شاه سلیمان یکم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از شاه سلیمان)
شاه سلیمان یکم
شاهنشاه ایران
Suleiman I of Persia.jpg
نگاره شاه سلیمان یکم
هشتمین پادشاه صفوی
سلطنت۱۰۴۵–۱۰۷۳ خورشیدی
۱۰۷۷–۱۱۰۵ قمری
۱۶۶۶–۱۶۹۴ میلادی
تاج‌گذاری۹ مهر ۱۰۴۵ خورشیدی
۱ ربیع‌الثانی ۱۰۷۷
۱ اکتبر ۱۶۶۶ میلادی
پیشینعباس دوم
جانشینسلطان حسین
زادهاسفند ۱۰۲۶ خورشیدی
محرم ۱۰۵۸ قمری
فوریه ۱۶۴۸ میلادی
اصفهان، امپراتوری صفوی
درگذشته۸ مرداد ۱۰۷۳خورشیدی
۶ ذیحجه ۱۱۰۵ قمری
۲۹ ژوئیه ۱۶۹۴ میلادی
اصفهان، امپراتوری صفوی
آرامگاه
همسر(ان)فتحیه خانم
فرزند(ان)(فهرست را ببینید)
نام کامل
ظل‌الله ابوالمظفر ابوالمنصور شاه سلیمان الحسینی الموسوی الصفوی بهادرخان[۱]
دودمانصفوی
پدرعباس دوم
مادرنکهت خانم
دین و مذهباسلام، شیعه دوازده‌امامی

شاه سلیمان یکم (اسفند ۱۰۲۶ – ۸ مرداد ۱۰۷۳ خورشیدی/ فوریه ۱۶۴۸ – ۲۹ ژوئیه ۱۶۹۴ میلادی) که پیش از این با نام شاه صفی دوم تاج‌گذاری کرد، هشتمین پادشاه ایران صفوی بود. او فرزند ارشد شاه عباس دوم بود که به مدت ۲۸ سال سلطنت کرد. شاه سلیمان با آن که در اداره مملکت چندان موفق نبود اما به ساخت و ساز علاقه بسیاری داشت و در دوران حکومتش روابط با کشورهای دیگر گسترش بیشتری یافت.

سال‌های اولیه[ویرایش]

سلیمان یکم در اسفند سال ۱۰۳۷ شمسی در اصفهان به دنیا آمد و در ابتدای تولد او را سام میرزا نام نهادند. او پسر شاه عباس دوم از همسر چرکس تبارش نکهت خانم بود. او دو برادر به نام‌های حمزه میرزا و اسماعیل میرزا و دو خواهر بی‌نام داشت. سام میرزا در حرم‌سرا تحت نظارت نظیر آغا یکی از خواجه‌های حرم‌سرا بزرگ شد. وی به جز ترکی آذربایجانی به زبان دیگری مسلط نبود و هنگامی که به سلطنت رسید به سختی فارسی حرف می‌زد. با توجه به شیوه تربیتش، وی تجربه و علاقه بسیار کمتری نسبت به پدرش برخوردار بود که عواقب قابل توجهی برای سلطنت او داشت.[۲][۳]

شاه سلیمان به همراه ملازمان اثر محمد زمان

شاه عباس دوم در ۲۵ سپتامبر سال ۱۶۶۶ بدون آن که جانشینی برای خود انتخاب کند، از دنیا رفت و پنج روز بعد خبر مرگش به اصفهان رسید. خواجه‌های دربار برای جانشینی تصمیم‌گیری کردند و بیشتر آن‌ها حمزه میرزای هفت ساله را به سام میرزا ترجیح دادند چرا که می‌توانستند به واسطه او حکومت را اداره کنند اما خواجه مسئول حمزه میرزا از سام میرزا حمایت کرد و او به سلطنت رسید.[۴]

آغاز پادشاهی[ویرایش]

سلطنت (دوره اول)[ویرایش]

در روز شنبه ۱۰ مهر ۱۰۴۵ خورشیدی سام میرزا به عنوان شاه صفی دوم تاج‌گذاری کرد و این مراسم در هنگام عصر برگزار شد و شیخ‌الاسلام اصفهان محمد باقر سبزواری مسئولیت اجرای آن را بر عهده داشت. به شاه جوان ۳۰۰ سرباز ازبک هدیه داده شد و شاه به آن‌ها پاداش می‌داد. وی هم‌چنین به ۳۰۰ نفر از کسانی که در شرکت در ارتش عثمانی خودداری کرده بودند پاداش داد. در همان روز همه مسئولیت‌های اداری تأیید شدند و نام شاه عباس دوم از سکه‌ها پاک شد و سکه‌های جدید به نام صفی دوم ضرب شدند. شهر اصفهان به حالت عادی خود بازگشت. ماتیو مورخ می‌گوید: مغازه‌ها باز شدند و به کار خود ادامه دادند گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است و کسانی که از ترس جنگ و غارت مغازه‌های خود را بسته بودند به حالت عادی بازگشتند.[۴]

مراسم تاج‌گذاری سام میرزا با نام شاه صفی دوم در سال ۱۶۶۶ میلادی

در سال‌های نخست سلطنت صفی دوم اوضاع کشور به شدت رو به آشفتگی گذاشت. نان نایاب و ارزاق عمومی گران شدند. قبایل شرق دریای خزر سر به شورش نهادند از جمله قزاق‌ها که از طریق دریا به ایران حمله کردند و ضمن کشتار مردم و اشغال بخشی از کشور، کاخ فرح‌آباد را به آتش کشیدند. زمین‌لرزه‌ای بسیار مهیب در آذربایجان و ارمنستان رخ داد و ۸۰ هزار نفر کشته و خسارات و ویرانی‌های بسیار برجای گذاشت. پس از این نابسامانی‌ها، شاه نیز بر اثر بیماری نقرس و مصرف زیاد مشروبات الکلی روز به روز بیمارتر می‌شد و پزشکان شاه و وزیران برای آن که از خود سلب مسئولیت کنند مدعی شدند که منجم باشی در محاسبه ساعت سعد برای تاج‌گذاری اشتباه کرده‌است. درنهایت بنا بر آن شد که مراسم تاج‌گذاری تکرار شود و شاه با نام جدید دوباره تاج‌گذاری کند انگار که شاه جدیدی بر تخت نشسته‌است و دوباره سکه ضرب کنند و دوباره مهرهای سلطنتی را بسازند.

سلطنت (دوره دوم)[ویرایش]

سکه اشرفی شاه سلیمان یکم ضرب اصفهان۱۰۹۶ قمری

شاه با نام جدید سلیمان در تاریخ شنبه ۱ فروردین ۱۰۴۷ (۲۰ مارس ۱۶۶۸) مجدداً تاجگذاری کرد. اتفاقاً پس از آن وی با اراده بیشتری به اداره مملکت پرداخت و توانست غذا و مشروب خود را نیز کنترل کند در نتیجه پس از تاجگذاری مجدد بیماری شاه رو به بهبود نهاد و اوضاع کشور نیز کم‌کم به سامان شد. اما شاه اداره مملکت را به ویزر اعظم شیخعلی خان زنگنه و گروهی از خواجه‌های حرم‌سرا واگذار کرد. و این افراد قدرتمند شدند. رشوه در امپراتوری امری عادی شد و نظم و انضباط در ارتش بهم خورد. هر ماه برای تأمین مخارج دربار مالیات‌های مردم افزایش یافت و این به چالشی بزرگ برای توسعه کشاورزی و افزایش فقر منجر شد. به همین دلیل مردم اصفهان چندین بار شورش کردند. در سال ۱۶۷۲ شاه محمد بیگ که قبلاً وزیر بود به سمت وزارت رساند و او را از تبریز به اصفهان فرا خواند. محمد بیگ این سمت را پذیرفت اما در راه اصفهان فوت شد که به گفته ژان شاردن شیخ‌علی خان زنگنه برای حفظ موقعیت خویش او را مسموم کرده بود.[۵]

