیجه میرسد که گتسبی، دیزی، تام و او همگی اهل غرب میانه هستند که برای زندگی شرقی مناسب نیستند.[ث]
نیک در خیابانی با تام روبهرو میشود و نخست از دست دادن با او خودداری میکند. تام اعتراف میکند به جرج دربارۀ صاحب اتومبیلی که مرتل را کشتهاست، گفتهاست. نیک پیش از بازگشت به غرب میانه به عمارت گتسبی باز میگردد و به نور سبزی که از آن سوی خلیج، از انتهای لنگرگاه دیزی میتابد، خیره میشود.
شخصیتهای اصلی[ویرایش]
- نیک کاراوی: دانشآموختهٔ ییل، اهل غرب میانه، کهنهسرباز جنگ جهانی اول و ساکن تازهوارد وست اگ، ۲۹ ساله (بعداً ۳۰ ساله) که نقش راوی اولشخص داستان را بر عهده دارد. او همسایهٔ گتسبی و فروشندهٔ اوراق قرضه است. کاراوی بیخیال و خوشبین است. با این حال خوشبینیاش با پیشرفت رمان، کمرنگ میشود.[۳۳]
- جی گتسبی (در اصل جیمز «جیمی» گتس): میلیونر جوان مرموز با ارتباطات تجاری مبهم (بعداً مشخص شد که در قاچاق نوشیدنیهای الکلی فعال است)، اصالتاً اهل داکوتای شمالی. گتسبی طی جنگ جهانی اول، زمانی که در جوانی بهعنوان افسر ارتش در کمپ تیلور[r] ارتش ایالات متحده، واقع در لوییویل مستقر بود، با عشق زندگی خود، دیزی بیوکنن آشنا شد. بعدها، پس از جنگ برای مدت کوتاهی در کالج ترینیتی[s] در انگلستان تحصیل کرد.[۳۴] بهگفتهٔ زلدا همسر فیتزجرالد، او بخشی از شخصیت گتسبی را بر اساس همسایهٔ مرموزِ لانگ آیلندشان، ماکس گرلاخ[t] بنا کرد.[۳۵] گرلاخ کهنهسرباز ارتش بود و با تلاشهایش در قاچاق نوشیدنیهای الکلی به میلیونری خودساخته تبدیل شد و به استفاده از عبارت «کهنه رفیق» در نامههایش به فیتزجرالد علاقه داشت.[ج][۳۷]
- دیزی بیوکنن: سطحینگر، خودشیفته و نوواردِ[u][چ] جوان و مهمانیرو، اهل لوییویل که بهعنوان فلاپر شناخته شدهاست.[۳۸] او عموزادهٔ نیک و همسر تام بیوکنن است. دیزی پیش از ازدواج با تام، رابطهای عاشقانه با گتسبی داشت. انتخاب او بین گتسبی و تام یکی از کشمکشهای محوری رمان است. عشق و فکر همیشگیِ اف. اسکات فیتزجرالد به جینورا کینگ الهامبخش شخصیت دیزی شد.[۳۹]
- توماس «تام» بیوکنن: همسر دیزی و میلیونری که در ایست اگ زندگی میکند. تام مردی باابهت، دارای بدن عضلانی با صدایی خشن و رفتاری تحقیرآمیز است.[۴۰] او ستارهٔ فوتبال در ییل بود و یکی از برترپنداران نژاد سفید است.[۴۱] در میان دیگر نمونههای ادبی،[ح] بیوکنن شباهت خاصی به ویلیام «بیل» میچل، تاجر شیکاگویی دارد که با جینورا کینگ ازدواج کرد. بیوکنن و میچل هر دو شیکاگویی بودند و به چوگان علاقه داشتند.[۴۳] همچنین مانند پدر جینورا، چارلز کینگ[v] که فیتزجرالد از او آزردهخاطر بود، بیوکنن مردی مستبد، دانشآموختهٔ ییل و بازیکن چوگان اهل لیک فورست است.[۴۴]
- جردن بیکر: گلفباز آماتور با رگههای طعنهزنی و رفتاری سرد، دوست دیرین دیزی. او در بیشتر قسمتهای رمان، دوستدختر نیک کاراوی است، گرچه در پایان از هم جدا میشوند. اعتبارش بهدلیل شایعههایی مبنی بر تقلب در یک تورنمنت، مشکوک است که به شُهرتش از نظر اجتماعی و بهعنوان گلفباز آسیب زد. فیتزجرالد جردن را بر اساس دوست جینورا، ادیت کامینگز،[w][۴۵] گلفباز برتر آماتور بنا نهادهاست که در مطبوعات بهعنوان «فلاپر فیروی» شناخته میشد.[۴۶] برخلاف جردن بیکر، کامینگز هرگز مشکوک به تقلب نبود.[۴۷] نام این شخصیت که سوءاستفادهای از نشانهای تجاری پرطرفدار اتومبیل، یعنی جردن موتور کار کمپانی[x] و بیکر موتور وهیکل[y] است که هر دو شرکت در کلیولند مستقر بودند،[۴۸] همچنین کنایهای به شهرت «سریع» جردن و آزادی جدیدی است که به زنان آمریکا، بهویژه به فلاپرها در دههٔ ۱۹۲۰ تقدیم شد.[۴۹]
- جرج بی. ویلسون: مکانیک و صاحب گاراژ. همسرش، مرتل ویلسون و تام بیوکنن از او خوششان نمیآمد و بیوکنن او را «مردی خِنگ که نمیداند زندهست یا مُرده» توصیف کرد.[۵۰] در پایان رمان، جرج با تصور اشتباه که گتسبی پشت فرمان خودرویی بود که مرتل را کشتهاست، ابتدا او را میکشد و سپس خودکشی میکند.[۵۱]
- مرتل ویلسون: همسر جرج و معشوقهٔ تام بیوکنن. مرتل که شور و نشاط چشمگیری دارد،[۵۲] ناامیدانه بهدنبال پناهگاهی از ازدواج مأیوسکنندهٔ خود است.[۵۳] او بهطور تصادفی توسط خودروی گتسبی کشته میشود، زیرا به اشتباه فکر میکند که تام هنوز آن را میراند و بهدنبال آن میدود.[۵۴]
نگارش و انتشار[ویرایش]
فیتزجرالد خطوط کلی سومین رمان خود را در ژوئن ۱۹۲۲ ترسیم کرد.[۵۵] او دلش میخواست که اثر تازهاش بیعیب و در عین حال زیبا و ظریف باشد[۵۶] اما تولید پردردسر نمایشنامهٔ سبزیجات[z] روند پیشرفتش را کُند کرد.[۵۷] در نهایت، نمایشنامه شکست خورد و او داستانهایی برای مجله نوشت تا بتواند قرضهای ناشی از تولید آن را بپردازد.[۵۸] «رؤیاهای زمستان» یکی از داستانهای فیتزجرالد در همین دوره است که آن را اولین تلاش خود برای ایدۀ گتسبی توصیف کرد[۵۹] اما در کل، این داستانها را بیاهمیت میدانست.[۶۰] او بعدها به یکی از دوستانش گفت: «ایدهٔ کلی گتسبی درد و حرمان جوان تنگدستی است که نمیتواند با دختر پولداری ازدواج کند. این درونمایه بارها مطرح میشود، چون من آن را تجربه کردهام.»[۶۱]
فیتزجرالدها در اکتبر ۱۹۲۲، پس از تولد تنها فرزندشان، فرانسیس اسکات «اسکاتی» فیتزجرالد[aa] به گریت نک در لانگ آیلند نقلمکان کردند.[۶۲] رینگ لاردنر،[ab] نویسنده، لو فیلدز،[ac] بازیگر و اد وین، کمدین از جمله همسایههای خانوادۀ فیتزجرالد در گریت نک[۶۳] و برخلاف اهالی منهاست نک،[ad] جزو نودولتان بودند. منهاست نک در آن سوی خلیج، محل زندگی بسیاری از ثروتمندترین خانوادههای ریشهدار نیویورک بود.[۶۴] این مجاورت واقعی، ایدهٔ فیتزجرالد برای «وست اگ» و «ایست اگ» را پدید آورد. در این رمان، گریت نک (کینگز پوینت) به شبهجزیرهٔ نوکیسههای وست اگ و پورت واشینگتن (سندز پوینت)[ae] به محل زندگی ثروتمندان قدیمی ایست اگ تبدیل شد.[۶۵] فیتزجرالد از برخی از عمارتهای گُلد کوست[af] (نورث شور) مانند لندز اند،[ag] قلعۀ اوهکا[ah] و برجهای بیکن[ai] — که بعدها تخریب شد — برای املاک گتسبی الهام گرفت.[۶۶]
زمانی که فیتزجرالد در لانگ آیلند زندگی میکرد، ماکس گرلاخ همسایهٔ مرموز او بود.[خ][۷۰] گرلاخ که ظاهراً در آمریکا در خانوادهٔ مهاجر آلمانی به دنیا آمدهاست،[د] در طول جنگ جهانی اول یکی از سرگردهای نیروهای اعزامی آمریکا[ak] بود و بعدها به قاچاقچی متمکنی تبدیل شد که شبیه میلیونرها در نیویورک زندگی میکرد.[۷۲] گرلاخ برای اینکه ثروتش را به رخ دیگران بکشد،[ذ] مهمانیهای مجلل برگزار میکرد،[۷۴] هیچوقت لباس تکراری نمیپوشید،[۷۵] همیشه تکیهکلام «کهنه رفیق» را به کار میبرد[۷۶] و درمورد خودش شایعهسازی میکرد؛ مثلاً میگفت که با قیصر آلمان قوموخویش است.[۷۷] این جزئیات درمورد گرلاخ، الهامبخش فیتزجرالد در خلق جی گتسبی شد.[۷۸]
روزنامههای روزانه در همین دورهٔ زمانی طی ماهها به شکل گستردهای پروندهٔ قتل هالز-میلز[al] را پوشش دادند و این اتفاق که تقریباً به گوش بسیاری از مردم رسیده بود، ممکن است بر پیرنگ رمان فیتزجرالد تأثیر گذاشته باشد.[۷۹] این پرونده شامل قتل همزمان یک مرد و معشوقش در ۱۴ سپتامبر ۱۹۲۲، یعنی چند هفته پیش از ورود فیتزجرالد به گریت نک بود. دانشوران حدس میزنند که فیتزجرالد جنبههای خاصی از پایان گتسبی بزرگ و شخصیتپردازیهای مختلف را بر اساس این رخداد واقعی استوار کردهاست.[۸۰]
فیتزجرالد تا اواسط سال ۱۹۲۳ با الهام از پروندهٔ هالز-میلز، شخصیت مرموز گرلاخ و مهمانیهای پرسروصدایی که در لانگ آیلند شرکت میکرد، ۱۸٬۰۰۰ کلمه برای رمانش نوشت اما بیشتر داستان تازهاش را بهعنوان شروعی نادرست کنار گذاشت.[۸۱] بخشی از این پیشنویس به نگارش داستان کوتاه «آمرزش» انجامید که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد.[۸۲] اسم شخصیتهای دیزی و نیک در نسخههای اولیه[ر] به ترتیب آدا[am] و داد[an] بود و آنها پیش از تجدید دیدار در لانگ آیلند، رابطهای عاشقانه را تجربه کرده بودند.[۸۴] در این نسخهها داستان بهجای نیک از زبان راوی دانای کل روایت میشد[۸۵] و تفاوت کلیدی آن با نسخۀ نهایی در شکست کمتر رؤیای گتسبی است.[۸۶] مشاجرۀ تام و گتسبی در هتل پلازا در نسخههای اولیۀ رمان متعادلتر بود اما در نهایت، دیزی باز هم ترجیح میداد با تام بماند.[۸۷]
کار نگارش گتسبی بزرگ بهطور جدی از آوریل ۱۹۲۴ از سر گرفته شد.[۸۸] فیتزجرالد تصمیم گرفت از روند نوشتن رمانهای قبلی خود دور شود و به پرکینز گفت که قصد دارد دستاوردی هنری خلق کند.[۸۹] او میخواست از واقعگرایی دو رمان قبلی خود دوری کند و اثری خلاقانه با تخیل پایدار بنویسید.[۹۰] او در راستای این هدف، آگاهانه از سبکهای ادبی جوزف کنراد و ویلا کاتر تقلید کرد.[۹۱] او بهویژه تحتتأثیر بانوی گمشده،[ao] نوشتهٔ کاتر در سال ۱۹۲۳ قرار گرفت[۹۲] که دربارهٔ مهمانیرو ازدواجکردهٔ پولداری است که خواستگاران رمانتیکِ مختلفی بهدنبال او هستند و بهطور نمادین رؤیای آمریکایی را تجسم میکند.[۹۳] او بعدها نامهای به کاتر نوشت و از هرگونه سرقت ادبیِ ناخواسته عذرخواهی کرد.[۹۴] در طول این دوره از بازنگری، اسکات طرحهای اولیهٔ روی جلد کتاب را دید و تحت تأثیر قرار گرفت.[۹۵] کمی بعد از این تلاش انفجاری، کار کُند شد و فیتزجرالد و همسرش به ریویرای فرانسه نقلمکان کردند که در آنجا دچار اختلاف خانوادگی شدند.[ز]
فیتزجرالد علیرغم تنشهای زناشویی مداوم خود به نوشتن پیوسته ادامه داد و نسخهٔ تقریباً نهایی دستنویس را به ویراستار خود، مکسول پرکینز ارائه کرد.[۹۷] پرکینز در نامهای به او اطلاع داد که گتسبی بهعنوان یک شخصیت، بسیار مبهم است و ثروت و تجارت او به توضیح قانع کنندهای نیاز دارند.[۹۸] فیتزجرالد از پرکینز بهخاطر انتقادهای دقیقش تشکر کرد و ادعا کرد که چنین بازخوردی او را قادر میسازد تا دستنوشتههایش را کامل کند.[۹۹] فیتزجرالد پس از نقلمکان بههمراه همسرش به رم،[۱۰۰] تجدیدنظرهایی در نسخهٔ خطی انجام داد.[۱۰۱]
فیتزجرالد پس از چند دور تجدیدنظر، نسخهٔ نهایی رمان را در فوریه ۱۹۲۵ ارائه داد.[۱۰۲] تغییرات فیتزجرالد شامل تجدیدنظرهای گسترده در فصلهای ششم و هشتم بود.[۱۰۳] او پیشنهاد ۱۰ هزار دلار آمریکا برای حقوق انتشار سریالی این کتاب را رد کرد تا رمان زودتر منتشر شود.[۱۰۴] او در سال ۱۹۲۳، ۳٬۹۳۹ دلار آمریکا را بهعنوان پیشپرداخت و ۱٬۹۸۱٫۲۵ دلار آمریکا پس از انتشار دریافت کرد.[۱۰۵]
عنوانهای انتخابی[ویرایش]

فیتزجرالد در انتخاب اسم برای رمان خود تردید داشت و پس از بررسی گزینههای بسیار، گتسبی بزرگ[۱۰۶] را با اکراه انتخاب کرد که منبع الهام آن، مون بزرگ از آلن فورنیه است.[۱۰۷] پیش از این او بین عنوانهای در میان انبوه خاکستر و میلیونرها،[aq] تریمالکیو،[ar] تریمالکیو در وست اگ،[as] سفری به وست اگ،[at] زیر قرمز، سفید و آبی،[au] گتسبی با کلاه طلایی[av] و عاشق بالاجهنده[aw] برخی از گزینههایی بودند که در نهایت انتخاب نشدند.[۱۰۸] عنوانهای گتسبی با کلاه طلایی و عاشق بالاجهنده از سرلوحهٔ فیتزجرالد برای این رمان آمدند که خودِ او با نام مستعار توما پارک دنویلیه[ax] نوشت.[۱۰۹]
فیتزجرالد در ابتدا اسمهایی را ترجیح میداد که به تریمالکیو،[ژ] شخصیت نوکیسهٔ ساتیریکون اثر پترونیوس اشاره داشتند و حتی یک بار در رمان از گتسبی بهعنوان تریمالکیو یاد میکند.[۱۱۱] برخلاف مهمانیهای تماشایی گتسبی، تریمالکیو در عیاشیهایی که میزبان بود، شرکت میکرد اما بهگفتهٔ نقاد ادبی، تونی تانر،[ay] شباهتهای ظریفی بین این دو شخصیت وجود دارد.[۱۱۲] فیتزجرالد در نوامبر ۱۹۲۴ به پرکینز نامه نوشت که عنوان تریمالکیو در وست اگ را برگزیده است.[۱۱۳]
مکس پرکینز که از عنوان پیشنهادی فیتزجرالد یعنی تریمالکیو در وست اگ خوشش نمیآمد، او را متقاعد کرد که مردم منبع الهام این عنوان را نمیشناسند و حتی نمیتوانند آن را تلفظ کنند.[۱۱۴] زلدا و پرکینز گفتند که گتسبی بزرگ را ترجیح میدهند و ماه بعد فیتزجرالد موافقت کرد.[۱۱۵] فیتزجرالد یک ماه پیش از انتشار رمان، پس از بررسی نهایی نمونهٔ اول کتاب پرسید که آیا میتوان آن را تریمالکیو یا گتسبی با کلاه طلایی نامگذاری کرد اما پرکینز توصیه کرد که از این کار اجتناب شود. در ۱۹ مارس ۱۹۲۵،[۱۱۶] فیتزجرالد برای عنوان زیر قرمز، سفید و آبی ابراز علاقه کرد اما در آن مرحله امکان تغییر عنوان کتاب وجود نداشت.[۱۱۷] این رمان با نام گتسبی بزرگ در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر شد.[۱۱۸] فیتزجرالد معتقد بود که عنوان نهایی کتاب صرفاً قابلقبول است و اغلب دودلی خود را بیان میکرد.[۱۱۹]
طرح روی جلد[ویرایش]
طرح روی جلد اولین چاپ گتسبی بزرگ یکی از مشهورترین آثار در ادبیات آمریکا و نشاندهندهٔ نمونهای منحصربهفرد در تاریخ ادبیات است که طرح روی جلد رمانی بهطور مستقیم بر ترکیب متن آن تأثیر میگذارد.[۱۲۰] این اثر هنری که به سبک بصری آرت دکوی معاصر انجام شدهاست،[۱۲۱] چهرهٔ بدون کالبد یک فلاپر عصر جاز را با چشمهای آسمانی و لبهای رژگونه بر فراز افق آبیِ تیره به تصویر میکشد.[۱۲۲] فردی ناشناس در بخش هنری اسکریبنرز نقاش ناشناختهٔ بارسلونایی به نام فرانسیس کوگات[az] — با نام اصلی فرانسیسکو کورادال-کوگات[ba] — را مأمور کرد تا زمانی که فیتزجرالد مشغول نوشتن رمان بود، جلد را به تصویر بکشد.[۱۲۳]
