پرش به محتوا

خوشنویسی در جهان اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Senemmar (بحث | مشارکت‌ها)
جز + جستارهای وابسته
کامل کردن صفحه و انتقال برخی مطالب از صفحه خوشنویسی
خط ۱: خط ۱:
[[Image:AndalusQuran.JPG|thumb|260px|برگی از قرآن به خط اندلسی]]
[[Image:AndalusQuran.JPG|thumb|260px|برگی از قرآن به خط اندلسی]]
[[تصویر:Kufic Quran 7th Cent.jpg|thumb|200px|نمونه‌ای از [[خط کوفی]] اولیه]][[تصویر:Qur'an folio 11th century kufic.jpg|thumb|200px| برگی از قرآن به [[خط کوفی]] - ایران - قرن یازدهم]]
'''خوش‌نویسی اسلامی''' آن است که آیات [[قرآن]] یا احادیث پیامبر را به خط خوش می‌نویسند. قدیمی‌ترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به [[علی بن ابی‌طالب]] منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویه‌دار [[خطّ کوفی]] منحنی و قوس‌دار است. در اسپانیای مسلمان، خط عربسک به وجود آمد که حاصل تماس اندلس با مسیحیان غربی است. در ایران پس از فتح اسلام، تهذیب و خطّاطی به شیوه نسخ وجود داشت. در پرتو حمایت [[ابوبکر بن سعد زنگی]] در فارس، ده‌ها نسخه قرآن خطی به وجود آمد. در زمان حکومت [[ایلخانیان]]، به دلیل نفوذ چینی‌ها و مغولان، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین بار با نقش‌های تزئینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموری در ایران، خط و خوش‌نویسی به اوج کمال خود رسید. [[میرعلی تبریزی]] با ترکیب [[خط نسخ]] و [[تعلیق]]، خط [[نستعلیق]] را بنیان نهاد. مشهور خطاط قرآن در این دوره [[بایسنقر میرزا]] بود.
هنر [[خوشنویسی]] همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته‌است. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی می‌دانسته‌اند. آنان خط زیبا را نه فقط در استنساخ[[ قرآن]] بلکه در اغلب هنرها به‌کار می‌بردند.<ref>پاکباز، روئین، دایره المعارف هنر، صفحه ۲۰۷</ref> خوشنویسی یا خطاطی در کلیه [[کشورهای اسلامی]] به دلیل ممنوعیت و محدودیت نسبی سایر هنرها همچون، [[نقاشی]]، [[مجسمه‌سازی]]، [[موسیقی]] و [[رقص]] همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده‌است. در واقع به دلیل دلسردی هنرمندان و هنرپروران از سایر هنرها ذوق [[زیبایی‌شناسی|زیبایی شناختی]] مردمان این سرزمین‌ها به‌ویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی به مانند محوری در میان سایر [[هنرهای بصری]] ایفای نقش کرده‌است.


== پیدایش ==

[[اعراب]] پیش از [[ظهور اسلام]] از شیوه معینی در نگارش پیروی نمی‌کردند. ذوق هنری هنرمندان در [[سرزمین‌های اسلامی]] و طی ادوار مختلف، شیوه‌ها یا قلم‌های مختلفی را به‌وجود آورد که با کمی شدت و حدت همواره در کنار یکدیگر کاربرد داشته‌اند و عمده ترین آن‌ها تا به امروز همچنان متداولند. در صدر اسلام نیز زیبایی نویسی برای آنان امری ناشناخته بود. در قرون اولیه هجری، خطی به نام [[کوفی]] در تحریر [[قرآن]] معمول شد که متشکل از عناصر مدور، عمودی‌های کوتاه و افقی‌های کشیده بود.خط کوفی در جریان تحولش تا سده پنجم هجری صورت هندسی و تزئینی یافت <ref>پاکباز، روئین، دایره المعارف هنر، صفحه۲۰۷ و ۲۰۸</ref> و تا حدی ناخوانا شد و به روشی برای تزئینات و خوشنویسی بدل گشت.


