امیل دورکیم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب+تمیز (۱۱ core): + رده:جامعه‌شناسان مرد
خط ۴: خط ۴:


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
دورکیم در شهر [[اپینال]] (Espinal) ایالت [[لورن]] (Lorraine) واقع در شرق فرانسه متولد شد. وی از تبار فقهای ریشه‌دار یهودی بود. در دوران جوانی علاوه بر گذران تحصیلات عادی در مدارس غیر مذهبی، زبان [[زبان عبری|عبری]]، [[عهد عتیق]] و [[تلمود]] را نیز فراگرفت. وی چندی پس از کسب تأییدیهٔ سنتی کلیمی در سنّ سیزده سالگی، تحت تأثیر یک معلم زن [[کاتولیک]] به کاتولیسیسم علاقه پیدا کرده بود، اما دیری نپایید که او از هر گونه تعلق مذهبی دست کشید و یک [[لاادری]] شد.<ref name=autogenerated1>لیوئیس کوزر، زندگی و اندیشهٔ بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمهٔ [[محسن ثلاثی]]، ۱۳۸۳، انتشارات علمی، ص ۲۰۵</ref>
دورکیم در شهر [[اپینال]] (Espinal) ایالت [[لورن]] (Lorraine) واقع در شرق فرانسه متولد شد. وی از تبار فقهای ریشه‌دار یهودی بود. در دوران جوانی علاوه بر گذران تحصیلات عادی در مدارس غیر مذهبی، زبان [[زبان عبری|عبری]]، [[عهد عتیق]] و [[تلمود]] را نیز فراگرفت. وی چندی پس از کسب تأییدیهٔ سنتی کلیمی در سنّ سیزده سالگی، تحت تأثیر یک معلم زن [[کاتولیک]] به کاتولیسیسم علاقه پیدا کرده بود، اما دیری نپایید که او از هر گونه تعلق مذهبی دست کشید و یک [[لاادری]] شد.<ref name=autogenerated1>لیوئیس کوزر، زندگی و اندیشهٔ بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمهٔ [[محسن ثلاثی]]، ۱۳۸۳، انتشارات علمی، ص ۲۰۵</ref>


دوران متوسطه را در دبیرستان اپینال و سپس دبیرستان لیسه لویی لوگران پاریس گذراند. وی پس از دو بار ناکامی در امتحانات ورودی [[اکول نرمال سوپریور]]، در ۱۸۷۹ وارد این مدرسهٔ عالی شد.<ref name=autogenerated1/> هم‌ورودی‌های او در این سال از مستعدترین‌های قرن نوزدهم بودند و بسیاری از همکلاسی‌هایش مانند [[آنری برگسون]] و [[ژان ژورس]] بعدها به چهره‌های بزرگ روشنفکری تاریخ فرانسه تبدیل شدند.
دوران متوسطه را در دبیرستان اپینال و سپس دبیرستان لیسه لویی لوگران پاریس گذراند. وی پس از دو بار ناکامی در امتحانات ورودی [[اکول نرمال سوپریور]]، در ۱۸۷۹ وارد این مدرسهٔ عالی شد.<ref name=autogenerated1/> هم‌ورودی‌های او در این سال از مستعدترین‌های قرن نوزدهم بودند و بسیاری از همکلاسی‌هایش مانند [[آنری برگسون]] و [[ژان ژورس]] بعدها به چهره‌های بزرگ روشنفکری تاریخ فرانسه تبدیل شدند.
خط ۱۱: خط ۱۱:
عمده کارهای دورکیم به مکتب [[اثبات‌گرایی]] گرایش دارد. او معتقد بود رخدادهای اجتماعی دارای واقعیت خاص خود هستند و از نظر او می‌توان [[واقعیت اجتماعی|واقعیت‌های اجتماعی]] را همچون شیء مورد بررسی قرار داد.
عمده کارهای دورکیم به مکتب [[اثبات‌گرایی]] گرایش دارد. او معتقد بود رخدادهای اجتماعی دارای واقعیت خاص خود هستند و از نظر او می‌توان [[واقعیت اجتماعی|واقعیت‌های اجتماعی]] را همچون شیء مورد بررسی قرار داد.


