مسجد جامع اصفهان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز Arash صفحهٔ کاربر:Arellaa/صفحه تمرین را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به مسجد جامع اصفهان منتقل کرد |
||
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۷
میراث جهانی یونسکو | |
---|---|
مکان | ایران، استان اصفهان، اصفهان |
معیار ثبت | فرهنگی: i, v, vi |
شمارهٔ ثبت | ۱۳۹۷ |
تاریخ ثبت | ۲۰۱۲ (طی نشست سی و ششم) |
اطلاعات ثبت ملی | |
شماره ثبت ملی | ۹۵ |
تاریخ ثبت ملی | ۱۵ دی ۱۳۱۰ |
دیرینگی | قبل از اسلام |
مسجد جامع اصفهان در سال ۱۵۶ ه.ق / ۷۷۷ م ساخته شد، مسجدی که کوچک و متناسب با جمعیت شهر اصفهان ساخته شدهبود و باعث رشد شهرنشینی اصفهان شد. در قرن ۳ ه.ق به فرمان خلیفه المعتصم عباسی در سال ۲۲۶ ه.ق / ۸۴۶ م مسجد پیشین تخریب گشت و بنایی ستوندار به همراه سقفی چوبی، الگو گرفته از مسجد سامرا ساخته شد که هماکنون هم قسمتی از ستونها و دیوارهای آن باقی ماندهاست اما مهمترین تغییر مسجد در دوران سلجوقی صورت گرفت چرا که از «مسجد عربی» فاصله گرفت و با ساخت ۴ ایوان در ضلعهای شمالی، جنوبی، شرقی و غربی سبکی جدید پدیدآورد که به «مسجد ایرانی» معروف شد. در قرون بعد و دورههای ایلخانی، مظفری، تیموری، صفوی و قاجار نیز شاهد تغییرات مهمی هستیم. مسجد جامع در ربیعالاول سال ۵۱۵ ه. ق، به گفتهٔ منابع توسط اسماعیلیان به آتش کشیدهشد اما در دوران بعد دوباره ترمیم شد.
طاقهای چشمهای، ایوانهای چهارگانه، سر درها، جرزهای آجری و تزیینات متفاوتی که متناسب با معماری هر دوره از تاریخ ایران در این مسجد کار شده باعث شد اثری خلق شود که الگویی باشد برای دیگر مساجد ایران و حتی مناطق مسلماننشین دیگر. مسجد جامع اصفهان ابتدا از خشت خام ساخته شدهبود اما به خاطر پایداری آجر، سرعت آن جهت ساخت و عوامل دیگر از آجر استفاده شد.
ضلع شمالی مسجد از ایوان درویش، مدرسهٔ مظفری، گنبد تاجالملک یا گنبد خاکی، چهلستون، شبستان و کتیبههای مختلفی از دوران سلجوقی و صفوی تشکیل شدهاست. این قسمت به وسیلهٔ گچ، آجر، خطوط کوفی، ثلث، نستعلیق، بنایی و آیات قرآن تزیین شدهاست. ضلع جنوبی مسجد، ضلعی است که ساختمانهای اساسی بنا به سبک عربی و به وسیلهٔ خشت خام در آن ساخته شدهبود. در دوران نظامالملک با تخریب شبستان، گنبدی به صورت ۲ پوسته ساخته شد که باعث میشد ترکبندیها پوشیده بماند و گنبد بزرگتر نشان دادهشود. در دوران آل مظفر، آق قویونلو و صفوی نیز کتیبههایی به این قسمت اضافه شد و کمی بنای ضلع جنوبی دچار تغییر شد. کتیبهٔ شاه طهماسب مبنی بر بخشش مالیات و توبه نامه وی، کتیبهٔ شاه اسماعیل برای صدور حواله به نام افراد اصفهان، کتیبهٔ سنگفرش، آب مباح مسجد و… از جمله آثار این ضلع است.
ضلع غربی از شبستان زمستانی، مسجد مصلی، بیت الشتاء، مسجد و محراب الجایتو، کتیبههای شاهان صفوی و محمد امین اصفهانی ساخته شدهاست. قسمتی از دیوار این ضلع به دیوار خشتی قرن ۳ هجری میرسد و از این طریق به شناخت معماری مسجد بسیار کمک کرد. الجایتو، محمد بن بایسنقر تیموری و شاه سلطان حسین صفوی از جمله افرادی بودند که باعث تغییراتی در این قسمت شدند. آخرین قسمت مسجد، ضلع شرقی است که متعلق به دوران سلجوقی است. این قسمت به مرور زمان دچار تخریب میشود و در دوران شاه سلیمان صفوی دوباره ساخته میشود که کتیبهای هم مربوط به همین ماجرا در ایوان شرقی قرار دارد. کتیبههایی از دوران افغانها، آل مظفر و شاه طهماسب صفوی نیز در این قسمت باقی ماندهاست.
پیشینه
مسجد جامع در طول ۱۲ قرن تغییرات مهمی به خود دید که باعث تکامل آن نسبت به دوران قبل شد.
- قرن دوم هجری: شکلگیری شهرهای اصفهان را باید مطابق با ساخت مسجد جامع دانست. در سال ۱۵۶ ه.ق / ۷۷۷ م مسجدی وجود داشت که متناسب با جمعیت شهر بود و در شمال غربی میدان قرار داشت. این قسمت بعداً تخریب شد و نشانههای اندکی از آن تنها در حفاریها یافت شد.[۱]
- قرن سوم هجری: در قرن ۳ ه.ق / ۹ م مسجد به خاطر افزایش جمعیت شهر و نیازهای مردم میبایست تغییر مییافت پس در زمان خلیفهٔ معتصم عباسی در سال ۲۲۶ ه.ق / ۸۴۶ م مسجد جامع پیشین را تخریب کردند و در همان مکان قبلی مسجدی بزرگتر به حدود یک هکتار ساختند. جهت قبله را اصلاح کردند و شبستانهای ستوندار و سقف چوبی در آن ایجاد کردند و تقریباً سعی شد به سبک مسجد متوکل سامرا ساخته شود. شبستان در سمت جنوبی ۶ دهانه، در قسمت شرق و غرب ۲ دهانه و در شمال ۴ دهانه داشت. دیوارها کاهگلی بود به رنگ قرمز و در اطراف آن دیوار خشتی بلند و قطوری بود که مسجد را فراگرفته بود. گالدیری طی مطالعات و خاکبرداری که در قسمتهای گنبد خواجه نظامالملک و قسمتهای شرقی، شمالی و غربی داشت؛ ستونهای شبستان مسجد قرن ۳ را کشف کرد و موفق شد نقشهٔ آن را ترسیم کند.[۲][۳]
- قرن چهارم هجری: قرن ۴ ه.ق / ۱۰ م مصادف بود با جنبشهای ملی و نهضتهای شیعی. آلبویه تصمیم گرفت اصفهان را به عنوان یکی از مراکز اصلی حکومت خود انتخاب کند و این تصمیم طبیعتاً بر مسجد جامع هم تأثیر گذاشت. در این زمان مسجدی جدید به نام جورجیر ساخته شد که تنها سر در آن باقی ماندهاست و مسجد جامع هم دچار تغییراتی شد. دهانهای به آن اضافه شد که طبق دیگر دهانهها ارتفاع آن را در نظر گرفتند و ستونها نیز با نوعی از آجر پخته و نقشهای هندسی تزیین شد، این ستونها در ادوار بعد کاملاً پوشیده شد و معماری جدیدی جایگزین آنها شد اما در همان زمان ستونهای آلبویه به صورتی متناسب و زیبا و موزون قرار داشتهاست. گالدیری به هنگام کشف ستونهای بنای قرن ۳ به وجود ستونهایی پی برد که سبک ساخت و مصالح آن با دیگر ستونها متفاوت بود و این چنین ستونهای مسجد آلبویه را یافتند؛ در واقع پیش از آن کسی به آن قسمت از تاریخ مسجد هیچ توجهی نکردهبود و با کار گالدیری بود که جرزهای دیوار جنوب شرقی مسجد شکافته شد و ستونهای آلبویه نمایان شد.[۴][۵]
- قرن ۵ هجری: مهمترین تحول مسجد جامع اصفهان در این زمان شکل گرفت و داخل و خارج آن بزرگترین تغییرات را در همین دوران به خود دید. قرن ۱۰–۱۱ میلادی، دورانی بود که مسجد جامع وارد مرحلهٔ جدیدی شد. این تحول همان تبدیل شبستان به ایوان است. تبدیل مساجد شبستانی به ۴ ایوانی در همین زمان شکل گرفت و در آغاز تنها مربوط به ایران بود سپس در دیگر نقاط هم ادامه یافت. گنبد نظام الملک در جنوب و گنبد تاجالملک در شمال ساخته شد و بر هر کدام از محورهای اصلی مسجد ایوانی ایجاد شد و این چنین به سبک ۴ ایوانی تبدیل گشت. گالدیری از طریق پیگردیها و خاکبرداریهای پشتبامها موفق شد توسعهٔ مسجد از جانب شرق در دورهٔ سلجوقی و از جانب غرب در دورهٔ تیموری را مشخص سازد.[۶]
- قرن ۸ هجری:
- ایلخانان: در دورهٔ ایلخانی محرابی در قسمت غربی ساخته شد که با استفاده از هنر گچبری و خطاطی به نحو احسن پدیدار گشت به صورتی که به زیباترین محراب گچبری عصر ایلخانی تبدیل گشت. در مقابل این محراب شبستانی با ستونهای متعدد مربوط به قرن ۳ هجری وجود داشت. کمتر از نیم قرن همین شبستان تخریب شد و فضایی یکدست بدون ستون ایجاد شد اما در حفاریهای ادوار بعدی زیر همین فضای ایجاد شده، باقی مانده ستونها همچنان وجود داشتهاست. فضای جدیدی که ساخته شد دارای طاق و تویزه بود. تویزههایی که به صورت ضربی ایجاد شدهبود و طاقها هر کدام دارای پوششی مختلف بوده، پوششی که در دیگر ادوار تاریخی بیسابقه بودهاست. در همین زمان طاقهای دو طبقه هم ساخته شد.[۷][۸]
- آل مظفر: پس از ایلخانان حکومت به مظفریان رسید. آنها در یزد، شیراز، اصفهان و کرمان قدرت بسیار یافتند و محمود شاه هم حاکم اصفهان شد و اقدامات بسیاری از جمله ساخت مدرسهٔ مظفری و مسجد مصلی صورت پذیرفت.[۹]
- قرن نه هجری: در دوران تیموری این مسجد همچنان اهمیت خود را حفظ کرد و حاکمان در چند قسمت تغییراتی ایجاد کردند و نماهایی از مسجد هم تزیین کردند. در قسمت جنوب غربی شبستانی ساخته شد که بخاطر اینکه خارج از دیوار خشتی قرن ۳ هجری قرار گرفت آن را تخریب کردند و ستونهایی جایگزین آن کردند تا ارتباط شبستان فعلی با شبستان قبلی پابرجا باشد. شبستانی که در دورهٔ تیموری ایجاد شد کاملاً ساده بود و تزیین خاصی نداشت. حتی ستونهای آن هم بدون تزیینات برجستهای است و با ایجاد آن دسترسی به غرب مسجد دچار تغییراتی شد و راهرویی جدید ایجاد شد که قسمت غربی را به حیاط اصلی متصل میکرد و سردر همین راهرو در دوران صفوی تزیین شد. نمای صحن مسجد در دورهٔ عباسی ساده بود و در دورهٔ آلبویه هم تنها یک ردیف طاق چشمه اضافه شد و در زمان ایلخانی غرفههای داخلی از یک طبقه به دو طبقه تغییر یافت و همین امر باعث ایجاد یک معماری جدید شد و این تغییرات صورت گرفته در دوران تیمور و جانشینانش با کاشی و آجر مرمت شد و این مرمتسازی تا حال باقی ماندهاست.[۱۰]
