ولایت پنجشیر
ولایت پنجشیر | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام رسمی : | ولایت پنجشیر |
کشور : | افغانستان |
نامهای پیشین: | پنجهیر |
سال ولایت شدن : | ۱۳۸۳ |
مردم | |
جمعیت | ۱۳۹٬۱۰۰ (۲۰۰۹) [۱] |
زبانهای گفتاری: | پارسی |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت: | ۳٬۶۱۰ کیلومتر مربع |
ولسوالیها | |
حسه اول، حصهٔ دوم، ولسوالی دره |
ولایت (استان) پنجشیر در شمال افغانستان واقع است. مرکز این ولایت شهر بازارک است.
احمد شاه مسعود فرمانده مجاهدین افغان از پنجشیر و مشهور به شیر پنجشیر بود.
مناطق این ولایت تا سال ۱۳۸۳ خورشیدی بخشی از ولایت (استان) کاپیسا بودند و ولسوالیهای پنجشیر، حصه اول پنجشیر و حصه دوم پنجشیر را در پروان تشکیل میدادند.
موقعیت جغرافیایی
پنجشیر به فاصله ۱۲۰ کیلومتری به طرف شمالشرق کابل در بین دو شاخه جنوبی هندوکش، از شمالشرق به جنوب غرب موازی به امتداد هندوکش واقع است و درههای فرعی آن از شمال به جنوب و از جنوب به شمال امتداد داشته وبه دره عمومی پنجشیر وصل میشود.
ارتفاع آن ۲۲۱۷ متر از سطح دریا بوده و در نقاط مرتفع به ۶۰۰۰ متر از سطح دریا میرسد. طول آن از دالان سنگ تا پای کوتل انجمن زیاده از ۱۲۵ کیلومتر است.
عرض دره پنجشیر اندازههای مختلفی دارد که بدون وسایل و وسایط فنی تعیین شده نمیتواند. پنجشیر از طرف شمال متصل است به خوست فرنگ و ولایت تخار و اندراب در ولایت بغلان واز طرف جنوب به نجراب سنجن و در نامه و ریزه کوهستان واز جانب مشرق و شمالشرق به نورستان و بدخشان واز طرف غرب به شتل احاطهاست.
رود پنجشیر از کوهستان هندوکش و نزدیکی گذرگاه انجمن سرچشمه میگیرد و به سوی جنوب شرقی جریان مییابد. پنجشیر از میان گدارهای باریک با دیوارههای بلند میگذرد و در مسیر خود چندین شاخهٔ دیگر مانند غوربند و پریان دریا را دریافت میکند و سپس در حدود ۴۸ کیلومتری شرق کابل به رود کابل میپیوندد، پنجشیر از رودهایی دائمی افغانستان است و طول آن به ۳۲۰ کیلومتر میرسد.[۲]
مردم
اکثریت مردم این ولایت تاجیکها هستند.زبان مردم آن فارسی دری است.همچنین عدهای از هزارهها، نورستانیها و پشهایها نیز در این ولایت زندگی میکنند. در فصل تابستان گروه کوچکی از کوچیها در ارتفاعات آخر درهٔ پنجشیر احشام خود را برای چرا میآورند.[۳][۴]
تقسیمات اداری
تقسیمات اداری این ولایت امروزه به این شکل است:
- ولسوالی پریان (مرکز: نودانک)
- ولسوالی حصه اول (مرکز: خنج)
- ولسوالی حصه دوم (مرکز: کرامان)
- ولسوالی حصه سوم (مرکز: رخه)
- ولسوالی حصه چهارم (مرکز: عنابه)
- ولسوالی شتل(مرکز :ده کلان )
اقتصاد
پنجشیر همواره از جایگاه مهم ارتباطی برخوردار بودهاست، چنان که یکی از عوامل پیشرفت و گسترش کابل را، اهمیت ارتباطی آبراه کابل ـ پنجشیر دانستهاند. در روزگار کهن راه کاروانهای باخترـ هند در امتداد شمال شرقی بستر این آبراه به موازات رودخانهٔ پنجشیر ادامه داشت. درهٔ پنجشیر نه تنها گذرگاه کاروانهای بازرگانی بود، بلکه نیروهای مهاجم نیز از آن میگذشتند. آسانترین گردنهای که کوههای هندوکش را به پنجشیر میپیوست، گردنهٔ خاوک بود که از اندرآب به پنجشیر میرسید و این همان راهی است که سربازان اسکندر مقدونی در ۳۲۸ق.م و سواران تیمور لنگ در ۸۰۰ق/۱۳۹۸م از آن گذشتهاند. پس از آنکه در ۱۳۰۹ش/۱۹۳۰م راه اتومبیلرو گردنهٔ خیبر ساخته شد، پنجشیر اهمیت دیرین خود را به عنوان یک راه بازرگانی از دست داد.[۵]
معدن
پنجشیر دارای معادن سنگهای قیمتی مانند زمرد است. دونالد آر . هیل در پژوهشی در مورد استخراج معدن در دوره اسلامی می گوید معادن اصلی نقره در استانهای اسلامی شرقی قرار داشتند و برجستهترین آنها معادن هندوکش در شهرهای پنجشیر و جاریانه (Jarynana) واقع بود که هر دو در همسایگی بلخ بودند.بنابر گزارشی حدود 10000 معدنچی در پنجشیر کار میکردند.سایر معادن مهم نقره در اسپانیا، آفریقای شمالی، ایران و آسیای مرکزی قرار داشتند.[۶]
گذشتهٔ تاریخی
درزمان پادشاهی داریوش بزرگ بخش کوهستانی پنجشیرـ غوربند جزئی از استان ثتهگوش(ستگیدیه) در قلمرو هخامنشیان بهشمار میرفتهاست.[۷] بگفتهٔ هرودوت، ستگیدیه تیرهای از مردم مشرق یا شمال شرق ایران بودند، و مقر ایشان در تقسیمات شاهنشاهی هخامنشی جزو ایالت هفتم بشمار میرفت.[۸]
برخی براین باورند که اسکندر مقدونی، در محل پیوستگی رودهای پنجشیر و غوربند، شهری بهنام اسکندریه ساخت تا پایگاهی برای حملهٔ سپاهیانش به کوهستانیها باشد(دوپری، ۲۷۸).گویا سپاهیان وی در گذر از پنجشیرو کوههای هندوکش، دچارسرماوکمبود آذوقه شدهاند، ولی سرانجام ازآنجا گذشته، وشهربزرگ بلخ راگشودهاند.[۹]
در دورهٔ اسلامی پنجشیر، چندی در دست سلسلهٔ بنیبانیجور یا ابوداوودیان(حک ۲۳۲-۳۷۲ق/۸۴۷-۹۸۲م)طخارستان بود(زامباور، ۳۰۷) و سکههایی که از سوی آنها در پنجشیر ضرب شده، شناخته شده است(مایلز، ۳۷۳).
در ۲۵۶ق/۸۷۰م یعقوب لیث به شرق خراسان تاخت و با پیروزیهایی که در هندوکش به دست آورد، درهٔ پنجشیر و کانهای نقرهٔ آن به قلمرو او افزوده شد(بازورث، ۱۱۱). پنجشیر در دورهٔ صفاریان یکی از مراکز ضرب سکهٔ این دولت بود(لسترنج، ۳۵۰). نخستین سکههای صفاریان به فرمان یعقوب در ۲۵۹-۲۶۱ق در پنجشیر ضرب شد، ولی پس از بازگشت او از نواحی شرقی خراسان، این سرزمین بار دیگر به تصرف ابوداوودیان درآمد(بازروث، همانجا). در دورهٔ سامانیان نیز پنجشیر یکی از ضرابخانههای آنها بهشمار میرفت(مایلز، همانجا). تیمورلنگ در یورش خود به سوی کابل، از راه گردنهٔ خاوک وارد درهٔ پنجشیر شد و از آنجا به کابل رفت(میرخواند، ۱۰۷۹).[۱۰]
نام پنجشیر در آثار قدما
در مورد نام پنجشیر دو نظر وجود دارد. اهالی پنجشیر معتقدند که در گذشته پنجشیر به کجکن معروف بودهاست ولی در تمام آثار معتبر تاریخی و آثار منظوم و منثور قدما «پنجهیر» ضبط شدهاست.
