شاه سلیمان دوم
شاه سلیمان دوم | |||||
---|---|---|---|---|---|
پادشاه اسمی سلسله صفوی | |||||
![]() | |||||
سلطنت | ۲۰ محرم ۱۱۶۳–۱۱ ربیعالثانی ۱۱۶۳ ۱۷۴۹–۱۷۵۰ میلادی | ||||
تاجگذاری | ۵ صفر ۱۱۶۳ قمری | ||||
پیشین | شاهرخ افشار | ||||
جانشین | شاهرخ افشار شاه اسماعیل سوم | ||||
زاده | ۵ جمادی الثانی ۱۱۲۶ قمری اصفهان | ||||
درگذشته | ۶ ذی القعده ۱۱۷۶ قمری مشهد | ||||
همسر(ان) | جانآغا بیگم | ||||
فرزند(ان) | سلطان داوود میرزا سلطان علی میرزا سلطان حسین میرزا سلطان قاسم میرزا سلطان هاشم میرزا | ||||
| |||||
دودمان | مرعشی صفوی | ||||
پدر | نواب میرزا محمد داوود | ||||
مادر | شهربانو بیگم صفوی | ||||
دین و مذهب | اسلام، شیعه دوازدهامامی |
شاه سلیمان دوم (۱۱۲۸–۶ ذیقعدهٔ ۱۱۷۶ ه.ق) با نام اصلی میرزا سید محمد حسینی مرعشی، کمتر از ۳ ماه پادشاه اسمی صفویان بود.
تبار[ویرایش]
پدر او میرزا محمد داوود حسینی مرعشی نام داشت و پسر عزشرف بیگم دختر جهانبانو بیگم دختر زبیده بیگم دختر شاه عباس یکم بود و مادرش شهربانو بیگم دختر شاه سلیمان یکم صفوی بود. او همچنین عموی سید احمد شاه بود.
پیش از پادشاهی[ویرایش]
رسمی در حرمسرای صفوی از دوره شاه صفی گذاشته شده بود که اولاد ذکور از ذکور مثل برادران و برادرزادگان صفوی در مکانی به نام دمورقاپی(به معنای درب آهنین) محبوس کنند و اولاد ذکور از اناث یعنی پسرانی که مادرشان صفوی است از لحظه تولد کور یا مقتول شوند و این رسم تا زمان سلطنت شاه سلطان حسین بود، هنگام ولادت سید محمد میرزا چون مادرش دختر شاه سلیمان بود، پدرش میرزا داوود از طریق خواجه سرایان به اطلاع شاه سلطان حسین رساند که فرزند ذکوری از خواهر شما متولد شده چه دستوری می دهید که شاه سلطان حسین گفت میرزا داوود از من اسم خواسته است چون اسم محمد را دوست می دارم و به این خاطر نام فرزند بزرگم را محمد میرزا گذاشته ایم اسم این سید محمد باشد، اطرافیان شاه قواعد سابق حرمسرا را یادآوری کردند و شاه سلطان حسین گفت معاذالله از ما اذیتی به ذوی الأرحام برسد میرزا داوود از من اسم خواسته است، شاه به خط خود در وسط صحیفه «سید محمد» را نوشته و فرستادند. چون این نوشته و خبر به میرزا داوود و اهل خانه رسید سرور موفور روی داده و ماتم مبدل به سرور گشت.[۱]
سید محمد در شش سالگی پدرش را از دست داد و در کنار مادر و شاه سلطان حسین تربیت یافت، هنگام محاصره اصفهان به دستور شاه سلطان حسین او همراه با دو دختر شاه که یکی همسر میرزا سید مرتضی و دیگری همسر میرزا محمد مقیم خلیفه سلطانی بود مخفیانه از اصفهان خارج شد و به شاه تهماسب دوم پیوست در زمان شاه تهماسب دوم مورد توجه او قرار گرفت و در اصفهان با خواهر شاه تهماسب دوم ازدواج کرد. در زمان نادرشاه نیز صاحب مقامات مهمی گردید. از آن جمله، مقام صدارت کل ممالک ایران و تولیت حرم امام رضا در مشهد بود. حتی گفته شده نادر درصدد برآمد تا وی را که نزد مردم شهرتی پیدا کرده بود از میان بردارد اما به دلیل تضرع مادرش از تصمیم خود منصرف شد. عادلشاه چون ماندن سید محمد را در مشهد به صلاح نمیدانست هنگامی که عازم جنگ با برادر خود ابراهیمشاه بود و برای جلب قلوب سید و مردم او را علاوه بر منصب تولیت صدارت خاصه و عامه کل ایران تعیین کرد و وی را همراه خود به مازندران برد. در این جنگ بعد از شکست عادلشاه این بار سید محمد وارد اردوی ابراهیم خان شد و به خاطر اهمیت نسب و نفوذش در بین مردم مورد احترام ابراهیم قرار گرفت و در مقام صدارت باقی ماند. سرانجام وی را با پنج هزار سپاه جهت تعمیر در رودخانه قم که هرسال باعث خرابی حرم فاطمه معصومه میشد و تجدید مقرنسکاری گنبد و ترمیم شهر و ارگ و حفاظت شهر و انجام محاسبات عمال عراق به قم فرستاد.