- قرن ده هجری: در عصر صفوی در جانب غربی مسجد تغییراتی در شبستان تیموری اعمال شد. این امور برای ایجاد فضایی روباز برای اجرای نماز بود و تعدادی از ستونها و دهانهٔ قسمت غربی این شبستان بهطور کامل تخریب شد. بنایی که ایجاد شد پوشش طاق و تویزه داشت و مدخل ورودی آن در راهروی شمالی قرار داشت. روشنایی این مکان نوساخته به حد کافی نبود پس نورگیرهایی در طاق ایجاد کردند که کمی فضا روشنتر شود. در دیوار شمالی هم در چوبی قرار دادند که طرحهای گرهچینی داشت و اطرافش به وسیلهٔ کاشیهای معقلی تزیین شد. دیوار غربی هم پنجرههایی داشت که روشنایی را دوچندان میکرد. صفویان همچنین کاشیها، لوحها و کتیبههایی با خط ثلث و نستعلیق به ضلعهای شرقی، غربی و جنوبی اضافه کردند. در همین زمان هم پوشش ایوان شرقی که مربوط به دوران سلجوقی بود فروریخت، پس با مقرنسهای صفوی آراسته میشود.[۱۱]
- قرن یازده هجری: در دوران قاجار وضع اقتصادی و سیاسی کشور خوب نبود و به این خاطر توجهی به ساخت بناهای جدید نشد. بازسازیهایی هم که در این دوران صورت گرفت بسیار محدود است. مثلاً مرمتی در قسمت شرقی و ورودی آن، در دوران فتحعلی شاه قاجار انجام شد. کتیبهای نیز در آن قرار دارد که مربوط به سال ۱۲۱۸ ه.ق است. در همین زمان سکوهای آجری هم ایجاد شد که حدود نیم متر ارتفاع داشت و برای ادای نمازهای مغرب و عشا در تابستان ساخته شدهبود. مقبرهٔ علامه مجلسی هم که در شمال غربی مسجد قرار داشت در همین زمان مرمت شد. مقبرهٔ علامه مجلسی در بین مردم از احترام بسیاری برخوردار بود و از زمان صفوی تاکنون زیارتگاه عموم بودهاست. ساخت این بنا از زمان صفوی آغاز شدهبود و در دورهٔ قاجار هم حیاط و غرفههایی که برای زائران تعبیه شدهبود گسترش یافت و نمای خارجی آن هم به وسیلهٔ کاشی تزیین شد و نقاشیهای داخل هم دوباره تجدید شد.[۱۲]
معماری مسجد جامع
در مسجد جامع اصفهان سبکهای مختلف معماری ایران کار شدهاست و البته میتوان معماری کشورهای همسایه هم در آن جستجو کرد. ستونهای آجری دو بخشی، سه بخشی و چهار بخشی، جرزهای آجری طاقهای چشمهای، ایوانهای چهارگانه، سر درهای دوگانه که هر کدام برای معبری است و تزیینات متفاوت در هر بخش از مسجد و روشهای ابداعی جدید از اجزای مهم آن محسوب میشود که ترکیب نهایی همهٔ این موارد معماری ایران و آسیای میانه را ایجاد میکند. در قرن ۵ هجری مسجد تغییر یافت؛ مسجد شبستانی قبلی به مسجد چهار ایوانی تبدیل شد. طرح قبلی که همان مسجد شبستانی بود با عنوان مسجد عربی شناخته میشد و سبک ۴ ایوانی جدیدی که ایجاد شدهبود به عنوان «مسجد ایرانی» شناخته شد و از آن پس بود که مساجد جامع ایران به صورت ۴ ایوان ساخته شد و حتی تعدادی از مساجد قبلی هم که ایجاد شدهبود تغییر یافت و به این صورت درآمد. این سبک از معماری به کشورهای مسلماننشین خارج از کشور هم رسید و باعث شد آنها هم تغییر یابند. مسجد جامع اصفهان نقطه عطفی بود که باعث ایجاد این الگوی جدید در تاریخ معماری ایران شد.[۱۳]
اصل مهمی که در این معماری وجود دارد، فضاهای داخلی است؛ فضای رو به روی محراب و گنبدخانه در مسجد جز همین اجزای مهم بود. در قرن ۵ هجری فضای شبستانی با ستونهای متعددی که در مقابل محراب کار میشد، تغییر یافت و فنونی به کار رفت که جز معماری دورهٔ اسلامی ایران بود. دیگر خصوصیات منحصر به فرد جز این دو، اسکلت باربر گنبد است که گنبد ترکینه نام دارد و باعث شده امکان ایجاد صدها گنبد فراهم شود. پلان نیز از ۴ ضلعی به ۸ ضلعی، ۸ ضلعی به ۱۶ ضلعی و در نهایت به ۳۲ ضلعی تغییر پیدا کرد و در آخر که به شکل دایره درآمد. در این سبک ابتدا گنبد ترکینه بر استوانهٔ گنبد ایجاد میشود. سپس از داخل و خارج پوستهای قرار میگیرد تا ترکها و اسکلت باربر را بپوشاند. در گنبد تاجالملک چنین چیزی دیده نمیشود و از جرزهای مکعبی ساخته شدهاست، اما در گنبد نظام الملک ستونهایی با ۴ دایره دیده میشود. در مسجد جامع اصفهان نباید از پوشش طاق چشمهها غافل شد؛ ۴۷ دهانهٔ ساخته شده و از ۵۰ روش مختلف برای تزیین آن استفاده شدهاست. در کتیبههای مسجد نام پادشاهانی همچون ملکشاه سلجوقی، شاه عباس صفوی و… نوشته شدهاست و اسم هفت مشاور هم ثبت شده که خواجه نظامالملک و محمد حسین خان صدر از آن جمله بودهاند. نام ۹ نفر از بانیان و ۲۰ نفر از هنرمندان و خطاطان در کتیبهها حک شده که در متن به آنها اشاره شدهاست.[۱۴][۱۵]
اهمیت مسجد جامع در شهرسازی اصفهان
ساخت مسجد جامع باعث یکی شدن روستاهای منطقهٔ سپاهان شد و این چنین در قرن ۲ ه.ق هستهٔ اولیهٔ شهر اصفهان ایجاد شد و از همان زمان بود که تأثیرگذاری این مسجد آغاز شد. اولین میدان در کنار آن شکل گرفت، بازارها در شرف آن ایجاد شدند و به مرور زمان مردمان بیشتری در کنار آن سکنی گزیدند و محلات و بناهای عمومی ساختند؛ معابر و گذرگاهها تشکیل شد و به تدریج شهرسازی مشخص شد. قرن ۳ ه.ق / ۱۰ م بود که مسجد همزمان با گسترش شهر، توسعه یافت و وسیعتر و جدیدتر از پیش شد. درواقع از همان دوران بود که نقش چشمگیر آن آغاز شد و به مرکزی برای فعالیتهای فرهنگی و مذهبی مردم در دوران آلبویه، سلجوقی، ایلخانان و تیموریان تبدیل شد. مسجد جامع اصفهان در دورهٔ سلجوقی بسیار تغییر کرد و همین تغییرات باعث شد مسجدی شکل گیرد که پیش از آن همچون آن وجود نداشت و بر مساجد برسیان و زواره هم اثر گذاشت و مساجد گلپایگان و اردستان هم از آن سبک پیروی کردند و قسمتهایی را مطابق اصول آن تغییر دادند.[۱۶][۱۷]
مسجد جامع و دیگر مساجد اسلامی
عمده تغییرات این مسجد مربوط به همان عصر سلجوقی بود بیش از آن مساجد از اقدامات هنرمندانهای برخوردار نبودند. مسجد النبی، مسجد قرطبه اندلس، مسجد جامع قیروان در تونس، مسجد ابن طولون در قاهره، مسجد جامع سامره و بغداد از نمونه مساجدی بودند که از همان سبکهای متداول بهره بردهبودند و مصالح و تکنیک خاصی نداشتند اما پس از اینکه این طرح در جامع اصفهان نهایی شد و دیگر مساجد هم از آن استفاده کردند؛ ایلخانان و تیموریان هم از همین سبک و الگو برای ساخت مساجد بهره بردند. تیمور ضمن ساخت مساجد در مناطق اصفهان، تبریز و شیراز معماران ماهر این شهرها هم به سمرقند انتقال داد تا در سمرقند هم دست به خلق آثار جدید بزنند و این چنین بود که مساجدی به سبک ۴ ایوانه حتی در سمرقند ایجاد شد و گنبدها هم از ۴ ضلعی به ۱۶ ضلعی رسید. پس میتوان گفت مسجد جامع اصفهان الگوی بسیاری از مساجد بودهاست.[۱۸]
ملات مسجد
مادهٔ مهم ساختمانی که در ساخت مسجد به کار رفتهاست آجر است که پیش از آن در دورهٔ عباسی از خشت خام استفاده شدهبود. آجر در تمام دوران باستان و پس از آن به عنوان مواد ساختمانی پذیرفته شد. اصل بناهای مربوط به دورهٔ هخامنشی عمدتاً از سنگ تراشیده شدهاست اما در شیوههای ساختمانی آن آجر به کار رفتهاست. ایرانیان به خاطر پایداری بیشتر آجر از سنگ، ارزان بودن آن و سرعت آن جهت ساخت بنا از آجر استفاده میکردند. در عصر اسلام هم آجر هواخواهان بسیار داشت، گروهسازی، بافتهای متضاد، طرح گود، زجچینی تماماً طرحهایی بود که توسط آجر زدهمیشد. در دورهٔ سلجوقی بود که استفاده از آجر هم از جهت زیبایی و هم از جهت ساختاری به حد اعلی رسید، در همین زمان گنبد مسجد با آجرهایی که اغلب هفده در بیست و دو سانتیمتر بود، ساخته شد. وزن دو و نیم کیلویی را دارا بودند. بهترین آجر، آجری بود که صدای فلزی بدهد و متناسب با استفادهشان متفاوت بودند. گاهی معماران این دوره آنقدر مجذوب شکل، اندازه و رنگ آجرهای تزیینی میشدند که تزیینات دیگری استفاده نمیکردند. مانند آنچه در گنبد شمالی مسجد به چشم میخورد. به غیر از آنکه برای تزیین اماکن مختلف به کار میرود، جهت نشان دادن فشارها هم استفاده میشود. مثلاً در طاقهای قدیمی مسجد جامع ساختار آجری به شکلی است که جهت فشارهای مختلف احساس میشود. ما فروخی، ابن اثیر، مقدسی، ابن حوقل، یاقوت و ناصرخسرو همگی معتقدند بنای اصلی مسجد با خشت خام تکمیل شده اما بنای فعلی تنها آجر است و با بنای پیشین نامربوط است مگر اینکه در همان محل ساخته شدهباشد.[۱۹][۲۰]
الواح صحن اصلی
- الواح مقدس: به هنگام ورود به مسجد ۲ لوح در دو سمت مشاهده میکنید که به صورت مربع است. این الواح مربوط به سال ۹۳۵ هجری، دوران شاه طهماسب اول است. هر کدام از آنها ۵۵ سانتیمتر طول و ۵۲ سانتیمتر عرض دارد و با فاصلهٔ کمی از سطح زمین نصب شدهاست، به همین خاطر مردم به هنگام ورود به مسجد دست خود را به این الواح میکشدند و آن را متبرک میدانند.[۲۱]
- لوحهای حوض: در دوران سلطنت شاه محمد خدابنده صفوی، دستور ساخت بنایی بر روی حوض دادهشد. این بنا پوششی بود برای انجام امور مذهبی در تابستان. دارای ۴ ستون است که ۲ لوح به طول ۵۷ و عرض ۵۰ سانتیمتر از جنس سنگ مرمر بر آن نصب شدهاست.
