لئو تولستوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 28555186 از سیمون دانکرک (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
خنثی‌سازی ویرایش 28564971 از Shawarsh (بحث) در همین ابتدا نام فرد صحیح نیست. نیکلایویج یک کلمه پیوسته است نه جدا. شاید برخی عبارات نیاز به بازنویسی داشته باشد. مثل زن و فرزند اما نثر فارسی است و عبارات عربی به خوبی زدوده شده است
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۱: خط ۱:
{{تغییرمسیر|تالستوی}}
{{تغییرمسیر|تالستوی}}
{{جعبه نویسنده
{{جعبه نویسنده
| نام = لِو نیکلای ویچ تولستوی
| نام = لِو نیکلایِویچ تولستوی
| تصویر = Leo Tolstoy, portrait.jpg|250px
| تصویر = Leo Tolstoy, portrait.jpg|250px
| توضیح تصویر =
| توضیح تصویر =
خط ۳۱: خط ۳۱:
[[پرونده:Tolstoy_Vremya_prishlo.ogg|250px|بندانگشتی|چپ|صدای لئو تولستوی]]
[[پرونده:Tolstoy_Vremya_prishlo.ogg|250px|بندانگشتی|چپ|صدای لئو تولستوی]]
[[پرونده:Leo Tolstoy 1897, black and white, 37767u.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|لئو تولستوی در سال ۱۸۹۷]]
[[پرونده:Leo Tolstoy 1897, black and white, 37767u.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|لئو تولستوی در سال ۱۸۹۷]]
'''لِو نیکلایِ ویچ تولستوی''' {{به روسی|Лев Никола́евич Толсто́й}}؛(۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در [[:en:Yasnaya Polyana|یاسنایا پالیانا]] – ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ در [[:en:Yasnaya Polyana|یاسنایا پالیانا]])، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده [[مردم روس|روسی]] بود. تولستوی از نویسندگان نامی تاریخ معاصر روسیه به‌شمار می‌آید.
'''لِو نیکلایِویچ تولستوی''' {{به روسی|Лев Никола́евич Толсто́й}}؛(۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در [[:en:Yasnaya Polyana|یاسنایا پالیانا]] – ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ در [[:en:Yasnaya Polyana|یاسنایا پالیانا]])، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده [[مردم روس|روسی]] بود. تولستوی از نویسندگان نامی تاریخ معاصر روسیه به‌شمار می‌آید.
[[رمان]]‌های [[جنگ و صلح]] و [[آنا کارنینا]] تولستوی از بهترین‌های ادبیات داستانی جهان هستند. تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شده‌است. تولستوی در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی می‌کرد. نام تولستوی در زبان انگلیسی معمولاً به صورت «لئو تولستوی» نوشته می‌شود.
[[رمان]]‌های [[جنگ و صلح]] و [[آنا کارنینا]] تولستوی از بهترین‌های ادبیات داستانی جهان هستند. تولستوی در روسیه هواداران بسیاری دارد و سکه طلای یادبود برای بزرگداشت وی ضرب شده‌است. تولستوی در زمان زندگی خود در جهان سرشناس ولی ساده زیست بود. نام تولستوی در زبان انگلیسی «لئو تولستوی» نوشته می‌شود.


تولستوی در روز [[۲۰ نوامبر]] [[۱۹۱۰ (میلادی)|۱۹۱۰]] درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
تولستوی در روز [[۲۰ نوامبر]] [[۱۹۱۰ (میلادی)|۱۹۱۰]] درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
تولستوی بیست و هشتم اوت ۱۸۲۸ میلادی در خانواده‌ای اشرافی و با پیشینهٔ بسیار قدیمی در [[یاسنایا پالیانا]] (۱۶۰کیلومتری جنوب مسکو از تابع شهر تولا) زاده شد. پدر او؛ کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی Граф Никола́й Ильи́ч Толсто́й و مادرش شاهزاده خانم؛ ماریا نیکلایونا والکونسکایا Княгиня Мари́я Никола́евна Волко́нская بود. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی عمه‌اش تاتیانا قرار گرفت. او در سال ۱۸۴۴م. در رشتهٔ زبان‌های شرقی در دانشگاه [[قازان]] نام‌نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ ۱۸۴۶م. تغییر رشته داد و خود را به دانشکدهٔ حقوق منتقل کرد<ref>[http://www.ketabnews.com/fa/news/285/لئو-تولستوی لئو تولستوی | کتاب نیوز]</ref> تا با کسب دانش [[وکالت]] به وضعیت نابسامان ۳۵۰ نفر [[کشاورز]] روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او انتقال یافته‌بودند، رسیدگی کند و با اصلاحات اراضی خود به شرایط رنج‌آور اجتماعی آنان خاتمه دهد.<ref name="dw">{{یادکرد وب| نشانی = http://www.dw-world.de/dw/article/0,,6250441,00.html| عنوان = تولستوی؛ صدمین سالروز مرگ خالق «جنگ و صلح» | تاریخ بازدید = ۲۱ نوامبر ۲۰۱۰| تاریخ = ۱۹ نوامبر ۲۰۱۰| ناشر = [[دیچه‌وله فارسی]]| زبان = فارسی}}</ref>
تولستوی بیست و هشتم اوت ۱۸۲۸ میلادی در خانواده‌ای از بزرگان و با پیشینهٔ بسیار کهن در [[یاسنایا پالیانا]] (۱۶۰کیلومتری جنوب مسکو از تابع شهر تولا) زاده شد. پدر او؛ کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی Граф Никола́й Ильи́ч Толсто́й و مادرش شاهزاده خانم؛ ماریا نیکلایونا والکونسکایا Княгиня Мари́я Никола́евна Волко́нская بود. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن سرپرست او عمه‌اش تاتیانا بود. او در سال ۱۸۴۴م. در رشتهٔ زبان‌های شرقی در دانشگاه [[قازان]] نام‌نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ ۱۸۴۶م. از آن رشته به رشته حقوق رفت<ref>[http://www.ketabnews.com/fa/news/285/لئو-تولستوی لئو تولستوی | کتاب نیوز]</ref> تا با کسب دانش [[وکالت]] به زندگی نابسامان ۳۵۰ نفر [[کشاورز]] روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او واگذار شده بودند، رسیدگی کند و با بهبود کشاورزی خود به رنج‌ آنان پایان دهد.<ref name="dw">{{یادکرد وب| نشانی = http://www.dw-world.de/dw/article/0,,6250441,00.html| عنوان = تولستوی؛ صدمین سالروز مرگ خالق «جنگ و صلح» | تاریخ بازدید = ۲۱ نوامبر ۲۰۱۰| تاریخ = ۱۹ نوامبر ۲۰۱۰| ناشر = [[دیچه‌وله فارسی]]| زبان = فارسی}}</ref>