در طرحی اولیه، کوگات مفهومی از منظرهٔ خاکستریِ غمانگیز را با الهام از عنوان اصلی فیتزجرالد برای رمان، در میان انبوه خاکستر و میلیونرها ترسیم کرد.[۱۲۴] با کنار گذاشتن این مفهوم تاریک و غمانگیز، کوگات در مرحلهٔ بعدی نقاشی تمرینی را ترسیم کرد که مقدمهای برای جلد نهایی شد: نقاشیِ مداد و مدادرنگی مومی از چهرهٔ نیم پنهان فلاپری بر فراز لانگ آیلند سوند با لبهای قرمزنارنجی، یک چشم آسمانی و تک اشک مورب.[۱۲۵] با گسترش این طراحی تمرینی، نقاشی بعدی او دو چشم روشن را نشان داد که بر منظرهٔ شهریِ پُرسایهٔ نیویورک خودنمایی میکرد.[۱۲۶] کوگات در تکرارهای بعدی، منظرهٔ شهریِ پرسایه را با چراغهای کارناوال خیرهکننده که چرخوفلک را تداعی میکرد و احتمالاً به پارک تفریحی پرزرقوبرق جزیرهٔ کنی نیویورک اشاره میکرد، جایگزین کرد.[۱۲۷] کوگات برهنههای لمیده را درون عنبیههای فلاپر چسباند و رنگی سبز به اشک جاری افزود.[۱۲۸] جلد نهایی کوگات[س] که مکس پرکینز از آن بهعنوان یک شاهکار یاد کرد، تنها اثری بود که برای اسکریبنرز تکمیل کرد و تنها جلد کتابی بود که طراحی کرد.[۱۳۰]
اگرچه فیتزجرالد احتمالاً پیش از انتشار رمان هرگز آخرین نقاشی گواش را ندیده بود[۱۳۱] اما طرحهای مقدماتی کوگات بر نوشتن او تأثیر گذاشت.[۱۳۲] فیتزجرالد پس از مشاهدهٔ طرحهای اولیهٔ کوگات پیش از سفر به فرانسه در آوریل-مهٔ ۱۹۲۴،[۱۳۳] چنان شیفتهٔ طرحها شد که بعداً به ویراستارش، مکس پرکینز گفت که تصویرسازی کوگات را در رمان گنجاندهاست. این گفته بسیاری را به تحلیل روابط متقابل بین اثر هنری کوگات و متن فیتزجرالد سوق داد.[۱۳۴] یکی از تفسیرهای رایج این است که چشمان آسمانی یادآور چشمهای اپتومتریست خیالی، تی.جی. اکلبرگ است که روی بیلبورد تجاری محو شده در نزدیکی تعمیرگاه خودرو جرج ویلسون به تصویر کشیده شدهاست.[۱۳۵] ارنست همینگوی از این تفسیر حمایت و ادعا کرد که فیتزجرالد به او گفته بود که جلد به بیلبوردی در درهٔ خاکستر اشاره دارد.[۱۳۶] اگرچه این قسمت شباهت زیادی به تصویر دارد، توضیح دقیقتری را میتوان در توصیف صریح فیتزجرالد از دیزی بیوکنن بهعنوان «دختری که چهرۀ از بدن جداشدهاش در قرنیزهای تاریک و تابلوهای خیرهکننده پخش شده باشد» یافت.[۱۳۷]
بازخورد نقادان[ویرایش]
نقدهای معاصر[ویرایش]
چارلز اسکریبنرز سانز گتسبی بزرگ را در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر کرد.[۱۳۸] فیتزجرالد یک روز پس از انتشار رمان به پرکینز تلگراف زد و از او خواست تا نقدها را رصد کند: «خبری هست؟»[۱۳۹] و در تلگرافی که از پرکینز در ۲۰ آوریل دریافت کرد، خواند: «وضعیت فروش نامطمئن [اما] نقدها عالی هستند.» فیتزجرالد در ۲۴ آوریل پاسخ داد که این تلگراف او را ناامید کردهاست.[۱۴۰] طولی نکشید که فیتزجرالد نامههایی از همدورههایش ویلا کاتر، ایدیت وارتون و شاعر تی. اس. الیوت دریافت کرد که این رمان را ستایش میکنند.[۱۴۱] اگرچه فیتزجرالد از چنین نامهنگاریهایی خوشحال شد اما بهدنبال تحسین عمومی از سوی نقادان حرفهای بود.[۱۴۲]

گتسبی بزرگ بهطور کلی نقدهای مثبتی از نقادان ادبی آن دوران دریافت کرد.[۱۴۳] ادوین کلارک[bb] از نیویورک تایمز احساس کرد که این رمان قصهای اسطورهای و فریبنده از عصر جاز بود.[۱۴۴] بهطور مشابه، لیلیان سی. فورد[bc] از لس آنجلس تایمز این اثر هنری را افشاگرانه خواند که «خواننده را در فضایی با شگفتی شرمسار تنها میگذارد».[۱۴۵] نیویورک پست سبک نثر فیتزجرالد را دلپذیر و بهطور واقعی درخشان توصیف کرد.[۱۴۶] نیویورک هرالد تریبون[bd] کمتر تحتتأثیر قرار گرفت و از گتسبی بزرگ بهعنوان «کیک مرنگ لیمویی ادبی» یاد کرد که با این حال «شامل برخی از قشنگترین تلنگرهای کوچکِ مشاهدههای معاصر است که میتوانید تصورشان کنید — بسیار سبک، ظریف و نیشدار».[۱۴۷] اچ.ال. منکن در شیکاگو دیلی تریبون با وجود تحسین «پایان دقیق و درخشان» رمان و نثر موزون آن، طرح داستانی این اثر را بسیار غیر محتمل ارزیابی کرد.[۱۴۸]
چندین منتقد ادبی احساس کردند که این رمان دنبالهای غیرقابلقبول در مقایسه با آثار قبلی فیتزجرالد بود و بر این اساس او را نقد کردند. هاروی ایگلتون[be] از دالاس مورنینگ نیوز پیشبینی کرد که این رمان نشاندهندهٔ پایان موفقیت هنری فیتزجرالد است.[۱۴۹] رالف کاگلن[bf] از سنت لوئیس پست-دیسپچ[bg] این اثر را بهعنوان عملکردی کماهمیت از نویسندهٔ امیدوارکنندهای که خسته و بدبین شده بود، نادیده گرفت.[۱۵۰] روث اسنایدر[bh] از نیویورک ایونینگ ورلد[bi] سبک این کتاب را بهسختی به باد انتقاد گرفت و اظهار داشت که سردبیران این روزنامه «پس از خواندن کتاب گتسبی بزرگ کاملاً متقاعد شدهاند که آقای فیتزجرالد یکی از نویسندگان بزرگ آمریکا در عصر کنونی نیست».[۱۵۱] جان مککلور[bj] از تایمز-پیکایون[bk] اصرار ورزید که طرح داستانی نامحتمل است و خودِ کتاب در ساختارش خام به نظر میرسد.[۱۵۲]
فیتزجرالد پس از خواندن این نقدها معتقد بود که بسیاری از نقادان این رمان را بهدرستی درک نکردهاند.[۱۵۳] او ناامید بود که «هیچیک از نقدها، حتی نقدهای امیدوارکننده نیز ایدهای دربارهٔ موضوع رمان نداشتند.»[۱۵۴] فیتزجرالد بهویژه از نقدها به طرح داستانی رمان که آن را غیرمقبول میدانستند، آزرده شد؛ زیرا او هرگز قصد نداشت که داستانش واقعگرایانه باشد.[۱۵۵] درعوض، او این اثر را بهگونهای طراحی کرد تا انگارهای خیالی باشد که بیشتر نمایشی و نمادین بود.[۱۵۶] به گفتهٔ دوستش جان پیل بیشاپ،[bl] فیتزجرالد از این واقعیت که نقادان نتوانستند شباهتهای زیادی بین زندگی نویسنده و شخصیت جی گتسبی را درک کنند، ناراحت بود. از آن جهت که هر دو نسخهای اسطورهای از خود ایجاد کردند و تلاش کردند تا با این افسانه زندگی کنند.[۱۵۷] فیتزجرالد که از نقادانِ ناتوان از درکِ رمان ناامید شده بود، امید داشت که این رمان حداقل به موفقیت تجاری دست پیدا کند و شاید تا ۷۵٬۰۰۰ نسخه بفروشد.[۱۵۸]
گتسبی بزرگ به ناامیدی بزرگ فیتزجرالد انجامید و در مقایسه با تلاشهای قبلی خود یعنی اینسوی بهشت (۱۹۲۰) و زیبا و ملعون (۱۹۲۲) شکستی تجاری را تجربه کرد. این کتاب تا اکتبر کمتر از ۲۰٬۰۰۰ نسخه فروخت.[۱۵۹] اگرچه این رمان دو چاپ آغازین را پشت سر گذاشت، با این حال بسیاری از نسخههای آن تا سالها بعد فروخته نشد.[۱۶۰] فیتزجرالد فروش ضعیف را به این واقعیت نسبت داد که زنان در این دوران مخاطب اصلی رمانها بودند و گتسبی شخصیت زن قابل تحسینی نداشت.[۱۶۱] طبق دفتر حساب او، فیتزجرالد تنها ۲ هزار دلار آمریکا از این کتاب به دست آوردهاست.[۱۶۲] با این حال اقتباس صحنهای از اوون دیویس در سال ۱۹۲۶ و نسخهٔ فیلم صامتی که پارامونت منتشر کرد، برای نویسنده درآمدزا بود اما فیتزجرالد ابراز تأسف کرد که این رمان بسیار کمتر از آنچه انتظارش را داشت، موفق شد و نتوانست وی را بهعنوان رماننویسی جدی در نظر مردم بشناساند.[۱۶۳] گتسبی بزرگ با آغاز رکود بزرگ چیزی بیش از یک درام تاریخی خاطرهانگیز تلقی میشد.[۱۶۴] زمانی که فیتزجرالد در سال ۱۹۴۰ درگذشت، این رمان تقریباً فراموش شده بود.[۱۶۵]
احیا و ارزیابی مجدد[ویرایش]
فیتزجرالد در سال ۱۹۴۰ دچار حملهٔ قلبی سوم و مرگبار شد و با این باور که اثرش فراموش شدهاست، درگذشت.[۱۶۶] در آگهیِ درگذشت فیتزجرالد در نیویورک تایمز، از او بهعنوان رماننویسی درخشان تجلیل و از گتسبی بهعنوان بزرگترین اثرش یاد شد.[۱۶۷] بهدنبال مرگ فیتزجرالد، بررسی پرشوری برای این کتاب بهتدریج در محافل نویسندگان شکل گرفت. نویسندگان آینده باد شولبرگ و ادوارد نیوهاوس[bm] عمیقاً تحتتأثیر آن قرار گرفتند و جان اوهارا تأثیرش را بر کار خود تأیید کرد.[۱۶۸] در سال ۱۹۴۱، زمانی که گتسبی در داخل نسخهٔ آخرین قارون ادموند ویلسون[bn] گنجانده و بازنشر شد، نظر رایج در محافل نویسندگان این رمان را یک اثر داستانی ماندگار میدانست.[۱۶۹]
در بهار ۱۹۴۲، تنها چند ماه پس از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم، انجمنی از مدیران انتشارات، شورای کتابها در زمان جنگ[bo] را ایجاد کردند که هدف آن توزیع کتابهای آرمد سرویسز ادیشنز[bp] با جلد شومیز برای نیروهای رزمی اعلام شد و گتسبی بزرگ نیز یکی از همین کتابها بود.[۱۷۰] بر اساس گزارش معاصر ستردی ایونینگ پست، طی چند سال بعد ۱۵۵٬۰۰۰ نسخه از گتسبی بین سربازان آمریکایی در خارج از کشور توزیع شد[۱۷۱] و این کتاب در میان سربازان محاصره شده محبوبیت پیدا کرد.[۱۷۲]
احیای تماموکمال فیتزجرالد در سال ۱۹۴۴ رخ داد.[۱۷۳] مقالههای کامل دانشگاهی دربارهٔ آثار فیتزجرالد در نشریههای دورهای منتشر میشد و تا سال بعد اجماع قبلی در میان نقادان حرفهای که گتسبی بزرگ صرفاً یک داستان هیجانانگیز یا درام تاریخی خاطرهانگیز بود، عملاً ناپدید شد.[۱۷۴] تلاشهای بیوقفهٔ تبلیغیِ نقاد ادبی، ادموند ویلسون که همکلاسی فیتزجرالد در پرینستون و دوست نزدیک او بود، منجر به احیای فیتزجرالد شد.[۱۷۵] در سال ۱۹۵۱، سه سال پس از مرگ زلدا در آتشسوزیِ بیمارستان، آرتور میزنر[bq] از دانشگاه کرنل، سمت دور بهشت[br] را که نخستین زندگینامهٔ فیتزجرالد بود، منتشر کرد.[۱۷۶] زندگینامهٔ پرفروش میزنر بر استقبال مثبت نقادان ادبی از گتسبی بزرگ تأکید داشت که ممکن است بر افکار عمومی تأثیر بیشتری گذاشته و علاقهٔ دوباره به آن را در پی داشته باشد.[۱۷۷]
در سال ۱۹۶۰، ۳۵ سال پس از انتشار رسمی رمان، این کتاب بهطور پیوسته سالی ۱۰۰٬۰۰۰ نسخه فروخت.[۱۷۸] علاقهٔ دوباره به این رمان موجب شد تا میزنر، سرمقالهنویس نیویورک تایمز آن را بهعنوان شاهکار قرن بیستم ادبیات آمریکا معرفی کند.[۱۷۹] گتسبی بزرگ در سال ۱۹۷۴ به جایگاه خود بهعنوان شاهکار ادبی دست یافت و یکی از مدعیان عنوان «رمان بزرگ آمریکایی» شناخته شد.[۱۸۰] بسیاری از نقادان ادبی در اواسط دهه ۲۰۰۰ گتسبی بزرگ را یکی از بهترین رمانهایی میدانستند که تاکنون نوشته شدهاست[۱۸۱] و این اثربخشی از برنامههای درسی تعیین شده در بیشترِ دبیرستانهای ایالات متحده بود.[۱۸۲] تا اوایل سال ۲۰۲۰، تقریباً سی میلیون نسخه از گتسبی بزرگ در سراسر جهان به فروش رسیدهاست و همچنان سالانه ۵۰۰٬۰۰۰ نسخهٔ دیگر از آن فروخته میشود.[۱۸۳] چندین نسخهٔ خارجی از این رمان منتشر[۱۸۴] و متن آن به ۴۲ زبان مختلف ترجمه شدهاست.[۱۸۵] این اثر محبوبترین عنوان اسکریبنرز است که در سال ۲۰۱۳، نسخهٔ الکترونیک آن بهتنهایی ۱۸۵٬۰۰۰ نسخه فروخت.[۱۸۶] حق چاپ این رمان در ایالات متحده در ۱ ژانویه ۲۰۲۱، زمانی که تمامی آثار منتشر شده در سال ۱۹۲۵ به مالکیت عمومی درآمدند، منقضی شد.[۱۸۷]
تحلیل انتقادی[ویرایش]
درونمایههای اصلی[ویرایش]
رؤیای آمریکایی[ویرایش]

بهدنبال احیای رمان، نوشتههای انتقادی بعدی دربارهٔ گتسبی بزرگ بر سرخوردگی فیتزجرالد از رؤیای آمریکایی در عصر لذتگرایانهٔ جاز، دورهای که فیتزجرالد ادعا میکرد نامش را وی ابداع کردهاست،[۱۸۸] متمرکز هستند.[۱۸۹] دانشور ادبی، راجر ال. پیرسون[bs] در سال ۱۹۷۰ ادعا کرد که اثر فیتزجرالد — بیش از سایر رمانهای قرن بیستم — بهویژه با این تصور از رؤیای آمریکایی مرتبط است.[۱۹۰] پیرسون ریشههای ادبی این رؤیا را در آمریکای مستعمره دنبال کرد. رؤیا این باور است که هر فردی، صرفنظر از خاستگاهش، ممکن است بهدنبال دستیابی به اهداف موردنظر خود، «خواه سیاسی، پولی یا اجتماعی باشد. این بیان ادبی مفهوم آمریکا را میرساند؛ سرزمین فرصتها.»[۱۹۱]
با این حال، پیرسون خاطرنشان کرد که برخوردِ خاصِ فیتزجرالد با این موضوع، عاری از خوشبینی قابل تشخیص در نوشتههای نویسندگان پیشین آمریکایی است.[۱۹۲] او عقیده دارد که گتسبی بهعنوان پیامآور دروغین رؤیای آمریکایی خدمت میکند و تعقیب رؤیا بهدلیل دستنیافتنی بودن آن تنها باعث ناخرسندی کسانی میشود که آن را دنبال میکنند.[۱۹۳] در این زمینهٔ تحلیلی، نور سبز لنگرگاه بیوکنن که از خانۀ گتسبی قابل رؤیت است، اغلب بهعنوان نمادی از هدف غیرقابلتحقق گتسبی برای به دست آوردن دیزی و در نتیجه رسیدن به رؤیای آمریکایی تفسیر میشود.[۱۹۴]
دوام طبقه اجتماعی[ویرایش]
دانشوران و نویسندگان معمولاً ناتوانی گتسبی در دستیابی به رؤیای آمریکایی را به اختلافات طبقاتی ریشهدار در جامعهٔ آمریکا نسبت میدهند.[۱۹۵] این رمان بر محدودیتهای طبقهٔ پایین اجتماعی در آمریکا برای فراتر رفتن از جایگاه تولدشان تأکید میکند.[۱۹۶] دانشور سارا چرچول[bt] معتقد است که رمان فیتزجرالد حکایتی از جنگ طبقاتی در کشوری با عقدهٔ جایگاه است که از اعتراف علنی به داشتن نظام طبقاتی خودداری میکند.[۱۹۷]