پنجشیریان عقیده دارند که زال پسرش رستم را از رفتن به پنجشیر منع نموده و به وی چنین توصیه نمودهاست:
به کجکن مرو ای پسر زنهار | که سم ستورت شود پاره پار | |
که دریای پر قعر دارد ستیز | گیاهی ندارد بجز سنگ تیز |
این ابیات را مردم پنجشیر منتسب به حکیم توس و شاهنامه میدانند در حالیکه در شاهنامه نیامدهاست اما افسانهٔ بالا در اثار علما و شعرای کهن پنجشیر مکرر آمدهاست.
پنجشیر در نوشتههای جغرافیدانان و نویسندگان متقدم اسلامی به صورتهای بَنجَهیر [۱۱]، بَنجَهار [۱۲]، بِنجار [۱۳] و پنجهیر [۱۴] آمدهاست. همچنان پنجشیر در حدود عالم و تاریخ بیهقی پنجهیر ضبط شدهاست.[۱۵]
از جمله جغرافیه نویسان عرب تنها یعقوبی «بنجهار» ابن خرداد «بنجار» و ابن فقیه «فنجهیر» آوردهاند ولی مولفان و جغرافیه نویسان خراسان در همهٔ مواردی که از پنجشیر ذکری کردهاند نام آن را به شکل پنجهیر ضبط نمودهاند.
پنجهیر از دو کلمهٔ «پنج» و «هیر» ترکیب یافتهاست که در زبان پهلوی و اوستا به معنی آب آمدهاست مانند «هیرمند». ابن بطوطه سیاح عرب هیر را در زبان سانسکریت به معنی کوه ترجمه کرده و پنج هیر را مآخذ از پنج کوه میداند.
"بجایی رسیدیم که پنجهیر نام داشت هیر به معنی کوهاست و پنجهیر یعنی پنج کوه. در آنجا شهر قشنگ و آبادانی دیدم که روی نهر بزرگ کبودینی بنا شدهاست لشکر ملعون چنگیز آن را خراب کردهاست و از آن پس روی آبادانی ندیده این رودخانه از کوهستان بدخش سرچشمه میگیرد. یاقوت معروف بدخش از همین کوهستان بدست میآید.[۱۶]
بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . (انساب سمعانی در کلمه بنجهیری ). در حدودالعالم آمدهاست : بنجهیر و جاریابه دو شهر است و اندر وی معدن سیمست و رودی میان این هر دو شهر بگذرد و اندر حدود هندوستان افتد.[۱۷] شهری است بنواحی بلخ و در آن معدن سیم است و اهل آن اخلاطاند ... [۱۸]. ابن بطوطه گوید این کلمه مرکب است از پنج بمعنی خمسه و هیر بمعنی کوه لکن شاید این لفظ مخفف پنج هیربذ باشد. رجوع به شاهد از ترجمان البلاغة شود. مستوفی در نزهةالقلوب (ص ۱۵۵)گوید: پنجهیر از اقلیم چهارم است طولش از جزایر خالدات بب و عرض از خط استوا لوله . شهری وسط است و هوای خوش دارد. [۱۹]
در تاریخ بیهقی:«امیر از آنجا [ باغ خواجه علی میکائیل ] برداشت بسعادت و خرمی با نشاط و شراب و شکار میرفت میزبان بر میزبان : به خلم و به پیروز، و نخجیر. [ ظ: بنجهیر: حاشیه مصحح ] و ببدخشان . احمد علی نوشتگین آخرسالار که ولایت این جایها برسم او بود.» [۲۰] " و بترکستان پوشیده فرستاده بودهاست [ احمد ینالتگین ] بر راه پنجهیر تا وی را غلامان ترک آرند[۲۱]. و مسعود محمد لیث را برسولی فرستاد نزدیک ارسلان خان با نامهها و مشافهات در معنی مدد و موافقت و مساعدت و وی از غزنین برفت براه پنجهیر. (تاریخ بیهقی ص ۶۴۳)