او در سال ۱۸۴۷ میلادی دانشکده حقوق را رها می‌کند و به زادگاهش بازمی‌گردد. سال ۱۸۵۱ تولستوی وارد ارتش می‌شود و به مأموریت [[قفقاز]] که در آن زمان تازه به دست روس‌ها افتاده بود می‌رود. در تابستان همان سال، اثر خود «کودکی» را می‌نویسد. این داستان سال بعد در مجله معاصر، چاپ می‌شود.<ref>Толстой С. М. «Толстой и Толстые». Очерки из истории рода = „Tolstoï et les Tolstoï“. Essais de histoire de la famille / Пер. с фр. Н. И. Азаровой. — М. : Сов. Россия, 1990. — 228 с.</ref>
او در سال ۱۸۴۷ میلادی دانشکده حقوق را رها می‌کند و به زادگاهش بازمی‌گردد. سال ۱۸۵۱ تولستوی در ارتش نام نویسی می‌کند و به مأموریت [[قفقاز]] که در آن زمان تازه به دست روس‌ها افتاده بود می‌رود. در تابستان همان سال، اثر خود «کودکی» را می‌نویسد. این داستان سال بعد در مجله معاصر، چاپ می‌شود.<ref>Толстой С. М. «Толстой и Толстые». Очерки из истории рода = „Tolstoï et les Tolstoï“. Essais de histoire de la famille / Пер. с фр. Н. И. Азаровой. — М. : Сов. Россия, 1990. — 228 с.</ref>
تولستوی هنگام خدمت در ارتش تزار، نوشتن به صورت حرفه‌ای را آغاز می‌کند. حضور وی در جنگ، دست مایه اصلی برای رمان‌ها و داستان‌ها در اختیارش می‌گذارد و با نگاه جستجوگرش میان مردم و محیط پیرامون، بر غنای آثارش می‌افزاید. در ۱۸۵۴ به سواستوپُل رفته و به سپاه [[کریمه]] می‌پیوندند. در این زمان او به درجه ستوانی ارتقا یافته و به دفاع از میهن می‌پردازد. نتیجه این دوران را در «حکایت‌های سواستوپُل» که حاوی سه داستان خواندنی ست منعکس می‌کند.<ref>Бурнашева Н. И. Комментарии. «Севастополь в декабре месяце» // Толстой Л. Н. Полн. собр. соч. : в 100 т. — Худ. произведения: в 18 т / Подг. текста и комм. Н. И. Бурнашевой; ред. тома Л. Д. Громова-Опульская. — М. : Наука, 2002. — Т. II. — С. 393—394. — ISBN 5-02-022757-9.</ref>
تولستوی هنگام خدمت در ارتش تزار، نوشتن به صورت حرفه‌ای را آغاز می‌کند. بودن در جنگ، دستمایه پایه ای برای رمان‌ها و داستان‌ها در دسترس او می‌گذارد و با نگاه جستجوگرش میان مردم و دور و برش، نوشته هایش را پربارتر می کند. در ۱۸۵۴ به سواستوپُل رفته و به سپاه [[کریمه]] می‌پیوندند. در این زمان او به درجه ستوانی رسیده و به دفاع از میهن می‌پردازد. نتیجه این دوران را در «حکایت‌های سواستوپُل» که حاوی سه داستان خواندنی ست منعکس می‌کند.<ref>Бурнашева Н. И. Комментарии. «Севастополь в декабре месяце» // Толстой Л. Н. Полн. собр. соч. : в 100 т. — Худ. произведения: в 18 т / Подг. текста и комм. Н. И. Бурнашевой; ред. тома Л. Д. Громова-Опульская. — М. : Наука, 2002. — Т. II. — С. 393—394. — ISBN 5-02-022757-9.</ref>
تولستوی در این داستان‌ها کوشیده‌است با استفاده از احساسات شخصی که در جنگ تجربه کرده، چهره ای متفاوت از آن را نشان دهد. وی جنگ را پشت مراسم رسمی به تصویر می‌کشد. در سال ۱۸۵۶ از ارتش کناره‌گیری می‌کند و به زادگاه خود بازمی‌گردد. پس از آن سفری شش‌ماهه را به کشورهای [[فرانسه]]، [[انگلستان]]، [[آلمان]]، [[ایتالیا]] و [[سوییس]] آغاز می‌کند تا باشیوه زندگی، فرهنگ و عقاید مردم این کشورها آشنا شود. در سال ۱۸۵۸ میلادی داستان «سه مرگ» را منتشر می‌کند و در سال ۱۸۵۹ دبستانی برای کودکان و دهقان زادگان یاسنایا پالیانا می‌سازد.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و شفیعی، فرزانه، راه رفتن با کفش‌های تولستوی، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ۱۳۹۲، صص ۱۲–۱۱، شابک ۲-۳۸۹-۱۲۱-۶۰۰-۹۷۸</ref>
تولستوی در این داستان‌ها تلاش کرده با بهره گیری از دریافتهای خود که در جنگ تجربه کرده، چهره ای دیگر از آن را نشان دهد. وی جنگ را پشت مراسم رسمی به نمایش می گذارد. در سال ۱۸۵۶ از ارتش کناره‌گیری می‌کند و به زادگاه خود بازمی‌گردد. پس از آن سفری شش‌ماهه را به کشورهای [[فرانسه]]، [[انگلستان]]، [[آلمان]]، [[ایتالیا]] و [[سوییس]] آغاز می‌کند تا باشیوه زندگی، فرهنگ و باورهای مردم این کشورها آشنا شود. در سال ۱۸۵۸ میلادی داستان «سه مرگ» را منتشر می‌کند و در سال ۱۸۵۹ دبستانی برای کودکان و دهقان زادگان یاسنایا پالیانا می‌سازد.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و شفیعی، فرزانه، راه رفتن با کفش‌های تولستوی، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ۱۳۹۲، صص ۱۲–۱۱، شابک ۲-۳۸۹-۱۲۱-۶۰۰-۹۷۸</ref>
[[پرونده:1856. Л.Н.Толстой.jpg|بندانگشتی|1856]]
[[پرونده:1856. Л.Н.Толстой.jpg|بندانگشتی|1856]]
<br />
<br />
خط ۴۷: خط ۴۷:
<br />
<br />


