عبدالله بن عمر: تفاوت میان نسخهها
LetsDoItBot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB |
LetsDoItBot (بحث | مشارکتها) ←پانویس: تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پانویس == |
== پانویس == |
||
{{پانویس}} |
{{پانویس|۲}} |
||
== منابع == |
== منابع == |
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۵۰
عبدالله بن عمر بن خطاب یکی از مشهورترین افراد نسل اول اسلام و یکی از بزرگترین راویان حدیث است.[۱]
ویژگیها
در زمانی که مسلمانان درگیر جنگهای داخلی (دوران علی) بودند، وی از شرکت در این جنگها خودداری کرد. او در انجام دستورات دینی بسیار مقید بود و حتی جزئیات زندگی اش مانند نحوه کوتاه کردن و خضاب کردن ریشش در منابع آمده است. روایات زیادی در منابع در مورد علم و دانش، تقوا، ملایمت، عفت و زهد وی آمده است. دانشنامه اسلام بر این باور است گرچه ممکن است برخی از این روایات ساختگی باشد، اما نجابت عبدالله را نمیتوان انکار نمود. وی در روایت کردن احادیث بسیار دقیق بود و تمام سعی اش را میکرد که حدیث را بدون کم کردن یا اضافه کردن منتقل نماید.[۱]
سه بار به وی پیشنهاد خلافت داده شد، بلافاصله پس از قتل عثمان در ۳۵ هجری/۶۵۶ میلادی، در هنگام مذاکرات حکمین بر سر نزاع علی و معاویه در صفین در ۳۷ هجری/۸–۶۵۷ میلادی و پس از مرگ یزید در سال ۶۴ هجری/۶۸۳ میلادی که در هر سه بار به علت اینکه تمایل داشت مردم بر خلافتش متفقالقول باشند و هیچ گونه خون ریزی برای حفظ آن نیاز نباشد، این پیشنهاد را رد. این مهم احتمالاً به تعبیر لامنز به علت روحیات صلح جویانه و آرامش طلبانهٔ وی بوده است. عبدالله از لحاظ جسمی ضعیف بوده است و پدرش عمر نیز به این موضوع پی برده بود.[۱]
زندگینامه
عبدالله پیش از هجرت و در سالی نامعلوم به دنیا آمد. وی به همراه پدرش مسلمان شد و مدتی پیش از پدرش به مدینه مهاجرت کرد. عبدالله خواهان مشارکت در غزوات بدر و احد بود، اما محمد به علت پایین بودن سن عبدالله به وی اجازه نداد. اما در غزوه خندق و هنگام محاصره مدینه که به سن ۱۵ سالگی رسیده بود، به وی اجازه داده شد. پس از آن وی در لشکرکشیهای پر خطری مانند غزوه موته (۷ هجری)، فتح مکه (۸ هجری)، در جنگهایی علیه کسانی مانند مسلیمه و طلیحه که ادعای پیامبری کرده بودند (۱۲ هجری)، در لشکر کشی به سوی مصر (۱۸ تا ۲۱ هجری)، در جنگ نهاوند (۲۱ هجری)، در جنگ گرگان و طبرستان (۳۰ هجری) و در جنگ قسطنطیه به رهبری یزید در سال ۴۹ هجری شرکت کرد.[۱]
اولین مأموریت سیاسی وی توسط پدرش عمر در هنگامی که در بستر مرگ بود به وی داده شد که در شورای انتخاب خلیفه بعدی مشورت دهد. با این حال وی حق رای یا نامزد شدن نداشت. در انتخاب خلفای بعدی، وی بعد از اجماع امت بر آنان، با آنان بیعت مینمود و همین مهم را به عنوان دلیل بیعت نکردن بلافاصله با علی ارائه کرد. با محقق نشدن اجماع امت بر سر خلافت علی و بروز جنگهای داخلی، عبدالله موضعی بیطرف اتخاذ نمود. وی در ابتدا خلافت یزید را به علت ایجاد بدعت از سوی معاویه در انتخاب خلیفه نپذیرفت ولی پس از مرگ وی بلافاصله با یزید بیعت نمود. عبدالله به جز چند مأموریت کوچک، هیچ گونه منصب اداری ای قبول نمیکرد. شاید به دلیل اینکه تمایل داشت از سیاست به کنار باشد و اوقات خود را صرف انجام عبادت و امورات مذهبی شخصی کند. او به دلیل ترس از اینکه نتواند حکم خدا را جاری کند، هیچ گونه قضاوتی را قبول نمیکرد.[۱]
از معدود کسانی بود که پس از به خلافت رسیدن علی بن ابی طالب، با او بیعت نکرد، اما پس از کشته شدن علی با معاویه بیعت کرد. یزید پسر معاویه را شایسته خلافت نمیدانست، اما در دوره عبدالملک مروان که حجاج را والی مدینه کرد، شبانه برای بیعت با حجّاج رفت و به نقل کتب تاریخی، حجاج پای خود را دراز کرد تا عبدالله با پای او بیعت کند.
عبدالله در سال ۷۳ هجری/۶۹۳ میلادی به علت عفونت زخمی که بر اثر تماس نوک نیزه یکی از سربازان حجاج در ازدحام جمعیت زائرین حج در راه بازگشت از عرفات به پایش خورده بود، در سنی بالای ۸۰ سال درگذشت. حجاج در هنگام بیماری وی به ملاقاتش میآمد و از وی درخواست میکرد که اگر آن سرباز را میشناسد بگوید تا تنبیه شود. عبدالله وی را به خاطر اینکه اجازه داده بود سربازانش در حریم امن الهی تردد داشته باشند مورد سرزنش قرار داد. دانشنامه اسلام بر این باور است که این روایت سرزنش بعدها در برخی منابع بیان شده تا حجاج را مسئول توطئهای برای کشتن عبدالله به وسیله نوک مسموم یک نیزه بداند.[۱]
پانویس
منابع
- Veccia Vaglieri, L (1986). "ʿAbd Allāh b. ʿUmar b. al-K̲h̲aṭṭāb". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. ۱ (second ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۵۳–۴.