[[پرونده:Da Vinci Vitruve Luc Viatour.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|طرح [[مرد ویتورین|مرد ویترووین]] اثر لئوناردو دا وینچی از نزدیکترین طراحیها به مبحث فیزیولوژی است.]]
[[پرونده:Da Vinci Vitruve Luc Viatour.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|طرح [[مرد ویتورین|مرد ویترووین]] اثر لئوناردو دا وینچی از نزدیکترین طراحیها به مبحث فیزیولوژی است.]]
'''فیزیولوژی''' {{به فرانسوی|Physiologie}} یا '''فیزیکشناسی'''<ref>همچون [[فیزیوتراپی]] (=''فیزیکدرمانی'')
'''فیزیولوژی''' {{به فرانسوی|Physiologie}} یا '''کاراندامشناسی''' (مصوب [[فرهنگستان زبان]])<ref>{{یادکرد فرهنگستان | مصوب=کاراندامشناسی | بیگانه=physiology | بیگانه در فارسی= | حوزه=زیستشناسی | دفتر=نخست | بخش=فارسی | سرواژه=کاراندامشناسی}}</ref> یا '''تنکردشناسی'''<ref>[[فرهنگ هزاره]]، علیمحمد حقشناس، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۸۶، ص ۱۲۳۶</ref>{{نیازمند تلفظ}} دانش عملکرد سامانههای زنده است<ref>Encyclopædia Britannica Online, s. v. "physiology", accessed October 10, 2015, http://www.britannica.com/science/physiology</ref> و یکی از مهمترین شاخههای [[زیستشناسی]] (بیولوژی) است که به مطالعه اعمال حیاتی [[موجود زنده]]، [[اندام]]ها، [[بافت (زیستشناسی)|بافت]]ها، [[سلول]] و عناصر آن میپردازد. برای درک عمیق اعمال حیاتی، سعی میگردد که خواص و روابط بین این اعمال و تغییراتشان در محیطهای مختلف یا در شرایط گوناگون موجود زنده و با استفاده از روابط علم [[فیزیک]] و [[ریاضی]]، مورد بررسی قرار گیرد. فیزیولوژی، تکامل و توسعه این اعمال در یک گونه و در یک موجود زنده و همچنین تغییرات و تطابق آنها با شرایط محیطی متغیر را مورد مطالعه قرار میدهد.
'''لوژی: شناسی'''</ref> یا '''کاراندامشناسی''' (مصوب [[فرهنگستان زبان]])<ref>{{یادکرد فرهنگستان | مصوب=کاراندامشناسی | بیگانه=physiology | بیگانه در فارسی= | حوزه=زیستشناسی | دفتر=نخست | بخش=فارسی | سرواژه=کاراندامشناسی}}</ref> یا '''تنکردشناسی'''<ref>[[فرهنگ هزاره]]، علیمحمد حقشناس، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۸۶، ص ۱۲۳۶</ref>{{نیازمند تلفظ}} دانش عملکرد سامانههای زنده است<ref>Encyclopædia Britannica Online, s. v. "physiology", accessed October 10, 2015, http://www.britannica.com/science/physiology</ref> و یکی از مهمترین شاخههای [[زیستشناسی]] (بیولوژی) است که به مطالعه اعمال حیاتی [[موجود زنده]]، [[اندام]]ها، [[بافت (زیستشناسی)|بافت]]ها، [[سلول]] و عناصر آن میپردازد. برای درک عمیق اعمال حیاتی، سعی میگردد که خواص و روابط بین این اعمال و تغییراتشان در محیطهای مختلف یا در شرایط گوناگون موجود زنده و با استفاده از روابط علم [[فیزیک]] و [[ریاضی]]، مورد بررسی قرار گیرد. فیزیولوژی، تکامل و توسعه این اعمال در یک گونه و در یک موجود زنده و همچنین تغییرات و تطابق آنها با شرایط محیطی متغیر را مورد مطالعه قرار میدهد.