اگرچه دانشوران برای تداوم اختلاف طبقاتی[bu] در ایالات متحده توضیحات متفاوتی ارائه میدهند اما درمورد پیام رمان در بیان دوام اساسی آن اتفاقنظر دارند.[۱۹۸] هرچند کشمکش بنیادی گتسبی میان منابع جاافتادهٔ قدرت اجتماعی-اقتصادی و تازهبهدورانرسیدههایی همچون گتسبی است که منافع آنها را تهدید میکنند؛ رمان فیتزجرالد نشان میدهد که با وجود اقتصاد سرمایهداری در این کشور که نوآوری و سازگاری را ارج مینهد، دوام طبقاتی ادامه دارد.[۱۹۹] دایان بکتل[bv] استدلال میکند که فیتزجرالد این رمان را برای نشان دادن این موضوع طراحی کرد که در آمریکا طبقهٔ اجتماعی از ثروت سبقت میجوید. حتی اگر آمریکاییهای فقیرتر ثروتمند شوند، نسبت به آمریکاییهایی که از «پولداران قدیمی» هستند، عقبتر میمانند.[۲۰۰] در نتیجه، گتسبی و دیگر شخصیتهای این رمان در یک نظام طبقاتی سفتوسخت آمریکایی گرفتار شدهاند.[۲۰۱]
روابط جنسیتی[ویرایش]

گتسبی بزرگ علاوه بر کاوش در دشواریهای دستیابی به رؤیای آمریکایی، انتظارات اجتماعی جنسیتی[bx] در عصر جاز را بررسی میکند.[۲۰۲] شخصیت دیزی بیوکنن بهطور خاص بهعنوان مظهر کهنالگوی فرهنگ نوظهور فلاپر شناخته شدهاست.[۲۰۳] فلاپرها معمولاً زنان جوان و مدرنی بودند که موهای خود را کوتاه میکردند و دامن کوتاه میپوشیدند.[۲۰۴] آنها همچنین نوشیدنیهای الکلی مینوشیدند و رابطهٔ جنسی پیش از ازدواج داشتند.[۲۰۵]
علیرغم آزادیهای اجتماعی جدیدی که فلاپرها در دههٔ ۱۹۲۰ بهدست آوردند،[۲۰۶] اثر فیتزجرالد بهطور انتقادی محدودیتهای مستمر بر عاملیت زنان در این دوره را بررسی میکند.[۲۰۷] در این بافت، اگرچه نخستین نقادان شخصیت دیزی را یک «هیولای سلیطه» میدانستند؛[۲۰۸] دانشوران پسین همچون لیلند اس. پرسون جونیور[by] اظهار داشتند که شخصیت دیزی نمونهای از نادیده گرفتن زنان در محیط اجتماعی نخبهای است که فیتزجرالد آن را شرح میدهد.[۲۰۹]
پرسون در سال ۱۹۷۸ نوشت دیزی بیشتر یک قربانی نگونبخت است تا مهاجمی کنترلگر. او ابتدا مورد هدف سلطهٔ بیرحمانهٔ تام و سپس علاقهٔ غیرانسانی گتسبی قرار میگیرد. او بیاختیار تبدیل به جام مقدس در مرکز جستجوی واهی گتسبی میشود تا نسبت به مفهوم جوانی خود ثابتقدم باشد.[۲۱۰] مشاجرههای بعدی امیال میان تام و گتسبی جایگاه دیزی را تا یک همسر جوان و جذاب[bz] که تنها وجودش افزایش موفقیت اجتماعی-اقتصادی صاحبش است، پایین میآورد.[۲۱۱]
دیزی به عنوان یک زن سفیدپوست از طبقهٔ فرادست که در این دورهٔ زمانی در ایست اگ زندگی میکند، باید به انتظارات اجتماعی و هنجارهای جنسیتی مانند ایفای فعالانهٔ نقش همسر وظیفهشناس، مادر پرورشدهنده و مهمانیرو جذاب در اجتماع پایبند باشد.[۲۱۲] بسیاری از انتخابهای دیزی – که در نهایت به تصادف مرگبار و فلاکت همهٔ افراد درگیر منجر میشود – را میتوان تا حدی به نقش تعیینشدهاش بهعنوان یک «نفهم کوچک خوشگل» نسبت داد که برای امنیت مالی و اجتماعی به همسرش متکی است.[ش][۲۱۴] تصمیم او برای ماندن در کنار همسرش، علیرغم احساسی که نسبت به گتسبی دارد بهدلیل امنیتی است که از ازدواجش با تام بیوکنن فراهم شدهاست.[۲۱۵]
نژاد و مهاجرت[ویرایش]

بسیاری از دانشوران تلقی رمان از نژاد و مهاجرت را تحلیل کردهاند؛ بهویژه، تهدیدی که مهاجران جدیدتر برای آمریکاییهای قدیمیتر ایجاد میکنند و نگرانیهایی را پیرامون از دست دادن موقعیت اجتماعی-اقتصادی[ca] پدیدمیآورد.[۲۱۶] در یک نمونه، تام بیوکنن — ضدقهرمان رمان — ادعا میکند که او، نیک و جردن از نژاد برتر نوردیک هستند. تام مهاجرت را محکوم و از برترپنداری نژاد سفید حمایت میکند.[۲۱۷] کتابی تخیلی که تام به آن اشاره کردهاست و برآمدن امپراتوریهای رنگین[cb] از گادارد نام دارد، در حقیقت نقیضهٔ فیتزجرالد از برآمدن موج رنگ،[cc] اثر لوتروپ استودارد است که از کتابهای پرفروش[cd] دههٔ ۱۹۲۰ بهشمار میرفت.[۲۱۸] استودارد در کتابش هشدار داد که مهاجرت، ترکیب نژادی آمریکا را تغییر دادهاست و این کشور را ویران خواهد کرد.[۲۱۹]
با تحلیل این عناصر والتر بن مایکلز،[ce] نظریهپرداز ادبی ادعا میکند که رمان فیتزجرالد بازتابگر دورهای تاریخی در ادبیات آمریکاست که مشخصهٔ آن ترس از هجوم مهاجران اروپای جنوبی و شرقی است که «دیگری» آنها احساس هویت ملی آمریکاییها را به چالش میکشد.[۲۲۰] چنین نگرانیهایی در گفتمان ملی، برجستهتر از پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی اول[۲۲۱] و پرسش تعیینکنندهٔ آن دوره این بود که چه کسی «آمریکایی واقعی» را تشکیل میدهد.[۲۲۲]
در این مفهوم از مهاجرت و جابهجایی، خصومت تام با گتسبی که تجسم «آخرین آمریکا» است، بهعنوان بخشی از تشویشهای اجتماعی آن زمان که دیدگاههای ضدمهاجرتی را دربر میگیرد، تعبیر شدهاست.[۲۲۳] گتسبی — که تام با گفتن «آقای هیچکس اهل ناکجاآباد» تحقیرش میکند[۲۲۴] — بهدلیل سرچشمهٔ مبهم، هویت قومی-مذهبی نامشخص و وضعیت طبقهٔ اجتماعی نامعلوم او، نقشی رمزگونه دارد.[۲۲۵] اگرچه قومیت گتسبی مبهم است، نام خانوادگی او گتس و پایبندی پدرش به مذهب لوتری نشان میدهد که خانوادهاش از مهاجران آلمانی اخیر هستند. این امر آنها را از وضعیت مطلوب آمریکاییهای اولد استاک[cf] بازمیدارد.[۲۲۶] در نتیجه، صعود اقتصادی-اجتماعی گتسبی نهتنها بهدلیل موقعیت اجتماعی او به عنوان شخص تازهبهدورانرسیده، بلکه به دلیل اینکه یک بیگانه است، نوعی تهدید تلقی میشود.[۲۲۷]
بهدلیل چنین درونمایههایی، گتسبی بزرگ تجربهٔ همیشگی آمریکا را به تصویر میکشد، زیرا داستانی در مورد تغییر و کسانی است که در برابر آن مقاومت میکنند؛ چه این تغییر به شکل موج جدیدی از مهاجران باشد، چه نوکیسهها یا اقلیتهای موفق.[۲۲۸] از آنجایی که آمریکاییهایی که از دههٔ ۱۹۲۰ تاکنون زندگی میکنند عمدتاً با شرایط نوسان اقتصادی-اجتماعی خود تعریف میشوند و باید در جامعهای با تعصبات نژادی و قومی ریشهدار حرکت کنند، تجسم فیتزجرالد از تشویشهای ناشی از وضعیت و درگیریهای اجتماعی از سوی دانشوران برجسته شدهاست که تقریباً صد سال پس از انتشار رمان همچنان بهطور پایدار مرتبط است.[۲۲۹]
گرایش و هویت جنسی[ویرایش]
برای چند دهه است که پرسشهایی پیرامون گرایش جنسی شخصیتهای مختلف این رمان مطرح و موجب مطالعات کوئیر[cg] شدهاست.[۲۳۰] در طول زندگی فیتزجرالد، گرایش جنسی وی به موضوع بحث در میان دوستان و آشنایانش تبدیل شد.[۲۳۱] فیتزجرالد در جوانی با پدر سیگورنی فی،[۲۳۲] کشیش کاتولیک احتمالاً همجنسگرا رابطهٔ نزدیک داشت[۲۳۳] و او بعداً از نام خانوادگی این کشیش برای شخصیت رمانتیک آرمانی دیزی فی استفاده کرد.[۲۳۴] فیتزجرالد پس از کالج در گردشهای خود در مینهسوتا مبدلپوش بود.[۲۳۵] سالها بعد، هنگام تهیهٔ پیشنویس گتسبی بزرگ، شایعاتی در میان جامعهٔ مهاجران آمریکایی در پاریس مطرح شد که به همجنسگرایی فیتزجرالد دامن زد.[۲۳۶] بلافاصله زلدا، همسر فیتزجرالد نیز به دگرجنسگرایی او شک کرد و اظهار داشت که او یک همجنسگرای پنهان[ch] است.[۲۳۷] او علناً فیتزجرالد را با توهینهای همجنسگرایانه تحقیر[۲۳۸] و ادعا کرد که فیتزجرالد و ارنست همینگوی درگیر روابط همجنسگرایانه هستند.[۲۳۹] این واقعهها زندگی زناشویی خانوادهٔ فیتزجرالد را در زمان انتشار رمان دچار تنش کرد.[۲۴۰]
گرچه تمایلات فیتزجرالد موضوع بحثهای دانشگاهی است،[ص] چنین جزئیات زندگینامهای به تفسیرهایی انتقادی اعتبار میدهد که معتقدند شخصیتهای داستانی او یا همجنسگرا یا دوجنسگرا هستند.[ض][۲۴۵] در اوایل سال ۱۹۴۵، نقادانی همچون لیونل تریلینگ[cj] اشاره کردند که شخصیتهای گتسبی بزرگ مانند جردن بیکر بهطور «سربسته همجنسگرا» هستند[۲۴۶] و در سال ۱۹۶۰، نویسنده اتو فردریش[ck] درمورد سهولت بررسی روابط بینتیجه در داستان فیتزجرالد از طریق نظریهٔ کوئیر اظهارنظر کرد.[۲۴۷] در دهههای اخیر، تحقیقها بیشتر بر گرایش جنسی نیک کاراوی متمرکز شدهاند.[۲۴۸] بهعنوان مثال در یکی از بخشهای رمان، کاراوی مجلس میگساری را همراه با آقای مککی که او را «مرد زردنبویی که حرکات و سکنات نسبتاً زنانه دارد» مینامد، ترک میکند — بهدنبالش سهنقطهای که داستان را قطع میکند — و بعداً خودش را ایستاده کنار تخت او میبیند که مککی با زیرجامهای وسط تخت خواب نشسته و پوشهٔ بزرگی در دست دارد.[۲۴۹] چنین صحنههایی باعث شدهاست که محققان، نیک را همجنسگرایی آشکار بدانند و باعث تحلیلهایی شود که معتقد به وابستگی عاطفی کاراوی به جی گتسبی باشد.[۲۵۰] به این دلایل، این رمان بهعنوان کاوش هویت جنسی در طول یک دورهٔ تاریخی توصیف شدهاست که با گذار اجتماعی بهسمت مدرنیته مشخص میشود.[۲۵۱]
فناوری و محیط زیست[ویرایش]
نقدهای فناورانه و زیستمحیطی گتسبی تلاش میکند تا رمان و شخصیتهای آن را در بافت تاریخی گستردهتری قرار بدهد.[۲۵۲] لئو مارکس[cl] در سال ۱۹۶۴، در کتابش[ط] استدلال کرد که اثر فیتزجرالد، تنش میان آرمان شبانی پیچیده در آمریکای گذشته و تحولات اجتماعی ناشی از صنعتیسازی و فناوری ماشینی را نشان میدهد.[۲۵۳] بهطور خاص، او درهٔ خاکستر، زمینِ بیحاصلِ ساختهٔ دست بشر را نشان میدهد که محصول جانبی صنعتیسازی است و سبک زندگی پررونق گتسبی، از جمله اتومبیل وی را ممکن ساختهاست.[۲۵۴] مارکس استدلال میکند که فیتزجرالد از طریق نیک، اشتیاق شبانی را بیان میکند که نمونهای از دیگر نویسندگان آمریکایی دههٔ ۱۹۲۰ مانند ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی است.[۲۵۵] اگرچه چنین نویسندگانی آرمان شبانی را گرامی میدارند اما میپذیرند که پیشرفت فناوری، این ایدهآل را تقریباً از تمام معنا تهی کردهاست.[۲۵۶] در این زمینه، عدم پذیرش شرق ایالات متحده از سوی نیک نشاندهندهٔ تلاشی بیهوده برای عقبنشینی به طبیعت است.[۲۵۷] با این حال، همانطور که اثر فیتزجرالد نشان میدهد، هرگونه مرزبندی فناورانه بین شرق و غرب ایالات متحده از بین رفتهاست[ث] و نمیتوان به گذشتهٔ روستایی فرار کرد.[۲۵۸]
دانشوران در سالهای اخیر استدلال کردهاند که جستوجوی حریصانهٔ ثروت، همانطور که در رمان فیتزجرالد مورد انتقاد قرار گرفتهاست، هشداری دربارهٔ خطرات تخریب محیط زیست در جهت منافع شخصی است.[۲۵۹] بهگفتهٔ کایل کیلر،[cm] جستوجوی گتسبی برای کسب موقعیت بیشتر، بهصورت کسب منابع خودمحور[cn] و انسانمحور آشکار میشود.[۲۶۰] گتسبی با الهام از شیوههای غارتگر معدنکاری مُرشد خیالیاش، دان کودی[co] در جنگلزدایی گسترده در بحبوحهٔ جنگ جهانی اول شرکت میکند و سپس فعالیتهای قاچاق نوشیدنیهای الکلی را براساس بهرهبرداری از کشاورزی آمریکای جنوبی انجام میدهد.[۲۶۱] گتسبی بهراحتی تباهی اسرافکارانهٔ درهٔ خاکستر را نادیده میگیرد تا سبک زندگی مصرفگرای (فرهنگ رسانهای)[cp] خود را دنبال کند و شکاف ثروت را تشدید میکند که در دههٔ ۱۹۲۰ آمریکا بهطور فزایندهای برجسته شد.[۲۶۲] کیلر استدلال میکند که با این وجود، هر کدام از این دلایل — درحالیکه صعود اجتماعی-اقتصادی گتسبی و خوددگرگونی او به همین عوامل بستگی دارد — تا حدی مسئول بحران زیستمحیطی کنونی هستند.[۲۶۳]
یهودستیزی[ویرایش]
گتسبی بزرگ بهدلیل استفاده از کلیشههای یهودیان، به یهودستیزی متهم شدهاست.[۲۶۴] مایر ولفسهایم[cq] یکی از شخصیتهای فرعی رمان، دوست یهودی و مرشد گتسبی است؛ سودجوی فاسدی که در امر قاچاق نوشیدنیهای الکلی به گتسبی کمک میکند و در گاوبندی سری جهانی ۱۹۱۹ سهیم بودهاست. او تنها دو بار در رمان ظاهر میشود؛ آخرین بار زمانی است که از شرکت در مراسم خاکسپاری گتسبی خودداری میکند. فیتزجرالد ولفسهایم را «جُهود ریزنقشی که دماغ پَخی داشت» با «چشمهای ریز» و «دو کُپه ظریف مو که توی هر کدام از سوراخهای بینیاش روییده بود»، توصیف میکند.[۲۶۵] او با برانگیختن کلیشههای نژادی درمورد دماغ یهودی ولفسهایم، آن را «باحالت»، «غمانگیز» و قادر به «نشانه گرفتن» در حالت عصبانیت توصیف میکند.[۲۶۶] شخصیت داستانی مایر ولفسهایم، کنایهای به زندگی واقعی قمارباز یهودی، آرنولد روتشتاین[cr] است؛[۲۶۷] رئیس تبهکار بدنام در نیویورک که فیتزجرالد یک بار در شرایط نامشخصی او را ملاقات کرد.[۲۶۸] روتشتاین در جریان رسوایی جورابهای سیاه[cs] که سری جهانی ۱۹۱۹[ct] را لکهدار کرد، مقصر شناخته شد.[۲۶۹]
ولفسهایم بهعنوان نمایندهٔ یهودستیزی اقتصادی تفسیر شدهاست. ریچارد لوی،[cu] نویسندهٔ کتاب یهودستیزی: دائرةالمعارف تاریخی تعصب و آزار و شکنجه[cv] ادعا میکند که ولفسهایم در خدمت پیوند یهودیت با فساد است.[۲۷۰] میلتون هیندوس،[cw] استادیار علوم انسانی دانشگاه شیکاگو طی مقالهای در سال ۱۹۴۷ که کامنتری منتشر کرد، درحالیکه معتقد است این کتاب یک دستاورد ادبی فوقالعاده است، اظهار داشت که ولفسهایم تهاجمیترین شخصیت رمان و این اثر دارای نجوای یهودیستیزانه است.[۲۷۱] با این حال هیندوس معتقد است کلیشههای یهودی که از جانب ولفسهایم نمایش یافتهاند، در زمان رخداد و نوشتن رمان، عادی بودند و تنوع یهودستیزی آن «معمولی، مرسوم، بیضرر و غیرسیاسی» بودهاست.[۲۷۲] مقالهنویس آرتور کریستال مقالهای را در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد که با این ارزیابیِ هیندوس موافق بود که استفادهٔ فیتزجرالد از کاریکاتورهای یهودی ناشی از بداندیشی نبودهاست و صرفاً بازتابیدهٔ باورهای رایج در زمان خود است. او به گزارشهای فرانسیس کرول،[cx] زن یهودی و منشی فیتزجرالد اشاره میکند که ادعا کرد فیتزجرالد از اتهامات یهودستیزی آسیب دیدهاست و به انتقادات ولفسهایم با این ادعا پاسخ داد که او صرفاً «یک کارکرد را در داستان انجام داده و هیچ ارتباطی به نژاد یا مذهب نداشتهاست.»[۲۷۳]