فردوسی[۲۲] در داستان دوازده رخ از پنجشیر چنین یاد آوری مینماید:
دگر پنجهیر و دگر بامیان | سرا مرز ایران و جای کیان |
در لغتنامهٔ دهخدا زیر نام پنجهیر این بیت بو شکور بلخی آمدهاست:
بکنغالگی رفته او پنجهیر | رمیده ازو مرغک گرمسیر |
در ترجمان البلاغه راذویانی قطعهای بدین مضمون در مورد پنجهیر آمدهاست:
گویند هفت مرد است در پنجهیر بذ | زان هفت دو مسلمان و آن پنج هیر بذ | |
من پنجهیر دیدم و آن پنجهیر بذ | از پنجهیر بد نشود پنجهیر بذ |
شهر پنجشیر
بسیاری از جغرافینویسان سدههای نخستین اسلامی و پس از آن، از پنجشیر به عنوان یکی از شهرهای خراسان آن روزگار یاد کردهاند. در منابع جغرافیایی سدهٔ ۴ق پنجشیر شهری بر فراز کوه، دارای بوستانهای بسیار و با حدود ۱۰هزار تن جمعیت وصف شده است.[۲۳] یاقوت حموی مردم آن را آمیخته اقوام گوناگون دانسته است. کانهای نقرهء پنجشیر از دیرباز مشهور بودهاست و برخی از جغرافینویسان سدهٔ ۴ق از آن یاد کردهاند. اصطخری نوشتهاست که نقرههای پنجشیر به شهر اندرابه(اندرآب)برده میشد[۲۴] و در آنجا از آن سکه میزدند.[۲۵] مقدسی از کوه نقرهٔ (جبلالفضة) این شهر یاد کرده و افزودهاست که در آنجا، درم(سکهٔ سیمین)بسیار است(ص۳۰۳). این کوه مشرف به شهر و بازار آن بودهاست، و به سبب سوراخهای بسیاری که کنده بودند، همچون غربالی به نظر میرسیده است(سمعانی، ۲/۳۳۴). کانهای نقرهٔ پنجشیر، غنیترین کانهای نقره، در بخش شرقی سرزمینهای اسلامی بهشمار میآمده است(بارتولد، ۱/۱۷۴). امروزه در پنجشیر، افزون بر نقره، کانهای لاجورد، زمرد و نیز سنگهای گرانیت و مرمر به فراوانی یافت میشوند(پهلوان، ۳۹۴؛ گرومف، ۱۱۴).[۲۶]
پنجشیر در هنگام اشغال ارتش شوروی
ولایت پنجشیر | |||||
---|---|---|---|---|---|
| |||||
فرماندهان و رهبران | |||||
مارشال سرگئی سوکولوف، شهنواز تنی، نورات گریگوریان، بوریس گروموف | احمدشاه مسعود |
حملات پنجشیر (روسی : Пандшерская операция - Panjsher Operations)، رشته جنگهایی بود بین نیروهای ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان با مجاهدین تحت امر احمدشاه مسعود برای کنترل درهٔ استراتژیک پنجشیر در نه سال اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی بین سالهای ۱۳۵۹ الی ۱۳۶۷ هجری شمسی.