== موضوع ==
== موضوع ==
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۸
فیزیولوژی (به فرانسوی: Physiologie) یا فیزیکشناسی[۱] یا کاراندامشناسی (مصوب فرهنگستان زبان)[۲] یا تنکردشناسی[۳][تلفظ؟] دانش عملکرد سامانههای زنده است[۴] و یکی از مهمترین شاخههای زیستشناسی (بیولوژی) است که به مطالعه اعمال حیاتی موجود زنده، اندامها، بافتها، سلول و عناصر آن میپردازد. برای درک عمیق اعمال حیاتی، سعی میگردد که خواص و روابط بین این اعمال و تغییراتشان در محیطهای مختلف یا در شرایط گوناگون موجود زنده و با استفاده از روابط علم فیزیک و ریاضی، مورد بررسی قرار گیرد. فیزیولوژی، تکامل و توسعه این اعمال در یک گونه و در یک موجود زنده و همچنین تغییرات و تطابق آنها با شرایط محیطی متغیر را مورد مطالعه قرار میدهد.
در فیزیولوژی به بررسی کارکرد اندامهای (ارگان) مختلف بدن مثلاً وظیفه قلب در بدن، وظیفه مخچه در بدن، وظیفه کلیه در بدن، اعمال ششها در بدن و غیره و درک دقیق عملکرد این ارگانها و سیستمها با کمک روابط و اصول فیزیک و ریاضی، پرداخته میشود.
بعنوان مثال در فیزیولوژی سیستم تنفسی، توسط قوانین فیزیکی مربوط به موج، شاره، فشار و غیره به محاسبه حجم هوای مورد نیاز هرکدام از ششها و مشکلات و بیماریهای مربوط به آن و تغییر در محاسبات، در صورت تغییر در محیط بعلت یک بیماری، پرداخته میشود.
اهمیت
فیزیولوژی در آموزش پزشکی اهمیت بسیار دارد و در طی دوره علوم پایه به دانشجویان تدریس میشود. در کنار آناتومی و بیوشیمی، فیزیولوژی به شکلگیری طرح کلی بدن سالم در ذهن دانشجویان حوزه علوم پزشکی و پیراپزشکی کمک میکند، همچنین برای اطلاع از پاتولوژی بیماریها فهم فیزیولوژی بسیار مهم و کلیدی است.
اصطلاحات فیزیولوژی
پلازی (plasia): رویش.
هیپرپلازی: افزایش تعداد سلولها.
هیپوپلازی: کاهش تعداد سلولها.
نئوپلازی: رویش سلول تازه نابهنجار.
دیسپلازی: تکوین سلول نابهنجار.
متاپلازی: تغییر نابهنجار ماهیت سلولها.
پروسوپلازی: تغییر کارکرد سلولی.
دزموپلازی: رشد غیرطبیعی در بافت پیوندی.
آپلازی: تکامل نیافتن یک سلول یا اندام.
فیبروپلازی: تکثیر فیبروبلاستها.
گلیکوزید: اتصال گلکوز به مولکولی غیر از کربوهیدراتها.
گلیکولیز: شکستن قند گلوکز.
گلوکونئوژنز: تولید گلوکز توسط کبد از منابع غیر کربن هیدراتی مثل اسید آمینه.
آناستوموز: اتصال دو قطعه.
دیستروفی: از بین رفتن بافت بر اثر سوتغذیه یا بیماری.
آتروفی: تحلیل رفتگی پوست، بافت یا عضوی از بدن.
هیپرتروفی: افزایش حجم بافت یا اندام در اثر بزرگ شدن سلولهای موجود در آن.
دیاستول: حالت استراحت قلب.
سیستول: فرایند انقباض قلب.
آسیستول: حالت انقباض نداشتن قلب، خط صاف در نوار قلب.
فیبروز: سخت شدن بافتهای همبند (پیوندی).
هومئوستازی: حفظ شرایط تقریباً ثابت محیط داخلی.
آندوسیتوز: ورود مواد به درون سلول.
پینوسیتوز: آندوسیتوز مولکولهای بزرگ.
فاگوسیتوز: آندوسیتوز به روش بلعیدن.
اُسمز: حرکت محلول در یک محیط نیمه تراوا به سمت محیط غلیظ تر.
اسمول: تعداد ذرات موجود در محلول برای بیان غلظت.
اسمولالیته: میزان اسمولهای یک کیلوگرم آب.
اسمولاریته: میزان اسمولهای یک لیتر محلول.
محلول هیپوتونیک: محلولی با اسمولالیتی کمتراز سرم خون.
محلول هیپرتونیک: محلولی با اسمولالیتی بیشتراز سرم خون.