اقتباسها[ویرایش]
صحنه[ویرایش]
گتسبی از زمان انتشار، چندین بار برای صحنهٔ نمایش اقتباس شدهاست. اولین اقتباس صحنهایِ شناختهشده، کاری از نمایشنامهنویس آمریکایی، اوون دیویس بود که در ادامه، نسخهٔ فیلم ۱۹۲۶ شد.[۲۷۴] این نمایش به کارگردانی جرج کیوکر، ۲ فوریهٔ ۱۹۲۶ در برادوی روی صحنه رفت و ۱۱۲ دعوت به صحنه[cy] داشت. این نمایش تور موفقی را در همان سال تجربه کرد و شامل اجراهایی در شیکاگو بود که از ۱ اوت تا ۲ اکتبر نمایش یافتند.[۲۷۵] در موردی تازهتر، اپرای متروپولیتن نیویورک به جان هاربیسون[cz] مأموریت داد تا برای بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد حضور جیمز لواین در اپرای متروپولیتن، اقتباس اپرایی از این رمان را بسازد. نمایش اول این اثر که گتسبی بزرگ نام دارد، در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۹ بود.[۲۷۶] در ژوئیهٔ ۲۰۰۶، اقتباس صحنهای سایمن لوی،[da] به کارگردانی دیوید اسبیورنسون،[db] همزمان با بازگشایی دوبارهٔ تئاتر گاتری[dc] به روی صحنه رفت.[۲۷۷] نقاد نیویورک تایمز، بن برنتلی در سال ۲۰۱۰ اولین نمایش گتس[dd] را که تولیدِ آف برادوی بهوسیلهٔ ئیآراس[de] بود، بسیار تحسین کرد.[۲۷۸] این رمان برای اجراهای باله نیز اقتباس شدهاست. بالهمت[df] در سال ۲۰۰۹ نسخهای از آن را در تئاتر کپیتولِ[dg] کلمبوس به نمایش گذاشت.[۲۷۹] واشینگتن باله[dh] در سال ۲۰۱۰، نسخهای اقتباسی را در مرکز کندی به نمایش گذاشت که در سال بعد نیز اجرا شد.[۲۸۰]
فیلم[ویرایش]
اولین نسخهٔ فیلم از این رمان در سال ۱۹۲۶ اکران شد. این فیلم که خودش نسخهای از نمایشنامهٔ برادوی اوون دیویس بهشمار میرفت، به کارگردانی هربرت برنون ساخته شد و نقشآفرینان آن وارنر بکستر، لوئیس ویلسون و ویلیام پاول بودند. این فیلم نمونهای معروف از فیلم گمشده است. بررسیها نشان میدهد که این فیلم ممکن است وفادارترین اقتباس از این رمان بوده باشد اما تنها چیزی که اکنون از آن باقی ماندهاست، پیشپردهای در بایگانیهای ملی است.[۲۸۱] طبق گزارشها، فیتزجرالد و همسرش زلدا از نسخهٔ صامت بیزار بودند. زلدا به یکی از آشناهایش نوشت که این فیلم «گندیده» بود. او و اسکات سالن سینما را در هنگام پخش فیلم ترک کردند.[۲۸۲]
بهدنبال فیلم ۱۹۲۶، فیلم گتسبی بزرگ است که در سال ۱۹۴۹، به کارگردانی الیوت نیوجنت ساخته شد و بازیگران آن الن لاد، بتی فیلد و مکدونالد کری بودند. بیست و پنج سال بعد و در سال ۱۹۷۴، گتسبی بزرگ بار دیگر روی پردهٔ سینما ظاهر شد. کارگردان این فیلم جک کلیتن بود و در آن رابرت ردفورد در نقش گتسبی، میا فارو در نقش دیزی و سم واترستون در نقش نیک کاراوی بازی کردند.[۲۸۳] آخرین فیلم اقتباسی که تاکنون از این فیلم ساخته شدهاست، گتسبی بزرگ به کارگردانی باز لورمن است که لئوناردو دیکاپریو در نقش گتسبی، کری مولیگان در نقش دیزی و توبی مگوایر در نقش نیک نقشآفرینی کردند.[۲۸۴]
شرکت جلوههای بصری دابل نگتیو در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که فیلم پویانمایی اقتباسی از این رمان را به کارگردانی ویلیام جویس و نویسندگی برایان سلزنیک[dj] خواهد ساخت.[۲۸۵]
تلویزیون[ویرایش]
گتسبی تاکنون چندین بار بهعنوان فیلم تلویزیونی کوتاه بازسازی شدهاست. اولین اقتباس، اپیزودی از برنامهٔ تلویزیونی رابرت مونتگومری تقدیم میکند[dk] بود که از انبیسی پخش شد و در آن رابرت مونتگومری، فیلیس کرک و لی بومن نقشآفرینی کردند. کارگردانی این اپیزود بر عهدهٔ آلوین ساپینسلی[dl] بود.[۲۸۶] سیبیاس در سال ۱۹۵۸، اقتباس دیگری از این رمان را ساخت که اپیزودی از پلیهاوس ۹۰[dm] محسوب میشد و عنوان آن گتسبی بزرگ بود. کارگردان این اثر فرانکلین جی. شافنر و بازیگران آن رابرت رایان، جین کرین و راد تیلور بودند.[۲۸۷] اقتباسِ تلویزیونیِ تازهتر از این رمان، اثری تولیدشده در ایاندئی مووی است که در سال ۲۰۰۰ پخش شد. گتسبی بزرگ به کارگردانی رابرت مارکویتز[dn] ساخته شد و در آن توبی استیونز در نقش گتسبی، میرا سوروینو در نقش دیزی و پل راد در نقش نیک بازی کردند.[۲۸۸]
رمانهای گرافیکی[ویرایش]
گتسبی بزرگ در سه رمان گرافیکی اقتباس شدهاست. اولین اقتباس در سال ۲۰۰۷ از نیکی گرینبرگ[do] بود که «گتسبی بزرگ: یک اقتباس گرافیکی»[dp] را در استرالیا منتشر کرد. از آنجایی که رمان اصلی هنوز تحت حمایت قوانین حق تکثیر ایالات متحده بود، این نسخه هرگز در این کشور منتشر نشد. فرد فوردهام[dq] نسخهٔ دوم «گتسبی بزرگ: رمان گرافیکی»[dr] را اقتباس کرد و آیا مورتون[ds] در سال ۲۰۲۰ تصویرگری آن را انجام داد. سرانجام، کی. وودمن-مینارد[dt] در سال ۲۰۲۱ «گتسبی بزرگ: یک اقتباس از رمان گرافیکی»[du] را اقتباس و تصویرگری کرد که کندلویک پرس[dv] آن را منتشر کرد.[۲۸۹]
سایر رسانهها[ویرایش]
این رمان در قالبهای رسانهای دیگر مانند قسمتهای رادیویی و بازیهای ویدئویی اقتباس شدهاست. اولین قسمت رادیویی، اقتباس نیمساعته در سال ۱۹۵۰ برای ساعت خانوادهٔ ستارگانِ[dw] شبکهٔ سیبیاس با بازی کرک داگلاس در نقش گتسبی بود.[۲۹۰] این رمان در سال ۲۰۰۸ برای ده قسمت در سرویس جهانی بیبیسی خوانده شد. رادیو بیبیسی ۴ در سال ۲۰۱۲ گتسبی بزرگ را در فرم سریال کلاسیک[dx] بهصورت نمایشنامه درآورد که سازندهٔ آن نمایشنامهنویس، رابرت فارست[dy] بود.[۲۹۱] اوبرون مدیا[dz] در سال ۲۰۱۰ بازی معمولی در سبک معمایی اشیای پنهان[ea] را منتشر کرد که ماجراهای کلاسیک: گتسبی بزرگ[eb] نام دارد.[۲۹۲]
ترجمه به فارسی[ویرایش]
نخستین ترجمه[ویرایش]
در سالهایی که جوانتر و بهناچار آسیبپذیرتر بودم پدرم پندی به من داد که آن را تا به امروز در ذهن خود مزهمزه میکنم. وی گفت: «هر وقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری، یادت باشه که تو این دنیا، همهٔ مردم مزایای تو رو نداشتهن.» پدرم بیش از آن نگفت ولی من و او با وجود کمحرفی همیشه زبان یکدیگر را خوب میفهمیم، و من دریافتم که مقصودش خیلی بیشتر از آن بود.
ترجمهٔ گتسبی بزرگ، ۱۷[۲۹۳]
فرانکلین و سازمان کتابهای جیبی[ویرایش]
کریم امامی اولین مترجم در ایران بود که گتسبی بزرگ را به فارسی برگرداند. او در اوایل دههٔ ۱۳۴۰ در بخشهای فارسی و انگلیسی روزنامهٔ کیهان مشغول به کار بود و در آنجا به نویسندگی و ترجمهٔ خبرها، مقالات و آثار نویسندگان و شاعران ایرانی به زبان انگلیسی برای انتشار در کیهان اینترنشنال و ضمیمههای آن پرداخت.[۲۹۴] امامی اولین کتاب ترجمهای خود را که برگردان نمایشنامهٔ با خشم به یاد آر از جان آزبرن به فارسی است، با هزینهٔ شخصی خود در سال ۱۳۴۲ به چاپ رساند.[۲۹۵] ترجمهٔ این نمایشنامه، مطالبی که در کیهان اینترنشنال منتشر میکرد و نیز آشنایی قبلی دریابندری که از زمان فعالیت امامی در استودیو فیلم گلستان شکل گرفته بود، موجب شد تا او پیشنهاد ترجمهٔ این رمان را به امامی بدهد.[۲۹۶] نجف دریابندری در آن زمان سرویراستاری مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین را بر عهده داشت.[۲۹۷] او بهدنبال مترجم برای ترجمهٔ کتابهای آمریکایی میگشت و پس از گفتوگوها، امامی پیشنهاد فرانکلین برای ترجمهٔ رمان فیتزجرالد را میپذیرد.[۲۹۸]
فرانکلین شاخهٔ تهران یکی از نمایندگیهای مؤسسهای به همین نام، مستقر در نیویورک بود؛ مؤسسهای خصوصی و غیرانتفاعی که در سال ۱۹۵۲ با همکاری گروهی از ناشران آمریکایی، تحت عنوان «فرانکلین بوک پروگرم» تأسیس شد و هدف آن فراهم کردن بستری مناسب برای ترجمه و انتشار کتاب به زبانهای کشورهای در حال توسعه بود که این امر با تأسیس نمایندگیها در کشورهای مختلف، به ویژه در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی میسر شد.[۲۹۹] پس از گفتگوی نمایندگان این برنامه با همایون صنعتیزاده، وی پیشنهاد آنان برای ایجاد نمایندگی در ایران را میپذیرد و مقدمات فعالیت فرانکلین تهران با نام رسمی مؤسسه انتشارات فرانکلین از سال ۱۳۳۲ آغاز میشود.[۳۰۰] فرانکلین نیویورک فهرستی از کتابها را برای تمامی شعبههای خود، از جمله تهران میفرستاد و فرانکلین تهران نیز بر اساس نیازهای جامعهٔ ایران و نیز با توجه به وضعیت بازار نشر، عنوانها را به ناشران مختلف پیشنهاد و در صورتی که نظرشان مساعد بود، آنان را در ترجمه، آمادهسازی و انتشار یاری میکرد.[۳۰۱] با این کار فرانکلین درصدی از بهای پشت جلد کتاب را دریافت میکرد و در ابتدای کتاب نیز عبارت «با همکاری مؤسسه انتشارات فرانکلین» درج میشد.[۳۰۲]
بهگفتهٔ امامی، ترجمهٔ گتسبی شش ماه طول کشید[۳۰۳] و انتشارات فرانکلین که پیشنهاد ترجمهٔ رمان فیتزجرالد را داده بود، انتشار آن را به شرکت انتشارات سیروید سپرد که در سال ۱۳۴۴، با عنوان طلا و خاکستر منتشر شد.[۳۰۴] بهگفتهٔ مترجم، این تصمیم ناشر بود که رمان با عنوان دیگری منتشر شود.[۳۰۵] پس از انتشار نخستین چاپ، انتقادهایی به ترجمهٔ امامی که اصالتاً شیرازی بود مطرح شد؛ از جمله بهمن فرسی که معتقد بود برخی اصطلاحات شیرازی در متن کتاب، بهویژه در بخش گفتگوها دیده میشود.[۳۰۶] امامی بهگفتهٔ خودش در چاپها و بازنگریهای بعدی سعی کرد تا از حجم «شیرازیبازی» ها بکاهد و تغییرات جزئی در ترجمه را انجام داد.[۳۰۷] از نظر امامی نثر فیتزجرالد دشوار بود و اگر میخواست سبک این نویسنده را حفظ کند، ترجمهٔ گتسبی بزرگ به فارسیِ روان و راحت نمیشد.[۳۰۸] او سعی کرد این رمان را که معتقد بود نثری دقیق و ظریف دارد، بهطور کامل به فارسی برگرداند که همین موضوع باعث میشود تا از نظر وی نثر فارسی آن ساده نباشد و مانند متن اصلی کتاب، سنگین به نظر برسد.[۳۰۹]
صنعتیزاده در اواخر دههٔ ۱۳۳۰، سازمان کتابهای جیبی را تأسیس کرد که به انتشار دوبارهٔ کتابهایی میپرداخت که پیشتر در قطع بزرگ منتشر شده بودند.[۳۱۰] یکی از کتابهایی که در این سازمان تجدید چاپ شد، طلا و خاکستر بود که چاپ دوم آن در سال ۱۳۴۷، این بار با همان عنوانِ اصلیِ گتسبی بزرگ، در قطع جیبی منتشر شد.[۳۱۱] ناشر سومین چاپ نیز همانند چاپ دوم، سازمان کتابهای جیبی بود که این اثر را در قطع رقعی کوچک در سال ۱۳۵۴ منتشر کرد.[۳۱۲]
پس از انقلاب ۱۳۵۷[ویرایش]
علیاصغر مهاجر که در میانهٔ دههٔ ۱۳۴۰ مدیریت فرانکلین را از صنعتیزاده تحویل گرفته بود،[۳۱۳] در سال ۱۳۵۴ تصمیم به انحلال این مؤسسهٔ انتشاراتی گرفت و پس از طی فرایندها، در نهایت در سال ۱۳۵۶ تشکیلات آن به سازمان آموزشی نومرز، وابسته به دانشگاه آزاد ایران منتقل و بهطور رسمی از فرانکلین نیویورک جدا شد.[۳۱۴] در همان زمان سهام سازمان کتابهای جیبی نیز به انتشارات امیرکبیر که عبدالرحیم جعفری اداره میکرد، فروخته شد.[۳۱۵] پس از انقلاب ۱۳۵۷، سازمان آموزشی نومرز به سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی تغییر نام یافت و در دههٔ ۱۳۷۰ در انتشارات علمی و فرهنگی ادغام گردید.[۳۱۶] گروه انتشاراتی امیرکبیر نیز که سهام سازمان کتابهای جیبی را خریداری کرده بود، در سال ۱۳۶۲ به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد.[۳۱۷] با این تغییر و تحولات، ترجمهٔ امامی از گتسبی بزرگ نیز برای سالها تجدید چاپ نشد.[۳۱۸]
امامی در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ از گردانندگان انتشارات و کتابفروشی زمینه بود و در این سالها به تصحیح و بهبود ترجمهٔ گتسبی بزرگ پرداخت.[۳۱۹] بیست و پنج سال پس از آخرین چاپِ ترجمهٔ این رمان، انتشارات نیلوفر مجوز بازچاپ گتسبی را از انتشارات علمی و فرهنگی اخذ و آن را در سال ۱۳۷۹، با ویرایشهای اساسی امامی منتشر میکند.[۳۲۰] امامی در مقدمهٔ چاپ چهارم، به برخی از تصحیحها و بهبودهای ترجمه اشاره میکند و همانند چاپهای قبلی، ترجمهٔ برخی از نامههای نویسنده، فهرست آثار وی، نقدی به رمان و نامهٔ مترجم به عزیزهندوخان را بههمراه فهرست ۱۰۰ رمان برتر قرن بیستم، در انتهای کتاب میآورد.[۳۲۱] او در گتسبی بزرگ، بیشتر از ترجمهٔ تحتاللفظی و همچنین از شیوههای دیگر ترجمه همچون جایگزینی، واژهسازی و وامگیری کمک گرفت.[۳۲۲] امامی در ترجمهاش از شیوهٔ حذف کردن استفاده نکرد تا با ترکیب شیوههای مختلف بتواند مفاهیم را به زبان مقصد منتقل کند.[۳۲۳]
دهه ۱۳۹۰ و ترجمههای تازه[ویرایش]
در دههٔ ۱۳۹۰ ترجمههای متعددی از گتسبی بزرگ در ایران منتشر شد که شامل بازچاپ ترجمهٔ کریم امامی نیز میشود که انتشارات امیرکبیر و علمی و فرهنگی منتشر کردند. انتشارات امیرکبیر در سال ۱۳۹۰، بار دیگر ترجمهٔ امامی را در مجموعهٔ رمانهای بزرگ دنیا[۳۲۴] و انتشارات علمی و فرهنگی نیز در سال ۱۳۹۵، این رمان را در قطع جیبی منتشر کرد.[۳۲۵] برگردان مهدی افشار که انتشارات مجید در سال ۱۳۹۲ منتشر کرد و ترجمهٔ محمدصادق سبطالشیخ از نشر چلچله در سال ۱۳۹۳، از اولین بازترجمههایی بود که از این رمان منتشر شد.[۳۲۶] نشر روزگار نیز در سال ۱۳۹۴، ترجمهٔ تازهای از گتسبی را منتشر کرد که برگردانی از معصومه عسگری است.[۳۲۷]