== اصلاحات اجتماعی و تعلیم و تربیت کودکان ==
== اصلاحات اجتماعی و آموزش و پرورش کودکان ==
لئو با نگاه ویژه ای که به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان داشت، در سال ۱۸۵۷ پنج سال از کشورهای اروپای غربی و با چهره های سرشناس اروپا مانند: [[چارلز دیکنز]]، [[ایوان تورگنیف]]، [[فریدریش فروبل]] و [[آدلف دیستروِگ]]، دیدار کرد. پس از بازگشت به کشورش، براساس تجارب نو آموخته، دست به یک رشته نوآوریهای آموزشی زد و در همین راستا به پیروی از [[ژان ژاک روسو]]، به پایه ریزی دبستان در روستاها پرداخت. تولستوی از سال [[۱۸۵۵ (میلادی)|۱۸۵۵]] پی در پی در زادگاه خود یاسنایا پالیانا، [[مسکو]] و [[سن پترزبورگ]] زندگی می کرد. لئو در نامه‌ای به یکی از خویشاوندانش که سرپرستی کارهای دربار و پیشکاری زمینهای [[تزار]] روسیه را بر دوش داشت، چنین نوشته‌است:
{{نوارکناری آنارشیسم|listname}}
لئو به لحاظ توجه احترام‌آمیزی که به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان داشت، در سال ۱۸۵۷ به مدت پنج سال از کشورهای اروپای غربی و با مشاهیر اروپا مانند: [[چارلز دیکنز]]، [[ایوان تورگنیف]]، [[فریدریش فروبل]] و [[آدلف دیستروِگ]]، دیدار کرد. پس از بازگشت به کشورش، براساس تجارب نو آموخته، دست به یک رشته اصلاحات آموزشی زد و در همین راستا به پیروی از [[ژان ژاک روسو]]، به تأسیس مدارس ابتدایی در روستاها پرداخت. تولستوی از سال [[۱۸۵۵ (میلادی)|۱۸۵۵]] به‌تناوب در زادگاه خود یاسنایا پالیانا، [[مسکو]] و [[سن پترزبورگ]] اقامت گزید. لئو در نامه‌ای به یکی از خویشاوندانش که اداره امور دربار و مباشرت املاک [[تزار]] روسیه را بر عهده داشت، چنین نوشته‌است:
:: «هرگاه به مدرسه قدم می‌گذارم، با مشاهده چهره‌های کثیف و تکیده، موهای ژولیده و برق چشمانِ این کودکان فقیر، دستخوش ناآرامی و انزجار می‌شوم و همان حالتی به‌من دست می‌دهد که بارها از دیدن شرابخواران مست، بر من مستولی شده‌است. ای خدای بزرگ! چگونه می‌توانم آن‌ها را نجات دهم؟ نمی‌دانم به کدام یک کمک کنم. من آموزش و پرورش را تنها برای توده‌ها می‌خواهم و نه کسی دیگر، مگر بتوانم [[پوشکین]]ها و [[لومونوسف]]های آینده را از غرق شدن رهایی بخشم.»


:: «هرگاه به مدرسه پا می‌گذارم، با دیدن چهره‌های آلوده و تکیده، موهای ژولیده و برق چشمانِ این کودکان بینوا، دستخوش ناآرامی و بیزاری می‌شوم و همان حالتی به‌من دست می‌دهد که بارها از دیدن شرابخواران مست، بر من مستولی شده‌است. ای خدای بزرگ! چگونه می‌توانم آن‌ها را نجات دهم؟ نمی‌دانم به کدام یک کمک کنم. من آموزش و پرورش را تنها برای توده‌ها می‌خواهم و نه کسی دیگر، مگر بتوانم [[پوشکین]]ها و [[لومونوسف]]های آینده را از غرق شدن رهایی بخشم.»
تولستوی هیچ‌گاه تفاوتی بین کودکان قائل نشد و دانش‌آموزان نخبه را از دیگران متمایز نکرد تا درخورِ توان و استعداد هر کودک، آموزش مناسب را به آن‌ها ارزانی دارد.

تولستوی هیچ‌گاه با کودکان برخورد جداگانه نداشت و دانش‌آموزان برتر را از دیگران جدا نکرد تا درخورِ توان و آمادگی هر کودک، آموزش مناسب را به آن‌ها ارزانی دارد.
پس از این‌که مدارس از سوی اداره سلطنتی تزار تعطیل شد، تولستوی به فعالیت‌های فرهنگی و اهداف تربیتیِ مورد علاقه‌اش ادامه داد. او با انتشار کتاب‌های سرگرم‌کننده با ترکیبی از علوم طبیعی و انسانی، همچنین داستان‌های آموزشی به‌ویژه داستان‌های [[ازوپ]]، کودکان را با ارزش‌های اخلاقی، اجتماعی و معنوی آشنا نمود. میلیون‌ها کودک روسی تا دهه دوم قرن بیستم با آموزش الفبای تولستوی، سال اول دبستان را آغاز نمودند. با اتخاذ این روش، تولستوی توانست در جنبش اصلاحات آموزشی و ایجاد مدارس آزاد به گونه [[سامرهیل]]، مؤثر واقع شود.
پس از این‌که مدارس از سوی اداره سلطنتی تزار تعطیل شد، تولستوی به فعالیت‌های فرهنگی و اهداف تربیتیِ مورد علاقه‌اش ادامه داد. او با انتشار کتاب‌های سرگرم‌کننده با ترکیبی از علوم طبیعی و انسانی، همچنین داستان‌های آموزشی به‌ویژه داستان‌های [[ازوپ]]، کودکان را با ارزش‌های اخلاقی، اجتماعی و معنوی آشنا نمود. میلیون‌ها کودک روسی تا دهه دوم قرن بیستم با آموزش الفبای تولستوی، سال اول دبستان را آغاز نمودند. با اتخاذ این روش، تولستوی توانست در جنبش اصلاحات آموزشی و ایجاد مدارس آزاد به گونه [[سامرهیل]]، مؤثر واقع شود.