لوحی که در قسمت غربی قرار دارد مربوط به سال ۹۸۵ هجری و دوران محمد خدابنده است و در واقع قصد آن اشاره به سال نوشتن و سلطنت شاه بودهاست. لوحی دیگر در قسمت شرقی قرار دارد که اشعاری به فارسی در آن نوشته شدهاست. این اشعار به خط نستعلیق است و به این اشاره دارد که به فرمان داور دین صدراعظم، فردی به نام یوسف آقا بر روی این حوض بنا و سجدهگاهی ساختهاست.[۲۲]
معماری ضلع شمالی
قسمتی از ستونها و دهانهٔ شبستان ضلع شمالی برای ایجاد ایوان وسط این ضلع که متعلق به قرن ۶ هجری یعنی دورهٔ دوم حکمرانی سلجوقی است تخریب گشت. سنگی مرمری در قسمت انتهایی این ایوان نصب شدهاست؛ این سنگ با گل، بوتهها و خطوط کوفی تزیین شدهاست. ایوان این ضلع تزییناتی آجری و کتیبهای گچبری شده دارد که متعلق به دورهٔ شاه سلیمان صفوی است.[پ ۱] دو طرف این ایوان ۴۰ ستونهای بزرگی از دورهٔ دوم سلجوقی قرار دارد که احتمالاً مربوط به همان سدهٔ ۱۸ م است، حدود سال ۱۷۴۴. طاقهای آجری شکل چهلستون شرقی آن از لحاظ تنوع و جنبهٔ معماری جز قسمتهای جالب مسجد جامع است. در این ضلع نیم طبقهای قرار دارد که از طریق دو ردیف پله در خارج بنا میتوان به آن دست پیدا کرد.[۲۳]
در شمال این ایوان و چهلستونهای آن، چهلستون دیگری نیز هست که واسطهٔ اتصال ساختمانهای دورهٔ دوم سلجوقی با گنبد تاجالملک (عهد اول سلجوقی) است. تمام این چهلستون در انتهای ضلع شمالی مسجد قرار گرفتهاست. آخرین بنای این ضلع گنبد تاجالملک است که مشهور به «گنبد خاکی» است؛ که آن را وزیر ملکشاه سلجوقی ساختهاست و در کتیبهای که در آن نصب شدهاست نام وزیر و سال ساختمان آن، ۴۸۱ هجری ذکر شدهاست. حفاریهایی که در شبستان شمال شرقی انجام شد تا دو متر ادامه داشت و بقایایی از روستای یاوان به دست آمد. در کتب تاریخی اصفهان اشاره شده که روستای یاوان و خانههای آن خریداری و مسجد بر روی آن ساخته شدهاست، همین کشفیات باعث شد به تاریخی از مسجد که قبل از قرن ۳ هجری است دست پیدا کنند.[۲۴]
کتیبههای ضلع شمالی
- کتیبهای در قسمت فوق شاهنشین گچبری شدهاست که مربوط به سال ۱۰۹۳ ه.ق میباشد و به خط ثلث حک شدهاست:
« | قد امر سید السلاطین و مفخر الخواقین مشید اساس الدین المبین مروج شریعه آبائه الطاهرین معدن الجود و الکرم و الامتنان السلطان بن السلطان و الخاقان بن الخاقان ابوالمظفر السلطان سلیمان الحسینی الصفوی جعله الله خلیفه من الرحمن بتجدید هذا المسجد العتیق الذی اسس علی التقوی للعاکفین و المصلین و الرکع السجود الداعین محبوبا الدوله و الحکومة فی ۱۰۹۳.[۲۵] | » |
- شاهنشین این قسمت که در انتهای بنا ساخته شدهاست، دارای مقرنسهای گچی بسیار زیبایی است و اطراف آنها به خط کوفی و به همراه گل و بوته آیههای ۳۶، ۳۷ و ۳۸ سورهٔ نور نوشتهشدهاست.
در این قسمت کاخنشینی وجود دارد که دارای قابهای دیواری، ستونهای باریک، پنجرههای مشبکی، ازارههای مرمری، طاقنماها و در آخر گنبدی است که متعلق به دورهٔ سلجوقیان است. تزیین این بنا به شکلی است که تمام طرحها از لحاظ ماهیت، اندازه، اجازه و کارکرد به خوبی بنا شده و همینها باعث میشود که بین بنا و آرایش آن پیوند برقرار شود. در قسمت فوقانی این پنجره به وسیلهٔ خط نستعلیق و بر زمینهٔ سفید اشعاری نوشته شدهاست.[۲۶]
شکرالله که طاق درویشان | با صفا شد چو کعبه دلشان | |
چون حسینای کارگر کار | شد تمام از توجه ایشان |
- در قسمت هلالی شکل سقف شاهنشین به وسیلهٔ خط بنایی نوشته شدهاست:
«لا اله الا الله محمد رسولالله علی ولیالله.» * «محمد و علی خیر البشر.» * «یا الله المحمود فی کل فعاله.»
- کتیبهای در سر در این قسمت وجود دارد که متعلق به سال ۵۱۵ هجری است و مضمون آن به آتشسوزی مسجد مربوط است. میتوان گفت این سر در قدیمیترین سر در موجود در مسجد است.[۲۷]
- کتیبۀ سنگاب: رو به روی در شمالی یک سقاخانه وجود دارد که به خط نستعلیق بر آن حجاری شدهاست: «قربة الی الله وقف نمود این برنج را آقا ذوالفقار ولد آقا نصیر هر کس از این مکان تغییر دهد بلعنت خدا گرفتار شود تحریرا جمادی الثانی سنه ۱۰۹۳.»
- سنگاب شاه صفی: مقابل در شمالی در محوطه، سنگابی قرار دارد که ۱۱۵ سانتیمتر دهانهٔ آن است. این سنگاب مربوط به دوران صفوی است و دارای نقوش زیبایی است و متأسفانه قسمتی از آن شکسته و در دست نیست.
- سر در بواسحاقیه: سر دری در شمال غربی مسجد وجود دارد که به کوچهٔ ابواسحاقیه ختم میشود البته عموماً قابل تردد نیست و در آن بستهاست. اما بر لوح سر در آن که مربوط به سال ۱۳۰۱ هجری است بر زمینهٔ کاشی خشت لاجوردی و خط ثلث از آیهٔ ۳۲ تا ۳۹ سوره (ص) نوشته شدهاست.[۲۸]
- صفه حکیم: در قسمت راست مسجد ایوان کوچکی قرار دارد که بنای آن مربوط به دوران سلجوقیان است و دیواری در قسمت رو به رویی آن قرار دارد که تماماً گچبری و مقرنسکاری شده و پایین همین اثر هم نوشته شدهاست: «قال علیه السلام المسجد بیت کل تقی.» در همین ایوان کتیبهای وجود دارد که به عصر شاه عباس صفوی بازمیگردد. احتمالاً مقدمهٔ آن حدیث بوده که در حال حاضر هم در دست نیست و از بین رفته اما مابقی آن باقی مانده. شاه عباس اول پس از به سلطنت رسیدن دستور تعمیر قسمتهایی از این ایوان را صادر کرده که این فرمان به قلم صحیفی و به خط ثلث در سال ۹۹۶ هجری گچبری شدهاست.[۲۹]
ایوان درویش
صفهٔ درویش در قرن ۶ ه.ق در ضلع شمالی مسجد به صورتی متفاوت ایجاد شد. داخل تزیینات آجری و گچی دارد اما خارج به صورت ساده است. این ایوان بزرگتر از دیگر ایوانهای این بنا است. طاق آن را با نام «طاق آهنگ» میشناسند که به صورت کشیده و عمیق است. این سقف دارای گهواره است و هیچ مقرنسی در آن کار نشدهاست. ایوانی مستطیلی شکل دارد و میتوان گفت تنها ایوانی است که دارای شالودهٔ عمیق است. صفهٔ درویش در آغاز درگاههایی داشته اما حال به وسیلهٔ آجر مسدود شدهاست. در قرون ۸، ۹ و ۱۰ ه.ق این قسمت از مسجد تغییرات اندکی به خود دید و جرزهای آن به شکلی که امروزه هست درآمد با این حال قسمت اعظمی از دیوارههای این بنا محدود به دیوار خشتی قدیمی مسجد است و سالن انتهایی آن احتمالاً راهرویی تشریفاتی بودهاست. کتیبههای گچبری شده به خط کوفی و بر زمینهٔ قرمز از اساس عناصر تزیینی این قسمت است. این ایوان از طریق ۵ جهت با شبستانهای دیگر ارتباط دارد و به همین خاطر و البته از این منظر که فاقد دیوارهای مسطح است جایی برای تزیین ندارد. در انتهای این ایوان شاهنشینی با پنجرههای مشبکی مرمری وجود دارد که به وسیلهٔ گچ قسمت فوقانی آن مقرنس کاری شدهاست. کتیبهای ۸ ضلعی به وسیلهٔ همین گچها به صورت برجسته ساخته شدهاست که آیات ۳۶ یا ۳۸ سورهٔ نور بر آن حک شده و به وسیلهٔ گل و بوته هم طراحی شدهاست. ستونهای ایوانها به وسیلهٔ خط کوفی بنایی و آجر تزیین شده اما به خاطر وجود بافت یک دستی که دارد قرائت آنچه حک شده دشوار است. کتیبههایی که در این صفه یافت میشود اشاره به آداب شرعی، اخلاقی و فضیلتهای نماز دارد.[۳۰]
نمای خارجی ایوان: در سال ۱۳۳۴ و ۱۳۳۷ بود که نمای خارجی این ایوان با لوحهای بنایی جدید تزیین شد. این نما هم به وسیلهٔ چند اسپر تشکیل شده و با گود، برجسته شدن، سایه روشنها و به وسیلهٔ آجر و کاشی این تزیین شدهاست. شیوهٔ این طراحی جز نوشتههای کوفی بنایی، کاشیکاری معقلی[پ ۲]دارد.[۳۱]
- اسپر اول: قسمت بالایی ایوان قرار دارد و با آجرهای فرورفته طراحی شده و بر آن عبارت «یا قاضی الحاجات» حک شدهاست.
- اسپر دوم: کاشی لاجوردی دارد و مربعی در وسط قرار دارد که که کلمهٔ «محمد» بر آن حک شدهاست.