ارتش شوروی با همکاری ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان جمعاً نه حملهٔ بزرگ را به دره پنجشیر در طول دوران اشغال افغانستان سازمان دادند که منجر به خسارات زیاد به منطقه واهالی پنجشیر، نیروی رزمی ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک افغانستان گردید. چهار تعرض اولیه به پنجشیر به صورتی کاملاً کلاسیک انجام میشود که در آنها ستونی از زره پوشها بعد از بمبارانهای هوایی دست به حمله میزند. [۲۷] سه حملهٔ دیگر( از ۱۵ ماه مه تا اول ژوئیه و از سی ام اوت تا ۱۵ سپتامبر ۱۹۸۲ سپس از بیست و یکم آوریل ۱۹۸۴ به بعد) به دلیل گسترش خود، اهمیت تجهیزاتی که به کار گرفته شدهاند و تا کتیکهای معمول ثابت میکنند که پنجشیر فرمانده مسعود، به صورت هدف شماره یک شورویها در افغانستان در آمدهاست. این سه مرحله، بر زیربنای واحد قرار دارد: سهم اعظم عملیات بر عهدهٔ واحدهای هوابرد است که غالباً چتر بازهایی هستند که در عمق جبهه و بر خط الرأس بلندیها، روستاها و نقاط عبور، پیاده میشوند. سپس واحدهای زرهی جای آنها را میگیرند. در هر سه مورد، استراتژی مسعود عبارت است از عقب نشینی به درههای مجاور و پراکنده ساختن شورویها، سپس باز پس گرفتن مواضع از دست رفته یکی پس از دیگری، بویژه هنگامی که این مواضع به ارتش دولتی واگذار شد. [۲۸]
با وجودی که حملات پنجشیر از شدیدترین عملیاتهای رزمی ارتشهای شوروی و افغانستان محسوب میشد، اما در اثر این نه حمله آنها قادر به کنترل درهٔ پنجشیر نشدند.
در ژانویه ۱۹۸۳ شورویها به مسعود پیشنهاد متارکهٔجنگ میکنند.
تاکتیک ارتش سرخ در سال ۱۹۸۴ نشانههایی از باز گشت به یک برداشت کاملاً نظامی از جنگ را عرضه میدارد. اما این بار باارتشی جنگنده تر باتعرض ۲۱ آوریل خود به پنجشیر، به صورتی یک جانبه، گام جدیدی در تشدید جنگ بر میدارند. از آن به بعد، شورویها میکوشند اطراف شهرها را خالی کنند و راههای تدارکاتی نیروهای مقاومت را قطع کنند. اما باوجود نبردهای سهمگین اطراف هرات، قندهار و خوست در سال ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶، هرگز به موفقیتی دست نمییابند. به استثنای اطرافمزار شریف.
پنجشیر دو بار به خاطر حملات گستردهٔ ارتش سرخ از سکنه خالی گردید و مردم به ولایت (استان)های همجوار و کشورهای خارجی نظیر پاکستان و ایران مهاجر شدند.
حملهٔ اول: ۱۹ حمل سال ۱۳۵۹
حملهٔ دوم: ۶ سنبله ۱۳۵۹
در این حمله تاکتیک ارتش سرخ و ارتش کمونیستی افغانستان حمله بر غیر نظامیان و تخریب خانهها بود تا از فشار حملات نیروهای مجاهدین بر علیه خود بکاهند. به همین منظور در منطقهٔ فراج۴۰ تن از اهالی را قتل عام کردند و در «غجی» ۳۲ تن را که اکثرا زنان و کودکان بودند قتل عام نمودند که اجسادشان تا یک هفته در منطقه باقی مانده بود. در منطقهٔ «نولیچ» که ارتش سرخ مورد حمله قرار گرفته بود، سربازان روس کهنسالان، زنان و کودکان را در خانه یکجا نموده خانه را به آتش کشیدند.[۲۹]
حمله سوم: ۲۰ قوس ۱۳۵۹
در این حمله زمستانی ارتش سرخ از ۱۶۰ عراده جنگی ده هزار پیاده نظام استفاده نمود.جنگ هفده روز به طول انجامید و در ۶ جدی سال ۱۳۵۹ این حمله به شکست انجامید و قوای شوروی دره پنجشیر را ترک نمودند.[۳۰]
حمله چهارم: ۲۳ اسد ۱۳۶۰
در طول یک هفته نبرد ارتش سرخ فقط ۲۵ کیلومتر در داخل دره پیش روی مینماید. تاکتیک تصرف ارتفاعات به شکست میانجامد و ارتش سرخ عقب نشینی میکند. پیش از این حمله احمدشاه مسعود شبکهٔ منظمی از گروههای چریکی به نام «گروپهای متحرک» را سازماندهی نموده و به کار استخباراتی در درون رژیم دست زده بود.[۳۱]
