نظریهها درباره خاستگاه نژادی هزارهها
بخشی از مجموعه مباحث درباره |
مردمان هزاره |
---|
درباره · افراد · سرزمین · زبان · فرهنگ · پراکندگی · آزار و اذیت · تبارها · آشپزی سیاست · نویسندگان · شاعران · نظامیان · ادیان · ورزشکاران · جنگها درگاه ویکیپروژه رده انبار |
هزاره (به هزارگی: آزره) یکی از اقوام پرجمعیت و بومی منطقهٔ هزارستان (هزارهجات)، در مرکز افغانستان هستند. همچنان اقلیتهای بزرگی از آنها عمدتاً در کویتهٔ پاکستان و در مشهد ایران زندگی میکنند.
خاستگاه نژادی هزارهها بهطور کامل ثابت نشده است اما نظریات مختلفی دربارهٔ آن شکل گرفته است.
برخی از نظریهها[ویرایش]
- هزارهها بهعنوان مردمان بومی
- هزارهها بهعنوان نژاد ترکی
- هزارهها بهعنوان نژاد مغولی و ترکی-مغولی
- هزارهها بهعنوان نژاد ایرانی
- هزارهها بهعنوان نژاد مختلط
خاستگاه بومی بودن هزارهها[ویرایش]
طبق نظریه بومی بودن هزارهها، هزارهها از سرزمین دیگری مهاجرت نکردهاند بلکه از زمانهای بسیار دور در محل کنونیشان سکونت داشتهاند.[۱] نخستین بار، فریه، دانشمند فرانسوی این نظر را مطرح نمود. وی که به بخشهایی از هزارهجات سفر نموده بود، بیان داشت که هزارهها حتی در زمان اسکندر مقدونی در محل کنونیشان سکونت داشتهاند.[۱] نظریه وی بر اساس توضیحات کارتزیوس مورخ یونانی ارتش اسکندر استوار است.[۱]
فلچر محقق غربی موافق نظریه بومی بودن هزارهها میباشد که پیش از چیرگی مغول در محل کنونیشان سکونت داشتهاند.[۲]
خاستگاه ترکیتبار بودن هزارهها[ویرایش]
هزارهها عموماً قرابت ژنتیکی بالایی را با جمعیتهای ترکزبان آسیای مرکزی و آسیای شرقی نشان میدهند.[۳][۴][۵] برخی تحقیقات ژنتیکی نشان میدهد که هزارهها بیشتر به اقوام ترک آسیای میانه نزدیک هستند تا به مغولها و آسیای شرقیها یا هندوایرانیها.[۶] همچنان تحقیقات ژنتیکی نشان میدهد که هزارههای افغانستان نزدیک به ازبکهای این کشور هستند، در حالیکه هردو گروه تفاوتهای چشمگیری با تاجیکها و پشتونهای افغانستان دارند.[۷]
بابر، بنیانگذار امپراتوری گورکانی هند در اوایل قرن شانزدهم، در بابرنامه از هزاره چندین بار بهعنوان «هزارههای ترکمن» یادآوری کردهاست.[۸]
خاستگاه مغولی و ترکی-مغولیتبار بودن هزارهها[ویرایش]
یکی از طرفداران قوی نظریه هزارهها بهعنوان نژاد مغولی، پژوهشگر هنری والتر بلیو است. وی معتقد است که نیاکان هزارهها مغولانی هستند که توسط خان بزرگ به غور فرستاده شدند تا آن منطقه صعبالعبور را تحت تسلط بگیرند.[۹] دیگر پژوهشگران که این نظریه را تأیید کردهاند، وان بری، بِرنز، تیلر، هاکر، فاکس، ایوامورا و ماکمون هستند،[نیازمند منبع] در حالیکه شواهد ژنتیکی از منشأ جزئی مغولی آنها بحث میکند.[۱۰]
پایاننامه دکترای دکتر سید عسکر موسوی دربارهٔ «هزارهها نژاد مغولی دارند» نیز در دانشگاه آکسفورد ارائه شده بود. اما این نظریه که هزارهها از نژاد مغولی هستند، سپس توسط دانشگاه آکسفورد رد گردید. این دانشگاه تا روشن شدن نتیجه تحقیقات، هزارهها را وابسته به تبار ترکی میداند.[۱۱]
