میانوند
وند |
---|
میانوند (به انگلیسی: infix) وندی است که به میان ریشه یا ستاک افزوده میشود. فرایند میانوندافزایی در زبانهای اروپایی امروزی دیده نشدهاست؛ اما چنین فرآیندی را میتوان در زبانهای آسیایی، زبانهای بومیان آمریکا و زبانهای آفریقایی مشاهده کرد.[۱]
میانوند در زبانهای جهان[ویرایش]
زبان نوچانولت[ویرایش]
در زبان نوچانولت[۲] که یکی از زبانهای بومیان آمریکا است، فرایند میانوندافزایی را میتوان مشاهده کرد:[۳]
- t'an'a (بچه) t'atna'a (بچهها)
- ha?um (ماهی) hat?um (ماهیها)
- lim'aqsti (ذهن) litm'aqsti (ذهنها)
- tlaa?uu?i (آن دیگری) tlaat?uu?i (آن دیگران)
زبان انگلیسی[ویرایش]
علیرغم اینکه در زبان انگلیسی میانوند وجود ندارد، برخی محققان نوعی از کاربرد زبانی را در این زبان، میانوند بهشمار میآورند:[۴]
- Kalamazoo (نام مکان) Kalama-goddamn-zoo
- instantiate (مثال زدن) in-fuckin-stantiate
- Kangaroo (کانگورو) kanga-bloody-roo
- impossible (غیرممکن) in-fuckin-possible
- guarantee (گارانتی) guaran-friggin-tee
در زبانهای هندواروپایی[ویرایش]
با اینکه میانوند امروزه در زبانهای اروپایی به کار نمیرود، در زبانهای باستانی اروپایی، چنین کاربردی را میتوان مشاهده کرد. در زمان حال در برخی زبانهای هندواروپایی یک میانوند خیشومی (m, n) به ریشه افزوده میشود.
زبان فارسی[ویرایش]
میانوند در واژههایی مانند سراسر، دمادم و برابر، «ا» که در میان این واژهها وجود دارد، بهشمار میرود.[نیازمند منبع]
یا رو به رو، تو در تو، مو به مو
یا آموزش و پرورش، جست و جو، رفت و رو
پانویس[ویرایش]
- ↑ کریستال، ۲۰۰۸: ص ۲۴۳.
- ↑ Nuuchahnulth
- ↑ کاتامبا و استونهام، ۱۳۸۸: ص ۷۶.
- ↑ کاتامبا و استونهام، ۱۳۸۸: ص ۷۵.
- ↑ vinco. Charlton T. Lewis and Charles Short. A Latin Dictionary on Perseus Project.
- ↑ λαμβάνω. Liddell, Henry George; Scott, Robert; A Greek–English Lexicon at Perseus Project
منابع[ویرایش]
- شقاقی، ویدا. (۱۳۸۹). مبانی صرف. انتشارات سمت.
- کاتامبا، فرانسیس و جان استونهام. ترجمه جلال رحیمیان (۱۳۸۸). واژشناسی. دانشگاه شیراز.
- Crystal, David. (2008). Dictionary of Linguistics and Phonetics. Blackwell.