حمله پنجم: ۲۵ ثور(اردیبهشت ) ۱۳۶۱
این حمله با استفاده از ۲۰۰ فروند هلیکوبتر و ۶۰ فروند جت [۳۲] تحت فر ماندهی ژنرال تر گریگوریانفرمانده سپاه چهلم شوروی در افغانستان، با تاکتیک جدیدی صورت گرفت.[۳۳] بر خلاف حملات قبلی این بار ارتش سرخ از تاکتیک جنگ کلاسیک که ترکیبی از حملهٔ زمینی و هوایی و توپخانه بود استفاده نکرده بلکه با حدود ۶۰۰ پرواز هلیکوبتر به طور ناگهانی در داخل پنجشیر نیرو پیاده نمودند. البته این عملیات لو رفته بود و مسعود نیروهای خود را از منطقه تخلیه نموده و آنها را به گروپهای کوچک سی نفری متحرک در ارتفاعات کوههای پنجشیر پراکنده نموده بود. اما تغییر تاکتیک در ابتدا موفقیت نسبی را به همراه داشت.[۳۴] یافتن لیستی از ۶۰۰ خبر چین احمدشاه مسعود را در پایتخت و ایجاد سه پایگاه نظامی در طول درهٔ پنجشیر در مناطق رخه، اعنابه و برجمن از دست آوردههای ارتش سرخ بود. اما نیروی رزمی احمدشاه مسعود آسیب چندانی از این حمله ندیده بود.[۳۵]
حمله ششم: شش هفته بعد از حملهٔ پنجم
با شکست نسبی حملهٔ پنجم در از میان بردن نیروی رزمی احمدشاه مسعود، وزارت دفاع و خاد دولت کمونیستی افغانستان به احمدشاه مسعوداولتیماتوم میدهند تا تسلیم گردد در غیر آن به «عملیات خارق العاده» دست خواهند زد.[۳۶] واحدهای موتوریزه و نیروی هوایی نیروهای وِیژه(Spetsnaz) ارتش سرخ عملیات تصفیه را از پایگاههای خود در داخل پنجشیر برای از بین بردن پناه گاههای و گروپهای مجاهدین آغاز نمود، که نه ماه نبرد دوام پیدا میکند. ضربات شدید هوایی، دیسانت از طریق هوا، حمله زرهی از طریق زمین شاخصهای عمده عملیات را تشکیل میدادند.[۳۷] دره روزانه به شدت بمبارد میگردد و مردم به کوهها پناه میبرند و ماهها در کوهها در مغارهها زندگی میکنند. در طول این جنگ حدود ۶ هزار خانه مسکونی و ۷۰٪ تمام آبادیها و مواشی درهٔ پنجشیر نابود گردید. با دوام جنگ مردم دره را تخلیه کرده به دیگر مناطق افغانستان میروند اما از همکاری با رژیم سرباز میزنند.
نه ماه جنگ تلفات سنگین به نیرروی جنگی و روحیهٔ سربازان شوروی وارد میکند. روسها به مجاهدین پیشنهاد آتش بس میدهند. در اواخر زمستان سال ۱۳۶۱ پیشنهاد آتش بس از سوی مجاهدین پذیرفته میشود.[۳۸]
حمله هفتم: ۳۱ حمل(فروردین) ۱۳۶۳
تعرض شورویها در سال ۱۹۸۴ علیه پنجشیر بزرگترین عملیاتی است که شوروی هااز آغاز جنگ تا آن زمان اجرا کرده بودند.[۳۹] در این عملیات گسترده که بعد از پایان آتش بست صورت گرفت حدود بیست هزار سرباز ارتش افغانستان و ارتش شوروی شرکت داشتهاست. روسها در این جنگ از تاکتیک «جنگهای اشباع کن» استفاده نمودند. در این تاکتیک آنها از نیروی زیاد برای تصرف تمام مناطق و از بین بردن دشمن استفاده نمودند. اما با وجود گستردگی و استفاده از وسایل مدرن و بمباران شدید هوایی این عملیات توسط دستگاه استخباراتی احمدشاه مسعود کشف شده بود. برای همین یک روز قبل از آغاز حمله احمدشاه مسعود دستور تخلیه دره از تمام سکنه را صادر نمود. تمام جمعیت بیش از یک صد هزاری پنجشیر داوطلبانه دره را به سوی شهرهای مختلف افغانستان و عمدتاً کابل ترک نمودند.