== ازدواج و زندگی خانوادگی ==
== زن و فرزند ==
تولستوی در سال [[۱۸۶۲ (میلادی)|۱۸۶۲]] با دختر هجده ساله‌ای با سَلَفِ [[آلمان]]ی، به نام سوفیا آندره یِونا برس ([[۱۸۴۴ (میلادی)|۱۸۴۴]] - [[۱۹۱۹ (میلادی)|۱۹۱۹]])، ازدواج کرد و رمان‌های جاودانه‌ای به نام [[جنگ و صلح]] و [[آنا کارنینا]] را تألیف و منتشر ساخت. پشتیبانی همسر جوانش از فعالیت‌های ادبی تولستوی که به روایتی ۱۴۰۰ صفحه از پیش‌نویس [[جنگ و صلح]] را بیش از هفت بار پاکنویس کرده‌است، شایسته احترام است. رابطه این دو عاشقانه، ولی پرتنش بود. دفترچه یادداشتی که تولستوی در دوران پیش از ازدواج شرح زندگی خود را در آن می‌نوشت به دست سوفیا افتاد. در این دفترچه یادداشت شرح خوشگذرانی‌ها و عیاشی‌های تولستوی نوشته شده بود. تأثیر این مطالب بر سوفیا سنگین بود به‌طوری‌که می‌نویسد این دوران ''زننده و ناخوشایند'' و زندگی او در آن موقع ''غیرقابل پذیرش'' است. غرق شدن تولستوی در مسایل فلسفی در سال‌های بعد نیز مشکلات زیادی برای این دو به همراه داشت. آن‌ها با همدیگر ۱۳ فرزند مشترک داشتند که ۴ تا از آن‌ها در کودکی مردند.<ref name="dw"/>
تولستوی در سال [[۱۸۶۲ (میلادی)|۱۸۶۲]] با دختر هجده ساله‌ای با تبارِ [[آلمان]]ی، به نام سوفیا آندره یِونا برس ([[۱۸۴۴ (میلادی)|۱۸۴۴]] - [[۱۹۱۹ (میلادی)|۱۹۱۹]])، ازدواج کرد و رمان‌های جاودانه‌ای به نام [[جنگ و صلح]] و [[آنا کارنینا]] را نوشته و منتشر ساخت. پشتیبانی همسر جوانش از کارهای ادبی تولستوی که به روایتی ۱۴۰۰ صفحه از پیش‌نویس [[جنگ و صلح]] را بیش از هفت بار پاکنویس کرده‌است، بسیار ارزشمند است. پیوند این دو عاشقانه، ولی پرتنش بود. دفترچه یادداشتی که تولستوی در دوران پیش از زناشویی داستان زندگی خود را در آن می‌نوشت به دست سوفیا افتاد. در این دفترچه یادداشت گزارش خوشگذرانی‌ها و هوسرانی های تولستوی نوشته شده بود. بازتاب این نوشته ها بر سوفیا سنگین بود بگونه ای که می‌نویسد این دوران ''زننده و ناخوشایند'' و زندگی او در آن زمان ''نپذیرفتنی'' است. غرق شدن تولستوی در مسایل فلسفی در سال‌های آینده نیز دردسرهای فراوانی برای این دو به همراه داشت. آن‌ها با یکدیگر ۱۳ فرزند داشتند که ۴ تا از آن‌ها در کودکی مردند.<ref name="dw"/>


<br />
<br />


== جنگ و صلح، آناکارنینا ==
== جنگ و صلح، آناکارنینا ==
جنگ و صلح Война и мир رمانی طولانی است که در آن بیش از ۵۸۰ شخصیت با دقت توصیف شده‌اند. سه سال پیش نسخهٔ کوتاه شده‌ای از این رمان به زبان انگلیسی منتشر شد. در این نسخه ۶۰۰ صفحه از نسخهٔ اصلی که ۱۵۰۰ صفحه داشت، حذف شده‌است. این حذف شامل بحث‌های فلسفی کتاب است که به یکدستی ماجرا لطمه نمی‌زند. دلیل این کارها ارائه یک نسخه جذاب و پرماجرا از کتاب است که مناسب جوانان امروزی نیز باشد. شاهکار تولستوی، [[جنگ و صلح]]، یکی از معتبرترین منابع تحقیق و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم روسیه است. همچنین حماسهٔ مقاومت روس‌ها را در برابر حملهٔ ناپلئون بازگو می‌کند. منتقدان آن را یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های جهان و فراتر از آن یک رمان در بردارنده دیدگاه‌های فلسفی نویسنده دربارهٔ زندگی و تاریخ می‌دانند.<ref name="dw"/>
جنگ و صلح Война и мир رمانی طولانی است که در آن بیش از ۵۸۰ شخصیت بخوبی بازگو شده‌اند. سه سال پیش نسخهٔ کوتاه شده‌ای از این رمان به زبان انگلیسی منتشر شد. در این نسخه ۶۰۰ صفحه از نسخهٔ اصلی که ۱۵۰۰ صفحه داشت، حذف شده‌است. این حذف شامل بحث‌های فلسفی کتاب است که به یکدستی داستان آسیبی نمی‌زند. دلیل این کارها ارائه یک نسخه گیرا و پرشور از کتاب است که بفراخور جوانان امروزی نیز باشد. شاهکار تولستوی، [[جنگ و صلح]]، یکی از برترین منابع پژوهش و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم روسیه است. همچنین حماسهٔ ایستادگی روس‌ها را در برابر حملهٔ ناپلئون بازگو می‌کند. منتقدان آن را یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های جهان و فراتر از آن یک رمان در بردارنده دیدگاه‌های فلسفی نویسنده دربارهٔ زندگی و تاریخ می‌دانند.<ref name="dw"/>
تولستوی در پایان ۳۴ سالگی نوشتن رمان جنگ و صلح را آغاز کرد که شش سال به طول انجامید. این رمان واقعیت‌های درون جامعه روسیه را در قرن نوزدهم به خوبی تبیین می‌کند. دورانی که تولستوی برای رمان خود برگزید، زمان جنگ‌های [[ناپلئون]] بود و نقطه اوج داستان حمله ناپلئون به روسیه، آتش‌سوزی مسکو و عقب‌نشینی و اضمحلال ارتش مهاجم وی را توصیف می‌کند.
تولستوی در پایان ۳۴ سالگی نوشتن رمان جنگ و صلح را آغاز کرد که شش سال زمان بُرد. این رمان واقعیت‌های درون جامعه روسیه را در قرن نوزدهم به خوبی روشن می‌کند. دورانی که تولستوی برای رمان خود برگزید، زمان جنگ‌های [[ناپلئون]] بود و اوج داستان حمله ناپلئون به روسیه، آتش‌سوزی مسکو و عقب‌نشینی و نابودی ارتش مهاجم وی را گزارش می‌کند.

به گفته تولستوی [[آناکارنینا]] اولین رمان واقعی او و یک داستان حماسی منثور است. این رمان داستانی پرفراز و فرود از عشق و سرخوردگی و شکست دارد. نسخهٔ بازنویسی شده‌ای از آنا کارنینا از اچ وینترز، نویسندهٔ جوان آمریکایی برداشتی امروزی از این کتاب است. در این روایت، در کنار رویدادها و بازیگران رمان اصلی بازیگران تخیلی امروزی نیز هستند.<ref name="dw"/>
وی در دفتر خاطراتش در میانه سال [[۱۸۵۰ (میلادی)|۱۸۵۰]] چنین می‌نویسد:


::''«چیزی در درونم زبانه می کشد که بیش از نیکی دلبستهٔ آنم: شکوه و بزرگی.»''
به گفته تولستوی [[آناکارنینا]] اولین رمان واقعی او و یک داستان حماسی منثور است. این رمان ماجرایی دراماتیک از عشق و سرخوردگی و شکست دارد. نسخهٔ بازنویسی شده‌ای از آنا کارنینا از اچ وینترز، نویسندهٔ جوان آمریکایی اقتباسی امروزی از این کتاب است. در این روایت، در کنار حوادث و شخصیت‌های رمان اصلی شخصیت‌های تخیلی امروزی نیز حضور دارند.<ref name="dw"/>
وی در دفتر خاطراتش در اواسط سال [[۱۸۵۰ (میلادی)|۱۸۵۰]] چنین می‌نویسد:
::''«چیزی در درونم شعله‌ور است که بیش از نیکی دلبستهٔ آنم: شکوه و جلال.»''


== انقلاب درونی ==
== انقلاب درونی ==
تولستوی، در اوج اشتهار، مبتلا به سرگشتگی و ناامید از بهبود وضعیت جامعه شد و در مرز انحطاط فکری و شکست روحی قرار گرفت. او به‌عنوان عضوی از اداره کل آمار و سرشماری در مسکو در سال ۱۸۸۲ میلادی با فقر روزافزون کارگران که در مقام مقایسه با محرومیت دهقانان از ابعاد وسیع‌تری برخوردار بود، آشنا شد. با تأثیرپذیری از این واقعیت تلخ، به منظور کمک‌رسانی به کشاورزان و جلوگیری از مهاجرت دسته جمعی آنان به شهرها، اقدام به ایجاد تشکیلاتی نمود که پشتیبانی از روستاییانی که محصولاتشان در اثر حوادث و آفات طبیعی آسیب دیده بود، در دستور کار خود قرار داد. او خود نیز با ترک سیگار و الکل و کناره‌گیری از تفریحات مخصوص مانند شکار حیوانات، اعلام همدردی نمود و اعتراف کرد: «چه لذایذ ظالمانه‌ای!»{{مدرک}}
تولستوی، در اوج سرشناسی، دچار سرگشتگی و ناامید از بهبود وضعیت جامعه شد و در مرز نابودی فکری و شکست روانی قرار گرفت. او به‌عنوان عضوی از اداره کل آمار و سرشماری در مسکو در سال ۱۸۸۲ میلادی با فقر روزافزون کارگران که در برابر محرومیت روستاییان گسترده تر بود، آشنا شد. با بازتاب پذیرفتن از این رخداد تلخ، برای کمک‌رسانی به کشاورزان و پیشگیری از مهاجرت گروهی آنان به شهرها، دست به ایجاد سازمانی زد که پشتیبانی از روستاییانی که محصولاتشان بدنبال پیشامدها و آفت های طبیعی آسیب دیده بود، در دستور کار خود گذاشت. او خود نیز با ترک سیگار و الکل و کناره‌گیری از سرگرمی های ویژه مانند شکار جانوران، همدردی خود را نشان داد و اعتراف کرد: «چه خوشی های ظالمانه‌ای!»{{مدرک}}


از جمله فعالیت‌های اجتماعی تولستوی، حمایت از زندانیان سیاسی، مذهبی و سربازان فراری بود. از سال ۱۸۸۱ میلادی به بعد، در نتیجه مطالعات و تحقیقات بیش‌تر در حیطه ادیان، گرایش و تعلقات مذهبی وی نیز شدت یافت و در همین رابطه نسبت به ترجمه دوبارهٔ [[انجیل]] به زبان روسی اقدام کرد.
از جمله کارهای اجتماعی تولستوی، پشتیبانی از زندانیان سیاسی، دینی و سربازان فراری بود. از سال ۱۸۸۱ میلادی به بعد، با بررسیها و پژوهشهای بیشتر در زمینه دین های گوناگون، گرایش و وابستگیهای دینی وی نیز بیشتر شد و از همین رو به ترجمه دوبارهٔ [[انجیل]] به زبان روسی دست زد.
[[پرونده:Tolstoy and chekhov.jpg|بندانگشتی|با [[آنتون چخوف]]]]
[[پرونده:Tolstoy and chekhov.jpg|بندانگشتی|با [[آنتون چخوف]]]]
<br />
<br />
خط ۷۹: خط ۸۰:
== تضادهای بیرونی ==
== تضادهای بیرونی ==
اشتهار تولستوی هرچه بیشتر در خارج از روسیه وسعت می‌یافت، به همان نسبت نیز در داخل روسیه مورد طعن و لعن و انزجار دستگاه‌های دولتی و مراجع ارتودوکس قرار می‌گرفت. نوشته‌هایش پیش از انتشار توقیف و شایعه روانی بودن او به سرعت پراکنده می‌شد. پلیس تزاری کوچک‌ترین حرکت وی را زیر نظر گرفته بود. هنگامی که به پشتیبانی از مریدانش برخاست و برای آزادی آن‌ها از بازداشت، تمام مسئولیت‌ها را که به عنوان مدرک جرم مطرح بودند به عهده گرفت، به او گفتند:
اشتهار تولستوی هرچه بیشتر در خارج از روسیه وسعت می‌یافت، به همان نسبت نیز در داخل روسیه مورد طعن و لعن و انزجار دستگاه‌های دولتی و مراجع ارتودوکس قرار می‌گرفت. نوشته‌هایش پیش از انتشار توقیف و شایعه روانی بودن او به سرعت پراکنده می‌شد. پلیس تزاری کوچک‌ترین حرکت وی را زیر نظر گرفته بود. هنگامی که به پشتیبانی از مریدانش برخاست و برای آزادی آن‌ها از بازداشت، تمام مسئولیت‌ها را که به عنوان مدرک جرم مطرح بودند به عهده گرفت، به او گفتند:
:: «جناب کنت، جاه و جلال شما به قدری بزرگ است که زندان‌های ما گنجایش آن را ندارد!»