مجلس بزمی با حضور شاه سلیمان یکم اثر علیقلی جبادار

در سال ۱۶۷۶ شاه گرگین‌خان گرجی را فرماندار کارتلی قرار داد. در سال ۱۶۸۸ گرگین خان بر علیه شاه سلیمان قیام کرد و از امپراتوری عثمانی برای حمایت از خود در خواست کمک کرد اما در خواستش بی ثمر بود و در نهایت شاه سلیمان هراکلیوس اول را به حکومت کارتلی منصوب کرد و گرگین خان مجبور به فرار شد. شاه هم‌چنین برای تأمین کنترل کارتلی در دست ایران به عنوان دستیار در منطقه منصوب کرد. تا سال ۱۶۷۰ گرجی‌ها قسمت بزرگی از ارتش صفوی را شامل می‌شدند (تا ۴۰ هزار نفر) با این حال قزلباش همواره نقش مهمی در دستگاه حکومت صفوی داشتند با اینکه اکثر ارتش صفوی را گرجی‌ها تشکیل می‌دادند اما قزلباش سمت‌های مهم‌تری نسبت به آن‌ها در ارتش داشتند.[۶]

فعالیت‌های سیاسی[ویرایش]

نگاره ای از شاه سلیمان اثر انگلبرت کمپفر
نگاره ای از شاه سلیمان صفوی اثر سانسون

روابط با روس ها[ویرایش]

در سال۱۶۶۴ م چند نمایده و تاجر از روسیه به دربار آمدند. در ازای ۵ هزار تومان پیشکش به شاه امتیاز تجارت دریافت کردند و فقط ۸۰ هزار تومان پوست خز و سمور در اصفهان فروختند[۷]

روابط با عثمانی‌ها[ویرایش]

پس از آن که ارتش عثمانی در نبرد وین در سال ۱۶۸۳ شکست خورد از لحاظ سیاسی و نظامی ضعیف شد. شاه سلیمان هیچ تلاشی برای سوءاستفاده از این وضعیت و حمله به عثمانی انجام نداد. او حتی پیشنهاد کشورهای اروپایی را برای ایجاد ائتلاف علیه امپراتوری عثمانی رد کرد. در سال ۱۶۸۸ سلیمان دوم دستور حمله به سلیمانیه را برای پس‌گیری صادر کرد اما رستم خان آن‌ها را شکست داد و زمانی که احمد دوم به سلطنت رسید دولت صفوی هیاتی را برای تبریک به عثمانی فرستاد.

روابط با اروپایی‌ها[ویرایش]

در زمان سلطنت شاه سلیمان برخی کشورهای اروپایی سفیرهایی را به دربار صفویان رساندند و سفارتخانه ایجاد کردند. هدف از ایجاد این سفارتخانه‌ها ایجاد روابط تجاری و امضای توافق‌نامه‌ها بود که در این میان هلندی‌ها و انگلیسی‌ها برای به دست آوردن امتیازات تجاری تلاش زیادی کردند، در دوره‌های بعدی آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها فعال شدند و در بسیاری از موارد رقابت بین سفارت‌ها ایجاد شد و برای به دست آوردن امتیازان در کاخ صفوی باهم سخت رقابت کردند. هم‌چنین شاه سلیمان از ویلیام سوم پادشاه انگلستان در خواست فرستادن صنعتگران ماهر به ایران را کرده بود.

روابط با دانمارکی‌ها[ویرایش]

در سال ۱۶۸۷ شرکت کمپانی هند شرقی دانمارک یک کشتی تجاری بنگال گرفت و آن را به بندر تهرنگامبدی مستعمره دانمارک در هند فرستاد. این کشتی در حال حمل کالاهای ارمنی‌های ایران از ناحیه جلفا نو اصفهان بود که توسط دانمارکی‌ها گرفته شد و آن را به پایتخت خود در کپنهاگ فرستادند. در سال ۱۶۹۱ دولت صفوی هیاتی را برای پس گرفتن کشتی به دانمارک فرستاد و سفیر ایران نامه شاه سلیمان را به کریستین پنجم پادشاه دانمارک داد که شامل کالاها و نام تجار ارمنی بود اما به دلیل اینکه اتفاق در زمان کریستیان سوم رخ داده بود دیپلمات صفوی کاری از پیش نبرد و بدون نتیجه بازگشت.[۸][۹]