نشر ماهی در سال ۱۳۹۵، ترجمهای تازه از گتسبی بزرگ را منتشر کرد که برگردانی از رضا رضایی است.[۳۲۸] رضایی که پیش از گتسبی، برخی از رمانهای نویسندگان مختلف را ترجمه یا بازترجمه کرده بود، معتقد است که ترجمهٔ مجددِ آثار کلاسیک، امری رایج تلقی میشود و در صورتی که به بهبود ترجمههای پیشین بینجامد، بهتر است تا انجام شود.[۳۲۹] بهگفتهٔ رضایی، علی خزاعیفر مدیر فصلنامهٔ مترجم از او و چند مترجم دیگر میخواهد فصل اول رمان گتسبی بزرگ را ترجمه کنند تا در این تحقیق گرایشهای آنان مورد بررسی قرار بگیرد و با هم مقایسه شوند. این موضوع باعث شد تا رضایی به بازترجمهٔ این اثر بپردازد.[۳۳۰] از نظر رضایی، ترجمههای مجددی که از گتسبی بزرگ منتشر شدهاند، از نخستین ترجمه ضعیفتر هستند و او پس از بررسی ترجمهٔ کریم امامی که از دیدگاه وی «معیوب» است، تلاش کرد تا ترجمهٔ بهتری را ارائه کند.[۳۳۱] او ترجمهٔ گتسبی بزرگ را بهدلیل «ریزهکاریهای عجیب و غریبی» که دارد، ناتمام و وقتگیر دانست و بهمانند دامی توصیف کرد که میتواند باعث دردسر برای مترجم آن شود.[۳۳۲] او در پیشگفتار ترجمهٔ خود بهطور مختصر به معرفی فیتزجرالد و دلایل بازترجمهٔ این اثر میپردازد و نیز نقدی از رمان را در پسگفتار این کتاب قرار دادهاست.[۳۳۳]
نرگس انتخابی معتقد است که با وجود ایجاز گتسبی بزرگ، فیتزجرالد با «بازیهای زبانی» و استفاده از «واژگان، اصطلاحات و تعابیر بکر» کار را برای مترجم این اثر دشوار کردهاست.[۳۳۴] او به شیوهٔ بهکارگیری رضایی از زبان شکسته که به تناسب موقعیتهای داستان است، اشاره و آن را «هوشمندانه و محتاطانه و نظاممند» دانست.[۳۳۵] انتخابی در عین حال معتقد است که مترجم میتوانست پانوشتهای بیشتری را با توجه به اشارههایی که نویسندهٔ رمان به فرهنگ آمریکایی دارد، بیاورد تا به خواننده در درک بیشتر داستان کمک کند.[۳۳۶] محمد دهقانی برخلاف نظر انتخابی با کاربرد زبان شکسته در دیالوگهای این رمان موافق نیست و معتقد است که استفادهٔ درست رضایی از «لحن و نحو زبان محاوره» کفایت میکرد. از نگاه وی، «شکستهنویسی» باعث بروز مشکلاتی میشود و بهتر بود تا خوانندهٔ این رمان را آزاد گذاشت تا «داستان را با هر لهجهای که خودش دوست دارد بخواند.»[۳۳۷] او به لزوم دقت بیشتر در ترجمهٔ برخی تعبیرات و صفات نیز اشاره کرد و به مقایسهٔ برخی از این موارد با ترجمهٔ امامی پرداخت.[۳۳۸] هومن پناهنده، زبانشناس، ویراستار و مترجم در مقالهای که در نگاه نو منتشر شد، به مقایسهٔ ترجمههای امامی و رضایی پرداخت.[۳۳۹] او در این مقاله نوشت که ترجمههای مجدد گتسبی بزرگ باید در تلاش باشند تا ترجمهای برتر از نخستین ترجمه را ارائه کنند. از نگاه وی این امر برای سه ترجمهٔ مجددی که پیش از ترجمهٔ رضایی منتشر شدهاند، صادق نیست و میزان کیفیت آنها نمیتواند پیشرفت ترجمهٔ امامی را نشان بدهد.[۳۴۰]
یادداشتها[ویرایش]
- ↑ تاریخنگار جف نیلسون،[a] اف. اسکات فیتزجرالد را ملکالشعرای عصر جاز توصیف میکند؛ «خشنترین و پُرزَرقوبَرقترین دوران در تاریخ ایالات متحده».[۱]
- ↑ محل فروش نوشیدنیهای الکلی قاچاق در دههٔ ۱۹۲۰ و اوایل دههٔ ۱۹۳۰ که ساخت یا فروش نوشیدنیهای الکلی در آمریکا غیرقانونی بود و مردم از این طریق میتوانستند تهیه کنند.[۷]
- ↑ مهمانیرو به شخصی، عموماً به زنی با پیشینهٔ ثروتمند و احتمالاً اشرافی گفته میشود که در سطح عالی جامعه حضور دارد و زمان خود را صرف شرکت در مجلسهای مختلف مد روز میکند.
- ↑ خانوادهٔ ثروتمند زلدا سایر بهعنوان زیبای جنوبی، ۲۲ خدمتکار خانگی را استخدام کرد که بسیاری از آنها آفریقایی-آمریکایی بودند.[۲۲] او به هر نوع کار خانگی عادت نداشت و انجام همهٔ کارها را به خادمانش محول میکرد.[۲۳]
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ فیتزجرالد در سراسر این رمان منطقۀ بومی خود در میدوست — شهرهای آنسوی اوهایو — را با فضیلت درک شده و سادگی روستایی غرب آمریکا مشخص میکند که از نظر فرهنگی متمایز از ارزشهای روبهزوال شرق ایالات متحده است.[۳۲]
- ↑ تکیهکلامی که گتسبی بارها در داستان از آن استفاده میکند. این اصطلاح احتمال میرود ریشهای انگلیسی داشته باشد و ممکن است به زمانی بازگردد که گتسبی در آکسفورد تحصیل میکرد. همچنین بیان این اصطلاح در بین افراد طبقهٔ پایین اجتماعی نیویورک در آن دوران رایج بود.[۳۶]
- ↑ دبیوتنت که بهصورت کوتاه دبت نیز بهکار میرود، به دختری جوان از خانوادهای با پیشزمینهٔ اشرافی یا طبقهٔ فرادست گفته میشود که به بلوغ رسیدهاست و برای نخستین بار بهطور رسمی در مجامع که میتواند مجلس رقص باشد، ظاهر و معرفی شود.
- ↑ نمونهٔ احتمالی دیگر برای تام بیوکنن میتواند قهرمان جنوبی چوگان و هوانورد، تامی هیچکاک جونیور باشد که فیتزجرالد در مهمانیهای لانگ آیلند نیویورک با او آشنا شد.[۴۲]
- ↑ منابع دست اول همچون زلدا فیتزجرالد و دوست اف. اسکات فیتزجرالد، ادمون ویلسون هر دو اعلام کردند که ماکس گرلاخ همسایهٔ فیتزجرالد بود.[۶۷] دانشوران هنوز سوابق ملکی باقی مانده برای اقامتگاه لانگ آیلند با نام گرلاخ را پیدا نکردهاند. با این حال، احتمالاً «شکافهایی در پروندهٔ نشانیهای وی وجود دارد»[۶۸] و بازسازی دقیق زندگی و محل اقامت گرلاخ بهشدت «بهدلیل وضعیت ناقص اسناد مربوطه مانع شدهاست.»[۶۹]
- ↑ محقق هورست کروز[aj] در کتابی نوشتهٔ سال ۲۰۰۹ ادعا میکند که ماکس گرلاخ در برلین یا در نزدیکی آن به دنیا آمد و در جوانی با خانوادهٔ آلمانیاش به آمریکا مهاجرت کرد.[۷۱]
- ↑ با پایان ممنوعیت الکل و آغاز رکود بزرگ، ماکس گرلاخ ثروت خود را از دست داد. او پس از آن در فقر زندگی میکرد و سرانجام در سال ۱۹۳۹ خودکشی کرد.[۷۳]
- ↑ تنها دو صفحه از نخستین پیشنویس گتسبی بزرگ باقی ماند. فیتزجرالد آن را همراه با نامهاش به ویلا کاتر در سال ۱۹۲۵ فرستاد که اکنون در میان نوشتههای فیتزجرالد در دانشگاه پرینستون قرار دارد.[۸۳]
- ↑ زمانی که فیتزجرالد در کن مشغول کار روی رمان بود، همسرش زلدا عاشق ادوارد جوزان،[ap] خلبان نیروی دریایی فرانسه شد و درخواست طلاق کرد.[۹۶]
- ↑ در سال ۲۰۰۲ و پس از گذشت شش دهه از مرگ فیتزجرالد، پیشنویس اولیهٔ این رمانِ اکنون مشهور او، تحت عنوان تریمالکیو: نسخهٔ اولیهٔ گتسبی بزرگ منتشر شد.[۱۱۰]
- ↑ سالها پس از انتشار گتسبی بزرگ تصور میشد که نقاشی اصلی فرانسیس کوگات برای جلد این کتاب برای همیشه گمشده است؛ تا زمانی که این طرح در سطل زبالۀ اسکریبنرز پیدا و به مجموعۀ هنرهای گرافیکی کتابخانههای دانشگاه پرینستون اهدا شد.[۱۲۹]
- ↑ این گفتهٔ دیزی که امیدوار است دخترش یک «نفهم کوچک خوشگل» باشد، در حقیقت از زلدا فیتزجرالد است که وقتی فرزندشان در ۲۶ اکتبر ۱۹۲۱ در بیمارستان سنت پال به دنیا آمد، گفت.[۲۱۳]
- ↑ فسندن (۲۰۰۵) استدلال میکند که فیتزجرالد با گرایش جنسی خود دستوپنجه نرم میکرد.[۲۴۱] در مقابل، براکلی (۲۰۰۲) اصرار دارد که «هر کس را میتوان همجنسگرای پنهان نامید اما شواهدی مبنی بر اینکه فیتزجرالد بهطور همیشگی درگیر وابستگی همجنسگرایی باشد، وجود ندارد.»[۲۴۲]
- ↑ دانشوران روی عبارتی متمرکز شدهاند که فیتزجرالد نیمی از ذهنش را زنانه توصیف کرد.[۲۴۳] فیتزجرالد طی نامهای در سال ۱۹۳۵ که برای لورا گاتری[ci] نوشت، اظهار کرد: «نمیدانم چهچیزی در من وجود دارد یا هنگام آغاز نوشتن بر من الهام میشود. نیمی از من زنانه است — حداقل ذهنم اینطور است.»[۲۴۴]
- ↑ The Machine in the Garden
واژهنامه[ویرایش]
- ↑ Jeff Nilsson
- ↑ Speakeasy
- ↑ Petting
- ↑ Bootlegging
- ↑ Ginevara King
- ↑ Second lieutenant
- ↑ William "Bill" Mitchell
- ↑ Roaring Twenties
- ↑ Nick Carraway
- ↑ Daisy
- ↑ Tom Buchanan
- ↑ Jordan Baker
- ↑ Myrtle Wilson
- ↑ George B. Wilson
- ↑ 3rd Infantry Division
- ↑ American Expeditionary Forces
- ↑ Henry Gatz
- ↑ Camp Taylor
- ↑ Trinity College
- ↑ Max Gerlach
- ↑ Debutante
- ↑ Charles King
- ↑ Edith Cummings
- ↑ Jordan Motor Car Company
- ↑ Baker Motor Vehicle
- ↑ The Vegetable
- ↑ Frances Scott "Scottie" Fitzgerald
- ↑ Ring Lardner
- ↑ Lew Fields
- ↑ Manhasset Neck
- ↑ Sands Point
- ↑ Gold Coast
- ↑ Land's End
- ↑ Oheka Castle
- ↑ Beacon Towers
- ↑ Horst Kruse
- ↑ American Expeditionary Forces
- ↑ Hall-Mills murder case
- ↑ Ada
- ↑ Dud
- ↑ A Lost Lady
- ↑ Edouard Jozan
- ↑ Among Ash Heaps and Millionaires
- ↑ Trimalchio
- ↑ Trimalchio in West Egg
- ↑ On the Road to West Egg
- ↑ Under the Red, White, and Blue
- ↑ The Gold-Hatted Gatsby
- ↑ The High-Bouncing Lover
- ↑ Thomas Parke D'Invilliers
- ↑ Tony Tanner
- ↑ Francis Cugat
- ↑ Francisco Coradal-Cougat
- ↑ Edwin Clark
- ↑ Lillian C. Ford
- ↑ New York Herald Tribune
- ↑ Harvey Eagleton
- ↑ Ralph Coghlan
- ↑ St. Louis Post-Dispatch
- ↑ Ruth Snyder
- ↑ New York Evening World
- ↑ John McClure
- ↑ The Times-Picayune
- ↑ John Peale Bishop
- ↑ Edward Newhouse
- ↑ Edmund Wilson
- ↑ Council on Books in Wartime
- ↑ Armed Services Editions
- ↑ Arthur Mizener
- ↑ The Far Side of Paradise
- ↑ Roger L. Pearson
- ↑ Sarah Churchwell
- ↑ Class differences
- ↑ Dianne Bechtel
- ↑ Ellen Bernard Thompson Pyle
- ↑ Societal gender expectations
- ↑ Leland S. Person Jr.
- ↑ Trophy wife
- ↑ socio-economic status
- ↑ he Rise of the Colored Empires
- ↑ The Rising Tide of Color
- ↑ Bestseller
- ↑ Walter Benn Michaels
- ↑ Old Stock Americans
- ↑ Queer readings
- ↑ Closeted homosexual
- ↑ Laura Guthrie
- ↑ Lionel Trilling
- ↑ Otto Friedrich
- ↑ Leo Marx
- ↑ Kyle Keeler
- ↑ Self-interest
- ↑ Dan Cody
- ↑ Media culture
- ↑ Meyer Wolfsheim
- ↑ Arnold Rothstein
- ↑ Black Sox Scandal
- ↑ 1919 World Series
- ↑ Richard Levy
- ↑ Antisemitism: A Historical Encyclopedia of Prejudice and Persecution
- ↑ Milton Hindus
- ↑ Frances Kroll
- ↑ Curtain call
- ↑ John Harbison
- ↑ Simon Levy
- ↑ David Esbjornson
- ↑ Guthrie Theater
- ↑ Gatz
- ↑ Elevator Repair Service
- ↑ BalletMet
- ↑ The Capitol Theatre
- ↑ The Washington Ballet
- ↑ lobby card
- ↑ Brian Selznick
- ↑ Robert Montgomery Presents
- ↑ Alvin Sapinsley
- ↑ Playhouse 90
- ↑ Robert Markowitz
- ↑ Nicki Greenberg
- ↑ The Great Gatsby: A Graphic Adaptation
- ↑ Fred Fordham
- ↑ The Great Gatsby: The Graphic Novel
- ↑ Aya Morton
- ↑ K. Woodman-Maynard
- ↑ The Great Gatsby: A Graphic Novel Adaptation
- ↑ Candlewick Press
- ↑ Family Hour of Stars
- ↑ Classic Serial
- ↑ Robert Forrest
- ↑ Oberon Media
- ↑ Hidden object game
- ↑ The Great Gatsby: The Video Game
پانویس[ویرایش]
- ↑ Donahue, Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 16.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 18.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 15.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 18.
- ↑ Donahue, Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel.
- ↑ Okrent, Last Call, 207–210.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 14–15; Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 18; Donahue, Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel; Gross, Understanding the Great Gatsby, 167.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 15.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 13–22.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 11, 129, 140.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 30–31.
- ↑ Smith, Love Notes Drenched in Moonlight; Mizener, The Far Side of Paradise, 50.
- ↑ West, The Perfect Hour, 35.
- ↑ Smith, Love Notes Drenched in Moonlight.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 70; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 80, 82.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 80, 82.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 79–80.
- ↑ West, The Perfect Hour, 73; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 86, 91.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 91; Mizener, The Far Side of Paradise, 85, 89, 90.
- ↑ Wagner-Martin, Zelda Sayre, Belle, 24.
- ↑ Wagner-Martin, Zelda Sayre, Belle, 24; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 437, 189; Turnbull, Scott Fitzgerald, 111.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 79–82, 87.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 164.
- ↑ Olly, Long Island during Prohibition.
- ↑ Riedel, The indulgent world of F. Scott Fitzgerald.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 135, 140.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 140–141.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 140, 141.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 141.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 190; Marx, The Machine in the Garden, 363; Turnbull, Scott Fitzgerald, 46.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 190.
- ↑ McCullen, This Tremendous Detail, 11–20.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178.
- ↑ Graham and Heggestad, The term 'old sport' in The Great Gatsby (1925), 413–415.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 45–46.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 301.
- ↑ Smith, Love Notes Drenched in Moonlight; Corrigan, So We Read On, 58; Borrelli, Revisiting Ginevra King.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 9.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 9–11, 246; Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54; Baker, White-Collar Supremacy.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 82–88.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 9–11, 246; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 86; West, The Perfect Hour, 66–70.
- ↑ West, The Perfect Hour, 4, 57–59.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 211.
- ↑ West, The Perfect Hour, 57–59.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 9–11.
- ↑ Whipple, Cleveland's Colorful Characters, 85.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 184; Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 124; Fitzgerald, The Great Gatsby, 95; Fitzgerald, F. Scott Fitzgerald, 184.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 23.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 18; Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 101.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 64.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 54–55; Fitzgerald, The Great Gatsby, 28–29.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 18; Fitzgerald, The Great Gatsby, 107; Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 101.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 184.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Curnutt, A Historical Guide to F. Scott Fitzgerald, 58; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 185.
- ↑ Fitzgerald, The Letters of F. Scott Fitzgerald, 189.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Turnbull, Scott Fitzgerald, 150.
- ↑ Murphy, Eyeing the Unreal Estate of Gatsby Esq.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 38–39.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 38–39.
- ↑ Kellogg, Last Gasp of the Gatsby House; Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 45; Randall, The Mansions of Long Island's Gold Coast, 255–257.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 13-14.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 23-24.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 20.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Kruse, The Real Jay Gatsby, 51.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 6, 20.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 53–54, 47–48, 63–64.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Kruse, The Real Jay Gatsby, 47–48; Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 15.
- ↑ Kruse, F. Scott Fitzgerald at Work, 15.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 47.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 60.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 45–83; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178.
- ↑ Churchwell, Careless People, 1–9; Lopate, Murder, Mayhem, and the Invention of The Great Gatsby.
- ↑ Powers, The Road to West Egg, 9–11.
- ↑ West, Trimalchio, xi.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 53–54; Eble, The Great Gatsby, 37; Haglund, The Forgotten Childhood of Jay Gatsby.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, xvi, xx.
- ↑ Eble, The Craft of Revision, 325.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 178; Bruccoli, An Instance of Apparent Plagiarism, 176.
- ↑ Alter, A Darker, More Ruthless Gatsby.
- ↑ Alter, A Darker, More Ruthless Gatsby.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 190.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 37.
- ↑ Leader, Daisy Packs Her Bags, 13–15; Flanagan, Fitzgerald's 'Radiant World'.
- ↑ Quirk, Fitzgerald and Cather, 578.
- ↑ Bruccoli, An Instance of Apparent Plagiarism, 171-172; Quirk, Fitzgerald and Cather, 578.
- ↑ Harvey, Redefining the American Dream, 76; Funda, Review of 'Redefining the American Dream, 275; Rosowski, Willa Cather's 'A Lost Lady', 51.
- ↑ Bruccoli, An Instance of Apparent Plagiarism, 171-172; Quirk, Fitzgerald and Cather, 578.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 143–144.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 195; Milford, Zelda, 112; Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206.
- ↑ Perkins, The Sons of Maxwell Perkins, 27–30.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 38.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 326.
- ↑ Perkins, The Sons of Maxwell Perkins, 27–30.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 54–56; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 215.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 213.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 215.
- ↑ Fitzgerald, F. Scott Fitzgerald's Ledger; Zuckerman, The Finances of F. Scott Fitzgerald, Handwritten by Fitzgerald.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206–207; Mizener, The Far Side of Paradise, 185.
- ↑ The Girl at the Grand Palais.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206–207; Mizener, The Far Side of Paradise, 185; Vanderbilt, The Making of a Bestseller, 96.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 207.
- ↑ West, Trimalchio: An Early Version of 'The Great Gatsby'.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, 88.
- ↑ Fitzgerald, The Great Gatsby, vii–viii.
- ↑ Hill, Burns and Shillingsburg, Text: An Interdisciplinary Annual of Textual Studies, 331.
- ↑ Fitzgerald and Perkins, Dear Scott/Dear Max, 87.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 206–207.
- ↑ Tate, Critical Companion to F. Scott Fitzgerald, 87.
- ↑ Churchwell, What Makes The Great Gatsby Great?; Lipton, Where Is Jay Gatsby's Mansion?.
- ↑ Lazo, F. Scott Fitzgerald, 75.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 215–217.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 141–155.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 141.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 202.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 140–155.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 146.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 148–149.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 149–151.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 149–153.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 154.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 145, 154.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 143, 154.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 145.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 141.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 143–144, 145–146.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 142.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 140–155.
- ↑ Hemingway, A Moveable Feast, 176.
- ↑ Scribner, Celestial Eyes, 140–155.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217; O'Meara, Lost City, 49.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 218.
- ↑ Quirk, Fitzgerald and Cather, 576; Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 217; Mizener, The Far Side of Paradise, 193.
- ↑ Clark, Scott Fitzgerald Looks into Middle Age.
- ↑ Ford, The Seamy Side of Society.
- ↑ Books on Our Table.
- ↑ Turns with a Bookworm.
- ↑ Mencken, Fitzgerald, The Stylist, Challenges Fitzgerald, the Social Historian, 9.
- ↑ Eagleton, Prophets of the New Age.
- ↑ Coghlan, F. Scott Fitzgerald.
- ↑ Snyder, A Minute or Two with Books.
- ↑ McClure, Literature – And Less.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 37.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 270.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 37.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 219; Leader, Daisy Packs Her Bags, 13–15.
- ↑ Kruse, The Real Jay Gatsby, 75.
- ↑ O'Meara, Lost City, 49.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 175.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 175.
- ↑ Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby; Fitzgerald, F. Scott Fitzgerald's Ledger.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Rimer, Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers.
- ↑ Donahue, 'The Great Gatsby' By The Numbers.
- ↑ Scott Fitzgerald, Author, Dies at 44.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Cole, Books in Action, 25.
- ↑ Cole, Books in Action, 26.
- ↑ Wittels, What the G.I. Reads.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later; Verghis, Careless People of F. Scott Fitzgerald's Great Gatsby Have a Modern Equivalent.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 217.
- ↑ Verghis, Careless People of F. Scott Fitzgerald's Great Gatsby Have a Modern Equivalent.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 183.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 90.
- ↑ Mizener, Gatsby, 35 Years Later.
- ↑ Eble, The Great Gatsby, 34, 45; Batchelor, Gatsby.
- ↑ Hogeback, 12 Novels Considered the 'Greatest Book Ever Written'; Lacayo and Grossman, All-TIME 100 Novels; Burt, The Novel 100.
- ↑ Rimer, Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers.
- ↑ Italie, Everyone invited.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 89–90.
- ↑ Donahue, 'The Great Gatsby' By The Numbers.
- ↑ Donahue, 'The Great Gatsby' By The Numbers.
- ↑ Alter, Mickey Mouse Will Be Public Domain Soon; Williams, The 'Great Gatsby' Glut.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Kazin, F. Scott Fitzgerald, 189; Bewley, Scott Fitzgerald's Criticism of America, 223-224.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Pearson, Gatsby, 638.
- ↑ Pearson, Gatsby, 645.
- ↑ Rimer, Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers; Bewley, Scott Fitzgerald's Criticism of America, 225, 238.
- ↑ Churchwell, What Makes The Great Gatsby Great?; Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction; Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 117.
- ↑ Churchwell, What Makes The Great Gatsby Great?.
- ↑ Churchwell, What Makes The Great Gatsby Great?.
- ↑ Churchwell, What Makes The Great Gatsby Great?; Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction; Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 117.
- ↑ Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction.
- ↑ Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 120.
- ↑ Bechtel, Jay Gatsby, Failed Intellectual, 117, 128.
- ↑ Drudzina, Teaching F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby from Multiple Critical Perspectives, 17–20.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 301.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 20 ,210, 221.
- ↑ Fitzgerald, The Crack-Up, 14–16.
- ↑ Conor, The Spectacular Modern Woman, 209.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 250–257.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 253.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 209; Donahue, Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 250.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 256.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 250–257.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 156; Turnbull, Scott Fitzgerald, 127; Milford, Zelda, 80.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 253, 256.
- ↑ Person, Herstory' and Daisy Buchanan, 253.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 55; Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52; Michaels, Our America, 18, 29; Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 43; Berman, The Great Gatsby and Modern Times, 33.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54; Michaels, Our America, 18, 29.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54; Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 36; Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52.
- ↑ Michaels, Our America, 29.
- ↑ Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52; Michaels, Our America, 18, 29.
- ↑ Berman, The Great Gatsby and Modern Times, 33; Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 53.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 38.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 45.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 40; Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 54.
- ↑ Pekarofski, The Passing of Jay Gatsby, 52.
- ↑ Slater, Ethnicity in The Great Gatsby, 56.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 41.
- ↑ Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction.
- ↑ Gillespie, The Great Gatsby's Creative Destruction; Vogel, Civilization's Going to Pieces:, 29–30, 33, 38–40, 51.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces, 38–40.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 28; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 284; Milford, Zelda, 154; Kerr, Feeling Half Feminine, 417.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 28.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 28; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 284.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 30.
- ↑ Mizener, The Far Side of Paradise, 60.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 284.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 33.
- ↑ Milford, Zelda, 183.
- ↑ Fitzgerald and Fitzgerald, Dear Scott, Dearest Zelda, 65; Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 275.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 33.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 32-33.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 275.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 406.
- ↑ Turnbull, Scott Fitzgerald, 259.
- ↑ Fessenden, F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet, 31; Kerr, Feeling Half Feminine, 406.
- ↑ Kazin, F. Scott Fitzgerald, 202; Paulson, The Great Gatsby, 326.
- ↑ Friedrich, F. Scott Fitzgerald, 394.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 406.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 412, 414; Vogel, Civilization's Going to Pieces, 34.
- ↑ Kerr, Feeling Half Feminine, 409-411; Vogel, Civilization's Going to Pieces, 34; Paulson, The Great Gatsby, 329; Lisca, Nick Carraway and the Imagery of Disorder, 20-21; Wasiolek, The Sexual Drama of Nick and Gatsby, 20-21.
- ↑ Vogel, Civilization's Going to Pieces, 31, 51; Paulson, The Great Gatsby, 329.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174–188; Marx, The Machine in the Garden, 358, 362–364; Little, I Could Make Some Money, 3–26.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 358–364.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 358.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 362.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 363–364.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 363–364.
- ↑ Marx, The Machine in the Garden, 363–364.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174.
- ↑ Keeler, The Great Global Warmer, 174.
- ↑ Krystal, Fitzgerald and the Jews.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew.
- ↑ Krystal, Fitzgerald and the Jews; Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 29; Mizener, The Far Side of Paradise, 186.
- ↑ Bruccoli, Some Sort of Epic Grandeur, 179; Mizener, The Far Side of Paradise, 186.
- ↑ Bruccoli, F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby, 29.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew.
- ↑ Hindus, F. Scott Fitzgerald and Literary Anti-Semitism.
- ↑ Berrin, The Great Gatsby's Jew; Hindus, F. Scott Fitzgerald and Literary Anti-Semitism.
- ↑ Krystal, Fitzgerald and the Jews.
- ↑ The Great Gatsby – The Broadway Play.
- ↑ Tredell, Fitzgerald's The Great Gatsby, 93–95.
- ↑ Stevens, Harbison Mixes Up A Great 'Gatsby'.
- ↑ Skinner, The Great Gatsby.
- ↑ Brantley, Hath Not a Year Highlights? Even This One?.
- ↑ Grossberg, Literary Classic 'Great Gatsby' To Come To Life On Balletmet Stage.
- ↑ Kaufman, Washington Ballet's 'The Great Gatsby'; Aguirre, Gatsby En Pointe.
- ↑ Dixon, The Three Film Versions of The Great Gatsby.
- ↑ Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby; Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Dixon, The Three Film Versions of The Great Gatsby; Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby; Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Giardina, 'The Great Gatsby' Animated Feature in Development.
- ↑ Hyatt, Emmy Award Winning Nighttime Television Shows, 1948–2004, 49–50.
- ↑ Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86.
- ↑ Hischak, American Literature on Stage and Screen, 85–86; Howell, Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby.
- ↑ Gurdon, Children's Books.
- ↑ Pitts, Radio Soundtracks, 127.
- ↑ White, BBC World Service Programmes; Forrest, BBC Radio 4.
- ↑ Benedetti, Does great literature make for great games?; Paskin, The Great Gatsby, Now a Video Game.
- ↑ فیتس جرالد، گتسبی بزرگ، ۱۷.
- ↑ جعفری، در جستجوی صبح، ۴۲۴؛ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۱۹–۲۲۱.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۱۹.
- ↑ نوروز، از روزنامهنگاری در کیهان تا ویراستاری در فرانکلین.
- ↑ علینژاد، مثل اخوان، مثل فروغ، مثل کریم امامی!.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ قنبری، از ریشه تا امروز، ۱۷؛ آذرنگ، تاریخ نشر کتاب در ایران، ۳۱.
- ↑ قنبری، از ریشه تا امروز، ۱۷، ۳۰؛ آذرنگ، تاریخ نشر کتاب در ایران، ۳۶.
- ↑ طهرانی، موسسهٔ انتشارات فرانکلین، ۱۸۸؛ جعفری، در جستجوی صبح، ۴۳۳؛ قنبری، از ریشه تا امروز، ۳۱.
- ↑ علینژاد، «فرانکلین، شاهکار همایون»، از فرانکلین تا لالهزار.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ یزدانی خرم، گتسبی بزرگ درگذشت، ۴۲۱.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۴.
- ↑ امامی و فرسی، دو نامه دربارهٔ ترجمه یک کتاب، ۱۰۹۸–۱۱۰۷؛ ضرورت ترجمههای مجدد گتسبی بزرگ همچنان وجود دارد.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۴.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ خزاعیفر، از شمار دو چشم یک تن کم، ۴۰۳.
- ↑ از کتابهای جیبی تا انتشارات مروارید و بررسی کتاب، ۶.
- ↑ یزدانی خرم، گتسبی بزرگ درگذشت، ۴۲۱؛ گتسبی بزرگ/اسکات فیتس جرالد، ۶۳.
- ↑ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۴۸.
- ↑ علینژاد، گفتگو با همایون صنعتی دربارهٔ شکلگیری انتشارات فرانکلین.
- ↑ قنبری، از ریشه تا امروز، ۳۱؛ آذرنگ، انتشارات فرانکلین چرا تعطیل شد؟.
- ↑ جعفری، در جستجوی صبح، ۴۴۴؛ علینژاد، گفتگو با همایون صنعتی دربارهٔ شکلگیری انتشارات فرانکلین.
- ↑ بیات، تجربه فرانکلین، ۶۲.
- ↑ عبدالرحیم جعفری؛ پایان تلخ یک زندگی پرتکاپو.
- ↑ تازههای علمیوفرهنگی.
- ↑ محمدی، «زمینه» کتابخوان شدن خیلیها؛ فیتسجرالد، «مقدمهٔ ناشر بر چاپ سوم»، گتسبی بزرگ، ده.
- ↑ یزدانی خرم، گتسبی بزرگ درگذشت، ۴۲۱؛ فیتس جرالد، «سخنی از مترجم»، گتسبی بزرگ، ۱۴؛ فیتسجرالد، «مقدمهٔ ناشر بر چاپ سوم»، گتسبی بزرگ، ده.
- ↑ فیتس جرالد، «سخنی از مترجم»، گتسبی بزرگ، ۱۲، ۱۵–۱۶؛ امامی، از پست و بلند ترجمه، ۲۲۲.
- ↑ علیزاده، مقولهها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها، ۷۱–۷۲.
- ↑ علیزاده، مقولهها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها، ۷۲.
- ↑ «گتسبی بزرگ» برای چهارمین بار روانه بازار کتاب ایران شد.
- ↑ تازههای علمیوفرهنگی.
- ↑ ترجمه دیگری از «گتسبی بزرگ» منتشر شد؛ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۸۵.
- ↑ چاپ ترجمههای جدید از «گتسبی بزرگ» و «پیرمرد و دریا»؛ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۸۵.
- ↑ نورشمسی، خواننده رمان کلاسیک مخاطب هر نوع نوشته مدرنی نمیشود.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۵؛ حسینی، گتسبی عاقبت به خیر شد، ۸۱–۸۳.
- ↑ فکری، برخی ناشران عوامفریبی میکنند.
- ↑ فاجعهای در عرصه ترجمه؛ حسینی، گتسبی عاقبت به خیر شد، ۸۱–۸۳.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۲۰.
- ↑ فیتزجرالد، «پیشگفتار (مترجم)»، گتسبی بزرگ، ۷–۱۸.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۹.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۰.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۲–۱۳.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۴.
- ↑ هاشمی پور و رضایی، نشست گتسبی بزرگ، ۱۴–۱۶.
- ↑ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۶۷–۸۵.
- ↑ پناهنده، چرا ترجمهای دیگر؟، ۶۸.
منابع[ویرایش]
فارسی[ویرایش]
منابع چاپی[ویرایش]
- آذرنگ، عبدالحسین (آذر و دی ۱۳۹۴). «تاریخ نشر کتاب در ایران (۳۳)». بخارا (۱۰۹). دریافتشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- «از کتابهای جیبی تا انتشارات مروارید و بررسی کتاب: گفتوگو با مجید روشنگر». جهان کتاب (۵ و ۶). شهریور و مهر ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ پرتال جامع علوم انسانی.