«جناب کنت، جاه و جلال شما به قدری بزرگ است که زندان‌های ما گنجایش آن را ندارد!»
== کلیسای ارتدکس و اتهام ارتداد ==
== کلیسای ارتدکس و اتهام ارتداد ==
[[پرونده:Lev_Nikolayevich_Tolstoy_1848.jpg|بندانگشتی|300px|تصویری از بیست سالگی تولستوی به سال ۱۸۴۸ میلادی]]
[[پرونده:Lev_Nikolayevich_Tolstoy_1848.jpg|بندانگشتی|300px|تصویری از بیست سالگی تولستوی به سال ۱۸۴۸ میلادی]]
خط ۹۸: خط ۹۹:
== سال‌های پایانی ==
== سال‌های پایانی ==
[[پرونده:Tolstoy Leo port.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:Tolstoy Leo port.jpg|بندانگشتی]]
{{نوارکناری آنارشیسم}}
علاوه بر فشارهای حکومت، سخت‌گیری‌های پلیس تزاری و ضبط پیش‌نویس رمان‌هایش در سال [[۱۹۰۸ (میلادی)|۱۹۰۸]]، مشکلات خانوادگی هم مزید بر آن شد. تولستوی، در آخرین روزهای حیات خود، به‌اتفاق پزشکِ خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و به‌سوی جنوب روسیه سفر کرد. این آخرین سفر تولستوی در تاریخ [[هفتم نوامبر]] [[۱۹۱۰ (میلادی)|۱۹۱۰]] در ایستگاه [[راه‌آهن]] [[آستاپوفو]] به پایان رسید. دو روز بعد، در زادگاهش به خاک سپرده شد.
علاوه بر فشارهای حکومت، سخت‌گیری‌های پلیس تزاری و ضبط پیش‌نویس رمان‌هایش در سال [[۱۹۰۸ (میلادی)|۱۹۰۸]]، مشکلات خانوادگی هم مزید بر آن شد. تولستوی، در آخرین روزهای حیات خود، به‌اتفاق پزشکِ خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و به‌سوی جنوب روسیه سفر کرد. این آخرین سفر تولستوی در تاریخ [[هفتم نوامبر]] [[۱۹۱۰ (میلادی)|۱۹۱۰]] در ایستگاه [[راه‌آهن]] [[آستاپوفو]] به پایان رسید. دو روز بعد، در زادگاهش به خاک سپرده شد.
<br />
<br />
خط ۱۱۰: خط ۱۱۲:
* [[حرص باعث هلاکت است]]، مترجم سید عبدالرحیم خلخالی
* [[حرص باعث هلاکت است]]، مترجم سید عبدالرحیم خلخالی
* [[جنگ و صلح]]، ترجمهٔ کاظم انصاری، تجدید چاب با ترجمهٔ [[سروش حبیبی]]
* [[جنگ و صلح]]، ترجمهٔ کاظم انصاری، تجدید چاب با ترجمهٔ [[سروش حبیبی]]
* [[رستاخیز (کتاب)|رستاخیز]]، ترجمهٔ [[محمدعلی شیرازی (شاعر)|محمدعلی شیرازی]]
* [[رستاخیز (کتاب)|رستاخیز]]، ترجمه سروش حبیبی، نشر نیلوفر/ ترجمه مجلسی.محمد، نشر دنیای نو، تهران ۱۳۸۳ / پرویز شهدی ، نشر مجید، ۱۳۹۵/ ترجمه علی اصغر حکمت، انتشارات نگاه، چاپ دوم، ۱۳۹۸/ترجمهٔ [[محمدعلی شیرازی (شاعر)|محمدعلی شیرازی]]
* تریلوژی [[کودکی، نوجوانی، جوانی]]، ترجمهٔ [[غلامحسین اعرابی]]، انتشارات سمیر
* تریلوژی [[کودکی، نوجوانی، جوانی]]، ترجمهٔ [[غلامحسین اعرابی]]، انتشارات سمیر
* [[آناکارِنینا]]، ترجمهٔ محمدعلی شیرازی، تجدید چاپ با ترجمهٔ جواد امیرانی، منوچهر بیگدلی خمسه، سروش حبیبی و فازار سیمونیان
* [[آناکارِنینا]]، ترجمهٔ محمدعلی شیرازی، تجدید چاپ با ترجمهٔ جواد امیرانی، منوچهر بیگدلی خمسه، سروش حبیبی و فازار سیمونیان

نسخهٔ ‏۲۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۶

لِو نیکلایِویچ تولستوی
نام اصلی
لئو نیکُلایویچ تولستوی
زاده۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی
یاسنایا پالیانا از توابع استان تولا
درگذشته۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ (۸۲ سال)
ایستگاه راه‌آهن آستاپوفو
آرامگاهیاسنایا پالیانا
پیشهنویسنده و فعال سیاسی-اجتماعی
زمینه کاریرمان‌نویس
ملیت روسیه
همسر(ها)سوفیا آندره یونا برس
فرزند(ان)تاتیانا
ایلیا
لئو
آلکسیی
پدر و مادرکنت نیکلا ایلیچ
ماری نیکلایونا
امضا
صدای لئو تولستوی
لئو تولستوی در سال ۱۸۹۷

لِو نیکلایِویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)؛(۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا – ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ در یاسنایا پالیانا)، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده روسی بود. تولستوی از نویسندگان نامی تاریخ معاصر روسیه به‌شمار می‌آید. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا تولستوی از بهترین‌های ادبیات داستانی جهان هستند. تولستوی در روسیه هواداران بسیاری دارد و سکه طلای یادبود برای بزرگداشت وی ضرب شده‌است. تولستوی در زمان زندگی خود در جهان سرشناس ولی ساده زیست بود. نام تولستوی در زبان انگلیسی «لئو تولستوی» نوشته می‌شود.

تولستوی در روز ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.

زندگی‌نامه

تولستوی بیست و هشتم اوت ۱۸۲۸ میلادی در خانواده‌ای از بزرگان و با پیشینهٔ بسیار کهن در یاسنایا پالیانا (۱۶۰کیلومتری جنوب مسکو از تابع شهر تولا) زاده شد. پدر او؛ کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی Граф Никола́й Ильи́ч Толсто́й و مادرش شاهزاده خانم؛ ماریا نیکلایونا والکونسکایا Княгиня Мари́я Никола́евна Волко́нская بود. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن سرپرست او عمه‌اش تاتیانا بود. او در سال ۱۸۴۴م. در رشتهٔ زبان‌های شرقی در دانشگاه قازان نام‌نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ ۱۸۴۶م. از آن رشته به رشته حقوق رفت[۱] تا با کسب دانش وکالت به زندگی نابسامان ۳۵۰ نفر کشاورز روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او واگذار شده بودند، رسیدگی کند و با بهبود کشاورزی خود به رنج‌ آنان پایان دهد.[۲]

او در سال ۱۸۴۷ میلادی دانشکده حقوق را رها می‌کند و به زادگاهش بازمی‌گردد. سال ۱۸۵۱ تولستوی در ارتش نام نویسی می‌کند و به مأموریت قفقاز که در آن زمان تازه به دست روس‌ها افتاده بود می‌رود. در تابستان همان سال، اثر خود «کودکی» را می‌نویسد. این داستان سال بعد در مجله معاصر، چاپ می‌شود.[۳] تولستوی هنگام خدمت در ارتش تزار، نوشتن به صورت حرفه‌ای را آغاز می‌کند. بودن در جنگ، دستمایه پایه ای برای رمان‌ها و داستان‌ها در دسترس او می‌گذارد و با نگاه جستجوگرش میان مردم و دور و برش، نوشته هایش را پربارتر می کند. در ۱۸۵۴ به سواستوپُل رفته و به سپاه کریمه می‌پیوندند. در این زمان او به درجه ستوانی رسیده و به دفاع از میهن می‌پردازد. نتیجه این دوران را در «حکایت‌های سواستوپُل» که حاوی سه داستان خواندنی ست منعکس می‌کند.[۴] تولستوی در این داستان‌ها تلاش کرده با بهره گیری از دریافتهای خود که در جنگ تجربه کرده، چهره ای دیگر از آن را نشان دهد. وی جنگ را پشت مراسم رسمی به نمایش می گذارد. در سال ۱۸۵۶ از ارتش کناره‌گیری می‌کند و به زادگاه خود بازمی‌گردد. پس از آن سفری شش‌ماهه را به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا و سوییس آغاز می‌کند تا باشیوه زندگی، فرهنگ و باورهای مردم این کشورها آشنا شود. در سال ۱۸۵۸ میلادی داستان «سه مرگ» را منتشر می‌کند و در سال ۱۸۵۹ دبستانی برای کودکان و دهقان زادگان یاسنایا پالیانا می‌سازد.[۵]