تاریخنگاران زیادی بر این عقیده هستند که هزارهها خاستگاه کاملاً مغولی نداشته، بلکه خاستگاه ترکی-مغولی دارند. نظر به تحقیقات پروفسور دُرن، هزارهها طی چندین مرحله کوچ، اقامت و اختلاط با مردم منطقه از آسیای میانه به سوی افغانستان آمدند.[۱۲] تحقیقات ماکمون که بیشتر بر اساس شواهد چهرهنگاری است، بیان میدارد که هزارهها از بازماندگان ترکان غزنه، قندهار و هرات هستند.[۱۳]
خاستگاه ایرانیتبار بودن هزارهها[ویرایش]
برخی از پژوهشگران مانند نسارُف و تیمور خانُف معتقدند که قوم هزاره از اثر اختلاط اقوام ایرانیتبار با اقوام ترکیتبار و اقوام مغولیتبار شکل گرفتهاست.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] پروفسور شرمن نیز موافق این نظریه است و تحقیقات وی بیشتر روی شیوه زندگی و کشاورزی استوار است. وی برای تأیید نظریه خود به یک قبیله از هزارههای دایکندی اشاره دارد که آنها را تاجیک مینامند.[۱۸]
خاورشناسان فرانسوی این نظریه را که هزارهها از بقایای سپاهیان مغول هستند، عموماً رد کردهاند. اما خاورشناسان انگلیسی بر عکس آن را تأیید کردهاند. باتوجه به این نکته که انگلیسیها در زمان تسلطشان بر هند، دیدگاه استعماری داشتند و با هر وسیله ممکن میخواستند که زمینه نزاعهای قومی و مذهبی را در میان مردم افغانستان فراهم کنند، پس نمیشود به قول آنها اعتماد کرد. اما فرانسویها چون نگاه علمی و دیرینهشناسی به پژوهشهای هزارهشناسی داشتند، نظریه مغول بودن هزارهها را واهی و بیاساس دانستهاند.[نیازمند منبع]
تاکنون هیچ سندی با عنوان «هزارههای مغول» بهدست نیامدهاست و هیچ پژوهشگری به هزارههای مغولیزبان برنخورده است و همه آنها را توجیهات و در حد نظریه میباشند. پروفسور شرمن معتقد است که هزارهها، ایماقها و مغولهای افغانستان سه گروه قومی متمایز هستند.[نیازمند منبع]
خاستگاه مختلط بودن هزارهها[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ فریه, جی. پی (1856). سفرهای کاروانی در ایران افغانستان ترکستان و بلوچستان. لندن.
- ↑ فلچر, اِ (1965). افغانستان شاهراه پیروزی. نیویورک: انتشارات دانشگاه کورنل.
- ↑ Martínez-Cruz, Begoña; Vitalis, Renaud; Ségurel, Laure; Austerlitz, Frédéric; Georges, Myriam; Théry, Sylvain; Quintana-Murci, Lluis; Hegay, Tatyana; Aldashev, Almaz; Nasyrova, Firuza; Heyer, Evelyne (2011). "In the heartland of Eurasia: the multilocus genetic landscape of Central Asian populations". European Journal of Human Genetics (به انگلیسی). 19 (2): 216–223. doi:10.1038/ejhg.2010.153. ISSN 1476-5438. PMC 3025785. PMID 20823912.
Our study confirms the results of Li et al's study that cluster the Hazara population with Central Asian populations, rather than Mongolian populations, which is consistent with ethnological studies. Our results further extend these findings, as we show that the Hazaras are closer to Turkic-speaking populations from Central Asia than to East-Asian or Indo-Iranian populations.