سید محمد میرزا، در زمان نادرشاه متولی حرم امام رضا گردید، از همین روی «میرزا سید محمد متولی» خوانده میشد. در بحران جانشینی نادرشاه، مأمور تعمیر و حفاظت از قم شد و سرانجام فرمانبردار شاهرخشاه گردید و روانهٔ مشهد گشت. شاهرخشاه اگر چه نوهٔ پسری نادرشاه افشار بود ولی نوهٔ دختری شاه سلطان حسین صفوی نیز بهشمار میآمد. شاهرخشاه که از او در بیم بود، دو بار قصد کشتن او کرد که هر دو بار ناکام ماند. این امر به تحصن میرزا سید محمد در خانهاش انجامید. شاهرخ که متوجه اتفاقات غیرعادی شد به تصور اینکه امرا می خواهند یکی از پسران ابراهیم خان که برادران عادل شاه و ابراهیم شاه بودند را به سلطنت برسانند دستور داد تا پنج پسر وی را که فرزند بزرگ آن هجده ساله بود را بکشند، در هنگام خفه کردن آن ها با طناب، امرا رسیده و توانستند دو نفر که بزرگ تر بودند را نجات بدهند. سرانجام در ۲۰ محرم ۱۱۶۳ گروهی از سرداران به سرکردگی امیر علم خان خزیمه، او را از خانهاش به ارگ بردند و شاهرخشاه را دستگیر کردند. امرا و سرداران اصرار به کشتن شاهرخ را داشتند که میرزا سید محمد اجازه این کار را نداد.
پادشاهی[ویرایش]
او به حرمت ماه محرم، در ۵[پانویس ۱] یا ۹[پانویس ۲] صفر ۱۱۶۳ ه.ق با نام شاه سلیمان دوم تاجگذاری نمود و بلند پایگان حکومت خود را برگماشت و امیر علم خان خزیمه را به عنوان وکیلالدوله (نخستوزیر) برگزید.[پانویس ۳] در دورهٔ کوتاه پادشاهیاش توانست هرات را از احمد شاه درانی بازپس بگیرد. هنگامی که از مشهد خارج شده بود، امیر علم خان بیاطلاع او شاهرخ را کور نمود. این اقدام سبب شد که امیر علم خان برکنار شود و امیر اصلان خان قِرِقلو به مقام وکالت گماشته شود، ولی با فروکش کردن خشم شاه، پس از یک هفته دوباره امیر علم خان به مقام وکالت گمارده شد.
شاه سلیمان دوم مالیات ۳ سال را بر مردم بخشید. این اقدام سبب نارضایتی شماری از سرداران گردید. همسر شاهرخ بهدروغ بهشماری از سرداران خبر رساند که شاهرخ کور نشدهاست. یوسفعلی خان جلایر و شماری دیگر از سرداران در ۱۱ ربیعالثانی ۱۱۶۳ ه.ق بر ضد شاه سلیمان دوم شوریده، او را دستگیر و کور نمودند، ولی هنگامی که شاهرخ را از بند آزاد کردند دریافتند که او بهراستی کور شده است و از عمل خود پشیمان شدند. شاهرخشاه ابتدا می خواست که شاه سلیمان دوم را به قتل برساند ولی امرای وی راضی به این کار نمی شدند و در نهایت راضی شدند تا زبان شاه سلیمان دوم را قطع کنند تا مثل شاهرخ که کور بود دوباره به سلطنت نرسد. امیر علم خان در آغاز از مشهد گریخت ولی سپس توانست مشهد را تصرف کند و از شاه سلیمان دوم تقاضا کرد که یکی از فرزندانش را به سلطنت برساند که وی قبول نکرد. یوسفعلی خان جلایر که گریخته بود، دستگیر و کشته شد.
کمتر از ۴ ماه پس از برکناری شاه سلیمان دوم در مشهد، در ۲۵ رجب ۱۱۶۳ ه.ق اتحادی سهگانه از سرداران (علیمردان خان بختیاری، ابوالفتحخان بختیاری و کریمخان زند) یکی دیگر از نوههای دختری شاهان پیشین صفوی یعنی شاه اسماعیل سوم را در اصفهان به تخت نشاندند.
فرزندان[ویرایش]
پس از برکناری، او پسران بزرگش یعنی سلطان داوود میرزا و سلطان علی میرزا را به عتبات فرستاد ولی سلطان حسین میرزا، سلطان قاسم میرزا و محمد هاشم میرزا را نزد خود در مشهد نگاه داشت. سلطان داوود میرزا از عتبات به بنگاله هند رفت ولی سلطان علی میرزا با او همراه نشد و از شخصی به نام حسین میرزا که ادعا داشت فرزند شاه تهماسب دوم است حمایت کرد و در جنگ زخم شمشیری بر سر ایشان خورد، او به عتبات بازگشت و از آنجا روانه بنگاله هند شد.