1856


تولستوی در سال 1876


اصلاحات اجتماعی و آموزش و پرورش کودکان

لئو با نگاه ویژه ای که به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان داشت، در سال ۱۸۵۷ پنج سال از کشورهای اروپای غربی و با چهره های سرشناس اروپا مانند: چارلز دیکنز، ایوان تورگنیف، فریدریش فروبل و آدلف دیستروِگ، دیدار کرد. پس از بازگشت به کشورش، براساس تجارب نو آموخته، دست به یک رشته نوآوریهای آموزشی زد و در همین راستا به پیروی از ژان ژاک روسو، به پایه ریزی دبستان در روستاها پرداخت. تولستوی از سال ۱۸۵۵ پی در پی در زادگاه خود یاسنایا پالیانا، مسکو و سن پترزبورگ زندگی می کرد. لئو در نامه‌ای به یکی از خویشاوندانش که سرپرستی کارهای دربار و پیشکاری زمینهای تزار روسیه را بر دوش داشت، چنین نوشته‌است:

«هرگاه به مدرسه پا می‌گذارم، با دیدن چهره‌های آلوده و تکیده، موهای ژولیده و برق چشمانِ این کودکان بینوا، دستخوش ناآرامی و بیزاری می‌شوم و همان حالتی به‌من دست می‌دهد که بارها از دیدن شرابخواران مست، بر من مستولی شده‌است. ای خدای بزرگ! چگونه می‌توانم آن‌ها را نجات دهم؟ نمی‌دانم به کدام یک کمک کنم. من آموزش و پرورش را تنها برای توده‌ها می‌خواهم و نه کسی دیگر، مگر بتوانم پوشکینها و لومونوسفهای آینده را از غرق شدن رهایی بخشم.»

تولستوی هیچ‌گاه با کودکان برخورد جداگانه نداشت و دانش‌آموزان برتر را از دیگران جدا نکرد تا درخورِ توان و آمادگی هر کودک، آموزش مناسب را به آن‌ها ارزانی دارد. پس از این‌که مدارس از سوی اداره سلطنتی تزار تعطیل شد، تولستوی به فعالیت‌های فرهنگی و اهداف تربیتیِ مورد علاقه‌اش ادامه داد. او با انتشار کتاب‌های سرگرم‌کننده با ترکیبی از علوم طبیعی و انسانی، همچنین داستان‌های آموزشی به‌ویژه داستان‌های ازوپ، کودکان را با ارزش‌های اخلاقی، اجتماعی و معنوی آشنا نمود. میلیون‌ها کودک روسی تا دهه دوم قرن بیستم با آموزش الفبای تولستوی، سال اول دبستان را آغاز نمودند. با اتخاذ این روش، تولستوی توانست در جنبش اصلاحات آموزشی و ایجاد مدارس آزاد به گونه سامرهیل، مؤثر واقع شود.

زن و فرزند

تولستوی در سال ۱۸۶۲ با دختر هجده ساله‌ای با تبارِ آلمانی، به نام سوفیا آندره یِونا برس (۱۸۴۴ - ۱۹۱۹)، ازدواج کرد و رمان‌های جاودانه‌ای به نام جنگ و صلح و آنا کارنینا را نوشته و منتشر ساخت. پشتیبانی همسر جوانش از کارهای ادبی تولستوی که به روایتی ۱۴۰۰ صفحه از پیش‌نویس جنگ و صلح را بیش از هفت بار پاکنویس کرده‌است، بسیار ارزشمند است. پیوند این دو عاشقانه، ولی پرتنش بود. دفترچه یادداشتی که تولستوی در دوران پیش از زناشویی داستان زندگی خود را در آن می‌نوشت به دست سوفیا افتاد. در این دفترچه یادداشت گزارش خوشگذرانی‌ها و هوسرانی های تولستوی نوشته شده بود. بازتاب این نوشته ها بر سوفیا سنگین بود بگونه ای که می‌نویسد این دوران زننده و ناخوشایند و زندگی او در آن زمان نپذیرفتنی است. غرق شدن تولستوی در مسایل فلسفی در سال‌های آینده نیز دردسرهای فراوانی برای این دو به همراه داشت. آن‌ها با یکدیگر ۱۳ فرزند داشتند که ۴ تا از آن‌ها در کودکی مردند.[۲]


جنگ و صلح، آناکارنینا

جنگ و صلح Война и мир رمانی طولانی است که در آن بیش از ۵۸۰ شخصیت بخوبی بازگو شده‌اند. سه سال پیش نسخهٔ کوتاه شده‌ای از این رمان به زبان انگلیسی منتشر شد. در این نسخه ۶۰۰ صفحه از نسخهٔ اصلی که ۱۵۰۰ صفحه داشت، حذف شده‌است. این حذف شامل بحث‌های فلسفی کتاب است که به یکدستی داستان آسیبی نمی‌زند. دلیل این کارها ارائه یک نسخه گیرا و پرشور از کتاب است که بفراخور جوانان امروزی نیز باشد. شاهکار تولستوی، جنگ و صلح، یکی از برترین منابع پژوهش و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم روسیه است. همچنین حماسهٔ ایستادگی روس‌ها را در برابر حملهٔ ناپلئون بازگو می‌کند. منتقدان آن را یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های جهان و فراتر از آن یک رمان در بردارنده دیدگاه‌های فلسفی نویسنده دربارهٔ زندگی و تاریخ می‌دانند.[۲] تولستوی در پایان ۳۴ سالگی نوشتن رمان جنگ و صلح را آغاز کرد که شش سال زمان بُرد. این رمان واقعیت‌های درون جامعه روسیه را در قرن نوزدهم به خوبی روشن می‌کند. دورانی که تولستوی برای رمان خود برگزید، زمان جنگ‌های ناپلئون بود و اوج داستان حمله ناپلئون به روسیه، آتش‌سوزی مسکو و عقب‌نشینی و نابودی ارتش مهاجم وی را گزارش می‌کند.

به گفته تولستوی آناکارنینا اولین رمان واقعی او و یک داستان حماسی منثور است. این رمان داستانی پرفراز و فرود از عشق و سرخوردگی و شکست دارد. نسخهٔ بازنویسی شده‌ای از آنا کارنینا از اچ وینترز، نویسندهٔ جوان آمریکایی برداشتی امروزی از این کتاب است. در این روایت، در کنار رویدادها و بازیگران رمان اصلی بازیگران تخیلی امروزی نیز هستند.[۲] وی در دفتر خاطراتش در میانه سال ۱۸۵۰ چنین می‌نویسد:

«چیزی در درونم زبانه می کشد که بیش از نیکی دلبستهٔ آنم: شکوه و بزرگی.»