[۴۰] وسایلی که به کار گرفته میشود به وضوح بر تر از گذشتهاست و این حدس راقوت میبخشد که تصمیم حمله از سوی عالیترین مقامات کرملین اتخاذ شدهاست. بمب افگنهای تی. یو. ۱۶ که در ارتفاع متوسط (۸۰۰۰ متری) پروازمی کنند، فرشی از بمب بر پنجشیر گسترانیدند. از این بمب افگنها برای اولین بار بود که استفاده میشد. تعداد نفراتی که در این حمله شرکت داشتند چیزی حدود بیست هزار سرباز شوروی و پنج تا شش هزار سرباز دولتی بود. در اوایل آوریل یک گروه کوماندویی متعلق به پلیس مخفی(خاد)، دراقدام خود برای قتل احمد شاه مسعود با ناکامی مواجه میشود. شروع حمله روز ۲۱ آوریل بود: واحدهای چترباز به کمک هلیکوپتر بر خط الرأس بلندیها پیاده میشوند و همزمان یک ستون زرهی به بالای درههای اندراب و پنجشیر روی مینهد. واحدهای دیگری با هلیکوپتر به گردنه انجمندر انتهای پنجشیر و خوست و فرنگ - که تصور میشود پایگاهی است برای عقب نشینی مجاهدین - برده میشوند. ستونهای زرهی بدون هیچ مشکلی به روستای بنودر اندراب و آستانه در پنجشیر دست مییابند. اما شورویها در حمله به درههای مجاور، جایی که گروههای متحرک مسعود عقب نشینی کردهاند، با شکست مواجه میشوند. شوروی هاتلفات سنگینی متحمل میشوند. در ماه مه نیروهای ارتش سرخ خوست و فرنگ را ترک میکنند اما در پنجشیر کهخالی از سکنه شدهاست باقی میمانند، درهای که هنوز دو سوم آن در دست گروههای مسعود است که جنگنده تر از همیشه پایداری میکنند.
در این هنگام شورویها به تاکتیک جدیدی روی میآورند: واحدهایی حدود پانصد نفره هر روز صبح باهلیکوپترو بدون حمایت زره پوشها دراطراف یک روستا پیاده میشوند، روستا را باز رسی و مجاهدین را - که شورویها اسامی آنها را دارند - بازداشت میکنند و قبل از فرارسیدن شب، عقب نشینی میکنند. به این ترتیب برای مجاهدین تمرکز قوا و دست زدن به حملات غافلگیرانه علیه واحدهایی این چنین متحرک، بسیار دشوار شدهاست.
هدف شوروی هاتسخیر زمینها نبودهاست بلکه میخواستند محل را نابود و یا دست کم نیروهای پویای حریف را ازپی در آورند. نخست راههای ارتباطی راقطع میکنند و سپس راههای عقب نشینی را، و آن گاه به قلب حریف حمله میبرند و سرانجام او رابه درههای مجاور میرانند تا مجبورشود یا درمحل بجنگد و یا درضمن عقب نشینی با واحدهای سنگین شوروی که در درهها و پیرامون منطقه مستقر شده رو برو شود. حال ببینیم شورویها ازاین حمله چه نصیب داشتند. دقیقاً باز گشت به وضعیت پاییزسال۱۹۸۲، شب قبل از انعقاد قرار دارد متارکهٔ جنگ، ضمن آن که تلفات سنگینی هم متحمل شده بودند.[۴۱]
حملهٔ هشتم: ۱۳۶۳
حمله هشتم پنج ماه بعد از حملهٔ هشتم آغاز شد که پیگیری حملهٔ هفتم و بیشتر شامل حملات هوایی و استفاده از نیروی هوایی میشذ.[۴۲]
حملهٔ نهم: ۱۳۶۴
حملهٔ نهم بعد از تصرف گارنیزیون (پادگان)پشغور توسط نیروهای احمدشاه مسعود صورت گرفت.در ژوئن ۱۹۸۶، مسعود موفق شد پایگاه دولتی پشغور در پنجشیر را تصرف کند. برای اولین بار مجاهدین از تاکتیکهای سبک ویتنامی استفاده کردند: تکرار حملههایی از روی نقشه، هماهنگی توپخانه و اقدامات یک گروه کوماندویی، سرعت و دقت. [۴۳] نیروهای احمدشاه مسعود با تصرف پشغور حدود ۶۰۰ نفر از نیروهای دولتی را به اسارت در آوردند، که اکثر آن اسرا در اثر حملهٔ نیروهای ارتش سرخ جان باختند.[۴۴]
شخصیتهای فرهنگی پنجشیر
از بزرگان پنجشیر، میتوان بنجهیری(پنجهیری، ابوالمظفرمکیبن ابراهیمبنعلیالپنجهری) را نام برد که از شعرای پارسیگو بودهاست.[۴۵] در دوران معاصر عبدالحی الهی، انجنیر محمد اسحاق، دستگیر پنجشیری، عبدالحمید محتاط، عبدالحفیظ منصور، محی الدین مهدی، حیدری وجودی، قهار عاصی، خالده فروغ، صدیق برمک از جمله شخصیتهای فرهنگی پنجشیر محسوب میشوند.