== سیر تحولات ==

قدیمی‌ترین نسخه [[قرآن]] به [[خط کوفی]] است و به [[علی بن ابی‌طالب]] منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ [[نسخ]] داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویه‌دار خطّ کوفی منحنی و قوس‌دار است. در [[اسپانیا]]ی مسلمان، [[خط عربسک]] به وجود آمد که حاصل تماس [[اندلس]] با [[مسیحی]]ان غربی است.<ref>شریف، میرمحمد، هنرهای اسلامی</ref>

در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری [[ابن مقله|ابن مقله بیضاوی شیرازی]] خطوطی را بوجود آورد که به خطوط ششگانه یا [[اقلام سته]] معروف شدند که عبارتند از : ''[[خط محقق|محقق]]، [[خط ریحان|ریحان]]، [[ثلث]]، [[نسخ]]، [[رقاع]] و [[توقیع]].'' که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام می‌باشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه [[اصول دوارده‌گانه خوشنویسی]] معروفند و عبارتند از: ''ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن''.<ref>وب‌گاه تبیان </ref>

یک قرن بعد از ابن مقله، [[ابن بواب]] برای خط نسخ قواعدی تازه ایجاد کرد و این خط را کامل نمود در قرن هفتم [[یاقوت مستعصمی|جمال الدین یاقوت مستعصمی]] به این خط جان تازه‌ای بخشید و قرآن کریم را برای چندین بار کتابت نمود. <ref>وب‌گاه زرقلم</ref>

خط [[تعلیق]] که ترسل نیز نامیده می‌شد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد [[خواجه تاج سلمانی]] بود. که بعدها به وسیله [[خواجه عبدالحی منشی استر ابادی]] بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.<ref>وب‌گاه زرقلم</ref> تعلیق که بیشتر به عنوان خط تحریر برای نوشتن نامه‌ها و فرمان‌های حکومتی بکار می‌رفته، دارای دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت بسیاری در ارائهٔ ترکیب‌های متنوع و کمپوزیسیون‌های گوناگون دارد. به همین دلیل بیشتر در بین کسانی رواج داشته که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بوده و در زمانهٔ بی‌حوصلهٔ ما نمی‌تواند از نظر خوانایی گسترهٔ کاربری همگانی پیدا کند.<ref>مجله اینترنتی هفت سنگ</ref> از این رو این خط به تدریج کاربرد خود را از دست داد. خط تعلیق را می‌توان نخستین خط کاملا ایرانی دانست.

در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در پرتو حمایت [[ابوبکر بن سعد زنگی]] در فارس، ده‌ها نسخه قرآن خطی به وجود آمد. در زمان حکومت [[ایلخانیان]]، به دلیل نفوذ [[چینی]]‌ها و [[مغول]]ان، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت [[تیموریان]] در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. [[میرعلی تبریزی]] با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره [[بایسنقر میرزا]] بود.<ref>شریف، میرمحمد، هنرهای اسلامی</ref> و بزرگترین استاد نستعلیق‌نویس در طول تاریخ [[میرعماد حسنی]] بود.

پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم [[میرعلی تبریزی]] (850 هجری قمری) از تركیب و ادغام دو خط ''نسخ'' و ''تعلیق'' خطی بنام ''نسختعلیق'' بوجود آورد كه نام آن در اثر كثرت استعمال به [[نستعلیق]] تغییر پیدا كرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید. نستعلیق حدود یك دانگ سطح و مابقی آن دور است. <ref>وب‌گاه تبیان </ref> (یک ششم حرکت‌های مستقیم و پنج ششم حرکت‌های مدور دارد.) در میان خطوط ایرانی و عربی، خط نستعلیق به‌گواه آثار آفریده شده به‌عنوان زیباترین خط و برتر از خطوط اسلامی شناخته شده و آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده‌اند.<ref>مجله اینترنتی هفت سنگ</ref>

در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی [[شكسته نستعلیق]] به دست [[مرتضی قلی خان شاملو]] حاكم [[هرات]] با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را می‌توان به سبب نیاز به تند‌نویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همانطوری كه بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در كتابت، [[شكسته تعلیق]] آن‌را نیز بوجود آوردند.<ref>وب‌گاه تبیان </ref> خط شكسته نستعلیق به‌دست [[میرزا شفیعا]] هراتی كاملتر شد و درویش [[عبدالمجید طالقانی]] قواعد جدیدی برای آن وضع نمود و آن‌را به كمال رساند. درویش عبدالمجید شکسنه نستعلیق را به جایی رساند که میرعماد در نستعلیق انجام داده بود.

در سال‌های اخیر خط [[معلی]] توسط خوشنویس معاصر ایرانی [[حمید عجمی]] شکل گرفت که به عنوان جدیدترین خطوط اسلامی شناخته می‌شود.




== خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی==
== خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی==


خوشنویسی اسلامی انواع مختلفی از شیوه‌های گوناگون دارد که به آنها '''کلک‌'''، '''خط''' و یا '''قلم''' می‌گویند این قلم‌ها که در زمان‌ها و سرزمین‌های مختلف اسلامی رایج بوده، اغلب کم و بیش درکنار هم به حیات خود ادامه داده‌اند فقط در برحه‌های از زمان یا مکان‌هایی خاص از اهمیتشلن کاسته شده یا ارج و قربی ویه یافته‌اند. مهمترین این خطوط عبارتند از:
خوشنویسی اسلامی انواع مختلفی از شیوه‌های گوناگون دارد که به آنها '''کلک‌'''، '''خط''' و یا '''قلم''' می‌گویند این قلم‌ها که در زمان‌ها و سرزمین‌های مختلف اسلامی رایج بوده، اغلب کم و بیش درکنار هم به حیات خود ادامه داده‌اند فقط در برحه‌های از زمان یا مکان‌هایی خاص از اهمیتشان کاسته شده یا ارج و قربی ویژه یافته‌اند. مهمترین این خطوط عبارتند از:
*[[کوفی]]
*[[کوفی]]
* [[بنایی]]
* [[بنایی]]
خط ۳۰: خط ۵۵:
* [[‌‌معلی]]
* [[‌‌معلی]]



== منبع ==
==پانویس==
*میرمحمد شریف؛ ''هنرهای اسلامی''، مرکز نشر دانشگاهی تهران، ۱۳۸۲
<references/>‎


== منابع==

*پاکباز، روئین، ''دایره المعارف هنر''، انتشارات فرهنگ معاصر ISBN:۹۶۴-۵۵۴۵-۴۱-۲
*http://www.tebyan.net/Literature_Art/SpecialEdition/2006/11/14/29377.html وب‌گاه تبیان - برداشت آزاد با ذکر منبع
*http://zarghalam.com/Dkhosh.htm وب‌گاه زرقلم - برداشت آزاد با ذکر منبع
*http://www.7sang.com/mag/2003/12/12/calligraphy-nastaligh_islamic_art_the_hanginig_style.php حسن پور، حمیدرضا، ''نستعلیق عروس خوشنویسان ایرانی''، مجله اینترنتی هفت سنگ
*شریف، میرمحمد، ''هنرهای اسلامی''، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۲




== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۳۹: خط ۷۶:
{{خوشنویسی اسلامی}}
{{خوشنویسی اسلامی}}


[[رده:هنر]]
[[رده:هنرهای تجسمی]]
[[رده:خوشنویسی]]
[[رده:هنر اسلامی]]
[[رده:هنر اسلامی]]
{{مباحث اسلام}}
{{مباحث اسلام}}

نسخهٔ ‏۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۶

برگی از قرآن به خط اندلسی
نمونه‌ای از خط کوفی اولیه
برگی از قرآن به خط کوفی - ایران - قرن یازدهم

هنر خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته‌است. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی می‌دانسته‌اند. آنان خط زیبا را نه فقط در استنساخقرآن بلکه در اغلب هنرها به‌کار می‌بردند.[۱] خوشنویسی یا خطاطی در کلیه کشورهای اسلامی به دلیل ممنوعیت و محدودیت نسبی سایر هنرها همچون، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی و رقص همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده‌است. در واقع به دلیل دلسردی هنرمندان و هنرپروران از سایر هنرها ذوق زیبایی شناختی مردمان این سرزمین‌ها به‌ویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری ایفای نقش کرده‌است.


پیدایش

اعراب پیش از ظهور اسلام از شیوه معینی در نگارش پیروی نمی‌کردند. ذوق هنری هنرمندان در سرزمین‌های اسلامی و طی ادوار مختلف، شیوه‌ها یا قلم‌های مختلفی را به‌وجود آورد که با کمی شدت و حدت همواره در کنار یکدیگر کاربرد داشته‌اند و عمده ترین آن‌ها تا به امروز همچنان متداولند. در صدر اسلام نیز زیبایی نویسی برای آنان امری ناشناخته بود. در قرون اولیه هجری، خطی به نام کوفی در تحریر قرآن معمول شد که متشکل از عناصر مدور، عمودی‌های کوتاه و افقی‌های کشیده بود.خط کوفی در جریان تحولش تا سده پنجم هجری صورت هندسی و تزئینی یافت [۲] و تا حدی ناخوانا شد و به روشی برای تزئینات و خوشنویسی بدل گشت.


سیر تحولات

قدیمی‌ترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به علی بن ابی‌طالب منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویه‌دار خطّ کوفی منحنی و قوس‌دار است. در اسپانیای مسلمان، خط عربسک به وجود آمد که حاصل تماس اندلس با مسیحیان غربی است.[۳]

در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بوجود آورد که به خطوط ششگانه یا اقلام سته معروف شدند که عبارتند از : محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع. که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام می‌باشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه اصول دوارده‌گانه خوشنویسی معروفند و عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن.[۴]

یک قرن بعد از ابن مقله، ابن بواب برای خط نسخ قواعدی تازه ایجاد کرد و این خط را کامل نمود در قرن هفتم جمال الدین یاقوت مستعصمی به این خط جان تازه‌ای بخشید و قرآن کریم را برای چندین بار کتابت نمود. [۵]

خط تعلیق که ترسل نیز نامیده می‌شد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی بود. که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر ابادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.[۶] تعلیق که بیشتر به عنوان خط تحریر برای نوشتن نامه‌ها و فرمان‌های حکومتی بکار می‌رفته، دارای دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت بسیاری در ارائهٔ ترکیب‌های متنوع و کمپوزیسیون‌های گوناگون دارد. به همین دلیل بیشتر در بین کسانی رواج داشته که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بوده و در زمانهٔ بی‌حوصلهٔ ما نمی‌تواند از نظر خوانایی گسترهٔ کاربری همگانی پیدا کند.[۷] از این رو این خط به تدریج کاربرد خود را از دست داد. خط تعلیق را می‌توان نخستین خط کاملا ایرانی دانست.

در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در پرتو حمایت ابوبکر بن سعد زنگی در فارس، ده‌ها نسخه قرآن خطی به وجود آمد. در زمان حکومت ایلخانیان، به دلیل نفوذ چینی‌ها و مغولان، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود.[۸] و بزرگترین استاد نستعلیق‌نویس در طول تاریخ میرعماد حسنی بود.

پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (850 هجری قمری) از تركیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی بنام نسختعلیق بوجود آورد كه نام آن در اثر كثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا كرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید. نستعلیق حدود یك دانگ سطح و مابقی آن دور است. [۹] (یک ششم حرکت‌های مستقیم و پنج ششم حرکت‌های مدور دارد.) در میان خطوط ایرانی و عربی، خط نستعلیق به‌گواه آثار آفریده شده به‌عنوان زیباترین خط و برتر از خطوط اسلامی شناخته شده و آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده‌اند.[۱۰]

در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شكسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو حاكم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را می‌توان به سبب نیاز به تند‌نویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همانطوری كه بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در كتابت، شكسته تعلیق آن‌را نیز بوجود آوردند.[۱۱] خط شكسته نستعلیق به‌دست میرزا شفیعا هراتی كاملتر شد و درویش عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی برای آن وضع نمود و آن‌را به كمال رساند. درویش عبدالمجید شکسنه نستعلیق را به جایی رساند که میرعماد در نستعلیق انجام داده بود.

در سال‌های اخیر خط معلی توسط خوشنویس معاصر ایرانی حمید عجمی شکل گرفت که به عنوان جدیدترین خطوط اسلامی شناخته می‌شود.


خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی

خوشنویسی اسلامی انواع مختلفی از شیوه‌های گوناگون دارد که به آنها کلک‌، خط و یا قلم می‌گویند این قلم‌ها که در زمان‌ها و سرزمین‌های مختلف اسلامی رایج بوده، اغلب کم و بیش درکنار هم به حیات خود ادامه داده‌اند فقط در برحه‌های از زمان یا مکان‌هایی خاص از اهمیتشان کاسته شده یا ارج و قربی ویژه یافته‌اند. مهمترین این خطوط عبارتند از:


پانویس

  1. پاکباز، روئین، دایره المعارف هنر، صفحه ۲۰۷
  2. پاکباز، روئین، دایره المعارف هنر، صفحه۲۰۷ و ۲۰۸
  3. شریف، میرمحمد، هنرهای اسلامی
  4. وب‌گاه تبیان
  5. وب‌گاه زرقلم
  6. وب‌گاه زرقلم
  7. مجله اینترنتی هفت سنگ
  8. شریف، میرمحمد، هنرهای اسلامی
  9. وب‌گاه تبیان
  10. مجله اینترنتی هفت سنگ
  11. وب‌گاه تبیان


منابع


جستارهای وابسته