- اسپر سوم: با آجرهایی که به صورت مربع شطرنجی است تزیین شده و کلمهٔ «علی» در آن قرار دارد.[۳۲]
کتیبههای محسن امامی: ۲ کتیبۀ گچبری در سال ۱۰۹۸ در این ایوان ساخته شده که یکی در قسمت بالا و دیگری پایین نوشته شدهاست. کتیبۀ اول مضمونی مربوط به اهل بیت و اهل سنت دارد و کتیبۀ دوم مربوط به آداب شرعی و اخلاقی و فضیلت مسجد است. هر ۲ آنها به خط ثلث و حدود یک و نیم متر تا دو متر نوشته شدهاست.[۳۳]
گنبد خاکی یا تاجالملک
قرینهٔ گنبد نظامالملک، در شمال مسجد گنبد دیگری هست به نام «تاج الملک» که مردم آن را «گنبد خاکی» نیز مینامند.[پ ۳] به دلیل رقابتی که مابین تاجالملک و نظامالملک وجود داشت این گنبد ساخته شد و در آن زمان خارج از مسجد قرار داشت. کوچکتر از سازهٔ نظامالملک است اما از نظر ظرافت و تناسب بر آن برتری دارد. آجرها و تزیینات هندسی و نقوشی که در گنبد تاجالملک کار کار شده بسیار هنرمندانه است و همین امر باعث شده این گنبد دارای ارزش و اعتبار بسیاری باشد. این گنبد هم همانند گنبد نظام الملک از صورت مربعی به ۸ ضلعی و سپس به ۱۶ ضلعی رسیده و بر استوانهای بنا گشتهاست.[۳۴][۳۵]
گنبد دارای دو پوسته است و پوستهٔ خارجی به وسیلهٔ آجرهای زیبا پوشانده شدهاست. در داخل همین گنبد در کتیبهای سال ساخت آن ۴۸۱ ه. ق/ ۱۱۰۱ م ذکر شده و بانی آن را تاجالملک معرفی شدهاست. دو سمت این اثر باز است و تنها سمت شمالی و غربی آن بسته میباشد و محراب هم ندارد. به این خاطر تعدادی از باستانشناسان معتقدند این بنا آرامگاه، سایبان آبنما یا کتابخانه بودهاست. اما این نظریهها مورد قبول واقع نشد چرا که اگر کتابخانه بود دلیلی برای باز بودن ۲ سمت گنبد نداشت و البته برای سایبان بودن هم بسیار گران بودهاست. مدخل اصلی ورودی آن در ادوار بعدی در جانب شرقی گنبد ایجاد شد.[۳۶][۳۷]
- کتیبهٔ گنبد: کتیبهٔ این گنبد به خط کوفی ساده و از آجر برجسته است و آیهٔ ۵۴ سورهٔ اعراف بر آن نقش بستهاست. نام بانی اثر ابوالغنائم مرزبان بن خسرو فیروز شیرازی (ملقب به تاجالملک) و سال ساخت اثر ۴۸۱ هجری بیان شدهاست. در زیر کتیبه ۳۲ پشت بغل وجود دارد که در هر کدام از آنها ۲ کلمه به خط کوفی ساده با آجر نوشته شدهاست. در زاویههای داخلی گنبد تاجالملک پس از «بسم الله الرحمن الرحیم» آیهٔ ۷۸ و ۷۹ سورهٔ اسری به خط کوفی ساده بر آجر برجسته نوشته شدهاست. کتیبهای دیگر در ضلع جنوبی گنبد است که به خط کوفی ساده آجری برجسته مشتمل بر «بسم الله الرمن الرحیم» و آیهٔ ۲۶ و ۲۷ سورهٔ آل عمران است.[۳۸]
- کتیبهٔ سر گنبد خاکی: این کتیبه به خط کوفی و در دورهٔ آل مظفر ایجاد شده که مصادف با ۷۶۸ ه.ق است و از طریق این سر در مسجد به کوچهای شمالی راه پیدا میکند. این سر در ۲ حاشیه دارد. در حاشیهٔ سمت راست آن از آیهٔ اول تا آخر سورهٔ دهر حک شده و حاشیهٔ چپ هم دوباره از آیهٔ ۲۱ تا ۲۶ همین سوره حک شدهاست و در آخر این سر در نوشته شدهاست: «تم فی شهر المحرم سنة ثمان و ستین و سبعمائه.»[۳۹]
مدرسهٔ مظفری
در زمان محمود شاه مظفری جانب شرقی مدرسهٔ دینی ساخته شد که دارای دو طبقه بود و حجرههایی در دو طرف شرقی و غربی داشت و سمت جنوبی آن هم ایوان، گنبدخانه و محراب بود. در این مکان هم تدریس و تعلیم صورت میپذیرفت و هم عبادت. در جانب شمالی آن هم ایوان دیگری قرار دارد که بزرگ و دارای تزیینات بسیار است. کاشیکاریها و خط ثلثی که استفاده شده بر زیبایی مدرسه افزودهاست. در دوران صفوی دیگر از این مدرسه استفاده نشد و همین امر باعث تخریب حجرههای شرقی آن شد. در تاریخ ۷۶۸ ه.ق / ۱۳۸۸ م سر دری برای این قسمت ساخته شد که ورودی آن از بازار بود و راه اتصال آن با حیاط از طریق راهروی ایوان شرقی صورت میگرفت.[۴۰]
معماری ضلع جنوبی
در این ضلع مسجد ساختمانهای اساسی و اصلی مسجد به سبک عربی و از خشت خام ساخته شدهاست. در مجاورت این بناها در قرن ۵ ه. ق، دورهٔ سلجوقیان مسجدی زیباتر با تزییناتی آجری و گچی ساخته شدهاست و مابین سالهای ۴۶۵ تا ۴۸۵ ه.ق گنبد نظامالملک در همین ضلع از مسجد ساخته شد.
در برابر همین گنبد آجری شکل، صحن جنوبی مسجد واقع شدهاست. در اوایل قرن ۶ هجری ساختمان آن به سبک معماری سلجوقیان و با مقرنسهای درشت ساخته شد. در قرن ۹ هجری این بنا از نو به فرمان حسنبیک آققویونلو ساخته شد و منارههای اطراف ایوان آن هم ظاهراً در زمان او بنا شدهاست. ازارههای آن مرمری شکل است و کاشیکاریهای معرق برجستهای دارد که قسمتهای پایینی ایوان را تزیین کرده و کاشیکاری اطراف صحن هم از دورهٔ اوزون حسن باقی ماندهاست. به عقیدهٔ شماری از باستانشناسان دخالت اوزون حسن آققویونلو در تغییر وضع قبلی مسجد[پ ۴] خیلی بیشتر از پادشاهان صفوی بودهاست. پوشش ایوان دو لایه است، لایهٔ اول وظیفهٔ پوشش ایوان را داشته و لایهٔ دوم برای تزیینات آجری آن بودهاست.[۴۱]
بیشتر اقداماتی که در این ایوان صورت گرفته مربوط به قرن ۱۰ ه.ق / ۱۶–۱۷ م یعنی دورهٔ صفوی است. در زمان شاه طهماسب ۴ لوح بزرگ و ۱۳ لوح کوچک برای نمای دور طاق و داخل هلال این بنا به کار رفتهاست و کتیبهای مربوط به سال ۹۳۸ ه.ق مربوط به این پادشاه در مسجد قرار دارد. کتیبهای دیگر مربوط به دورهٔ شاه عباس از سال ۱۰۷۰ ه.ق در ایوان جنوبی قرار دارد که تعمیرات آن زمان در آن شرح داده شدهاست. در ۲ طرف گنبد ۲ چهلستون است که در دورهٔ دوم سلجوقی، در قرن ۶ هجری زمان ملکشاه ساخته شدهاست. در دو طرف چهلستونها در سمت شرق، بناهای مربوط به دورهٔ آل مظفر است. از قرن ۶ هجری، سمت چپ دالان ورودی مسجد است. طاقها و ستونهای آن آجری شکل و جالب است و یک راهرو، جنوب شرقی مسجد را از ساختمانهای دورهٔ سلجوقی تفکیک میکند. در غرب آن چهلستون دیگری باقی مانده که مربوط به دوران شاه عباس کبیر است. طاقها و ستونها از سبک سلجوقی بهره گرفتهاست و آن را به نام «چهلستون شاه عباسی» میشناسند. در سمت راست بنایی که ایوان جنوبی مسجد یا همان صفه صاحب را به گنبد نظام الملک متصل میکند دو فرمان از شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی در یک صفحهٔ بزرگ کاشیکاری که متعلق به قرن ۹ هجری است در دست داریم.[۴۲]
- فرمان منع گرفتن پول و صدور حواله برای خانهها و محلههای اصفهان به فرمان شاه اسماعیل
در سال ۹۱۱ هجری این فرمان به خط ثلث و بر سنگ سفید شرح داده شده که عبارت است از:
« | بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تبارک و تعالی اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولوالامر منکم مستفاد از کلام معجز نظام و امر باحکام ثلاثه آنکه بر هر فردی از افراد اطاعة و انقیاد واجب و لازم و هر آینه مصدوقه این مقاله ذکر حکمیت است که از خلیفه الزمان ناشر العدل و الاحسان الامام العادل الکامل الهادی الغازی الوالی ابوالمظفر السلطان شاه اسماعیل الصفوی بهادرخان خلد الله ملکه و سلطانه نفس مبارک همایون شد که من بعد هر کس که بر خانها و محلات اصفهان و سکنه آنها چیزی حواله نماید یا هرکس که دهد و… ستاند واجب القتل باشد… خلاف کننده در لعنت خدا و رسول و بعتاب شاهی گرفتار.[پ ۵][۴۳] | » |
در بین این الواح، لوحهای بسیار کوچکی هستند به شکل مربع، که با خط بنایی به وسیلۀ کاشی در زمینۀ گچی در آن «یا حجة الله، یا ید الله، یا اسدالله، یا عصمة الله، یا صفوة الله، یا ولی الله.» نوشته شدهاست. در زیر همین الواح ۳ لوح دیگر است که اشعار فارسی در آن گچبری شدهاست.
- دستور شاه طهماسب صفوی مبنی بر بخشش مالیات اصفهان و توابع آن
در زیر این لوح سنگی، لوح دیگری است که ۲۴۵ طول و ۱۰۸ سانتیمتر عرض آن است. این کتیبه از دوران شاه طهماسب اول باقی ماده و به خط ثلث برجسته حک شدهاست:
« | " بسم الله الرحمن الرحیم. قال الله تعالی من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم من سن سنة حسنة فله اجرها و اجر من یعمل بها الی یوم القیامه مصداق این مقال هبوب نسیم افضال است… این مضمون کالنقش فی الاحجار بر خواطر سکنه این دیار و العابرین من جمیع الامصار جای گیر شد و با همگنان در دعا و دوام دولت آن اعلیحضرت کوشیده تغییر کننده در لعنت الهی و عتاب نامتناهی باد، کتبه العبد علی بن جعفر…[۴۴] | » |
در دو طرف ضلعی که ایوان جنوبی را به گنبد خواجه نظامالملک متصل میکند ۲ محراب از جنس سنگ مرمر وجود دارد که هرکدام دارای عباراتی است.
- کتیبۀ محراب غربی به خط ثلث برجسته بر سنگ مرمر حک شدهاست. عبارت مربوطه صلوات بر پیغمبر و ۱۲ امام است ( قال الله تعالی و ما ارسلناک الا رحمة العالمین) و در آخر هم سال اثر ذکر شدهاست.
- کتیبۀ محراب شرقی شامل ۲ جز میشود، در حاشیه (ان الله و ملائکه یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما) حک شده و سپس صلوات بر ۱۲ امام همانند محراب غربی در آخر هم سال اثر ۹۱۸ نوشته شدهاست.