عنوان رسالهٔ دکترای دورکیم، [[دربارهٔ تقسیم کار اجتماعی]] است. در این اثر، وی به بررسی علل اجتماعی گذار از جامعهٔ [[سنت|سنتی]] به [[تجدد|متجدد]] (از دیدگاه او، جامعهٔ مکانیکی به ارگانیک) می‌پردازد.
عنوان رسالهٔ دکترای دورکیم، [[دربارهٔ تقسیم کار اجتماعی]] است. در این اثر، وی به بررسی علل اجتماعی گذار از جامعهٔ [[سنت]]ی به [[تجدد|متجدد]] (از دیدگاه او، جامعهٔ مکانیکی به ارگانیک) می‌پردازد.


به منظور مطرح کردن [[جامعه‌شناسی]] به عنوان یک [[علم]]، دورکیم دفاعی فلسفی از آن را در کتاب [[قواعد روش جامعه‌شناسی]] (۱۸۹۴) – که به نوعی چکیدهٔ رسالهٔ دکترای اوست<ref>امیل دورکیم، قواعد روش جامعه‌شناسی، ترجمهٔ [[علی محمد کاردان]]، ۱۳۸۳، انتشارات دانشگاه تهران، ص ۳</ref> – مطرح کرده‌است. وی در این کتاب استدلال می‌کند که از آن‌جایی که جامعه‌شناسی موضوع و روش مدون تحقیق دارد، می‌تواند به عنوان یک علم مطرح شود.
به منظور مطرح کردن [[جامعه‌شناسی]] به عنوان یک [[علم]]، دورکیم دفاعی فلسفی از آن را در کتاب [[قواعد روش جامعه‌شناسی]] (۱۸۹۴) – که به نوعی چکیدهٔ رسالهٔ دکترای اوست<ref>امیل دورکیم، قواعد روش جامعه‌شناسی، ترجمهٔ [[علی محمد کاردان]]، ۱۳۸۳، انتشارات دانشگاه تهران، ص ۳</ref> – مطرح کرده‌است. وی در این کتاب استدلال می‌کند که از آن‌جایی که جامعه‌شناسی موضوع و روش مدون تحقیق دارد، می‌تواند به عنوان یک علم مطرح شود.
خط ۳۱: خط ۳۱:
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌گفتاورد}}
{{ویکی‌گفتاورد}}


{{ویکی‌انبار-رده|Émile Durkheim}}
{{ویکی‌انبار-رده|Émile Durkheim}}
{{نویسندگان و شاعران قرن نوزدهم میلادی فرانسه}}
{{نویسندگان و شاعران قرن نوزدهم میلادی فرانسه}}
خط ۴۷: خط ۴۵:
[[رده:جامعه‌شناسان دین]]
[[رده:جامعه‌شناسان دین]]
[[رده:جامعه‌شناسان کلاسیک]]
[[رده:جامعه‌شناسان کلاسیک]]
[[رده:جامعه‌شناسان مرد]]
[[رده:دانشمندان یهودی]]
[[رده:دانشمندان یهودی]]
[[رده:دانش‌آموختگان دانشگاه لایپزیگ]]
[[رده:دانش‌آموختگان دانشگاه لایپزیگ]]
خط ۵۸: خط ۵۷:
[[رده:فیلسوفان یهودی]]
[[رده:فیلسوفان یهودی]]
[[رده:مدفونان در گورستان مونپارناس]]
[[رده:مدفونان در گورستان مونپارناس]]

[[رده:ندانم‌گرایان اهل فرانسه]]
[[رده:ندانم‌گرایان اهل فرانسه]]
[[رده:ندانم‌گرایان یهودی]]
[[رده:ندانم‌گرایان یهودی]]

نسخهٔ ‏۶ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۰۵

امیل دورکیم

داوید امیل دورکیم[۱] (David Émile Durkheim - تلفظ فرانسوی: ​[eˈmil dyʀˈkɛm]) (زاده ۱۵ آوریل ۱۸۵۸ - درگذشته ۱۵ نوامبر ۱۹۱۷جامعه‌شناس بزرگ قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است. به عقیدهٔ بسیاری، دورکیم بنیان‌گذار جامعه‌شناسی به شمار می‌رود. هرچند آگوست کنت به عنوان واضع واژهٔ جامعه‌شناسی (Sociology) شناخته می‌شود، ولی اولین کسی که توانست کرسی استادی جامعه‌شناسی را تأسیس کند، دورکیم بود.[۲] وی همچنین مؤسس سال‌نامهٔ جامعه‌شناسی (L'Année Sociologique) در فرانسه است.

