فریدریش پائولوس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
فریدریش پائولوس
Bundesarchiv Bild 183-B24575, Friedrich Paulus.jpg
زاده۲۳ سپتامبر ۱۸۹۰
گوکساگن، هسه، امپراتوری آلمان
درگذشته۱ فوریهٔ ۱۹۵۷ (۶۶ سال)
درسدن، آلمان شرقی
وفاداریامپراطوری آلمان امپراتوری آلمان (تا ۱۹۱۸)
جمهوری وایمار جمهوری وایمار (تا ۱۹۳۳)
آلمان نازی رایش سوم (تا ۱۹۴۳)
 آلمان شرقی
شاخه نظامینیروی زمینی
سال‌های خدمت۱۹۴۳–۱۹۱۰
درجهفیلدمارشال
فرماندهیارتش ششم
جنگ‌ها و عملیات‌ها
نشان‌هاصلیب شوالیه صلیب آهنین با برگ‌های بلوط

فریدریش ویلهلم ارنست پائولوس (به آلمانی: Friedrich Wilhelm Ernst Paulus) (۲۳ سپتامبر ۱۸۹۰ – ۱ فوریه ۱۹۵۷) نظامی بلندپایه و فیلدمارشال آلمانی در دوره رایش سوم بود که در جریان اوایل جنگ جهانی دوم غالباً در جایگاه‌های ستادی خدمت کرد. پائولوس عموماً برای فرماندهی ارتش ششم در نبرد استالینگراد شناخته می‌شود. نیروهای او در پی عملیات اورانوس توسط ارتش سرخ در داخل این شهر به محاصره افتادند. تلاش فیلدمارشال اریش فن مانشتاین، فرمانده ارتش چهارم زرهی بدون همکاری نیروهای پائولوس، برای شکست محاصره از بیرون به جایی نرسید. در پی اتمام ذخایر سوخت، غذا و مهمات، پائولوس بر خلاف دستور صریح هیتلر مبنی بر ادامه نبرد، پائولوس خود و بیش از ۱۰۰ هزار نفر دیگر را تسلیم دشمن کرد. هیتلر، یک روز پیش از تسلیم ارتش ششم، پائولوس را به درجه فیلدمارشالی ترفیع داده بود تا او را تشویق به ادامه مبارزه یا خودکشی کند.[۱] با توجه به درجه بالا، در اسارت با پائولوس با احترام بیشتری برخورد شد. پائولوس بعدها به یک منتقد آلمان نازی بدل شد و به جنبشی موسوم به کمیته ملی برای آلمان آزاد که از طرف شوروی حمایت می‌شد، پیوست. او سال ۱۹۵۳ به آلمان شرقی بازگشت و ۴ سال بعد در درسدن درگذشت.

سال‌های اولیه[ویرایش]

فریدریش ویلهلم ارنست پائولوس که گاهی به اشتباه فردریش فون پائولوس نیز نامیده می‌شود، در ۲۳ سپتامبر سال ۱۸۹۰ در هسن زاده شد. در سال ۱۹۱۰ به عنوان افسر دانشجو به نیروی زمینی امپراتوری آلمان پیوست و در جنگ جهانی اول در جبهه غربی حضور پیدا کرد. سال ۱۹۳۸ به عنوان رئیس ستاد گروه زرهی گودریان منصوب شد. گودریان او را زیرک و نابغه، سخت کوش، با وجدان و با استعداد اما فاقد سرسختی، قدرت تصمیم‌گیری و تجربه فرماندهی توصیف کرده بود. ماه مه سال ۱۹۳۹ به ریاست ستاد ارتش دهم رسید.

جنگ جهانی دوم[ویرایش]

با آغاز جنگ جهانی دوم، همراه ارتش دهم در لهستان، هلند و بلژیک وارد نبرد شد. این ارتش در دو نبرد آخر به ارتش ششم تغییر عنوان داد.

طرح عملیاتی بارباروسا[ویرایش]

پائولوس روز ۳ سپتامبر سال ۱۹۴۰، به دستور ارتشبد فرانتس هالدر، رئیس ستاد کل نیروی زمینی آلمان، به عنوان معاون رئیس ستاد عملیات‌های فرماندهی عالی نیروی زمینی منصوب شد و وظیفه اختلاف‌زدایی از فرماندهی‌های عالی ورماخت و نیروی زمینی و توسعه بیشتر طرح عملیاتی بارباروسا را بر عهده گرفت. کار بر روی طرح ابتدایی برای جایگیری نیروهای آلمانی در مناطق شرقی با عنوان «استقرار در شرق» را تا میانه ماه سپتامبر به اتمام رساند.[۲] طرح نهایی خود را نیز در عرض دو هفته تکمیل و تحت عنوان «بنیان‌های عملیات روسیه» در پایان ماه اکتبر ارائه کرد.[۳] با وجود این که در طرح خود به مشکلاتی که ممکن بود آلمان در تهاجم به شوروی با آن مواجه شود اشاره نموده بود، جو عمومی خوشبینی بین آلمانی‌ها او را از تأکید بر نگرانی‌های خود در این رابطه در مقابل رهبران ارشد، بازمی‌داشت.[۴] برای به انجام رساندن این مأموریت اغلب تا شب هنگام مشغول فعالیت بود و به‌استثنای اسناد طبقه‌بندی‌شده، اوراق مربوطه را با خود به خانه می‌برد. بدین ترتیب نمی‌توانست این مسئله را از دو پسر نظامی خود و همسرش مخفی نگاه دارد. همین مسئله موجب بروز بحث‌هایی درون خانواده در ارتباط با ماهیت کار او می‌شد. همسرش او را از لحاظ مسائل اخلاقی و مذهبی تهاجم به شوروی، مورد اعتراض قرار می‌داد. پائولوس با درک این اعتراضات، خود را سربازی معرفی می‌کرد که در حال انجام فرامین است و در هر صورت مسئولیتی در قبال سیاست ندارد و از طرفی نظر او در این رابطه پرسیده نشده‌است. وقتی همسرش از او دربارهٔ اتفاقی که برای سربازان، به‌خصوص پسرانشان، خواهد افتاد پرسش کرد، پائولوس پاسخ داد امید و احتمال یک پیروزی قاطع در سال ۱۹۴۱ وجود دارد که حتی ممکن است تنها ۴ تا ۶ هفته به طول بینجامد.[۵]

فرماندهی ارتش ششم[ویرایش]

ترفیع درجات:[۶]

عملیات اورانوس و به محاصره درآمدن نیروهای پائولوس: قرمز: خط مقدم آلمانی‌ها قبل از عملیات، سبز و نارنجی، خط مقدم آلمانی‌ها بعد از عملیات

پس از آن که فیلدمارشال گرت فون روندشتت از مقام فرماندهی گروه ارتش جنوب کناره‌گیری کرد، فیلدمارشال والتر فون رایشناو، فرمانده ارتش ششم، ماه دسامبر سال ۱۹۴۱، با حفظ سِمَت پیشین، توسط هیتلر جانشین او شد. در دیدار روز ۳ دسامبر هیتلر از قرارگاه گروه ارتش جنوب در پولتاوا، فون رایشناو با اذعان به این که قادر به اداره هم‌زمان هر دو جایگاه نیست، توصیه کرد فرماندهی ارتش ششم به پائولوس، رئیس پیشین ستاد او سپرده شود. بدین ترتیب با موافقت هیتلر، پائولوس روز نخست سال ۱۹۴۲ به درجه سپهبدی ترفیع گرفت و در حالی‌که پیش از آن هیچگاه یک لشکر یا سپاه را فرماندهی نکرده بود، پنج روز بعد به فرماندهی ارتش ششم منصوب شد. فون رایشناو دقیقاً یک هفته بعد در اثر حمله قلبی درگذشت.[۷]

پائولوس تابستان سال ۱۹۴۲ حمله ارتش ششم به استالینگراد را فرماندهی کرد. نیروهای پائولوس به مدت سه ماه با مدافعان شوروی در نبرد استالینگراد درگیر نبرد شهری بودند. ماه نوامبر ۱۹۴۲، ارتش سرخ با اجرای عملیات اورانوس نیروهای محور شامل ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر را در استالینگراد به محاصره درآورد. پائولوس از فرمان آدولف هیتلر، پیشوای آلمان، مبنی بر مقاومت در استالینگراد در هر شرایطی اطاعت کرد. تلاش گروه ارتش دن به فرماندهی فیلدمارشال اریش فون مانشتاین در ماه دسامبر سال ۱۹۴۲ برای شکستن محاصره ارتش ششم از بیرون شکست خورد و نیروی ارتش ششم نیز برای مقابله با نیروهای محاصره‌کننده تحلیل رفت. علی‌رغم اصرار فون مانشتاین بر اقدام ارتش ششم برای خروج از استالینگراد و شکستن محاصره از داخل به عنوان تنها راه موفقیت، هیتلر مانع از این حرکت شد. در این شرایط، سوخت ارتش پائولوس تنها برای یک جابجایی ۲۰ کیلومتری کافی بود. در هر صورت، به ارتش ششم اجازه خروج از محاصره داده نشد.