ظاهر و شخصیت[ویرایش]

نگاره ای از شاه سلیمان اثر شیخ عباسی

ژان شاردن، در توصیف چهره شاه سلیمان می‌گوید: شاه دارای قدی بلند و بدنی ظریف بود. موهای بور و ریش‌های سیاه رنگی داشت و چشمانش آبی رنگ بود. شاه داری پوستی سفید مایل به زرد و رنگ پریده بوده که در تصاویر باقی مانده از او آشکار است. نیکلاس سانسون دربارهٔ او می‌گوید: بدنی قوی و قدی بلند دارد چشمانش درشت و آبی رنگ است و بینی‌اش عقابی است. او فردی مهربان است.

کمپفر دربارهٔ شاه می‌گوید: هیکل و رفتار او نجیبانه است، سلیمان دارای قد متوسط، استخوان‌بندی ظریفی است. در کودکی صورت گردی داشته، اما اکنون چهره‌اش باریک و لاغر شده‌است. پوست پریده‌رنگ او بسیار ظریف و روشن است. پیشانی بلند او باز به نظر می‌رسد، سلیمان از مادر چرکسی خود چشم‌های درشتی به ارث برده که با آنها با حرارت و دوستانه نگاه می‌کند. بینی‌اش ظریف، لبانی پر، ابروانی کم پشت اما صاف و یک ریش رنگ‌کرده نوک‌تیز دارد. آهسته صحبت می‌کند اما دارای صدایی مردانه است. او سر را همیشه بالا نگاه داشته و با وقار راه می‌رود، آهسته اسب می‌راند و اغلب حین اسب‌سواری به اطراف نگاه کرده و مردم را از نظر می‌گذراند. او به زنان بسیار علاقه‌مند است و بسیار شراب می‌نوشد. او با کسانی که مرتکب اشتباه می‌شوند با مهربانی برخورد می‌کند هم‌چنین می‌گوید که شاه فردی فداکار است و هرگز نماز خود را ترک نمی‌کند. او به مجالس و اعیاد مذهبی اهمیت می‌دهد. او صبح زود قبل از طلوع آفتاب به مسجد می‌رود زیرا او یک مسلمان واقعی است.

مرگ و جانشینی[ویرایش]

نگاره ای از شاه سلیمان احتمالاً اثر شیخ عباسی

شاه سلیمان هفت سال آخر سلطنت را از اندرون بیرون نیامد و خانه‌نشین شد و اکثر اوقات مشغول به شراب خواری و عیاشی بود، او جمعی از امرا و ارکان دولت را به قتل رساند به این خیال که چون مدتی است که در اندرون است و بیرون نمی آید مبادا یکی از شاهزاده ها را به سلطنت برسانند، افرادی که سال ها خدمت کرده بودند و تربیت یافته بودند بی جهت کشته شدند و این باعث شد که در دوران پسرش شاه سلطان حسین امور سلطنت و مملکت به دست افراد جاهل، بی تدبیر و بی تجربه افتاد. بعد از فوت شاه سلیمان هیچکس از محرمان، خواجه سرایان و خدمه جرأت نمی کردند که نزدیک جنازه بروند تا مشخص بشه فوت شده یا غش کرده، در آخر بعد از سه روز مریم بیگم عمه اش بر سر بالین او رفته و وفات شاه را اعلام کرد.[۱۰] شاه سلیمان به علت بیماری نقرس یا نوشیدن زیاد در پنجشنبه ۸ مرداد ۱۰۷۳ (۲۹ ژوئیه ۱۶۹۴) در اصفهان درگذشت و در قم به خاک سپرده شد. او پیش از مرگ به خواجگان حرم‌سرا گفت میان دو پسرش حسین میرزا و عباس میرزا یکی را انتخاب کنند. شاه گفته بود اگر شاهی مهربان می‌خواهید که در صلح و آرامش باشید حسین میرزا و اگر شاهی قدرتمند و جنگجو می‌خواهید عباس میرزا را به سلطنت برسانید. بعد از مرگش خواجگان حسین میرزا را به سلطنت رساندند.[۱۱]

ساخت و سازها[ویرایش]

یکی از بناهایی که در زمان شاه سلیمان ساخته شد کاخ هشت‌بهشت که در سال ۱۶۷۹ در باغ بلبل بنا شد. شاردن کاخ و باغ اطرافش را با ویژگی‌های بسیار خوب توصیف کرده‌است. او معتقد است که این کاخ یکی از شاهکارهای زمان خود است. کاخ دارای دو طبقه است و به گفته برخی تاریخ‌دانان این کاخ نشیمن هشت سوگلی حرم شاه سلیمان بوده‌است، که چهار نفر در طبقه همکف و چهار نفر دیگر در طبقه دوم سکنی گزیده بودند. کاخ داری تزئینات بسیار زیبا و مجلل است و بسیاری از سیاحان این کاخ را زیباتر از کاخ‌های اروپایی توصیف کرده‌اند.

شاه هم‌چنین در سال ۱۶۸۰ دستور ساخت مسجد لنبان را صادر کرد. این مسجد روی خرابه‌های مسجد قدیمی که در محله لنبان اصفهان بود ساخته شد. هم‌چنین بعد از مرگ میرزا رفیعا نائینی در سال ۱۶۸۱ برای وی به فرمان شاه مقبره‌ای ساخته شد و بعد از مرگ آقا حسین خوانساری نیز به فرمان شاه برایش آرامگاه زیبایی ساخته شد جایی که بعداً فرزندان و نوادگان وی نیز در آن دفن شدند

مدرسه میرزا حسین از جمله دیگر سازه‌هایی بود که به فرمان شاه سلیمان ساخته شد. کاروانسرای شیخ علی خان زنگنه از دیگر بناهای دوران سلطنت شاه سلیمان است که به فرمان وزیر اعظم او ساخته شد. حرم امام رضا که بر اثر زلزله تخریب شده بود در سال ۱۶۷۶ به فرمان شاه سلیمان بازسازی شد هم‌چنین در ضلع غربی تخت فولاد مقبره‌هایی برای اشخاص مهم هم‌چون صائب تبریزی ساخته شد.

خانواده[ویرایش]

پسر بزرگ شاه سلیمان که صفی میرزا نام داشت برای اینکه هنر و ضرب دست خود را به پدر نشان دهد تیری به سمت پاشنه کفش شاه انداخت این کار باعث عصبانیت شاه سلیمان شد و دستور داد او را در حوض خفه کنند، شاه سلیمان بعداً از این کار پشیمان شد.[۱۲][۱۳] پسر دوم نیز چون از قتل برادر و آن بی رحمی پدر متوحش بود گوشه نشینی اختیار کرد. او روزی وارد باغچه خاصه پدر شد و شروع به بریدن درخت میوه‌دار کرد. او می‌خواست پدرش را متوجه نادرستی عملش در کشتن فرزندش کند اما شاه سلیمان این عمل را به گونه ای دیگر تفسیر کرد و قورچی باشی را احضار کرد و بی‌درنگ فرمان قتل پسرش را داد که با وساطت قورچی‌باشی از این کار منصرف شد و شاه سلیمان به قورچی‌باشی سپرد که این راز را پنهان داشته و با هیچکس این راز را در میان نگذارد ولی قورچی‌باشی مادر شاهزاده را مطلع کرد و گفت از این به بعد پسرش به رضای خاطر پدر رفتار کند، مادر شاهزاده که به شاه سلیمان اعتماد نداشت پسرش را وادار کرد که از دربار فرار کند و شاهزاده از دربار گریخت و ناپدید شد، شاه سلیمان از این اتفاق چنان خشمگین شد که قورچی‌باشی را به قتل رساند و مادر‌ شاهزاده نیز از ترس، خود را از بالای قصر به زمین انداخت و جان باخت.[۱۴]

شاه سلیمان بارها ازدواج کرد از جمله ازدواج‌های وی با فتحیه خانم زنی چرکس تبار و هلن خانم دختر والی مسختی از گرجستان بود.