زندگی‌نامه

دورکیم در شهر اپینال (Espinal) ایالت لورن (Lorraine) واقع در شرق فرانسه متولد شد. وی از تبار فقهای ریشه‌دار یهودی بود. در دوران جوانی علاوه بر گذران تحصیلات عادی در مدارس غیر مذهبی، زبان عبری، عهد عتیق و تلمود را نیز فراگرفت. وی چندی پس از کسب تأییدیهٔ سنتی کلیمی در سنّ سیزده سالگی، تحت تأثیر یک معلم زن کاتولیک به کاتولیسیسم علاقه پیدا کرده بود، اما دیری نپایید که او از هر گونه تعلق مذهبی دست کشید و یک لاادری شد.[۳]

دوران متوسطه را در دبیرستان اپینال و سپس دبیرستان لیسه لویی لوگران پاریس گذراند. وی پس از دو بار ناکامی در امتحانات ورودی اکول نرمال سوپریور، در ۱۸۷۹ وارد این مدرسهٔ عالی شد.[۳] هم‌ورودی‌های او در این سال از مستعدترین‌های قرن نوزدهم بودند و بسیاری از همکلاسی‌هایش مانند آنری برگسون و ژان ژورس بعدها به چهره‌های بزرگ روشنفکری تاریخ فرانسه تبدیل شدند.

آثار دورکیم

عمده کارهای دورکیم به مکتب اثبات‌گرایی گرایش دارد. او معتقد بود رخدادهای اجتماعی دارای واقعیت خاص خود هستند و از نظر او می‌توان واقعیت‌های اجتماعی را همچون شیء مورد بررسی قرار داد.

عنوان رسالهٔ دکترای دورکیم، دربارهٔ تقسیم کار اجتماعی است. در این اثر، وی به بررسی علل اجتماعی گذار از جامعهٔ سنتی به متجدد (از دیدگاه او، جامعهٔ مکانیکی به ارگانیک) می‌پردازد.

به منظور مطرح کردن جامعه‌شناسی به عنوان یک علم، دورکیم دفاعی فلسفی از آن را در کتاب قواعد روش جامعه‌شناسی (۱۸۹۴) – که به نوعی چکیدهٔ رسالهٔ دکترای اوست[۴] – مطرح کرده‌است. وی در این کتاب استدلال می‌کند که از آن‌جایی که جامعه‌شناسی موضوع و روش مدون تحقیق دارد، می‌تواند به عنوان یک علم مطرح شود.

اثر مهم دیگر او در جامعه‌شناسی اثبات‌گرایانه (پوزیتویستی)، خودکشی (۱۸۹۷) نام دارد که وی در آن با استفاده از داده‌های آماری به دسته‌بندی میزان خودکشی در قشرها و جوامع مختلف می‌پردازد. وی در این کتاب چهار نوع خودکشی را از یکدیگر متمایز می‌سازد:

  1. خودکشی خودخواهانه (Egoistic)
  2. خودکشی دیگرخواهانه (Altruistic)
  3. خودکشی آنومیک (Anomic)
  4. خودکشی قضا و قدری (Fatalistic)

وی در مورد گذار جوامع اروپایی از وضعیت قبل از صنعتی شدن به وضعیت صنعتی و تأثیرات آن روی جامعه، با مرتبط ساختن فرهنگ و تغییر معتقد بود که صنعتی شدن نوع جدیدی از تقسیم کار را در اروپا به وجود آورد که باعث درهم شکسته شدن یک سلسله ارزش‌ها و هنجارهای مشترک اجتماعی شد. این مسئله می‌تواند منجر به حالت ناهنجاری فرهنگی و از هم پاشیدگی وحدت اجتماعی گردد. این امر نیز به نوبه خود وجود دولت قدرتمند با اختیاراتی گسترده می‌طلبد در غیر این صورت جامعه سیر قهقرایی خواهد پیمود.

از جمله مهم‌ترین آثار در حوزهٔ جامعه‌شناسی دین، کتاب صور بنیادی حیات دینی (۱۹۱۲) دورکیم است.

منابع

  1. Émile Durkheim pronunciation: How to pronounce Émile Durkheim in French, German
  2. لیوئیس کوزر، زندگی و اندیشهٔ بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمهٔ محسن ثلاثی، ۱۳۸۳، انتشارات علمی، ص ۲۰۴
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ لیوئیس کوزر، زندگی و اندیشهٔ بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمهٔ محسن ثلاثی، ۱۳۸۳، انتشارات علمی، ص ۲۰۵
  4. امیل دورکیم، قواعد روش جامعه‌شناسی، ترجمهٔ علی محمد کاردان، ۱۳۸۳، انتشارات دانشگاه تهران، ص ۳

پیوند به بیرون