- امامی، کریم (۱۳۷۲). از پست و بلند ترجمه: هفت مقاله. ۱. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۲۹۹-۹.
- امامی، کریم؛ فرسی، بهمن (اردیبهشت ۱۳۴۵). «دو نامه دربارهٔ ترجمه یک کتاب». اندیشه و هنر. ۵ (۸). دریافتشده در ۲۶ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ پرتال جامع علوم انسانی.
- بیات، کاوه (بهار ۱۳۷۴). «تجربه فرانکلین». گفتگو (۸). دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- پناهنده، هومن (پاییز ۱۳۹۵). «چرا ترجمهای دیگر؟». نگاه نو (۱۱۱).
- «تازههای علمیوفرهنگی». روزنامهٔ شرق (۲۶۰۲). ۱۹ خرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ مگایران.
- جعفری، عبدالرحیم (۱۳۹۵) [۱۳۸۲]. در جستجوی صبح: خاطرات عبدالرحیم جعفری. ۱. تهران: روزبهان. شابک ۹۶۴-۸۱۷۵-۰۷-۱.
- حسینی، المیرا (۲۵ خرداد ۱۳۹۵). «گتسبی عاقبت به خیر شد». کرگدن (۸).
- خزاعیفر، علی (خرداد و تیر ۱۳۸۴). «از شمار دو چشم یک تن کم». بخارا (۴۲). دریافتشده در ۲ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- طهرانی، مهسا (اسفند ۱۳۹۹). «مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین؛ گفتوگویی دربارهٔ اینکه فرانکلین چگونه جهت یافت؟». طبل (۴). دریافتشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- علیزاده، علی (پاییز ۱۳۸۹). «مقولهها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها در گتسبی بزرگ ترجمه کریم امامی». پژوهش ادبیات معاصر جهان (۵۹). دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- علینژاد، سیروس (۱۳۹۵). از فرانکلین تا لالهزار؛ زندگینامه همایون صنعتیزاده. تهران: ققنوس. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۲۷۸-۲۸۲-۳.
- فکری، رضا (۲۰ فروردین ۱۳۹۸). «برخی ناشران عوامفریبی میکنند». آرمان امروز (۳۸۵۴): ۱۱.
- فیتزجرالد، اف. اسکات فیتزجرالد (۱۳۹۵). گتسبی بزرگ. ترجمهٔ رضا رضایی. تهران: نشر ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۲۳۴-۵.
- فیتس جرالد، اسکات (۱۳۸۵). گتسبی بزرگ. ترجمهٔ کریم امامی. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۱۴۵-۳.
- فیتسجرالد، فرانسیس اسکات (۱۳۹۸). گتسبی بزرگ. ترجمهٔ کریم امامی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۲۱-۶۴۷-۳.
- قنبری، معراج (۱۴۰۰). از ریشه تا امروز: پژوهشی در تاریخ و اسناد سه ناشر. تهران: علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۶۲۲۲۷۷۰۹۷۶.
- «گتسبی بزرگ/اسکات فیتس جرالد». نگین (۷۸). آبان ۱۳۵۰. دریافتشده در ۲۵ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- محمدی، حمیدرضا (۲۵ مرداد ۱۳۹۹). ««زمینه» کتابخوان شدن خیلیها». همشهری (۸۰۱۳). بایگانیشده از اصلی در ۸ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۹ بهمن ۱۴۰۰.
- هاشمی پور، مرتضی؛ رضایی، رضا (تابستان ۱۳۹۵). «نشست گتسبی بزرگ». نقد ادبیات کتاب و هنر (۶). دریافتشده در ۲۷ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
- یزدانی خرم، مهدی (خرداد و تیر ۱۳۸۴). «گتسبی بزرگ درگذشت». بخارا (۴۲). دریافتشده در ۲۵ دی ۱۴۰۰ – به واسطهٔ نورمگز.
منابع برخط[ویرایش]
- آذرنگ، عبدالحسین (۱۱ مرداد ۱۳۹۵). «انتشارات فرانکلین چرا تعطیل شد؟». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۷ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- «ترجمه دیگری از «گتسبی بزرگ» منتشر شد». خبرگزاری دانشجویان ایران. ۱۸ آذر ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی در ۷ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- «چاپ ترجمههای جدید از «گتسبی بزرگ» و «پیرمرد و دریا»». خبرگزاری مهر. ۹ تیر ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- «ضرورت ترجمههای مجدد گتسبی بزرگ همچنان وجود دارد». خبرگزاری کتاب ایران. ۲۷ مرداد ۱۳۹۸. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲ بهمن ۱۴۰۰.
- «عبدالرحیم جعفری؛ پایان تلخ یک زندگی پرتکاپو». دویچه وله. ۴ اکتبر ۲۰۱۵. بایگانیشده از اصلی در ۸ اکتبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۷ فوریه ۲۰۲۲.
- علینژاد، سیروس (۱۴ اوت ۲۰۰۷). «گفتگو با همایون صنعتی دربارهٔ شکلگیری انتشارات فرانکلین». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۷ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۷ فوریه ۲۰۲۲.
- علینژاد، سیروس (۱۰ ژوئیه ۲۰۰۵). «مثل اخوان، مثل فروغ، مثل کریم امامی!». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۶ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۶ فوریه ۲۰۲۲.
- «فاجعهای در عرصه ترجمه». خبرگزاری دانشجویان ایران «ایسنا». ۲۲ مهر ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲۷ دی ۱۴۰۰.
- ««گتسبی بزرگ» برای چهارمین بار روانه بازار کتاب ایران شد». خبرگزاری کتاب ایران. ۲۴ آذر ۱۳۹۰. بایگانیشده از اصلی در ۲ مارس ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰.
- نورشمسی، حمید (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵). «خواننده رمان کلاسیک مخاطب هر نوع نوشته مدرنی نمیشود». مهر. بایگانیشده از اصلی در ۱۶ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲۶ دی ۱۴۰۰.
- نوروز، مهدی (۱۹ تیر ۱۴۰۰). «از روزنامهنگاری در کیهان تا ویراستاری در فرانکلین». خبرگزاری کتاب ایران. بایگانیشده از اصلی در ۶ فوریه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۰.
انگلیسی[ویرایش]
منابع چاپی[ویرایش]
- Batchelor, Bob (November 2013). Gatsby: The Cultural History of the Great American Novel. Lanham, Maryland: Rowman & Littlefield. ISBN 978-0-8108-9195-1. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved July 15, 2014.
- Berman, Ronald (August 1996). The Great Gatsby and Modern Times. Champaign, Illinois: University of Illinois Press. ISBN 978-0-252-06589-7. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved December 12, 2020.
- Bewley, Marius (Spring 1954). "Scott Fitzgerald's Criticism of America". The Sewanee Review. Johns Hopkins University Press. 62 (2): 223–46. JSTOR 27538346. Archived from the original on June 29, 2021. Retrieved June 20, 2021.
- "Books on Our Table". The New York Post. New York City. May 5, 1925.
- Bruccoli, Matthew Joseph (Spring 1978). "'An Instance of Apparent Plagiarism': F. Scott Fitzgerald, Willa Cather, and the First 'Gatsby' Manuscript". Princeton University Library Chronicle. Princeton University. 39 (3): 171–78. doi:10.2307/26402223. JSTOR 26402223.
- ———————————, ed. (2000). F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby: A Literary Reference. New York City: Carroll & Graf Publishers. ISBN 978-0-7867-0996-0. Archived from the original on August 20, 2020. Retrieved July 5, 2019.
- ——————————— (July 2002). Some Sort of Epic Grandeur: The Life of F. Scott Fitzgerald (2nd rev. ed.). Columbia: University of South Carolina Press. ISBN 978-1-57003-455-8. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved February 25, 2013.
- Burt, Daniel S. (2010) [2004]. The Novel 100: A Ranking of the Greatest Novels of All Time. New York: Checkmark Books. ISBN 978-0-8160-7860-8. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Churchwell, Sarah (2013a). Careless People: Murder, Mayhem, and the Invention of The Great Gatsby. London: Little, Brown Book Group. ISBN 978-1-84408-767-9. Archived from the original on August 18, 2020. Retrieved July 5, 2019.
- Coghlan, Ralph (April 25, 1925). "F. Scott Fitzgerald". St. Louis Post-Dispatch. St. Louis, Missouri. p. 11. Archived from the original on August 9, 2020. Retrieved January 2, 2020 – via Newspapers.com.
- Cole, John Y., ed. (1984). Books in Action: The Armed Services Editions. Washington, D.C.: Library of Congress. ISBN 978-0-8444-0466-0. Retrieved May 22, 2013 – via Internet Archive.
- Conor, Liz (June 22, 2004). The Spectacular Modern Woman: Feminine Visibility in the 1920s. Bloomington, Indiana: Indiana University Press. ISBN 978-0-253-21670-0. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved March 31, 2016.
- Corrigan, Maureen (September 9, 2014). So We Read On: How The Great Gatsby Came to Be and Why It Endures. Little, Brown and Company. ISBN 978-0-316-23008-7. Archived from the original on June 5, 2021. Retrieved June 4, 2021.
- Curnutt, Kirk (October 2004). A Historical Guide to F. Scott Fitzgerald. Oxford, England: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-515303-3. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved October 11, 2013.
- Drudzina, Douglas (January 2006). Teaching F. Scott Fitzgerald's The Great Gatsby from Multiple Critical Perspectives. Clayton, Delaware: Prestwick House. ISBN 978-1-58049-174-7. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Eagleton, Harvey (May 10, 1925). "Prophets of the New Age: III. F. Scott Fitzgerald". The Dallas Morning News. Dallas, Texas.
- Eble, Kenneth (November 1964). "The Craft of Revision: The Great Gatsby". American Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 36 (3): 315–26. doi:10.2307/2923547. JSTOR 2923547. Archived from the original on May 26, 2021. Retrieved May 27, 2021.
- —————— (Winter 1974). "The Great Gatsby". College Literature: A Journal of Critical Literary Studies. Baltimore, Maryland: Johns Hopkins University Press. 1 (1): 34–47. ISSN 0093-3139. JSTOR 25111007.
- Fessenden, Tracy (2005). "F. Scott Fitzgerald's Catholic Closet". U.S. Catholic Historian. 23 (3): 19–40. JSTOR 25154963.
- Fitzgerald, F. Scott; Perkins, Maxwell (1971). Kuehl, John; Bryer, Jackson R., eds. Dear Scott/Dear Max: The Fitzgerald–Perkins Correspondence. New York: Charles Scribner's Sons. ISBN 978-0-684-12373-8. LCCN 76-143940 – via Internet Archive.
- ————————; Fitzgerald, Zelda (2002) [1985]. Bryer, Jackson R.; Barks, Cathy W., eds. Dear Scott, Dearest Zelda: The Love Letters of F. Scott and Zelda Fitzgerald. New York: St. Martin's Press. ISBN 978-1-982117-13-9 – via Internet Archive.
- ———————— (1945). Wilson, Edmund, ed. The Crack-Up. New York: New Directions. ISBN 0-8112-0051-5 – via Internet Archive.
- ———————— (1991) [1925]. Bruccoli, Matthew J., ed. The Great Gatsby. The Cambridge Edition of the Works of F. Scott Fitzgerald. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-40230-1. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved November 21, 2021 – via Internet Archive.
- ———————— (2006) [1925]. Bloom, Harold, ed. The Great Gatsby. New York: Chelsea House Publishers. ISBN 978-1-4381-1454-5. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- ———————— (2000) [1925]. Tanner, Tony, ed. The Great Gatsby. London: Penguin Books. pp. vii–viii. ISBN 978-0-14-118263-6. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved March 16, 2021.
- ———————— (1963). Turnbull, Andrew, ed. The Letters of F. Scott Fitzgerald. New York: Charles Scribner's Sons. p. 189 – via Internet Archive.
- ———————— (1997). Tredell, Nicolas, ed. F. Scott Fitzgerald: The Great Gatsby. Columbia Critical Guides. New York: Columbia University Press. ISBN 978-0-231-11535-3. ISSN 1559-3002. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved March 31, 2016.
- Friedrich, Otto (Summer 1960). "F. Scott Fitzgerald: Money, Money, Money". The American Scholar. 29 (3): 392–405. JSTOR 41208658.
- Funda, Evelyn I. (Fall 1995). "Review of 'Redefining the American Dream: The Novels of Willa Cather'". Great Plains Quarterly. 15 (4): 275–76. JSTOR 23531702.
- Gross, Dalton (October 1998). Understanding the Great Gatsby: A Student Casebook to Issues, Sources, and Historical Documents. Literature in Context. Westport, Connecticut: Greenwood Press. ISBN 978-0-313-30097-4 – via Internet Archive.
- Harvey, Sally Peltier (1995). Redefining the American Dream: The Novels of Willa Cather. United Kingdom: Fairleigh Dickinson University. ISBN 978-0-8386-3557-5. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved July 16, 2021.
- Hemingway, Ernest (1964). A Moveable Feast. New York: Charles Scribner's Sons|Scribner. ISBN 978-0-684-82499-4 – via Internet Archive.
- Hill, W. Speed; Burns, Edward M.; Shillingsburg, Peter L. (2002). Text: An Interdisciplinary Annual of Textual Studies. 14. Ann Arbor: University of Michigan Press. ISBN 978-0-472-11272-2. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Hischak, Thomas S. (2012). American Literature on Stage and Screen: 525 Works and Their Adaptations. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company. pp. 85–86. ISBN 978-0-7864-6842-3. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved January 1, 2020.
- Hyatt, Wesley (2006). Emmy Award Winning Nighttime Television Shows, 1948–2004. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company. pp. 49–50. ISBN 0-7864-2329-3. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved January 1, 2020.
- Kazin, Alfred, ed. (1951). F. Scott Fitzgerald: The Man and His Work (1st ed.). World Publishing Company – via Internet Archive. The 1945 essays by Lionel Trilling and William Troy were collected in Alfred Kazin's 1951 anthology F. Scott Fitzgerald: The Man and His Work.
- Keeler, Kyle (2018). "The Great Global Warmer: Jay Gatsby as a Microcosm of Climate Change". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 16 (1): 174–88. doi:10.5325/fscotfitzrevi.16.1.0174. JSTOR 10.5325/fscotfitzrevi.16.1.0174. S2CID 172075925.
- Kerr, Frances (1996). "Feeling 'Half Feminine': Modernism and the Politics of Emotion in The Great Gatsby". American Literature. 68 (2): 405–31. doi:10.2307/2928304. JSTOR 2928304.
- Kruse, Horst H. (2014). F. Scott Fitzgerald at Work: The Making of 'The Great Gatsby'. Tuscaloosa, Alabama: University of Alabama Press. ISBN 978-0-8173-1839-0. Archived from the original on June 5, 2021. Retrieved June 5, 2021.
- ——————— (2002). "The Real Jay Gatsby: Max von Gerlach, F. Scott Fitzgerald, and the Compositional History of 'The Great Gatsby'". The F. Scott Fitzgerald Review. 1 (1): 45–83. doi:10.1111/j.1755-6333.2002.tb00059.x. JSTOR 41583032. Archived from the original on May 26, 2021. Retrieved May 27, 2021.
- Lazo, Caroline Evensen (May 2003). F. Scott Fitzgerald: Voice of the Jazz Age. Minneapolis: Twenty-First Century Books. ISBN 978-0-8225-0074-2. Archived from the original on March 10, 2021. Retrieved September 26, 2020.
- Leader, Zachary (September 21, 2000). "Daisy Packs Her Bags". London Review of Books. London. 22 (18): 13–15. ISSN 0260-9592. Archived from the original on February 22, 2020. Retrieved February 24, 2013.
- Lisca, Peter (1967). "Nick Carraway and the Imagery of Disorder". Twentieth Century Literature. 13 (1): 18–28. doi:10.2307/440550. JSTOR 440550.
- Little, Matthew (December 2015). "'I Could Make Some Money': Cars and Currency in The Great Gatsby". Papers on Language and Literature. 51 (1): 3–26. Archived from the original on October 10, 2015. Retrieved December 14, 2020.
- Marx, Leo (1964). The Machine in the Garden: Technology and the Pastoral Ideal in America. Oxford, England: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-513351-6 – via Internet Archive.
- McClure, John (May 31, 1925). "Literature – And Less". The Times-Picayune. New Orleans, Louisiana.
- McCullen, Bonnie Shannon (2007). "This Tremendous Detail: The Oxford Stone in the House of Gatsby". In Assadi, Jamal; Freedman, William. A Distant Drummer: Foreign Perspectives on F. Scott Fitzgerald. New York: Peter Lang. pp. 11–20. ISBN 978-0-8204-8851-6. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved March 16, 2021.
- Mencken, H. L. (May 2, 1925). "Fitzgerald, The Stylist, Challenges Fitzgerald, the Social Historian". The Evening Sun (Saturday ed.). Baltimore, Maryland. p. 9. Retrieved December 2, 2021 – via Newspapers.com.
- Michaels, Walter Benn (1995). Our America: Nativism, Modernism, and Pluralism. Durham, North Carolina: Duke University Press. ISBN 978-0-8223-2064-7. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved December 12, 2020.
- Milford, Nancy (1970). Zelda: A Biography. New York: Harper & Row. ISBN 1-57003-455-9 – via Internet Archive.
- Mizener, Arthur (1965) [1951]. The Far Side of Paradise: A Biography of F. Scott Fitzgerald (2nd ed.). Boston: Houghton-Mifflin Company. ISBN 978-1-199-45748-6 – via Internet Archive.
- O'Meara, Lauraleigh (2002). Lost City: Fitzgerald's New York (1st ed.). Routledge. ISBN 978-0-415-86701-6. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved May 21, 2013.