- ↑ Chen, Pengyu; Adnan, Atif; Rakha, Allah; Wang, Mengge; Zou, Xing; Mo, Xiaodan; He, Guanglin (2019-08-18). "Population background exploration and genetic distribution analysis of Pakistan Hazara via 23 autosomal STRs". Annals of Human Biology (به انگلیسی). 46 (6): 514–518. doi:10.1080/03014460.2019.1673483. ISSN 0301-4460. PMID 31559868. S2CID 203569169.
Overall, we genotyped 25 forensic-related markers in 261 Quetta Hazara individuals and provided the first batch of 23-autosomal STRs for forensic genetics and population genetics research. 23-autosomal STRs included in Huaxia Platinum were polymorphic in the Hazara population and could be used as powerful tool for forensic investigations. Population genetic comparisons based on two datasets via PCA, MDS and phylogenetic relationship reconstruction consistently indicated that the Quetta Hazara in Pakistan shared significant genetic components with Central Asians, especially for Turkic-speaking populations.
- ↑ Xu, Shuhua; Wang, Sijia; Tang, Kun; Guan, Yaqun; Khan, Asifullah; Li, Jing; Zhang, Xi; Wang, Xiaoji; Tian, Lei (2017-10-01). "Genetic History of Xinjiang's Uyghurs Suggests Bronze Age Multiple-Way Contacts in Eurasia". Molecular Biology and Evolution. 34 (10): 2572–2582. doi:10.1093/molbev/msx177. ISSN 0737-4038. PMID 28595347.
- ↑ Martínez-Cruz, Begoña; Vitalis, Renaud; Ségurel, Laure; Austerlitz, Frédéric; Georges, Myriam; Théry, Sylvain; Quintana-Murci, Lluis; Hegay, Tatyana; Aldashev, Almaz; Nasyrova, Firuza; Heyer, Evelyne (2011). "In the heartland of Eurasia: the multilocus genetic landscape of Central Asian populations". European Journal of Human Genetics (به انگلیسی). 19 (2): 216–223. doi:10.1038/ejhg.2010.153. ISSN 1476-5438. PMC 3025785. PMID 20823912.
- ↑ Haber, M; Platt, DE; Ashrafian Bonab, M; et al. (2012). "Afghanistan's Ethnic Groups Share a Y-Chromosomal Heritage Structured by Historical Events". PLOS ONE. 7 (3): e34288. Bibcode:2012PLoSO...734288H. doi:10.1371/journal.pone.0034288. PMC 3314501. PMID 22470552.
- ↑ Babur, Zahīr ud-Dīn Muhammad. Memoirs of Zehir-Ed-Din Muhammed Baber: Emperor of Hindustan (به انگلیسی). Longman, Rees, Orme, Brown, and Green.
- ↑ بلیو, اِچ. دبلیو (1862). دفتر روزانه هیئت سیاسی به افغانستان تحت فرماندهی سرگرد لوم سدن. لندن: انتشارات اسمیت والدرو.
- ↑ "Hazara | Definition, Culture, History, & Population | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). 2024-03-09. Retrieved 2024-04-04.
- ↑ هزارهها نژاد مغولی ندارند. دانشگاه آکسفورد، دریافت شده در ۲۱ ژوئن ۲۰۲۱
- ↑ نعمتالله (1965). تاریخ افغانستان. لندن.
- ↑ ماکمون, جی. (1919). افغانستان:از داریوش تا امانالله. لندن: انتشارات جی. بل و سانز.
- ↑ تاریخ ملی هزاره، مؤلف ل. تیمور خانوف؛ مترجم عزیز طغیان.
- ↑ نسارُف, اِ. ای. (1921). افغانستان. مسکو.
- ↑ شرمن, اِچ. اِف. (1961). مغولهای افغانستان. گراون هیچ: انتشارات ماوتون اِس.
- ↑ «Memoirs of Zehir-ed-Din Muhammed Baber, Emperor of Hindustan, Turkoman Hazaras». books.google.com. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ آوریل ۲۰۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۴-۲۸.
- ↑ Hazara tribal structure بایگانیشده در ۱۱ آوریل ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine, Program for Culture and Conflict Studies, US Naval Postgraduate School