نمایی از پنجشیر
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ولایت پنجشیر موجود است. |
پانویس
- ↑ Central Statistics Office of Afghanistan. "Settled Population of country by Provinces and sex for ۲۰۰۶-۲۰۰۹ years". Retrieved 2009-11-30.
- ↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳
- ↑ Panjshir provincial profile
- ↑ Naval Postgraduate School - Panjshir Province
- ↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳
- ↑ مجله باستان پژوهی، زمستان 1381 - شماره 10 (از صفحه 17 تا 22)
- ↑ [The Cambridge History of Iran, vol. IV, ed. R. N. Frye, Cambridge, ۱۹۷۵
- ↑ دانشنامه ایرانیکا
- ↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳
- ↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳
- ↑ اصطخری، ۲۷۵؛ مقدسی، ۳۰۳
- ↑ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، البلدان، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م
- ↑ ابنخردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م
- ↑ بیرونی، ابوریحان، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م
- ↑ پنجشیر در دوران جهاد، عبدالحفیظ منصور
- ↑ ابنبطوطه، رحلة، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م
- ↑ حدودالعالم، به کوشش منوچهر، ستوده، تهران، ۱۳۴۰ش
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان
- ↑ لغت نامه دهخدا
- ↑ تاریخ بیهقی ص ۲۴۶
- ↑ تاریخ بیهقی ص ۴۰۲
- ↑ [شاهنامه فردوسی http://shahnameh.recent.ir/default.aspx?item=207&page=38
- ↑ نک:مسالک الممالک، اصطخری، ص ۲۸۰؛ ابنحوقل، محمد، صورةالارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1939م؛، ص ۱۷۱
- ↑ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1870م، ص ۲۷۹
- ↑ حدود عالم، ص۱۰۰
- ↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۳
- ↑ میثاق خون شمارههای ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵
- ↑ میثاق خون شمارههای ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵
- ↑ پنجشیر در دوران جهاد، عبدالحفیظ منصور
- ↑ منصور، همان
- ↑ منصور، همان
- ↑ همان
- ↑ Lyakhovskiy, Aleksandr. «Ахмад Шах(Russian)». http://artofwar.ru/. Retrieved ۲۰۰۷-۰۳-۲۳
- ↑ پنجشیر در دوران جهاد، عبدالحفیظ منصور
- ↑ اولیور روی، اسلام و نوگرایی سیاسی، صفحه ۱۷۵
- ↑ پنجشیر در دوران جهاد، عبدالحفیظ منصور
- ↑ صالح محمد ریگستانی، مسعود و آزادی
- ↑ منصور، همان
- ↑ میثاق خون شمارههای ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵
- ↑ منصور، همان
- ↑ میثاق خون شمارههای ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵
- ↑ همان
- ↑ میثاق خون شمارههای ۶ و ۷ سال ۱۳۶۵
- ↑ منصور، همان
- ↑ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان بنیحییٰ معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م