اسماعیل (شعر)
ظاهر
(تغییرمسیر از شعر بلند اسماعیل)
نویسنده(ها) | رضا براهنی |
---|---|
عنوان اصلی | اسماعیل (یک شعر بلند) |
طراح جلد | زکیه رحیمی (زیدی) |
کشور | تهران |
زبان | فارسی |
موضوع(ها) | شعر |
ناشر | مرغ آمین |
تاریخ نشر | ۱۳۶۶ |
شمار صفحات | ۸۰ |
۸فا۱/۶۲ | |
کتابخانه کنگره | PIR۷۹۶۳/ر۳۸الف۵ ۱۳۶۶ |
کتابخانه ملی ایران | م۶۷–۸ |
اسماعیل شعر بلندی است از رضا براهنی که در سال ۱۳۶۶ از سوی انتشارات مرغ آمین در تهران منتشر شد. براهنی این شعر را برای مرگ اسماعیل شاهرودی در ۱۳۶۰ سروده و به او تقدیم کردهاست.[۱][۲] اسماعیل در این شعر همینطور به اسماعیل فرزند ابراهیم و ماجرای ذبح او[۳] و سربازان جنگ ایران و عراق اشاره دارد.[۴] این شعر درونمایهای ضد جنگ نیز دارد و به همراه زمین سوخته اثر احمد محمود و شعر نام تمام مردگان یحیا است از محمدعلی سپانلو از مهمترین آثار ادبی مربوط به جنگ دانسته شده[۵] و برخی آن را از بزرگترین اشعار جنگ در ادبیات فارسی دانستهاند.[۶] فرم این شعر را متأثر از شعر زوزه اثر آلن گینزبرگ دانستهاند.[۷][۸]
نمونه[ویرایش]
- ای اسماعیل!
- ای ایستاده در صف آزمایشگاههای شهر، با شیشهای بلند در دست،
- و جنگلی از تصاویر رنگی بر سر!
- ای خوابگرد شرق و غرب!
- ای خیانتشده!
- ای بیحافظه شده پس از نوبتها شوک برقی!
- ای ناشتای عشق!
- ای آشنای من در باغهای بنفش جنون و بوسه![۹]
- خوزستان! دوشندگان اینان بودند!
- جوانان ما نبودند
- اینان بودند
- و آنانی که اصلاً هوا و آسمان و شعر و ستاره را نمیفهمد
- و تنها با احتکار پنیر و مرغ و پودر ظرفشویی حالت نعوظ پیدا میکنند
- و مثل موش و دام فضله میاندازند
- و یکی دو دندان افتاده، نفسی متعفن و شکمهایی به درشتی بشکههای نفت تو دارند
- و شب و روز میآشامند و میخورند
- و با جیبهای پر از دلار از میدانهای «زندهباد و مرگ بر…» میگذرند
- و با زبان بیزبانی میفهمانند که مرگ بر آمریکای شعاردهندگان مشکلی را حل نمیکند[۱۰]
- که بعد از انقلاب هم پول از پاروی تاجرها بالا میرود
- و کله پاچه، سیر و سیرابی و ودکای قاچاق یا خانگی میخورند
- در «ویدئو» فیلمهای هندی، «رنگارنگ»، و فیلم «پاگنده به آفریقا میرود» میبینند
- دلشان میگیرد یا غشغش میخندند
- و هر دو سه ساعت از حجره به شمیران تلفن میکنند
- مبادا عیال با معمار خانهی نوساز روهم ریخته باشد
- و فشار خون را هنوز هم به کمک آبغوره پایین میآورند
- و غم اصیلشان این است که چرا کابارهها و کافههای ساز و ضربی را بستهاند
پانویس[ویرایش]
- ↑ پوری، پلهای میان شاهرودی و براهنی.
- ↑ براهنی، اسماعیل، ۴.
- ↑ کریمی، شعر رئالیست، ۱۹۷.
- ↑ کریمی، شعر رئالیست، ۱۹۸.
- ↑ کریمی، شعر رئالیست، ۱۹۶.
- ↑ درمنکی، نقدونظر: (میزگرد بررسی شعر دهه پنجاه)، ۳۳۰.
- ↑ پوری، پلهای میان شاهرودی و براهنی.
- ↑ کریمی، شعر رئالیست، ۱۹۷.
- ↑ براهنی، اسماعیل، ۱۲.
- ↑ براهنی، اسماعیل، ۴۲-۴۱.
منابع[ویرایش]
- براهنی، رضا (۱۳۶۶). اسماعیل. تهران: مرغ آمین.
- کریمی، ابوذر (۱۳۹۱). «شعر رئالیست: نکاتی در جنبههای اجتماعی و سیاسی شعر «اسماعیل»». سوره اندیشه. تهران (۶۶ و ۶۷): ۱۹۸-۱۹۵.
- پوری، آوات (۲۶ مهر ۱۳۹۷). «پلهای میان شاهرودی و براهنی». میدان. بایگانیشده از اصلی در ۱۵ فوریه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۱۵ فوریه ۲۰۲۰.
- درمنکی، خلیل (۱۳۸۵). «نقدونظر: (میزگرد بررسی شعر دهه پنجاه) وقتی از افول حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم». گوهران. تهران (۱۳ و ۱۴): ۳۳۱-۳۱۳.
پیوند به بیرون[ویرایش]