سلطان علی میرزا و سلطان حسین میرزا فرزندان جان آغا بیگم دختر شاه سلطان حسین می باشند.
- سلطان داوود میرزا (زاده ۱۱۴۱ _ وفات ۱۲۰۴)
- سلطان علی میرزا (زاده ۱۱۴۹ _ وفات ۱۱۸۸)
- سلطان حسین میرزا (زاده ۱۱۵۰ _ وفات ۱۲۲۶)
- سلطان قاسم میرزا (زاده ۱۱۵۴ _ وفات ۱۲۰۷)
- سلطان هاشم میرزا (زاده ۱۱۶۵ _ وفات بعد از ۱۲۳۶)
سکهها[ویرایش]
روی بیشتر سکههای او این شعر دیده میشود:
زد از لطفِ حق سکهٔ کامرانی | شهِ عدلگستر سلیمانِ ثانی |
پشت سکهها نیز شعار شیعه و نام دوازده امام حک شدهاست.[۲]
تبارنامه[ویرایش]
دودمان شاه سلیمان دوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ مطابق نوشتهٔ زبور آل داود
- ↑ مطابق نوشتهٔ مجمعالتواریخ
- ↑ اگر چه دوران کوتاه پادشاهی شاه سلیمان دوم، اجازه نمیدهد که بتوان فهمید گماشتگانش، از او اطاعت کردهاند یا نه، ولی انتصابات او از جهت درک ادعای فرمانروایی یکی از بازماندگان صفوی و نیز آشنایی با مقامات و دیوانسالاری آن روزگار اهمیت دارد. همچنین برخی از این افراد در رخدادهای بعدیِ صحنهٔ آشوبزدهٔ ایرانِ آن روزگار منشأ اثر شدند. گماشتگان او از این قرار بودند:
- تولیت آستان امام رضا: سلطان داود میرزا (فرزند ارشد شاه سلیمان دوم)
- نیابت تولیت آستان امام رضا: میرزا محمدامین فرزند میرزا شمسالدین محمد موسوی
- صدارت ممالک (صدرالممالک مسئول موقوفات مردم بود): نواب میرزا محمد مقیم
- صدارت خاصه (صدر خاصه مسئول موقوفات خاندان شاهی بود): میرزا محمدشفیع (خواهرزادهٔ شاه)
- مقام وکالت (وکیلالدوله منصبی شبیه به نخستوزیر بود): امیر علم خان خزیمه
- قورچیباشیگری: احمد خان بیات
- توپچیباشیگری: امیر خان عرب میش مست
- تفنگچیباشیگری: مهدی خان چولئی
- نظارت کارخانجات شاهی: امیر مهراب خان عرب
- ایشیکآقاسیباشیگری و بیگلربیگیگری استرآباد (گرگان کنونی): محمدحسن خان قاجار
- بیگلربیگیگری خراسان: بهبود خان اتکی
- سپاهسالاری چخور سعد (ایروان) و گنجه و قراباغ و ملک خمسه (زنجان) تا سرحد قاپلانکوه: فتحعلی خان افشار ارومی
- بیگلربیگیگری عراق (عراق عجم): ابوالفتح خان بختیاری
- سپاهسالاری قلمرو علیشکر و داروغگی توپخانه: عبدالعلی خان
- وزارت کرماشان: میرزا محمدتقی
- وزارت مازندران: میرزا مقیم (برادر مهدی خان منشی)
- حکومت گیلان: موسی خان ایلوی افشار
- خدمت گرجستان: تهمورث میرزا (تیموراز دوم برادر محمدقلی میرزا)
- سپاهسالاری فارس: صالح خان بیات
- وزارت فارس: میرزا جعفر (لشکرنویس سابق اصفهانی)
- سپهسالاری سنه، اردلان، سقز و وان: ابراهیم خان اردلان (برادر حسنعلی خان اردلان)
- والیگری عربستان (بخشهای غربی و جنوبی خوزستان کنونی): مولی مطلب
- حکومت دربند: قرچقای خان قلماق
- خدمت مُهرداری مُهر خاصه: جعفر بیگ سیاه منصور
- منشیالممالکی: میرزا جعفر (او پیشتر نایب مهدی خان منشیالممالک بود)
منابع[ویرایش]
- ↑ زبور آل داوود، هاشم میرزا، تصحیح عبدالحسین نوایی، ص۸۲ و ۸۳
- ↑ سکه چکشی:: صفویان:: شاه سلیمان دوم - سکهها - نخستین پایگاه تخصصی سکههای کلکسیونی ایران - sekeha.com
- مرعشی حسینی، محمدخلیل، مجمعالتواریخ، تهران: اقبال، ۱۳۲۸.
- مرعشی، محمدهاشم، زبور آل داوود، تهران: میراث مکتوب، ۱۳۷۹.
- دانشنامهٔ ایرانیکا، مدخل «افشاریان» (به انگلیسی)