در دو طرف این مدخل دو ستون سنگی و مرمری وجود دارد که شامل نقوش برجستهای است و عباراتی به خط ثلث بر آن نوشته شدهاست: ستون سمت راست: «ناد علیا مظهر العجائب تجده عونا لک فی النوائب.» ستون سمت چپ: «کل هم و غم سینجلی بولایتک یا علی یا علی یا علی.»[۴۵]
- سر در باب الدشت: سر در باب الدشت در انتهای راهرویی قرار دارد که قدمت آن به عهد سلجوقیان میرسد و در قسمت جنوب غربی مسجد هم قرار دارد. دارای چهلستون شاه عباسی، منبتکاری و طاقهای آجری است. بر کتیبهٔ سر در آیهٔ ۱ تا ۳ سورهٔ جمعه حک شدهاست.[۴۶]
- سر در جنوبی: در غرب گنبد خواجه نظامالملک یک در قدیمی دیگر وجود دارد که بر دو لنگۀ آن به خط ثلث بر زمینۀ لاجوردی «قال الله تبارک و تعالی و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا.» و آیۀ ۱۸ سورۀ جن حک شدهاست.[۴۷]
گنبد خواجه نظام الملک
در دوران حکمرانی ملکشاه در اصفهان (۴۶۵–۴۸۵ه.ق) توسط خواجه نظامالملک، وزیر سلجوقی در ضلع جنوبی مسجد با تخریب شبستان[پ ۶] گنبدی عظیم با دهانهای بیش از ۱۵ متر و ارتفاعی بیش از ۳۰ متر ایجاد شد. بنایی که ایجاد شد به صورت کاملاً آزاد بود یعنی در قسمت شرقی، غربی و شمالی هیچ فضای سر پوشیدهای قرار نداشت و بناهایی که حال به چشم میخورد بعداً اضافه شد. قاعدهٔ این گنبد مربعی شکل است، در قسمتهای بالاتر ۸ ضلعی و بعد دایرهای میشود و پس از آن ساختمان گنبد شروع میشود؛ این گنبد عظیم بر گوشوارههای ۳ پرهای قرار دارد[پ ۷] و دارای ۲ پوسته است پوستهٔ اول بین ترکبندیها قرار دارد و پوستهٔ دوم که همان پوستهٔ خارجی است ترکبندیها را میپوشاند. گنبد بر ۸ ستون گچبری شده قرار گرفته این ستونهای باربر از ترکیب ۴ دایره ایجاد شده تا به جای ستونهای مربعی شکل و حجیم باشد. این گنبد نسبت به جمعیت آن زمان کوچک ساخته شده و درواقع برای شهری مثل اصفهان که یکی از مهمترین مراکز حکومتی بود کافی نبوده و احتمال دارد که این بنا تنها برای اعیان و اشراف ساخته شدهباشد نه مردم عادی.[۴۸]
کتیبهٔ داخل این گنبد به خط کوفی سادهٔ آجری است و نام ملکشاه سلجوقی و خواجه نظامالملک بر روی آن حک شدهاست. زمان دقیق ساخت این گنبد و نصب کتیبه ذکر نشده اما پوپ سال ۴۷۳ ه.ق /۱۰۸۰ م را تاریخ ساخت بنا میداند. محراب این مسجد احتمالاً در قرن دهم هجری و دورهٔ سلطنت شاه طهماسب اول با مرمر و کاشی تزیین شدهاست. کتیبهای به خط ثلث در این قسمت وجود دارد که جمله «قال الله تبارک و تعالی» و آیهٔ ۱۴۲ و ۱۴۳ تا اواخر ۱۴۴ سورهٔ بقره بر آن نوشته شدهاست. گروه باستانشناسی «ایزمئو» به سرپرستی «شراتو» حفاریهایی در گنبد نظامالملک انجام دادند. لایهٔ اول سنگ مرمر بود و متعلق به دوران صفوی، لایهٔ دوم مربوط به سنگفرشهای دوران سلجوقی بود که حدود ۵۰ سانتیمتر پایینتر از کفسازی دوران صفوی بود. سپس کفسازی قرن ۳ هجری قرار داشت که به دیوار محراب و کفسازی آن قرن برخوردهاند، اما پس از آن به ستونی دست یافتند که به وسیلهٔ گچ تزیین شدهبود و تاکنون آن را مربوط به دوران ساسانی دانستهاند.[۴۹][۵۰]
خطوط و کتیبههای چهلستونهای گنبد نظامالملک:
- چهلستونهایی در دو طرف گنبد خواجه نظامالملک قرار دارد که مربوط به دوران سلجوقیان است و در دوران ملکشاه ساخته شدهاست. این چهلستونها در دوران بعد دچار تغییر و تحولات بسیاری شدهاند و تا حدودی با گچبری پوشانیده شدهاند، تنها قسمتی از آنها مشخص است که دارای خطوط و کتیبههایی است که از دوران صفوی به جای مانده، این خطوط در چهلستون شرقی گنبد نظامالملک است. به عبارتی جای چند چراغ گچی روی ستونها از دورهٔ سلجوقی باقی مانده که کنار یکی از آنها نوشته شدهاست:
بهتر بود بنزد فقیران ز باغ و راغ | در کنج مسجدی که بسوزند چون چراغ |
در غرب گنبد نظام الملک یک چهلستون از دورهٔ سلجوقیان باقی مانده که محرابی از جنس مرمر دارد و با عبارت «قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم انا مدینه العلم و علی آبها» تزیین شدهاست. در قسمت جنوب غربی مسجد چهلستون دیگری است که مربوط به دوران شاه عباس کبیر است این چهلستون محرابی از جنس مرمر دارد. در دو طرف آن به خط ثلث عباراتی به صورت برجسته نوشته شدهاست.[۵۱]
- توبه نامهٔ طهماسب: در جانب راست محراب توبهنامهٔ شاه طهماسب صفوی بر یک لوح سنگی به خط ثلث و به صورت برجسته نوشته شدهاست. در ضلع شمالی گنبد نظامالملک در طرفین شرقی و غربی ۲ لوح مربعی مورب موجود است. لوح شرقی به خط بنایی ساده سورهٔ انشراح را گچبری کردهاست. لوح غربی شامل آیه ۱ تا آخر آیهٔ ۴ سورهٔ دهر میشود.[۵۲]
- منع ورود امرا و مقربان پادشاهی به خانه و کاشانه مردم: در ضلع غربی گنبد نظامالملک، روی یکی از دیوارهای بلندی که چهلستون و گنبد را بهم متصل میکند لوح سنگی به خط ثلث برجسته و به طول یک متر و عرض ۷۲ سانتیمتر نصب شدهاست. قسمت پایینی این لوح که احتمالاً تاریخ ساخت اثر در آن ذکر شده بوده از میان رفته و موجود نیست اما از منابع این چنین برداشت میشود که مربوط به دورهٔ شاه طهماسب صفوی است.[۵۳]
ایوان صاحب
نام این ایوان از نام اسماعیل بن عباد، وزیر مشهور دیلمی گرفته شدهاست. او در سال ۳۸۵ ه.ق در ری درگذشت و جسدش را به اصفهان انتقال دادند و در دهلند منزلش به خاک سپردند. مردم پس از گذشت چندین سال همچنان مقبرهٔ او را که در محلهٔ طوقچی است را زیارت میکنند. در دورهٔ شاه طهماسب کاشیهای معرق بسیاری در نمای خارجی این ایوان به کار رفت که از طرحها و رنگهای مختلف تشکیل شدهبود. در داخل مقرنسهای صفه صاحب عبارتهایی به خط بنایی مشکی بر زمینهٔ شطرنجی آجری حک شدهاست، تعدادی از آنها اسامی خداوند است. روی دیوار جنوبی صفه صاحب یک صفحهٔ کاشیکاری شده موجود است که دقیقاً با محل نصب الواح شاه طهماسب و اسماعیل قرینه است. بالای کتیبهٔ کاشیکاری، که به خط کمالالدین حسین حافظ هروی است نام یکی از استادان بر لوحهای ۶ ضلعی در کتیبهای مستطیلی بر زمینهٔ لاجوردی نوشته شدهاست.[۵۴]
- لوحهای هلال خارجی صفه صاحب: لوحهای خارجی صفهٔ صاحب از ۲ قسمت تشکیل شدهاست. الواح مستطیلی که به خط ثلث سفید معرق بر زمینهٔ کاشی لاجوردی است و دستهٔ دوم که الواح چهار ضلعی (دایرهای مانند) و لوحهای مستطیلی کوچکتر هستند؛ هر کدام از این لوحها در بین دو لوح دسته اول قرار دارد. خط آن نستعلیق است بر کاشی مشکی این لوحها از هلال غربی ایوان آغاز میشود و از پایین به بالا.[۵۵]
- کتیبهٔ اوزون حسن: کاشیکاری معرق این قسمت مربوط به دوران پادشاه سلسلهٔ آققویونلو بودهاست. این کتیبه حاکی از اقدامات اوزون حسن آققویونلو برای تعمیر و ترمیم مسجد جامع اصفهان است. به خط ثلث در قطعهای مثلثی شکل و زمینهای لاجوردی حک شدهاست:
« | حمدالله و صلوة علیی نبیه محمد قد امر السلطان الاعدل الاعظم ابوالنصر حسن بهادر خلد الله ملکه و سلطانه باصلاح ما اختل من هذا الجامع المنیع و اعاده هذا السقف الرفیع بعد الاندراس و لما جرغب الانطماس من ماله الحلال فی سنة ۸۸۰.[۵۶] | » |
- کتیبهٔ هلال: این کتیبه در صفه صاحب به خط ثلث بر زمینهٔ کاشی لاجوردی در سال ۹۳۸ ه.ق نوشته شدهاست. پس از «بسمالله الرحمن الرحیم» آیهٔ اول تا هشتم سورهٔ اسری و در آخر «تحریرا فی التاریخ سنه ثمان و ثلاثین و تسعمائه» حک شدهاست.[۵۷]
- کتیبهٔ منارهها: کتیبهٔ منارهها در دو طرف ایوان جنوبی بنا شدهاست و از جمله بناهایی است که در دورهٔ ابوالنصر حسن آققویونلو در زیر مقرنسهای هر دو مناره به خط کوفی نوشته شدهاست.
- کتیبهٔ شاه عباس ثانی: کتیبهٔ منارهها در دو طرف ایوان جنوبی بنا شدهاست و از جمله بناهایی است که در دورهٔ ابوالنصر حسن آققویونلو در زیر مقرنسهای هر دو مناره به خط کوفی نوشته شدهاست.
- سلطان صاحبقران: کتیبهای به صورت افقی در صفه صاحب موجود است که به خط ثلث بر زمینهای لاجوردی در سال ۱۰۷۰ ه.ق نوشته شدهاست. این کتیبه مربوط به دوران شاه عباس دوم است و در آن نام شاه هم «صاحبقران» ذکر شدهاست.[۵۸]
- کتیبهٔ سنگفرش: بر دیوار سمت جنوبی سر در مجلسی لوحی به طول ۶۳ و عرض ۴۳ سانتیمتر موجود است که از جنس مرمر است و اشعاری به خط نستعلیق و قلم محمد قلی در سال ۱۰۸۴ بر آن حک شدهاست. این کتیبه اطلاعاتی حاکی از سنگفرش شدن مسجد به ما میدهد.[۵۹]
- کتیبۀ سنگاب صفه: این کتیبه در سال ۱۱۰۲ هجری توسط استاد امین ایجاد شده و در زیر ایوان صاحب که قطر دهانهٔ آن ۷۰ سانتیمتر میباشد قرار گرفتهاست. از سنگ پارسی ساخته شده و اطرافش به خط نستعلیق به صورت برجسته حکاکی شدهاست.[۶۰]
- کتیبهٔ آب مباح مسجد: در سال ۱۳۴۰ که مجراهای زیرزمینی مسجد لاروبی شد لوحی سنگی به طول ۱۲۱ سانتیمتر و عرض ۸۳ سانتیمتر رو به روی محراب ضلع جنوبی پیدا شد. در این لوح نوشته شدهاست که در زمان شاه طهماسب اول مسئول این قسمت «امیر اصلان بن رستم سلطان لَله افشار ارشلو» به همراهی شاهزاده احمد میرزا در شهر اصفهان نهری حفر کردند که آب مسجد جامع را از طریق آن آب مباح تأمین کنند و آن را در راه خدا وقف مسجد کردند. در زیر همین لوح اشعاری دیگر نوشته شده که متأسفانه قسمتهایی از آن به مرور زمان از بین رفته و تنها قسمتهایی باقی ماندهاست.
آفاق بفر شاه دیندار جهانجو | چون صورت مینا شده و روضه مینو | |
برخاک درش سجده کنانند چو خورشید | .............. رخ بنهد رو | |
از رود صفاهان به سوی مسجد جامع | ........... روان کرد یکی جو | |
تاریخ…........... گفت | آب ملک اصلان بیک سلطان ارشلو |
ضلع غربی
ایوان ضلع غربی از تخریب ستونهایی که متعلق به دورهٔ عباسی بود، در قرن ۶ ه.ق ساخته شد، البته قسمت غربی آن به دیوارهای خشتی قرن ۳ ه.ق میرسد. ایوان اساسی سلجوقی دارد و سقف آن همانند ایوان جنوبی از مقرنسهای درشت ساخته شدهاست. در ابتدای قرن ۱۲ هجری در دورهٔ شاه سلطان حسین داخل و خارج آن با خطوط بنایی و کاشیهای مختلف تزیین و از صورت سادهٔ سلجوقی آن خارج شد. در قسمت جنوب ایوان شبستان بزرگ و کوچک مسجد قرن ۹ هجری باقی ماندهاست. شمال این ایوان با کاشیهای نفیس قرن ۹ هجری تزیین شدهاست.[۶۱]
شبستان کوچک دیگری از عهد الجایتو ایلخان در این قسمت واقع شده که محراب آن دارای گچبریهای ارزندهای است و این گچبریها شامل گل، بوته و کتیبههای ترکیب شدهاست و در وسط آن کتیبهای تاریخی قرار دارد که نام الجایتو، وزیر دانشمندش و تاریخ ساخت اثر ۷۱۰ ه.ق در آن بیان شدهاست. در آخرین قسمت این ساختمان شبستان بزرگی مربوط به دورهٔ سلطان محمد بن بایسنقر بن شاهرخ تیموری واقع شدهاست، که سال ساخت آن در کتیبهای قرن ۸ ه.ق ذکر شدهاست. جدا از سبک معماری ساختمان، مرمرهای شفاف و درخشانی در طاق این شبستان به کار رفتهاست که آن را از فضای تاریکی خود دور میکند و به آن روشنایی و جلوه میبخشد، این شبستان دارای ۱۸ چشمه طاق است.[۶۲]
کتیبههای ضلع غربی
ایوان غربی مسجد به «صفه استاد» معروف بودهاست، این نام بازمیگردد به زمانی که استادی این ایوان را بنا کرده و شاگردش نیز ایوان شرقی را ساختهاست و به همین خاطر مردم این دو ایوان را به نام صفه استاد و شاگرد میشناسند. داخل و خارج این صفه در دوران شاه سلطان حسین صفوی با نقوش، خطوط و کتیبههای کاشی تزیین شدهاست.[۶۳]
- کتیبهٔ شاه سلطان حسین: در این ایوان کتیبهای معروف، مربوط به سلطان حسین صفوی است که در سال ۱۱۱۲ ه.ق به قلم علی نقی امامی ثبت شدهاست. این کتیبه خط ثلث و زمینهٔ کاشی خشت لاجوردی رنگ دارد.[۶۴]
- محمد امین اصفهانی: محمد امین اصفهانی استاد کاشیکار این قطعه بودهاست که نامش حک شده بر دیوار شمالی است. تابلو وی از چهار ترنج و یک مربع در وسط تشکیل شدهاست.