محلول ایزوتونیک: محلولی با اسمولالیتی مانند سرم و سایر مایعات بدن.
آنژیوژنز: رشد عروق خونی جدید.
کارسینوژن: فاکتورهای شیمیایی، فیزیکی و سایر عوامل ایجاد کننده سرطان.
باروتروما: ترومای فشاری.
فاشیا(fascia): بافت فیبری که عضلات را میپوشاند.
اسیدیته: درجه اسیدی بودن یا قلیایی بودن یک ماده محلول.
هیدروفیلی: موادی که رطوبت را جذب میکنند.
هیدروفوبی: موادی که رطوبت را دفع میکنند.
پولیپ(polyp): رشد غیرطبیعی تودههای خوشخیم در جدار اعضای بدن.
متاستاز: مهاجرت سلولهای سرطانی از یک بافت به بافت دیگر.
پاپیلوم: سرطان خوشخیم بافت پوششی.
آدنوم: سرطان خوشخیم غدد.
کارسینوما: سرطان بدخیم بافت پوششی.
سارکوما: سرطان بدخیم بافت پیوندی.
آدنوکارسینوم: سرطان بدخیم غدد.
هیپوکسمی: کاهش فشار اکسیژن شریانی در خون.
هیپوکسی: کاهش سطح اکسیژن در بافتها.
رپولاریزاسیون: برگشت سلول به وضعیت استراحت به علت ورود دوباره پتاسیم به داخل سلول و خروج سدیم از سلول.
دپلاریزاسیون: فعالیت الکتریکی سلول به علت ورود سدیم به درون سلول و خروج پتاسیم از سلول.
ویسکوزیته: چسبندگی.
هرنیا: بیرون زدگی یک اندام یا بخشی از یک اندام از طریق دیواره حفره ای که آن را محصور کردهاست.
پرولاپس: افتادگی یک عضو یا یک قسمت از بدن.
استئوزیس: باریک یا تنگ شدن یک دهانه یا مجرای درونی بدن.
فیستول: مجرای غیرطبیعی بین دو اندام داخلی یا بین یک اندام داخلی و سطح بدن.
گانگرن: مرگ بافتها به دنبال از دست دادن تغذیهٔ عروقی.
هیپوولمی: کاهش حجم خون.
هیپر ترمیا: افزایش دمای بدن.
هیپر لیپیدمی: افزایش چربی خون.
رزونانس: شدت فرکانس.
ریفوزیون: انتشار.
پرفیوژن: خونرسانی.
هیپو پرفیوژن: کاهش خونرسانی.
آبسه: جمع شدن چرک در بافت.
آلکالوز: قلیایی شدن خون و مایعات خارج سلولی.
آلکالوز متابولیک: قلیایی شدن خون و مایعات خارج سلولی بر اثر مشکلات کلیوی.
آلکالوز تنفسی: قلیایی شدن خون و مایعات خارج سلولی بر اثر مشکلات ریوی.
اسیدوز: اسیدی شدن خون و مایعات خارج سلولی.
اسیدوز متابولیک: اسیدی شدن خون و مایعات خارج سلولی بر اثر مشکلات کلیوی.
اسیدوز تنفسی: اسیدی شدن خون و مایعات خارج سلولی بر اثر مشکلات ریوی.
نکروز: بافتمردگی، مجموعهای از سلولها و بافتهای مرده در یک نقطه از بدن.
رسپتور: گیرنده.
کمورسپتور: گیرنده شیمیایی.
نوروترانسمیتر: پیام رسانهای عصبی.
هیدراتاسیون: آب رسانی (مایع درمانی) به بیماری که دچار کمآبی شدهاست.
دهیدرتاسیون: کمآبی بدن.
وازوموشن: انقباض مویرگها برای حرکت خون در آنها.
میوگلوبین: پروتئین مسئول ذخیره و انتقال اکسیژن در ماهیچهها.
توبول(tubul): لوله، لوله مانند.
کورتکس: قشر.
مدولا: مرکز.
اسفنکتر: دریچه.
فیدبک (feedback): بازخورد.
تتانی: انقباض غیرارادی ماهیچهها.
لیز(lysis): شکستن، تجزیه شدن. شانت(shunt): به هر نوع لوله، سوراخ و هر گونه محل عبور برای جابجایی مایعات موجود در بدن از بخشی به بخش دیگر گفته میشود.