انقلاب درونی

تولستوی، در اوج سرشناسی، دچار سرگشتگی و ناامید از بهبود وضعیت جامعه شد و در مرز نابودی فکری و شکست روانی قرار گرفت. او به‌عنوان عضوی از اداره کل آمار و سرشماری در مسکو در سال ۱۸۸۲ میلادی با فقر روزافزون کارگران که در برابر محرومیت روستاییان گسترده تر بود، آشنا شد. با بازتاب پذیرفتن از این رخداد تلخ، برای کمک‌رسانی به کشاورزان و پیشگیری از مهاجرت گروهی آنان به شهرها، دست به ایجاد سازمانی زد که پشتیبانی از روستاییانی که محصولاتشان بدنبال پیشامدها و آفت های طبیعی آسیب دیده بود، در دستور کار خود گذاشت. او خود نیز با ترک سیگار و الکل و کناره‌گیری از سرگرمی های ویژه مانند شکار جانوران، همدردی خود را نشان داد و اعتراف کرد: «چه خوشی های ظالمانه‌ای!»[نیازمند منبع]

از جمله کارهای اجتماعی تولستوی، پشتیبانی از زندانیان سیاسی، دینی و سربازان فراری بود. از سال ۱۸۸۱ میلادی به بعد، با بررسیها و پژوهشهای بیشتر در زمینه دین های گوناگون، گرایش و وابستگیهای دینی وی نیز بیشتر شد و از همین رو به ترجمه دوبارهٔ انجیل به زبان روسی دست زد.

با آنتون چخوف



تضادهای بیرونی

اشتهار تولستوی هرچه بیشتر در خارج از روسیه وسعت می‌یافت، به همان نسبت نیز در داخل روسیه مورد طعن و لعن و انزجار دستگاه‌های دولتی و مراجع ارتودوکس قرار می‌گرفت. نوشته‌هایش پیش از انتشار توقیف و شایعه روانی بودن او به سرعت پراکنده می‌شد. پلیس تزاری کوچک‌ترین حرکت وی را زیر نظر گرفته بود. هنگامی که به پشتیبانی از مریدانش برخاست و برای آزادی آن‌ها از بازداشت، تمام مسئولیت‌ها را که به عنوان مدرک جرم مطرح بودند به عهده گرفت، به او گفتند:

«جناب کنت، جاه و جلال شما به قدری بزرگ است که زندان‌های ما گنجایش آن را ندارد!»

کلیسای ارتدکس و اتهام ارتداد

تصویری از بیست سالگی تولستوی به سال ۱۸۴۸ میلادی
تصویری از تولستوی به سال ۱۹۰۸ میلادی
تصویری از تولستوی در اتاق مطالعه اش به سال ۱۹۰۸ میلادی
تصویری از اتاق خواب تولستوی که از سال ۱۹۱۰ میلادی آنجا را ترک کرد

انتشار رمان رستاخیز بهانه‌ای بود در دست مرجع عالی کلیسای ارتدکس، تا در تاریخ ۱۹۰۱ میلادی به دلایل زیر، تولستوی را به‌عنوان مرتد معرفی نماید:

  • تکذیب وحدت تثلیث مقدس در وجود خدای واحد.
  • تکذیب بکارت مریم مقدس، قبل و بعد از تولد مسیح.
  • تکذیب رستاخیز مسیح، و ضدیت با مظهر لاهوتی ـ ناسوتیِ مسیح پسر خدا.
  • تکذیب وقوع معجزه در مراسم عشای ربانی. (تولستوی، معجزه را به‌طور عام و اعجازِ تبدیل نان به تنِ مسیح را به‌طور خاص نفی کرده‌است)

تولستوی، مبارزات سوسیالیست‌ها را نیز در جهت برقراری دیکتاتوری پرولتاریا، مردود دانسته و به عنوان پرچمدار انسان‌دوستی و مخالف با جنگ و خون‌ریزی شناخته شده‌است. آثار او نیز، جاده‌صاف‌کن انقلاب ۱۹۰۵ روسیه نام گرفته‌است.
br />

سال‌های پایانی

علاوه بر فشارهای حکومت، سخت‌گیری‌های پلیس تزاری و ضبط پیش‌نویس رمان‌هایش در سال ۱۹۰۸، مشکلات خانوادگی هم مزید بر آن شد. تولستوی، در آخرین روزهای حیات خود، به‌اتفاق پزشکِ خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و به‌سوی جنوب روسیه سفر کرد. این آخرین سفر تولستوی در تاریخ هفتم نوامبر ۱۹۱۰ در ایستگاه راه‌آهن آستاپوفو به پایان رسید. دو روز بعد، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

آثار تولستوی



رمان

رمانچه

(موسیقی مرگ و مرگ ایوان ایلیچ و پدرسرگیوس) ترجمه هوشنگ اسماعیلیان

داستان کوتاه

نمایشنامه

هنر و ادبیات

سایر آثار

ادبیات در بارهٔ تولستوی

پانویس

  1. لئو تولستوی | کتاب نیوز
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ «تولستوی؛ صدمین سالروز مرگ خالق «جنگ و صلح»». دیچه‌وله فارسی. ۱۹ نوامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۰.
  3. Толстой С. М. «Толстой и Толстые». Очерки из истории рода = „Tolstoï et les Tolstoï“. Essais de histoire de la famille / Пер. с фр. Н. И. Азаровой. — М. : Сов. Россия, 1990. — 228 с.
  4. Бурнашева Н. И. Комментарии. «Севастополь в декабре месяце» // Толстой Л. Н. Полн. собр. соч. : в 100 т. — Худ. произведения: в 18 т / Подг. текста и комм. Н. И. Бурнашевой; ред. тома Л. Д. Громова-Опульская. — М. : Наука, 2002. — Т. II. — С. 393—394. — ISBN 5-02-022757-9.
  5. ابراهیمی ترکمان، ابوذر و شفیعی، فرزانه، راه رفتن با کفش‌های تولستوی، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ۱۳۹۲، صص ۱۲–۱۱، شابک ۲-۳۸۹-۱۲۱-۶۰۰-۹۷۸
  6. «قزاق‌ها، لف تالستوی، ترجمه عباس‌علی عزتی، تهران، چشمه، ۱۳۹۴».
  7. اختریان، محمود (۱۳۸۴اطلاعات عمومی پیام، عالمگیر، شابک ۹۶۴-۹۳۶۰۸-۰-۸

منابع

پیوند به بیرون

فهرست نویسندگان روس

آ ا ب پ ت ج چ خ د ر ز ژ س ش ف ک گ ل م ن و ه ی


نگارخانه