- شاهنشین ایوان استاد: شاهنشینی در دیوار مقابل ایوان استاد وجود دارد که در داخل، بالا و اطراف آن کتیبههایی موجود است. کتیبهٔ داخل به خط ثلث و در زمینه کاشی خشت لاجوردی نوشته شدهاست و به این خاطر که طویل است قسمتی از آن بر دیوار شمالی شاهنشین و قسمتی دیگر بر دیوار جنوبی نگاشته شدهاست. در قسمت حاشیهای سقف شاهنشین ایوان از آیهٔ اول تا آخر آیهٔ ۶ سوره دهر نوشته شدهاست.[۶۵]
درقسمت بالای این شاهنشین پنجره مشبکی بزرگی است که از کاشی نصب شده و در هلال خارجی این شاهنشین اشعار عربی و فارسی بسیاری در لوحهای مجزا و به خط نستعلیق و بر زمینهٔ کاشی خشت لاجوردی نوشته شدهاست.
شد عمارت سجدهگاه مسلمان (قسیم النار و الجنه)
خسرو دوران شه کیوان غلام (ناد علیا مظهر العجائب)
- کتیبۀ محراب ایوان: کتیبهای در محراب ایوان استاد موجود است که به خط ثلث و بر کاشی خشت لاجوردی در سال ۱۱۱۲ ه.ق «لا اله الا الله محمد رسولالله علی ولیالله حقا» نوشته شدهاست.[۶۶]
- لوح نستعلیق: در داخل مقرنسهای دیوار مقابل ایوان به روی کاشی کبود به خط نستعلیق نوشته شدهاست، «انا مدینه العلم و علی بابها.» «در غره رمضان المبارک سنه ۱۱۱۲.» پنجرهٔ مشبکی زیر این عبارات قرار دارد که ۱۱ لوح به خط نستعلیق بر زمینهٔ کاشی خشت لاجوردی، طرح گل و بوتهدار صلوات بر چهارده معصوم دارد و نام کاتب آن در لوح ۱۲ این چنین ذکر شده: «کتبه المذنب ابوالمعالی النقب الحسینی ۱۱۱۲.» در دو قسمت پنجره مشبک در ۴ مصرع، شعری به خط نستعلیق بر زمینه کاشی خشت لاجوردی به نام استاد کاشیکار محمد امین نوشته شدهاست.
- کتیبهٔ حوضخانه: در ابتدای دالان حوضخانه کتیبهای سنگی به خط نستعلیق در سال ۱۰۷۳ هجری نصب شده که این چنین است: «وقف شرعی نمود آقا رضا ولد استاد فخرالدین شوشتری تمامی یک باب خانه معینه واقعه در محله تحت الشارع که به موجب وقف نامه علیحده وقف نموده… در صفه سنگ تراشان سنة ثلاث و سبعین و الف.»[۶۷]
مسجد و محراب اولجایتو
مسجد الجایتو در شمال «ایوان استاد» واقع شدهاست. در قرن ۱۴ دورانی را داریم که مغول دست به بازسازی اماکن مختلف میزند و در همین زمان بناهایی عالی که همهٔ آنها دارای گچبریهای بسیار ماهرانه است را مییابیم و البته ساخت طبقهٔ دوم نمای اصلی مسجد که رو به صحن قرار دارد هم در همین دوره و به دستور خدابنده انجام شدهاست. محراب الجایتو جز این نمونهها است که با منطق دقیق اجزای آن ترکیب شدهاست. شبستان آن به نام مسجد الجایتو معروف است و در محراب گچبری شدهٔ آن نام سلطان محمد خدابنده که به شیعیان ملحق شد، وزیر وی محمد ساوی و سال ساخت آن (۷۱۰هجری) ذکر شدهاست.[۶۸]
در سمت راست این محراب منبری قرار دارد که سال ساخت آن ذکر نشده و اطلاعی از آن در دست نیست اما زیباترین منبر منبتکاری شده موجود در کل این بنا است. محراب الجایتو دارای ۴ کتیبه است، در کتیبهٔ اول نام سلطان محمد خدابنده ذکر شده و از برای احترام در قسمت بالا قرار دارد و ۳ کتیبهٔ دیگر هم آیات قرآنی، احادیث و اخبار را دربردارد.[۶۹]
- در مسجد الجایتو: بر در ورودی اصلی شبستان که مقابل محراب قرار دارد و به حوضخانهٔ مسجد الجایتو ختم میشود و بر ۲ لنگه نصب شده عبارتهای «و ان المساجد الله فلا تدعوا مع الله احدا صدقالله العظیم.» و «وقف کرد این درب را بر مسجد قربة الی الله تعالی استاد حسین بن استاد شاه میرزای…» به خط ثلث برجسته نوشته شدهاست.[۷۰]
بیت الشتاء عماد
سلطان محمد بن بایسنقر بن شاهرخ که حاکم اصفهان بود دستور ساخت «بیت الشتاء» را داد، این بنا در ضلع غربی و پشت ایوان استاد بنا شدهاست. سر در این مکان در قرن ۹ هجری با کتیبههای ثلث و با خط سید محمود نقاش تزیین شدهاست. در این کتیبه نام سلطان محمد بهادر فرزند بایسنقر، عماد بن مظفر ورزنهایی از سرداران او[پ ۹] و البته ساخت آن، سال ۸۵۱ ه.ق نوشته شدهاست. این مکان دارای ستونهای بسیار قطور و سقفهای خیمهای شکل است و در میان هر یک از چشمه طاقها قطعه سنگی مرمری وجود دارد که برای روشنایی بیشتر فضا و دریافت نور خورشید به کار رفتهاست، طول این شبستان ۵۰ متر و عرض آن ۲۵ متر است. این بنا ۲ در دارد که یکی از آنها در آخر دو راهروی جنوبی نصب شد و در دیگر که اصلی است در قسمت شمالی آن است.[۷۱]
در مجلسی
دری در مسجد وجود داد که به خاطر نزدیکی به مقبرهٔ مجلسی به این نام خوانده میشود. در گوشهٔ شمال غربی مسجد بقعهای قرار دارد که آخوند محمد تقی مجلسی و فرزندش محمدباقر مجلسی و البته چند نفر دیگر در آن به خاک سپرده شدند و به این خاطر این بقعه با نقاشی، ازارههای کاشی و آیینهکاری تزیین شدهاست. همچنین ۲ تصویر موجود در آن زیباییاش را دو چندان کردهاست. نقاشی توسط شخصی به نام ملا محمد باقر، طراحی و بر آیینهکاری نصب شدهاست. در شبهای جمعه وایام سوگواری این مکان جز زیارتگاههای مهم است و حیاط آن به کوچهای در شمال مسجد متصل میشود.[۷۲]
بر لنگههای این در مطالبی به قلم صحیفی جوهری نوشته شدهاست. «قال الله سبحانه و تعالی فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها یخافون یوما تتقلب فیه القلوب و الابصار رقم فقیر صحیفی الجوهری.» کتیبهای سنگی نیز بر سر در مقبره مجلسی وجود دارد، این ۲ کتیبه با مقرنسهای گچی تزیین شدهاست و مضمون آن حاکی از تعمیر و بازسازی مقبره است و علت آن را حضور حضرت صاحب الزمان در خواب مؤمنی در این مکان دانستهاند.[۷۳]
مسجد مصلی
این مکان که پشت دیوار غربی مسجد قرن سوم قرار دارد فضایی سر باز برای ادای نماز است و ورود و خروج آن از طریق راهروی جنوبی ایوان غربی صورت میپذیرد. این مصلی الان به شبستانی زمستانی با طاقهای مخصوص تبدیل شده و حالت اولیهٔ خود را از دست دادهاست اما پیش از آن دیوارهای آجری و طاقهای بلند داشته و در ضلع جنوبی آن محراب وجود داشتهاست. گالدیری در بررسیهای خود به وجود این اجزا پی بردهاست، براساس نوع معماری و مصالحی که استفاده شده این مصلی را به دوران آل مظفر نسبت میدهند در واقع کتیبه یا نشانهای که سال ساخت آن را مشخص کند وجود ندارد.[۷۴]
شبستان زمستانی
شبستانی با سقفهای متقاطع و جرزهای قطور در دورهٔ صفوی در محل مصلی مظفری ایجاد شد. این طاق متقاطع باعث میشد حرارت از داخل به خارج وارد نشود و بالعکس، پس در نتیجه در تابستان خنک و در زمستان گرم بود و همچنین پشتبامهای مسطحی را به وجود میآورد که اجازه میداد گاهی نماز صبحگاهی در آن اجرا شود. نور شبستان از طریق روزنههای سقف و پنجرههای دیوارها تأمین میشد. این شبستان به سه قسمت عرضی تقسیم شد که در قسمت میانی محرابی دقیقاً بر روی محراب مصلی مظفری قرار گرفت. ورودی شبستان هم در قسمت جنوبی ایوان غربی قرار دارد در زمان ایلخان مغول، الجایتو دری دیگر[پ ۱۰] ایجاد شد. این شبستان تزیین خاصی ندارد و با گچ پوشیده شده اما به دلیل معماری خاصی که دارا است ویژگیهای مهمی نسبت به دیگر شبستانهای ایران دارد.[۷۵][۷۶]
- کتیبه سر در شبستان: سر دری در شمال ایوان استاد قرار دارد. کاشیکاری این قسمت متفاوت با کاشیکاری دیگر قسمتها است. ضلع غربی مسجد نمونهای از کاشیکاری دوران تیمور را دارد که مربوط به قرن ۹ هجری است و تفاوت عمدهای با کاشیکاری این سر در دارد. این کتیبه در زمینه لاجوردی و به خط ثلث در سال ۸۵۱ هجری توسط سید محمود نقاش ایجاد شدهاست.[۷۷]
ضلع شرقی
