زمستان ۶۲
این مقاله دارای چندین مشکل است. خواهشمندیم به بهبود آن کمک کنید یا در مورد این مشکلات در صفحهٔ بحث گفتگو کنید. (دربارهٔ چگونگی و زمان مناسب برداشتن این برچسبها بیشتر بدانید)
|
نویسنده(ها) | اسماعیل فصیح |
---|---|
کشور | تهران |
ناشر | ناشر فارسی: نشر نو |
زمستان ۶۲ رمانی از اسماعیل فصیح دربارهٔ جنگ ایران و عراقاست.[۱]
اوایل دی ۱۳۶۲ جلال آریان،منصور فرجام را از تهران به اهواز میرساند تا یک مرکز آموزش زبان و کامپیوتر برای دولت تأسیس کند. جلال نیز خود در جستجوی پسر خدمتکارش است که در جبهه مجروح شده. منصور با آشنایان جلال در اهواز، از جمله مریم جزایری و دخترش و دکتر یارناصر و خانوادهاش، آشنا میشود. ولی کار یافتن جوان مجروح و تأسیس مرکز آموزشی به جایی نمیرسد و جلال به تهران نزد خواهرش برمیگردد.وقت پایان رسیده است
جلال در سفر دوم، چند روز بعد، به اهواز برمیگردد تا یک دوره فشرده در دانشکده نفت تدریس کند و همزمان جستجوی جوان مجروح را پیگیرد. بیماری قلبی منصور آشکار شده و پیش نرفتن کار اداری را تشدید میکند. معلوم میشود که نامزد آمریکاییش در تصادفی مرده که او از آمریکا به ایران برگشته. جلال موافقت میکند که با مریم ازدواج صوری کند تا او بتواند از ایران خارج شود. در ضمن نشانی از جوان مجروح یافتهاند که در آسایشگاهی در آبادان است.
فیلمنامه
[ویرایش]بهمن فرمانآرا فیلمنامه ای از این رمان نوشت، ولی اجازهٔ ساخت نگرفت.[۲]
ترجمه
[ویرایش]زمستان ۶۲ به آلمانی و عربی و انگلیسی ترجمه شدهاست.[۳]
پانویس
[ویرایش]- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۰.
- ↑ https://www.isna.ir/news/92041609631/فرمان-آرا-به-خاطر-زمستان-62-فصیح-به-ایران-برگشتم
- ↑ https://iranicaonline.org/articles/fasih-esmail