- Okrent, Daniel (April 30, 2010). Last Call: The Rise and Fall of Prohibition. New York: Scribner. ISBN 978-0-7432-7702-0. LCCN 2009051127 – via Google Books.
- Olly, Jonathan (2017). "Long Island during Prohibition, 1920-1933". Long Island History Journal. 26–1. Archived from the original on 23 June 2022.
- Paulson, A. B. (Fall 1978). "The Great Gatsby: Oral Aggression and Splitting". American Imago. 35 (3): 311–30. JSTOR 26303279. PMID 754550.
- Perkins, Maxwell Evarts (2004) [1950]. Bruccoli, Matthew Joseph; Baughman, Judith S., eds. The Sons of Maxwell Perkins: Letters of F. Scott Fitzgerald, Ernest Hemingway, Thomas Wolfe, and Their Editor. Columbia: University of South Carolina Press. pp. 27–30. ISBN 978-1-57003-548-7. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved March 16, 2021.
- Pearson, Roger L. (May 1970). "Gatsby: False Prophet of the American Dream". The English Journal. 59 (5): 638–42, 645. doi:10.2307/813939. JSTOR 813939. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Person, Leland S. (May 1978). "Herstory' and Daisy Buchanan". American Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 50 (2): 250–57. doi:10.2307/2925105. JSTOR 2925105. Archived from the original on August 20, 2020. Retrieved July 4, 2019.
- Pitts, Michael R. (1986). Radio Soundtracks: A Reference Guide (2nd ed.). Metuchen, New Jersey: Scarecrow Press. p. 127. ISBN 0-8108-1875-2 – via Internet Archive.
- Quirk, Tom (December 1982). "Fitzgerald and Cather: The Great Gatsby". American Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 54 (4): 576–91. doi:10.2307/2926007. JSTOR 2926007. Archived from the original on May 25, 2021. Retrieved May 25, 2021.
- Randall, Mónica (2003). The Mansions of Long Island's Gold Coast. Milan: Rizzoli. pp. 275–77. ISBN 978-0-8478-2649-0. Archived from the original on August 18, 2020. Retrieved July 5, 2019.
- Rosowski, Susan J. (Autumn 1977). "Willa Cather's 'A Lost Lady': The Paradoxes of Change". Novel: A Forum on Fiction. 11 (1): 51–62. doi:10.2307/1344886. JSTOR 1344886.
- Scribner, Charles III (Winter 1992). "Celestial Eyes: From Metamorphosis to Masterpiece". Princeton University Library Chronicle (Originally published as a brochure to celebrate the Cambridge Edition of The Great Gatsby) (published October 24, 1991). 53 (2): 140–55. doi:10.2307/26410056. JSTOR 26410056.
- Snyder, Ruth (April 15, 1925). "A Minute or Two with Books – F. Scott Fitzgerald Ventures". New York Evening World. New York.
- Tate, Mary Jo (2007). Critical Companion to F. Scott Fitzgerald: A Literary Reference to His Life and Work. New York: Infobase Publishing. ISBN 978-1-4381-0845-2. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Tredell, Nicolas (February 28, 2007). Fitzgerald's The Great Gatsby: A Reader's Guide. London: Continuum Publishing. ISBN 978-0-8264-9010-0 – via Internet Archive.
- Turnbull, Andrew (1962). Scott Fitzgerald. New York: Charles Scribner's Sons. LCCN 62-9315 – via Internet Archive.
- "Turns with a Bookworm". New York Herald Tribune. New York. April 12, 1925.
- Vanderbilt, Arthur T. (1999). The Making of a Bestseller: From Author to Reader. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company. ISBN 978-0-7864-0663-0. Archived from the original on January 18, 2017. Retrieved March 31, 2016.
- Wagner-Martin, Linda (Summer 2004). "Zelda Sayre, Belle". Southern Cultures. University of North Carolina Press. 10 (2): 19–49. doi:10.1353/scu.2004.0029. JSTOR 26390953. S2CID 143270051.
- Wasiolek, Edward (1992). "The Sexual Drama of Nick and Gatsby". International Fiction Review. 19 (1): 14–22. Archived from the original on July 21, 2021. Retrieved July 21, 2021.
- West, James L. W. III (2005). The Perfect Hour: The Romance of F. Scott Fitzgerald and Ginevra King, His First Love. New York: Random House. ISBN 978-1-4000-6308-6.
- ————————— (July 2002). Trimalchio: An Early Version of 'The Great Gatsby'. The Works of F. Scott Fitzgerald. Cover Design by Dennis M. Arnold. Cambridge, England: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-89047-2. Archived from the original on November 22, 2021. Retrieved July 4, 2019.
- Whipple, Kit (2019). Cleveland's Colorful Characters. Murrells Inlet: Covenant Books. ISBN 978-1-64559-326-3.
- Wittels, David G. (June 23, 1945). "What the G.I. Reads". The Saturday Evening Post. 217 (52). Indianapolis. pp. 11, 91–92. OCLC 26501505.
منابع برخط[ویرایش]
- Aguirre, Abby (November 4, 2011). "Gatsby En Pointe". New York Times Style Magazine. New York City. Archived from the original on December 5, 2013. Retrieved April 1, 2014.
- Alter, Alexandra (April 19, 2013). "A Darker, More Ruthless Gatsby". The Wall Street Journal. New York City. Archived from the original on July 3, 2013. Retrieved July 11, 2013.
- ——————— (December 29, 2018). "Mickey Mouse Will Be Public Domain Soon – Here's What That Means". The New York Times. New York. Archived from the original on October 9, 2020. Retrieved July 10, 2019.
- Baker, Kelly J. (November 25, 2016). "White-Collar Supremacy". The New York Times. New York. Archived from the original on December 18, 2019. Retrieved January 13, 2020.
- Bechtel, Dianne E. (2017). "Jay Gatsby, Failed Intellectual: F. Scott Fitzgerald's Trope for Social Stratification". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 15 (1): 117–29. doi:10.5325/fscotfitzrevi.15.1.0117. JSTOR 10.5325/fscotfitzrevi.15.1.0117. S2CID 171679942. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Bell, Melissa (February 25, 2011). "Great Gatsby 'Nintendo' Game Released Online". The Washington Post. Washington, D.C. Archived from the original on May 27, 2012. Retrieved February 15, 2011.
- Benedetti, Winda (March 15, 2010). "Does great literature make for great games?". MSNBC. Archived from the original on February 22, 2011. Retrieved July 28, 2021.
- Berrin, Danielle (May 23, 2013). "The Great Gatsby's Jew". The Jewish Journal of Greater Los Angeles. Los Angeles. Archived from the original on February 16, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Borrelli, Christopher (May 7, 2013). "Revisiting Ginevra King, The Lake Forest Woman Who Inspired 'Gatsby'". Chicago Tribune. Chicago, Illinois. Archived from the original on October 22, 2018. Retrieved October 21, 2018.
- Brantley, Ben (December 16, 2010). "Hath Not a Year Highlights? Even This One?". The New York Times. New York. Archived from the original on January 13, 2014. Retrieved May 1, 2014.
- Churchwell, Sarah (May 3, 2013). "What Makes The Great Gatsby Great?". The Guardian. London. Archived from the original on October 15, 2013. Retrieved October 11, 2013.
- Clark, Edwin (April 19, 1925). "Scott Fitzgerald Looks into Middle Age". The New York Times. New York. Archived from the original on June 30, 2013. Retrieved May 11, 2013.
- Crouch, Ian (February 16, 2011). "Nintendo Lit: Gatsby and Tom Sawyer". The New Yorker. New York City. Archived from the original on May 15, 2013. Retrieved February 24, 2013.
- Dixon, Wheeler Winston (2003). "The Three Film Versions of The Great Gatsby: A Vision Deferred". Literature-Film Quarterly. Salisbury, Maryland. 31 (4): 287–94. Archived from the original on October 13, 2013. Retrieved October 11, 2013.
- Donahue, Deirdre (May 7, 2013). "Five Reasons 'Gatsby' Is The Great American Novel". USA Today. McLean, Virginia. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved July 5, 2019.
- ———————— (May 7, 2013). "'The Great Gatsby' By The Numbers". USA Today. McLean, Virginia. Archived from the original on August 12, 2017. Retrieved May 12, 2013.
- Fitzgerald, F. Scott. "F. Scott Fitzgerald's Ledger". Irvin Department of Rare Books and Special Collections. Columbia: University of South Carolina Press. Archived from the original on June 4, 2016. Retrieved April 29, 2013.
- Flanagan, Thomas (December 21, 2000). "Fitzgerald's 'Radiant World'". The New York Review of Books. New York City. Archived from the original on July 3, 2013. Retrieved May 24, 2013.
- Ford, Lillian C. (May 10, 1925). "The Seamy Side of Society". Los Angeles Times. El Segundo, California. Archived from the original on October 27, 2013. Retrieved May 11, 2013.
- Forrest, Robert (May 12, 2012). "BBC Radio 4 – Classic Serial, The Great Gatsby, Episode 1". BBC. London. Archived from the original on April 14, 2015. Retrieved November 25, 2013.
- Gillespie, Nick (May 2, 2013). "The Great Gatsby's Creative Destruction". Reason. Washington, D.C. Archived from the original on September 25, 2018. Retrieved July 15, 2021.
- Graham, Elyse; Heggestad, Jon (29 June 2018). "The term 'old sport' in The Great Gatsby (1925)". Notes and Queries. 65 (3): 413–415. doi:10.1093/notesj/gjy065.
- Grossberg, Michael (April 20, 2009). "Literary Classic 'Great Gatsby' To Come To Life On Balletmet Stage". The Columbus Dispatch. Columbus, Ohio. Archived from the original on August 31, 2016. Retrieved August 28, 2016.
- Gurdon, Meghan Cox (January 22, 2021). "Children's Books: 'The Great Gatsby: A Graphic Novel Adaptation' Review". The Wall Street Journal. Retrieved December 13, 2021.
- Haglund, David (May 7, 2013). "The Forgotten Childhood of Jay Gatsby". Slate. New York City. Archived from the original on September 22, 2018. Retrieved July 11, 2019.
- Hindus, Milton (June 1947). "F. Scott Fitzgerald and Literary Anti-Semitism: A Footnote on the Mind of the 20's". Commentary. New York City. Archived from the original on November 11, 2020. Retrieved December 11, 2020.
- Hogeback, Jonathan (2016). "12 Novels Considered the 'Greatest Book Ever Written'". Encyclopaedia Britannica. Archived from the original on November 22, 2020. Retrieved December 10, 2020.
- Howell, Peter (May 5, 2013). "Five Things You Didn't Know About The Great Gatsby". The Star. Toronto, Canada. Archived from the original on May 7, 2013. Retrieved May 5, 2013.
- Italie, Hillel (January 22, 2020). "Everyone invited: 'Great Gatsby' copyright to end in 2021". Associated Press. New York City. Archived from the original on January 24, 2021. Retrieved March 18, 2021.
- Kaufman, Sarah (November 4, 2011). "Washington Ballet's 'The Great Gatsby'". The Washington Post. Washington, D.C. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 22, 2020.
- Kellogg, Carolyn (April 20, 2011). "Last Gasp of the Gatsby House". Los Angeles Times. El Segundo, California. Archived from the original on January 13, 2021. Retrieved April 26, 2013.
- Kirk, Chris; Morgan, Andrew; Wickman, Forrest (May 6, 2013). "The Great Gatsby: The Video Game". Slate. New York City. ISSN 1091-2339. Archived from the original on June 25, 2013. Retrieved March 18, 2020.
- Krystal, Arthur (July 20, 2015). "Fitzgerald and the Jews". The New Yorker. New York City. Archived from the original on February 16, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Lacayo, Richard; Grossman, Lev (January 6, 2010). "All-TIME 100 Novels". Time. New York City. Archived from the original on January 3, 2021. Retrieved December 10, 2020.
- Lask, Thomas (October 3, 1971). "The Queens That Gatsby Knew". The New York Times. New York. Archived from the original on April 25, 2019. Retrieved May 1, 2021.
- Lopate, Leonard (June 17, 2014). "Murder, Mayhem, and the Invention of The Great Gatsby". Leonard Lopate Show. New York City. WNYC. http://www.wnyc.org/story/murder-mayhem-and-invention-great-gatsby/.
- Lipton, Gabrielle (May 6, 2013). "Where Is Jay Gatsby's Mansion?". Slate. New York City: The Slate Group, a Division of The Washington Post Company. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved May 6, 2013.
- Mizener, Arthur (April 24, 1960). "Gatsby, 35 Years Later". The New York Times. New York. Archived from the original on August 10, 2013. Retrieved July 29, 2013.
- Murphy, Mary Jo (September 30, 2010). "Eyeing the Unreal Estate of Gatsby Esq". The New York Times. New York. Archived from the original on May 7, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Paskin, Willa (July 15, 2010). "The Great Gatsby, Now a Video Game". Vulture.com. New York City: New York magazine. Archived from the original on July 19, 2010. Retrieved August 30, 2010.
- Pekarofski, Michael (2012). "The Passing of Jay Gatsby: Class and Anti-Semitism in Fitzgerald's 1920s America". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 10: 52–72. doi:10.1111/j.1755-6333.2012.01077.x. JSTOR 41693878. Archived from the original on November 14, 2020. Retrieved December 11, 2020.
- Powers, Thomas (July 4, 2013). "The Road to West Egg". London Review of Books. Bloomsbury, London. 13: 9–11. Archived from the original on July 5, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Riedel, Michael (18 July 2015). "The indulgent world of F. Scott Fitzgerald". New York Post. Archived from the original on 16 April 2020. Retrieved 24 June 2022.
- Rimer, Sara (February 17, 2008). "Gatsby's Green Light Beckons a New Set of Strivers". The New York Times. New York. Archived from the original on July 8, 2018. Retrieved July 8, 2018.
- "Scott Fitzgerald, Author, Dies at 44". The New York Times. New York. December 23, 1940. p. 23. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 16, 2020.
- Sarkar, Samit (May 6, 2013). "Row toward hope in this 'Great Gatsby' web game". Polygon. New York City: Vox Media. Archived from the original on July 14, 2021. Retrieved July 13, 2021.
- Skinner, Quinton (July 26, 2006). "The Great Gatsby: The Guthrie's first production on its new thrust stage". Variety. Los Angeles, California. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 22, 2020.
- Slater, Peter Gregg (January 1973). "Ethnicity in The Great Gatsby". Twentieth Century Literature. Durham, North Carolina: Duke University Press. 19 (1): 53–62. doi:10.2307/440797. JSTOR 440797. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- Smith, Dinitia (September 8, 2003). "Love Notes Drenched in Moonlight; Hints of Future Novels in Letters to Fitzgerald". The New York Times. New York. Archived from the original on November 16, 2019. Retrieved November 16, 2019.
- Stevens, David (December 29, 1999). "Harbison Mixes Up A Great 'Gatsby'". The New York Times. New York. Archived from the original on June 5, 2012. Retrieved April 8, 2011.
- "The Girl at the Grand Palais". The Economist. London. December 22, 2012. Archived from the original on April 30, 2013. Retrieved March 27, 2013.
- "The Great Gatsby – The Broadway Play". Playbill. New York City: TotalTheater. Archived from the original on October 26, 2019. Retrieved July 4, 2019.
- Verghis, Sharon (May 3, 2013). "Careless People of F. Scott Fitzgerald's Great Gatsby Have a Modern Equivalent". The Australian. Surry Hills, New South Wales. Archived from the original on March 25, 2017. Retrieved May 5, 2013.
- Vogel, Joseph (2015). "'Civilization's Going to Pieces': The Great Gatsby, Identity, and Race, From the Jazz Age to the Obama Era". The F. Scott Fitzgerald Review. University Park, Pennsylvania: Penn State University Press. 13 (1): 29–54. doi:10.5325/fscotfitzrevi.13.1.0029. JSTOR 10.5325/fscotfitzrevi.13.1.0029. S2CID 170386299. Archived from the original on January 11, 2021. Retrieved December 11, 2020.
- White, Trevor (December 10, 2007). "BBC World Service Programmes – The Great Gatsby". BBC. London. Archived from the original on October 3, 2010. Retrieved August 30, 2010.
- Williams, John (January 14, 2021). "The 'Great Gatsby' Glut". The New York Times. New York. Archived from the original on January 19, 2021. Retrieved July 28, 2021.
- Zuckerman, Esther (April 29, 2013). "The Finances of F. Scott Fitzgerald, Handwritten by Fitzgerald". The Atlantic Wire. Washington, D.C.: The Atlantic Media Company. Archived from the original on November 6, 2013. Retrieved July 4, 2019.
- Giardina, Carolyn (February 22, 2021). "'The Great Gatsby' Animated Feature in Development". The Hollywood Reporter. Retrieved April 24, 2021.
پیوند به بیرون[ویرایش]
- The Great Gatsby در گوگل بوکس
- The Great Gatsby در Faded Page (کانادا)
- کتاب الکترونیکی رایگان The Great Gatsby در پروژهٔ گوتنبرگ
- کتاب صوتی در مالکیت عمومی
The Great Gatsby واقع در LibriVox
- گتسبی بزرگ
- ادبیات داستانی در ۱۹۲۲ (میلادی)
- خود-دیگرکشی در ادبیات داستانی
- داستانهای عشقی
- رمانهای آمریکایی ۱۹۲۵ (میلادی)
- رمانهای آمریکایی مورد اقتباس در فیلمها
- رمانهای آمریکایی مورد اقتباس در نمایشنامهها
- رمانهای اف اسکات فیتزجرالد
- رمانهای فراداستانی
- رمانهای مورد اقتباس در اپراها
- رمانهای مورد اقتباس در برنامههای رادیویی
- رمانهای مورد اقتباس در کمیکها
- رمانهای نوگرا
- رمانهای واقعشده در دهه پرشور بیست
- رمانهای واقعشده در نیویورک سیتی
- زنای محصنه در رمان
- کتابهای انتشارات پسران چارلز اسکریبنر