ایوانی که در وسط این ضلع بنا شده از بیرون معماری سلجوقی خود را حفظ کرده و از داخل هم دارای تزیینات و معماری دوران سلاجقه است. دیوار قسمت شرقی آن به همان دیوار خشتی قرن ۳ هجری بازمیگردد. سقف مقرنسکاری شده آن نیز به دوران سلجوقی مربوط بوده که بخاطر تخریبی که به مرور زمان دچار آن شده در زمان صفوی دوباره ساخته شدهاست. در داخل این ایوان کتیبهای کاشیکاری شدهاست که تحولات و تعمیراتی که در دوران شاه سلیمان صفوی در این بنا ایجاد شده را بیان میکند. شمال این ایوان صفه، مدرسه عمر و شبستان وسیعی وجود دارد که ۱۸ ستون دارد. این بنا مربوط به دورهٔ آلمظفر است، یعنی حدود قرن ۸ ه.ق و طاقهای آجری شکل زیبایی دارد. صفه و مدرسهٔ عمر مابین ایوان سلجوقی و شبستان ۱۸ ستون آلمظفر قرار دارد. این بنا نیز مربوط به قرن ۶–۷ ه.ق و دوران آلمظفر است و در دوران سلطنت قطب الدین شاه محمود بنا شدهاست. کتیبهای در داخل این صفه موجود است که نام پادشاه و تاریخ ساخت بنا در آن ذکر شدهاست. کاشیکاری مقرنس محراب صفهٔ عمر برای سال ۷۷۸ ه.ق و جز اولین نمونههای کاشیکاری داخل مساجد است. در اطراف این صفه کتیبههایی هم از دورهٔ موقتی اشرف افغان باقی مانده که جز جدیدترین آثار به جا مانده در مسجد جامع اصفهان است.[۷۸]
- محراب دالان شرقی: سمت جنوبی دالانی که ورودی ایوان شرقی است، محرابی قرار دارد که مشخص نیست در چه سالی ساخته شده اما سبک آن به محراب الجایتو بسیار نزدیک است و احتمالا در همان زمان ساخته شدهاست. بر هلال آن نوشته شدهاست: «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله.» این محراب دارای ستونهایی است که بر روی آنها عبارتهای (الملک الله) و (الکلم الله) نوشته شدهاست.[۷۹]
ایوان شاگرد
ایوان ضلع شرقی که معروف به ایوان شاگرد است مقابل ایوان استاد که در ضلع غربی واقع شده، بنا شدهاست. نمای خارجی این ایوان تزیینات آجری دارد که مربوط به دورهٔ سلجوقیان است. خوشبختانه این ایوان در طول مدتی که بنا شده دچار تغییراتی شده و ما میتوانیم سبک تزیینات سلجوقی بر مسجدها را که مربوط به قرن ۶ هجری است را به خوبی مشاهده کنیم. نمای داخلی دچار تغییرات بسیاری شده، در طول تاریخ حکمرانان، خیرخواهان و سلاطین مختلف با نیات متفاوت و ثواب اخروی قسمتی از بنای داخلی را تغییر دادند یا تعمیر کردند، مثل سنگهای مرمر، کتیبههای متعدد، گچبریها و معرقکاریهای متفاوتی که در این زمان شکل گرفتهاست.کتیبهٔ داخلی ایوان که متعلق به دورهٔ شاه سلیمان صفوی است و در سال ۱۰۹۳ به خط ثلث سفید و بر زمینهٔ کاشی خشت لاجوردی حک شدهاست هنر محسن امامی است؛ این کتیبه به فضیلتهای مسجد و آداب شرعی اشاره میکند.[۸۰][۸۱]
- شاهنشین ایوان شاگرد: شاهنشین این ایوان به وسیلهٔ کاشیکاری و خطوط ثلث و مقرنسهای آجری تزیین شده و صورت اصلی خود را حفظ کردهاست. در این قسمت به وسیلهٔ خطوط کوفی کتیبۀ «بسم الله الرحمن الرحیم. شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوالعلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم. ان الدین عندالله الاسلام صدقالله.» نوشته شدهاست. محراب ایوان شاگرد تماماً از سنگ مرمر ساخته شده و در دیوار جنوبی واقع شدهاست. اطراف و بالای آن کتیبهها و الواح مختلف حک شدهاست. اطراف محراب بر کاشیهای کوچک صلوات و درود بر ۱۴ معصوم به خط کوفی حک شده، اما تنها ۶ لوح آن باقی مانده و مابقی مفقود میباشد. دیوار شرقی که متعلق به ایوان کوچک واقع شده در ضلع شرقی ایوان شاگرد است به وسیلهٔ خطوط گچبری که در حاشیهٔ آن انجام شده (اسماءالله، حمد، اخلاص و آیة الکرسی) نوشته شدهاست. متن اصلی که در صفهای بزرگ گچبری شده شامل مربع و دایرههای کوچک است که اسامی خداوند، نام محمد، ابوبکر، عمر، عثمان و علی در آنها به خط کوفی حک شدهاست، در بعضی از دایرهها نام پیامبر و خلفای راشد باهم نوشته شده و در بعضی دیگر عبارت «لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله» گچبری شدهاست. البته در بعضی از این اشکال به نام فاطمه هم برمیخوریم. دیوار مقابل آن هم به وسیلهٔ گل و بوته گچبری شدهاست.[۸۲]
صفه عمر
در انتهای این ضلع صفه عمر ساخته شده که عدهای بدون توجه به کتیبههای داخل بنا آن را به دوران عمر عبدالعزیز خلیفهٔ اموی و بعضی دیگر به عمربن عبدالعزیز ابی دلف سلسلهٔ آل ابی دلف نسبت دادهاند که آثار خیر بسیاری را ساختهاست. کتیبههای این مسجد از روزگار سلطان محمد و آل مظفر حکایت دارد، بانی آن را مرتضی بن الحسین العباسی الزینبی میدانند که قصد داشته قسمتی به بناهای موجود بیفزاید. راهروی اصلی این مدرسه مابین ایوان شاگرد و شبستان قرار دارد. صفه عمر ۱۰ متر طول و ۱۰ متر عرض دارد. در طرفین آن دو دالان دو طبقه که سرپوشیده است بنا شده و عرض هر یک از آنها به ۵ متر میرسد. دیوار غربی بسیار قطور و قدیمی است و از خشت خام ساخته شدهاست. دالان ورودی شرقی را عدهای مربوط به دورهٔ ساسانی میدانند که به جای مسجد، آتشکده برپا بوده و عدهای دیگر آن را مربوط به دورهٔ منصور میدانند. این ایوان از طریق ورودی دیگری که ۵ متر طول و ۲ متر و نیم عرض دارد به شبستان جنوبی متصل میشود. این شبستان ۱۹ متر طول و ۱۱ متر عرض دارد. از نظر معماری ساختمانی ۸ درگاه است که هر کدام از آنها به وسیلهٔ مقرنسهای آجری سفید، قرمز و سبز تزیین شدهاست. این ترکیب رنگ مربوط به سبک هنرمندان قرن ۸ هجری است و در ادوار بعد به چنین چیزی برنمیخوریم.[۸۳]
- طاق صفه عمر: خطوطی تاریخ و تزیینی در سقف صفه عمر در دو شمسه کار شدهاست. عبارات اطراف دو شمسه[پ ۱۱] یکسان است اما کتیبهٔ متن متفاوت است. ۸ شکل مربع دارد که داخل هر کدام به خط بنایی و بر زمینهٔ لاجوردی ۴ کلمه نوشته شدهاست: «" الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین.» سقف هلالی شکل صفه عمر به شبستان محراب با ۳ خط بنایی و به وسیلهٔ حسن کارون تزیین شدهاست.
- کتیبه محراب صفه عمر: این کتیبه در سال ۷۷۸ هجری به دست علی کوهیار الابرقوهی صورت نوشته شدهاست، در قسمت فوقانی محراب هم کتیبهای موجود است که در ۲ سطر حک شدهاست.
- کتیبهٔ اول به خط کوفی بر زمینهٔ لاجوردی نوشته شدهاست: «ربنا واجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امة مسلمة لک وارنا مناسکنا و تب علینا.»
- کتیبهٔ دوم به خط ثلث و بر زمینهٔ لاجوردی حک شدهاست: «قال الله تبارک و تعالی و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسمعیل ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم.»[۸۴][۸۵]
- کتیبهٔ سقاخانه: سقاخانه عزیزالله تا اواسط قرن ۱۴ هجری در وسط بازار مقابل در مسجد وجود داشته اما پس از نابودی بازار سنگاب این سقاخانه هم به گوشهای منتقل شد و آخرین بار در صحن عمر دیدهشدهاست که کتیبهٔ مربوط به دوران شاه سلیمان صفوی بر آن حک شدهبود و به دست خط عزیزالله هم بوده و به این خاطر به این نام معروف است.[۸۶]
تغییرات دورهٔ افاغنه: در دورانی که افغانها بر ایران مسلط شدهبودند و اصفهان را به تصرف خود درآوردهبودند به فرمان اشرف افغان صفه عمر برای نماز اهل تسنن، سربازان افغان و نزدیکان اشرف در نظر گرفته شد اما به خاطر جلوگیری از اختلاف آنها با اهل تشیع، دری دیگر به سمت بازار[پ ۱۲] باز کردند و راهروی صفه عمر را به صحن مسدود کردند. این در همچنان موجود است. افغانها هم همانند دیگر افرادی که در دوران مختلف از خود کتیبهای باقی گذاشتند، علاقه داشتند کتیبهای یا نوشتهایی از خود در مسجد جامع باقی بگذارند.[۸۷]
- کتیبهٔ راشد: کتیبهای به نام راشد که مربوط به سال ۱۱۳۹ ه.ق است، به خط ثلث و بر زمینهٔ کاشی خشت لاجوردی در این صفه قرار دارد.
- کتیبههای اشرف افغان: کتیبهای به فرمان اشرف در صفه عمر نصب شده که به خط علی المولوی است و از سال ۱۱۳۹ در این مکان موجود بوده، در این کتیبه به نام مولی زعفران هم برمیخوریم. کتیبه به خط ثلث و نستعلیق و بر زمینهٔ کاشی خشت لاجوردی و قهوهای حک شدهاست.[۸۸]
کتیبههای شاه طهماسب
در انتهای دالان شرقی سمت جنوبی آن، لوحی قرار دارد که مربوط به شاه طهماسب اول است. شاه طهماسب به هنگام پیروزی بر ازبکها قسمتی از چوپان بیگی و دارالسلطنه اصفهان را اهدا کردهاست. مقابل همین کتیبهٔ شاه طهماسب، ۲ لوح دیگر هم موجود است.[۸۹]
- کتیبهٔ اول به خط نستعلیق، به طول ۱۰۷ و عرض ۶۲ سانتیمتر ساخته شدهاست و قسمتهایی از آن به مرور زمان از بین رفته و مشخص نیست.
