فعل
فعل یا کارواژه به بخشی از جمله گفته میشود که نشان دهنده کار انجام شده یا یک رویداد یا یک حالت باشد. (مانند است، بود، شد، خواندن، بردن، زیستن، بودن). فعل همیشه مهم ترین بخش جمله است
از فعلها واژههای گوناگونی مشتق میشود از جمله اسم مصدر.
هر فعل در زبان فارسی پنج مفهوم را در بر میگیرد:
- زمان (زمان گذشته (ماضی)، حال (مضارع)، آینده (مستقبل))
- وجه: (وجه اخباری، وجه التزامی، وجه شرطی، وجه امری، وجه وصفی، وجه مصدری)
- انجام کار یا رویداد حالت
- نمود
در هر فعل جز ثابتی وجود دارد که معنی بنیادی فعل را دربردارد. به این بخش بن میگویند. بن دارای دو گونه بن گذشته و بن حال است.
هر فعل ۲ نوع است: فعل اسنادی و فعل غیر اسنادی فعل های اسنادی شامل: (است،بود،شد،گشت،گردید)است اما باید توجه داشت همیشه این فعل ها نقش فعل اسنادی را ایفا نمیکنند هر فعل برای رساندن پیام کامل به شنونده نیازمند یک سری اجزا هست نوع اول:فعل گذرا به نهاد(فعلی است که برای کامل شدن از نظر معنایی علاوه بر نهاد به مفعول نیازمند است) نوع دوم:فعل گذرا به متمم(فعلی است که برای کامل شدن از نظر معنایی علاوه بر نهاد به متمم نیز نیازمند است) نوع سوم:فعل گذرا به متمم و مفعول(فعلی است که برای کامل شدن از نظر معنایی علاوه بر نهاد به مفعول و متمم نیز نیازمند است)
گاهی فعل به صورت مخفی در جنله ظاهر میشود که به این نوع فعل،فعل محذوف میگویند مانند:رعد و برق شب طنین خنده اش(در اینجا فعل مخفی یا محذوف است اما با کمی دقت میتوانیم فعل مخفی شده را پیدا کنیم که میشود:رعد و برق شب طنین خنده اش ((است)) پس دریافتیم که است فعل محذوف ما است
ساختمان فعل[ویرایش]
در زبان فارسی فعل از لحاظ ساختاری ۵ گونه است.
- فعل ساده: فعلی است که مصدر آن بیش از یک کلمه نباشد. مانند: گفتن
- فعل پیشوندی: فعلی است که از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته شده باشد. مانند: برداشتن= بر+داشتن
- فعل مرکب: فعلی است که از یک صفت یا اسم با یک فعل ساده شناخته شده و یک معنی کامل را برساند. مانند: بزرگ شدن، انجام دادن
- فعل پیشوندی مرکب: از ترکیب یک اسم، یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته میشود.
- عبارت فعلی: فعلی است که به صورت دستهای از کلمه هاست و معمولاً حرف اضافه نیز دارد.
- فعل ناگذرای یک شخصه: فعلی که مفعول پذیر نیست و بیشتر به صورت اول شخص بکار میرود و به جای شناسه یکی از ضمایر متصل ّم، ّت، ّش، ِمان، ِتان، ِشان، شخص فعل را نشان میدهد که به آخر اسم قبل از فعل اضافه میشود. (نیز ببینید: مصدر)
انواع فعل بر اساس معنا[ویرایش]
فعل تام (خاص): بیشتر افعالی که در زبان به کار میروند، وقوع کاری مخصوص یا به داشتن حالتی مخصوص دلالت دارند. به این افعال، فعل تام یا خاص گفته میشود.
فعل اسنادی (ربطی): فعلی است که دارای معنای خاصی نبوده و تنها برای نسبت دادن چیزی به چیز دیگر به کار میرود.[۱]
فعل معلوم و فعل مجهول[ویرایش]
فعل از لحاظ وضعیت فاعل در زبان فارسی به دو دسته فعل معلوم و فعل مجهول تقسیم میشود.
- فعل معلوم: فعلی متعدی است که فاعلش مشخص باشد. (علی درسش را خواند)
- فعل مجهول:فعلی متعدی است که فاعل آن مشخص نیست. (خانه شسته شد)
ریشهشناسی فعل های فارسی[ویرایش]
در سالهای گذشته کارهای گران ارجی در راستای ریشه شناسی فعل انجام پذیرفته است. برای آگاهی از ریشهشناسی فعل های فارسی، به صفحه ریشهشناسی فعل رجوع کنید.
پانویس[ویرایش]
- ↑ احمدی گیوی, حسن (1388). دستور زبان فارسی 1. تهران: فاطمی. p. 52. ISBN 964-318-433-1.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی مجموعهای حاوی اطلاعات مربوط به ظرفیت نحوی بیش از ۴۵۰۰ فعل در زبان فارسی که در آن متممهای اجباری و اختیاری انواع فعلهای ساده، مرکب، پیشوندی و عبارات فعلی مشخص شدهاست.
- چگونگی صرف فعلها در زبان پارسی
- «راهنمای ریشهٔ فعلهای ایرانی؛ در زبان اوستا و فارسی باستان و فارسی کنونی»، از دکتر محمد مقدم.
- فهرست فعلهای پارسی با معنای آنها گردآوری محمد بشیر حسین: بخش یک و بخش دوم- دانشکنده تهران - [۱][۲]
- نوشتهای قدیمی از دکتر محمد حیدری ملایری با عنوان بحثی دربارهٔ صرف فعل در زبان علمی فارسی [۳]
- یدالله منصوری- بررسی ساختار فعلهای جعلی (برساخته) در فارسی میانه -[۴] [۵]
- فعل در زبان فرانسه
![]() |
این یک مقالهٔ خرد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |