همجنس‌گرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Blue.Earth (بحث | مشارکت‌ها)
Blue.Earth (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶۶: خط ۶۶:
*نیمکره‌های مغز در مردان همجنسگرا و زنان دگرجنس گرا نسبت به هم موزون است در حالی که نیمکره راست زنان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا نسبت به نیکره چپ بزرگتر است.<ref>[http://news.bbc.co.uk/2/hi/health/7456588.stm Scans see 'gay brain differences' – BBC News]</ref>
*نیمکره‌های مغز در مردان همجنسگرا و زنان دگرجنس گرا نسبت به هم موزون است در حالی که نیمکره راست زنان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا نسبت به نیکره چپ بزرگتر است.<ref>[http://news.bbc.co.uk/2/hi/health/7456588.stm Scans see 'gay brain differences' – BBC News]</ref>
*بوی حاصل از زیر بغل در مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا متفاوت است.<ref>{{Cite journal|author=Martins Y, Preti G, Crabtree CR, Runyan T, Vainius AA, Wysocki CJ |title=Preference for human body odors is influenced by gender and sexual orientation |journal=Psychol Sci |volume=۱۶ |issue=۹ |pages=۶۹۴–۷۰۱ |year=۲۰۰۵ |pmid=۱۶۱۳۷۲۵۵ |doi=۱۰٫۱۱۱۱/j.۱۴۶۷-۹۲۸۰٫۲۰۰۵٫۰۱۵۹۸.x}}</ref>
*بوی حاصل از زیر بغل در مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا متفاوت است.<ref>{{Cite journal|author=Martins Y, Preti G, Crabtree CR, Runyan T, Vainius AA, Wysocki CJ |title=Preference for human body odors is influenced by gender and sexual orientation |journal=Psychol Sci |volume=۱۶ |issue=۹ |pages=۶۹۴–۷۰۱ |year=۲۰۰۵ |pmid=۱۶۱۳۷۲۵۵ |doi=۱۰٫۱۱۱۱/j.۱۴۶۷-۹۲۸۰٫۲۰۰۵٫۰۱۵۹۸.x}}</ref>
*مردان و زنان همجنسگرا نسبت به دگرجنسگرایان بیشتر چپ دست هستند.<ref>{{Cite journal|author=Lalumière ML, Blanchard R, Zucker KJ |title=Sexual orientation and handedness in men and women: a meta-analysis |journal=Psychol Bull |volume=۱۲۶ |issue=۴ |pages=۵۷۵–۹۲ |year=۲۰۰۰ |pmid=۱۰۹۰۰۹۹۷ |doi=۱۰٫۱۰۳۷/۰۰۳۳-۲۹۰۹٫۱۲۶٫۴.۵۷۵}}</ref><ref>{{Cite journal|author=Mustanski BS, Bailey JM, Kaspar S |title=Dermatoglyphics, handedness, sex, and sexual orientation |journal=Arch Sex Behav |volume=۳۱ |issue=۱ |pages=۱۱۳–۲۲ |year=۲۰۰۲ |pmid=۱۱۹۱۰۷۸۴ |doi=۱۰٫۱۰۲۳/A:۱۰۱۴۰۳۹۴۰۳۷۵۲}}</ref><ref>{{Cite journal|author=Lippa RA |title=Handedness, sexual orientation, and gender-related personality traits in men and women |journal=Arch Sex Behav |volume=۳۲ |issue=۲ |pages=۱۰۳–۱۴ |year=۲۰۰۳ |pmid=۱۲۷۱۰۸۲۵ |doi=۱۰٫۱۰۲۳/A:۱۰۲۲۴۴۴۲۲۳۸۱۲
*مردان و زنان همجنسگرا نسبت به دگرجنسگرایان بیشتر چپ دست هستند.<ref>{{Cite journal|author=Lalumière ML, Blanchard R, Zucker KJ |title=Sexual orientation and handedness in men and women: a meta-analysis |journal=Psychol Bull |volume=126 |issue=4 |pages=575–92 |year=2000 |pmid=10900997 |doi=10.1037/0033-2909.126.4.575}}</ref><ref>{{Cite journal|author=Mustanski BS, Bailey JM, Kaspar S |title=Dermatoglyphics, handedness, sex, and sexual orientation |journal=Arch Sex Behav |volume=31 |issue=1 |pages=113–22 |year=2002 |pmid=11910784 |doi=10.1023/A:1014039403752}}</ref><ref>{{Cite journal|author=Lippa RA |title=Handedness, sexual orientation, and gender-related personality traits in men and women |journal=Arch Sex Behav |volume=32 |issue=2 |pages=103–14 |year=2003 |pmid=12710825 |doi=10.1023/A:1022444223812}}</ref>

== روانشناسی همجنس‌گرایان ==
== روانشناسی همجنس‌گرایان ==
برای اولین بار هنگامی که واژه همجنسگرایی در ادبیات روانشناسی به وجود امد روانشناسان به دنبال عاملی ذاتی به عنوان ریشه این پدیده بودند
برای اولین بار هنگامی که واژه همجنسگرایی در ادبیات روانشناسی به وجود امد روانشناسان به دنبال عاملی ذاتی به عنوان ریشه این پدیده بودند

نسخهٔ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۴۹

همجنس‌گرایی

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
نتيجه: خوب شد.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۰۴ (UTC)
  • همجنس‌گرایی (ویرایش | بحث | تاریخچه | حفاظت | حذف | پیوندها | پی‌گیری | سیاهه‌ها | مشاهده‌ها)این مقاله یکی از مقاله‌هایی هست که پتانسیل برگزیده شدن رو داره من مقاله رو بسط دادم و قسمت‌هایی بهش اضافه کردم و منابعش رو هم گسترش دادم و فکر میکنم برای یک مقاله خوب امادگی انتخاب رو داره با توجه به موضوع مقاله تنها خواهشی که دارم این هست که حساسیتی رو که نسبت به دور بودن عقاید شخصی و مذهبی در ارائه نظرات وجود داره رو بیشتر کنید با سپاس ♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۴۴ (UTC)
متاسفانه به علت کند بودن روند طی شدن مقاله خوب ...من به امتحانات دانشگاهی برخورد کردم و به مدت یک هفته قادر به اجرای نظرات اخیر دوستان نیستم...اگر نظر دیگری باقی مونده لطفا اضافه بشه تا بهنگام ویرایش مقاله یک بار و برای همیشه ویرایشات لازم برای خوب شدن انجام بشه با تشکر♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)

موافقان

  • موافق—موضوع خوبی است. نظرم را پایین آوردم. --‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۰۲ (UTC)پویان (بحث)
  • موافق. با اصلاحات و مطالبی که افزوده شد، اکنون مقاله از لحاظ کیفی به حد قابل قبولی رسیده و از نظر من شرایط برگزیده‌شدن به عنوان «مقاله خوب» را پیدا کرده. سندباد (بحث) ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
  • موافق--بنده پیش از شروع فرآیند خوبیدگی، یکسری نکات مورد نظرم را ایمیلی به نویسنده محترم بیان کردم که همه را تصحیح کرد. بنظر بایسته خوبیدگیست.--آرش:) ۱۵ دی ۱۳۸۹ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۳۰ (UTC)
  • موافق- مقالۀ طولانی و خوب همراه با منابع کافی است ، اما فقط در زمینه‌های ایدز و همجنسگرایی در ادیان اگر توضیحات بیشتری داده شود (منابع زیادی در این زمینه هستند) خیلی بهتر می‌شود. (Faramarz IV of Wikipediaگفتمان ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۳۲ (UTC))
  • موافق- مقالهٔ کاملی است.jasmine بحث ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)

مخالفان

نظرات

ممنون از تلاشی که در مورد این مقاله کردید. مطمئن باشید هر نظری به جز بر طبق معیارهای ویکیپدیا برای یک مقاله خوب مردود دانسته می‌شود. شما خیالتان باشد و آستین‌ها را بالا دهید تا ..... برگزیدگی.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)

لید مقاله دستکاری اساسی می‌خواهد: باید خلاصه‌ای از بخش‌های اصلی نوشتار باشد. در حالی که مثلاً از بخش «همجنس‌گرایی و مذهب» هیچ مطلبی در لید نیست. و بند سوم و چهارم لید جایش به هیچ‌وجه آنجا نیست. باید در بخشی با نام «پیرامون واژه» یا مشابه این وارد شود. یا مثلاً تعریف گرایش‌های دیگر در بند اول به نظر نالازم است. و ... –Z [ب] ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۱۸ (UTC)

من با نظر شما موافق نیستم فکر نکنم بخش اغازین مقاله کم کاری کرده باشه حالا اشاره به همجنسگرایی و مذهب رو من به مقاله اضافه میکنم و اما فکر نمیکنم دستکاری اساسی در سر اغاز لازم باشه♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۵۲ (UTC)
صحبت این نیست، آن بخش یک مثال بود. صحبت این است که بخش آغازین باید خلاصه و چکیدهٔ بخش‌های مقاله باشد (وپ:آغاز-en) که در اینجا نیست؛ یعنی مطالبی در آن است (مثال: بند ۳ و ۴ آن که ذکر کردم) که در خود مقاله نیست! و مطالبی در مقاله‌است که در لید هیچ سخنی از آن به میان نیامده‌است. وپ:آغاز را حتماً مدنظر داشته باشید. –Z [ب] ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)

نظر پویان

مقاله خوبی ولی باید باز روش کار کنی :) -

در قرون وسطی در اروپا سودومی مستحق مرگ بوده و این افراد را می‌سوزاندند. (بیشتر بنویسید) - تاریخ همجنسگرایی در آمریکا هم می‌توان اضافه کرد.

در زمینه ایران هم می‌شود بیشتر نوشت.(منابع زیادی وجود دارد)

و سوم اینکه از افراد همجنسگرا معروف هم می‌توانید یاد کنید (میلک، وستروله، و ...)

فیلم‌هایی که دراین باره ساخته شده

--پویان (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)

نظر گیر

  • تصاویر ابتدای مقاله تو ذوق می‌زنند. تصاویر مردان که بیشتر در مورد رفاقت و دوستی می‌توانند بکار رود تا همجنس بازی. تصاویر زنان نیز خوب است ولی حیف که زیری مرد است؟؟!!! اون یکی هم یک جوان نابالغ اهل اروپای شرقی. لطفا یک تصویری پیدا کنید که هردو واقعا زن باشند (چون کادر تصاویر ویکیپدیا در حدی است که با کمک بالاتنه باید پیام را رساند)
  • استفاده از رنگ در توضیحات نقشه جغرافیایی مورد استفاده ناقص است.
  • در بخش مذاهب باید نظر مذهب‌های مسیحیت و بودایی حتما درج شوند. چون پیروان زیادی دارند و نمی‌توان چشم پوشی کرد. اگر نظر خاصی هم ندارند، بنویسید نظری ندارند.
  • یک تاپیک در مورد نظرات موافقان هم جنس بازی و یک تاپیک در مورد مخالفان هم جنس بازی اضافه کنید.
  • منبع یا منابعی برای تاپیک ازدواج همجنسبازان اضافه کنید.
  • در مورد تاثیر سوء همجنسبازی بر کاهش ازدواج و به خطر افتادن بقای نسل بشر مطلبی افزودید؟ اگر نیفزودید در تاپیکی با عنوان همجنسبازی و جامعه یا تاثیر همجنسبازی بر جامعه و یا .... (هر تاپیک دیگر) بیفزایید.
  • باید تاپیکی با در مورد لذایذ همجنسبازی و زجر ناشی از آن بنویسید. مثلا نام تاپیک باشد:جاذبه و دافعه همجنس بازی. Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)
حتما همجنس‌گرایی منظورتونه؟ سندباد (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۲۹ (UTC)
بلی. اصلا چرا هم‌جنس بازی تغییر مسیری از هم‌جنس گرایی یا هم‌جنس خواهی نیست؟ مگر یک مفهوم نیستند؟Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۰:۵۷ (UTC)
لفظ «همجنس‌بازی» بر باور بسیاری توهین‌آمیز است و خود افرادی که دارای این نوع از گرایش جنسی هستند، از لفظ «همجنس‌گرایی» استفاده می‌کنند. سندباد (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۱:۱۵ (UTC)
مشکلی نیست. ما نمی‌خواهیم کسی را بیازاریم. پس همان می‌کنیم که شما می‌گویید. با تشکر از توضیحاتتان.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)

نظر سندباد

به نظر من در مقاله باید به هفت تصور غلط درباره‌ی هم‌جنس‌گرایی پرداخته شود. هم‌چنین همان‌طور که دوستان اشاره‌کردند به دیدگاه ادیان مختلف در مورد گرایش جنسی هم‌جنس‌خواهانه اشاره شود. دیگر آن‌که به بهداشت همجنس‌گرایان اشاره شود و در آن به بیماری‌های مقاربتی بخصوص در میان مردان همجنس‌گرایی که در روابط جنسی خود از پوشش کاندوم استفاد نمی‌کنند، اشاره شود.
بخش مربوط به وضعیت قانون، حقوق اجتماعی و آزادی‌های همجنس‌گرایان در کشورهای آفریقایی هم نیاز به گسترش دارد. سندباد (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۱:۳۰ (UTC)

پاسخ به نظرات

@پوبان: از پیشنهاداتتون ممنون ... من مباحث مربوط به همجنسگرایی و مسیحیت رو که مربوط به قوانین سودومی در اروپا میشه رو اضافه میکنم اما در مورد اضافه کردن مواردی مثل فیلم و غیره بهتره این بخش رو برای برگزیدگی مقاله بذاریم

@گیر سه پیج : ار نظراتتون ممنون... در مورد عکس باید گم که اون دو مرد واقعا همجنسگرا هستند و عکس هم توسط خودشون در فلیکر به ثبت رسیده و تصویر پایین هم اقعا لزبین هستند میدونم زن پایینی به خاطر موهاش شبیه مرداست اما یه نگاه ظریفی به سینه هاش بندازید متوجه میشیدایشون هم مونث تشریف دارند:دی اون عکس هم باز توسط همون زوج در فلیکر به ثبت رسیده البته من سعی میکنم عکس‌های بهتر پیدا کنم(مرده شور هرچی مجوز کریتیو بدون اجازه استفاده تبلیغاتی رو ببره):دی در مورد نظر دومتون هم باید بگم که حتما میدونید در انگلیسی معادلی برای همجنس باز وجود نداره ...اون کسایی سر رشته‌ای تواین امور دارند میگن همجنسباز کسی هست که بدون میل باطنی و فقط برای ارضای خودش به سکس با همجنس روی میاره در حالی که همجنسگرا کسی هست که به همجنس خودش میل باطنی داره و ممکن هم هست که بینشون عشق افلاطونی باشه بدون سکس!این مطلب رو در مقاله قرار میدم. بخش مذاهب رو اگر اجازه بدید تا حد همون سه دین توحیدی کامل کنیم و بقیش رو برای برگزیدگی بذاریم ... کدهای جدول رو اصلاح میکنم در اسرع وقت.

@سندباد:از نظر شما هم بسیار ممنون در مورد بحث بهداشت من ایدز رو قبلا اضافه کردم چون فکر کنم مهم ترین مساله در بهداشت روابط همجنسگرایانه باشه.برای بخض مربوط به وضعیت حقوقی من بک مقاله جداگانه ایجاد کردم که به مرور زمان جدول‌های همه کشور‌ها رو براش کامل میکنم.همونطور هم که قبلا گفتم اگر اجازه بدید در این مقطع بحث دین رو به ادیات توحیدی محدود کنیم.♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)

به نظر من موضع دین بهایی در مورد همجنس‌گرایی رو هم بگنجونید. هرچی باشد، حدود ۵۰۰هزار بهایی فارسی‌زبان داریم. سندباد (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۵۰ (UTC)
✓گپBlue♂ ♀Earth ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)

من همواره ارزش زیادی برای مقالات نامزدی که کپی از یکی انگلیسی نیستند قائلم. اگر عمده جملات مقاله ترجمه از ویکی انگلیسی بود قطعا روند خوب کردن بسیار مشکل تر می‌بود(که مصادیقش هم اکنون نیز موجود است). ولی از آنجا که این مقاله حاصل دسترنج خودتان است، من هم برای این تلاش ارزش قائلم و بیشتر همکار می‌کنم. ولی به یاد داشته باشید که تک تک نواقص مطروحه باید برای برگزیدگی انجام شوند. حالا هر چه بیشتر آنها را برآورده کنید، در مرحله بعد کار کمتری دارید.

در ضمن: بخش پانوی خیلی آشفته بازار است. منابع را در تاپیک پانویس ذکر کنید و معادلهای انگلیسی و توضیحات اضافی را در تاپیک یادداشت‌ها. در ضمن تعداد ستونهای پانویس زیاد است و خواندن منابع را سخت کرده. سه ستون شوند. در ضمن سعی کنید برای خوب شدن تعداد پانویسها به 100 تا برسد.اجبار نیست ولی سعی کنید. یادکرد منابع نیز جالب نیست. باید سعی کنید تعداد پارامترهای بیشتری از الگو:یادکرد وب را تکمیل کنید. ناشر بعضی از وبسایتها که در موردشان در ویکی فارسی مقاله داریم، باید نامشان به فارسی یا انگلیسی نوشته شود و به صورت لینک.(شبیه پانویسهای مقاله فیزیک پزشکی).Gire 3pich2005 (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۲۵ (UTC)

✓ بخش پانویس و برخی از منابعش اصلاح شد.♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)

نظر دوستدار

باید بیشتر مقاله را بخوانم اما بخش‌های تاریخ و مذهب را که دیدم اصلا در سطح یک مقاله خوب نبودند. «پیوستگی» و «انسجام» لازم را اصلا ندارند. مثلا در بخش تاریخ در بخش «همجنس‌گرایی در طول تاریخ در اروپاً آمده که در یونان باستان آنگونه بوده. اینکه «همجنس‌گرایی در طول تاریخ اروپا » نیست، و یونان هم نمونه‌ای نیست که همواره همانند آن در اروپا عمل می‌شده و همین. هیچ چیز دیگر نیامده! دقت داشته باشید که اگر این بخش «تاریخ» را به مقاله اضافه می‌کنید، مقاله باید یک رشته روایت پیوسته از وضعیت همجنسگرایی در طول تاریخ و نحوه تغییر و تحول دیدگاه‌ها و نیروهایی‌ که آن را تغییر میداده فراهم کند. اگر تغییری در دوران جدید فراهم آمده آن را مشخصا ذکر کند و دلیل یابی‌ کند. نباید تنها یک سری گزاره و واقعه را ذکر کند، بدون اینکه تصویری پیوسته و یا تحلیلی از ارتباط آنها با هم ذکر شود. برخی از جملات مقاله هم که ۱۰۰ درصد غلط هستند: «اکثر مکاتب مسیحی همجنسگرایان را طرد نمی‌کنند و از انان استقبال می‌کنند». مسیحیت در طول عمر ۲۰۰۰ ساله اش بصورت غالبی چنین دیدگاهی نداشته. این جمله خیلی‌ بدون دقت نوشته شده‌است. در بخش مربوط به اسلام تلاشی شده که به منابع مذهبی مانند حدیث و قرآن اشاره شود، اما در بخش مسیحیت حتی این تلاش هم نشده.--دوستدار ویکی‌پدیا (بحث) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)

در مورد بخش اول مطلبتون باید بگم که حرف شما صحیح اما داخل این مقاله جاش نیست.«مقاله باید یک رشته روایت پیوسته از وضعیت همجنسگرایی در طول تاریخ و نحوه تغییر و تحول دیدگاه‌ها و نیروهایی‌ که آن را تغییر میداده فراهم کند. اگر تغییری در دوران جدید فراهم آمده آن را مشخصا ذکر کند و دلیل یابی‌ کند. » اون بررسی ها و تحلیل هایی که شما میخواید و انتظار دارید نیازمند یک مقاله مفصل و جداگانه هست مطمئنا هیچ کسی انتظار این رو نداره یک مقاله کلی مو به موی مسائل جزئی و تخصصی دیگر رو پوشش بده و ردیابی بکنه. در موردمطلب دومتون هم کاملا در اشتباهید در بخش همجنسگرایی و مدهب ما کاری نداریم که در گذشته نظر مسیحیت چه بوده نظر امروز ملاک است نظر گذشته مربوط به بخش همجنسگرایی در طول تاریخ است که همونطور که گفتم جاش در یک مقاله جداگانه هست جا برای گسترش مسیحیت هست اما نه به اون صورت که شما به صورت تحلیلی میخواهید.برای حرف های اورده شده منابع معتبر هست که میتونید ملاحظه کنید.♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)
در مورد بخش تاریخ، البته میتوان مقاله جدا داشت ولی‌ خلاصه آن در حد چند پاراگراف میتواند اینجا بیاید تا خواننده نگاهی تاریخی به موضوع پیدا کند. منظورم از تحلیل، تحلیل‌های مفصل و جزئی و ریز نیست؛ بلکه نکات کلی‌ای است که بخش‌های بزرگی از متخصصان در مورد آن عقیده مشترک دارند. در مورد مسیحیت هم چیزی بنام "نظر مسیحیت" وجود خارجی ندارد. آنچه هست "نظر مفسران دینی مسیحی" در طول تاریخ است. اگر عنوان آن بخش را بجای مسیحیت به نظر "پاپ بندیکت شانزدهم" تغییر دهید آنوقت مناسب تر میشود. البته همین پاپ هم بعید میدانم به استقبال همجنسگرایان برود چون نظر سنتی کلیسا کارکرد رابطه جنسی‌ و خروج منی را تنها بارداری میداند. به همین دلیل کلیسا با استفاده از کاندوم در روابط بین زن و مرد هم مشکل دارد. اصولا ازدواج نکردن گزینه مورد استقبال مسیحیان در طول تاریخ بوده. حالا چطور ممکن است که همجنسگرایان مورد استقبال قرار بگیرند.--دوستدار ویکی‌پدیا (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC)
✓ متن اصلاح شد.♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۴۲ (UTC)

نظر امیر

  • بخش پانویس اصلاح شود و به جای الگوی نشانه از <ref group=E></ref> استفاده شود.
  • بخشی بیاید تحت عنوان در رسانه که کاربرد همجنسگرایی را در رسانه‌ها با مثال‌هایی نشان دهد و به شخصیت‌های گی بپردازد مثلا دامبلدور یا میلک (فیلم)
  • بخش تاریخ به شدت مشکل دارد و کوتاه است.پس چه شد «عشق افلاطونی»؟که عشق همجنس به همجنس را خالی از شائبه تولید مثل می‌دانست!!!بخشی هم برای شخصیت‌های گی بیاید مثلا آلن تورینگ و هاروی میلک
  • داستان‌های عاشقانه همجنس به همجنس مانند مهر و مشتری یا ناظر و منظور اضافه شود یا حداقل عشق محمود غزنوی به ایاز.لااقل از جهت هم ما ادبیات بسیار غنی داریم!بهترین منبع کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی است
  • توضیحات مقاله درباره خودکشی همجنسگرایان و ایجاد انجمن‌هایی برای جلوگیری از این کار که خودش برای غرب معضلی شده‌است(تازه‌ترینش خودکشی دسته جمعی ۷ گی بود که از اذیت و آزار خسته شده بودند.من لینک خبرش را هرچه می‌گردم پیدا نمی‌کنم)توضیحات اضافه‌تری بدهد.موضع قابل توجهی است
  • در ادیان لطفا متن قرآن را بگذارید (نقل قولی)همان‌گونه که متن انجیل را گذاشتید معمولا متن کتب مقدس مستقیما گذاشته می‌شود تا تهمت تفسیر به رای ندهند
  • در مسیحیت جای کار خیلی بیشتری دارد چون هر کلیسا برای خودش قانونی دارد و حتی کلیسای کانتربری ازدواج را به رسمیت می‌شناسد.و بعضی از کلیساها آن را تقبیح نمی‌کنند(لااقل مانند انچه در انکارتا خوانده‌ام کلیسای کانادا و کلیسای انگلستان) در عوض کلیسای رم سیاست سرسختانه‌ای در مقابل ان دارد.

باز هم می‌گم روی تاریخ خیلی کار کنید.شدیدا کوتاهه:)امیرΣυζήτηση ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)

@امیر:
  • 1- ✓ پخش پانویس اصلاح شد.
  • 2-✓ به همجنسگرایان معروف اشاره میکنم در عرصه های مختلف مثل ریکی مارتین و اون خانوم مجری معروف که الان اسمش رو یادم نیست.
  • 3-✓ به بخش ایران اشاره مختصری به وجود این داستان ها و توضیحات کلی در موردشون میکنم اما توضیحات مفصل رو برای بخش خوب شدن لازم نمیدنم حالا نمیدونم نظرتون چیه.در ضمن در متن ابتدایی اشاره شده که تنها در ضد کمی از جوامع همجنسگرا میشوند و اینکه اون در صد کم نسل انسان و بخواد به خطر بندازه یک مساله مضحکی هست من فکر کنم هر خواننده ای با خوندن اون به این مطلب پی میبرد اما با این حال ..چشم...من به اون یک جمله در همین رابطه اضافه میکنم.
  • 4-✓ در بخش همجنسگرا هراسسی به این موضوع اشاره کردم اون خبری که شما گفتید احتمالا چندان جدید نیست چون من اخبار های خارجی رو از رسانه های مختلف پی گیری میکنم چنین موردی رو ندیدم.
  • 5-✓ در مورد تاریخ من بخش اسیا اضافه میکنم.
  • 6-✓ میدونید اگر ما بخواهیم جز به جز کلیساها رو در موردشون صحبت کنیم خودش یک مقاله میشه؟من فکر کنم تا همین حد اشاره که مسیحیت در بعضی فرقه ها ازدواج رو رسمی میدونه کافی باشه.و توضیحات بیشترش در بخش ازدواج همجنسگرایان اومده مسلما خواننده با دیدن کشور هایی که ازدواج در اون رسمی هست متوجه میشه که دین رسمی اون کشور ازدواج همجنسگرایان رو قانونی میدونه.

در پایان لطف کنید اگر با جایی از پاسخ های من مخالفید بگید در غیر این صورت موافقتتون رو با گفته هام اعلام کنید تا من تغییرات رو انجام بدم. با تشکر♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC

  • ممنون
  • اگر جا دارد به مارک فیلی هم اشاره شود ولی اگر جا نیست که هیچ
  • نکته جالب اینجاست که به قدری این موضوع در گذشته در ایران رواج داشته که شاردن سیاح فرانسوی علت جمعیت کم ایران را (نسبت به مناطق مجاور)این می‌دونسته!
  • این خبر در یک سایت پزشکی به عنوان یکی از ده فاجعه پزشکی سال ۲۰۱۰ انتخاب شد.خبر جدید نیست .راستی به این هم اشاره شود بد نیست
  • ممنون
  • نه فقط چند کلیسای مطرح در دنیا وجود دارند کلیسای ارتدکس،کلیسای انگلیس،کلیسای رمبعضی‌هایشان هم به علت عجیب‌ترین مواضع باید باشند مثلا کلیسای کانتربری که تنها کلیسایی است که ازدواج را حلال(!) کرده‌است.در ضمن بابت بخش دوم اصلا با شما موافق نیستم همه جا ایران نیست که مذهب هرچه گفت همان را دولت اجرا کند(سکولاریزم) مثال نقض واضح اسرائیل است.راستی ترکیه هم اضافه شود بد نیست
  • دو نکته دیگه هم به نظرم اومد:بخش ایدز را به بخش بیماری‌های مقاربتی تغییر دهید و مطالبش هم بیشتر کنید.(سفلیس و هپاتیت از طریق اعمال همجنسگرایانه نیز منتقل می‌شود) و این نکته را هم ذکر کنید که اولین بار ایدز میان مردان همجنسگرای نیویورکی شایع شد.پیشنهاد دومم این است که برای اینکه مطالب مقاله کمی هم درباره سکسش هم مطلب داشته باشد(که اصلا ندارد!!) درباره J/O Clubs ها هم توضیح دهید(این را در کتاب Sex For Dummies خوانده‌ام شرمم می‌آید بیشتر توضیح دهم)باز هم ممنون:)امیرΣυζήτηση ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
بسیار عالی در اسرع وقت کار اصلاح رو شروع میکنم فقط به چند نکنه اشاره کنم:که همجنسگرایی قابل رواج نیست توی بخش همجنس بازی و همجنسگرایی بهش اشاره کردم این مطلبی رو که گفتید اگر به من منبعش رو بدید من سپاسگذار میشم.2- کدوم خبر به عنوان فاجعه انتخاب شده متوجه نشدم؟

3-در مورد سکس هم باید بگم که فکر نکنم سکس چیزی باشه که توی همجنسگراها و دگرجنسگراها متفاوت باشه مطلبی با درون مایه ها کلوب های شبانه همجنسگراها اضافه میکنم(jack off clubs ((: فکر کن!البته این چیزی نیست که بگید مختص گی ها باشه استریت ها هم از این چیزا دارند اونم به چه تنوعی!!!!! اصولا از این انسان دو پا هر کاری بر میاد چه گی چه استریت);) از پاسخگویی ممنون.♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۴۳ (UTC)

تشکر!۱-مسئله رواج همجنسگرایی با رواج لواط خیلی متفاوت است و تقریبا همچین چیزی است که در ایران کنونی هم اتفاق افتاده.منبعش کتاب «شاهدبازی در ادبیات فارسی» از سیروس شمیسا است که خودش هم علت رواج را نبود زن در جامعه می‌دانست.(استدلال مشابهی را در مورد عربستان و شیوع لواط در آنجا به خاطر عدم حضور زن در جامعه در کتاب خسی در میقات خواندم نمی‌دانم بیاید یا نه)-منظورم خبر خودکشی آن هفت گی بود-در آن منبع ذکر شده‌است که این کلوب‌ها بیشتر برای هوموها هستند اگرچه خودش هم تصریح می‌کند که استریت‌ها هم از این کارها می‌کنند ولی می‌گوید بیشتر مورد استفاده هوموهاست.راستی اون هم jerk نه jack(شاید من اشتباه کنم دوستان وارد نظر دهند):)امیرΣυζήτηση ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)
برای شلوغ نشدن اینجا جواب رو در بحثتون میدم:)♁گپBlue♂ ♀Earth ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
پرونده:Rainbow flag svg.png
پرچم رنگین کمان، از نشانه‌های همجنس‌گرایان است. هم‌چنین در کشورهای غربی، رستوران‌ها، بارها، کافه‌ها و یا مغازه‌هایی که گروه زیادی از همجنس‌گرایان از مشتریان‌شان هستند، از این نماد برای جلب مشتریان همجنس‌گرا استفاده می‌کنند.
یک زوج همجنس‌گرای مرد.
یک زوج لزبین، در حال بوسیدن یک‌دیگر در سائوپولو، برزیل.

همجنس‌گرایی یکی از گرایش‌های جنسی است که ویژگی آن تمایل زیبایی شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی منحصراً نسبت به جنس همگون با خود فرد است. همجنس‌گرایی به همراه دو گرایش دیگر جنسی، یعنی دگرجنس‌گرایی و دوجنس‌گرایی، جزو سه گرایش اصلی جنسی است. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد دگرجنس‌گرا و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، دوجنس‌گرا می‌گویند.[۱]

بر اساس اتفاق نظر علوم رفتارشناسی و جامعه‌شناسی و متخصصان سلامت و سلامت روانی همجنسگرایی فی‌نفسه نمونه‌ای معمولی و مثبت از اختلاف در گرایش‌های جنسی انسان می‌باشد.[۲]

امروزه برای اشاره به افراد همجنسگرای مرد از گی که از واژهٔ انگلیسی Gay آمده‌است استفاده می‌شود. اما برای اشاره به همجنس گرایان زن در زبان فارسی امروزی معمولاً واژه لزبین یا لِز به کار می‌رود که از واژهٔ انگلیسی Lesbian آمده‌است. البته در گفتار ایرانیان به همجنس‌گرایان زن، طَبَق‌زن گفته می‌شده‌است که به عمل طَبَق‌زنی اشاره داشته‌است. این لغت امروزه به‌ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پدیده همجنس گرایی از ابتدای تاریخ، با بشر همراه بوده‌است و در ادبیات و هنر جهان از زمان بسیار کهن، شاهد اشاراتی به این پدیده هستیم.ادیات توحیدی همچون یهودیت،اسلام و مسیحیت با همجنسگرایی مخالفت کرده اند هر چند که در این رابطه در بین متخصصان دینی اختلاف نظر وجود دارد و به عنوان مثال برخی از مسیحیان همجنسگرایی را گناه نمی دانند.[۳][۴][۵][۶]

مشخص کردن این که چند درصد از یک جمعیت همجنسگرا است به دلایل مختلفی برای پژوهشگران دشوار است.[۷] امروزه بر اساس بیشتر مطالعات در جوامع بین ٪۲ تا ٪ ۱۳ افراد جامعه همجنسگرا می‌باشد.[۸] [۹][۱۰][۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] بسیاری از همجنسگرایان زندگی سالم و تنظیم شده و شادی را دارند.[۱۶] همچنین اغلب همجنسگرایان در روابط عاطفی پایدار هستند. بر اساس مطالعات روان شناختی حس عاطفی در همجنسگرایان با حس عاطفی موجود در دگرجنسگرایان برابر است و تفاوتی ندارد.[۱۷] روابط و رفتارهای همجنسگرایانه همان‌گونه که مورد ستایش واقع شده‌است در طول تاریخ بسته به موقعیت و فرهنگ و زمان وقوع محکوم نیز گردیده‌است.[۱۸] از اواخر قرن ۱۸ میلادی جنبش‌هایی به منظور شناساندن و گرفتن حقوق قانونی برابر همچون حق ازدواج، اتحاد مدنی، سرپرستی فرزند، استخدام، خدمت در ارتش و دسترسی برابر به خدمات درمانی برای همجنسگرایان وجود داشته‌است.

همجنس‌گرایی از دید زیست‌شناسی

تئوری هورمونی پیش از تولد

زیست‌شناسی عصبی مغز در ایجاد حالت مردانگی کاملاً کشف شده‌است. استرادیول و تستوسترون که به وسیلهٔ آنزیم ۵-α ردوکتاز تبدیل به دی هیدروتستوسترون می‌شوند، عمل ایجاد حالت مردانگی را با اتصال به گیرنده‌های آندروژن (هورمون‌های جنسی مردانه که باعث ایجاد صفات ثانویه مانند ریش و کلفتی صدا می‌شوند) بر عهده دارند. تغییرات جسمی و روانی زمانی ظاهر می‌شوند که تعداد این گیرنده‌های آندروژن بسیار کم مانند نشانگان بی حسی آندروژنی*[۲] و یا بسیار زیاد باشد (مانند زنان مبتلا به پُریاختگی مادرزادی غدهٔ فوق کلیه*[۳]احتمالاً همجنسگرایی چه در مردان و چه زنان نتیجهٔ چنین دگرگونیهایی است.[۱۹]

تفاوت‌های فیزیولوژیکی همجنسگرایان

تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شده‌اند، مانند تحقیقات پیشگامانهٔ عصب شناس سیمون لوی، نشان می‌دهند که تفاوتهای قابل توجهی در فیزیولوژی مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا وجود دارد. این تفاوتها ابتدا خود را در مغز، گوش میانی، و حس بویایی آشکار می‌سازند. لوی در آزمایشی*[۴] دریافت که مغز ۱۰٪ از مردان همجنسگرای مورد آزمایش تفاوت فیزیولوژیکی آشکاری با همان بخش‌ها در مردان دگرجنسگرا دارد[۲۰]. گاهی نتایج این تحقیقات را به این معنا می‌گیرند که همجنسگرایی در افراد پدیده‌ای مادرزادی است. با این حال خود «لوی» می‌گوید:: «تحقیقات من ثابت کنندهٔ یک دلیل ژنتیکی برای همجنسگرایی نیستند. من هیچ قسمتی از مغز را به عنوان یک مرکز همجنسگرا کننده معرفی نکرده‌ام. INAH-۳ بیشتر مانند حلقه‌ای از زنجیرهٔ هسته‌های شکل دهندهٔ رفتارهای جنسی مردان و زنان عمل می‌کند تا یک هستهٔ همجنسگراکننده... و از آنجا که من مغز افراد بالغ را مورد مطالعه قرار داده‌ام هیچ دلیلی وجود ندارد که نتیجه بگیریم این تفاوتها مادرزادی بوده‌اند و بعد از تولد به وجود نیامده‌اند.[۲۱]» تحقیقات لوی مورد انتقادهایی قرار گرفت که یکی از دلایلش انتخاب مردان همجنسگرایی بود که به علت بیماری ایدز جان خود را از دست داده بودند، در حالی که دگرجنسگراهای مورد مطالعه به این بیماری مبتلا نبودند. مقایسه‌ای که بین اندازهٔ INAH-۳ در افراد مبتلا به ایدز دگرجنسگرا و همجنسگرا انجام شد (با وجود کوچک بودن جامعهٔ آماری) نشان داد که اندازهٔ این بخش از مغز در هر دو آنها مشابه‌است. البته باید توجه داشت که هیچ مدرکی مبنی بر تأثیر ابتلا به ایدز بر اندازهٔ INAH-۳ یافته نشده‌است. تحقیقات در زنان هنوز به هیچ نتیجه مشابهی منتهی نشد.

بعضی از تحقیقات اخیر حاکی از ارتباط تعداد برادرهای بزرگ‌تر با همجنسگرایی فرد می‌باشد. بلانکارد و کلاسن[۲۲] در سال ۱۹۹۷ اعلام کردند هر برادر بزرگ‌تر احتمال همجنسگرایی فرد را تا ۳۳٪ بالا می‌برد[۲۳]. این یافته طبق گفتهٔ بلانکارد «یکی از معتبرترین یافته‌های اپیدمیولوژیکی است که تا به حال در رابطه با گرایشهای جنسی کشف شده‌است.» بر طبق این یافته، گفته می‌شود که هر جنین مذکر در مادر واکنشی ایمنی ایجاد می‌کند و این واکنش با جنین بعدی تشدید می‌شود. این جنینها آنتی ژن H-Y را که نفش آنها در تغییرات جنسی مهره‌ها تقریباً ثابت شده‌است تولید می‌سازند[۲۴] و این همان آنتی ژنی است که آنتی بادی مادری H-Y به آن واکنش داده و نیز یاد آوری (از نظر ایمنی شناختی) می‌نماید. سپس آنتی بادیهای H-Y تولید شده توسط مادر به جنین حمله می‌کنند و کارایی آنتی ژنهای نامبرده را در ایجاد حالات مردانه در مغز جنین پایین می‌آورند. از این موضوع با نام «اثر ترتیب تولد برادر»*[۵] یاد می‌شود.

در مطالعاتی که پسرهای رشد یافته با برادر بزرگ‌تر را با آنها که جدا از برادران رشد کرده بودند مقایسه می‌کرد، کشف شد که تنها متولد شدن از مادری که برای چندمین بار پسری به دنیا می‌آورد احتمال همجنسگرا بودن را در افراد افزایش می‌دهد و بزرگ شدن در کنار برادران دخالت چندانی در این مسأله ندارد[۲۵] جالب اینجاست که این موضوع فقط در مردان راست دست صادق است [۲۶]. درباره زنان نتایج مشابه یا قابل توجهی یافت نشده‌است.

پزوهش‌های جدید اثبات کرده‌است مغز مردان همجنسگرا به مغز زنان دگر جنس گرا و مغز زنان همجنسگرا به مغز مردان دگر جنس گرا شبیه‌است.[۲۷]

ژنتیک

از منظر ژنتیکی تئوری‌های کمی به منظور توضیح یک ژن مستقیم برای همجنسگرایی وجود دارد هرچند یک وجود «ژن گی» یک باور عمومی در میان جامعه‌است. دیدگاه فراگیر در میان دگرباشان جنسی ان است که ان‌ها از همان ابتدای تولد همجنسگرا به وجود امده‌اند. براساس پاره از پژوهش‌ها ثابت شد که ترتیب چینش ژنوم مادر می‌تواند بر گرایش جنسی فرزند تاثیر گذار باشد. کشف این موضوع که در نشریه Human Genetics به چاپ رسید به اندیشه وجود ژنی مستقل برای همجنسگرایی یعنی «ژن گی» را دامن زد. پژوهشگران در این تحقیق کروموزم غیرفعال X را در ۹۷ مادر دارای فرزند همجنسگرا و ۱۰۳ مادر دارای فرزند دگرجنس گرا مورد آزمایش قرار دادند.[۲۸] با این وجود برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که ژنی تحت عنوان «ژن گی» وجود ندارد بلکه رفتار همجنسگرایانه معلول عملکرد چندین ژن است.[۲۹]

در سال ۲۰۱۰ گروهی از محققان کره‌ای موفق شدند که با حذف ژنی که با رفتارهای تولید مثلی مرتبط بود گرایش جنسی موش‌های ماده را تغییر دهند. موش‌های ماده مورد آزمایش از آن پس به موش‌های جنس موافق خود علاقه نشان می‌دادند و موش‌های نر را پس می‌زدند و از بوئیدن ادرار موش‌های نر خودداری می‌کردند؛ این در حالی بود که موش‌هایی که این ژن را حفظ کرده بودند به موش‌های نر واکنش نشان می‌دادند. مسئول این پروژه در این باره گفت: «نبود این ژن باعث می‌شود مغز موش‌ها همانند مغز موش‌های نر عمل کند.»[۳۰]

رفتار همجنس‌گرایانه در حیوانات

قوهای سیاه همجنسگرا
روی و سیلو ۲ پنگوئن همجنسگرای باغ وحش نیویورک:هنگامی که تخمی واقعی در زیر انها گذاشته شده از جوجهٔ به دنیا امده همانند فرزند خودشان نگهداری نمودند.

رفتارهای همجنسگرایانه و دوجنسگرایانه تاکنون در ۱۵۰۰ گونه جانوری - از پستانداران گرفته تا خرچنگ‌ها و کرم‌ها - مشاهده شده ولی تصور می‌شود که رقم واقعی بسیار بیشتر از این باشد. رفتارهای همجنس‌گرایانه بخصوص در حیوانات گله‌زی با زندگی گروهی پیچیده شایع‌تر است و نقشی اساسی در زندگی آنان بازی می‌کند. معروف‌ترین حیوان همجنس‌گرا بونوبو یکی از نزدیک‌ترین خویشاوندان انسان است. این گونه از شمپانزه به‌کلی دوجنس‌گرا است.[۳۱] جانت مانن*[۶]، پروفسور دانشگاه جورج تاون*[۷] صریحاً این نظریه را مطرح کرده‌است که همجنسگرایی، لااقل در دلفینها مزیتی است که در اثر تکامل به وجود آمده و حملات و تجاوزهای داخل گونه‌ای را خصوصاً در نرها کاهش می‌دهد.[۳۲]مشاهده رفتارهای همجنسگرایانه در حیوانات دلیلی مستحکم بود برای رد ادعای گناه در برابر طبیعت همچنین با استدلال به وجود همجنسگرائی در حیوانات در دادگاه عالی امریکا قوانین ضد همجنسگرایانه ۱۴ ایالت امریکا ملغی اعلام گردید.[۳۳]

  • بعضی پنگوئنهای نر تمایل به تشکیل جفت با نرهای دیگر و لانه سازی مشترک با آنها دارند. در این مواقع از یک سنگ به عنوان جایگزین تخم استفاده می‌شود. در سال ۲۰۰۴ پارک مرکزی حیوانات*[۸]واقع در ایالات متحده آمریکا، سنگ یادشده را با یک تخم بارور جایگزین کرد که زوج نر آن را به عنوان فرزند خود بزرگ کردند [۳۴]. باغ وحشهای آلمانی و ژاپنی نیز گزارشهایی دربارهٔ همجنسگرایی بین پنگوئن هایشان منتشر کرده‌اند. این پدیده همچنین در زیستگاه آبی کلی تارلتون*[۹] در آوکلند نیوزیلند مشاهده شده‌است.
  • معاشقه و دخول کامل در روابط گاوهای نر، خصوصاً گاومیش کوهان دار آمریکایی*[۱۰] معمول است. روابط اینچنینی در ماده‌های نوع دیگری از گاوها*[۱۱] رواج دارد.
  • همجنسگرایی در گوسفندان (که در ۶ تا ۱۰٪ قوچها دیده می‌شود)همراه با تفاوت در حجم بخش‌های معینی از مغز و فعالیتهای شیمیایی است. مطالعاتی که توسط مجلهٔ درون ریز شناسی انجام شد، نشان داد عوامل فیزیولوژیکی و زیست شناختی تأثیرگذارند.[۳۵] نتایج این بررسیها با بررسیهایی که لوی روی نمونه‌های انسانی انجام داد مشابه‌است.
  • گوسفندان نر کوهی آمریکایی *[۱۲] نیز از این نظر به دو دسته تقسیم می‌شوند: آنها که درگیر روابط همجنسگرایانه می‌شوند و گروه دیگر که اینگونه نیستند.[۳۶][۳۷]
  • در میان کبوتران نیز هم‌جنس‌گرایی نرها دیده می‌شود.[۳۸]کبوتربازان اصطلاحاً به این جفت کبوتران جناق می‌گویند.

علاوه بر موارد ذکر شده همجنسگرایی در موجوداتی همچون مارمولک سنجاقک شیرها و حتی حشراتی که در رختخواب زندگی می‌کنند دیده شده‌است.[۳۹]

  • یک چهارم جفتهای قوی سیاه همجنسگرا هستند (اکثرا مذکر) این جفت‌ها با دزیدن لانه‌ها و تخم‌های دیگر از ان‌ها نگهداری کرده و از جوجه به دنیا امده همانند جوجه خود مراقبت می‌کنند در برخی دیگر از موارد جفتهای نر همجنسگرا با یک قوی ماده رابطه برقرار کرده و پس از اینکه قوی ماده تخم گذاشت او را فراری می‌دهند.[۴۰][۴۱]

تفاوت‌های زیست شناختی همجنسگرایان با دگرجنسگرایان

  • بر اساس گزارشات مردان هجنسگرا آلت تناسلی ای بزرگتر و قطورتر از مردان دگرجنسگرا دارند.[۴۲]
  • نیمکره‌های مغز در مردان همجنسگرا و زنان دگرجنس گرا نسبت به هم موزون است در حالی که نیمکره راست زنان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا نسبت به نیکره چپ بزرگتر است.[۴۳]
  • بوی حاصل از زیر بغل در مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا متفاوت است.[۴۴]
  • مردان و زنان همجنسگرا نسبت به دگرجنسگرایان بیشتر چپ دست هستند.[۴۵][۴۶][۴۷]

روانشناسی همجنس‌گرایان

برای اولین بار هنگامی که واژه همجنسگرایی در ادبیات روانشناسی به وجود امد روانشناسان به دنبال عاملی ذاتی به عنوان ریشه این پدیده بودند . بیشتر نوشته‌ها در مورد "سلامت روان و بیماران همجنسگراً بر روی افسردگی سوءمصرف مواد و خودکشی درمیان همجنسگرایان تمرکز کرده بود. هرچند که چنین مواردی درمیان دگرجنسگریان نیز وجود دارد اما با این حال بحث پیرامون ارتباط بین همجنسگرایی و موارد فوق تا سال ۱۹۷۳ هنگامی که همجنسگرایی از لیست بیماری‌های روانی خارج شد ادامه داشت وپس از ان روانشناسان دلایل مواردی همچون خودکشی در میان همجنسگرایان راناشی از تبعیض‌های اجتماعی , نگرش‌های منفی و موارد دیگر ذکر نمودند.[۴۸]

در ابتدای قرن بیستم، مباحثی نظری پیرامون تحلیل روانی درگرفت که ادعا می‌کرد در همهٔ افراد طی نمو روانی، دوجنس گرایی به وجود می‌آید. مطالعات عددی آلفرد کنزی*[۱۳] در سال ۱۹۴۰ و همچنین دکتر فریتز کلین*[۱۴] در سال ۱۹۸۰ تأیید کنندهٔ این نظریات بودند.

مطالعات تازه که با چاپ کتابهای آلفرد کنزی با نامهای «رفتارهای جنسی انسان مذکر»*[۱۵] و «رفتارهای جنسی انسان مؤنث»*[۱۶] به نتایج مهمی منتهی شد، بیانگر این بود که اکثر مردم در مقاطعی دارای تجربیات و یا عواطف همجنس گرایانه بوده‌اند. پژوهشهای علمی معاصر ادعا می‌کنند که اکثریت جامعه انسانی تمایلات دوجنس گرایانه دارند. گرایش جنسی برخلاف آنچه بیشتر مردم تصور می‌کنند یک متغیر گسسته نیست که به ۲ گروه «دگرجنس گرا» و «همجنس گرا» تفکیک شود، بلکه متغیری پیوسته‌است که خصوصیات مابین این گروه‌ها را نیز داراست. گزارشات «کنزی» نشان می‌دهند که حدود ۴ درصد از بالغین آمریکایی برای تمام عمر منحصراً همجنس گرا هستند و حدود ۱۰ درصد نیز در مقاطعی از زندگی رفتارهای همجنس گرایانه بروز داده‌اند. با این حال درصد افرادی که به طور برابر با هر دو جنس رابطه دارند کمتر از میزان مورد انتظار است. این می‌تواند به علت فشارهای اجتماع بر افراد باشد که آنها را مجبور می‌کند بر خلاف غرایز درونی خود و به طور ناخودآگاه برچسبهای مطلق هویت جنسی را از قبیل «همجنس گرا» یا «دگرجنس گرا» بپذیرند..[۴۹]

کنزی، به همراه فعالان گروه‌های LGBT بر جنبه‌های تاریخی و سیالیت گرایشهای جنسی تأکید می‌کرد. مطالعات کنزی همچنین نشان داد که گرایش جنسی در دوران حیات فرد در جهات مختلف رشد می‌کند و ندرتاً (و نه لزوماً) امکانات جذب شدن به جنسیت متفاوتی را فراهم می‌کند. بسیار نادر است که شخصی گرایش‌های جنسی خود را تغییر دهد و همچنین بعید است که این اتفاق نادر در صورت رخ دادن «داوطلبانه» باشد. اما گاهی تمایلات جنسی گسترش می‌یابند و یا دستخوش تغییر شده و جوهرهٔ متفاوتی پیدا می‌کنند. نظریه فراهنجار*[۱۷] ایده‌های «ساختار اجتماعی» را مرتبط با قضیه می‌داند و معتقد است باید به تمایلات جنسی تنها در چهارچوب تاریخی آن نگریست. در این نگاه، گرایش جنسی محصول تأثیرات جامعه‌است و یک ویژگی تحت کنترل انسان و ارادهٔ او محسوب نمی‌شود.

بیشتر روانشناسان با نتایج کلی آزمایشات کنزی موافقند و به رشتهٔ پیوستهٔ تمایلات جنسی عقیده دارند، که در آن افراد کاملاً همجنس گرا و کاملاً دگرجنس گرا در دو انتهای بردار و اقلیت قرار دارند و اکثریت را دوجنس گرایان تشکیل می‌دهند. بعلاوه تقریباً همهٔ روانشناسان هم عقیده‌اند که گرایش جنسی در سنین پایین شکل می‌گیرد و به طور ارادی قابل تغییر نیست.

البته بعضی دیگر از تحقیقات اسلوب کاری کنزی را زیر سؤال می‌برند و نتایج این آزمایش را در برآورد تعداد همجنس گرایان و دگرجنس گرایان اغراق آمیز می‌دانند. آنها دلیل خود را انتخاب افراد نامناسب برای تحقیق (که شامل همجنس گریان و زندانیهایی که بعضاً متهم به تجاوزهای جنسی بوده‌اند می‌شود) بیان می‌کنند.*[۱۸] *[۱۹] به هر حال نظریات کنزی در رابطه با «رشته پیوستهٔ تمایلات جنسی» هنوز مورد قبول است و با یافته‌های تحقیقات زیست‌شناسی انجام شده بر تفاوتهای ساختاری مغز افراد و حیوانات دارای گرایش‌های جنسی مختلف سازگاری دارد.

روابط پدر- پسر و شکل‌گیری رفتارهای جنسی

بخش بزرگی از تحقیقات معمولاً به بررسی روابط فرزند- والد و تأثیر آن بر مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا می‌پردازد و احتمال رابطه‌ای بین «فقدان پیوند عاطفی بین والد همجنس» و «شکل گیری همجنس گرایی در پسر» را پیشنهاد می‌دهند. مطالعات زیادی ادعا می‌کنند که مردان همجنس گرا در دوران کودکی خود کمتر از همسالان دگرجنس گرایشان مورد علاقه یا توجه پدرانشان بوده اند*[۲۰] «بیبر»*[۲۱] در سال ۱۹۷۶ اظهار داشت:

«از سال ۱۹۶۲ که کتابم منتشر شد تا به حال بر روی ۱۰۰۰ همجنس گرا و ۵۰ جفت از والدینشان مطالعه کرده‌ام والگوی مشابهی در ۹۰٪ آنان یافته‌ام. در تمام مدت آزمایش، حتی یک مرد همجنسگرایی که پدرش اخلاق سازنده و رفتار مهرورزانه داشته باشد ندیده‌ام. پسری که پدرش به او احترام می‌گذارد و عشق می‌ورزد هرگز همجنس گرا نمی‌شود. من به این نتیجه رسیده‌ام که رفتار والدین بر انتخاب تمایل جنسی کودکان بسیار تأثیر می‌گذارد.»

بیبر بعدها در سال ۱۹۷۶ گفته‌های خود را این گونه ادامه داد:
«ما همواره گفته‌ایم که یک پسر که پدری با اخلاق سازنده و مهرورزانه دارد هرگز همجنس گرا نمی‌شود. باید توجه داشت که عکس این گزاره صحیح نیست و هر پسری که پدرش اخلاق مخرب دارد لزوماً همجنس گرا از آب در نمی‌آید.»

این گزارشات، مخصوصاً به علت جابجا کردن علت با اثر زیر سؤال رفته‌اند. به عبارت دیگر علاقهٔ مردان همجنس گرا به داشتن رابطهٔ مستحکم تر با مادر، علت همجنس گرایی نیست، بلکه نتیجهٔ آن است. انجمن روانشناسی آمریکا نیز این نتایج را رد کرده‌است و اظهار داشته که در جوامع مختلف همجنس گرایان درصد مشابهی از جامعه را تشکیل می‌دهند. در حالی که اگر روابط خانوادگی دارای چنان تأثیری بود، در جوامعی با فرهنگ خانوادهٔ متفاوت این میزان می‌بایست متفاوت باشد. این تئوری هم چنین عاجز از توضیح وجود همجنس گرایی در یونان باستان، ژاپن قبل از مدرنیته، و فرهنگهای دیگر است و دلیلی برای همجنس گرایی در حیوانات ارائه نمی‌کند و مثلاً قادر به توضیح دادن این سؤال نیست که چرا در گونهٔ قوی سیاه استرالیایی تنها والدین جوجه‌ها زوجهای نر محسوب می‌شوند؟

یافته‌های مطالعات بر حیوانات همجنس گرا به موازات یافته‌های موارد انسانی پیش می‌روند. مطالعاتی که بر روی مغز قوچهای همجنس گرا انجام شده نشان می‌دهد آن بخش از مغز که در شکل گیری رفتارهای همجنس گرایانه نقش دارد، نسبت به دگرجنس گرایان همان تفاوتهایی را نشان می‌دهد که در موارد انسانی دیده می‌شود.[۵۰]

اصلاح رفتار

بعضی درمانگرها، گروه‌ها، یا مؤسسات ادعا می‌کنند قادر به کمک به همجنس گرایان برای غلبه بر رفتارهای همجنس گرایانهٔ خود هستند. اکثر آنها پیروان ادیان ابراهیمی هستند که در مسلک آنان همجنس گرایی غیرطبیعی و گناه‌است و یک گرایش جنسی نامطلوب به حساب می‌آید. این نوع روان درمانی در جهت حذف علایق همجنس گرایانه و توسط افرادی که همجنس گرایی را یک اختلال یا گناه تلقی می‌کنند استفاده می‌شود. این افراد معتقدند که همجنس گرایی اصولاً نوعی گناه‌است و از طریق توبه و ایمان می‌توان آن را از بین برد.

تاکنون هیچ سند علمی و معتبری بدست نیامده که حاکی از «درمان» موفق یک همجنس گرا و تبدیل او به یک دگرجنس گرا باشد و حتی برخی افراد در اثر چنین «درمان»هایی دچار صدمات خطرناک و جدی شده‌اند.[۵۱] با این حال طرفداران درمان همجنس گرایی به افرادی اشاره می‌کنند که به زعم آنها «موفق» شده‌اند.[۵۲]. به هر جهت تنهٔ اصلی جامعهٔ پزشکی و روانشناسی این ادعاها را مردود می‌داند و تلاش برای تغییر گرایش جنسی را بی اثر و بالقوه خطرناک تلقی می‌کند.

طبیعت در برابر تربیت

این که بین عوامل روان شناختی و عوامل زیست شناختی کدام بر همجنس گرایی مؤثرتر است مسأله ایست که همواره عامل بحثهای بسیار شده‌است. از این عوامل می‌توان به عوامل ژنی و یا هورمونهای مؤثر بر جنین نام برد. از نظر تاریخی فروید و روانشناسان دیگری در شاخهٔ روانکاوی معتقد بودند که تجربیات دوران کودکی در شکل گیری گرایشهای جنسی مؤثرند. به عنوان مثال فروید معتقد بود که نوجوانان همگی همجنس گرا هستند و پس از گذراندن مراحلی دارای حالات دگرجنس گرایی می‌شوند و آنها که همجنس گرا می‌مانند به علت مواجهه با یک مانع یا حادثهٔ بازدارنده، تکامل جنسی خود را به اتمام نرسانده‌اند. او همچنین معتقد بود که بعضی افراد که این دورهٔ تکامل جنسی را بدون هیچ مشکلی طی کرده‌اند نیز همچنان در درون خود به صورت پنهان و به درجات متفاوت دارای تمایلات همجنس خواهانه هستند. کشفیات مدرن علمی و پزشکی تأکید بر زیست شناختی بودن عوامل همجنس گرایی و رفتارهای همجنس گرایانه در کودکی دارند و این عوامل شامل عوامل ژنتیکی و یا کسب شده در رحم مادر می‌باشند. ناگفته نماند که همین پیش زمینه‌های زیست شناختی همجنس گرایانه‌است که در کودکی شرایط ایجاد عوامل روانشناختی را مهیا می‌کند. [۵۳]

همجنس‌گرایی در طول تاریخ

پرونده:Niankh.jpg

در اروپا

قدیمی ترین مستندات در رابطه با همجنسگرایی مروط به یونان باستان می‌باشد. سافو شاعری زن از جزایر لزبو متعلق به یونان باستان بوده که در اشعارش رابطه‌های عشقی را به دختران و زنان تعمیم داده‌است و واژه لزبین نیز در اشاره به همجنسگرایان زن سرچشمه گرفته از همین مورد است. [۵۴]هادریان امپراطور روم باستان نیز دارای تمایلات همجنس خواهانه بوده وی بر اساس روایات با سردار سپاهش انتونیوس دارای روابطی نزدیک و عاطفی بوده‌است.[۵۵]

درایران

مینیاتور دو عاشق اثر رضا عباسی.

در ایران باستان با همجنسگرایی و روابط همجنسگرایانه در مکان‌های زیادی همچون دیرها، کاروان سراها، حمام‌ها و پادگان‌های نظامی برخوردی صورت نمیگرفته و مجاز بوده‌است همچنین در دوران صفویه مکانی به نام امرد خانه برای روسپیان مرد وجود داشته‌است. این مکان از پیشتر نیز وجود داشته اما توسط حکومت توسط حکومت صوفی قانونی شده و حتی مالیات نیز پرداخت می‌نموده‌است.[۵۶]شاعران ایرانی ای همچون سعدی.[۵۷] و جامی.[۵۸] دارای اشعاری با «مضامین همجنس‌خواهانه» می‌باشند. در دوران هخامنشیان وساسانیان مجازات رابطه با همجنس، اعدام بوده‌است.[۵۹]

در دوران محمد رضا پهلوی اخرین شاه ایران طبقات بالای اجتماعی جامعه نسبت به مساله همجنسگرایی از خود انعطاف نشان می‌دادند حتی بعضی از اخبار نیز ازدواج همجنسگرایان را پوشش خبری می‌دادند. در این دوران برخی از افراد پیشنهاد پیدایش جنبش‌های مدنی همجنسگرایان را به مثال جنبش‌های غربی نیز دادند. علاوه بر این در برخی از کلوب‌های شبانه دوران پهلوی رفتارهای همجنس خواهانه تحمل می‌گشت. هر چند در دوران پهلوی همجنسگرایی همچنان یک نوع تابو به حساب می‌آمد و هیچ مرکزی برای مشاوره به جوانانی که در مورد گرایش جنسی خود دچار سردرگمی شده بودند وجود نداشت.[۶۰]

تاریخ همجنس‌گرایی در قلمروی اسلامی

ابوالحسن خان ایلچی شیرازی (۱۱۹۰ تا ۱۲۶۲ ق. /۱۷۷۶ تا ۱۸۴۶ م)، سیاست‌مدار مشهور ایرانی و وزیر امور خارجهٔ دولت قاجار در زمان فتحعلی شاه در سفرنامهٔ خود هنگام توصیف «توغات» - یکی از شهرهای عثمانی (و یا به‌قول خودش، روم)، در بخشی که وارد حمام عمومی می‌شود، گزارشی از لواط سپاهیان ینی چری با پسربچگان ارمنی را که به چشم خود شاهد بوده‌است، ارائه می‌دهد.*[۲۲] در ایران پس از اسلام واژه شاهد بازی در ادبیات ایران بسیار خودنمایی می‌کند و آن را مترادف همجنسگرائی می‌دانند اما این در حالی است که این واژه اشاره به رابطه با پسران نوجوان دارد.[۶۱]

وضعیت قانونی و حقوقی همجنس گرایی در کشورهای مختلف

وضعیت حقوقی همجنس‌گرایی در جهان
  همجنسگرایی مجاز اما قانون خاصی برای آن تدوین نشده
قانونی
  ازدواج همجنس‌گرایان مجاز است
  گونه‌های دیگری از زندگی مشترک
  به رسمیت شناختن ازدواج همجنسگرایان در خارج
غیرقانونی
  کیفر سبک
  کیفر سنگین
  حبس ابد
  مجازات مرگ

آسیا

خاورمیانه

در اسرائیل، حقوق شهروندی همجنس‌گرایان به رسمیت شناخته شده‌است.[۶۲] در تصویر، کارنوال سالیانه همجنس‌گرایان در شهر تل‌آویو.

در اکثر کشورهای اسلامی در خاورمیانه، با هم‌جنس‌گرایان برخورد می‌شود. با این وجود، جامعه همجنس‌گرایان اسرائیل دارای آزادی‌های وسیع اجتماعی در این کشور هستند، هرچند برخی گروه‌های مذهبی محافظه‌کار در اسرائیل با این آزادی‌ها مخالفند.[۶۳]

در قوانین کنونی ایران، همجنس‌گرایی و لواط مترادف یکدیگر تعریف شده‌اند و در صورت انجام عمل جنسی بین دو مرد، در حضور چهار شاهد عادل و یا چهار مرتبه اقرار از سوی کسانی که لواط کرده‌اند به این عمل در دادگاه، بنا به احکام اسلامی که مبنای قانون مجازات در جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند حکم اعدام برای هر دو طرف اجرا می‌گردد.

در قوانین ایران، گرایش همجنس‌گرایانه زنان تحت عنوان «مساحقه»، عملی مجرمانه تعریف شده‌است. مادهٔ ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی، مساحقه را این طور تعریف کرده‌است: «مساحقه، هم‌جنس‌بازی زنان است با اندام تناسلی». در موضوع مساحقه جرم به فعل دو زن بستگی دارد. به موجب مادهٔ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی: «هرگاه دو زن که با هم خویشاوندی نسبی نداشته باشند بدون ضرورت، برهنه زیر یک پوشش قرار گیرند به کمتر از صد تازیانه تعزیر می‌شوند. در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر در مرتبهٔ سوم به هر یک صد تازیانه زده می‌شود».[۶۴]در صورت تکرار جرم، مرتکب را اعدام می‌کنند.[۶۵]

اروپا

اکثر کشورهای اروپا در عین به رسمیت شناختن همجنس گرایی قوانین خاصی نیز برای آنها تدوین کرده و یا در حال انجام آن هستند.به عنوان مثال پارلمان پرتغال لایحه‌ای را در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۱۰ برای قانونی کردن ازدواج همجنس گرایان تصویب کرده اما قبول کردن فرزند توسط این زوج‌ها را رد کرده‌است. این لایحه با حمایت حزب حاکم سوسیالیست و سایر احزاب چپ به تصویب رسید.[۶۶] علاوه بر این عضویت در اتحادیه اروپا نه تنها ملزم به نداشتن قوانین ضد همجنسگرایانه‌است بلکه با توجه به پیمان آمستردام کشور‌های خواهان عضویت باید دارای قوانین ضد تبعیضی علیه همجنسگرایان نیز باشند.[۶۷]

قاره آمریکا

ایالات متحده آمریکا

در اکثر ایالت‌های آمریکا، همجنس‌گرایان دارای مشروعیت بوده و حتی در برخی ایالات، همجنس‌گرایان دارای حق قانونی ازدواج با یک‌دیگر هستند. جورج بوش، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا که دارای تعصبات مذهبی بود، خواستار ممنوعیت ازدواج همجنس‌گرایان در سراسر آمریکا بود و به این منظور لایحه‌ای را برای ممنوع‌کردن ازدواج همجنس‌گرایان به مجلس سنا ارائه نمود، اما این لایحه توسط نمایندگان سنای آمریکا رد شد.[۶۸][۶۹]

در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، با رای مجلس سنای ایالات متحده آمریکا، حضور همجنس‌گرایان در نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا مجاز شد. قانون «نپرس، نگو» که برای سال‌ها مانع از اعلام گرایش همجنس‌گرایانه برخی سربازان ارتش آمریکا بود، با رای موافق ۶۵ عضو سنا و به رغم مخالفت ۳۱ سناتور عضو حزب جمهوری‌خواه باطل شد.[۷۰]

آمریکای لاتین

بر طبق تصویب قانون توسط مجلس سنای آرژانتین در این کشور همجنس گرایان اجازه ازدواج با یکدیگر و قبول کردن فرزند را دارند. کلیسای کاتولیک و گروهای مذهبی به این قانون معترض هستند.[۷۱]

آفریقا

آفریقای جنوبی تنها کشور در قاره آفریقا است که علاوه بر این که ازدواج همجنس‌گرایان در آن کشور قانونی است، همجنس‌گرایان حق به سرپرستی گرفتن فرزند را نیز دارند و قوانین ضد تبعیض، حامی و ضامن حقوق شهروندی آن‌ها می‌باشد.[۷۲][۷۳]

ازدواج همجنسگرایان و حق سرپرستی فرزند

رئیس جمهور آرژانتین در حال امضای قانون ازدواج همجنسگرایان

ازدواج همجنسگرایان ازدواجی است که به صورت رسمی و یا اجتماعی بین دو فرد همجنس صورت می‌گیرد. ازدواج همجنسگرایان در جوامع مختلف از نظر حقوقی , حق مدنی و دینی مطرح می‌گردد.[۷۴]دانمارک اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را تحت عنوان اتحاد مدنی [۷۵]و با حقوقی پایین تر نسبت به ازدواج قانونی نمود و هلند اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را به صورت مذهبی و با حقوق برابر ازدواج دگرجنسگرایان قانونی نمود.[۷۶] [۷۷]اما با این حال اکثر سازمان‌های مذهبی(بسته به نظرات دینی خود) از دادن حق سرپرستی فرزند، استخدام و دیگر مزایا به زوج‌های همجنسگرا خودداری می‌کنند.[۷۸] [۷۹]

بسیاری از کشورهایی که ازدواج همجنسگرایان را به نحوی همانند اتحاد مدنی یا ازدواج رسمی قانونی کرده‌اند به همجنسگرایان اجازه به سرپرستی گرفتن فرزند را هم می‌دهند. برپایه گزارشات در بین سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۰ شش تا چهارده میلیون فرزند تحت سرپرستی پدر گی یا مادر لزبین بوده‌اند و هشت تا ده میلیون فرزند نیز توسط سرپرستان همجنسگرا بزرگ شده‌اند.[۸۰]سرپرستی فرزند توسط همجنسگرایان می‌تواند هزینه‌ای بین صفر تا سی هزار دلار در پی داشته باشد.[۸۰] شیوه‌های مختلفی برای اجازه به همجنسگرایان برای سرپرستی فرزند وجود دارد در برخی کشور‌ها تنها فرد مجرد قادر به سرپرستی فرزند می‌باشد و در برخی دیگر تنها زوج‌هایی که ازدواج کرده‌اند چنین حقی دارند در برخی دیگر در صورتی که یکی از زوج‌های همجنسگرا پدر یا مادر واقعی فرزند باشد می‌تواند سرپرستی او را به همراه شریک زندگی اش بر عهده بگیرد.[۸۱]

همجنسباز و همجنسگرا

در گویش خیابانی، از افراد همجنس‌گرا - زن یا مرد - با عنوان تحقیرآمیز «همجنس‌باز» یاد می‌شود، همچنین واژه‌های دیگری نیز در گفتار عوام برای اشاره به افراد همجنس‌گرا وجود دارد که معمولاً تحقیرآمیز و محکوم‌کننده هستند؛ به عنوان مثال همجنس‌گرایان مرد در زبان فارسی با عناوین چون اِواخواهر، اُبنه‌ای (شخص مفعول در عمل جنسی همجنس گرایان) و عناوین زننده‌تر خوانده می‌شوند.[۸۲][۸۳] باور عموم بر این است که تفاوتی بین همجنس باز و همجنس گرا وجود ندارد در حالی که به تصریح روانشناسان و کارشناسان اجتماعی همجنس‌باز کسی است که تنها برای ارضای میل جنسی خود به سکس با همجنس روی آورده ولی همجنسگرا کسی است که نسبت به همجنس خود علاوه بر کشش جنسی حس عاطفی و دلبستگی نیز دارد.[۸۴]همجنسگرایی انتخاب و یا شیوه زندگی نیست و این تصور که همجنسگرایی قابل سرایت و رواج است اشتباه و کاملا نادرست است چرا که همجنسگرایی فرایندی است که نتیجه بر هم کنش عوامل زیستی و محیطی می‌باشد. [۸۵] [۸۶]

همجنسگرا هراسی

همجنسگرا هراسی یا هوموفوبیا واژه‌ای است که در برگیرنده نگرش و احساسات منفی نسبت به همجنسگرایان یا دو جنسگرایان و یا در برخی موارد نسبت به دوجنسه‌ها است. همجنسگرا هراسی می‌تواند در رفتارهایی همچون تبعیض و یا خشونت نسبت به افراد غیر دگرجنسگرا خود را نشان دهد.[۸۷][۸۸] به عنوان مثال همجنسگرایان یکی از هدف‌های هلوکاست در زمان آلمان نازی را تشکیل می‌دادند.[۸۹] در ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۰۳ مجلس قانون گذاری آلمان تصویب کرد در یکی از معروف ترین خیابان‌های برلین به یاد همجنسگرایانی که در اردوگاه‌های کار اجباری جان خود را از دست داده بودند در نزدیکی بنای یادبود قربانیان هلوکاست یادمانی برایشان نصب گردد.[۹۰]در سال ۱۹۹۸ قتل متیو شپارد دانشجوی امریکایی به دلیل همجنسگرا بودنش توجهات زیادی را در سطح جهانی به خود جلب کرد.[۹۱]در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۰ سازمان ملل رای به قطعنامه‌ای ضداعدام داد که در آن اعدام افراد بر پایه گرایش جنسی محکوم می‌شود هرچند که اشاره به همجنسگرایان در این قطعنامه در ابتدا به دلیل مخالفت کشور‌های اسلامی با واژه اعدام بر پایه هرگونه تبعیض جایگزین شد،اما پس از درخواست ایالات متحده مبنی بر بازگشت اشاره صریح به نام همجنسگرایان این قطعنامه بار دیگر به رای گذاشته شد و تصویب گشت.[۹۲]

همجنس‌گرایی و مذهب

سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام با همجنس‌گرایی به طور علنی مخالفت کرده‌اند، اما برخی مسیحیان در این زمینه نظرات متفاوتی دارند، چنان که برخی کلیساها عقد شرعی همجنس‌گرایان را جاری می‌کنند و برخی نیز، این عمل را مطرود می‌دانند.بعضی عقیده دارند که همجنسگرائی خود یک گناه است در حال که عده‌ای دیگر تنها اعمال همجنسگرایانه را گناه می‌دانند.

از نظر اسلام

لواط از نظر دین اسلام یکی از گناهان کبیره است.[۳] این عمل از جانب محمد، پیامبر اسلام و تمامی امامان شیعه نهی شده و از عواقب اخروی آن به شدت یاد شده است[۹۳]. هر چند که در قران نصح صریحی مبنی بر نفی همجنسگرائی وجود ندارد همچنین در قران اشاره کاملی به عمل همجنسگرائی نشده‌است بلکه امده قوم لوط افرادی بودند که با پسران می‌ارامیدند[۹۴] و علاوه بر این یکی از اصلی ترین دلایل عذاب انان راهزنی بوده‌است. همچنین در قران امده‌است هنگامی که دو فرشته بر اساس تفسیر المیزان معتبرترین تفسیر شیعی به صورت دو پسر نوجوان بر لوط ظاهر شدند قوم او به هر نحو خواستار بر قراری رابطه جنسی با ان‌ها بوده‌است و به خانه حضرت لوط هجوم می‌برند که مصداقی از تجاوز و امری است که امروزه از انان به عنوان بچه بازی یاد می‌شود. همچنین حضرت ابراهیم با اگاهی به کارهای قوم لوط به دفاع از انان پرداخت و با خداوند مجادله نمود اما مورد سرزنش خدا قرار نگرفت بلکه حس شفقت او ستوده گشت.[۹۵]

از نظر مسیحیت

اکثر مکاتب مسیحی همجنسگرایان را طرد نمی‌کنند اما با این حال اکثر آن‌ها بر این نکته پافشاری می‌کنند که روابط همجنس خواهانه گناه است.[۹۶] [۴] هرچند که برخی دیگر همجنسگرایی را گناه نمی‌دانند.[۵] در انجیل امده‌است:«مردی که به همخوابی با مرد دیگر مبادرت کند در حالی که با زنی هم خواب شده است؛هر دوی انها مرتکب گناه شده‌اند و باید کشته شوند و خونشان بر خودشان است»*[۲۳] با این حال کلیسا ها در قرون وسطی مواضع کاملا سرسختانه ای از خود در برابر همجنس خواهی نشان میدادند و مجازات همجنسگرایی مرگ بوده است.[۹۷]در عین حال بعضی از اعضای کلیسا به نظر می اید نظراتشان چندان در موافقت کلیسا نبود حداقل رفتار و گرایشات جنسی ان ها گویای چنین چیزی است به عنوان مثال کشیشان به طور گسترده ای در مضام اتهام همجنس خواهی بودند به طور مثال پیتر دامیان*[۲۴] یک اصلاح طلب پاپی در تلاشی ناموفق سعی کرد مدارکی را دال بر این ادعا به پاپ ارائه کند.[۹۷]

از نظر یهودیت

در آئین یهودیت، در مذهب ارتدکس رابطه جنسی بین دو همجنس غیر قابل قبول است.[۹۸] اما در سه مذهب دیگر یعنی اصلاح گرا، نو سازمانگرا و محافظه کار همجنس گرایی بعنوان یک شیوهٔ زندگی مورد قبول و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد. [۶] هرچند که متخصصان عهد عتیق هم به این نکته اشاره کرده‌اند که رسم رایج در میان قوم لوط چیزی از جنس همان نوع روابطی بوده‌است که در یونان باستان و سایر فرهنگهای گذشته رایج بوده و در فرهنگ عرفانی ایران از آن تحت عنوان «صحبت احداث»یا «شاهدبازی» یاد می‌کرده‌اند، یعنی رابطه‌ای که همراه با تماس جنسی با کودکان و نوجوانان بوده‌است، همان که امروز در مناطقی از ایران و افغانستان از آن به عنوان «بچه بازی» یاد می‌شود.[۹۵]برخی مفسرین تورات چنین گفته‌اند که از منظر تورات تنها روابط همجنس خواهانه ممنوع است و عشق همجنسگرایانه همانند عشق دگرجنسگرایانه طبیعی است.[۹۹]

از نظر بهاییت

بهاییت رابطه جنسی میان مردان را رد میکند و هرگونه رابطه جنسی میان هجنس را تحریم ساخته است.مجازات لواط و زنا در بهاییت از پیش تعیین شده نیست و تعیین آن به بیت العدل سپرده شده است.بهاالله در توضیح ممنوعیت روابط همجنسگرایانه گفته است:«هر قدر عشق و محبت بین دو همجنس شدید و خالص باشد ، اگر به روابط جنسی منجر گردد نادرست و خطاست.»[۱۰۰]

ایدز

کاندم مطمئن ترین راه برای پیشگری از ایدز

ایدز یکی از بیماری‌هایی است که همجنسگرایان همانند دگرجنسگرایان علاوه بر بیماری‌های مقاربتی دیگر با آن رو به رو هستند. خطر انتقال ویروس اچ ای وی در مردان همجنسگرا دو برابر مردان دگرجنسگراست به طوریکه در اولین رابطه با فرد الوده احتمال الودگی در حدود ۰/۲٪ می‌باشد. هرچند که استفاده از کاندم سالم و عدم ورود ترشحات مایع منی به داخل می‌تواند مانع از ابتلا به ویروس ایدز شود و این خطر را تقریبا به صفر برساند البته باید به خاطر داشت خطر ابتلا به ویروس ایدز به هنگام امیزش با فرد الوده همواره وجود دارد.[۱۰۱]

به طور کلی به همجنسگرایان توصیه می‌شود همواره سکس امن (همراه با کاندوم) داشته باشند هرچند در صورتی که طرفین هیچ یک به بیماری‌های مقاربتی و اچ ای وی مبتلا نباشند و رابطه مونوگومی (تک همسری) با یکدیگر داشته باشند و از سکس با افراد مختلف خوداری نمایند می‌توانند به استفاده از کاندوم خاتمه دهند.[۱۰۲]

نشان‌ها

یادداشت

۱. *^  fraternal birth order effect

2. *^  Janet Mann

3. *^  Georgetown University

4. *^  Central Park Zoo

5. *^  Kelly Tarlton's aquarium

6. *^  American Bison

7. *^  Cattle

8. *^  Bighorn sheep

9. *^  Alfred Kinsey

10. *^  Fritz Klein

11. *^  Alfred C. Kinsey, Sexual Behavior in the Human Male, 1948, ISBN 0-7216-5445-2 (o.p.), ISBN ۰-۲۵۳-۳۳۴۱۲-۸ (reprint)

۱۲. *^  Alfred C. Kinsey, Sexual Behavior in the Human Female, 1953, ISBN ۰-۷۲۱۶-۵۴۵۰-۹ (o.p.), ISBN ۰-۶۷۱-۷۸۶۱۵-۶ (o.p. pbk.), ISBN ۰-۲۵۳-۳۳۴۱۱-X (reprint)

۱۳. *^  Queer Theory

14. *^  Tom Bethell (April 2005). «Kinsey as Pervert». American Spectator, ۳۸, ۴۲-۴۴. ISSN: ۰۱۴۸-۸۴۱۴

۱۵. *^  Julia A. Ericksen (May 1998). «With enough cases, why do you need statistics? Revisiting Kinsey's methodology». The Journal of Sex Research ۳۵ (۲): ۱۳۲-۴۰, ISSN: ۰۰۲۲-۴۴۹۹

۱۶. *^ Bell, Weinberg, & Parks, ۱۹۸۱; Bieber et al. , ۱۹۶۲; Braatan & Darling, ۱۹۶۵; Brown, ۱۹۶۳; Evans, ۱۹۶۹; Jonas, ۱۹۴۴; Millic & Crowne, ۱۹۸۶; Nicolosi, ۱۹۹۱; Phelan, ۱۹۹۳; Saghir & Robbins, ۱۹۷۳; Siegelman, ۱۹۷۴; Snortum, ۱۹۶۹; Socarides, ۱۹۷۸; West, 1959

17. *^  Bieber

۱۸. *^ Androgen Insensitivity Syndrome

۱۹. *^ Congenital Adrenal Hyperplasi

۲۰. *^ Double-blind experiment

۲۳. *^ Leviticus ۲۰:۱۳ انجیل

۲۲. *^ Peter Damian

پانویس

  1. «گرایش جنسی». apa.org.
  2. «Resolution on Appropriate Affirmative Responses to Sexual Orientation Distress and Change Efforts». American Psychological Association.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ حوزهحرمت همجنس بازی در اسلام.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ واتیکان، Catechism of the Catholic Church.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ about.comCan a Homosexual Be a Christian?
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ about.com،Homosexuality and Judaism .
  7. LeVay,Simon، Queer Science: The Use and Abuse of Research into Homosexuality.، Cambridge: The MIT Press ISBN 0-262-12199-9
  8. ACSF Investigators (۱۹۹۲)، AIDS and sexual behaviour in France، Nature، ص. ۳۶۰, ۴۰۷–۴۰۹٫
  9. Billy JO, Tanfer K, Grady WR, Klepinger DH (۱۹۹۳)، «The sexual behavior of men in the United States)، Family Planning Perspectives ۲۵ (۲)، ص. ۵۲–۶۰
  10. Binson, Diane; Michaels, Stuart; Stall, Ron; Coates, Thomas J. ; Gagnon, John H. ; Catania, Joseph A. (۱۹۹۵). «»Prevalence and Social Distribution of Men Who Have Sex with Men: United States and Its Urban Centers«». The Journal of Sex Research.
  11. Bogaert AF (September 2004)، »The prevalence of male homosexuality: the effect of fraternal birth order and variations in family size"، Journal of Theoretical Biology، ص. ۲۳۰
  12. Fay RE, Turner CF, Klassen AD, Gagnon JH (January 1989)، «Prevalence and patterns of same-gender sexual contact among men»، Science، ص. ۲۴۳
  13. Johnson AM, Wadsworth J, Wellings K, Bradshaw S, Field J (December 1992)، «Sexual lifestyles and HIV risk»، Nature، ص. ۳۶۰
  14. The social organization of sexuality، Sexual practices in the United States. Chicago: University of Chicago Press
  15. «The prevalence of homosexual behavior and attraction in the United States, the United Kingdom and France: results of national population-based samples»، Archives of Sexual Behavior، ص. ۲۴ (۳)
  16. «Policy Statements».
  17. «Case No. S147999 in the Supreme Court of the State of California, In re Marriage Cases Judicial Council Coordination Proceeding No. ۴۳۶۵(…)» (PDF).
  18. «Sexual Orientation». American Psychiatric Association.
  19. Vilain, E. (۲۰۰۰). Genetics of Sexual Development. Annual Review of Sex Research, ۱۱
  20. Hometown Has Been Shutdown - People Connection Blog: AIM Community Network
  21. D. Nimmons, «Sex and the brain,» Discover [March 1994), ۶۴-۷۱
  22. Blanchard and Klassen
  23. H-Y Antigen and Homosexuality in Men. Journal of Theoretical Biology, ۱۸۵, ۳۷۳-۳۷۸
  24. Birth order and sibling sex ratio in homosexual versus heterosexual males and females. Review of Sex Research, Vol. ۸
  25. [۱]
  26. Hometown Has Been Shutdown - People Connection Blog: AIM Community Network
  27. «Scans see 'gay brain differences'». بی بی سی.
  28. «Mom's Genetics Could Produce Gay Sons». live science.
  29. «Is there a Gay Gene?». genetic futures.
  30. «Have Scientists Found the 'Gay Gene'?». فاکس نیوز.
  31. ۱٬۵۰۰ animal species practice homosexuality THE MEDICAL NEWS, 23 October ۲۰۰۶
  32. «Central Park Zoo's gay penguins ignite debate». SF gate.
  33. «Love That Dare Not Squeak Its Name». نیویورک تایمز.
  34. Central Park Zoo's gay penguins ignite debate
  35. The Volume of a Sexually Dimorphic Nucleus in the Ovine Medial Preoptic Area/Anterior Hypothalamus Varies with Sexual Partner Preference - Roselli et al. ۱۴۵ (۲): ۴۷۸ - Endocr...
  36. washingtonpost.com: In BriefRams Will Be Rams
  37. STANFORD Magazine: May/June ۲۰۰۴ > Feature Story > On the Originality of Species
  38. Bagemihl، ص. ۴۸۶-۶۶۳
  39. Ryne C، Homosexual interactions in bed bugs: alarm pheromones as male recognition signals. Animal Behaviour، ص. ۷۸: ۱۴۷۱–۱۴۷۵
  40. Braithwaite, L. W.، Ecological studies of the Black Swan III – Behaviour and social organization، Australian Wildlife Research، ص. ۸: ۱۳۴–۱۴۶٫
  41. Braithwaite, L. W.، The Black Swan، The Black Swan، ص. ۱۶: ۳۷۵–۹
  42. Bogaert AF, Hershberger S (1999). "The relation between sexual orientation and penile size". Arch Sex Behav. ۲۸ (۳): ۲۱۳–۲۱. doi:۱۰٫۱۰۲۳/A:۱۰۱۸۷۸۰۱۰۸۵۹۷. PMID ۱۰۴۱۰۱۹۷. {{cite journal}}: Check |doi= value (help); Check |pmid= value (help)
  43. Scans see 'gay brain differences' – BBC News
  44. Martins Y, Preti G, Crabtree CR, Runyan T, Vainius AA, Wysocki CJ (2005). "Preference for human body odors is influenced by gender and sexual orientation". Psychol Sci. ۱۶ (۹): ۶۹۴–۷۰۱. doi:۱۰٫۱۱۱۱/j.۱۴۶۷-۹۲۸۰٫۲۰۰۵٫۰۱۵۹۸.x. PMID ۱۶۱۳۷۲۵۵. {{cite journal}}: Check |doi= value (help); Check |pmid= value (help)نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  45. Lalumière ML, Blanchard R, Zucker KJ (2000). "Sexual orientation and handedness in men and women: a meta-analysis". Psychol Bull. 126 (4): 575–92. doi:10.1037/0033-2909.126.4.575. PMID 10900997.{{cite journal}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  46. Mustanski BS, Bailey JM, Kaspar S (2002). "Dermatoglyphics, handedness, sex, and sexual orientation". Arch Sex Behav. 31 (1): 113–22. doi:10.1023/A:1014039403752. PMID 11910784.{{cite journal}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  47. Lippa RA (2003). "Handedness, sexual orientation, and gender-related personality traits in men and women". Arch Sex Behav. 32 (2): 103–14. doi:10.1023/A:1022444223812. PMID 12710825.
  48. Schlager, Neil, ed، Gay & Lesbian Almanac، St. James Press، ص. ۱۵۲
  49. Alfred C. Kinsey، Sexual Behavior in the Human Male
  50. «نگاه ویژه». ماهنامه سپیده دانایی.
  51. «دگرباشان». irqi.net.
  52. (ر. ک به انجمن ملی مطالعه و درمان همجنس گرایی)
  53. «روانشناسی همجنسگرایان». مشاوره شریف.
  54. «sapphic».
  55. Dyson, Stephen L، Rome: A Living Portrait of an Ancient City، ص. ۱۹۵
  56. سیروس شمیسا، «فصل کتاب»، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۹۳-۹۴-۹۵ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  57. سیروس شمیسا، «فصل کتاب»، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۴۳ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  58. سیروس شمیسا، «فصل کتاب»، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۹۶-۱۹۷ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  59. دورانت, ویل (۱۳۸۷). تاریخ تمدن. Vol. اول. pp. ۴۱۹.
  60. «۱».
  61. «پاسخ آرش نراقی به پرسش‌ها درباره «اسلام و حقوق اقلیت‌های جنسی»». رادیو فردا.
  62. تجمع اعتراض‌آمیز در حمایت از همجنس‌گرایان اسرائیل, بی‌بی‌سی فارسی
  63. حمله مرگبار به یک مرکز همجنس‌گرایان دراسرائیل, بی‌بی‌سی فارسی
  64. «قانون مجازات اسلامی».
  65. مادهٔ ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی
  66. پرتغال از ازدواج همجنس گرایان حمایت می‌کند
  67. «CONSOLIDATED VERSION OF THE TREATY ON EUROPEAN UNION» (PDF).
  68. «بوش خواستار ممنوعيت ازدواج همجنس گرايان شد». بی بی سی فارسی.
  69. «سنای آمريکا منع ازدواج همجنسگرايان را رد کرد». بی بی سی فارسی.
  70. خدمت همجنس‌گریان در ارتش آمریکا آزاد شد, بی‌بی‌سی فارسی
  71. ازدواج با همجنس در آرژانتین قانونی شد
  72. «Gay rights win in South Afriqq». بی بی سی.
  73. «LGBT rights in South Africa - World Cup heroes or villians?». lgf.org.uk.
  74. «Marriage: Both Civil and Religious». واشنگتن پست.
  75. «Rainbow Europe Country Index» (PDF). ILGA.
  76. «gay marriage». cbsnews.
  77. «Amsterdam and gay marriage». CNN.
  78. ««Gay Rights, Religious Liberties: A Three-Act Story»». Npr.org.
  79. ««Religious Freedom Concerns are Real with Same-Sex Marriage»». meridianmagazine.com.
  80. ۸۰٫۰ ۸۰٫۱ gay parentsabout.com.
  81. «same sex adoption». about.com.
  82. مرتضی نگاهی. «یولداش». نگاهی.
  83. کسری بختیاری. «اوا خواهر».
  84. «همجنسگرا و همجنسباز». گویا نیوز.
  85. «دگرباش». رادیو زمانه.
  86. اکرم پدرام نیا. «هویت جنسی». اخبار روز.
  87. «هوموفوبیا». دیکشنری.
  88. «هوموفوبیا». وب استر.
  89. «فصل ۱-جنایت و جنایتکاران»، محاکمات نونبرگ (ویراست تاریخ جهان)، ققنوس |سال=۱۳۸۶ |شابک=ISBN 954-311-731-6
  90. «یادمان همجنسگرایان در برلین». رادیو زمانه.
  91. ««Matthew Shepard Foundation webpage»». بنیاد متیو شپارد.
  92. «UN votes to reinstate resolution condemning execution of gays». Pink news.
  93. گناهان کبیره، سید عبدالحسین دستغیب شیرازی، جلد ۱، صفحه ۲۲۲.
  94. ، قرآن کریم ترجمه شده براساس تفسیر المیزان پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  95. ۹۵٫۰ ۹۵٫۱ رادیو فردا، متن اضافی.
  96. «Human Sexuality». The United Methodist Church.
  97. ۹۷٫۰ ۹۷٫۱ بی بی سی Sodomy and Homosexuality in Medieval Europe
  98. درخواست دهها خاخام برای رعایت حقوق همجنسگرایان
  99. «same sex». about.com.
  100. «بهاییت و همجنسگرایی».
  101. «ایران اچ ای وی».
  102. «Ask the Expert: 'Can two HIV-negative men stop using condoms?'». ۳۶۵ gay news.

پیوندهای بیرونی

الگو:Link FA الگو:Link GA