فیلدمارشال پائولوس، ژانویه ۱۹۴۲

پائولوس و نیروهایش به نبرد ادامه دادند اما نبود مهمات، فرسایش ادوات و تحلیل وضعیت جسمانی سربازان مانع از دفاع مناسب آن‌ها در برابر ارتش سرخ شد و نبرد فرسایشی تلفات زیادی را به هر دو طرف وارد کرد. روز ۸ ژانویه، ژنرال کنستانتین روکوسوفسکی، فرمانده جبهه دن ارتش سرخ، پیشنهاد کرد که نبرد پایان پذیرد. او به آلمانی‌ها در صورت تسلیم، غذای مناسب و مراقبت پزشکی برای زخمی‌ها و بیماران، باقی گذاشتن درجات نظامی و بازگرداندن به کشور مورد علاقه پس از پایان جنگ را وعده داد و وضعیت نامناسب پائولوس برای ادامه نبرد را گوشزد کرد. در این زمان هیچ امیدی به رسیدن تدارکات از طریق هوا نمانده بود و بسیاری از سربازان پائولوس فاقد لباس زمستانی بودند. هنگامی که پائولوس از هیتلر برای تسلیم شدن اجازه خواست، هیتلر درخواست او را رد کرد و دستور داد تا آخرین نفر به نبرد در استالینگراد ادامه داده شود. پس از تهاجم گسترده شوروی در روز ۲۵ ژانویه، آخرین باند پرواز اضطراری استالینگراد نیز از دست رفت تا شوروی مجدد به پائولوس پیشنهاد کنند تسلیم شود. هیتلر نیز مجدداً از پائولوس خواست که تا پای مرگ از استالینگراد دست برندارد. روز ۳۰ ژانویه، پائولوس به هیتلر گزارش داد که سربازانش تنها چند ساعت می‌توانند مقاومت کنند و او دیگر قادر به فرماندهی بر آنان نیست. هیتلر با دادن ترفیع به وسیله رادیو به افسران پائولوس، تلاش کرد به آن‌ها روحیه داده و به ادامه مقاومت و حفظ مواضع در استالینگراد تشویق کند. هیتلر به پائولوس نیز درجه فیلدمارشالی اعطا کرد.

پائولوس به همراه دستیارانش پس از تسلیم در استالینگراد

علیرغم تلاش هیتلر، پائولوس و افراد ستادش روز بعد، روز ۳۱ ژانویه سال ۱۹۴۳ تسلیم ارتش سرخ شدند. دوم فوریه باقی‌مانده نیروهای ارتش ششم نیز تسلیم گشتند تا ۹۱ هزار سرباز آلمانی به همراه پائولوس به اسارت شوروی درآیند. ظاهراً پائولوس به خاطر اعتقادات مذهبی دست به خودکشی نزده‌است. او همچنین سربازان را از ایستادن خارج از سنگر به منظور تیرخوردن عمدی منع کرده بود.

پس از پایان جنگ[ویرایش]

در دوران اسارت، به لحاظ درجهٔ نظامی بالا، از او در اردوگاه‌های کار اجباری استفاده نشد اما به عنوان یک غنیمت جنگی ارزشمند تا مدت‌ها بعد از اتمام جنگ در مسکو باقی ماند. برخلاف اسرای دیگر که در اردوگاه‌های اسیران نگهداری می‌شدند در خانه‌ای ویلایی به همراه دو اسیر بلندپایه آلمانی دیگر زندگی می‌کرد. در ابتدا از همکاری با شوروی سرباز زد اما پس از اطلاع از کودتای ۲۰ ژوئیه، در اسارت به یکی از منتقدان رژیم نازی تبدیل شد و به کمیته ملی آلمان آزاد که با حمایت شوروی ایجاد شده بود، پیوست و آلمانی‌ها را به تسلیم فراخواند.

در سال ۱۹۵۳ از اسارت آزاد شد و توانست به آلمان شرقی رفته و در درسدن سکونت کند. در سال‌های باقی‌مانده به عنوان محقق تاریخ نظامی در دانشسرای پلیس ملی آلمان شرقی مشغول به کار بود.

با همسرش آخرین بار قبل از اعزام به جبهه شرق در تابستان ۱۹۴۲ وداع کرده بود و همسرش بدون اینکه او را دوباره ببیند در سال ۱۹۴۹ درگذشته بود. نهایتاً ۱ فوریه ۱۹۵۷، دقیقاً چهارده سال پس از تسلیم در استالینگراد، درگذشت و در شهر بادن در کنار مقبرهٔ همسرش به خاک سپرده شد.

پانویس[ویرایش]

  1. Snyder,Encyclopedia of the Third Reich, Louis (1994) [1976], p. 112
  2. Luther 2019, p. 17.
  3. Kirchubel 2013, p. 42.
  4. Glantz & House 2015, p. 36.
  5. Luther 2019, p. 18.
  6. «Erich Hoepner - lexikon».
  7. Beevor 1998, p. 51–52.

منابع[ویرایش]

  • Luther, Craig (2019). The First Day on the Eastern Front: Germany Invades the Soviet Union, June 22, 1941. Stackpole Books. ISBN 978-0-8117-6765-1.