- کتیبهٔ دیگر مربوط به تخفیف مالیاتی است که شاه طهماسب اول به مردم داده و در سال ۹۷۱ ه.ق به خط نستعلیق نوشته شدهاست. این کتیبه ۱۶۵ سانتیمتر طول و ۵۴ سانتیمتر عرض دارد و زیاد قابل خواندن نیست پرا که قسمتهای عمدهای از آن تخریب شدهاست.[۹۰]
حریق شبانه
اصفهان در دوران ۳ پادشاه سلجوقی، طغرل، آلب ارسلان و ملکشاه شاهد پیشرفت شگرفی بود و هر روز بر رونق و شکوه آن افزوده میشد. در این زمان آنچه از غنایم جیحون تا انطاکیه به کشور میرسید در این شهر انباشته میشد و باعث ساخت و سازهای فراوانی شد. امیران سلجوقی و خواجه نظامالملک عمارتهای بسیاری را احداث کردند و اصفهان جزئی از شهرهای مهم شد. در دوران ملکشاه سلجوقی حکومت وی به اقتدار و شوکت بسیار دست یافته بود؛ پس از مرگ سلطان محمد سلجوقی، فرزند ملکشاه در ۲۴ ذیحجهٔ سال ۵۱۱ ه. ق، فرزند وی محمود با لقب مغیثالدنیا جانشین شد. مدت سلطنت او ۱۴ سال بود و بیشتر این مدت را در اصفهان و بغداد گذراند.[۹۱][۹۲]
اسماعیلیان در نقاط مختلف اصفهان از جمله قلعههای لنجان، شاهدژ، کوههای غربی و جنوبی اصفهان ساکن بودند. با این که با حکومت وقت مشکلاتی داشتند اما فعالیتهایی به دور از ذهن در طول تاریخ به آنها نسبت داده شدهاست. مثل این که افرادی که از کوچههای خلوت و باریک در حال گذر بودند را دستگیر کرده و به قتل میرساندند. به خاطر عمالی که داشتند حکومت سختگیریهای خود را نسبت به آنها بیشتر کرد و عبدالملک بن عطاش را به طرز فجیعی در این زمان به قتل رسانید و دیگر افراد مشکوک به باطنیگری هم در خرمنها آتش زد.[۹۳][۹۴] اسماعیلیان هم که از این اوضاع به شدت خشمگین بودند در ربیعالاول سال ۵۱۵ ه.ق مسجد جامع و کتابخانهٔ آن را به آتش کشیدند. به گفتهٔ ابن اثیر در سال ۵۱۵ ه. ق، یک هفته پیش از آتشسوزی، قصری سلطنتی در اصفهان سوخت که از بزرگترین و باشکوهترین قصرها بودهاست، وی همچنین اضافه میکند این حریق توسط باطنیان انجام شدهاست.[۹۵][۹۶][۹۷]
اثرات آتشسوزی
آنچه در آتشسوزی سال ۵۱۵ ه.ق از میان رفت آموزشگاهها، صومعهها، مخزنها و کتابخانهای بود که فهرست کتابهایش در ۳ جلد قطور ثبت شدهبود. ما فروخی از آنها به عنوان «اربع ادور» یعنی ۴ قسمت ساختمان یاد میکند. ما فروخی در این باره این چنین میگوید:
« | برای اقامه هر نماز کمتر از ۵ هزار در آنجا گرد نمیآمدند و در کنار هر جرزی مسند شیخی بود که گروهی از باطنیان علم دور او را گرفته بودند و به تحصیل علم یا تهذیب نفس اشتغال داشته، آراستگی این بنا به واسطهٔ مناظرهٔ فقها و مباحثه علما و مجادلهٔ متکلمین و پندهای واعظین است. در آنجا صوفیان، علما و کسانی دیده میشوند که به حال عبادت در مسجد اقامت گزیده و با تسبیح و دعا زندگی میگذراندند.[۹۸] | » |
کتابخانهٔ این قسمت توسط استاد الرئیس ابوالعباس احمد الضبی ساخته شدهاست. وی کتبی که مربوط به موضوعات تفسیر قرآن، حدیث، صرف و نحو، لغت، ادبیات، شعر، منطق، ریاضی، طبیعی و… بوده را در این کتابخانه جمعآوری کردهاست. حکایتهایی از بزرگی این کتابخانه در دست است؛ میگویند دهها شتر کتابهای آن را حمل میکردند و بنابر نقلی دیگر کتابهایش به ۱۷۰ هزار جلد میرسید. کتابخانهٔ مسجد جامع اصفهان گوهری گرانقدر بوده که متعلق به دوران ملکشاه هم نبوده بلکه به هنگام حکمرانی آلبویه ۲ کتابخانهٔ بزرگ در مملکت احداث میشود که یکی در اصفهان و دیگری در ری بوده و در دوران بعد کتابهایی که متعلق به کتابخانهٔ اصفهان بوده به کتابخانهٔ داخل مسجد جامع اصفهان منتقل میشود. ما فروخی اینگونه کتابخانه را توصیف میکند:
« | در آنجا کتابها را چیده و فنونی از دانش بدان جاویدان ساختهاند. فهرست آن مشتمل بر سه مجلد بزرگ است که مصنفات آن در اسرار تفاسیر و غرائب حدیث و مولفات در نحو و فقه و تصریف ابنیه صرف میباشد و نیز در آن دیوانها و اشعار برگزیده و اخبار و گزیدهای از تاریخ پیغمبران و خلفا و کارنامهٔ پادشاهان و امیران موجود است و مجموعههایی از علوم اوایل منطق، ریاضی، طبیعی، الهی و غیر از آن خبرهایی نیز که جویای فضل و ممیز دانش و نادانی بدانها احتیاج پیدا میکنند، همه وجود دارد.[۹۹] | » |
ما فروخی میگوید یکی از اصفهانیان معروف به «ابومضر دومی» بر دو فیلوار که ابتدای بازار رنگرزان بوده یک طاق و دو منار بنا کردهاست و دری قرار میدهد که جمعاً هزار دینار خرج آنها میشود. پس از این آتشسوزی در ضلع شمالی و جنوبی فضای وسیع و گنبدداری باقی ماند و در ضلعهای شرقی و غربی هم تنها ویرانهای به چشم میخورد.[۱۰۰]
ترمیم مسجد پس از آتشسوزی: پس از آتشسوزی در سال ۵۱۵ ه.ق تجدید ساخت دوبارهٔ مسجد آغاز میشود و به جای بناهایی که منهدم شدهبود، ایوانهایی ۴ گانه، شبستانها و چهلستونها پایهگذاری شد و در قرون بعدی نیز تکمیل شد. یک کتیبه به خط کوفی در شمال شرق مسجد وجود دارد که این آتشسوزی را حکایت میکند.
یادداشتها
- ↑ یعنی اواخر قرن ۱۱ ه. ق
- ↑ نوعی کاشیکاری است که از کنار هم قرار گرفتن تعداد بسیاری کاشی کوچک ساخته میشود.
- ↑ علت این که گنبد تاجالملک، گنبد خاکی خوانده میشود پوشیده بودن آن از گرد و خاک نهصد ساله بوده و در واقع اشاره به قدمت آن داشته و مردم عامه این نام را به این گنبد دادند.
- ↑ معماری سلجوقی
- ↑ در این کتیبه رنگ و خط تغییر یافته و کلماتی قابل خواندن نیست مفهوم آن این است که "از بابت رعی مواشی و بعضی عوارض به دستور سابق چیزی مطالبه ننمایند.
- ↑ تخریب ۲۴ ستون از شبستان
- ↑ سبک معماری این گوشوارهها مربوط به دوران آلبویه است
- ↑ اگر مصرع آخر این شعر را با حروف ابجد حساب کنیم سال 984 هجری میشود که مصادف است با سلطنت شاه طهماسب.
- ↑ بانی این مکان
- ↑ احتمالاً برای ورود بانوان
- ↑ تصاویر مدور و منقوش
- ↑ که در ضلع شرقی بود.
پانویس
- ↑ انارکی، بررسی یادگاریهای مسجد جامع اصفهان، ۱۲۰.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۴۳.
- ↑ هایده، مسجد جامع اصفهان، نگین معماری اسلامی ایران، ۲۱.
- ↑ هیلنبراند، معماری اسلامی ایران، ۲۴۹.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۱۱۴-۱۵.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۵۱.
- ↑ انارکی، بررسی یادگاریهای مسجد جامع اصفهان، ۱۱۹.
- ↑ هیلنبراند، معماری اسلامی ایران، ۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۵۴-۵۳.
- ↑ انارکی، بررسی یادگاریهای مسجد جامع اصفهان، ۱۲۰.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۵۴.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۵۵-۵۶.
- ↑ طاووسی، کیمیای آجر و نقش در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان، ۳۰-۳۱.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۳۳-۳۵.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۷۲.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۳۷-۳۸.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۰.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۳۸-۳۹.
- ↑ پوپ، معماری ایران، ۱۳۹-۱۴۴.
- ↑ طاووسی، کیمیای آجر و نقش در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان، ۳۲.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۵.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۱۶۴.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۳۲.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۱۴.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۱۲۵.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۱۲۵-۱۲۶.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۷۸-۷۹.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۳۰.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۱۴۶-۱۴۷.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۲۹.
- ↑ طاووسی، کیمیای آجر و نقش در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان، ۳۰-۳۱.
- ↑ دادخواه، تأملی بر تزیینات ایوان درویش مسجد جامع اصفهان، ۲۲-۲۴.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ طاووسی، کیمیای آجر و نقش در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان، ۲۹.
- ↑ هیلنبراند، معماری اسلامی ایران، ۲۴۹.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۴۵.
- ↑ طاووسی، کیمیای آجر و نقش در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان، ۳۳.
- ↑ طاووسی، کیمیای آجر و نقش در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان، ۴۰.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۲۹.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۵۱.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۴۷.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۴-۴۵.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۹.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۱۵۵.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۲۹.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۰.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۰.
- ↑ گالدیری، گنبد نظامالملک در مسجد جامع اصفهان، ۳۵-۴۳.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۲۸.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۴۴.
- ↑ هایده، مسجد جامع اصفهان، نگین معماری اسلامی ایران، ۲۲.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۰.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۲۸.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۳۹.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۹.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۵.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۲۹.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۵۰.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۱۶۰.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۱۶۱.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۴۸.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، 30.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۷۱-۷۱.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۳-۴۴.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۲۹.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۵۲-۵۴.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۱.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۴۸-۴۹.
- ↑ نیکزاد، محراب گچ بری مسجد جامع اصفهان، ۲۷.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۱۴۹-۱۵۰.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۴.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۷۹.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۰.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۵۲.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۶۳.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۵۵.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۶۷-۶۸.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۴۷.
- ↑ گالدیری، مسجد جامع اصفهان، ۳۷.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۴.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۵۴.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۰-۲۹.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۱-۴۲.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۴.
- ↑ هنرفر، تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان، ۴۲.
- ↑ هنرفر، گنجینهٔ آثار تاریخی اصفهان، ۷۸.
- ↑ هنرفر، گنجینهٔ آثار تاریخی اصفهان، ۷۸-۷۹.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۱۴۳.
- ↑ نصرتی، کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان، ۳۰.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۱۴۹-۱۵۳.
- ↑ ریاحی، حریق مسجد جامع اصفهان در عصر سلجوقی، ۱۸-۱۹.
- ↑ هنرفر، آثار تاریخی اصفهان، ۸۷-۸۹.
- ↑ برنارد، اسماعیلیان در تاریخ، ۲۸۴.
- ↑ بویل، از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی ایلخانان، ۴۱۶–۴۱۷.
- ↑ جبل عاملی، تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان، ۴۸.
- ↑ ریاحی، حریق مسجد جامع اصفهان در عصر سلجوقی، ۲۰-۲۱.
- ↑ هیلنبراند، معماری اسلامی ایران، ۲۴۸.
- ↑ هنرفر، قدیمیترین سر در تاریخی مسجد جمعه اصفهان، ۲۹.
- ↑ ریاحی، حریق مسجد جامع اصفهان در عصر سلجوقی، ۲۰-۲۱.
- ↑ ریاحی، حریق مسجد جامع اصفهان در عصر سلجوقی، ۲۱.
- ↑ هنرفر، قدیمیترین سر در تاریخی مسجد جمعه اصفهان، ۲۹.
- ↑ هنرفر، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، ۷۸-۷۹.
منابع
- آرتور اپهام، پوپ (۱۳۸۲). معماری ایران. ترجمهٔ غلامحسین صدری افشار. تهران: آزاده.
- طاووسی، محمود (۱۳۸۵). «کیمیای آجر و نقش در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان». نور. تهران.
- نصرتی، مسعود (۱۳۸۰). «کتیبههای قرآنی مسجد جامع اصفهان». نور. تهران.
- هنرفر، یدالله (۱۳۵۵). «تزیینات کاشیکاری در مسجد جامع اصفهان». نور. ۱ (۱۴).
- هیلنبراند، روبرت (۱۳۷۴). «معماری اسلامی ایران». نور. تهران.
- انارکی، سعید (۱۳۹۵). «بررسی یادگاریهای مسجد جامع اصفهان». نور. تهران (۳۰).
- هایده، لاله (۱۳۸۰). «مسجد جامع اصفهان، نگین معماری اسلامی ایران». نور. تهران.
- هنرفر، یدالله (۱۳۵۳). «قدیمیترین سر در تاریخی مسجد جمعه اصفهان». نور. تهران.
- ریاحی، محمد حسین (۱۳۷۵). «حریق مسجد جامع اصفهان در عصر سلجوقی». نور. تهران (۳).
- دادخواه، پژمان (۱۳۹۵). «تأملی بر تزیینات ایوان درویش مسجد جامع اصفهان». نور. تهران. ۱.
- نیکزاد، کریم (۱۳۵۵). «محراب گچ بری مسجد جامع اصفهان». نور. تهران.
- جبل عاملی، عبدالله. «تاريخ تحولات مسجد جامع اصفهان». نور. تهران.
- گالدیری، اوژن (۱۳۷۹). «گنبد نظام الملک در مسجد جامع اصفهان». نور. تهران.
- هنرفر، یدالله (۱۳۹۲). گنجینهٔ آثار تاریخی اصفهان. اصفهان.
- گالدیری، اوژن (۱۳۸۰). مسجد جامع اصفهان. ترجمهٔ عبدالله جبل عاملی. اصفهان: سازمان میراث فرهنگی.
- لوئیس، برنارد (۱۳۶۳). اسماعیلیان در تاریخ. ترجمهٔ یعقوب آژند. تهران: مولی.
- بویل، جان اندرو (۱۳۸۷). تاریخ ایران کمبریج؛ از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان. ج. ۵. ترجمهٔ حسن انوشه. تهران: امیر کبیر.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ مسجد جامع اصفهان موجود است. |