پسران

  • سلطان صفی میرزا (به قتل رسید)
  • سلطان حیدر میرزا (نامشخص)
  • سلطان حسین میرزا (زاده ۱۶۷۰ – اعدام ۱۷۲۶)
  • سلطان عباس میرزا (زاده ۱۶۷۳ – اعدام ۱۷۲۵)
  • سلطان مرتضی میرزا (اعدام ۱۷۲۵)
  • سلطان مصطفی میرزا (اعدام ۱۷۲۵)
  • سلطان حمزه میرزا (اعدام ۱۷۲۵)
  • سلطان ابراهیم میرزا (اعدام ۱۷۲۵)
  • سلطان احمد میرزا (اعدام ۱۷۲۵) [۱۵]

دختران

سکه‌ها[ویرایش]

سکه شاه سلیمان یکم ضرب اصفهان۱۰۹۹ قمری

نوشته روی سکه‌های دوره اول سلطنت با نام شاه صفی دوم:

«از برای صرف زوار امام انس و جان / تازه از نام صفی شد سکه صاحبقرانی»

نوشته روی سکه های دوره دوم سلطنت با نام شاه سلیمان:

«بهر تحصیل رضای مقتدای انس و جان / سکه خیرات بر زر زد سلیمان جهان»

و روی سکه های دیگر نوشته «بنده شاه ولایت سلیمان» در مرکز آن و دور سکه شعر «سکه مهر علی تا زدم بر نقد جان / گشت از فضل خدا محکوم فرمان جهان» نوشته شده است.

پشت سکه‌ها نیز شعار شیعه و نام دوازده امام حک شده‌ است. [۱۶]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پادشاه پیشین:
شاه عباس دوم
شاه سلیمان یکم
ابوالمظفر شاه سلیمان سام میرزا بن سلطان محمد میرزا صفوی الحسینی الموسوی
شاهنشاه ایران

۱۶۶۶ – ۱۶۹۴ م

جانشین:
شاه سلطان حسین

پانویس[ویرایش]

  1. Buyers، The Safavid Genealogy.
  2. Roemer 1986, p. 305.
  3. Roemer 1986, p. 306.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Matthee 2015.
  5. Matthee 2011, p. 52.
  6. Matthee 2012, p. 114.
  7. جامعه شناسی نخبه کشی-علی رضاقلی -ص۵۴.
  8. Matthee 2015
  9. Roemer 1986
  10. زبدةالتواریخ، مستوفی، تصحیح بهروز گودرزی، ص ۱۱۳
  11. Roemer 1986, p. 310.
  12. فوائد الصفویه، ابوالحسن قزوینی، تصحیح مریم میراحمدی، ص ۷۶
  13. سفرنامه کروسینسکی، مترجم عبدالرزاق دنبلی، تصحیح مریم میراحمدی، ص ۱۹
  14. سفرنامه کروسینسکی، مترجم عبدالرزاق دنبلی، تصحیح مریم میراحمدی، ص ۲۰و۱۹
  15. نقل از نسخه خطی زبدة التواریخ، مستوفی
  16. https://www.sekeha.com/ancient-coins/صفویان/شاه-سلیمان-یکم/20-شاهی-شاه-سلیمان-یکم.html

منابع[ویرایش]

  • Newman, Andrew J. (2008). Safavid Iran: Rebirth of a Persian Empire. I.B.Tauris. pp. 1–281. ISBN 978-0-85771-661-3.
  • Babaie, Sussan (2004). Slaves of the Shah: New Elites of Safavid Iran. I.B.Tauris. pp. 1–218. ISBN 978-1-86064-721-5.
  • Roemer, H.R. (1986). "The Safavid period". The Cambridge History of Iran, Volume 5: The Timurid and Safavid periods. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 189–351. ISBN 978-0-521-20094-3.
  • Matthee, Rudi (2012). Persia in Crisis: Safavid Decline and the Fall of Isfahan. I.B.Tauris. pp. 1–371. ISBN 0-85773-181-5.
  • Matthee, Rudi (2015). "SOLAYMĀN I". Encyclopaedia Iranica.
  • Buyers، Christopher (۲۰۰۹). The Safavid Dynasty, Genealogy.
  • سفر نامه ژان‌شاردن، سیاح فرانسوی در دوران سلطنت شاه سلیمان